eitaa logo
قران پویان
438 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
666 ویدیو
604 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ؟ اجتماعی در قرآن کریم 💢بدی ها را جار نزنيد .رفتارهای سوء راآشكار نكنيد. ایه 148 سوره نساء بیانگر یک دستورالعمل اخلاقی است که بجای امرونهی مستقیم ،خداوند آشکار کردن بدی ها را نفی نموده است. 💫لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ ترجمه مکارم:خداوند دوست ندارد كسی با سخنان خود بدی ها را اظهار كند مگر آن كسی كه مورد ستم واقع شده باشد، همانطور که ملاحظه میشود تاکید بر آشکار کردن(جهر) گفتار سوء واشاعه آن در جامعه است تا اصل خود بدی. يعنی افشای بدی های ديگران مجاز نيست مگر وقتي كه شما برای گرفتن حق خود و دادخواهی از كسيكه به شما ظلم كرده ،مجبور به بيان بدی های وی شويد البته برخي مفسر ين معتقدند در اين موارد هم شما مجاز نيستيد كه مطلب را در كل جامعه پخش كنيد بلكه به كسانی يا نهادهايی كه ميتوانند حق شما را استيفا كنند،بگوييد. انشاالله خدا همه افراد جامعه بخصوص صاحبان تریبون ها ورسانه ها را در ترک این عمل ،موفق بدارد. https://goo.gl/8eHExB ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول 💢⚜️💢:نكات و درس سوره :منظور از غرور انسان نسبت به خدا چيست؟ ادامه پست روز گذشته ⁉️-اما علت تکذیب روز جزا چیست؟ جواب این سئوال با توجه به مطالبی که در سوره های نازل شده تاکنون خوانده ایم،همان ترجیح دنیا بر اخرت و دنیاطلبی شدید است. عبارت "غر بالله "در سوره مدنی حدید نیز امده است که "و غرکم بالله الغرور "یعنی دنیا و شیطان و هر فریبنده دنیوی مثل آرزوها و امال یا عقاید باطل (آل عمران 24)شما را از راه خدا فریفت. در سوره تین آیه 7 نیزکه با پرسش فما یکذبک بعد بالدین وجدان مخاطب را در غیر منطقی بودن تکذیب جزا به چالش کشید،همین پاسخ دنیا طلبی را مطرح کردیم که در سوره ماعون هم مصادیقی از این فریفتگی مال بیان گردید. آیات6-9: تکذیب روز جزا و عدم یقین به ثواب و عقاب اخروی،موجب فریب انسان در اتخاذ و توجیه عقاید باطل نسبت به خداوند میشود.(تکذیب معاد،با توحید ناب منافات دارد) وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ {10}و قطعا بر شما نگهبانانى [گماشته شده]اند (مشابه سوره طارق) كِرَامًا كَاتِبِينَ {11}[فرشتگان] بزرگوارى كه نويسندگان [اعمال شما] هستند يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ {12}آنچه را مى كنيد میدانند آیات 10-12 هم میتواند اخباری باشد از جانب خدا و هم پاسخ به شبهه افرادی باشد که خب حتی اگر قیامت باشد،چگونه اعمال و رفتار دنیوی ما که متعلق به قرنها قبل از قیامت است،سنجیده میشود؟خداوند هم پاسخ میدهد بر شما مراقبانی کاتب گمارده ایم که همه آنچه میکنید را ثبت(نسخه برداری)میکنند.در سوره طارق هم بیان شد که خود خداوند بر همه انسانها سرپرست و مراقب است. آیات 10-12: از جانب خدا مراقبانی بر شما گمارده شده که همه اعمال شما را ثبت میکنند. إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ {13}قطعا نيكان به بهشت اندرند وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ {14}و بىشك بدكاران در دوزخند يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ {15}روز جزا در آنجا درآيند وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ {16}و از آن [عذاب] دور نخواهند بود وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ {17}و تو چه دانى كه چيست روز جزا ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ {18}باز چه دانى كه چيست روز جزا يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ {19} روزى كه كسى براى كسى هيچ اختيارى ندارد و در آن روز فرمان از آن خداست نکات: 🔰🔰-در سوره های پیشین ،تنها به سرنوشت متفاوت دو دسته از افراد در قیامت اشاره شد. در سوره انفطار این دو گروه را با نام ابرار و فجار یاد میکند . دوگانه ابرار و فجار نیز تنها در سوره های انفطار و مطففین با هم بکار رفته است. ❗️-کلمه یوم الدین 13 بار در قران بکار رفته که 3بار آن در سوره انفطار و در فراز پایانی می باشد. همچنین استفاده از عبارت و ما ادریک ما یوم الدین و تکرارآن،اهمیت زیاد این موضوع را در این فراز و این سوره نشان میدهد 💢 آیات 13-19: در روز جزا که بسیار اهمیت دارد وتحت فرمان خداست، ابرار و فجار از یکدیگر تفکیک و سرنوشتی متضاد با یکدیگر خواهند داشت.