صمد پور:
✅ عبدا...گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
ماه رمضان ۱۳۸۸- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در کهریزک اتفاق افتاد، خیانت بود.
رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال میکنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید میدانید مسئله اصلی چه بود؟ و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که بهرغم مشارکت ۸۵درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملتهای اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. در جنگ روانی، اصلی بهنام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمیشود. به تعبیر بهتر کنش سانسور میشود اما واکنش به نحو دلخواه روایت میشود. فرض کنید کسی بهصورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر میشود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان میماند یا پنهان میشود.
روایتهای امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید «اصحاب تردید» گذاشت، همین است.
به این عبارت توجه کنید: «به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد!» گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عدهای دیوانه یا مشروبخور و مست به آنان حمله کردهاند و تمام. آیا روایت واقعی این است؟ در تیرماه۱۳۷۸ تیتر روزنامههای آتشبیار معرکه این بود: «کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد»، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی بهنام عزت ابراهیمنژاد کشته شد و تمام.
درباره حادثه زاهدان میشنوید: «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند» خب چرا جمعههای قبل به رگبار بسته نمیشدند؟ از مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت میکنند. مثلا در سال۹۸ حجم عجیبی از خبر کشتهشدن جوانی بهنام پویا بختیاری در کرج منتشر شد اما کسی نشنید و فیلمهای اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربعپهلوی توسط پدرش را ندید.
در ماجرای اعدام نوید افکاری گفتند جوان ورزشکار اعدام شد و گویی در خیابان قدم میزده است و بهقید قرعه تصادفا اعدام شده . اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او بهعنوان پله اول پنهان ماند.
خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم امینی را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند. عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمیشود و اینگونه چهرهای خشن، سرکوبگر و بیمنطق از نظام را معتبرسازی و ادراکسازی میکنند.
طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد، دشمنان باانگیزهای دارد. اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز بهنوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسدالاخلاقها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمیکنند.
حالا میتوان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله سحابی و بازرگان – بهعنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند– پیام تسلیت فرستادند.
چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند. حالا از تجزیهطلب، منافق و قیشدگان ملت ایران در سال۱۳۵۷ تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمتها تاحدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شدهاند عرصه دیگری را گشودهاند که تصاویر مخابرهای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد.
این هم بگذرد، اما هم باید درس گرفت و هم عبرت. وظیفه نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است.
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
Eitaa-Live-1665860120254_1_1.mp3
24.47M
🔰 «پاسخ به شبهات معترضین حوادث اخیر»
⁉️ چرا حکومت جمهوری اسلامی در ایران به #رفراندوم گذاشته نمیشود؟!
⁉️ چرا رهبری در ایران، این میزان قدرت اختیار دارد؟!
⁉️ چرا حجاب در ایران #اجباری است؟!
⁉️ آیا در جمهوری اسلامی ایران، #آزادی هست؟!
⁉️ چرا زنان آزادی ندارند؟! چرا به آنان #ظلم میشود؟!
⁉️ چرا آزادی بیان در ایران نیست؟!
و پاسخ به شبهات دیگر....
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
📌کانال رسمی حسین تقی پور
👇👇
🆔@hosein_taghipour
1) نکته ها در شعارها
2) زندگی را نگرشها، روشها و اهداف می سازند – و باورها!
3) البته معیار و شاخصها هم بسیار مهم هستند.
4) برخی حرفها و فرازها و جملات معروف شده اند!
5) مثل بعضی کلمات قصار و اشعار و شعارها. درسته؟
6) آیا من و شما هم شعر گفته ایم؟ و نوشته ایم؟
7) و یا کلمات قصارسازی و شعارسازی بلد هستیم؟
8) درباره حرفها و باورها و آرزوهایمان! و باورها!؟
9) آماده کارهستیم؟ از مسایل روز تا مسایل هستی!
10) حجاب حجاب: شرافت؛ زیبایی و کرامت و حفاظت!
11) آیا ترتیب کلمات در این شعار خوب بود؟
12) آیا میشود کمی کلمات و ترتیب را تغییر داد؟
13) تا یه شعار قویتر و عمیقتر و بهتر داشت؟
14) حجاب حجاب: ... زیباییه
15) حفاظته؛ شرافته؛ ... کرامته.
16) قطعا همه نگرشها و روشهای انسانها یکسان نیست.
17) حتی یک فرد در طول زمان تغییر میکنه. درسته؟
18) امّا همه منطق و خوبیها را قبول دارنم. ولی کدام خوبیها؟
19) تازه: برای چه کسانی و چه گروهها؟ و در چه شرایط؟
20) گرچه حتی منطقیون هم با هم اختلافاتی داشته و دارند.
21) بنابراین انتظار همفکری مطلق همه با همه را نداریم.
22) ولی تحمل یکدیگر باید اصل زندگی باشد. مگه نه؟
23) آیا امکان بیان نظر را به دیگران میدهیم؟ داده ایم؟
24) قطعا ما میخواهیم امکان اظهار نظر داشته باشیم.
25) خبر داریم هر کشوری چه نوع محدویتهایی دارند؟
26) مثلا برای پخش مطالب از ماهواره ها؟ و چرا؟ میدانیم؟
27) یعنی ماهواره ها را به بعضی ها اجاره نمیدهند؟ ...
28) اشارات ولایی قران: شناسایی تناسبهای قرآن با هستی
29) ما را در شبکه ها و اینترنت جستجو نمایید:
30) پروژه و نظریه ای ادامه دار از 1390.
31) با صدها ارائه در محافل حوزوی، دانشگاهی، مذهبی ...
Rostami Ebrahim :
آیا این شگفت انگیز نیست؟ 👇
بی ساقه ترین آمارِ محتواهای دروغ و دروغسازی غول رسانه ای غرب علیه ایران تنها درمدت ٢۵ روز / از لحاظ جمعیتی، به ازای هر ایرانی یک دروغ!!!!!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آمارهای پایش شده و مستند نشان می دهند که از تاریخ ٢۵ شهریور تا ٢٠ مهر ١۴٠١ یعنی در مدت ٢۵ روز تعداد بیش از ٨٠ میلیون دروغ(بتعدادجمعیت ایران) درقالب صدها محتوای ساختگی و غیرواقعی علیه وضعیت داخلی ایران و زنان ودختران ایران، اغتشاشات، تجمعات، کشته سازیها واظهارات ساختگی بنام مقامات ایران توسط غول رسانه ای غرب در ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی(بویژه آلمان انگلیس فرانسه) ، کانادا، استرالیا، کشورهای مرتجع عربی حاشیه خلیج فارس، اسرائیل وسازمانهای سیا و موساد و ام آی ۶، ساخته و پرداخته و منتشر شده است که بیش از ٩۵ درصد لایک ها و فالورها و باز نشر این محتواها توسط رباتهای انسان نما وبا کمک اینستاگرام و واتساپ و توئیتر و... صورت گرفته است!!!!
نتیجه اینکه:
هر کشوری غیراز ایران چنانچه مورد بمبارانِ فقط ٢درصدِ این دروغپردازیها و شانتاژهای خبری قرار میگرفت، درهمان هفته اول بکلی فرو می پاشید و به هرج و مرجِ گسترده و تجزیه کشیده میشد!!!
خدا با ما است 🤲
اشارات ولايي ١ قرآن
1) نکته ها در شعارها 2) زندگی را نگرشها، روشها و اهداف می سازند – و باورها! 3) البته معیار و شاخصها
اعراب فعل مضارع ( 2 ) جزم
در درس قبل گفتيم كه
فعل مضارع
داراي سه نوع اعراب است :
1- مضارع مرفوع
2- مضارع منصوب
3- مضارع مجزوم
با اعراب فعلهاي مضارع
مرفوع و منصوب آشنا شديم :
در اين درس با
اعراب فعل مضارع مجزوم
آشنا ميشويم :
3- مضارع مجزوم :
هرگاه يكي از حروف جازمه (جزم دهنده)
بر سر فعل مضارع درآيند ،
فعل مضارع را « مجزوم » ميكنند ،
مانند :
لا تَــحْــزَنْ ، إِنَّ اللهَ معنا !
ألتَّلاميذُ لَــمْ يــقَصِّـــروا في أَداءِ واجِبِهم .
حرف جازمه مضارع مجزوم ب سکون
حرف جازمه مضارع مجزوم
با حذف نون اعراب
توجه :
مجزوم : يعني « ساكن ــْـ » كردن
حركت حرف آخر فعل مضارع
در صيغههايي كه « ضمه ــُـ » دارد
و حذف نون اعراب
در بقيهي صيغههاي فعل مضارع
( غير از صيغهي جمع مونث مخاطب
كه مبني ميباشند ).
