لطف الهی.mp3
1.12M
💠 لطف الهی
🔸 اگر کسی گناهی انجام بدهد، حالا یا روی سهو است یا روی نسیان است یا روی اکراه است، الجاء است، اضطرار است و مانند آن، اینها که با #حدیث_رفع برداشته می شود.
🔸اگر کسی واقعاً معصیت میکند یعنی چه؟ یعنی علم دارد، عذر ندارد، جهل و سهو و نسیان نیست، اضطرار و اکراهی هم در کار نیست و علم دارد. معنای آن این است که خدایا من میدانم تو گفتی این کار را نباید بکنی، ولی من انجام می دهم! شما هر گناهی را تحلیل بکنید یک شرک مستور و ضعیفی داخل آن هست که در پایان سوره مبارکه «یوسف» دارد که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾،
🔹این است که حضرت فرمود اگر کسی زبانش باز باشد در قیامت بتواند بگوید «لا اله الا الله»، «دَخَلَ الْجَنَّة»، چون عمده این است که ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾؛ کسی حسنه دستش باشد، نه «من فَعل الحسنه»! چنین چیزی را که قرآن وعده نداد، نفرمود هر کسی در دنیا کار خوبی کرده درب بهشت روی او باز است! فرمود وقتی می آید دستش پُر باشد. اگر وعده داده بود که اگر کسی در دنیا کار خوبی کرده، بعد هر کاری مثلاً کرده باشد، ما درب بهشت را به روی او باز می کنیم، بله چنین چیزی خوب است؛ اما چنین وعده ای را که نداد. فرمود وقتی می آیی، باید دستش پُر باشد، آن وقت ما بررسی می کنیم، ده برابر هم می دهیم و درب بهشت را هم باز می کنیم؛ البته لطف خدا حساب دیگری دارد، ولی این شخص نمی تواند مغرور باشد. این استغفار را به #استهزا گرفته، در روایات هم هست...
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantdhran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۷۶-۷۷ سوره #نمل
📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان)
🔹" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ"
🔸اين آيه شريفه رسول خدا (ص) را تسليت و دلگرمى مى دهد و نيز زمينه را براى بعد كه به زودى از حقانيت دعوتش و تقويت ايمان مؤمنين سخن مى گويد، فراهم مى كند، و به همين بيان وجه اتصال آيه به ما قبل كه فرمود:" وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ ..."، كه باز به حقيقت دعوتش اشعار دارد، معلوم مى شود.
🔹پس جمله" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ- اين قرآن براى بنى اسرائيل بيشتر آن مسائلى كه مورد اختلافشان است بيان مى كند"، به داستانهايى از قصص انبياء اشاره مى كند و حق را در آنچه كه در آن اختلاف مى كنند بيان مى نمايد و يكى از آن داستانها داستان مسيح (ع) است، كه حق مطلب را در آن معارف و احكام كه مورد اختلافشان بود بيان مى كند.
🔸و اينكه فرمود:" وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ" به اين معنا اشاره مى كند كه با اين داستانها كه بر بنى اسرائيل مى خواند، مؤمنين را به سوى حق هدايت مى كند و نيز رحمتى است براى آنان كه دلهايشان را آرامش مى دهد و به اين وسيله ايمان را هم در دلهايشان ريشه دار و ثابت مى كند.
@qurantehran
@dars_akhlaq,.mp3
925.1K
🔊 كليپ صوتی
🎙🌸استادآيت الله #ناصری (حفظه الله)
🔵 آیا ما از منتظرانیم؟
🔵 #انتظار یک گونه آمادهباش است و من منتظرم یعنی من آماده هستم. حال چه کسی میتواند بگوید من منتظرم❓
⭕️ کسانی که منتظرند خودشان را #اصلاح کردهاند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۸۹-۹۰ سوره #نمل
📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان)
🔹" مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ"
🔸اين آيه و آيه بعدش تفصيلى است براى اجمالى كه در جمله" إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ" است، البته تفصيل از نظر اثر خبير بودن خدا، زيرا اثر آن جزاء است و مراد از جمله" مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها" اين است كه كسى كه عمل نيك كند جزايى دارد #بهتر از آن عمل نيك، چون عمل هر چه باشد مقدمه است براى مزد و جزاء، كسى با خود عمل كارى ندارد، هر عملى را انجام مى دهد براى نتيجه و اثر آن است، پس غرض و غايت هر عملى از مقدمه بهتر است.
