سرچشمه عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی (ع)
کز کعبه صدای یا علی آمده است
سالروز ولادت أمیرالمؤمنین (ع) و آغاز ایام البیض مبارک باد.
┅┅┅❀💠❀┅┅┅
برای عضویت در کانال ستاد بازسازی عتبات عالیات شهرستان اردکان لینک زیر را کلیک کنید:
https://eitaa.com/joinchat/4205969535C799fa18bca
ڪـانال ذڪـر روزانہ - صلوات خاصه امیرالمومنین.mp3
4.18M
﷽
🌺🍃صلوات خاصه امام علی علیه السلام (متن و صوت)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ] وَ وَزِيرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ] عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ .
#اللھمعجݪلولیڪاݪـفࢪج #امام_زمان
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_بزرگ_قرآنی🌱
- https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!
خانوادھ قرآنی . . .👨👩👧👦
محتوای قرآنی ویژه تمامی اعضای خانواده😍🌿
با ما همراه باشید . . .😉🌹
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b
هدایت شده از اداره تبلیغات اسلامی اردکان
📌شماره حساب ستاد اعتکاف اردکان
🔹پذیرای هدایای نقدی شما هستیم.
🔸عقیقه شما را نیز با رعایت مستحبات بر عهده می گیریم.
شماره حساب:
563772080
شماره کارت:
6104-3378-4640-3994
شماره شبا:
0120000000005637172080
💠 برای اطلاع از اخبار اعتکاف اردکان از لینک زیر استفاده کنید.
https://eitaa.com/joinchat/3697672234C213dd24da9
🔰 مراسم نورافشانی در ۱۰ نقطه شهر اردکان
◽همزمان با بانگ اللهاکبر
جمعه ساعت ۲۱
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_بزرگ_قرآنی🌱
- https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!
خانوادھ قرآنی . . .👨👩👧👦
محتوای قرآنی ویژه تمامی اعضای خانواده😍🌿
با ما همراه باشید . . .😉🌹
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b
💠 تاریخ اردکان
ملاقات با امام
در سال 1349 آيت الله فكور يكي از علماي بنام اردكان كه به زهد و تقوي سرآمد دوران بود به نجف اشرف مشرف شد و با حضرت امام ديدار نمود. پس از بازگشت از نجف آيت الله صدوقي و آيت الله خاتمي جهت ديدار با وي به قم عزيمت نمودند و بعلت حساسيت ساواك نسبت به اين مسئله گزارش مربوطه عينا نقل ميگردد.
گزارش خبر
از : 10/ي تاريخ: 7/5/49
موضوع : مسافرت آيت الله صدوقي به قم
چند روز قبل آيت الله صدوقي (يكي از با نفوذترين روحانيون يزد) به اتفاق آقاي سيد روح الله خاتمي (يكي از روحانيون اردكان) ظاهرا به منظور ديدار يكي از روحانيون به نام فكور كه اخيرا از عراق مراجعت كرده است به قم عزيمت و سه روز در آنجا به سر ميبرند. نامبردگان از آقاي فكور در مورد وضعيت روح الله خميني سوال ميكنند كه معمم مزبور پاسخ ميدهد حالش خوب است و كما في السابق به تدريس اشتغال دارد و شهريه طلاب را نيز پرداخت ميكند. آقايان صدوقي و خاتمي در باره نحوه اعمال و رفتار عمال حزب بعث سوال ميكنند كه آقاي فكور از اعمال آنها ابراز انزجار و ناراحتي مينمايد.
