eitaa logo
قران پویان
439 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
659 ویدیو
603 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلا مَلائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلا هُوَ وَمَا هِیَ إِلا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾ وقرار ندادیم جهنمیان را مگر فرشتگانی وقرار ندادیم تعداد آنها را مگر آزمایشی برای کسانیکه کفرورزیدند ، تا یقین کنند کسانیکه داده شدند این کتاب وزیاد گردانند کسانیکه ایمان اوردند ایمانی را وشک نکنند کسانیکه داده شدند این کتاب را و مومنان .وتا بگویند کسانیکه در قلبهایشان بیماری هست وکافران چه چیز اراده کرد خدا به این مثل .اینچنین ، گمراه می کند خدا کسی را که بخواهد وهدایت کند کسی را که بخواهد ونمی دانند (تعدادو چگونگی) سپاهیان خدا را مگر او (خدا) ونیست آن مگر یاداوری برای بشر. 👈👈ذکر تعداد برای ملائکه موکل بر «سقر» دو خاصیت دارد: 1- ازدیاد ایمان. 2- ظاهر کردن کفر و نفاق قلبی. این دستاورد ما است که با آن پرانتز هم همخوانی دارد، همان پرانتزی که می-گوید (کذلک یضل الله من یشاء ویهدی من یشاء) چنانکه دیدیم خداوند یکی از موارد «کذلک» را برای ما بیان کرده که همان ذکر تعداد برای موکلین جهنم باشد. حالا این ذکر تعداد موکلین جهنم چیست که این خاصیت را دارد؟ عرض می کنیم که خداوند دو نوع علم دارد: یک نوع علمی که امکان دسترسی بشر به آن هست ، و یک نوع علمی که امکان دسترسی بشر به آن نیست. یک مثال برای نوع اول این است که خداوند فرموده «... و یعلم ما فی الارحام...» این علم یک نوع علمی است که بشر می تواند به آن دسترسی پیدا کند، مثلاً امروز با کمک سونوگرافی می توان قبل از تولد جنسیت جنین را و بعضی چیزهای دیگر را فهمید. یک مثال برای علم نوع دوم همین آیه است ، ما نمی توانیم به چیزهائی مانند قیامت و بهشت و جهنم و جن و ملائکه و عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن علم پیدا کنیم ، همانطور که جنین نمی تواند راجع به این جهان علم پیدا کند. بنابراین یکی از راه های اِعمال مکانیزم «یضل من یشاء ویهدی من یشاء» این است که خداوند گوشه ای از علم نوع دوم خود را ذکر می کند، و همان هم سبب می شود عدّه ای در ایمان خویش راسخ تر شوند و کفر و نفاق بقیه هم ظاهر شود. لذا خود عدد 19 در اینجا اصلا اهمیتی ندارد ولی ما عدد 19 را می پذیریم فقط به این علت که قول خداوند است و هیچ راهی برای درک آن و اینکه چرا 18و یا 20 نیست نداریم ولی کفار و منافقان چون و چرا میکنند که چرا 19 تا و ... از تفسير اقاي جمال گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت چهارم ✴️گزارشات تاریخی در این تعبیراتی که باز طبری و همه مورخان دیگر دارند و اینها جزء مشترکاتی است که مورد تردید نیست که هم دعوت از سوی امام حسین بوده است، هم جلسه به شکل محرمانه برگزار شده و هیچ کس از طرفین (از سپاه دو طرف)، در این جلسه و در این و گفتگو، اصلا حضور نداشتند. تعبیر دیگری هم که اینها دارند، این است که، «طرفین» با هم صحبت کردند و گفتگو بوده: «فتکلما». سخن یک طرفه نبوده است که امام حسین(ع) می خواستند مطلبی را به ابن سعد ابلاغ کنند، این طور نبود. معمولا اگر پیامی بود که یک طرفه انجام می گرفت، احتیاجی به تشکیل یک جلسه نبود. امام یک پیک را می فرستادند و پیام خودشان را منتقل می کردند. اما اینجا این طور نبوده بلکه «فتکلما فأطالا» صحبت به طول انجامید «حتى ذهب من اللیل هزیعٌ» ساعتهایی از شب گذشت. که این قرائن و شواهد نشان می دهد که مطلب و بحث و گفتگو جدی بوده است. اینکه یکی دو کلمه ای مطرح شود و تمام شود، این طور نبود. مسائلی که ساده هستند، یک وجه، دو وجه دارند، زود به پایان می رسند. معلوم می شود که ابعاد و جوانب مختلف این مساله مورد صحبت قرار گرفته و بحث به طول انجامیده است.  «ثم انصرف کل واحد منهما إلى عسکره بأصحابه» سپس بعد از پایان این گفتگو، هر یک به سپاه خودشان برگشتند با همراهی کسانی که همراه داشتند. «وتحدث الناس فیما بینهما؛ ظنًا یظنونه» طبری بعدا از این مطالبی که نقل می کند می گوید: کسی نمی دانست در این گفتگوهای محرمانه چه مطلبی مطرح شده است، ولی گمانه زنی هایی پس از آن می کردند و حدسهایی می زدند. چه حدسی می زدند؟ حدسی که می زدند این بود که امام حسین(ع) «قال لعمر بن سعد:» امام حسین به عمربن سعد فرموده اند که بیا با هم برویم پیش یزید بن معاویه «اخرج معی إلى یزید بن معاویه»سپاه را رها کن و بیا با هم برویم «وندع العسکرین» هردو با هم می رویم، سپاهیان خود را هم همین جا می گذاریم و می رویم و مشکلمان را در حضور یزید بن معاویه حل می کنیم. چرا با هم بجنگیم؟ کأنّ حضرت می خواهند بفرمایند که (حالا روی این احتمال و حدس البته) تو که اختیارات کافی برای تصمیم گیری در مورد این موضوع نداری، پس بیا با همدیگر برویم، آنجا مشکل را حل کنیم. من هم فرار نمی کنم و با هم هستیم.  «قال عمر» اما عمربن سعد گفت که اگر من سپاه را رها کنم و بروم، خانه و زندگی من را در کوفه خراب می کنند و از بین می برند، عبیدالله آنجا است و او حاکم است. من چنین اجازه و اختیاری از طرف عبیدالله ندارم. حضرت به او فرمودند که نگران خانه و زندگیت نباش. همه اینها را من تامین می کنم و هر خسارتی که اتفاق افتاد، به عهده می گیرم. بعد در ادامه این نقل هست که«وشاع فیهم» این مطالب بود که در مردم وجود داشت «من غیر أن یکونوا سمعوا من ذلک شیئًا» بدون اینکه کسی چیزی شنیده باشد. مثل همین زمان ما که گفته می شود: «گفته می شود»، حالا چه کسی می گوید؟ از کجا می گوید؟ منبع خبر چیست؟ در تاریخ طبری هست که اینها را گفتند. یعنی مردم می گفتند. بدون اینکه کسی خودش واقعا چیزی شنیده باشد. ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌸🌿اسرار در نگاه مولانا مصطفی دلشاد تهرانی قسمت آخر آن بندۀ شرمسار توان ایستادن ندارد ، که خطابِ پر هیبتِ حضرت حق بر جانش اثر کرده و جانی برایش نگذاشته است . ولی بالاخره به سختی از بارِ گرانِ آن خطاب ، ناچار می نشیند ، و حضرت حق به او می گوید : اکنون خوب توضیح بده . به تو آن همه نعمت دادم ، بگو ببینم چگونه شکر آن نعمت ها را به جا آوردی ؟ و به تو آن همه سرمایه و امکانات دادم ، سودش را نشانم بده . قوّتِ پا ایستادن نبودش که خطابِ هیبتی بر جان زدش پس نشیند قعده زان بارِ گران حضرتش گوید : سخن گو با بیان نعمتت دادم ، بگو شکرت چه بود ؟ دادمت سرمایه ، هین بنمای سود بندۀ بیچاره به هنگام سلام نماز ، به سمت راست رو می کند و می نگرد ، یعنی روی خود را به سوی ارواح پاک پیامبران و گرانمایگانِ الهی می کند . بدین معنا که با زبان حال می گوید : شما شفاعتم کنید که این بندۀ فرومایه در گِل و لای گناهان خود ، فرومانده است . پیامبران به آن بندۀ گنهکار گویند : روز چاره جویی سپری شده و چاره و وسیلۀ بزرگ و نیرومند و پر قوّت فقط در دنیا بود . آن جا باید کاری می نمودی . آن جا باید عمل صالح و اخلاق نیکو توشه می کردی . این جا کاری نمی شود کرد . این جا موقع حساب پس دادن و دیدن نتایج اعمال و کرده هاست . در این هنگام ، آن بندۀ گنهکار به سمت چپ رو می کند و می نگرد ، یعنی به سوی اقوام و کسان خویش متوجّه می شود . ولی همین که آن ها نیاز او را در می یابند ، وی را پس می زنند و می گویند : خفه شو ! پاسخ آفریدگار را بده ! ای آقا ! ما دیگر چکاره ایم ؟ دست از سرِ ما بردار ! بندۀ درمانده ، نه از این طرف چاره ای می یابد ، و نه از آن طرف . جانِ آن بیچاره پاره پاره و صد تکّه می شود . وقتی از همه طرف نومید و مأیوس می گردد ، دو دستش را به دعا بلند می کند و می گوید : خداوندا ! از همگان نومید و مأیوس شدم ؛ اوّل و آخر و مرجع و پناهگاهِ همه تویی . رو به دستِ راست آرد در سلام سوی جانِ انبیا و آن کرام یعنی : ای شاهان ، شفاعت کین لئیم سخت در گِل ماندش پای و گلیم انبیا گویند : روزِ چاره رفت چاره آن جا بود و ، دست افزارِ زفت رو بگرداند به سوی دستِ چپ در تبار و خویش ، گویندش که خَپ هین جوابِ خویش گو با کردگار ما که ایم ؟ ای خواجه دست از ما بدار نی ازین سو ، نی از آن سو چاره شد جانِ آن بیچاره دل ، صد پاره شد از همه نومید شد مسکین کیا پس بر آرد هر دو دست اندر دعا کز همه نومید گشتم ای خدا اوّل و آخر تویی و منتها نماز چنین اسراری دارد ، و نمازگزاران باید به این اشارت ها و رموزِ لطیف توجّه کنند تا بدانند که همۀ این ها به یقین ، در روز قیامت واقع خواهد شد . در نماز این خوش اشارت ها ببین تا بدانی کین بخواهد شد یقین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ادامه تدبر در ايه 31 مدثر نکته دیگری که هست که نمی توان از آن چشم پوشید این است که مکانیزم های درونی این گروه بندی های انسانی، نیز، بر حسب اقتضائات خویش، کنش و واکنش دارند. مثلاً وقتی که کافران و منافقان می گویند منظور خدا از این مثل چه بود، خود این موضع گیری ، اهل کتاب و مومنان را به طرف تقویت ایمان سوق می دهد. بنابراین استیقان اهل کتاب و ازدیاد ایمانِ مومنان را باید عکس العمل نوع برخورد کافر و منافق دانست، که هر یک به مقتضای شاکله خویش عکس العمل متفاوت بروز می دهد، یعنی اهل کتاب استیقان می کنند و مسلمانان ازدیاد ایمان. حالا اگر فرموده بود 18 یا 20، بازهم همینطور بود، کما اینکه درباره آفرینش که فرموده «...