eitaa logo
همراه با ثقلین
863 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
511 ویدیو
1.6هزار فایل
📚 اطلاعات ارزشمند و مفید با نگاه قرآن و عترت(عليهم السلام) را از طریق این کانال پیگیری نمایید. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4005888131C3d929024d5 👆👆 ♥️ارتباط با خادم کانال👇👇 🆔 @salavatbeferestid 👇👇👇👇👇👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
94-32.mp3
14.06M
👆👆 🎙 تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
94-33.mp3
12.47M
👆👆 🎙 تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، 📆 شماره جلسه: ۳۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ ✅ خلاصه بحث : 🔺به استناد برخی روایات، پیامبر فرمودند هر کاری امت‌های پیشین کردند شما هم میکنید. و چون مسلما اقوام پیشین، کتاب‌های آسمانی خود را تحریف کردند پس مسلمانها هم می‌کنند. 🔰جواب: 1⃣اولا سند این روایات به حد تواتر نرسیده است‌. 2⃣ثانیا اگر برسد هم باز هم قابل تخصیص است چنانکه خود قرآن می‌فرماید قرآن تحریف نمی‌شود. 3⃣ثالثا اگر قابل تخصیص نباشد باید بگوییم چنانکه تورات و انجیل، تحریف به زیاده شد قرآن نیز می‌شود درحالیکه هیچکس چنین ادعایی نکرده و خود قرآن هم رد می‌کند. 4⃣رابعا اگر از این روایات اطلاق بگیریم باز هم تخصیص اکثر رخ میدهد چون بسیاری از سرگذشتهای گذشتگان برای مسلمانان رخ نداد. 5⃣خامسا اگر سندا و دلالتا هم صحیح باشد باز هم روایات گویند که مسلمانان هم می‌کنند لذا ممکن است مسلمانان هزار سال دیگر چنین کارهایی مانند تحریف بکنند نه اینکه در صدر اسلام واقع شده باشد! در نهایت اینکه دلایل سابقی که ذکر شد هنوز بر عدم تحریف قرآن حکم میکنند. 6⃣سادسا، قرآن کریم این روایات را تکذیب می‌کند. چنانکه قرآن گوید بنی اسراییل در زمان رسالت حضرت موسی بخاطر خلافهایشان بر آنها عذاب نازل شد حال آنکه قرآن در مورد مسلمانان گوید مادامی که رسول خدا ذر بین امت هست من آنها را عذاب نمی‌کنم. ♻️گفتیم که چون این روایات خبر واحدند پس تواتر اجمالی دارند باید مضمون مشترک را از همگی گرفت و تنها همان را در مسائل علمی و اجتهادی پذیرفت نه همه ابعاد روایات. مضمون مشترک این روایات هم این است که هر چه بنی اسراییل کردند شما هم می‌کنید. 🔺2⃣شبهه دیگر بر تحریف قرآن: به تعبیر برخی روایات حضرت امیر، قرآنی را جمع کرده بود و آن قرآن را خلیفه وقت نپذیرفت پس قرآن امیرالمومنین با قرآن مردم فرق داشت.با توجه به اینکه روایت است که علی مع الحق و الحق مع علی، پس قرآن امام علی صحیح است.روایاتی هم از خود علی است که گوید کل قرآن از ظاهر و باطن و عام و خاص و ... نزد احدی غیر از ما معصومین نیست. پس احتمالا در قرآنی که نزد مردم است کم و زیاد دارد. 🔰پاسخ: 1⃣اول باید دید آیا این روایت به حد تواتر رسیده یا نه. اگر به تواتر نرسیده بود در بحث عقلی و اجتهادی پذیرفته نیست. 2⃣اگر هم بگوییم که به حد تواتر رسیده باز هم منظور امام علی این نیست که قرآن مردم با قرآن من فرق می‌کند بلکه گوید علم تاویل و علم ظاهر و باطن قرآن و علم ... نزد ماست. 