نظريه يكشنبه: آقاي سيد روح الله خاتمي با نفوذترين روحاني اردكان بوده و با آقاي صدوقي صميمي ميباشد. (روان)
توضيح اين كه آيت الله حاج ميرزا احمد فكور در سال 1325 هجري قمري در احمد آباد اردكان ديده به جهان گشود و مقدمات را در اردكان و يزد فرا گرفت و در سن 25 سالگي عازم قم گرديد و به زودي به درجه اجتهاد نائل آمد و چون بيشتر اوقاتش صرف مطالعه و تفكر در علوم اسلامي ميگرديد آيت الله فكور مشهور گرديد و از شاگردان مشهورش ميتوان حضرت آيت الله مصباح يزدي را نام برد. آيت الله فكور از افراد مورد اعتماد حضرت امام بودند و تعداد از نمايندگان آن حضرت توسط ايشان و مرحوم حاج شيخ محمود اردكاني معرفي گرديدهاند. . وي در سال 1349 قمري در قم بدرود حيات گفت و در مقبره شيخان قم مدفون گرديد.
🔷برگرفته از کانال تاریخ اردکان
استاد حاج علی سپهری
#مسابقه_راهپیمایی22بهمن_اردکان
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_قرآنی🌱
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!
💠تاریخ انقلاب در اردکان
عيد فطر و رفراندوم بزرگ
هنوز آفتاب روز عيد فطر طلوع نكرده بود كه از هر مسجدي گروهگروه مردم با ائمه جماعتشان همراه با شعارهاي مخصوص اين روز، بهسوی ميدان ابنسینا حركت كردند. تا پرشکوهترین و پویاترین نماز عيد را برگزار كنند، حضرت آیتالله خاتمي نيز پس از برگزاري نماز صبح از مسجد بيرون آمده و جمعيت در پي ايشان حركت كردند. عکسهاي متعدد امام خميني و دكتر شريعتي و ساير مجاهدين و شهيدان، پرچمهاي قرمز، پلاكاردهاي مزين شده به زيباترين و کوبندهترین جملات كه رسواگر رژيم جلاد پهلوي است، همراه با شعارهاي مخصوص روز عيد فطر، اين حركت انقلابي را شكوهي بيشتر میبخشید، همه گروهها به محل ميدان ابنسینا رسيده و پس از به هم پيوستن بهسوی محل برگزاري نماز كه در دو كيلومتري اردكان بود، حركت كردند. جمعيت زنان كه بيش از یک هزار نفر بودند در عقب و بافاصله کمحرکت میکرد. در محل برگزاري مراسم كه با عکسها و پرچمها و شعارهايي پارچهای مزين شده بود چندين نوع اعلاميه با تيراژ وسيع پخش شد.
در اعلاميه ایکه توسط همين گروه منتشر شد اسامي خیابانها و ميادين بدين ترتيب عوضشده بود:
1- خيابان پهلوي: امام خميني
2- خيابان شاهپور: مصطفي خميني
3- خيابان فرح: منتظري
4- خيابان شاه: طالقاني
5- خيابان كورش: دكتر شريعتي
6- خيابان ششم بهمن: شهيد قانعي " اولين شهيد اردكان"
7- خيابان 25 شهريور: آيت اله غفاري
8- خيابان عباسي: آيت اله سعيدي
9- ميدان شاهنشاهي: پارك شهر
10- پارك فرحناز: باغ ملي
11- بلوار چهارم آباد: نوزده دي " روز قيام خونين قم"
در مورد تعويض نام خیابانها حضرت آیتالله خاتمي فرمودند شهر به مردم تعلق دارد و تعويض نام خیابانها حق مردم است و شهرداري نيز اگر براي مردم است در اينجا كه بيشتر جمعيت اردكان تجمع كرده و خواستار عوض شدن نام خیابانها هستند بايد بنا به درخواست آنها عمل شود وگرنه شهرداري از مردم نيست و براي مردم كار نميكنند.