یکی در بهشت نعمت ها و دیگری در آتش . 📚: در روز جزا که با نشانه های عجیبی همراه و تحت اراده خداوند است،با حسابرسی به همه اعمال انسانها،نیکوکاران و بدکاران به ثواب و عقاب رفتار خودمی رسند باور داشته باشید سید کاظم فرهنگ https://goo.gl/WXTzUy ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو شانزده ✅برهنگی بیماری عصر ماست گزیده‌ای از کتاب مسئله حجاب  بدون شك پديده « » بيمارى عصر ماست. دير يا زود اين پديده به عنوان يك «بيمارى» شناخته خواهد شد. فرضاً ما كوركورانه از غرب تقليد كنيم، خود پيشتازان غربى ماهيت اين پديده را اعلام خواهند كرد. ولى ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشينيم میترسم خيلى دير شده باشد. پوشيدگى زن در برابر مرد بيگانه يكى از مسائل مهم اسلامى است. در خود قرآن كريم درباره اين مطلب تصريح شده است. عليهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامى نمىیتوان ترديد كرد. پوشيدن زن خود را از مرد بيگانه يكى از مظاهر لزوم حريم ميان مردان و زنان اجنبى است، همچنانكه عدم جواز خلوت ميان اجنبى و اجنبيّه يكى ديگر از مظاهر آن است حجاب در اسلام به معنی حبس زن نیست وظيفه پوشش كه اسلام براى زنان مقرر كرده است بدين معنى نيست كه از خانه بيرون نروند. زندانى كردن و حبس زن در اسلام مطرح نيست. در برخى از كشورهاى قديم مثل ايران قديم و هند چنين چيزهايى وجود داشته است ولى در اسلام وجود ندارد. پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمايى نپردازد 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃 https://telegram.me/quranpuyan
✨اين صبح شورانگيزِ مست ✨صبح طرب خيزي كه هست ✨آئينه ي مهر خداست ✨يك جلوه ازآئينه هاست ✨برخيز و درآئينه ها لبخند را آغاز كن ✨خورشيد روز آورده است ✨در را به رويش بازكن سلام صبحتان بخیر @quranpuyan
📖 ؟ مسلمان در قرآن کریم 🔰نکوهش از نماز با حالت بی حالی و کسالت - نکوهش از نماز ریایی 💫انَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلًا ﴿۱۴۲﴾ 📚تفسیر فرقان:اينجا "قاموا الى الصلاة" و نه "اقاموا الصلاة" خود دليل است بر اينكه نمازى كه بر پا نشود بلكه تنها بسوى آن رهسپار گردى و در حال كسالت و خود نمائى باشد، خود زمين زدن نماز است و نه بپاداشتن آن، كه اين زمين زدن نماز خود اهانتى به مقام مقدس حضرت حق و ناچيز گرفتن بندگى در برابر او مى باشد بلكه از ترك نماز هم بدتر است. 💢اين آيه در مورد كسانى است كه به حالت كراهت و كسالت نماز مى خوانند و يا نماز مى خوانند تا مردم ببينند، ولى كسى كه در حال بيمارى و يا كسالت بدنى خود را براى نماز آماده مى كند، اين آماده كردن و بر طرف نمودن كسالت خود عبادات است زيرا ميل او به نماز زياد مى باشد، با اينكه حال مساعدى هم ندارد، ولى كسى كه حال مساعدى دارد و خود را به بى حالى مى زند از منافقين است. https://goo.gl/oE5qgc ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تدبر در سوره : معاني برخي لغات مشكل سوره انفطار ،نظرات منتخب مفسرين در ايات مورد اختلاف سوره انفطار 💢 معاني لغات :برگرفته از تفسير احسن الحدیث⬇️ ﺍﻧﻔﻄﺮﺕ: ﻓﻄﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺷﻜﺎﻓﺘﻦ ﻭ ﺍﻧﻔﻄﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﻃﺒﺮﺳﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «ﺍﺻﻞ ﺍﻟﻔﻄﺮ: ﺍﻟﺸﻖ» ﺭﺍﻏﺐ، ﺷﻜﺎﻓﺘﻦ ﻃﻮﻟﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻮﺍﻛﺐ: ﻛﻮﻛﺐ: ﺳﺘﺎﺭﻩ، ﺟﻤﻊ ﺁﻥ ﻛﻮﺍﻛﺐ ﺍﺳﺖ. ﺍﻧﺘﺜﺮﺕ: ﻧﺜﺮ: ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻥ. ﺍﻧﺘﺜﺎﺭ: ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺷﺪﻥ. ﺭﺍﻏﺐ ﮔﻮﻳﺪ: «ﻧﺜﺮ ﺍﻟﺸﻲ ﺀ ﻧﺸﺮﻩ ﻭ ﺗﻔﺮﻳﻘﻪ» ﻓﺠﺮﺕ: ﻓﺠﺮ ﻭ ﺗﻔﺠﻴﺮ: ﺷﻜﺎﻓﺘﻦ، ﺑﻌﻀﻰ ﻗﻴﺪ ﻭﺳﻌﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﻌﺜﺮﺕ: ﺑﻌﺜﺮ: ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ. ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﺪﻥ. ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﻭ ﺭﻭ ﺷﺪﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺟﻮﻫﺮﻯ ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ ﻭ ﻛﺸﻒ ﻣﻌﻨﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﻪ ﮔﻮﻳﺪ: «ﺗﺒﻌﺜﺮﺕ ﻧﻔﺴﻰ: ﺟﺎﺷﺖ ﻭ ﺍﻧﻘﻠﺒﺖ». ﻏﺮﻙ: ﻏﺮ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ ﻭ ﻏﺮﻩ: ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺗﻄﻤﻴﻊ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ. ﺩﺭ ﺍﻗﺮﺏ ﺍﻟﻤﻮﺍﺭﺩ ﺁﻣﺪﻩ: «ﻣﺎ ﻏﺮﻙ ﺑﻔﻠﺎﻥ» ﻳﻌﻨﻰ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺟﺮﺋﺖ ﻛﺮﺩﻯ ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﻣﺎ ﻏَﺮﱠﱠﻙَ ﺑِﺮَﺑﱢﱢﻚَ ﻳﻌﻨﻰ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺟﺮﺋﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻯ ﺳﻮﺍﻙ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺗﺴﻮﻳﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ، ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻫﺮ ﻋﻀﻮ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﺟﺎﻯ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ (ﺍﻟﻤﻴﺰﺍﻥ). ﻋﺪﻟﻚ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﻋﺪﻝ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻋﻀﺎﺀ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻣﺜﻠﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺪﻥ، ﺩﺭﺍﺯﻯ ﺩﺳﺖ ﺩﻭ ﻣﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻧﻌﻴﻢ: ﻧﻌﻤﺖ ﭘﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﻭ ﺯﻳﺎﺩ «ﺍﻟﻨﻌﻴﻢ: ﺍﻟﻨﻌﻤﺔ ﺍﻟﻜﺜﻴﺮﻩ» (ﺭﺍﻏﺐ). ﺟﺤﻴﻢ: ﺁﺗﺶ ﺑﺰﺭﮒ. ﺩﺭ ﺻﺤﺎﺡ ﺍﻟﻠﻐﺔ ﮔﻔﺘﻪ: «ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ ﻛﻞ ﻧﺎﺭ ﻋﻈﻴﻤﻪ ﻓﻲ ﻣﻬﻮﺍﺓ». ﻳﺼﻠﻮﻧﻬﺎ: ﺻﻠّﻰ: ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﻣﻠﺎﺯﻣﺖ «ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﺮﺟﻞ ﺍﻟﻨﺎﺭ: ﻟﺰﻣﻬﺎ» «ﻳﺼﻠﻮﻧﻬﺎ»: ﺩﺍﺧﻞ ﻭ ﻣﻠﺎﺯﻡ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ. سئوال:آيا در هنگام قيامت،همه آسمانها مي شكافد؟اين تحولات در بهشت هم اتفاق مي افتد؟ پاسخ:"ـ انفطار آسمان مطرح است كه آسمان پذيراى شكافتن است، انفطار در آيه (73:18) نيز آمده، چنانكه انشقاِ (84:1) و اين آسمان تمامى طبقات هفتگانه و ستارگان را شامل است، ولى شامل بهشت كه "عند سدرة المنتهى" است نيست، زيرا اين عالم تكليف است كه منفطر و منشق مى شود، و آن كه عالم تكليف نيست، و همچنان باقى است. همه چيز و همگان در آن هنگامه از ميان مى روند بجز "من شاءالله" و مكانت و مكان بهشتيان همچنان برقرار است، آرى بهشتى كه از پيش آفريده شده و تا هنگامه رستاخيز كسى هم داخل آن نمى شود چرا خراب گردد!. سئوال:منظور از غرور انسان نسبت به خدا چيست؟ ♻️از جمله غرورهاى جاهلانه انسان به پروردگار كريمش اين است كه به هنگام تقصيرش اگر مورد سرزنش قرار گيرد گويد: خدا كريم است، غافل از اين كه كرمش تنها از روى عدالت و فضيلت است كه نسبت به منحرفان ،خود ضد كرم است، علت اين جهالت مغرورانه آرزوهاى بى بند و بار نفسانى و شيطانى (57:14) و زندگى پست دنيوى (45:35) و (31:33) و افتراى بر خدا (3:24) و جست و خيز ظواهر كفار است (3:196)." نقل از تفسیر فرقان https://goo.gl/WXTzUy ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و قرآني ❓ ❓ ❓ ❓ ❓ ❓ ❓ 👈سوال این است : آیا در آیه ای از قرآن بجز آیه انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی برای مساجد دیگر ومسجد الحرام امر به در آوردن کفش شده است یکی از معلمهای ما میگفت زمانیکه خروشچف به ایران آمده بود بدون کفش وارد مسجد شاه اصفهان شد پس چرا حالا همه اعم از ایرانی و توریست خارجی با کفش وارد این مسجد میشوند؟ پاسخ👇👇 در سوره نسا آيه 154 ذكر شده كه خداوند به بني اسراييل فرمان داد كه سجده كنان از باب حطه وارد شوند اما انها عمل نكردند. 🌸رَفَعْنٰا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثٰاقِهِمْ وَ قُلْنٰا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبٰابَ سُجَّداً وَ قُلْنٰا لَهُمْ لاٰ تَعْدُوا فِی السَّبْتِ وَ أَخَذْنٰا مِنْهُمْ مِیثٰاقاً غَلِیظاً«۱۵۴»🌸 ما کوه طور را به خاطر پیمان گرفتن از آنان (بنی اسرائیل) بالای سرشان قرار دادیم و به ایشان گفتیم: سجده کنان از آن در وارد شوید و به آنان گفتیم: در روز شنبه (تعطیل، به احکام خدا) تعدّی نکنید و از آنان پیمانی محکم گرفتیم.  در تفسير نور نكات زير درج شده است:🔰🔰🔰 👌نکته ها:  مشابه این آیه، در سوره بقره آیات ۶۳ و۹۳ ونیز اعراف آیه ی ۱۷۱ آمده است.  منظور از پیمان خدا با بنی اسرائیل، همان است که در آیات ۴۰ و ۸۴ سوره ی بقره و آیه ی ۱۲ مائده آمده است.  مکان‌های مقدّس، آداب ویژه ای دارد: «ادْخُلُوا الْبٰابَ سُجَّداً» نسبت به کوه طور، در قرآن آمده است: «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ»  در مورد خانه‌های پیامبر: «لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ»  درباره ی مساجد: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»  درباره ی مسجد الحرام: «فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ»  درباره ی کعبه: «طَهِّرٰا بَیْتِیَ»  و آداب دیگری که نسبت به مساجد در کتب فقهی و منابع حدیثی آمده است.  ✨✨✨✨✨✨✨ https://goo.gl/KKzVfF ✨✨✨✨✨✨✨✨ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه پروردگارا؛ پرونده کردارمان را از حسنات آکنده ساز کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan
🌷🌷: 📖 ؟ 💢💢علم و توانایی مبنای انتصاب و مسئولان 💫قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ... (بقره، 247) 🗣قوم بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند: فرمانده ای برای ما مشخص کن تا به جنگ حاکم ستمگر برویم. 💫پیامبرشان گفت: خداوند، طالوت را به فرماندهی شما برگزید زیرا توان علمی و جسمی لازم برای این مسؤولیت را دارد. 📜 پيام ها: 🔺قدرت علمی و توانایی جسمی برای انجام مأموریت، دو شرط لازم برای است. 🔺داشتن توانایی علمی مهم تر از توانایی جسمی است. (ابتدا کلمه علم آمده سپس جسم) 🔺.اعلم بودن، در گزینش یک اولویت مهم است. 🔺رهبر و باید زیر دستان خود را توجیه کند و ابهامات را برطرف سازد. (چنانچه پیامبر بنی‌اسرائیل دلیل انتخاب طالوت به فرماندهی را به وضوح بیان کرد.) https://goo.gl/hbQM5W ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول برخي از پيام هاي سوره از . معاد جسمانی است و مردگان از قبر برمی خیزند. «إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ» . به هم ریختن نظام هستی، مقدّمه رستاخیز و رستاخیز، برای حساب و کتاب و جزای اعمال انسان هاست. عَلِمَتْ نَفْسٌ مٰا قَدَّمَتْ... -.در قیامت ظرفیّت انسان توسعه می‌یابد و همه کارهای گذشته را به یاد می‌آورد. «عَلِمَتْ نَفْسٌ مٰا قَدَّمَتْ» . در قیامت، انسان به کارهایی که می‌توانسته بکند و به تأخیر انداخته و انجام نداده پی می‌برد. عَلِمَتْ... مٰا قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ و شاید مراد از«اخّرت»کارهایی است که بازدهی آن پس از مرگ به ایشان می‌رسد. مانند تألیف کتاب یا بنای فساد. . انسان، موجودی غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب کار و قهر خدا در امان می‌پندارد. «یٰا أَیُّهَا الْإِنْسٰانُ مٰا غَرَّکَ بِرَبِّکَ» . آنکه در دنیا تو را آفرید، در آخرت نیز تو را خلق می‌کند، پس تکذیب چرا؟ «کَلاّٰ بَلْ تُکَذِّبُونَ بِالدِّینِ» .توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حیا و تقوای انسان می‌شود. «یَعْلَمُونَ مٰا تَفْعَلُونَ» 1.در تربیت و تبلیغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقایسه کنید. «إِنَّ الْأَبْرٰارَ لَفِی نَعِیمٍ - إِنَّ الْفُجّٰارَ لَفِی جَحِیمٍ» .مسائل قیامت را با عقل عادی نمی توان درک کرد، بلکه باید از طریق وحی بپذیریم. «مٰا أَدْرٰاکَ مٰا یَوْمُ الدِّینِ» .قیامت روز سلب مالکیّت و اختیار از همه انسان هاست. «یَوْمَ لاٰ تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً https://goo.gl/WXTzUy ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه اللَّهُمَّ أَحْيِنِي مَا أَحْيَيْتَنِي مَوْفُورا خدایا تا زنده ام زندگى همراه با عناياتى فراوان روزى ام كن "بخشی از دعای ماه رجب" @quranpuyan
📖 ؟ 💢💢اهلیت و صلاحیت مسئولان و 💫إِنَّ اللّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اْلاَماناتِ إِلی أَهْلِها ... (نساء، 58) خداوند فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانشان بدهید. 💠در روایات متعدد منظور از امانت، رهبری و جامعه معرفی شده است. 🔺ملاک عزل و نصب‌ها، باید اهلیت و صلاحیت افراد باشد. 🔺 کلید خوشبختی جامعه، بر سر کار بودن افراد لایق و رفتار عادلانه است و منشا نابسامانی‌ها، ریاست نااهلان است. 