هم دست و پاچلفتی و هم ریزه میزهام
با این وجود، عاشق مدح و مجیزهام
عاقلترین مدیر در این مملکت منم
من را به این نتیجه رسانده غریزهام
با نیت رییس شدن توی پاستور
از عنفوان کودکیام پاستوریزهام
هستم به یاد مردم محروم کشورم
وقتی که در پیادهرویِ شانزلیزهام
بر صفرهای فیش حقوقم قسم که من
با هر فساد خرد و کلان در ستیزهام
حالا دوباره آمدهام نامزد شوم
چون عاشق عمل به همین یک فریضهام
#محمدحسین_مهدویان
#ریاست_جمهوری
#شعر_طنز
#انتخابات
@qompoz😎
📱@Mh_Mahdaviyan
📖کتاب طنز «گاو و فلفل» توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.
این کتاب به قلم علی بهاری و روایت طنزآمیز سفر چند مبلّغ دینی به کشور هندوستان است.
🔸در معرفی این اثر آمده است: تا دلتان بخواهد سفرنامههای اخلاقی، تربیتی و عرفانی داریم. شاید کمی تا قسمتی پدران قاجاریمان سعی کردند قد بضاعتشان لحنی طنازانه در سفرهایشان داشته باشند، اما باز هم در کتابخانهها جای سفرنامههای طنز خالی است. سفرنامه «گاو و فلفل» روایتی کوتاه، پرشوروشَر و جذاب از سفر هشت طلبه جوان و دو استادشان به هندوستان برای تکمیل دوره زبانی انگلیسی و در اصل جهاد حق علیه باطل است.
🔸«گاو و فلفل»، اولین کتاب «علی بهاری» است. طلبهای که اهل ادبیات و نوشتن است. او در سفرنامه جمعوجورش سعی کرده تا هرچه که از هند و شرایط اجتماعی آن میبیند را عیناً و با چاشنی طنز برای مخاطب تعریف کند.
🔸گاو و فلفل به تازگی از سوی انتشارات کتابستان معرفت در 160 صفحه منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا تهیه کنید.
🔗لینک تهیه:
https://ketabestan.net/?p=262641
قمپز
📖کتاب طنز «گاو و فلفل» توسط انتشارات کتابستان منتشر شد. این کتاب به قلم علی بهاری و روایت طنزآمیز س
📖در بخشی از کتاب گاو و فلفل میخوانیم:
هندوها در معبد آکشاردام، خال قرمز میان دو ابرویشان گذاشته بودند و همنوا با خواننده، دست میزدند. ما هم به میان جمعیت رفتیم و شروع کردیم به دست زدن. بچهها، مسخرهبازی را شروع کردند. مجلس که گرم شد، یکی میگفت: «ماشالا» و آن یکی فریاد میزد: «رحمت خدا به این نالهها». از گوشه دیگری صدای «ایشالا بلا نبینی» بلند میشد. یکدفعه جوگیر شدم و گفتم: «رفقا با ذکر صلوات یک قدم بیایید جلو، مردم دم در تو سرما وایسادن» و بچهها صلوات دهلیشکن فرستادند. اینجا بود که احساس کردم ماندن به صلاح نیست و به زودی حراست حرم آکشاردام بازداشتمان میکند. به بچهها گفتم بزنیم به چاک و زدیم.
#علی_بهاری
هدایت شده از جمله های معترضه
کجای این تمدن؟
شب است و اهرمن با دشنه و قدّاره می آید
پی خورشید در شب، دشمن بد کاره می آید
کجای این تمدن در کجای کهکشان آیا؟
کدامین وحی مُنزل سمت این سیاره می آید
به ابرو خم نمی آورد پیر ما و می دانست
صف سربازهایش روزی از گهواره می آید
حرم در ماتم همسایه اش- فیضیه- می گرید
صدایی سوزناک از حنجر نقّاره می آید
کلامش پاد زهری می شود در مسجد اعظم
به زهری کز دُم این عقرب جرّاره می آید
صدای طیب است انگار پای جوخه اعدام
که از اعماق تاریخ ستم، همواره می آید
تمام خلق ایران پشت دهقان ورامینی است
که خونش از کفن چون چشمه چون فوّاره می آید
...