📮اگر تفسیر قرآن از طریق خدا و وحی به پیامبر رسیده و سپس به امام علی برسد گوییم تنزیل. حضرت امیر فرمود خدا به من قلب عقول و لسان سؤول عطا کرده است تا تاویل قرآن را بتوانم انجام دهم. حضرت امیر فرمود تاویل در دست من است. قائلین به تحریف فکر میکنند که این هم جزو قرآن است، روایتی که اسم منافقین را صراحتا آورده است. در پاسخ باید گفت که این روایت جزو قرآن نیست. سیره پیامبر، کنار آمدن با منافقین بود بعد ممکن نیست آیه ای بیاید و اسم بسیاری از منافقین را رسما ببرد و لعنت کند درحالیکه پیامبر با آنها با حسن سلوک برخورد میکرد. اصرار صحابه این بود که معصومین به آنها خلعت دهند یعنی لباسی که به بدن خود معصوم رسیده و متبرک است وگرنه لباس تازه که شرافتی ندارد و از بدن معصوم خلع نشده تا خلعت محسوب شود. ♻️بزرگ منافقان در هنگام مرگ نیز چنین درخواستی از پیامبر کرد و پیامبر قَمیصش یعنی لباس تنش را داد. گفتند مگر نمی‌دانید که فلانی منافق است؟ فرمود می‌دانم و این هیچ سودی برایش ندارد اما با این کار هزار نفر مسلمان می‌شوند. این سیره پیامبر است لذا نمی‌شود در آیات قرآن بصورت مشخص نام منافقان و کفار بزرگ را بیاورد لذا این روایات بیان مصداق می‌کنند. 🔰طایفه دیگری از روایات که از حضرت امیر رسیده نشان میدهد که ترتیب جمع آوری سور با ترتیب کنونی قرآن متفاوت است نه اینکه در ظاهر متفاوت باشد. شاید حضرت در مصحف خود، سور را به ترتیب نزول جمع آوری کرده باشد.این به جایی آسیب نمی رساند. تفسیر حدیث دروزی، به ترتیب نزول است و خلاف شرع نیست. قرآن فعلی ابتدا سور مدنی را آورده و سپس مکی. ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، 📆 شماره جلسه: ۳۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ ✅ یکی از شبهات قائلین به تحریف، روایاتی در این مورد است. یک بحث، سند این روایات و بحث دیگر در دلالت اینها. اگرچه سنداً برخی راویان این‌روایات، کذابند ولی روایات به قدری فراوان است که علم به صدور یکی از این روایات را ایجاد میکند و مضمون مشترکشان قابل پذیرش است. 1⃣نکته اول اینکه روایاتی که قایل به تحریف قرآنند بسور غیر مستقیم، خود همین روایات را نیز از حجیت می‌اندازد چون دلیلی جز قرآن نداریم که به روایات حجیت داده باشد. پیامبر، به روایات حجیت داده و قرآن هم به پیامبر و لذا دیگر نیازی نداریم چیزی به قرآن حجیت دهد. ♻️قرآن گوید، اگر قرآن از غیرخدا بود در آن اختلاف زیاد می‌دیدید. کسی که احتمال تحریف بدهد باید بگوید که نمیتوان به این قرآن اعتماد کرد و گوید احتمالا آیات دیگری در قرآن اصلی هست که با آن می‌شود این آیات را تفسیر و تکمیل کرد. این قول به تحریف، غیر مستقیم روایات را نیز از حجیت می اندازد. 2⃣نکته دوم اینکه باید در این روایات ضعیف، مضمون مشترک را گرفت. در مسایل علمی مثل این که فقهی نیست، به این روایات نمی‌توان استناد کرد مگر اینکه مضمون مشترک اینها را که «تواتر اجمالی» محسوب می‌شود بگیریم. 3⃣در روایت بعدی رسول خدا و برخی معصومین فرمودند: این امت، عده ای قرآن (ثقل اول) را تحریف کردند و عده ای عترت(ثقل ثانی) را شهید کردند. منظور از این روایات این نیست که از قرآن چیزی کم کردند بلکه یعنی اینها تفسیر به رای کردند. از معصومین نیز چنین نظری بر می‌آید زیرا گفتند حروف قرآن را اقامه کردند اما حدود و احکام قرآن را تحریف کردند و تفسیر به رای کردند. ❌چنانکه یزید وقتی سر امام حسین را به جلسه آوردند گفت «و تعز من تشاء و تذل من تشاء» و به همین آیه استناد کرد. زینب کبری هم گفت «و لا یحسبن الذین کفرو انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما» فرمود فقط به یه آیه استناد نکن و این حکومت، آزمایش است نه سبقت. 4⃣طایفه دیگر روایات گوید: در اصل نام معصومین و خصوصا امام علی در قرآن بود و دشمنان برداشتند. اینها فکر کردند که اگر معصوم در مورد آیه ای گفت (نزلت فی علیٍ او اهل البیتی) این علی هم جزو قرآن است! این بیان «مصداق کامل آیه» است نه تنزیل آیه 🔰شاهدمثالش، روایت ابی بصیر از امام ششم است که گفت چرا نام امام علی و باقی معصومین در قرآن نیست؟ ایشان فرمود: به سائلین بگو خدا نماز را بر پیامبر نازل کرد اما نگفت نمازها چند رکعت است بلکه به پیامبر گفت خودت به مردم بگو که نمازها چند رکعتند پس پیامبر مفسر قرآن است. لذا اینطور نیست که رکعات نماز یا نام ائمه در قرآن بوده باشد و بعد برداشته باشند بلکه خدا پیامبر را مفسر قرآن در این زمینه ها قرار داده است. در مورد جزییات حج هم قرآن خصوصیاتش را نگفته است. ♻️اگر ابی بصیر در مورد وجود نام اهل بیت در قرآن شک داشت که نمیپرسید: مردم می‌گویند چرا نام ائمه در قرآن نیست... لذا برایش بدیهی بوده است. لذا امام صادق گوید که پیامبر مفسر قرآن است. سپس گوید منظور از اولی‌الامر، امام علی است. پیامبری که در مکه از هیچکس نمی‌ترسید آیا در مدینه و پس از پیروزی ها، از کسی می‌ترسید که در مورد ولایت علی حرف بزند؟ اگر در قرآن بود آیا نیاز به آن زحمت زیاد برای غدیر‌خم و اعلام ولایت بوسیله حدیث بود؟ پس قطعا نام ائمه در قرآن نبوده است. 🔰گاهی گویند سوره احزاب به اندازه بقره و بسیار طولانی بود و شامل اسم امام علی و ...بود و بعدا آیات کم شد. اگر کم شده در زمان پیامبر که کم نشده است و بعدها باید برداشته شده باشد درحالیکه این سوره از سوره های ابتدایی زمان رسالت است پس چگونه بعد از ۲۰ سال امکان حذفش بوده است؟! ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
94-34.mp3
15.22M
👆👆 🎙 تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، 📆 شماره جلسه: ۳۵ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ ✅ بکی از شبهات قائلین به تحریف روایاتی در این باب بود. این روایات کم هم نیست اما ضعیفند و باید مضمون مشترک همه را گرفت. گفته میشود که روایات، بعضی ایات را درباره یکی از معصومین می‌دانند. 1⃣گفتیم که این یک توجیه داخلی دارد یکی توجیه خارجی. توجیه داخلی اینکه این روایات مفسر قرآنند و بیان مصداق می‌کنند نه اینکه بگویند نام معصوم جزو قرآن بوده است. شاهد خارجی هم روایت ابی ابصیر است از امام صادق. 2⃣ابی بصیر پرسیده مردم گویند چرا نام امام در قرآن نیست؟ امام گوید: چنانکه اصل نماز و روزه و زکان و حج در قرآن است و نحوه انجامشان در سخنان پیامبر است، به همین صورت اصل اینکه در کنار رسالت باید امامتی باشد در قرآن است که گوید «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» اما اینکه اولی الامر کیانند بوسیله پیامبر تفسیر شده است. 3⃣روایات دیگری هم داریم که مرحوم کلینی در الکافی ذکر میکند. از امام باقر روایت شده که پرسیدند این ایه که «و اولوا الارحام اولی بعض ببعض» منظور از «اولوا الارحام» کیانند؟ خب اگر صراحتا نام معصوم در این ایه بود که مردم چنین سوالی از امام نمی‌رسیدند. امام گوید در مورد امامت و حکومت است و بعد از امام علی در اولاد وی است و ما به مساله امامت و ولایت اولی از دیگرانیم. فرمود بنی الجعفر و بنی الحسن و ... سهمی ندارند. 4⃣روایت بعدی از امام صادق است. پرسیدند آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» یعنی چه و در مورد کیست؟ فرمودند منظور امام علی و اهل بیت است. اگر نام امیر المونین در قرآن بود که نیازی به این سوال نبود. پس آیات صرفا مشخصات کلی را می‌گفتند و تعیین مصداق نمی‌کردند لذا مردم نام را از پیامبر و امامان میپرسیدند. بعد پیامبر پرسید که من چطور بیان کنم که علی بعد از من ولی و امام است؟ آنجا وحی رسید که نترس و بگو. 5⃣امام علی می‌فرماید که ترس موسی از انداختن چوبش، این بود که مردم نتوانند بین معجزه موسی(مار) و سحر اطرافیانِ فرعون فرق بگذارند. لذا تا مردم عوامند و درک ندارند، حکومت و انبیا در‌‌ خطرند. به همین جهت گویند خواب عاقل بالاتر از عبادت جاهل است زیرا عاقل را نمیتوان فریب داد. 6⃣پیامبر از همین جهل مردم می‌ترسید که مردم توان پذیرش این امانت الهی را نداشته باشند و در برابر پذیرش ولایت علی بایستند آنوقت پیامبر چه کند؟! پرسیدند که آیا خودت علی را انتخاب کردی و گفتی یا وحی رسید؟ خب اگر در آیه آمده بود که این را نمی‌پرسند. پیامبر فقط از جهل و جنگ سیاسی میترسید نه جنگ نظامی. خدا هم در آیه گفت: از جهل مردم نترس ما پشت تو هستیم. اینجا بود که پیامبر دیگر تاخیری نینداخت و سریع اجرا کرد 7⃣خدا فرمود که در برابر هم مهربان و در برابر دشمن غضبناک باشید. اگر دشمن از شما غضب نبیند و نترسد که به شما رحم نمی‌کند. اگر انسان گوشه گیری کند که حق احیا نمیشود. عمار گفت فکر ما فکر بنی‌اسراییلی نیست که بگوییم تو برو بجنگ و ما منتظر می‌مانیم. بلکه ما هرچه بگویی میکنیم، ما میخواهیم حق را یاری کنیم. خداوند گوید ما می‌خواهیم حق را به میدان اورید تا خودتان کامل شوید وگرنه ما میتوانیم به زور و بوسیله فرشتگان، حق را به میان آوریم اما این امتیازی نیست. 8⃣روایت بعدی از امام پنجم است که ابی بصیر پرسید: اینکه پیامبر گفت علی جانشین من است، ولایت علی از کجاست؟ آیا از نزد خود گفته یا وحی رسیده است؟ امام فرمود هرگز ممکن نیست پیامبر از پیش خودش چیزی بگوید بلکه خدا دستور داد که اعلام کند ولایت علی و تفسیر آیه اولی‌الامر را. ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
94-35.mp3
14.05M
👆👆 🎙# صوت تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۵ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، 📆 شماره جلسه: ۳۶ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ ✅ گفتیم که منظور از این روایاتی منظور از یک روایت را، برخی معصومین می‌دانند این است که در مقام تفسیر آیه، مصداق آن آیه، معصوم است نه اینکه نام معصوم در آیه بوده و حذف شده است. به این جهت که آیات، غالبا مشخصات کلی را میگویند نه مصادیق را، لذا مردم چون مصادیق را نمی‌دانستند آن را از مفسرین یعنی پیامبر و ائمه میپرسیدند. 🔺شبهه دیگر قائلین به تحریف، مساله تاریخی است. گویند انسان وقتی یقین به صیانت قرآن از تحریف دارد که قرآن استناد داشته باشد به: ۱. واحدی که معصوم باشد. یا ۲. کثیری که متواتر باشد. اگر جریانی به واحد غیرمعصوم مستند شد یقین‌آور نیست. قرآن نه به واحد معصوم استناد دارد نه به کثیر متواتر ❌آیات قرآن پراکنده بود، برخی روی پوست، برخی در دل مردم و .... این آیات پراکنده در زمان ابوبکر و عمر و عثمان جمع آوری شد. به دستور اینها، زید بن ثابت مسوول جمع آوری آیات شد. حال، زیدبن ثابت معصوم نیست و به شهادت دو نفر عادل هم ثابت میشد که این آیه جزو قرآن است و گاهی صرفا شهادت یک نفر که ارزش دو شهادت را داشت مانند «ابی خُزَیمِه» انصاری که رسول خدا او را بجای دو شاهد در تمام آیات پذیرفت. ♻️پس این قرآن نهایتا به زید میرسد که نه معصوم است و نه این جمع آوری از منازل و ... بر اساس کثرت تواتر است بلکه بر اساس نهایتا شهادت دو نفر است پس مفید یقین نیست و عادت اقتضا دارد که تحریف در قرآن پیدا شده باشد. سیوطی در اتقان، بیش از ۲۰ تاریخ ذکر میکند که جمع آوری قرآن به زید بن ثابت