در اين مورد آيت اله خاتمي دوباره پیدرپی از مردم خواستند موافقت يا مخالفت خويش را نسبت به اين موضوع اعلام دارند و مردم یکصدا فرياد زدند، «صحيح است»
سپس ايشان نماز عيد فطر را بجا آوردند و پس از نماز در مورد هدف نهضت اسلامي و دشواري مبارزه و پيروزي مردم و وضع حكومت ايران سخنرانی كردند و مردم را به استقامت و پايداري و مبارزه مداوم دعوت فرمودند، پسازاین سخنراني يكي از روحانیون قطعنامهای كه مردم صادر كرده بودند قرائت نمود و مردم با فريادهاي صحيح است پشتيباني مجدد خود را اعلام كردند. پس از اتمام مراسم شرکتکنندگان كه جمعيتشان بيش از دوازده هزار نفر بود براي يك راهپیمایی طولاني آماده شدند. پیشاپیش جمعيت حضرت آیتالله خاتمي همراه با روحانيون آگاه اردكان حركت میکردند. مردم با مشتهای گرهکرده و شعارهاي كوبنده اردكان را به لرزه درآوردند. گوئي درودیوار با جمعيت همصدا فرياد میزدند مرگ بر شاه خائن، خميني شجاعت، خميني شهامت، پيكره عدالت، جالب اينجاست كه مردم با هوشياري هرچهتمامتر در مواقع حساس شعارها را عوض میکردند، مثلاً در برابر مجسمه پليد شاه فرياد میزدند مرگ بر شاه خائن، آمدن خميني ...، مردم پس از گذشتن از خیابانهای شهر بهطرف مسجد جامع حركت كردند، حضرت آیتالله خاتمي ضمن تشكر و قدرداني از مردم خواستند با آرامش مسجد را ترك كنند، ... روز بعد نیز پس از پايان مجلس ختمي جمعيت، براي تعويض اسامي خیابانها از مسجد خارج شدند و در مسير خود تابلوهاي قديمي خیابانها را كه از مظاهر خاندان كثيف پهلوي بود کنده و بجاي آن تابلوهاي جديدي كه در روز عيد به تصويب همگان رسيده بود نصب را كردند. هر تابلويي كه فرود ميآمد و تابلو جديد نصب ميشد مردم فرياد میزدند، (جاء الحق و زهق الباطل) ضمناٌ آرمهای پنجاهمين سال جنايات پهلوي و...... و ... تعداد زيادي عکسهاي خاندان منفور توسط تظاهرکنندگان نابود شد. هماکنون شهر اردكان توسط پليس و ارتش اشغال شده و نيروهاي كمكي از اصفهان به شهر بيدار اردكان، گسیلشده است و براي ارعاب مردم چندين تانك در خیابانها رژه میروند...
ولي مردم مبارز و ازجانگذشته اردكان همه اینها را به چشم حقارت نگريسته و از اين تهديدها بيمي به دل راه نميدهند و تا برقراري حكومت اسلامي به رهبری امام خميني از پاي نخواهند نشست.
گروه مجاهدين اردكان به تاریخ 15/6/57
🔷برگرفته از کانال تاریخ اردکان
استاد حاج علی سپهری
#مسابقه_راهپیمایی22بهمن_اردکان
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_قرآنی🌱
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!
💠تاریخ انقلاب اردکان
پائین آوردن مجسمه 20/9/57 قسمت اول
يكي از حوادث شيرين دوران انقلاب جريان پايين آوردن مجسمه شاه از پارك شهر بود. معمولاً هرسال در دهه فجر در هر جا كه صحبت ميكنم يكي دو بار اين جريان جالب را براي دانشآموزان تعريف ميكنم، اصل جريان ازاینقرار بود: در وسط ميدان امام خميني فعلي يك مجسمه ايستاده شاه از سال 1353 نصبشده بود و در طول شبانهروز 3 نفر پاسبان در پاي آن كشيك ميدادند، يكي از آرزوهاي ما اين بود كه پس از برداشتن عکسهاي شاه از ادارات اين مجسمه را نيز سرنگون كنيم. اما موقعيت مناسب فراهم نميشد تا اينكه پس از تظاهرات روز عاشورا بدون آنكه باکسی مشورت كنم تصميم گرفتم كه هر طور شده شب مجسمه را پائين بياوريم، فوراً به مدرسه علميه رفتم و چند نفر از دوستان خاص را در جريان گذاشتم و طبق برنامهريزي كه به عمل آمد قرار شد يك دستگاه كاميون از كوچه غربي وارد ميدان شود و هنگام برگزاري دستهی شام غريبان با انداختن سیمبکسل به گردن مجسمه آن را پايين بكشد، لذا آقاي سيد محمد شمسالديني ، يكي از رانندگان كاميون را مأمور پيدا كردن ماشين و تهيه سیمبکسل كردم.