فی سته ایام...» اگر می فرمود «...فی سبعه ایام...» چه اتفاقی می افتاد؟ هیچکس راهی برای استعلام حقیقت و واقعیت آن ندارد. مومن هر چه از سوی خداوند بیاید رایکجا ودربست قبول می کند و کافر راجع به آن چون وچرا می کند. لذا همین موضوع راجع به «سته ایام» و «سبع سماوات» و غیره و غیره هم هست. ما راهی برای علم به این مفاهیم نداریم، چنانکه جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، اما می دانیم خداوندی هست که حق مطلق است و حقایقی را از طریق وحی به ما رسانده و قسمتی از علوم او قابل دسترسی است و قسمتی از علوم او غیر قابل دسترسی است،و ما راجع به علوم غیر قابل دسترسی یکجا ایمان می آوریم و کافر و منافق چون وچرا می کنند. 19نفر در آیه 30 فرموده «اصحاب آن آتش» 19 تا هستند. سوال: این نوزده تا، چه کاره¬اند؟آیا «هیئت مدیره» «اداره جهنم» اند؟ آیا «اعضاءستاد مرکزی مدیریت جهنم»اند؟ آیا کارگران جهنم اند؟ اینها را مشخص نفرموده و دلیلش را هم در ذیل تیتر «دقت روی آیه 31» دیدیم، و این را هم عرض کنیم که هیچ راهی برای درک این نوع موضوعات وجود ندارد. (مثال «جنین» و «این جهان» را مجددا یادآوری میکنیم!) ❓چرا نوزده؟ البته معقول نیست که تصور کنیم جهنم با آن خصوصیاتی که تا کنون در سوره های قبلی دیدیم فقط نوزده نفر کارگر داشته باشد. قبلا هم عرایضی کرده ایم که این نوزده نفر شاید تعداد اعضاءهیئت مدیره یاتعداد ستاد مرکزی مدیریت آن بوده باشند و غیره و غیره. از تفسير استاد گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با ترتيل و ترجمه گوياو لغت‌نامه،مناسب براي هرفارسي زبان علاقه‌مند به قران،امكانات بينظير: سوره،عصاره فرازها،تشريح نزول،نمايش سوره‌ها و نتايج جستجو به سوره‌ها @tanzilapp
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ادامه تدبر در ايه 31 مدثر نکته دیگری که هست که نمی توان از آن چشم پوشید این است که مکانیزم های درونی این گروه بندی های انسانی، نیز، بر حسب اقتضائات خویش، کنش و واکنش دارند. مثلاً وقتی که کافران و منافقان می گویند منظور خدا از این مثل چه بود، خود این موضع گیری ، اهل کتاب و مومنان را به طرف تقویت ایمان سوق می دهد. بنابراین استیقان اهل کتاب و ازدیاد ایمانِ مومنان را باید عکس العمل نوع برخورد کافر و منافق دانست، که هر یک به مقتضای شاکله خویش عکس العمل متفاوت بروز می دهد، یعنی اهل کتاب استیقان می کنند و مسلمانان ازدیاد ایمان. حالا اگر فرموده بود 18 یا 20، بازهم همینطور بود، کما اینکه درباره آفرینش که فرموده «...فی سته ایام...» اگر می فرمود «...فی سبعه ایام...» چه اتفاقی می افتاد؟ هیچکس راهی برای استعلام حقیقت و واقعیت آن ندارد. مومن هر چه از سوی خداوند بیاید رایکجا ودربست قبول می کند و کافر راجع به آن چون وچرا می کند. لذا همین موضوع راجع به «سته ایام» و «سبع سماوات» و غیره و غیره هم هست. ما راهی برای علم به این مفاهیم نداریم، چنانکه جنین هیچ راهی برای درک این جهان ندارد، اما می دانیم خداوندی هست که حق مطلق است و حقایقی را از طریق وحی به ما رسانده و قسمتی از علوم او قابل دسترسی است و قسمتی از علوم او غیر قابل دسترسی است،و ما راجع به علوم غیر قابل دسترسی یکجا ایمان می آوریم و کافر و منافق چون وچرا می کنند. 19نفر در آیه 30 فرموده «اصحاب آن آتش» 19 تا هستند. سوال: این نوزده تا، چه کاره¬اند؟آیا «هیئت مدیره» «اداره جهنم» اند؟ آیا «اعضاءستاد مرکزی مدیریت جهنم»اند؟ آیا کارگران جهنم اند؟ اینها را مشخص نفرموده و دلیلش را هم در ذیل تیتر «دقت روی آیه 31» دیدیم، و این را هم عرض کنیم که هیچ راهی برای درک این نوع موضوعات وجود ندارد. (مثال «جنین» و «این جهان» را مجددا یادآوری میکنیم!) ❓چرا نوزده؟ البته معقول نیست که تصور کنیم جهنم با آن خصوصیاتی که تا کنون در سوره های قبلی دیدیم فقط نوزده نفر کارگر داشته باشد. قبلا هم عرایضی کرده ایم که این نوزده نفر شاید تعداد اعضاءهیئت مدیره یاتعداد ستاد مرکزی مدیریت آن بوده باشند و غیره و غیره. از تفسير استاد گنجه اي http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با دنبال كردن(follow) صفحه در اينستاگرام در انتشار مفاهيم و پيامهاي قرآنی در فضای مجازی سهيم شويد.🙏 https://www.instagram.com/p/BhLGgliHXyo/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=bqhapztmc9ys