🌟امام علی علیه السلام میفرماید: هر کس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد، در حالی که بداند افراد لایق‌تر از او هستند، قطعاً به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است https://goo.gl/hbQM5W ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول آیات ۱۰-۱ سوره بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم به نام خداوند رحمتگر مهربان عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿١﴾ چهره در هم كشيد و روى گردانيد«1» أَنْ جَاءَهُ الأعْمَى ﴿٢﴾ كه آن مرد نابينا پيش او آمد«2» وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿٣﴾ و تو چه دانى شايد او به پاكى گرايد«3» أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿٤﴾ يا پند پذيرد و اندرز سودش دهد«4» أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿٥﴾ اما آن كس كه خود را بى نياز مى پندارد«5» فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿٦﴾ تو بدو مى پردازى«6» وَمَا عَلَیْکَ أَلا یَزَّکَّى ﴿٧﴾ با آنكه اگر پاك نگردد بر تو [مسؤوليتى] نيست«7» وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿٨﴾ و اما آن كس كه شتابان پيش تو آمد«8» وَهُوَ یَخْشَى ﴿٩﴾ در حالى كه [از خدا] مى ترسيد«9» فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿١٠﴾ تو از او به ديگران مى پردازى«10» ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول آیات ۱۰-۱ سوره نظر علامه طباطبايي در الميزان در تفسير آيات سوره عبس "عبس و تولي يعني چهره در هم کشيد و روي بگردانيد . ان جاءه الاعمي اين جمله علت عبوس شدن را بيان ميکند ، و لام تعليل در تقدير است و تقدير آن لان جاءه الاعمي است . و ما يدريک لعله يزکي او يذکر فتنفعه الذکري 👈اين آيه حال از فاعل فعل عبس و تولي است ، و کلمه تزکي به معناي در پي پاک شدن از راه عمل صالح است . که بعد از تذکر يعني پندپذيري و بيداري و پذيرفتن عقائد حقه دست ميدهد ، چون نفع ذکري همين است که آدمي را به تزکي دعوت ميکند ، يعني به ايمان و عمل صالح ميخواند . و حاصل معنا اين است که آن شخص چهره در هم کشيد ، و از آن شخص نابينا که نزدش آمده بود روي بگردانيد ، با اينکه او خبر نداشت آيا مرد نابينا مردي صالح بود ، و با اعمال صالح ناشي از ايمان خود را پاکيزه کرده بود يا نه ، شايد کرده بود ، و يا آمده تا با تذکر و اتعاظش به مواعظ رسول خدا )صلي الله عليه وآله وسلّم( بهرهمند شده ، در نتيجه به تطهير خود موفق گردد مراد از من استغني کسي است که خود را توانگر نشان دهد ، و ثروت خود را به رخ مردم بکشد . و لازمه اين عمل اين است که بخواهد از سايرين سر و گردني بلندتر باشد ، و رياست و عظمتي در چشم مردم داشته باشد ،و از پيروي حق عارش بيايد ، همچنان که در جاي ديگر فرمود : ان الانسان ليطغي ان راه استغني و کلمه تصدي به معناي متعرض شدن و روي آوردن به چيزي و اهتمام در امر آن است . در اين آيه و شش آيه بعدش اشاره مفصلي است به اينکه 👈👈ملاک در آن عبوس شدن و پشت کردن چه بوده ، که به خاطر آن مستوجب عتاب شده ، حاصل آن اين است که : تو خيلي به وضع مستکبران و اعراض کنندگان از پيروي حق ميپردازي ، و زياد به وضع آنها اعتناء ميکني ، در حالي که اگر او نخواهد خود را پاک کند بر تو تکليفي نيست ، و بر عکس از وضع آن کس که خود را پاک کرده و از خدا ميترسد بي اعتنايي ميکني فمن شاء ذکره - اين قسمت ، جمله اي معترضه است ، و ضمير به قرآن و يا آنچه که قرآن تذکر ميدهد بر ميگردد ، و معنايش اين است که : هر کس خواست ميتواند بياد قرآن و يا معارفي که قرآن تذکر ميدهد بوده باشد ، و قرآن اين را تذکر ميدهد که مردم بدانچه فطرت به سوي آن هدايت ميکند منتقل شوند ، و آن ، عقائد و اعمال حقهاي است که در لوح فطرت محفوظ است . و در اينکه تعبير فرمود به فمن شاء ذکره اشاره است به اينکه 👈👈در دعوت قرآن به تذکر ، هيچ اکراه و اجباري نيست ، و داعي اسلام که اين دعوت را ميکند براي اين نيست که نفعي عايد خودش شود ، تنها و تنها نفع آن عايد خود متذکر ميشود ، حال اختيار با خود او است http://yon.ir/Qpt3924 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✴️اصول و مباني حكومت اسلامي در قرآن ✅ و رای مصاحبه حجت الاسلام سروش محلاتی با روزنامه جمهوری اسلامی( ۱۳۹۲/۸/۲۸ ) ✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ 🔹بخش سوم 👈👈آیا همه آرا و اقوال پیامبر،وحی بود؟ *با توجه به این تحلیل، آیا می توان گفت که بخشی از دین ثابت و بخشی دیگر متغیّر است؟ ج: علّامه این تعبیر را نمی پسندد، ایشان ثابت و متغیر را در احکام قبول دارد، و مقسم آن را احکام می داند که گاه ثابت است و گاه متغیّر، ولی علّامه، اساسا آن چه را در قلمرو رأی پیامبر قرار دارد و مبتنی بر تصمیم گیری ایشان است، جزء دین نمی داند. در تعریف ایشان در دین، دین همان احکام ثابت است که مستند به وحی است، نه آن که مقام دارای صلاحیت برای جعل احکام حکومتی، با جعل آن ها، دائما به دین بیافزاید و قلمرو دین را افزایش دهد، علّامه این مطلب را قبول ندارد. ایشان در مقاله اسلام و نیاز های انسان معاصرفرموده اند: مقررات قابل تغییر که به حسب مصالح مختلف زمان ها و مکان ها اختلاف پیدا می کند و منوط به نظر پیامبر اسلام و جانشینان و منصوبین از طرف اوست، به حسب اصطلاح دین احکام و شرایع آسمانی محسوب نمی شود و دین نامیده نشده است. پس به نظر علّامه دین همان چارچوب ثابت احکام است جهت مطالعه قسمتهای قبلی ،کلیک کنید http://yon.ir/KiEAV ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه اللّهُمَّ اجْعَلْ غَدى وَ ما بَعْدَهُ اَفْضَلَ مِنْ ساعَتى وَ یَوْمى پروردگارا فرداى من و مابعد آنرا بهتر از این ساعت و امروزم قرارده " فرازی از دعای روز یکشنبه " @quranpuyan
📖 ؟ فرد مسلمان در قرآن کریم 🍃🌺سوره عنکبوت آیه ۸ بیان میکند: و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند ولى اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام میداديد باخبر خواهم كرد (۸) 🕊وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾ 🍃🌺سوره نساء ایه ۳۶ و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى دارد (۳۶) 🕊وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿۳۶﴾ 🍃🌺سوره اسراء آیه ۲۳ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (۲۳) 🕊وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﴿۲۳﴾ و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند (۲۴) 🕊وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﴿۲۴﴾ https://goo.gl/zfZiSg ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول آیات ۱۰-۱ سوره دو نظر عمده پيرامون آيات ابتدايي سوره عبس: نظر اول:فاعل عبس ،خود پيامبر است "مشهور در میان مفسران عامه و خاصه این است که: عده اى از سران قریش خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) بودند، و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوى اسلام بود، و امید داشت این سخنان در دل آنها مؤثر شود در این میان «عبداللّه بن ام مکتوم» که مرد نابینا و ظاهراً فقیرى بود وارد مجلس شد، و از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) تقاضا کرد آیاتى از قرآن را براى او بخواند ، و متوجه نبود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با چه کسانى مشغول صحبت است. او آن قدر کلام پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را قطع کرد که حضرت(صلى الله علیه وآله)ناراحت شد، و آثار ناخشنودى در چهره مبارکش نمایان گشت ، و لذا از «عبداللّه» روى برگرداند، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد. در این هنگام، آیات فوق نازل شد (و در این باره پیامبر (صلى الله علیه وآله) را مورد عتاب قرار داد) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بعد از این ماجرا «عبداللّه» را پیوسته گرامى مى داشت، و هنگامى که او را مى دید مى فرمود: «مرحبا به کسى که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد» نظریه دوم :فاعل عبس ،فردي غير از پيامبر است این آیات، درباره مردى از «بنى امیه» نازل شده که نزد پیامبر نشسته بود، در همان حال «عبداللّه بن ام مکتوم» وارد شد، هنگامى که چشمش به «عبداللّه» افتاد قیافه در هم کشید. خداوند در آیات فوق عمل او را نقل کرده، و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است، این شأن نزول در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است. ولى، به فرض که شأن نزول اول واقعیت داشته باشد، کارى که منافات با مقام عصمت داشته باشد در آن مشاهده نمى شود. 🔺 «اوّلاً» پیامبر(صلى الله علیه وآله) هدفى جز نفوذ در سران قریش، و گسترش دعوت اسلام از این طریق، و درهم شکستن مقاومت آنها، نداشت. 