#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه108
❇️هدف از #جعل #احكام_وضووتيمم وغسل،طهارت شما و اتمام #نعمت_دين است
✅در بين احكام دينى اصلا و به هيچ وجه حكمى #حرجى و #تحميلى وجود ندارد،
💠مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ مائده 6
🌱خداوند [با اين احكام] نميخواهد شما را در تنگنا قرار دهد، بلكه ميخواهد پاكتان سازد و نعمت خويش را بر شما تمام كند، باشد تا شكر نعمت او گزاريد.
✅مراد از #نفى_حرج
💠ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج و لكن يريد ليطهركم
🔹خداى تعالى نمى خواهد هيچگونه حرج و دشوارى را بر شما تحميل كند)، در نتيجه مى فهماند كه 👈👈در بين احكام دينى اصلا و به هيچ وجه حكمى حرجى و تحميلى وجود ندارد، و به همين جهت (خواستن حرج ) را نفى كرده ، نه (خود حرج ) را.
✅دو نوع #حرج
البته بايد دانست كه حرج دو جور است
، يكى حرجى است كه در ملاك حكم و مصلحت مطلوب از آن حكم پيدا مى شود، كه در اين صورت حكم ذاتا حرجى صادر مى شود، و صاحب حكم حرج را هم مى خواهد، چون حكم تابع ملاك و معيار خودش است ، وقتى ملاك حرجى شد قهرا حكم هم حرجى مى شود، مثل اينكه فرضا يك مربى به شخصى كه تحت تربيت او است و مى خواهد ملكه زهد و ترك لذت را در دل او پديد آورد، به او دستور دهد كه از هيچ غذاى لذت آورى استفاده نكند، كه چنين حكمى در اصل حرجى است ، زيرا ملاك آن حرجى است ،جور ديگر از حرج ، حرجى است كه در ملاك حكم نيست ، و قهرا خود حكم هم در اصل حرجى نبوده ، ولى حرجى بودن از خارج و به علل اتفاقى بر آن عارض شده ، در نتيجه بعضى از افراد حكم مذكور و يا به عبارتى براى بعضى از افراد حرجى شده است كه در چنين فرضى حكم در خصوص آن افراد ساقط مى شود، و در غير آن افراد به اعتبار خود باقى است ، مثل وجوب قيام در نماز براى كسى كه كمردرد و يا پادرد گرفته ، و ايستادن برايش دشوار و حرجى و مضر شده ، كه حكم قيام در خصوص وى ساقط مى شود، و در مورد ديگران به اعتبار خود باقى است .
🔹و اينكه خداى تعالى با آوردن كلمه (ليكن ) از مطلب قبل كه فرمود: (خدا نمى خواهد بر شما حرج تحميل كند) اعراض كرد، خود دليل بر اين است كه مراد از آيه شريفه اين است كه حرج را از ملاك حكم نفى كند و بفرمايد: احكامى كه خداى تعالى بر شما تكليف كرده حرجى نيست و به منظور دشوار كردن زندگى شما تشريع نشده ، (بلكه به اين منظور تشريع شده كه شما را پاك كند)، وجه اين دلالت اين است كه از ظاهر گفتار آيه بر مى آيد كه مراد از احكام جعل شده ، تطهير شما و اتمام نعمت بر شما است ، نعمتى كه همان ملاك احكام است ، نه اينكه مراد دشوار كردن زندگى بر شما باشد، و به همين جهت هر جا كه ديديم #وضو و #غسل بر شما حرجى و دشوار است مثلا آب نيست و پيدا كردن آب برايتان سخت است ، و يا آب هست ولى استعمال آن دشوار است ، ما در آنجا تكليف وضو و غسل را بر داشته به جاى آن #تيمم را كه در وسع شما است بر شما واجب مى سازيم ، و اما حكم طهارت كه غرض اصلى ما است را به كلى از بين نمى بريم ، اين خود دليل بر اين است كه ما طهارت شما و كامل كردن نعمت خود بر شما را مى خوانيم ، تا شايد شما شكر بگزاريد.
🔹غرض از تشريع وضوء و غسل و تيمم حصول طهارت معنوى براى انسان است
و لكن يريد ليطهركم و ليتم نعمته عليكم لعلكم تشكرون
🔻غرض ما از تشريع وضو و غسل و تيمم تنها حاصل شدن طهارت در شما است ، چون اين سه دستور سه وسيله و سبب براى طهارت است ، و اين طهارت هر چه باشد غير از پاكيزگى ظاهرى و بر طرف شدن خبث و كثافات از بدن است ، بلكه طهارتى است معنوى ، كه به وسيله يكى از اين سه دستور حاصل مى شود، و آنچه كه در نماز شرط شده علاوه بر پاكى ظاهر بدن ، همين طهارت معنوى است .
👈 مراد از #نعمت در آيه مورد بحث نعمت دين است ، البته نه از حيث اجزاى آن ، يعنى تك تك معارف و احكامش ، بلكه از حيث اينكه دين عبارت است از تسليم خدا شدن در همه شؤ ون و اين همان ولايت خدا بر بندگان و حكمرانيش درايشان است ، و اين ولايت وقتى تمام مى شود و به حد كمال مى رسد كه همه #احكام_دينى كه قسمتى از آن طهارتهاى سه گانه است را تشريع بفرمايد.
👈 معناى آيه چنين مى شود: (خداى تعالى نمى خواهد بدون جهت بار شما را سنگين كند، بلكه مى خواهد با جعل طهارتهاى سه گانه دو كار كرده باشد، اول اينكه براى شما پاكيزگى را كه خاصيت خصوص اين سه دستور است حاصل كرده باشد، دوم اينكه نعمت عموميش را كه همان #نعمت_دين است با تشريع اين سه حكم تتميم كرده باشد، شايد شما خداى را بر نعمتش شكر كنيد و خداى تعالى شما را خالص براى خود بسازد) (دقت بفرمائيد).
📚تفسير الميزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan