سلام عرض ادب و احترام
گزارش خلبانان آزاده نیروی هوایی ارتش
امشب ساعت ۲۲ از شبکه سه سیما
بسمه تعالی:
من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق.
بدین وسیله مراتب سپاس و قدردانی خود را از بذل عنایت و ابراز محبت معاونین محترم ،روسای محترم عقیدتی سیاسی ، معاونین محترم نظامی ؛روسای شعب قران عترت و نماز یگانها که با ارسال پیامهای محبت آمیز، بنده کمترین را شرمنده و مورد لطف قرار دادند، ابراز میدارم و همچنان به دعای خیرتان نیازمند هستم و در کنار مضجع نورانی آقا علی عباس علیه السلام و سید محمد علیه السلام به شرط لیاقت دعاگویتان خواهم بود.
شایسته است از زحمات همکارانم در مرکز قرآن و همه مسئولان شعب قران یگانها و همکاری.و تعامل روسا و معاونین نظامی عقیدتی سیاسی ها نیز تشکر و قدردانی کنم و آرزوی توفیقات روز افزون برای همه سروران داشته باشم .
ارادتمند
سرهنگ سید محسن مصطفوی زاده
معاون روابط عمومی و رسانه اع س نهاجا
اقدامات 4 ساله.pdf
10.86M
حمایت های معنوی و مادی فرماندهی محترم نهاجا و تدابیر داهیانه ریاست محترم اداره عقیدتی سیاسی نهاجا و تلاش چهار ساله ی جامعه بزرگ قرانی نهاجا و عقیدتی سیاسی ها باعث شد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رتبه های فاخر و برتر ارزشمندی در سطح سازمان عقیدتی سیاسی و ا ع س نهاجا کسب نماید.
این فعالیت ها بخش کوچکی از همراهی قرانیان عزیز و همچنین تلاشهای همکاران خوبم در مرکز قرآن عترت و نماز و شعبات قرآن عترت و نماز یگانها بوده است .
مراتب بر خود لازم دانستم ضمن تشکر از زحمات همه سروران گرامی اعم از روسا و جانشین محترم عقیدتی سیاسی ها ، مسئولان شعب قران عترت و نماز یگانها و همه متسابقین عزیز و بویژه حمایت های فرماندهان معزز.
به یاری خداوند متعال با همدلی ، همکاری و تلاش جهادی این مسیر سراسر نورانی با هدف ارتقاء سطح کمی و کیفی کارکنان و خانواده ی محترمتشان را ادامه داده و ما را از دعای خیر خود محروم نکنید
خادم القران سید محسن مصطفوی زاده
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
روزگارتان از رحمت
«الرَّحْمَنُ الرَّحِیم» لبریز
سفرهٔ تان از نعمت
«رَبُّ الْعَالَمِين» سرشار
روزتون پراز لطف وعنایت خداوند
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
@quranekarim1398
┄┅─✵💝✵─┅┄
🌸تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)🌸
🌱دعای عهد 🤲🌤
🌺 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ 🌺
🔹 اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ
🔹 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ
🔹 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ
🔹 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ
🔹 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ
🔹 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ
🔹 وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ
🔹 وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
🔹 اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ
🔹 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ
🔹 وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ
🔹 یا حَىُّ یا قَیُّومُ
🔹 أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى
🔹 أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ
🔹 وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ
🔹 یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ
🔹 وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ
🔹 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ
🔹 یا مُحْیِىَ الْمَوْتى
🔹 وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ
🔹 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
🔹 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ
🔹 الْقائِمَ بِأَمْرِکَ
🔹 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ
🔹 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ
🔹 فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها
🔹 سَهْلِها وَ جَبَلِها وَ بَرِّها وَ بَحْرِها
🔹 وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ
🔹 مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ
🔹 وَ مِدادَ کَلِماتِهِ
🔹 وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ
🔹 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
🔹 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ
🔹 فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا
🔹 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى
🔹 عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى
🔹 لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً
🔹 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ
🔹 وَالذّابّینَ عَنْهُ
🔹 وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ
🔹 وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ
🔹 وَالْمُحامینَ عَنْهُ
🔹 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ
🔹 وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
🔹 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ
🔹 الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
🔹 فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى
🔹 مُؤْتَزِراً کَفَنى
🔹 شاهِراً سَیْفى
🔹 مُجَرِّداً قَناتى
🔹 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى
🔹 فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
🔹 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ
🔹 وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ
🔹 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ
🔹 وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ
🔹 وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
🔹 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ
🔹 وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ
🔹 وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ
🔹 وَاشْدُدْ أَزْرَهُ
🔹 وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ
🔹 وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ
🔹 فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ
🔹 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
🔹 بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ
🔹 فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ
🔹 وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک
🔹 َحَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ
🔹 وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ
🔹 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ
🔹 وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ
🔹 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ
🔹 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ
🔹 وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
🔹 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ
🔹 مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ
🔹 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً
🔹 صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ
🔹 وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ
🔹 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
🔹 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ
🔹 عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ
🔹 وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ
🔹 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً
🔹 وَ نَراهُ قَریباً
🔹 بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
🔺 آنگاه سه بار بر ران خود دست میزنی و در هر مرتبه میگویی:
🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
🔹 اَلْعَجَلَ اَلْعَجَلَ ، یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
#دعای_عهد🌱
#امـام_زمـان♥
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🕊
@quranekarim1398
#قرآن_کریم
صفحه 4⃣6⃣5⃣
#ترجمه سوره مبارک #قلم
🔹27 - که چون کافران آن عذاب سخت را نزدیک خود به چشم مشاهده کنند رخسار آنها (از خوف) زشت و سیاه شود و به آنها گویند: این همان عذابی است که جدّا درخواست میکردید.