نون حذف نمی گردد.
/////////////
اسم موصول
تعريف اسم موصول :
در زبان عربي كلماتي وجود دارند كه
موجب ارتباط و اتصال
ميان اجزاي جمله مي شوند ،
به اين نوع از كلمات
« اسم هاي موصول » مي گويند ،
مانند :
« فَهِمْتُ الدَّرسَ الّـَذي دَرَّسَهُ الْمُعَلِّمُ »
درسي را كه معلّم داد ، فهميدم .
موصول اسم موصول صله
نكته ي1 :
موصولات « اتصال دهنده ها » در عربي
جزء « اسم » محسوب مي شوند ،
به همين علّت به آنها
« اسماء موصوله » مي گويند.
تذكر :
به جمله ي كه بعد از اسم موصول مي آيد
« جمله ي صله » مي گويند.
هُـــوَ الـلـهُ الـَّذي لا إلـهَ إلاّ هُـو
اسم موصول جمله ي صله
بايد بدانيم كه
معاني اسم موصول
با جمله ي صله تمام و كامل مي گردد ،
به عبارت ديگر بدون وجود جمله ي صله ،
معني اسم موصول ، ناقص است .
اعراب فعل مضارع ( 1 ) رفع و نصب
فعل مضارع جز در دو صيغهي
جمع مونث غايب و مخاطب
در بقيهي صيغهها « معرب » است
و مانند كلمات معرب علامتهاي
( رفع ــُـ ، نصب ــَـ ، جزم ــْـ ) را ميپذيرد ،
بنابراين فعل مضارع
از نظر اعراب بر سه قسم است :
اعراب فعل مضارع :
1- مضارع مرفوع
2- مضارع منصوب
3- مضارع مجزوم
در اين درس با فعل مضارع
مرفوع و منصوب آشنا ميشويم
و مضارع مجزوم را
در درس آينده ( درس هفتم ) ميخوانيم .
ضماير و انواع آن
1- تعريف ضمير :
ضمير كلمه اي است كه
معمولا جانشين اسم مي شود ،
همان طور كه در عالم طبيعت
اصل « جانشيني »
در تمام پديده ها جاري است ،
در عالم كلمات هم
پديده ي « جانشيني » وجود دارد .
شما قبلا كلماتي نظير :
هُو ، هِيَ ، أنْتَ ، اَنْتِ ، هما ، نَحْنُ ، أنا
و . . . را خوانده ايد
و مي دانيم كه
همه ي اين كلمات « ضمير » هستند.
2- تمام ويژگي هاي « اسم »
در ضماير نيز وجود دارند ،
زيرا ضماير در اصل همان اسم هستند
و تمام خصوصيات اسم را از قبيل :
مفرد ، مثني ، جمع ،
مذكّر ، مؤنّث و . . . مي پذيرند.
3 - ضماير يا بصورت مستقل و جدا
در جمله بكار مي روند
و يا همراه كلمه اي ديگر مي آيند ،
بنا براين ضماير
يا منفصل هستند و يا متّصل .
ادامه نوشته
+ نوشته شده در
شنبه سوم بهمن ۱۳۸۸
ساعت 22:0
توسط م
بایگانی | نظرات
اسم ( مذکَّر ، مونَّث )
به دو دسته
مذکر
( حقیقی ، مجازی )
و مونث
( حقیقی ، مجازی ، معنوی و لفظی )
تقسیم می شود .
الف ) مذکَّر
1 ) مذکر حقیقی :
و آن اسمی است که
. . . . .
. . . . .
اسم ( ضمیر )
ضمیر به دو دسته
منفصل ( جدا )
و متّصل ( پیوسته ) تقسیم می شود
که ضمیر منفصل شامل رفعی و نصبی
و ضمیر متصل شامل رفعی
. . . . .
. . . . .
اسم ( جامد ، مُشتَق )
مشتق :
اسمی است که
از کلمه دیگری ( فعل ) گرفته شده باشد
و به هشت دسته تقسیم می شود .
جامد :
اسمی است که
از کلمه دیگری ( فعل ) گرفته نشده
و جزء اسم های مشتق هم نباشد
اسم جامد به دو دسته
. . . .
. . . .
اسم ( مفرد ، مثنّی و جمع )
تقسیم اسم از نظر عدد:
اسم از نظر عدد به سه دسته
مفرد ، مُثنَّی و جمع تقسیم می شود.