شروع نیمه خرداد ما از ظهر عاشوراست
صدایی هم اگر هست از گلوی پاره می آید
عباس احمدی
#پانزده_خرداد🥀🇮🇷
#رحلت_امام_خمینی_(ره)
@abbasahmadi57
📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣
🔷عزیزانی که مایلند در شصت و پنجمین محفل طنز قمپز، آثار منظوم و منثور خود را قرائت کنند، لطفــا آثار خــود را تــا تاریـخ سه شنبه 29 خرداد ماه در پیام رسان ایتا به ادمین کانال @qompoz ارسال کنند.
نشانی ادمین:👇
🆔@qompozadmin
موضوعات:
🔹انتخابات و وعدههای انتخاباتی
🔹موضوع آزاد (مثل همیشه)
🔻قمپز در شبکههای اجتماعی🔻
🔗 ایتای قمپز | اینستای قمپز | یوتوب قمپز | تلگرام قمپز
May 11
هدایت شده از احمد رفیعی وردنجانی
احساسِ تکلیف
صبحدم با عالمی شور و نشاط
چون شدم بیدار در باغِ حیات
رخت میشُستند گویا در دلم
داشتم احساس تکلیفِ زیات
داشتم احساسِ اینکه بنده هم
مشکلی را حل کنم در این فلات
حس اینکه روی دوش بنده هست
بار رفع مشکلاتِ کائنات
میتوانم وا کنم خیلی گره
چون که هستم بنده دارای سوات
هست زورم هشتصد اسبِ بخار
برق مغزم ششصد و هشتاد وات
میتوانم مشکلاتِ تلخ را
در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات
با زنم گفتم که هستم عازمِ
ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات
گفت: ما در مشکل خود ماندهایم
ناگهان زد از فشار خشم قاط
خواستم تا سر بچرخانم کمی
گفت: یابو کن به حرفم التفات
گر توانایی به رفع مشکلی
رفع کن یک مشکلی از این بساط
چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟
ای به حل مشکلِ خود مانده مات
میروی آنجا و بعد از ثبتِ نام
میشود کارت دلیلِ انبساط
من مُصر بودم، حریف من نشد
داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات
بود در فکرم که در این کارزار
می بسازم باقیات الصالحات
خواستم عازم شوم ناگاه گفت:
ناشتایی خوردهای جانم فدات؟!
ناشتایی را زدم، احساسِ من
رفع شد با یک عدد چایی نبات
#انتخابات
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
هدایت شده از دفتر طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_حلقه_رندان
اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
شعرخوانی طنز حسن معارفوند در یکصد و هشتاد و سومین شب شعر طنز در حلقه رندان
«عبادالله! اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
بسی جانکاه، اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
نشد، ناخواه، اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
در این درگاه، اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
همین..، کوتاه: اوصیکم بتقوالله، ایوالله!
برای اینکه این ملت، نباشد هیچ در حسرت
برای اینکه این ملت، نبیند در خودش خجلت
برای اینکه این ملت، ببیند در خودش عزت
برای اینکه این ملت، نیفتد ناگه از غفلت
درون چاه، اوصیکم بتقوالله، ایوالله!»