🔹و از ظاهر سياق برمى آيد كه مقصود از فزع در جمله" وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ ..." فزع بعد از نفخه دوم صور است، نه نفخه اول، در نتيجه آيه شريفه همان معنا را مى دهد كه آيه" لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ" در مقام آن است.
🔸"وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ" 🔹كلمه" كبت" از كب به معناى به رو انداختن كسى است، پس در حقيقت عملى است كه بر شخص واقع مى شود، نه بر روى او و اگر نسبت آن را به روى آنان داده، از باب مجاز عقلى است و گر نه اصل آن" كبوا على وجوههم- بر رويها افتادند" بوده است.
🔸و استفهام در جمله" هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ" استفهام انكارى است و معنايش اين است كه" لا تجزون الا ..."، يعنى جزا داده نمى شويد مگر #خودآن_عملى كه كرده ايد، خود آن عمل برايتان مجسم مى شود و گريبانتان را مى گيرد، پس هيچ ظلمى در جزاء و هيچ جورى در حكم نيست.
🔸اين دو آيه در مقام بيان طبيعت #حسنه و #سيئه است، طبيعتى كه از نظر #جزاء دارند، پس در اين دو آيه حكم كسى بيان شده كه فقط عمل نيك دارد، يا تنها عمل زشت دارد، اما كسى كه هم از آن اعمال دارد، و هم از اين، حكمش در اينجا بطور اجمال فهميده مى شود و اما تفصيلش در جاهاى ديگر آمده است.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۶-۵ سوره #قصص
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ* وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ
1⃣ هر چند اين آيات در مورد پيروزى موسى و بنى اسرائيل و نابودى فرعونيان فرود آمده، اما يك قانونى كلى و اميدبخش را در مورد همه ى مستضعفان و مستكبران جهان بيان مى كند كه #موسى و فرعون يكى از مصاديق آن و پيروزى #پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مصداق ديگر و حكومت جهانى امام #مهدى عليه السلام مصداق كامل آن است.
2⃣ «منّت» به معناى بخشيدن نعمت بزرگ و سنگين است. اين واژه اگر درمورد مردم استعمال شود به معناى بازگوكردن نعمت است كه كار ناپسندى است، اما در مورد خدا به معناى بخشيدن نعمت است.
3⃣ «مُستَضعف» به معناى فرد ضعيف و ناتوان نيست، بلكه به معناى كسى است كه به ناتوانى كشيده شده و ضعيف گرديده است؛ يعنى فرد نيرومندى كه از طرف ستمكاران تحت فشار قرار گرفته است و نمى تواند استعدادها و نيروهاى خود را آشكار سازد.
4⃣ مستضعفان گاهى از ناحيه ى فكرى، فرهنگى، اقتصادى، اخلاقى يا سياسى ضعيف نگاه داشته شدهاند، اما چيزى كه قرآن بر آن تأكيد بيشترى دارد، استضعاف سياسى و اخلاقى است. آرى؛ استعمارگران و استثمارگران، نخست مردم راگرفتار استضعاف فرهنگى و سياسى مى كنند، سپس منابع اقتصادى آنان را غارت مى كنند و به استضعاف اقتصادى مى كشانند و قدرت قيام را از آنان مى گيرند.
5⃣ مستكبران براى نابودى مستضعفان برنامه هايى طراحى مى كنند كه در آيات قبل به آنها اشاره شد. آنان از راه تفرقه افكنى، نابودى نسل جوان و فساد وارد مى شوند، همان طور كه در جهان كنونى آثار آن را در توسعه ى فحشا، شرابخوارى، مواد مخدّر و بى بندوبارى فرهنگى و سرگرمى هاى ناسالم مى بينيم، اما پيامبران الهى و به ويژه قرآن كريم در همه جا به حمايت از مستضعفان برخاسته و خطرهاى مستكبران فسادگر و برترى طلب را به آنان گوشزد نموده اند.