:گروه اطلاع رساني حضوري و مجازي سراسر كشور در زمينه هاي مفاهيم،تفسير و تدبر قران.حضور همه علاقه مندان آزاد است. https://t.me/joinchat/Ap5cqRKliahlY0SgPomysw
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت پنجم ✴️گزارشات تاریخی می دانید که یکی از اقدم منابع تاریخ کربلا، همان مقتل ابی مخنف هست. که خب این شخص حدود 60-70 سال بعد از کربلا بوده و گاهی قضایایی را با یک واسطه نقل می کند. متاسفانه این تاریخ ابی مخنف و مقتل ابی مخنف، در دست ما نیست و از آثاری است که از بین رفته است. فقط آنچه را که ما از این تاریخ داریم، نقلهایی است که برخی از مورخین از این منبع کرده اند مثلا طبری از ابی مخنف مطالبی را نقل می کند. حالا در زمان ما هم آمده اند این کتاب را بازسازی کرده اند، یعنی این نقلهای مختلف را جمع آوری کرده اند که تا حدودی نشان می دهد که در مقتل ابی مخنف چه بوده است. به هر حال یکی از بهترین منابعی است که کم و بیش در قصه کربلا ما داریم که خیلی نزدیک به عصر خود حادثه است. از ابی مخنف نقل کرده است که «انهما کانا التقیا مرارًا ثلاثًا أو أربعًا» امام حسین(ع) و عمربن سعد بارها با یکدیگر کردند. او می گوید سه یا چهار بار با یکدیگر ملاقات کردند. بعد ابی مخنف اضافه می کند(دقت کنید): «فکتب عمر ابن سعد إلى عبید الله بن زیاد...». «فکتب» این عبارت معنایش این است که پس از این ملاقاتها نتیجه آن شد که عمر بن سعد به عبیدالله نامه ای نوشت و مطالبی را مطرح کرد که از مضمون این نامه که عمر بن سعد به عبدالله نوشته، می شود حدس زد که محورهای آن گفتگوها چه بوده است. چون این نامه به عنوان نتیجه ای از آن جلسات و ملاقاتها و تلقی شده است.  «فکتب عمر ابن سعد إلى عبید الله بن زیاد» اینطور نوشت «أما بعد، فإن الله قد أطفأ النائرة» گفت خب الحمدلله خداوند آتش جنگ را فروخواباند و خاموش کرد «و جمع الکلمة» و اتفاق نظری به وجود آمد و آن اختلاف از بین رفت «و أصلح أمر الأمه» خداوند با لطف خودش کار امت را سامان داد و اصلاح کرد «هذا حسین قد أعطانی أن یرجع إلى المکان الذی منه أتى» حسین بن علی پذیرفته است که یکی از این چند کار را انجام بدهد: 🔰🔰🔰 ✔️اول: برگردد به همان جایی که از آنجا آمده بود. ✔️دوم: حسین بن علی را بفرستیم به یکی از نقاط مرزی. که تفاوت این پیشنهاد با پیشنهاد قبلی روشن است. اگر برمی گشت به مکه و یا مدینه، یعنی بر می گشت به اجتماع اصلی مسلمانها که کانون اصلی ارتباط و توجه بوده و اما پیشنهاد دوم این است که نه، یکی از نقاط سرحد که ارتباط با مردم هم کمتر باشد و حضرت به زندگی شخصی خودش بپردازد. این هم پیشنهاد دوم. ✔️و پیشنهاد سوم هم این هست که برود در شام و مستقیما با یزید بن معاویه آنجا ملاقات بکند. این سه تا پیشنهاد که برای توقف جنگ و درگیری مطرح شده است ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
📖 ؟ از قرآن وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا ۚ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ و هر آنچه به شما داده شده است، كالاى زندگى دنيا و زيور آن است، و[لى‌] آنچه پيش خداست بهتر و پايدارتر است؛ مگر نمى‌انديشيد؟ دنیا اهل دنیا را غرور اندر غرور است؛ و آخرت اهل آخرت را سرور اندر سرور است؛ و دوستی حق اهل معرفت را نور اندر نور. «(تذکرة الاولیا عطار) بایزید بسطامی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳️ در سوره : ❓❓پرسش از سوره مدثر: در ايه 31 و ماهي الاذكري للبشر ضمير هي به چي برميگردد؟ در ايه 35 نيز انها لاحدي الكبر، مرجع ضمير ها چيست؟ 