1) مفرد:
اسمی است که
بر یک چیز یا یک شخص دلالت می کند.
نداشتن علامت مثنی یا جمع
علامت مفرد است
....
اسم ( معرفه ، نکره )
معرفه :
معرفه اسمي است كه
براي شنونده شناخته شده باشد
و در مقابلِ آن نكره
به اسمی گفته می شود که
اسم (معرب و مبنی)
(عربی دهم انسانی)
همانطور که در قسمت فعل گفته شد
معرب کلمه ای است که إعراب آخر آن
با توجّه به نقشی که در جمله می گیرد
.....
اسم ( موصول عامّ و خاصّ )
موصول :
اسمی است که موجب اتصال و ارتباط
میان اجزاء جمله می شود
و معنی موصول
با جمله ای که بعد از آن می آید
. . . . .
+ نوشته شده در
شنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۵
ساعت 23:43
توسط علی کارخانه
1 مبنی در زبان عربی
2 ۵ آبان ۱۳۹۷/۳ دیدگاه /در بدایة النحو /توسط مهندس طلبه
3 یکی از مهمترین و پرکاربردترین مباحث در علم نحو، مبحث نام آشنای «معرب و مبنی» است.
4 جالب است بدانید این مبحث از مقدماتیترین و ابتداییترین مباحث در علم نحو است
5 بهصورتی که اکثر نحویون از جمله ابن مالک و به تبع آن سیوطی و ابن عقیل
6 در تدوین کتب خود بعد از اولین بخش یعنی کلام، این مبحث را آوردهاند.
7 در این مقاله کوتاه، به بررسی و مطالعه دقیق مبحث «مبنی» میپردازیم.
8 فیلم آموزشی مبنی در عربی
9 لغت مبنی
10 لغت مبنی از ریشه (ب ن ی) به معنای بنیان نهاد، بنا کرد میباشد.
11 این لغت به معنای ساختمان، کاخ، اساس، تعبیر و روش میباشد.
12 جمع این کلمه مبانی است.
13 تعریف مبنی
14 مبنی به دسته ایی از کلمات عربی گفته میشود که
15 در صورت داشتن هر نقشی در جمله، حرکت حرف آخر آنها تغییر نمیکند.
16 به عنوان مثال کلمه «هذا» که یک اسم مبنی است
17 در صورت پذیرفتن نقشهای متفاوت در جمله
18 حرکت حرف آخر آن نیز تغییر نمیکند
19 و همیشه به همین صورت آورده میشود.
20 تفاوت معرب و مبنی
21 تفاوت این دو آن است که
22 کلمات معرب با توجه به نقشی که در جمله میپذیرند
23 حرکت حرف آخر آنها تغییر میکند
24 بر خلاف کلمات مبنی که حرکت حرف آخر آنها
25 بر اساس نقششان در جمله تغییر نمیکند.
26 یکی دیگر از تفاوتشان با کلمات معرب این است که
27 تغییر آخرشان، حرکت اعرابی به سبب عامل نیست،
28 یعنی کلمه ایی دیگر تعیین کننده حرکت حرف آخر کلمات مبنی نیست.
29 بلکه حرکت بنایی و غیر قابل تغییر است
30 که در تمام حالات مختلف به همان حرکت باقی خواهد بود.
31 برای روشنتر شدن مطلب به دو جمله زیر
32 دقت کنید تا تفاوت معرب و مبنی را به خوبی درک کنید.
33 درس مرتبط با صرف
34 ذهبَ علیٌ الی المدرسهِ (علی به مدرسه رفت)
35 در این جمله فاعل «علیٌ» است
36 و چون فاعل است مرفوع است
37 و این رفع با تنوین ضمه ( ٌ ) ظاهر شده است
38 چون علی معرب است.
39 ذهبنا الی المدرسهِ (ما به مدرسه رفتیم)
40 در این جمله فاعل «نا» است و مرفوع،
41 اما رفع آن ظاهر نشده است
42 چون «نا» مبنی است.
43 نکته:
44 همهی اسمهای مبنی اعراب محلی دارند.
45 اقسام مبنی
46 در زبان عربی دو نوع کلمات مبنی داریم،
47 قسم اول دسته ایی که بنای آنها اصلی است مانند افعال و حروف
48 که اصل در آنها مبنی بودن است
49 و قسم دوم دسته ایی که بنای آنها عارضی است مانند اسماء
50 که اصل در آنها معرب بودن است
51 و بهواسطه شباهتی که به حروف پیدا میکنند در گروه مبنیات قرار میگیرند.
52 حروف مبنی
53 همه حروف مبنی هستند
54 (مانند: علی، إلی، فـَ، ثُمّ، لا و….)
55 اسماء مبنی
56 در میان اسماء عربی تنها ۵ گروه مبنی هستند.
57 ضمایر
58 همه ی ضمایر، مبنی هستند.
59 ضمیرها به چهار دسته تقسیم می شود:
60 ضمایر متصل مرفوعی:
61 مانند ا ، و ، … ، تَ ، تما ، … ، تُ ، نا
62 (التلامیذ رجعوا الی الصف)
63 ضمایر متصل منصوبی / مجروری:
64 مانند ه ، هما،…، کَ، کما،…، ی ،نا (سلام علیکم)
65 ضمایر منفصل مرفوعی:
66 مانند هو ، هما ، … ،أنتَ ، أنتما ، … ، أنا ، نحن ( هو الاستاذ )
67 ضمایر منفصل منصوبی:
68 مانند إیاهُ ، إیاهما ، …،إیاکَ ، إیاکُما،…،إیایَ ، إیانا ( إیاکَ نستعین )
69 نکته: در زبان عربی ضمایر منفصل مجروری وجود ندارد.
70 اسماء اشاره
71 گروه دوم از اسماء مبنی،
72 اسم های اشاره هستند که بر دو گروه تقسیم می شود:
73 اسمهای اشاره به نزدیک:
74 برای اشاره به افراد یا اشیاء نزدیک کاربرد دارند
75 مانند: هذا (مفرد مذکر) و هذه (مفرد مؤنث) –
76 هذان، هذین (مثنی مذکر) و هاتان، هاتین (مثنی مؤنث) –
77 هولاء (جمع مذکر و جمع مؤنث)
78 اسمهای اشاره به دور:
79 برای اشاره به افراد یا اشیاء دور کاربرد دارند
80 مانند: (ذلک (مفرد مذکر) و تلک (مفرد مؤنث) –
81 ذانک، ذینک (مثنی مذکر) و تانک، تینک (مثنی مؤنث) –
82 اولئک (جمع مذکر و جمع مؤنث)
83 نکته: اسمهای اشاره مبنیاند
84 بهجز در حالتهای مثنی که معرب هستند.
85 هذان و هاتان/ ذانک و تانک:
86 مرفوع با إعراب فرعی «ا»
87 هذین و هاتین / ذینک و تینک منصوب یا مجرور
88 با اعراب فرعی «ی»
89 اسماء موصول
90 سومین دسته از اسمهای مبنی،
91 موصولات هستند که میدانیم بر دو نوعاند:
92 موصول عام: موصول عام، موصولی است که
93 بدون توجه به مذکر یا مؤنث بودن، جمع یا مفرد بودن هر اسم
94 می توانیم این نوع موصول را بکار ببریم
95 که موصول «من» برای انسان
96 یا به تعبیر دقیق تر ودرست تر هر عاقلی بکار برد
97 و موصول «ما» برای غیرانسان
98 و یا به تعبیر دیگر برای هر غیر عاقلی استفاده می شود.
99 مثلا در آیه ۲۵۳ سوره بقره خداوند متعال می فرماید:
100 تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّل
ْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ
101 مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ
102 (برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم
103 از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت
104 و درجات بعضى از آنان را بالا برد)
105 ۲٫ موصول خاص:
106 بر خلاف موصول عام، این نوع موصول
107 با توجه به تذکیر و تأنیث، مفرد، تثنیه و جمع هر اسمی
108 موصول مخصوص همان اسم بکار برده می شود.
109 الّذی برای مفرد مذکر –
110 الّتی برای مفرد مؤنث –
111 اللّذانِ و الّلذینِ برای مثنی مذکر –
112 الّلتان و الّلتینِ برای مثنی مؤنث –
113 الّذین برای جمع مذکر –
114 اللّاتی برای جمع مؤنث.
115 نکته: اسماء موصول همانند اسم های اشاره مبنی هستند
116 و فقط در حالت مثنی معرب می باشند.
117 اسماء استفهام
118 اسمهای استفهام
119 برای سوالی کردن جملات از آنها استفاده می شود
120 مانند که این ها هم مبنی هستند.