6⃣ قرآن كريم در آيات فوق پنج مرحله ى قانون پيروزى مستضعفان را اين گونه بيان كرده است:
الف) خدا به آنان نعمت بزرگ (همچون دين و رهبرى الهى) مى دهد؛
ب) مستضعفان را پيشوايان اهل زمين مى گرداند؛
ج) مستضعفان را وارث اموال و زمينهاى دشمنان مى گرداند؛
د) مستضعفان را به حكومت جهانى زمين مى رساند؛
ه) مستكبران را مجازات مى كند و به سزاى اعمالشان مى رساند.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۱۴ سوره #قصص
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
🌺 وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
🔹«اشُدَّ» در اصل به معناى گره محكم است و در اين جا به معناى استحكام جسمانى و روحانى به كار رفته است. اين واژه در قرآن گاهى به معناى سن بلوغ و گاهى به معناى چهل سالگى و گاهى به معناى قبل از پيرى آمده است.
🔸«استَوى» به معناى كمال آفرينش و اعتدال است و برخى از مفسران آن را به حالت استقرار و اعتدال در زندگى يا كمال عقلى و فكرى و يا رشد موهاى صورت تفسير كرده اند كه معمولًا بعد از بلوغ جسمى حاصل مى شود.
🔹 مقصود از «حُكم» كه به موسى داده شد، همان عقل و فهم و قدرت بر داورى صحيح است نه وحى و نبوت، چراكه موسى در مصر هنوز به نبوّت نرسيده بود و سالها بعد در سرزمين مَدْين به پيامبرى رسيد. پس منظور از حكم همان مقام داورى است.
🔸مقصود از «علم» در اين آيه آگاهى و دانشى است كه با جهل همراه نباشد، اين علم به موسى داده شد تا چراغ راه او باشد.
🔹علم و حكمى كه به مردان الهى داده مى شود، بدون حساب نيست، بلكه در حقيقت پاداش نيكوكارى آنان است. از اين تعبيرات آيه برمى آيد كه موسى دركاخ فرعون، همرنگ محيط و اشراف نشد و به نيكوكارى، يارى حق و عدالت اقدام مى كرد.
🔸پس؛ نيكوكار شويد كه خدا به نيكوكاران علم و حكمت مى بخشد.
🔹مواهب الهى را به بها مى دهند نه به بهانه.
🔸 رشد جسمى و كمال روحى زمينه ساز دريافت دانش و مقام داورى است.
@qurantehran
سلمان و اباذرها.mp3
1.48M
💠 سلمان و اباذر زمانه
🔹 اینکه خدا به این مردم جاهلی عرب می گفت که ﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْی﴾ اینها کَر و کورند، به چه مناسبت کر و کورند؟ فرمود چرا کوه را نمی بینید؟ آنها کوه را می دیدند! فرمود شما کور هستید! کسی تابلو را ببیند و نقاش را نبیند، کور است.
▫️ می فرماید که خود انسان را نگاه کنید ﴿مِنْ أَی شَیءٍ خَلَقَهُ﴾؛ چرا انسان را نمی بینید؟ اینها که انسان را نمی بینند، چیست؟ الآن صدها دانشگاه درباره بدن انسان کار می کنند، هنوز بسیاری از بیماری ها کشف نشده! بسیاری از داروها کشف نشده! فقط یک قطره آب که بیشتر نبود، یک قطره آب می شود اینطور؟! آن هم تازه بدن! آن ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾ که حساب دیگری است، اگر کسی انسان را ببیند، آفریدگار انسان را نبیند کور است!
🔹در پایان زیارتنامه ها چه می گوییم؟ می گویم «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ شما طیب و طاهر شدید و کشور را پاک کردید. کشور را باران پاک نمی کند، #خون پاک می کند.
از استعمار و ترامپ ها و مانند آنها این آلودگی ها و این #انجاس را باران پاک نمی کند، فقط خون پاک می کند «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ». مگر باران قدرت دارد #استکبار را پاک بکند؟ #استحمار را پاک بکند؟ #استذلال را پاک بکند؟ این خون است که پاک می کند.
▫️کشور پاک باید میوه پاک بدهد، میوه پاک چیست؟ #استقلال است، #عظمت است، #رونق_تولید است، #خودکفایی است؛ یعنی واقعاً این ایران بزرگ و ایرانی بزرگوار اگر بیفتد در تولید ما دیگر هراسی از #تحریم نداریم.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۲۰-۲۲ سوره #قصص
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
🔹 وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعى قالَ يا مُوسى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ* فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ
🔸خبر درگيرى هاى سبطيان با قبطيان و دخالت موسى و كشته شدن فرد قبطى به كاخ فرعون رسيد و اشراف و بزرگان به مشورت پرداختند و تصميم گرفتند كه موسى را ترور كنند و باكشتن او براى هميشه از دستش خلاص شوند و درس عبرتى نيز به بنى اسرائيل بدهند.