👈پاسخ 1: و ما هي الا ذکري للبشر - ضمير هي به جمله عليها تسعة عشر بر ميگردد ، و اگر آن را مؤنث آورد و نفرمود هو براي اين بود که خبر مؤنث است . و معناي جمله : اين است که بشر هيچ راهي به علم و آگهي از جنود پروردگار تو ندارد ، و اگر ما خود خبر داديم که خازنان دوزخ نوزده نفرند ، براي اين بود که مايه تذکر آنان شود ، و از آن انذار گيرند . بعضي گفته اند : ضمير هي به کلمه جنود و بعضي ديگر گفتهاند : به کلمه سقر و بعضي گفته اند : به سوره ، و بعضي گفته اند : به آتش دنيا ، بر ميگردد ، که وجه آخري از همه بيپايهتر است . و بعيد نيست وجه سومي در بين باشد ، و آن اين است که کلمه کلا رد گفتار وليد در باره قرآن باشد ، که گفت : ان هذا الا سحر يؤثر ان هذا الا قول البشر و ضمير انها به قرآن برگردد ، بدان جهت که قرآن آيات است و گر نه ميبايد فرموده باشد انه و يا از باب مطابقت اسم ان با خبر آن باشد به اين معنا که چون خبر ان يعني کلمه احدي مؤنث است ضمير هم که اسم آن است مؤنث آورده شده . و معناي آيه اين است که : نه ، آنطور که وليد گفت نيست ، من به قمر و شب و صبح سوگند ميخورم که قرآن - البته يعني آياتش - از نظر انذار يکي از آيات کبراي الهي است 📌 نظر المیزان 👈پاسخ 2: از آیه 27 تا آیه 30 توضیحات بیشتری در خصوص سقر و ایه 31 (بجز "وماهی الا ذکری للبشر")توضیح بیشتری از علیها تسعه عشر است و میتوان آنها را آیات فرعی نسبت به ایات قبل و بعد بحساب اورد. لذا ضمیر هی در انتهای ایه 31 و نیز ضمیر ها در آیه 35 (انها لاحدی الکبر)به "ایاتنا "در آیه 16 برمیگردد.یعنی این ایات ما که ان فرد نسبت به انها عنود و کافر است،چیزی جز مایه تذکر و هشدار انسانها نیست. سيدكاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
افزدون دو معجم عربي و دو فرهنگ لغت عربي به فارسي در ،و امكان جستجوي و عبارات از منوي برنامه
با لمس هر آیه در ،مربعی باز میشود که شامل اطلاعات محتلف است: و سال نزول،ایات ابتدا و انتهای فراز،عصاره فراز و سوره https://t.me/tanzilapp
با لمس هر آیه در ،مربعی باز میشود که شامل اطلاعات محتلف است: و سال نزول،ایات ابتدا و انتهای فراز،عصاره فراز و سوره .https:yon.ir/qp3910
تا جمعه میتوانید نسخه جدید تنزیل را باهمان قیمت قبلی (4000 تومان)خریداری نمایید.
جهت خريد و نصب نسخه جديد تنزيل از لينكهاي زير ميتوانيد استفاده كرده يا در كافه بازار، را سرچ نماييد. https://idpay.ir/quranpuyan3/file/12740 https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/?l=fav 🔻🔻 جهت تقدیر از علاقه‌مندانی که برنامه تنزیل را در روزهای نخست، خریداری می‌کنند از روز دوشنبه 9مهر به مدت 5 روز ، برنامه با همان قیمت قبلی ارایه می‌شود. کاربرانی که نسخه‌های قبلی تنزیل را خریداری کرده بودند، به طور می‌توانند به‌روزرسانی را انجام دهند.
انعكاس خبر عرضه نسخه جديد در خبرگزاري قراني ايكنا اپلیکیشن تنزیل با امکانات جدید برای علاقه‌مندان به قرآن به‌روزرسانی شد گروه فناوری اطلاعات ــ افزودن دو معجم عربی، دو فرهنگ لغات عربی به فارسی، امکان تعریف دسته‌بندی‌های مختلف برای آیات مورد علاقه، وجود فایل‌های صوتی ترتیل و ترجمه گویای هر سوره و توضیحات مرحله نزول سوره از قابلیت‌های جدید برنامه قرآنی تنزیل است. به گزارش ایکنا؛ اپلیکیشن قرآنی تنزیل با امکانات جدید، شامل دو معجم عربی، دو فرهنگ لغات عربی به فارسی، امکان تعریف دسته‌بندی‌های مختلف برای آیات مورد علاقه، وجود فایل‌های صوتی ترتیل و ترجمه گویای هر سوره و توضیحات مرحله نزول سوره به‌روز شد. در نسخه جدید تنزیل، امکان ایجاد دسته‌بندی‌های مختلف با موضوعات مورد علاقه کاربر و قراردادن آیات مورد علاقه در هریک از دسته بندی‌ها فراهم شده است. ترتیب نمایش آیات هر‌یک از دسته‌ها نیز به ترتیب نزول سوره‌ها خواهد بود و امکان کپی و اشتراک‌گذاری آنها از طریق نرم‌افزارهای مرتبط از قبیل پیام رسان‌ها و ایمیل ‌فراهم شده است. http://iqna.ir/fa/news/3751777/ توضیحات بیشتر در https://t.me/tanzilapp
👈👈 «چگونه با درک خویش را از قرآن بهبود بخشیم؟»🤔🤔 اپلیکیشن تنزیل نسبت به سایر برنامه های قرانی،حاوی اطلاعات اضافه و منحصر بفردی است که شما را در فهم بهتر منظور و مراد هر آیه و هر سوره کمک میکند. ✅در هنگام مطالعه هر سوره ابتدا شرح مرحله نزول و را مشاهده كنيد .در اين صورت از مطالعه سوره لذت بيشتري خواهيد برد. ✅✅در هنگام مطالعه هر آیه،با تامل در و درس سوره،نقش و مفهوم آن آیه در کل سوره را بهتر درک می کنید. جهت مشاهده مثال به لینک زیر مراجعه نمایید http://yon.ir/qp3938 جهت دانلود و نصب ،به لینک زیر مراجعه نمایید https://cafebazaar.ir/app/araapp.ir.quran/?l=fa https://t.me/tanzilapp