121 مانند «کیف، متی، أینَ، ماذا، …».
122 اسماء شرط
123 اسمهای شرط که برای شرط گذاری
124 در جملات از آنها استفاده می کنیم
125 مانند: «متی، مهما، أینما، من، ما» مبنی می باشند.
126 نکته: ضمیرها، اسماء اشاره و اسماء موصول را
127 هم می توان در گروه مبنیات قرار داد
128 و هم در گروه معربات لذا باید دقت کافی شود
129 تا این دو گروه باهم اشتباه گرفته نشود.
130 افعال مبنی
131 از میان افعال همه فعل های ماضی
132 و همه فعل های امر
133 و هم چنین دو صیغهی ۶ و ۱۲ فعل مضارع یعنی جمعهای مؤنث،
134 مبنی هستند.
135 بنای عارضی
136 هنگامی یک اسم مانند حروف استعمال (بکار برده) شود
137 یعنی مثلا عمل کند
138 ولی کلمه ی دیگری نتواند بر روی آن عمل نماید
139 که یکی از خصوصیات حروف است
140 در این صورت بخاطر شباهتی که
141 از لحاظ استعمالی به حروف دارد، مبنی می شود
142 مثل اسم فعل.
143 وضعی:
144 شباهت وضعی یعنی شباهت ظاهری.
145 همان گونه که توجه دارید
146 حروف معمولا تعداد حرکاتشان کم تر اسم ها است
147 و معمولا یک حرفی یا دو حرفی هستند.
148 حال اگر اسمی، تعداد حروفش مانند حروف کم باشد.
149 بخاطر شباهت وضعی ( ظاهری)
150 که با حروف پیدا می کند مبنی می شود.
151 مانند «نا» که اسمی دوحرفی و مبنی است.
152 معنوی:
153 شباهت معنوی همان گونه که از اسمش پیداست،
154 اگر اسمی معنایش شبیه به یکی از حروف باشد،
155 در این صورت می گوییم آن اسم شباهت معنوی به حروف دارد
156 و بخاطر این شباهت مبنی می شود.
157 مانند «متی» که در آن معنای «ان شرطیه» وجود دارد.
158 استعمالی:
159 هنگامی یک اسم مانند حروف استعمال (بکار برده) شود
160 یعنی مثلا عمل کند ولی کلمه ی دیگری نتواند بر روی آن عمل نماید
161 که یکی از خصوصیات حروف است
162 در این صورت بخاطر شباهتی که از لحاظ استعمالی به حروف دارد،
163 مبنی می شود مثل اسم فعل.
164 افتقاری:
165 یک حرف به تنهایی هیچ معنایی را نمی رساند
166 و برای رساندن معنایی به کلمه ی دیگری محتاج است.
167 اگر اسمی این خصوصیت حروف را داشت مبنی می شود
168 مانند اسم های موصول.
169 بنای کلمه
170 تعیین بنا یعنی آنکه مشخص کنیم
171 کلمهی مبنی، مبنی (بنا شده) بر چه حرکتی است.
172 برای این کار باید به حرکت حرف آخر اصلی کلمه توجه کنیم.
173 مثال: «ذَهَبَتْ»: مبنی بر فتح است؛
174 چون آخرین حرف اصلی در ریشهی این فعل، «ب» هست
175 که حرکت فتحه دارد.
176 انواع بنا
177 مبنی بر فتح مانند ذَهَب
178 مبنی بر کسره مانند أمسِ
179 مبنی بر ضمه مانند ذَهَبُوا
180 مبنی بر سکون مانند إلی
181 نکته: کلمات مبنی که به مصوتهای «ا» و «ی» ختم شوند؛
182 مبنی بر سکوناند.
183 مانند: «إلی، متی، هذا، و …»
184 اصل در بنا
185 همانطور که قبلاً نیز گفته شد کلمات مبنی
186 هیچگاه حرکت آخرشان چه فتحه باشد
187 چه ضمه و چه کسره و سکون، تغییر نمیکند.
188 یعنی این مطلب بهعنوان یک اصل بیان گردید
189 اما در مواردی خاص، استثنائاتی وجود دارند
190 اما این به معنای معرب شدن آنها نیست
191 چراکه تغییر حرکت آخر کلمات معرب به خاطر نقششان در جمله است.