🔸28 - بگو: چه تصور میکنید؟ اگر خدا من و مؤمنانی که با منند همه را هلاک کند یا لطف و رحمت فرماید آیا آنان که کافرند چه کسی از عذاب دردناک (دوزخ) نجاتشان خواهد داد؟
🔹29 - بگو: (آن که من شما را به سوی او میخوانم) او خدای مهربان است که ما به او ایمان آورده و بر او توکل کردیم و به زودی شما را معلوم شود کیست که آشکارا به ضلالت و گمراهی است؟
🔸30 - بگو: چه تصوّر میکنید؟ اگر آب (که مایه زندگانی) شما (است) همه به زمین فرو رود (جز خدا) کیست که باز آب روان و گوارا برای شما پدید آرد؟
به نام خداوند بخشنده و مهربان
🔹1 - ن (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی) و آنچه (تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت.
🔸2 - که تو به لطف و رحمت پروردگارت هرگز دیوانه نیستی.
🔹3 - و البته تو را پاداشی نامحدود است.
🔸4 - و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراستهای.
🔹5 - و به زودی تو و مخالفانت مشاهده میکنید.
🔸6 - که از شما کدام یک (به اوهام و خیالات باطل) مفتون و دیوانهاند.
🔹7 - البته خدایت داناتر است که از راه خدا گمراه کیست و بهتر میداند که هدایت یافتگان عالم کیانند.
🔸8 - پس هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب میکنند پیروی مکن.
🔹9 - کافران بسیار مایلند که تو با آنها مداهنه و مداراکنی (و متعرض بتهاشان نشوی) تا آنها هم (به نفاق) با تو مداهنه و مدارا کنند.
🔸10 - و تو هرگز اطاعت مکن احدی از منافقان دون را که دایم (به دروغ) سوگند میخورند.
🔹11 - و آن کس که دایم عیبجویی و سخنچینی میکند.
🔸12 - و خلق را هر چه بتواند از خیر باز میدارد و به ظلم و بدکاری میکوشد.
🔹13 - با این همه عیب، باز متکبر است و خشن با آنکه حرامزاده و بیاصل و نسب است.
🔸14 - (پیرو چنین کسی) برای این که مال و فرزندان بسیار دارد (نباید شد).
🔹15 - در صورتی که چون آیات ما را بر او تلاوت کنند گوید: این سخنان افسانه پیشینیان است.
🔸16 - به زودی بر خرطوم و بینیاش داغ (شمشیر) نهیم. (این آیات در حقّ ولید مغیره عمّ ابو جهل که روز بدر بر حسب وعده حق به شمشیر علی علیه السلام بینیاش بشکافت نازل آمد ولی بر هر که مانند اوست تا ابد شامل است).
@quranekarim1398
⚜ سبک مدیریت قرآنی
🍂 به ورود و خروج افراد به کشور دقت کنید. 🍂
🔶قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي الأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِينَ
(#یوسف /٧۶)
⚡️ترجمه :
برادران یوسف گفتند:
به خدا سوگند شما مى دانيد كه ما براى فساد در اين سرزمين نيامده ايم و ما هرگز سارق نبوده ايم.