از طرفي ديگر ممكن بود هنگام ورود به ميدان مأموران شهرباني برسند و به مردم تيراندازي كنند. آقاي محمد كهفي كه در آن روزها يك دستگاه ماشين آرياي بدون سقف داشت و بچهها را براي تظاهرات به اینطرف و آنطرف ميبرد مأمور كردم با تعدادی از بچهها بروند و لاستیکهای كهنه را بياورند و در نزديكي پارك شهر بگذارند تا در وقت لزوم از آن استفاده كنيم. اما بيم درگيري با پليس زياد بود لذا به چند نفر از بچهها كه تفنگ سر پر شكاري داشتند گفتم: در تاريكي شب به پشتبام مغازههاي جلو پارك شهر بروند و درصورتیکه مأموران تيراندازي كردند شما هم بهطرف آنها تيراندازي كنيد تا بترسند و فرار كنند، اما حقیقت این است که من نمیدانم کسی رفت یا خیر. تعدادي كوكتل مولوتف هم به چند نفر دادم تا در صورت لزوم از آن استفاده کنند.آقاي سيد باقر حسيني نژاد و چند نفر ديگر هم مأمور بررسي اوضاعواحوال پارك شهر شدند. اما مشكل اصلي آوردن جمعيت بهپای مجسمه بود. براي اين منظور بعدازظهر روز عاشورا دستهی سینهزنی بزرگي از مسجد جعفر زاده به راه انداختيم و به مسجد کوشک نو رفتيم تا پس از نماز مغرب و عشاء طبق سنت مردم اردكان دستهی شام غريبان تشكيل دهيم و قرار گذاشتيم در هنگام عبور دستهی شام غريبان از جلو پارك شهر، نقشه را اجرا شود. يكي از دوستان گفت:« جريان را به آیتالله خاتمي گفتهاید.؟» گفتم: « آیتالله خاتمي نبايد از موضوع مطلع شود ، » چون در جريان تشییعجنازه شهيد قانعي در حضور آیتالله خاتمي به افسري كه از يزد آمده بود قول داديم كه در جريان تشییعجنازه كاري به مجسمه نداشته باشيم ، آیتالله خاتمي هم یکبار روي منبر گفته بود:« فعلاً كاري به اين مجسمه نداشته باشيد »، زيرا ايشان نمیخواست به خاطر پايين آوردن مجسمه كسي به شهادت برسد.
بعد از نماز مغرب و عشاء دستهی شام غريبان را با جمعيت زيادي از مسجد کوشک نو آغاز كرديم. در اردكان رسم است كه در دستهی شام غريبان عزاداران مينشينند و يك بيت شعر ميخوانند آنگاه بلند ميشوند و چند متر راه ميروند و دوباره مینشینند و شعر میخوانند و سینه میزنند. اين جريان در طول مسير تكرار ميشود تا به محل موردنظر برسند ، در قديم معمولاً اين مراسم در كوچههاي تاريك برگزار مي¬شد بهصورت سمبليك هرکدام يك عدد شمع روشن نيز در دست ميگرفتند.