🟡@daftaretanz
🌐daftaretanz.ir
📣📣📣📣 دعوتید به:
شصت و پنجمین محفل طنز قمپز
🔶با حضور :
🔸محمدحسن صادقی
🔸و عباس احمدی
🔹و طنزپردازان استان قم
📆زمان: چهارشنبه، 30 خرداد ماه 1403
⏰ساعت 17
📍مکان: بلوار الغدیر، کوچه 8، مجتمع تربیتی هدایت، سالن زائر
📍مسیریابی سالن برگزاری در نشان
✅ورود برای عموم آزاد و رایگان است
🔗 ایتای قمپز | اینستای قمپز | یوتوب قمپز | تلگرام قمپز
🔺🔺
May 11
37.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهمناسبت عید قربان، شعر فاخر ببعینامه #احمد_رفیعی_وردنجانی را ببینیم و بشنویم.
@qompoz 🐑🐏
در مقام والای گوسفند
دلربایی میکند با پاچه و ران گوسفند
قیمتش بالاتر است از جان انسان گوسفند
چون که حالا خون او از خون ما رنگینتر است
چشم غرّه میرود گاهی به چوپان گوسفند
کره خر پرسید از قاطر که در این چند وقت
راه میآید چرا مست و خرامان گوسفند؟!
میتواند با فروش پشمهای زائدش
چند صد ویلا بسازد در لواسان گوسفند
بعد از این هی طبع شعر شاعران گل میکند
میزند تا زیر بع بع زیر باران گوسفند
خواب میدیدم پریشب که به جای توله سگ
بود دست بچه قرطیهای تهران گوسفند
میچرد هرجا بخواهد میخورد یک عالمه
چون که مثل ما ندارد غصه نان گوسفند
تا که چاقو را نشان دادیم، با یک پوزخند
گفت کی ترسیده از چاقوی زنجان گوسفند؟
از مریدان توییم و پاچهخواران توییم
لطف کن با قیمتت ما را نترسان، گوسفند
دولت ما با همین فرمان براند، عنقریب
مینشیند توی نیسان پشت فرمان گوسفند
ای مدیر محترم، ما مردم خوب و نجیب
گرچه خیلی سادهایم اما نه چندان گوسفند
آه میترسم در این اوضاع مالی عاقبت
گیرمان حتی نیاید عید قربان گوسفند
#محمدحسین_مهدویان
#عید_سعید_قربان
#شعر_طنز
@qompoz😎
هدایت شده از ادبیات قم
⭕️کارگاه شعر طنز
🔹با حضور دکتر عباس احمدی
🔹۱۰جلسه
🗓شنبه ها ساعت ۱۶ تا ۱۸
🔹هزینه دوره: ۱/۰۰۰/۰۰۰تومان
🔸مهلت ثبت نام تا ۱۵ تیرماه
🗓شروع دوره: نیمه دوم تیرماه
ثبت نام از طریق سایت سرمشق به نشانی:
Www.sarmashq.ir
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
آفرینشهای ادبی قم🆔
🔗 ایتا | اینستاگرام
🔻حوزه هنری استان قم🆔
🔗 وبسایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
🔺🔺
مخاطبین محترم قمپز
عکسها یا ویدئوهای خود از جلسهی امروز را برای ادمین کانال ارسال نمایید تا با نام خودتان در کانال منتشر شود.🙏🌹
@qompoz😎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به شمایان مدال خواهم داد
آنچه خوانی محال، خواهم داد
دوستان را کجاکنم محکوم؟
من به دشمن مجال خواهم داد!
هرکه رأیش شود جناب نفَس
یک عدد پرتقال خواهم داد
با شمایم اَلا هواداران
به شما کتف و بال خواهم داد
به فداتان تمام اموالم
همه را انتقال خواهم داد
یک نفر را ز باب استحباب
خانهای در شمال خواهم داد
دیگری را شبیه دلاکان
یکسره مشت و مال خواهم داد
پیچ آلن برای آقایان
به زنان هم تِفال خواهم داد
به مریدان و عاشقان فضا
ماهیانه زغال خواهم داد
هرکه آید به دفتر کارم
چای دبشِ غزال خواهم داد
بعدِ آن هم به غیر کوبیده
چندتایی بلال خواهم داد
وام مسکن، اجاره و خودرو
وام تحویل سال خواهم داد
هرکه دارد طلب ز اجدادم
من تمام و کمال خواهم داد
نقطهی ضعفتان اگر نت شد
نقطهی اتصال خواهم داد
یادتان باشد ای عزیزانم
آنچه باشد حلال، خواهم داد
#سید_مصطفی_فاطمی (نفس)
@qompoz🏅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رأی به اعضای بدن!😂
شعرخوانی طنز #حسن_معارف_وند
در شصت و پنجمین محفل طنز قمپز
من رأی میدهم به تنم، به جوارحم!