💥دستگاه امنيّتى مصر، قوى و كارآزموده بوده است و مى دانست كه اين قافله براى فساد نيامده اند. (دزدى وسرقت، يكى از مصاديق فساد در زمين است.)
✅ بنابراین؛ براى ورود و خروج افراد و هيئت هاى بيگانه، مخصوصاً در شرايط بحرانى، بايد دقت كرد تا مطمئن به اهداف مسافرين شد. (برای این که بعدا جاسوس از آب درنیایند!)
#سبک_زندگی_قرآنی
@quranekarim1398
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
میلادی: Saturday - 17 August 2024
قمری: السبت، 12 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹جریان حکمین در جنگ صفین، 38ه-ق
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا اربعین حسینی
▪️16 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
@quranekarim1398
🪐جهاد درى از درهاى بهشت
#نهج_البلاغه
▫️أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ
🟤امّا بعد (از حمد و ثناى الهى)، جهاد درى از درهاى بهشت است
✍بديهى است براى وصول به رحمت و رضوان خداوند و بهشت برين، اسباب مختلفى وجود دارد که در احاديث، به عنوانِ «درهاى بهشت» معرفى شده که يکى از مهم ترين آنها، جهاد است. به همين دليل، در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم که پيغمبر فرمود: «لِلجَنَّةِ بابٌ يُقالُ لَهُ: «بابُ الْمُجاهِدينَ». يَمْضُونَ اِلَيهِ فَاِذا هُوَ مَفتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدوُنَ بِسُيوفِهِمْ، وَ الْجَمْعُ فِى الْمَوقِفِ، وَ الْمَلائِکَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ; بهشت، درى دارد به نام «باب المجاهدين» که آنان، به سوى آن حرکت مى کنند و در را در برابر خود باز مى بينند در حالى که شمشيرها را به کمر بسته اند. اين، در حالى است که ساير مردم، در موقفِ حساب ايستاده اند و در انتظار حساب اند، (امّا مجاهدان، بدون حساب، به سوى بهشت مى روند و در آستانه بهشت)، فرشتگان، به آنان تبريک مى گويند.مى دانيم که جهاد در اسلام، دو شعبه دارد: جهاد با دشمن بيرون و جهادِ با نفس اماره.نخستين جهاد را، «جهاد اصغر» و دومى را «جهاد اکبر» مى گويند، امّا هر دو، درى از درهاى بهشت محسوب مى شود. بدون جهاد اکبر، کسى، به لقاء الله نمى رسد و بدون جهاد اصغر، سربلندى در دنيا و آخرت، حاصل نمى گردد.
📘#خطبه_27 نهج البلاغه
@quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی این آیه رو بخونه امام زمان (عج)مواظب زندگیش میشه ...
#دکتر_سعید_عزیزی
#کلیپ
@quranekarim1398
#آیات_مشابه صفحه ۲۹
🌸🌸🌸🌸
✨أُحِلَّ لَكُمْ✨
🌱۱-سوره بقره آیه ۱۸۷
✨أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
🌱۲-مائده آیه ۹۶
✨أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
🌸🌸🌸🌸
✨وَلَا تَأْكُلُوا✨
🌱۱-سوره بقره آیه ۱۸۸
✨وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
🌱۲-سوره انعام آیه ۱۲۱
✨وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ
🌸🌸🌸🌸
✨يَسْأَلُونَكَ ✨
🌱۱-سوره بقره آیه ۱۸۹
✨يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
🌱۲-سوره بقره آیه ۲۱۵
✨يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
🌱۳-سوره بقره آیه ۲۱۷
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
🌱۴-سوره بقره آیه ۲۱۹
✨يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
🌱۵-سوره مائده آیه ۴
✨يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
🌱۶-سوره اعراف آیه ۱۸۷
✨يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
🌱۷-سوره انفال آیه ۱
✨يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
🌱۸-سوره نازعات آیه ۴۲
✨يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا
🌸🌸🌸🌸
✨وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ✨
🌱۱-سوره بقره آیه ۱۹۰
✨وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
🌱۲-سوره بقره آیه ۲۴۴
✨وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
@quranekarim1398
🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/Golvajeh1985
🔹 #پیامبر_اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم):
دل مانند آهن است، هنگامی که آب به آن می رسد، زنگ می زند.
اصحاب پرسیدند: با چه چیزی زنگارش را از بین ببریم؟
پیامبر فرمودند: با زیاد #یاد_مرگ کردن و خواندن #قرآن.
