⚫ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات #پیامبر ص
قسمت دوم: حضور در مسجد النبي
↩️الف. خطبه پيامبر در اهميت #حقالناس
طبری در تاریخ خود نقل کرده است: پیامبر در حال تب و سردرد با کمک فضل بن عباس به مسجد رفت و اینگونه خطبه خواند: أما بعد أيها الناس فانى أحمد إليکم الله الذي لا اله الا هو وانه قد دنا منى حقوق من بين أظهرکم فمن کنت جلدت له ظهرا فهذا ظهري فليستقدمنه ومن کنت شتمت له عرضا فهذا عرضي فليستقدمنه ألا وانالشحناء ليست من طبعي ولا من شأني، ألا وإن أحبکم إلى من أخذ منى حقا إن کان له أو حللني فلقيت الله وأناأطيب النفس وقد أرى أن هذا غير مغن عنى حتى أقوم فيکم مرار.
ترجمه: ای مردم، خدا را ستایش میکنم.خدایی جز او نیست. حقوقی از شما به گردن من هست، اگر به پشت کسی تازیانه زده ام، اینک پشت من، بیاید تلافی کند. اگر به عرض کسی ناسزا گفته ام اینک عرض من، بیاید و تلافی کند، کینه توزی در طبع من و سزاوار من نیست. آن کس را بیشتر دوست دارم که حق خویش را از من بگیرد یا حلال کند تا با خاطری آسوده به پیشگاه خدا بروم و پندارم این بس نیست و باید چند بار در این مقام آیم.
↩️ب. #قصاص از پيامبر!
تفصیل قضیه ای که بعد از این خطبه اتفاق افتاده در منابع سنی و شیعی ذکر شده است. فردی بلند میشود و ادعا میکند که در سفری تازیانه پیامبر بجای اینکه به شتر بخورد به او خورده و تقاضای قصاص میکند. اما وقتی که پیامبر همان تازیانه را بدستش میدهد و پیراهنش را بالا میزند او بدن پیامبر را میبوسد و پیامبر او را دعا میکند.
در معجم کبیر طبرانی نام این فرد عکاشة آمده است. هر چند رجالیون سند این روایت را ضعیف و آن را جعلی دانسته اند.
از علمای شیعه شیخ صدوققضیه را در امالی از ابن عباس نقل کرده و نام آن صحابه را سوادة بن قیس ذکر نموده است.
🥀👈اصل اینکه به یکی از صحابة در یکی از جنگها به خطا از جانب پیامبر ضربه ای وارد شده و سپس صحابه مزبور تقاضای قصاص کرده و وقتی پیامبر پیراهنش را برای قصاص بالا زده صحابه شکم پیامبر را بوسیده و پیامبر او را دعا کرده، اسم این صحابه سواد بن غزیة الانصاری یا سواد بن عمرو بوده است. اما اینکه قضیه قصاص و بوسیدن شکم پیامبر در زمان بیماری احتضار پیامبر در مسجد صورت گرفته باشد، قابل اثبات نيست.
✏ دو هفته آخر زندگی پیامبر
دکتر محسن کدیور
@quranpuyan