192 اما تغییر حرکت آخر کلمات مبنی به خاطر نقششان نیست
193 بلکه علتی دیگری مانند التقای ساکنین
194 (در کنار هم قرار گرفتن دو حرف ساکن
195 که در این صورت برای تلفظ مجبوریم
196 یکی از آنها را حرکت بدهیم) دارد.
197 یک استثنا
198 اصل در مبنیات عدم تغییر آخر آنها است
199 اما گاهی بخاطر دلایلی غیر از دلایل اعرابی در جمله و عبارت،
200 حرکت آخرشان عوض می شود
201 که بسیار کم و بصورت نادر اتفاق می افتد
202 به عنوان نمونه ، حرف «مِن» مبنی بر سکون است،
203 اما اگر بعد از آن اسمی با الف و لام بیاید،
204 به صورت مفتوح «مِنَ ال…» خوانده می شود.
205 مبنی للمعلوم
206 مبنی در عبارت «مبنی للمعلوم»
207 همان تعریفی که برای مبنی در
ابتدا مقاله ذکر شد را ندارد
208 و فقط به معنای لغوی آن (بنا شده) توجه دارد.
209 مبنی للمعلوم فعلی است که فاعل آن در جمله معلوم ومشخّص باشد،
210 به فعل معلوم در زبان عربی «المبنی للمعلوم» گفته میشود.
211 مثال:«کتبتَ الدرسَ» و «کتب الطّالب الدّرس».
212 در این دوجمله فاعل « کتبتَ » ضمیر متصل فاعلی « تَ »
213 و وفاعل فعل « کَتَبَ » کلمه ی « الطّالب » می باشد ،
214 در نتیجه می گوییم
215 دو فعل « کتبتَ و کتبَ » معلوم یا مبنی للمعلوم هستند.
216 مبنی للمجهول
217 فعلی است که فاعل آن در جمله معلوم ومشخّص نباشد،
218 به فعل مجهول در زبان عربی «المبنی للمجهول» گفته میشود.
219 مثال: «کُتِبَ الدرسُ: درس نوشته شد.».
220 در این جمله فاعل «کُتِبَ» نامشخص است
221 ومعلوم نیست که چه کسی درس را نوشته است
222 n و در نتیجه میگوییم فعل «کُتِبَ» مجهول یا مبنی للمجهول است.
223 نمونه هایی از کلمات مبنی در قرآن کریم
224 در این بخش به بررسی چند نمونه از کلمات مبنی
225 در ۲ آیه از قرآن کریم میپردازیم.
226 الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ
227 یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ
228 أُولَٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ
229 وَمَن یَکْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
230 سوره بقره آیه ۱۲۱
231 الذین:
232 اسم موصول خاص جمع مذکر،
233 معرفه به ال مبنی بر فتح
234 هم:
235 ضمیر متصل نصبی، جمع مذکر،
236 معرفه به ضمیر مبنی بر سکون
237 ه:
238 ضمیر متصل نصبی، مفرد مذکر،
239 معرفه به ضمیر، مبنی بر ضم
240 اولئک:
241 اسم اشاره به دور، جمع مذکر،
242 معرفه، مبنی بر فتح
243 مَن:
244 اسم شرط جاذم، نکره ،
245 مبنی بر سکون
246 آیه ۲۵ سوره مبارکه بقره
247 وَ بَشِّرِ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
248 اَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ
249 کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِّزْقًا
250 قَالُوا هَذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ
251 وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا
252 وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَهٌ
253 وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
254 سوره بقره آیه ۲۵
255 بَشِّرِ:
256 فعل امر حاضر، ثلاثی مزید فیه،
257 باب تفعیل، از ریشه بشر،
258 مفرد مذکّر مخاطب، صحیح و سالم، معلوم،
259 متعدّی، مبنی بر سکون
260 الَّذِینَ:
261 اسم موصول خاصّ، جمع مذکّر،
262 معرفه، مبنی برفتح
263 ءَامَنُوا:
264 فعل ماضی، ثلاثی مزید،
265 باب اِفعال، از ریشه أمن،
266 جمع مذکّر غائب، مهموز الفاء،
267 معلوم، متعدّی، مبنی بر ضمّ
268 اَنَّ:
269 حرف مشبهه بالفعل، مبنی بر فتح
270 رُزِقُوا:
271 فعل ماضی، ثلاثی مجرّد،
272 جمع مذکّر غائب، از ریشه رزق،
273 صحیح و سالم، مجهول،
274 مبنی بر ضمّ