📚 کنزالعمال، ج15، ص549
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@quranekarim1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻پیداکردن نزدیکترین منزل یا موکب در کربلا و نجف
با برنامه "مفید" میتونید نزدیکترین موکب یا منزل رو پیدا کنید و برید منزلشون
خیلی کار جالبیه
برنامه مفید رو از سایت زیر دانلود کنید👇
Mofidapp.com
@quranekarim1398
#رمان_آنلاین
زن، زندگی، آزادی
قسمت نود و دوم:
سحر آخرین نگاه را توی آینه به خودش انداخت و گفت با این موهای طلایی و چشم های عسلی و عینکی که گذاشتم، عمرا کسی بتونه بشناستم، حتی اگر پدر و مادر هم منو ببینن ،تشخیص نمی دن که من همون سحر با موهای نرم و بلند مشکی و چشم های درشت سیاه هستم.
زینب نگاهی بهم کرد و گفت: دست مریزاد دارم هااا، ببین چی درست کردم..
اشاره ای به گردنم کردم و گفتم: این موها کلاه گیس هست و موی واقعی ام نیست، این به کنار،اما این گردن که کلا پیداست را چه کنم؟! آخه من نذر کردم و با خدا عهد کردم که بنده خوبی براش باشم و پا روی امر خدا نگذارم تا خدا از اون مخمصه نجاتم بده، حالا که نجات پیدا کردم ، نمی خوام به خاطر پیدا بودن گردنم اون عهد را بشکنم.
زینب که انگار از این حرف من ذوق زده شده بود، به طرفم اومد و بوسه ای از گونه ام گرفت و گفت: خوش به حال خدا که همچی بنده ای داره...
آهسته گفتم ،برعکسش کن: خوش به حال سحر که همچی خدایی داره..
زینب بشکنی زد و گفت: درسته...خوش به حال ما که یه خدای مهربون همیشه مراقبمونه...نگران نباش عزیزم برا اونم یه فکری کردم و بعد به طرف کمد لباس رفت و دو تا شال گردن سفید بیرون آورد یکی را دور گردن خودش انداخت و یکی هم به من داد.
خنده بلندی کردم و گفتم خدا را شکر الان زمستون هست و هوا سرده ، اگر تابستون بود چکار می خواستی بکنی؟
زینب اشاره ای به در کرد و گفت: اونموقع هم یه فکری میکردیم فراموش نکن ما ایرانی هستیم و سرشار از نبوغ، حالا هم بریم که ماشین پشت در منتظره...
قرار بود تا یک خیابان مونده به محل جلسه با ماشین همکارا زینب بریم و از اونجا به بعد هم پیاده بریم.
سوار ماشین سفید رنگی شدیم و آرام سلام کردم.
ماشین حرکت کرد کمی جلوتر به خیابان اصلی رسیدیم، در نور چراغ های اطراف خانه هایی را که به نظر میرسید ویلایی باشند و به سبک دهکده ای زیبا ساخته شده بودند، می دیدم و آرزو می کردم کاش تهران ما هم با آنهمه زمین که در اطراف دارد این سبک ساختمان سازی را در پیش بگیرد، براستی که کشورهای غربی، بهترین ها را برای خودشان می خواهند و آنچه که مضر هست را برای جوامع دیگر تبلیغ می کنند، اینجا سبک ساختمان های ویلایی و آرام بخش به چشم می خورد و در تهران و شهرهای بزرگ ایران مردم را با آپارتمان نشینی عادت می دادند
هر چه که جلوتر میرفتیم فاصله ساختمان ها کمتر میشد، انگار به مرکز شهر نزدیک میشدیم.
از پشت شیشه ماشین ،مردمی را میدیدم که در جنب و جوش بودند و هر کدام در فکرشان چیزی جولان میداد، کشوری هزار رنگ که یاد روباهی پیر را در ذهن زنده می کرد.
از قسمت شلوغ شهر هم گذشتیم و دوباره این طرف شهر به خانه های دهکده مانند رسیدیم.
از دور برجی که انتهایش به شکل مثلثی درخشان بود در دیدمان پیدا شد و همزمان ماشین ایستاد و زینب اشاره کرد پیاده شویم.
پیاده شدیم، ماشین حرکت کرد و زینب برج را نشانم داد و گفت: اونجا را می بینی، یک کلیسا هست و مقصد ما همونجاست البته نه خود کلیسا ،بلکه زیر زمینی در زیر آن...کلیسایی که فقط شکل مکان عبادت خداست و در حقیقت بر پا شده تا شیطان پرستان در زیر زمین آن گرد هم آیند و برنامه هایشان را با هم مرور کنند و گاهی مراسم عبادت شیطان را اونجا انجام میدن
با تعجب گفتم: یعنی به این راحتی ما را اونجا راه میدن؟!
زینب خنده ریزی کرد و گفت: ما را که نه...گفتم مقصد منظورم ، هدف گروه ما بود که کشف کردیم این فتنه ها از کجا آب میخوره.. ما دعوتیم در یک سالن درست روبه روی اون کلیسا...
حالا بریم تا دیر نشده..
قدم هایم را تندتر بر می داشتم تا زودتر به محل قرار برسیم و خیلی دوست داشتم زودتر بفهمم قراره چه اتفاقی بیافته...
ادامه دارد
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
#رمان_آنلاین
زن، زندگی، آزادی
قسمت نود و سوم:
بعد از دقایقی پیاده روی به خیابانی رسیدیم که کلیسای شیطان در آن واقع شده بود،روبه روی کلیسا سالن بزرگی به چشم می خورد که ورودی اش در نرده مانندی بود که رو به فضای چمن کاری شده ای باز میشد و بعد از گذشتن از چمن و بالا رفتن از چند پله کوتاه به در نیمه باز سالن رسیدیم.
زینب یه مهر گرد چوبی از کیفش در آورد ،یه آقا جلوی در ایستاده بود،اون مهر را که انگار مجوز ورودش به سالن بود نشون داد و بعد دست منو گرفت و گفت: ایشون هم با من هستند.
مرد لبخندی زد و گفت: اگر مایل به همکاری هستند ، مشخصاتشون را داخل لیست وارد کنید.
زینب بله ای گفت و منم سرم را به علامت سلام تکون دادم و وارد سالن شدیم.
سالنی که شبیه یک سینما که صندلی هاش هم به فشردگی سینما بود و با صحنه ای به بزرگی صحنهٔ سینما
سالن نیمه تاریک بود و با چراغ های کم نور بنفش در اطراف به شکلی رعب انگیز درآمده بود.
روی صحنه میز پایه دار بلندی که میکروفنی رویش نصب شده بود وجود داشت و جمعیت زیادی که اکثرشان زن بودند داخل سالن بود و من گمان می کردم تمام اینها ایرانیان مقیم انگلیس هستند.
غرق دیدن اطراف بودم که با کشیده شدن دستم توسط زینب به خود آمدم.
زینب به طرفی اشاره کرد و همراه او به همان سمت رفتم و متوجه شدم دختری برایمان دست تکان می دهد،نزدیک شدیم و دخترک جلو آمد و گفت: Hello ،باهاش دست دادم و زینب هم خوش و بشی کرد و ما را بهم معرفی کرد،زینب من را شیدا معرفی کرد و دختر را کاترینا، ناخوداگاه گفتم : پس همه ایرانی نیستند.
کاترینا که انگار حرف منو شنیده بود لبخندی زد و با فارسی گفت: من ایرانی نیستم اما قراره بیام ایران و نقش یک زن ایرانی را بازی کنم ،البته روی کمک شما حساب کردم.
زینب سری تکان داد و گفت: اوه باشه، حتما...
زینب وسط منو کاترینا نشست و در همین حین ، آهنگی که از میکروفن پخش میشد توجهم را جلب کرد،یک آهنگ مهییج درباره آزادی:
منم یک زن که آزادم...
و آزادی را نخواهم داد از دست ..
قیامم بی نظیر است ..
و با موهای زیباییم..
زنم بر آسمان فریاد..
من آزادم آزادِ آزاد..
و متوجه شدم تعدادی از زن ها با این آهنگ همخوانی می کنند.
آه کوتاهی کشیدم و با خود می اندیشیدم ،چه کسی فکرش را می کرد که این اغتشاش و این شعار از آنسوی مرزها رهبری میشه؟!
زینب که انگار عمق افکارم را از نگاهم میخواند، سرش را به دو طرف تکان داد و آرام در گوشم گفت: این جلسه آخر هست ، هر چی میبایست بگن گفتن، این جلسه یه اختتامیه حساب میشه، اما با این حال ممکنه چیزایی بشنوی که فکرش هم نمی کنی..