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت ششم ✴️گزارشات تاریخی در این نقلها این طور هست که وقتی این نامه را عمربن سعد برای عبیدالله فرستاد، عبیدالله استقبال کرد و گفت پیشنهاد معقولی است و می شود رویش فکر کرد، تامل کرد و پذیرفت. حالا می شود تعدیلش کرد، تغییرش داد با اصلاحی، تبصره ای، بندی اما نفس اینکه دیگر جنگی اتفاق نمی افتد و کار اصلاح شد، این را عبیدالله استقبال کرده است. ولی در آن جلسه ای که عده ای از اطرافیان او حضور داشتند از آن جمله شمر هم حضور داشت، او مخالفت کرد، برخی دیگر هم مخالفت کردند و گفتند که دست از حسین بن علی بر ندار. الان در تور افتاده، در دسترس ما است و ما یک چنین اجازه ای را از طرف یزید بن معاویه نداریم و باید کار را یکسره و تمام کرد و هیچ راه حل دیگری غیر از جنگ وجود ندارد. در اثر پافشاری این افراد به خصوص شخص شمر بود که نظر عبیدالله هم عوض شد و پاسخ نامه عمربن سعد را داد که این فضولی ها به تو نیامده، تو فرمانده جنگ هستی و تو نماینده ما؛ برای حل و فصل اختلافات با حسین بن علی نیستی. تو باید کارِ نظامی خودت را انجام بدهی. مسئولیت تو عبارت است از جنگیدنِ با حسین ابن علی، یا اینکه حسین باید خودش را تسلیم ما کند. غیر از این راهی وجود ندارد و هیچ کدام از آن سه پیشنهاد از نظر ما قابل قبول نیست. این گزارش طبری است که متوفای 310 است ولی منابع اقدم از وی هم قضیه را همین طور نقل کرده اند مثلا ابن قتیبه دینوری که قبل از طبری می زیسته و متولد 213 است در کتاب الامامه و السیاسه (ج2 ص11) این پیشنهادات سه گانه را از قول امام (ع) آورده است. وی اضافه کرده که بعد از مخالفت عبید الله با این پیشنهادات بود که سی نفر از یاران عبیدالله سپاه او را ترک کردند و به امام حسین ملحق شدند و دلیلشان این بود که چرا عبیدالله هیچ یک از این پیشنهادات را نپذیرفته است. این مقداری که من خدمت شما عرض کردم، چیزی است که در منابع تاریخی ما وجود دارد. البته این منابع از نوع تاریخ طبری، یا کامل ابن اثیر و امثال اینهاست که از منابع تاریخی اهل سنت به شمار می آیند. حالا من اینجا یک اشاره ای کنم. و آن اینکه آیا علمای شیعه این گزارشات را تلقیِ به قبول کرده اند یا اینکه آنها از این موضوع، گزارشات دیگری دارند؟ ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠اَللّهُمَّ وَ اَدْرِکَ بِنا اءَیّامَهُ وَ ظُهُورَهُ وَ قِیامَهُ ⚜خدایا ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان! https://telegram.me/quranpuyan
🌻🌸🌻 🚩زندگانی امام علیه‌السلام : نام مباركش على و فرزند امام سوم حضرت حسين بن على عليه السّلام و ششمين تن از چهارده معصوم (علیهم السّلام ) است. به سال ٣٨ ه. در مدينه به دنيا آمد. گفته‌اند كه مادر گرامى‌اش ، دختر يزدگرد سوم -پادشاه ايران-است. پنجاه و هفت سال در دنيا زيست: دو سال در روزگار امامت جدّش حضرت علىّ بن ابى طالب (ع) ، ده سال در عهد امامت عمويش حضرت حسن بن على (ع) و يازده سال در زمان امامت پدر والامقامش حضرت حسين بن على (ع) و خود، سى و چهار سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت ( مصنفات شيخ مفيد ، ١١/جزء دوم/١٣٧) . از القاب شريف او است: زين‌العابدين و سجّاد. كنيۀ مباركش ابوالحسن ثانى و ابومحمّد است. 🚩فضائل و مناقب: همانند ديگر بزرگان معصوم (ع) خُلق و خويى بس الهى و انسانى داشت و دوست و دشمن وى را ستوده‌اند. از آشكارترين ويژگى‌هاى اخلاقى امام سجّاد (ع) ، عبادت و طاعت فراوان او است و بدين روى، پيامبر اسلام (ص) او را زينت عابدان بهشت (زين‌العابدين) خوانده است ( بحارالانوار ، ٤٦/٣) . پيوسته به نماز و مناجات و دعا و زارى در پيشگاه خدا بود. چنان در عبادت مى‌گريست كه او را «الْبَكّاء» گفته‌اند و از كثرت سجده، لقب «سيّدالسّاجدين» بدو داده‌اند. پيشانى مباركش بر اثر سجده‌هاى طولانى پينه داشت و بدين روى، آن امام همام (ع) را «ذو الْثَّفَنات» خوانده‌اند به معناى كسى كه پيشانى‌اش پينه گرفته است ( علل الشّرائع ، ٢٣٢) . 🚩امامت: بنابر نصّ پيامبر اسلام (صلى الله علیه وآله ) و اميرمؤمنان (ع) و نيز وصيّت امام حسين (ع) ، امام چهارم حضرت على بن الحسين (ع) است ( مصنّفات شيخ مفيد ، ١١/ ١٣٨ و ١٣٩؛ الغيبة ، ٩١) . افزون بر اين، برترى علمى و عملى امام سجّاد گواه بر اين است كه پس از شهادت حضرت حسين بن على (ع) او شايستۀ خلافت و امامت است. چون، امام حسين بن على (ع) عليه قيام كرد و راهى كربلا شد، فرزندش حضرت سجّاد نيز همراه او بود. امام زين العابدين (ع) در اين هنگام، بيست و سه ساله بود و ميان راه بيمار گشت. بيمارى چنان شدّت يافت كه آن حضرت ناى حركت نداشت. با اين حال، از پدر جدا نشد و او را تنها ننهاد. مصلحت الهى بر آن گشت تا او در كربلا شهيد نگردد و امامت مسلمانان را بر عهده گيرد و پيام را زنده نگاه دارد و نهضت امام حسين (ع) را دوام و قوام بخشد. خطبه‌هاى آگاهى‌بخش امام، پس از ماجراى كربلا در كوفه و شام و تأثير آن بر بيدارى مسلمانان، گواهى است بر اين حقيقت ( الملهوف ، ٢٢٨-١٩٩) . 