🔹در آيات هيجدهم و بيست و يكم سوره ى قصص دو بار بيان شده كه موسى #ترسان و #منتظربود. اين آيات حالات طبيعى انسان را در موقع خطرنشان مى دهد و از آن استفاده مى شود كه ترس طبيعى نكوهيده نيست؛ چرا كه اين ترس در اختيار انسان نيست، و لى در همان حال لازم است كه انسان منتظر حوادث و اخبار باشد و هوشيارى خود را حفظ كند.
🔸موسى در هنگام خطر به خدا پناه برد و از او خواست كه وى را از چنگ ستمكاران فرعونى نجات دهد. آرى؛ همان خدايى كه او را دركودكى حمايت كرده و نجات داده بود اكنون نيز كه جان موسى به خاطر حمايت از مظلومان به خطر افتاده بود، مى توانست او را نجات دهد.
🔹 موسى براساس گزارشهاى رسيده و جوّ عمومى كه در درگيرى دوّم ديد، برجان خود ترسيد و فهميد اگر در شهر بماند، بدون نتيجه كشته مى شود؛ بنابراين، تصميم گرفت از شهر خارج شود و به سوى مَدْين برود، تا پس از تجديد قوا و در شرايط مناسبى با فرعونيان ستمكار مبارزه كند.
🔸پس براى حفظ جان خود از شهر خارج شد و نيز از خدا *كمك و نجات خواست و به او #اميد داشت؛ يعنى به همه ى جنبه هاى كار توجه داشت.
🔹نتیجه اینکه رهبران انقلابى اگر جانشان در معرض تلف بيهوده قرار گرفت، فرار كنند، و خود را نجات دهند.
🔸 در شرايط سخت هم تلاش كنيد و هم نجات خود را از خدا بخواهيد. #اميد خود را به خدا حفظ كنيد و از راه درست و معتدل خارج نشويد.
@qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۶ سوره #قصص
📚 مفسر: دکتر رضایی اصفهانی (تفسیر مهر)
🔹فَلَمَّا جاءَهُمْ مُوسى بِآياتِنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلَّا سِحْرٌ مُفْتَرىً وَ ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ
🔸موسى عليه السلام پس از آن كه فرمان رسالت الهى را دريافت كرد و با معجزات عصا و دست سفيد مجهّز شد، به سراغ فرعون رفت و با زحمت توانست با شخص فرعون ملاقات كند و در حالى كه اشراف و سران فرعونيان نيز حضور داشتند، رسالت الهى خويش را اعلام و معجزات خود را ارائه كرد.
🔹فرعونيان در برابر موسى عليه السلام به همان حربه ى هميشگى مستكبران كفرپيشه متوسّل شدند و او را به #جادوگرى متّهم كردند و مى گفتند او اين سحرها را بافته است. در حالى كه
الف) جادوگران معمولًا افرادى منحرف و دنيا پرستند، ولى موسى فردى پاك و درستكار بود.
ب) سحر، كارى بشرى و محدود است كه در اثر سحر قوى تر شكست مى خورد، اما معجزات موسى اين گونه نبود و به نيروى نامحدود الهى متكّى بود.
🔸فرعونيان گفتند كه سخنان موسى مطالب جديد و بى سابقه اى است و ما از زبان پيشينان خود نشنيده ايم كه خدا پيامبرى فرستاده باشد، درحالى كه قبل از موسى عليه السلام پيامبران بزرگى همچون نوح عليه السلام و ابراهيم عليه السلام آمده بودند.
🔹پس اين سخن فرعونيان، يا به خاطر فراموشى گذشته ى دور بود و يا نوعى تجاهل و تغافل و يا اين كه مى خواستند بگويند: پدران ما نيز در برابر اين دعوتها هرگز تسليم نمى شدند.
🔸ولى در هر حال، بى سابقه بودن سخنان موسى دليل بر بطلان آنها نيست، بلكه دليل آن است كه سخنى را باطل يا اثبات مى كند و موسى دليل داشته، اما فرعونيان دليلى نداشتند.
@qurantehran