رأیی به جز جوارح من سوخت، پاره هم...
اول به موی خویش دهم رأی چون که او
ذاتش سیاه و روش سیاهست و هست رو
دوم کنم نگاه به پیشانی خودم
رأیی دهم به نام «عرقدانی خودم»
رأیم از این به بعد فقط ابروانم است
او پاسبان چشم من و مثل جانم است
رأیی دهم به آن که نشان داده راه من
-چشمم- گریست نیز به هر بغض و آه من
راه نفس کشیدن من نیز اصلح است
آنکه به وقت شستن رویم مسلح است
رأیی دهم به آن که ندیده هنوز کام
رأیی دهم به لب که فقط خورد میوه خام
تحریمِ دوستان من و خانهی من است
-آری همین که گرم شده-چانهی من است
معیار انتخاب، فقط کار کردن است
رأیی موثر است که آن رأی گردن است
برده همیشه بار گران را به خانهام
رأی تمام اهل تنم هست شانهام
پر گشته از هزار غم و راز و کینهام
رأی دل شکستهی من هست سینهام
دلواپس و ذلیل و پریشان و مضحکم
رأیی به جبر دادهام آخر به این شکم
شعر از سکوت پر شده اینجا و کرده تب
باید که رأی داد به یک شخص با ادب
باید که رای داد به آهو به آهوان
باید که رای داد به زانو به زانوان
باید که گفت راه تو ای دوست بسته است
رای تو گر به یک مچ پای شکسته است
@qompoz 😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️شصت و پنجمین محفل طنز قمپز عصر چهارشنبه 30 خرداد 1403 در سالن زائر مجتمع آموزشی هدایت برگزار شد.
🔸در این جلسه جناب آقای محمدحسن صادقی به عنوان مهمان ، دکتر عباس احمدی و جمعی از طنزپردازان قم و حومه مانند تهران و کهک حضور داشتند.
هدایت شده از حوزه هنری استان قم
📣 قمپز شصت و پنجم هم در شد + 19 تصویر
🔸محفل طنزپردازان استان قم با حضور عباس احمدی طنزپرداز و مجری کارشناس محفل، مهمان ویژه محفل؛ محمد صادقی طنزپرداز شناخته شده، جمعی از مدیران حوزه هنری و علاقمندان به طنز برگزار شد.
🔸آثار منثور و منظوم قرائت شده توسط طنزپردازان حاضر اغلب با موضوع آزاد و ویژه موضوع محفل یعنی «انتخابات» تولید و سروده شده بودند.
همچنین به یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر، نویسنده و طنزپرداز فقید، ابیاتی از وی قرائت شد.
🔸قمپز شصت و پنجم به علت مشکلاتی که برای برگزاری آن در سالنهای شهر پیش آمده بود با همراهی و موافقت تیم اجرایی نمایشِ «قصه سیبی که نصف شد» در محل اجرا و دکور این نمایش اجرا شد.
🔗لینک خبر + 19 تصویر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔗 ایتای قمپز | اینستای قمپز | یوتوب قمپز | تلگرام قمپز
آفرینشهای ادبی قم🆔
🔗 ایتا | اینستاگرام
🔻حوزه هنری استان قم🆔
🔗 وبسایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
🔺🔺