🚩روزگار امامت: آغاز امامت حضرت سجّاد (ع) با شدّت يافتن انحراف خاندان بنى اميّه همراه بود و از اين رو، روزگار آن امام همام (ع) را مى‌توان داراى حسّاسيّتى ويژه دانست. پنج تن از امويان در سال‌هاى زندگى امام سجّاد به حكومت رسيدند: يزيد بن معاويه، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك مروان و وليد بن عبد الملك. شيوۀ برخورد امام با حاكمان اموى به گونه‌اى بود تا بيدادگرى و ستمكارى آنان نزد مردم آشكار گردد ( اعلام الورى ، ٢٥٢) . امام (ع) با و سياستى ويژه تعاليم راستين اسلام را مى‌گسترانيد. تدبير امام سجّاد (ع) بر دو محور استوار بود: الف. برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بيدار ساختن وجدان دينى آنان. تنها گذاشتن امام معصوم (ع) و تن دادن به حكومت جور، گناهى بود كه امام همواره از آن سخن مى‌گفت و در خطبه‌ها و اعلاميه‌هاى عمومى خويش، مردم را از آن هشدار مى‌داد ب. طرح و اجراى برنامه‌هاى فكرى و عقيدتى و برانگيختن احساسات روحى و روانى مردم كه به تقويت انگيزه‌ها و گرايش‌هاى دينى مى‌انجاميد. برپا ساختن مراسم عزاى حسينى (ع) ، گريستن بر امام حسين (ع) و تشويق مردم بدين كار، آموختن ادعيه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابى به مردم و پرورش شاگردان عالِم-كه برخى از آنان از سازندگان شدند-مهم‌ترين فعّاليت‌هاى امام (ع) در اين عرصه بود. بدين سان، امام سجّاد (ع) نه تنها پس از شهادت پدر گوشۀ انزوا اختيار نكرد و از سياست و فعاليّت‌هاى اجتماعى كناره نگرفت، بلكه همانند پدر، امامى انقلابى و ظلم‌ستيز بود. تفاوت قيام او با قيام امام حسين (ع) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مى‌طلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مى‌كرد. شيوۀ كارساز امام (ع) در مبارزه با حكومت، سرانجام امويان را واداشت تا براى بقاى خويش چاره‌اى بينديشند و ناجوانمردانه آن امام همام (ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجّاد (ع) در سال ٩٥ ه. پيش آمد و عاملان وليد بن عبدالملك، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگى به شهادت رساندند. مرقد مطهّر ايشان در قبرستان بقيع جاى دارد ( مناقب آل ابى‌طالب ، ٤/١٨٩) برگرفته از كانال ثقلين 🕌🌙🕌🌙🕌🌙🕌 https://t.me/quranpuyan
✳️ یا با دشمن در (ع) 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ✨✨ما به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا امام حسین(ع) غیر از جنگ به فکر دیگری هم بود یا نه؟ آیا حضرت راه مذاکره با دشمن را هم، باز می دید یا این راه از نظر امام حسین(ع) مسدود بود؟ ✅قسمت هفتم ✴️مذاکره امام حسین در منابع تاریخی شیعه از بزرگ ترین علمای شیعه شیخ مفید است که هم فقیه است و هم متکلم و در عین حال مُورخ است و کتاب های تاریخی دارد، مثل «الجمل» درباره جنگ جمل. اطلاعات تاریخیِ گسترده ای دارد و دقت نظر بالا. کتاب معروف شیخ مفید، «الارشاد» است که در تاریخ ائمه علیهم السلام است. گزارش او را برای شما می خوانم تا ببینید آنچه را در تاریخ اهل سنت هست و آنچه را در منابع تاریخیِ خاص شیعه وجود دارد، آیا با هم منطبق است یا منطبق نیست؟ از قضا ما در یک موضوعی الان داریم صحبت می کنیم که اختلاف نظری بین مورخین شیعه و سنی وجود ندارد. به یک تعبیر می توان گفت، همان منابع که برای طبری وجود داشته است، همان منابع برای شیخ مفید هم وجود داشته است و یا به علاوه، به منابع دیگری هم دسترسی داشته است. ولی نکته مهم در مقایسه این منابع دوگانه، این است که طبری کارش صرفا روایت و نقل قول است و شخصا چیزی به گردن نمی گیرد و تایید یا رد نمی کند بلکه با ذکر سند روایت می کند ولی شیخ مفید خود گزارش می کند و با حذف اسناد، مطالبی را که قبول دارد، می آورد. او درصدد جمع آوری و نقل گزارشاتی که معتبر نمی داند، نیست. از این رو در آن منابع اشاره به وجود روایت مخالف هم دیده می شود مثل بلاذری در «انساب الاشراف» بعد از نقل آن پیشنهات سه گانه منسوب به امام می افزاید: «و یقال انه لم یساله الا ان یشخص الی المدینه فقط» در حالیکه شیخ مفید این نقلهای مخالف را حذف کرده، چون قابل اعتنا ندانسته و فقط بر آن نقل پیشنهادهای سه گانه اعتماد داشته است . در ارشاد شیخ مفید هست که 4000 نفر با عمر بن سعد روزِ سوم محرم آمدند و برخورد کردند به امام حسین. و عمر ابن سعد نماینده ای را فرستاد پیش امام حسین که شما برای چه آمدید؟ امام حسین(ع) در پاسخ فرمودند: «کَتَبَ الیَّ اهلُ مصرکم هذا» این نامه های مردم شهر شما، کوفه است. چرا آمدم؟ برای اینکه اینها دعوت کردند. «اَن اقدم» به خاطر این دعوتها  آمدم. جمله بعد آن مهم است: «فامّا اِذا کَرِهتُمُونِی، فاَنَا انصرفُ عَنکم.» حالا نمی خواهید، مردم کوفه نمی خواهند، پشیمان شدند، شرایط عوض شده، فرماندار قبلی رفته است و فرماندار جدید آمده و سخت گیری کرده است، شرایط مساعد نیست و به هر حال نمی خواهید، برمی گردم. این مطلب را اینجا، نه در یک خصوصی که بحث حدس و گمان باشد و نه به استناد اینکه نامه ای که عمر ابن سعد به عُبیدالله نوشته است و در آنجا مطرح کرده است که امام حسین حاضر است برگردد، این ربطی به آن مسائل ندارد و پیشنهاد امام بوده است. «نمی خواهید، من برمی گردم.» همین مطلب را حتی نسبت به قبل از و برخود با عمر بن سعد هم هست. چون پیش از سپاهیانِ عمر ابن سعد، سپاه حُرّ ابن یزید ریاحی آمد. آنجا هم این مطلب هست که حضرت به او هم این پیشنهاد را دادند. او هم این سوال را داشت که برای چه آمدید؟ حضرت فرمودند: «این نامه ها.» حُر گفت اوضاع برگشته است. حضرت فرمودند برمی گردیم ما و اصراری نداریم به کوفه برویم. ولی حُر گفت نه. من اجازه ندارم شما را رها کنم. یعنی حضرت را در یک حلقه محاصره قرار دادند. ادامه دارد... 🔹🔸سخرانی حجت الاسلام سروش محلاتی ( دانشگاه علامه طباطبایی) ✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
در مواردي كه يا كلماتي از يك آيه بذهن تان مي ايد اما محل ايه را نميدانيد يا ميخواهيد كل ايه را داشته باشيد،ميتوانيد در اپليكيشن جستجو نماييد. تنزيل را ازكافه كنيد.quranpuyan@
♻♻♻ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول ✳ در سوره : كَلَّا وَالْقَمَرِ {32}نه چنين است [که قران سحر و سخن بشر است] سوگند به ماه وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ {33}و سوگند به شامگاه چون پشت كند وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ {34}و سوگند به بامداد چون آشكار شود إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ {35}كه آيات [قرآن] از پديدههاى بزرگ است نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ {36}بیم دهنده بشر است لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ {37}هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا بازايستد :عصاره دسته آیات (32-37)سوگند که قرآن مایه تذکرو هشدار بشر است نه سحر و قول بشر. :عصاره فراز آیات (8-37) قرآن مایه تذکر و هشدار بشر است نه سحر و قول بشر .ای پیامبر مخالفان عنود توطئه گر و دروغپرداز علیه قران را به من واگذار که عذاب سختی در جهنم خواهند داشت. :نکات: 1)در این فراز به ماجرای یکی از سران مخالفین پیام های وحی (که دیدیم تاکنون تمرکزش بر باور به معاد و ترک دنیا پرستی بود)اشاره دارد. این فرد که دارای مال و اولاد و امکانات مادی فراوان هم بوده،فردی متفکر و برنامه ریز بوده است،بهترین روش مقابله با رسوال الله را سحر معرفی کردن قران و بشری بودن قران تشخیص داده است. 2)کلمات عنیدا و استکبر که برای نخستین بار بکار رفته شدت دشمنی و تکبر این فرد را نشان میدهد. 3)خداوند جهت تایید و تثبیت رسولش،میفرماید که به او توجه نکن .مجازات او را به من واگذار که عذابی بسیار دردآور در اخرت دارد. 4)تاملی در قسم های آیات(32-35) الف)یک رابطه بین قسم و جواب قسم این است که همانگونه که ماه و توالی شب و روز از ایات الهی هستند،ایات قرآن هم نه تنها نشانه الهی بلکه از بزرگترین نشانه ها هست. ب)رابطه قسم ها با ایات قبل را میتوان این گونه توضیح داد: ای پیامبر از پشت کردن این گونه افراد ناراحت نشو و صبر کن و امیدوار باش.همانگونه که وقتی شب به ماه پشت میکند ،صبح روشنایی از راه میرسد.به کار گیری کلمه "ادبر"برای فرد مذکور در ایات قبل(آیه 23) و نیز برای لیل (در آیه33) موید این تشابه میتواند باشد. سيدكاظم فرهنگ yon.ir/Qp8543 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