🔺«ثانیاً» چهره در هم کشیدن در برابر یک مرد نابینا مشکلى ایجاد نمى کند;هرچندکه او نیز رعایت آداب مجلس را نکرده بود; و در هنگام صحبت پیامبر صلی الله علیه واله نباید سخن اورا قطع کند و به جهت اهمیت دادن خداوند به محبت وملاطفت با مومنان مستضعف، همین مقدار بى اعتنائى را در برابر این مرد مؤمن براى پیامبرش نمى پسندد، و او را مورد عتاب قرار مى دهد، اینها همه از یک سو. از سوى دیگر، اگر به این آیات، از زاویه حقانیت و عظمت پیامبر (صلى الله علیه وآله)نگاه کنیم، در سر حد یک معجزه است; چرا که رهبر بزرگ اسلام در کتاب آسمانى خود آن چنان مسئولیت براى خود ذکر مى کند که حتى کوچکترین ترک اولى، یعنى بى اعتنائى مختصرى نسبت به یک مرد نابیناى حق طلب، را مورد عتاب خداوند مى بیندو این دلیل زنده ای بر اینست که این کتاب آسمانى از سوى خدا است و او پیامبر صادق است، 🔻در پایان، این سخن را بار دیگر تکرار مى کنیم: مشهور در میان مفسران گر چه شأن نزول اول است، ولى باید اعتراف کرد که: در خود آیه چیزى که صریحاً دلیل بر این معنى باشد که منظور پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، وجود ندارد و شأن نزول دوم از جهاتى ترجیح دارد" 💢💢 نقل از http://yon.ir/Qpt3924 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو هفده تفسیر سوره قسمت دوم از جلد پنجم کتاب قرآن حال توضیح مطلب. تعبیر قرآن در اینجا تعبیر خاصی است: «حم. `تَنْزِیلُ اَلْكِتابِ مِنَ اَللّهِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَكِیمِ » ترجمه اش این است: (حال «حم» هر چه معنایش باشد) ح، م (دو حرف از حروف الفبا) ، فرود آمدن قرآن، فرودآمدن این كتاب از ناحیه ی اللّهِ غالب قاهر حكیم؛ یا: فرود آمدن كتاب است از ناحیه ی خدا، اللّهِ عزیز حكیم. این جمله به حسب ظاهر یك جمله ی تمام نیست. فرود آمدن كتاب است. چی فرود آمدن كتاب است؟ بعضی مفسرین به خیال خودشان برای اینكه توجیهی از این جور آیات كرده باشند این طور می گویند كه كلمه ی «تنزیل» با اینكه مصدر است، به معنی اسم مفعول است؛ تنزیل در اینجا یعنی منزَّل. آنوقت تازه این جور می شود: «منزَّلُ الكتاب من اللّه العزیز الحكیم» . می گویند این اضافه ی صفت به موصوف است و شایع است كه گاهی صفت به موصوف اضافه می شود. تقریرش این می شود: «الكتاب المنزَّل من اللّه العزیز الحكیم» باز یك چیز دیگر را باید در تقدیر بگیریم، بگوییم: این است كتاب نازل شده از ناحیه ی خدای عزیز حكیم. مطلب چند پیچ می خورد. تنزیل كه مصدر است و معنایش فرود آوردن است، می گویند كه این مصدر به معنی اسم مفعول است. تازه اسم مفعول كه می شود، «منزّل الكتاب» می شود، می گویند اضافه ی صفت به موصوف است، یعنی الكتاب المنزّل، تازه «الكتاب المنزّل» هم كه تعبیر می كنیم باز یك چیزی را باید در تقدیر بگیریم و این جور بگوییم: این، كتابِ فرود آمده از ناحیه ی خدای عزیز حكیم است. حال چرا؟ این همه تقدیر و توجیه برای چه؟ ! این برای این است كه ما كلام خدا یعنی سخن گفتن خدا با پیغمبر را از نوع سخن گفتن یك انسان با انسان فرض می كنیم. این معنی ندارد كه خدا وقتی می خواهد قرآن را نازل كند به پیغمبر این جور بگوید: این است كتابِ فرود آمده؛ نه، قرآن بر قلب مبارك پیامبر اكرم فرود می آید. اول كه [می گوید «حم» ] این به منزله ی زنگ اِخبار است به قلب پیامبر اكرم، مثل یك نوع حالت هشدار و بیدارباش و آگاه كن كه: متوجه باش. تشبیه كردیم به كسی كه پشت دستگاه تلگراف نشسته؛ در حالی كه به خود مشغول است و توجهی [به اطراف ] ندارد، یكمرتبه می بیند دستگاه از آن پشت صدا كرد، یك الفبایی را گفت، او تازه متوجه می شود كه باید خبر بگیرد. اول كه می گوید «حم» این دو حرف، حالت اِخبار و اعلام است به پیغمبر اكرم و هشدار دادن به قلب پیغمبر و متمركز كردن [او] برای گرفتن وحی؛ و گفتیم این حرفی كه اخیراً آن مرد مصری در حسابهای خودش به آن رسیده بسیار حرف بجایی است كه در اول هر سوره ای آن حروفی تكرار شده است كه به نسبت از هر حرف دیگری در آن سوره بیشتر آمده ولو با كسرها و اعشاریهای خیلی زیاد؛ یعنی مثلاً سوره ی «یس» واقعاً به نسبت اگر حساب كنیم سوره ی «ی» و «س» است، یعنی سوره ای است كه در آن «ی» و «س» بیشتر آمده منتها با یك حساب ریاضی و دقیقی كه عقل بشر قادر نیست آن را حساب كند. امروز هم تا این ماشینها پیدا نشده بود كسی نمی توانست به این حساب برسد، یعنی اینقدر حسابش دقیق و ریاضی و كسورش زیاد است! حال چه رابطه هایی میان حروف و معانی هست مطلب دیگری است. این یك واقعیتی است كه میان حروف و معانی یك رابطه ای در واقع وجود دارد. این مطلب اگرچه به مرحله ی قطعی و علمی نرسیده ولی به صورت یك فرضیه موجود است. اول كه می گوید «حم» این «حم» پیغمبر را متوجه می كند به اینكه آغاز وحی است و وحی دارد آغاز می شود و هم توجه می دهد كه سوره هم سوره ی «ح» و «م» است. «تَنْزیلُ الْكِتابِ مِنَ اللّهِ الْعَزیزِ الْحَكیمِ» . این دیگر تقدیر نمی خواهد كه تنزیلْ [به معنی ] منزَّل است، منزَّل اضافه شده به كتاب، الكتاب المنزّل با هُوَ در تقدیر؛ اینها معنی ندارد. در حالی كه وحی دارد فرود می