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
#رمان_آنلاین
زن، زندگی، آزادی
قسمت نود و چهارم:
بالاخره بعد از پخش چند موزیک، دوتا خانم با ظاهری بسیار زننده در حالیکه یکی از آنها یک گربهٔ سفید و ناز را بغل کرده بود بالای صحنه رفتند.
با ورود آنها جمعیت شروع به تشویق کردند انگار همه آنها را میشناختند.
یکی از زن ها جلوی میکروفن ایستاد و با لبخندی گَل گشاد رو به جمعیت با زبان فارسی شروع به سخنرانی کرد: سلام دوستان، سلام همرزمان، سلام مدافعان سنگر آزادی...با هر حرف او جمعیت هو میکشیدند و سوت و کف میزدند و اون خانم انگار نیرویی تازه می گرفت ادامه داد: از شما ممنونم که ما را در این راه یاری کردید، دیگر زمان آن است که کشور عزیز ما هم به نظم نوین جهانی برسد و به برنامه هایی که افقی روشن برای تمام دنیا به دنبال دارد، بپیوندد و خوشحالیم که این پیوند را من و تو و ما کلید می زنیم، ما از سردمداران ایران، چیزی غیر ممکن نمی خواهیم، آزادی...آزادیی که حق مسلّم ماست ، ان زن با اشاره به زن همراش ادامه داد: من ، مهربانو دوست دارم با همسرم مهشید و فرزندمان ملوسک با آزادی تمام در کشور خودمان زندگی کنیم بدون اینکه کسی چپ نگاهمان کند یا به سبک زندگی ما اعتراض کند
با این حرف مهربانو ، صدای سوت و کف دوباره بلند شد.
مغزم سوت کشید از حرفش، این نخود مغز چی داشت میگفت؟ ازدواج دو زن؟؟مگه اینا قوم لوط هستند؟ تازه به سلامتی بچه شون هم یه گربه هست!!! نمی دانستم به این حماقت بخندم یا گریه کنم، ولی عاقبت اینان بهتر از قوم لوط نمی توانست باشد.
که اون زن ادامه داد: یا سینا و شروین که زندگی جدیدی را با شکیلا شروع کردند و دوست دارن شکیلا همسر هر دویشان باشد و زیر یک سقف زندگی کنند...
من و ما می خواهیم از تمامی باید و نباید هایی که دولت های ستمگر برای ما وضع می کنند و آزادی ما را تحت الشعاع قرار میدهند، شانه خالی کنیم و پشت پا بزنیم به تمام این غل و زنجیرها...
پس برای رسیدن به این هدف، باید هماهنگ و گروهی عمل کنیم ، تا همه را متوجه خواستهٔ خودمان کنیم.
جمعیت دوباره سوت و کف زدند، مهربانو یا بهتر بگویم بانوی ابلیس دستش را به علامت سکوت بالا برد و ادامه داد: فراموش نکنید هر کس در این راه جسارت بیشتری از خود نشان داد، پاداش بیشتری خواهد گرفت..
شما با اعمالتان این قیام را پابرجا نگهدارید و ما هم قول میدهیم زندگی شاهانه برای هر کدامتان در هرکجای دنیا که خواستید، بسازیم.
در این هنگام دخترکی از بین جمعیت برخواست و گفت: ما تا رسیدن به آزادی مطلق با شما هستیم و جمعیت دوباره سوت زنان او را تشویق کردند.
مهربانو ادامه داد: همانطور که در جلسات قبل و جلسات خصوصی که با تک تک شما داشتیم متوجه شدید، فراموش نکنید باید هماهنگ با هم باشید، اول پیشگامان گروه در شهرهای مختلف با تنی کاملا برهنه در جامعه ظاهر می شوند و ما سعی می کنیم توسط فضاهای مجازی و خبری داخلی ،این صحنه ها و خبرها را پوشش دهیم البته کار پیشگامان بسیار سخت هست اما شدنی ست و بعد گروه های دیگری که قبلا در دسته های چند نفره مشخص کردیم به دنبال ماموریت هایی که برعهده شان گذاشتیم خواهند رفت،باید فضای جامعه ایران را از فضای مذهبی و پوشیده ،تغییر دهیم و آنچه را که قلبنا تمایل داریم اجرایی کنیم و جامعه را به همین شکل درآوریم..
هر چه بیشتر این زن بی حیا حرف میزد، بیشتر حالم بهم می خورد
نگاهی به زینب کردم.
زینب حالت عادی خودش را حفظ کرده بود..
می خواستم به بهانه ای از جلسه بیرون بروم که...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