1_6662192442.mp3
3.81M
2️⃣ #قصه_ظهر_جمعه
💠 قصهی
«ابراهیم مجاب»
💠 موضوع: اهمیت احترام به والدین.
.
🔶 هر قدمی رو که برمیداشت، توی دلش با امام حسین هم صحبت میکرد؛ درسته ابراهیم جایی رو نمیدید؛ اما خوب صدای پرزدن فرشتهها رو میشنید؛ انگار همه دور حرم امام حسین جمع شده بودن؛ اون بارها و بارها شنیده بود که شبهای جمعه، تمام پیامبران و امامان توی کربلا حاضر میشن؛ دوست داشت که حضرت زهرا ببینن که ابراهیم با چه سختی مادرش رو به زیارت میاره.
📎 #قصه_ظهر_جمعه
📎 #کودکانه
↶
🆔 @qurandelan
1_7771764975.mp3
3.47M
💠 قصه ظهر جمعه
صدای عجیب، دوست جدید! / 1
💠 موضوع قصه:
اهمیت کتاب و کتابخوانی
🔷 همین موقع بود که دوباره صدای در چوبی به گوششون رسید. مامان هنوز خواب بود، انگار اصلاً صدا رو نمیشنید. هر دو خواهر و برادر این بار دیگه گوشی و تبلت رو کنار گذاشتن، دوباره صدای قژقژ از پارکینگ بلند شد، هر دو ترسیده بودن، ولی خیلی دوست داشتن بدون این صداها برای چیه، کم کم داشت غروب میشد و خورشید خانم پشت جنگل سبز پایین میرفت که آرمیتا به برادرش گفت: آرمان! بیا بریم پایین تا ببینیم صدا از کجاست، نترس با هم میریم.
📎 #قصه_ظهر_جمعه
📎 #کودکانه↶
🆔 @qurandelan
1_7784960403.mp3
4.31M
قصه ظهر جمعه
🔸 صدای عجیب، دوست جدید/ 2
💠 موضوع قصه:
اهمیت کتاب و کتابخوانی
🔷 آرمان هرکاری کرد که نذاره کتاب از دستش جدا بشه، نشد که نشد؛ اون توی هوا چرخی خورد و توی یکی از طبقههای کتابخونه رفت نشست. کتابخونه لبخندی زد و گفت: آخیش، یه کم حالم بهتر شد، این یه کتاب شاهنامه است، برای شاعر بزرگ ایرانی، فردوسیه حکیمِ، چقدر خوشمزه بود، فکر نمیکردم اولین لقمه کتابی که توی قفسهام بره، یه شاهنامه باشه.
📎 #قصه_ظهر_جمعه
📎 #کودکانه↶
🆔 @qurandelan
1_6262052900.mp3
24.53M
💠 قصه ظهر جمعه
قصهگو: دکتر محمدرضا سرشار
▫️ عمر جاوید و بیمرگی، آرزوی دیرینهی بسیاری از انسانها بوده است. اسکندر مقدونی با شنیدن خبرِ وجود چشمهی آب زندگانی، با لشگری از سربازان دلیر و جوان، به جستوجوی این منطقه رفت و البته فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشت
#قصه_ظهر_جمعه
👇به ما بپیوندید👇
↶
🆔 @qurandelan
1_2244374043.mp3
21.66M
.
💠 قصه ظهر جمعه
▫️ اگه با خدا باشیم
. قصهگو:
دکتر محمدرضا سرشار
.
🌺 پوزش از تاخیر در بارگزاری قصه ظهر امروز جمعه 😊🤚
#قصه_ظهر_جمعه
👇به ما بپیوندید👇
↶
🆔 @qurandelan
1_6039748357.mp3
8.06M
.
💚 قصه ظهر جمعه
🔹 قصه پدر و مادرم
▫️در قرآن بعد از بحث توحید، احترام به پدر و مادر بیان شده و این نشان دهندهی اهمیت بی اندازهی این موضوع است. احترام به والدین از هرنظر، بر همه واجب است. پیشنهاد می کنم این داستان زیبا رو بشنوید.
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_6923128665.mp3
10.11M
قصه ظهر جمعه
🔹 زنگ آخر مدرسه
▫️ دوران درس و مدرسه شاید برای خیلی از ما یادآور بهترین لحظه های زندگی باشه. بازی و شیطنت های کودکانه، کنار هم بودن، زنگ تفریح های پرهیاهو و البته تب و تاب شب امتحان و پرسش کلاسی همه و همه کنار هم زیبا بود. پیشنهاد می کنم داستان زنگ آخر رو بشنوید تا سفری کوتاه به اون روزها داشته باشید
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_6262052900.mp3
24.53M
🔹 قصهای در #شب_یلدا
▫️عمر جاوید و بیمرگی، آرزوی دیرینهی بسیاری از انسانها بوده است. اسکندر مقدونی با شنیدن خبرِ وجود چشمهی آب زندگانی، با لشگری از سربازان دلیر و جوان، به جستوجوی این منطقه رفت و البته فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشت.