آن شب دستهی شام غريبان برخلاف سالهای قبل بسيار مفصّل بود، زيرا اولاً فقط يكي دستهی شام غريبان گرفتهشده بود و ثانياً به خاطر جريانات انقلاب جمعيت بيشتري در مراسم شركت داشتند. بهمحض شروع دستهی شام غريبان، به كساني كه لاستیکها را تهیهکرده بودند گفتم:« بروند لاستيكهاي كهنه را در مسير خيابان طوري بچينيد كه اگر لازم شد فوري آنها را آتش بزنيم تا ماشين شهرباني نتواند به ميدان نزديك شود، سفارش كردم كه كوچه دروازه مير صالح روبروي بانك ملي را براي فرار خالي بگذارند و لاستيك جلو آن نگذارند. در همين اثنا خبردار شدم يكي از ساكنين آن محل جريان آوردن لاستيك را به شهرباني اطلاع داده است. اما چون تصميم گرفته بوديم ، ديگر اين مسائل نميتوانست تصميم ما را عوض كند.
🔷برگرفته از کانال تاریخ اردکان
استاد حاج علی سپهری
#مسابقه_راهپیمایی22بهمن_اردکان
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_قرآنی🌱
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!
دستهی شام غريبان از جلو مسجد کوشک نو حركت كرد و بهطور عادي تا نزديكي خيابان شهيد قانعي آمد، من منتظر بودم تا بچهها خبر آماده شدن كاميون را بدهند آنوقت دسته را بهطرف پارك شهر هدايت كنيم، اما درست در همان لحظه خبر آوردند كه ماشين آماده نيست، ناگزير دسته را بهطرف خيابان شهيد قانعي هدايت كرديم، هنوز چند قدم بيشتر نرفته بوديم كه يك اتومبيل پيكان سبزرنگ آمد و آقای سید محمد شمسالدین و آقای محمد عرب زاده و شاید یک نفر دیگر که حالا نامش در نظرم نیست در آن ماشين نشسته بودند . آنها از من خواستند سوار شوم، من به آقايان حيدري و سيد باقر حسینی نژاد گفتم:«شما دسته را آرامآرام بياوريد تا من ببينم چكار بايد بكنيم.» سوار ماشين شدم و رفتيم بهطرف ميدان بسيج فعلي، در مقابل سالن بسيج فعلی توقف كرديم، آقاي حاج محمد عرب زاده يكي از سرنشينان ماشين به من گفت:« اگر ميخواهي مجسمه را پائين بياوريد شايد چند نفر كشته بدهي فكرش را كردهاي؟» من براي اينكه آنها از تصميمشان منصرف نشوند. گفتم: « اگر ده نفر هم كشته بدهيم بايد مجسمه را پايين بياوريم، اگر ميتواني ماشين بياوري که بهتر، اگر نميتواني لاستيك مياندازيم پاي مجسمه و آن را آتش ميزنيم،» آنها وقتي ديدند كه تصميم من قطعي است، گفتند:« ميرويم و ماشين را ميآوريم،» من از ماشين پياده شدم و دوباره به جلو دستهی شام غريبان آمدم، مردم اصرار داشتند كه دسته با سرعت بيشتري حركت كند. چون آنها نميدانستند كه موضوع از چه قرار است ولي من ميخواستم تا آماده شدن كاميون ، دسته را آهسته ، آهسته، به محل پارك شهر ببريم، به همين جهت هرچند قدم یکبار آنها را مينشانديم تا سينه بزنند و نوحه بخوانند، پيرمردها و حتي بعضي از جوانها نسبت به اين قضيه اعتراض ميكردند وعدهای هم كه خسته شده بودند کمکم دسته را رها كرده به خانههايشان رفتند.
🔷برگرفته از کانال تاریخ اردکان
استاد حاج علی سپهری
#مسابقه_راهپیمایی22بهمن_اردکان
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
#خانواده_قرآنی🌱
https://eitaa.com/joinchat/3342401582C2af577647b '📖!