میرسد. خبر یا واحد است یا متواتر. تنها خبر متواتر، حجت و اطمینان آور است. پاسخ‌ها: 1⃣ اولا خود این بحث که جمع آوری قرآن به زید بن ثابت میرسد یک بحث تاریخی است نه حدیثی. کجا پیامبر یا ائمه فرمودند که زید قرآن را جمع کرده؟! پس همین هم به واحد معصوم یا کثیر متواتر منتهی نمیشود بلکه بقیه گفته اند. 2⃣خود همینها به جایگاه واحدی متکی نیستند لذا از این جریان تاریخی نمیتوان قدر مشترکی گرفت چون یکی گوید زید جمع کرده دیگری گوید عمر و ... حتی در زمان جمع آوری هم اختلاف است چون یکی گوید در زمان ابوبکر بوده دیگری گوید زمان عمر و سومی گوید عثمان. در نحوه جمع آوری هم اختلاف است: برخی گویند با شهادت دو شاهد عادل بوده دیگری گوید تگر خزیمه با عثمان یا زید با عثمان ضهادت میدادند قضیه حل می‌شد. برخی تاریخها گویند ابوبکر به زید گفت جمع آوری کند، برخی گویند خود زید جمع کرده است. 🔰خب این تاریخی که به هیچ جا بند نیست و همه‌اش اختلافی است چطور می‌توان از آن قدر مشترک گرفت؟ اگر تنها اختلاف این تواریخ در مورد شخص جمع آوری کننده بود و تاریخ و مکان و نحوه جمع آوری مشترک بود میتوانستیم قدر مشترک بگیریم اما وقتی در همه چیز اختلاف است دیگر چطور باید قدر مشترک گرفت؟ 🔺خبر یقین آور یا باید خبر واحد از معصوم باشد یا خبر کثیر متواتر. خبر متواتر آن است که معنا و مفهوم و مضمون یکی است اما قالبها متفاوت. آنجا میتوان مضمون و قدر مشترک گرفت. اگر مدعا و راه رسیدن به ادعا هر دو کثیر بودند همه ادعاها میشوند خبر واحد. 🔰حال چون خود این اخبار، جریان تاریخی اند نه روایت، و لذا به خبر واحد از معصوم یا خبر متواتر متکی نیستند و مساله هم علمی است پس ارزش خبر واحد ندارند. خبر واحد شاید در مسایل اعتقادی مفید نباشد اما در‌مسایل عملی سود دارند اما این مسایل تاریخی در مسایل عملی هم سودی ندارند. 🔺مضمون و سند این مباحث تاریخی در حد مضمون و سند روایاتی همچون روایت ثقلین نیست چون روایت ثقلین رواتی متواتر از معصوم هست که معصومین دیگر هم به آن احتجاج کردند. ثقل یعنی وزنه سنگین و نفیس. آیا اگر هنگام وفات پیامبر، این آیات هر کدام در خانه ای یا در ذهن فرد خاصی بود، پیامبر میگفت که من بین شما این وزنه سنگین را گذاشتم؟! چنین قرآن پراکنده میتواند جلوی انحراف و گمراهی مردم را چنان که در این روایت آمده، تا همیشه بگیرد؟! لذا قرآن ایات پراکنده نبوده بلکه کتاب مدونی‌ بوده است وگرنه مردم که توان تمسک نداشتند. یا اینکه آیا ممکن است که پیامبر در جمعهای کثیر، به مردم بگوید به کتاب قرآنی که دست علی یا فلانی و فلانی یا روی چوب و پوست و ... است تمسک کنید؟! یا اینکه قرآن دست همه بوده و امکان تمسک داشتند. ✅حتی روایت است که از عثمان پرسیدند که این قرآن را از روی چه جمع کردی؟ گوید از روی قرآن پیامبر. یا از عثمان پرسیدند که چرا انفال را که کوتاه تر از برائت و ... است کنار آنها آوردی؟ گفت چون در قرآن پیامبر جای این دو سوره معلوم نبود و ما دیدیم شبیه همند کنار هم آوردیم. ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
94-36.mp3
12.53M
👆👆 🎙 تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۶ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