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_7286691254.mp3
22.63M
.
قصه ظهر جمعه
.
▫️ آخرین سهشنبه، مثل همیشه آمد، وسایل فقیرانهاش را گذاشت و رو به من گفت: پسرعموجان، میخواهم چیزی به تو بگویم، سعد رفت، او به خدایش پیوست و آنگاه از آرزوها و خواستههای خود گفت..
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_6596777105.mp3
5.16M
.
قصه ظهر جمعه
.
▫️مردی مقداری پول داشت که از ترس دزدان، آن را تبدیل به سکههای طلا کرد و سکهها را در زیر درخت گردویی دفن کرد. چند روز بعد دچار دلشوره شد و رفت که سری به سکهها بزند؛ اما از سکهها خبری نبود...
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_7286691254.mp3
22.63M
قصه ظهر جمعه
.
▫️ آخرین سهشنبه، مثل همیشه آمد، وسایل فقیرانهاش را گذاشت و رو به من گفت: پسرعموجان، میخواهم چیزی به تو بگویم، سعد رفت، او به خدایش پیوست و آنگاه از آرزوها و خواستههای خود گفت...
قصهگو : دکتر محمدرضا سرشار
.
#قصه_ظهر_جمعه
ویژهی کودکان و نوجوانان
↶
🆔 @qurandelan
1_7550913545.mp3
20.99M
.
قصه ظهر جمعه
.
🔹 بشکه جادویی
قصه گو:
دکتر محمدرضا سرشار
#قصه_ظهر_جمعه
ویژهی کودکان و نوجوانان
↶
🆔 @qurandelan
1_8583448754.mp3
23.53M
.
قصه ظهر جمعه
▫️ قالیچهی کهنه
قصه گو: دکتر محمدرضا سرشار
#قصه_ظهر_جمعه
↶
🆔 @qurandelan
1_5720942544.mp3
23.06M
قصه ظهر جمعه
🔸 ارباب ستمکار و همسایه بد
▫️افراد ستمگر و طمعکار، با طناب خودشون میافتن توی چاه. اونها همیشه دنبال این هستن که دیگران رو به بیگاری بکشن، اما نمیدونن که سرانجام، انسانیت و عدالت پیروز میشه.
#قصه_ظهر_جمعه
قصهگو : دکتر محمدرضا سرشار
༺⃟♦️჻ᭂ࿐✦
🆔 @qurandelan
معلم و ساعت دزدی
▫️ پیرمرد، در مجلس عروسی، گوشهی سالن، تک و تنها نشسته بود. داماد که اون پیرمرد رو خوب میشناخت؛ جلو آمد و گفت:
سلام استاد آیا منو میشناسی؟
پیرمرد که یک معلم بازنشسته بود، جواب داد: خیر عزیزم، من اینجا مهمان دعوتی از طرف دامادم.
داماد، خودش رو معرفی کرد و گفت:
آخه چطور میشه منو فراموش کرده باشید؟!
و بعد با کمی مکث گفت:
استاد، یادتان هست سالها قبل، ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم.
من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه، هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🌺 استاد گفت: اون ماجرا رو دقیق یادمه.
ولی شما رو نشناختم! چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان، من چشمهایم را بسته بودم."
بله. هر دانشآموزی، با تربیت و حکمت معلمش، بزرگ میشود.
🍃درود بفرستیم به همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را.
تذکر: دوستان، این داستان، کاملاً واقعی است.
#قصه_ظهر_جمعه
#داستان_کودک
#داستان_واقعی
༺⃟♦️჻ᭂ࿐✦
🆔 @qurandelan
💐💐 روز معلم و استاد مبارک 💐💐
1_11450933809.mp3
13.56M
قصه ظهر جمعه
🔸 پند دریا
#قصه_ظهر_جمعه
قصهگو : دکتر محمدرضا سرشار
༺⃟♦️჻ᭂ࿐✦
🆔 @qurandelan
1_11569588466.mp3
6.67M
قصه ظهر جمعه
🔸 داستان:خدمتکار دانا 📙
.
📚 کتاب: بوستان و گلستان
.
🎙 گوینده: سرکارخانم غزاله زمانی
#قصه_ظهر_جمعه
༺⃟♦️჻ᭂ࿐✦
🆔 @qurandelan
1_4563824989.mp3
22.77M
قصه ظهر جمعه
🔸 امشب نخواب، آیلار.
#قصه_ظهر_جمعه
قصهگو : دکتر محمدرضا سرشار
༺⃟♦️჻ᭂ࿐✦
🆔 @qurandelan