📇 خلاصه متنی تفسیر قرآن، 📆 شماره جلسه: ۳۷ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🔰 گفتیم برخی شبهه کرده اند که کتابی مفید قطعیّت است که یا به معصوم منتهی شود(خبر واحد محفوف به قراین قطعیه) یا متواتر باشد. حال قرآن نه به معصوم منتهی میشود و نه متواتر است. 1⃣جوابهای مختلفی برای این شبهه وجود دارد. یکی اینکه این تحلیل، «تاریخی» است لذا نه خبر واحد قطعی است و نه متواتر است که گفته شود جمع آوری قرآن دقیقا به همین صورت است و زیدبن ثابت یا ... در فلان سال این کار را کرده است. 2⃣جواب دوم اینکه زمانی می‌توان به این تحلیل تمسک کرد که هم از منع داخلی و هم از معارض خارجی مصون باشد و نقض هم نتوان نمود. دلیلش اینست که ابطال یک قضیه منطقی با سه راه «منع و نقض و معارضه» قابل تحقق است. ❌منع: یعنی این مقدمه که صغری یا کبری است ممنوع است. نقض: یعنی تخلف مدلول از دلیل در مثالی دیگر معارضه: یعنی در عرض دلیل مستدل، دلیل دیگری اقامه شود. ✅«جواب اول» این بود که استدلال شما هم نه منتهی به معصوم است نه متواتر. «جواب دوم» این بود که اینکه خیلی‌ها در جمع آوری قرآن سهیم بودند اما معنیش حفظ قرآن در سینه نیست چون تعداد آنها بسیار زیاد بودند بلکه منظور کسانیند که قرآن را در جایی جمع کردند و اینها از عدد انگشتان دست بیشتر نمی‌شدند. 3⃣«جواب سوم» اینکه دلیل تاریخیِ شما این بود که جمع آوری قرآن در جاهای مختلف بوده و سبب کم و زیاد می‌شود. در عرض این دلیل، دلایل دیگری هست که معارض آن است و گوید افراد مختلف جمع نکرده اند و قرآن یکی است چون خود قرآن می فرماید: اگر می‌گویید قرآن تحریف شده یک «سوره» مثل آن بیاورید! پس همه سوره ها مشخص بوده و قرآن گوید مثل این سوره هایی که همگی در دستانتان است بیاورید. نهایتا یک سوره در دست محمد بوده و یکی در دست زید و ... نه اینکه بخشی از یک سوره در دست یکی و دیگری در دست دیگری باشد. 4⃣همچنین معارض دیگر، حدیث ثقلین است که پیامبر گوید کتاب خدا را در کنار اهل بیت در میان شما گذاشتم پس کتاب و یک مجموعه گرد هم آمده وجود داشته نه اینکه آیات یا سور تکه تکه باشد. 5⃣جواب بعدی اینکه ظنی السند بودن قرآن، مخالف اجماع فقها است. گفتیم که اجماع در حد خبر واحد است و تنها دلالتی شرعی است نه اینکه بحثی علمی باشد. اما اینکه بگوییم کم شده و زیاد نشده خلاف عقل است، از کجا مشخص است که کم نشده است؟ اما همگان قبول دارند که کم نشدن موافق اجماع همه علمای اسلام است پس نمیتوان بیجهت در مورد کم نشدن، اجماع داشت اما در مورد زیاد نشدن اختلاف. 6⃣همچین باید گفت اهتمامی که پیامبر و مسلمین به قرآن داشتند که پیامبر قبل از هر چیز قرآن یاد میداد و‌ مردم هم قبل از هر چیز قرآن یاد میگرفتند این اهتمام نشان این است که پیامبر، قرآن را پراکنده رها نکرد و مردم هم نمی‌گذاشتند پراکنده بماند. 7⃣منظور از جمع آوری قرآن در زمان عثمان این است که آن قرآن جمع آوری شده که در اثر اختلاف قرائتها میرفت مسلمین را مختلف و پراکنده کند عثمان گفت که همه مسلمانان باید این قرآنی که جمع می‌کنیم را قرائت کنید و بقیه قرآنها را سوزاند یا در آب ریخت. 🔺در آن زمان، مسلمانها را بجای تفسیر، به قرائت قرآن مشغول کرده بودند چنانکه علی (ع) را در ردیف دیگر قاریان به حساب میاوردند و می‌گفتند فلانی به فتحه قرائت کرده و علی به کسره، بجای اینکه از معارف جهان از علی بپرسند شأنش اینقدر پایین آمده بود! جوابهای دیگر هم در جلسات بعد بررسی خواهد شد. ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
94-37.mp3
10.37M
👆👆 🎙 تفسیر قرآن 🔺 جلسه مقدماتی ۳۷ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅همراه با پژوهش مدرسه اهل البیت (ع) سبزوار 🆔 @pajohesh_s 👆👆👆👆👆
«إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَرَى‏ وَالصَّبِئِينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَعَمِلَ صَلِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ‏» بقره آیه ۶۲ 🌿ترجمه همانا كسانى كه (به اسلام) ایمان آورده و كسانى كه یهودى شدند و نصارى و صابئان، هركس كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس براى آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسى نیست و آنها محزون نمى شوند. 🌿 نکته ها 🔹در تفسیر نمونه از جامع البیان، نقل شده است: سلمان فارسى به رسول اكرم صلى الله علیه وآله گفت: دوستان من كه اهل ایمان و نماز بودند، ولى شما را ندیدند تا به شما ایمان بیاورند، وضع آنها در قیامت چگونه است؟ یكى از حاضرین جواب داد: اهل دوزخند. ولى این آیه نازل شد كه هر كدام از پیروان ادیان كه در عصر خود بر طبق وظایف و فرمان الهى عمل كرده اند مأجورند. البتّه این آیه نمى تواند بهانه و دستاویزى براى ماندن در یهودیّت و مسیحیّت باشد. زیرا اوّلاً: قرآن، اهل كتاب را به اسلام دعوت نموده است و ثانیاً: تهدید كرده كه اگر آگاهانه به سراغ دینى غیر از اسلام بروند، مورد قبول نیست 🔸مراد از «الّذین هادوا» یهودیان هستند. این نامگذارى یا به سبب اظهار توبه ى آنان است كه با تعبیر «انّا هُدنا الیك»  آمده است و یا به جهت آنكه این قوم به یكى از فرزندان حضرت یعقوب كه یهود نام داشت، منسوب بودند. 🔹 مراد از «نصارى»، مسیحیان هستند كه در جواب حضرت عیسى كه فرمود: «مَن أنصارى» گفتند: «نحن انصار اللّه»  شاید هم این نامگذارى به جهت سكونت آنان در منطقه ناصریّه، زادگاه عیسى علیه السلام باشد. 🔸«صابئین» به كسانى گفته مى شود كه خود را پیروان حضرت یحیى مى دانند و براى ستارگان، قدرت تدبیر قائلند. نام این گروه در سوره هاى بقره، مائده و حج، در كنار یهود، نصارى، مجوس و مشركین آمده است. 🔹 از اینجا معلوم مى شود كه صابئین غیر از چهار دسته ى مذكورند. پیروان این آئین نیز همانند سایر اهل كتاب، به اسلام دعوت شده اند. اینها با توجّه به اعتقادات خاصّ خود، پیروان اندكى دارند و اهل تبلیغ از دین خودشان نیستند. آنها بیشتر در كنار رودخانه ها و دریاها زندگى مى كنند و گوشه گیر و منزوى هستند. این افراد، غسل هاى متعدّدى دارند كه در تابستان و زمستان باید در رودخانه و آب جارى انجام دهند. هم اكنون تعداد نزدیك به پنج هزار نفر از آنان در خوزستان در كنار رود كارون و شهرهاى دیگر آن استان زندگى مى كنند و قریب به هشت هزار نفر نیز در عراق در كنار دجله و شهرهاى دیگر عراق سكونت دارند. 🌿 پیام ها 1-تمام ادیان آسمانى، اصول مشترك دارند؛ توحید، معاد و انجام اعمال صالح. «آمن باللَّه و الیوم الاخر و عمل صالحاً» 2- مهم ترین اصل اعتقادى بعد از توحید، معاد است. «ءامن باللَّه و الیوم الاخر» 3- صاحبان ادیان دیگر در صورت بى اطلاعى از اسلام، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، اگر به دین آسمانى خود ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند ودر بى اطلاعى خود مقصّر نباشند، اهل نجات هستند. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...» 4- انسان، تنها در سایه ى ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مى یابد. «لا خوف علیهم» 5 - سعادت وكرامت، مربوط به ایمان وعمل صالح است، نه عنوانِ مسلم، یهودى، مسیحى، صابئى. «من آمن باللّه... لاخوف علیهم...» برگرفته از تفسیر نور 📝 های ارزشمند این کانال را با ذکر به دوستان خود معرفی کنید. 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ⬇️⬇️ 🆔 @qoranwaetrat