آید، خودش دارد خودش را بیان می كند: فرود آمدن وحی است، فرود آمدن كتاب است. این خودش مبتدای خودش است و خودش خبر خودش. نظیر این است كه شما از جلوی یك مسجد می گذرید می بینید آنجا نوشته «مسجد نور» . این معنی ندارد كه بگوییم در اینجا یك چیزی در تقدیر است: این مسجد نور است. «این» اش خود همان هیكل مسجد است كه آنجاست. دیگر لازم نیست كسی بیاید بگوید كه «این مسجد نور است» . «این» را در جایی باید گفت كه باید با حرف «این» آن را نشان داد. اما آن جایی كه «مسجد نور» را در كنار خود مسجد نوشته اند وجود عینی مسجد خودش جانشین وجود لفظی است. وجود لفظی در جایی لازم است كه وجود عینی مخفی و پنهان است، اما آنجا كه خود وجود عینی در آنجاست [نیازی به وجود لفظی نیست، ] مثل آن كارمند اداری كه در محل كار خود اسم خودش را نوشته، فرض كنید كه «احمد حسینی» . [نباید گفت كه او] باید بنویسد: «این شخص احمد حسینی است» . [وجود عینی او حكایت ] می كند از وجود لفظی. t.me/quranpuyan
امشب شب شهادت صادق آل‌ پیامبراست شبی که خورشید مدینه ی دانش چهره فروزان اهل بیت ووارث علوم رسالت درظلمتکده دوران منصوربه خون دل نشست شهادت امام صادق(ع)برشما تسلیت باد
جهان ز نور تو ناچیز شد چه چیزی تو طلسم دلبریی یا تو گنج جانانی زهی قلم که تو را نقش کرد در صورت که نامه همه را نانبشته می خوانی سلام صبحتان بخیر عاقبتتان نیک @quranpuyan
📖 ؟ فرد مسلمان 💢♻️💢قول سه باره خدا در قران براي جبران مال انفاق شده ایه ۳۹ سوره سبا قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ⚜بگو: «پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد وسعت مى بخشد، و براى هر كس بخواهد تنگ (و محدود) مىسازد؛ و هر چيزى را (در راه او) انفاق كنيد، عوض آن را مى دهد (و جاى آن را پر مىكند)؛ و او بهترين روزى دهندگان است!» (39) ♻️انفاق از معدود دستوراتی است که بسیار در قران تکرار شده است. در اینجا هم می گوید خدا روزی را برای هربنده اش که بخواهد وسعت میدهد یا تنگ میگیرد. (البته برخی معتقدند این جمله هم برای مقایسه بین دو بنده است وهم مقایسه بین دو مقطع زمانی متفاوت یک بنده که زمانی رزق وسیع دارد وزمانی دیگر درمضیقه است.) ♻️وهرچیزی به هرمقداری انفاق کنید خدا جایگزین انرا به شما می دهد (ویا عوضش را می هد انهم کریمانه )که بهترین روزی دهنده خداست. 🌸🍃پس در انفاق ،تردید نکنید که معامله ای سوددار است. https://goo.gl/vfBYo7 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول آیات ۱۰-۱ سوره ❓پرسش از سوره عبس: آيه "و مايدريك لعله يزكي" در سوره عبس آيا اميد به و را تقويت ميكند؟ يا اينكه برعكس، اميد به تزكيه وي را منتفي ميكند.و از اميد بستن به تزكيه چنين فردي،باز می دارد؟ 👌اين سئوال از اينرو مهم است كه يكي از مفسران،باين معنا گرفته كه اي پيامبر تو ازكجا ميداني كه اين فرد( فاعل عبس )تزكيه ميشود كه به او مي پردازي؟اميدي به تزكيه وي نيست 💢پاسخ :خانم هاديان زاده 👈نظر اول قوی تر است به دلایل زیر: ما: حرف استفهام برای طلب ماهیت اشیاء و شناخت حقیقی بکار می رود هنگاميكه حرف ما براي استفهام مي ايد بدين معناست كه راه اگاهي از حقيقت آن براي مخاطب بسته است. یدریک: فعل مضارع دومفعولی+ فاعل هو + "ک" مفعول اول جمله لعله یزکی: مفعول دوم لعل: از الفاظ ترجّی(امیدواری) به معنی امید و رجاء هرگاه امیدِ دست یابی به امری محبوب (یزّکّی) وجود داشته باشد آن را ترجّی گویند (هرگاه متکلم بخواهد مورد آرزو را در صورتی دست یافتنی بیان کند از لعل استفاده میکند) ضمیر ه: اسم لعل و به الاعمی برمیگردد یزکی: فعل و فاعل هو (به ضمیر ه لعله برمیگردد) اسناد مکرر است (برگشت ضمیر دوم) و برای تاکید می باشد. http://yon.ir/Qpt3924 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
تحقیق_موضوعی در قرآن 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 منظور از آیات محکم و متشابه در قرآن چیست؟ بخش اول پاسخ از علامه طباطبايي "مطابق آيه 7 سوره آل عمران  🌸«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»🌸 (ترجمه: خدا كسي است كه بر تو كتاب را نازل كرد در حاليكه برخي از آن آيات محكم ميباشند كه آنها مادر- مرجع و اساس مسلم- كتابند و برخي آيات متشابه هستند اما كسانيكه در دلهاشان ميل بكجروي و انحراف از استقامت است از متشابه كتاب پيروي ميكنند براي فتنه و فريب دادن مردم و براي اينكه تأويلش را ميخواهند و حال آنكه تأويل آن را جز خداي نميداند و آنان كه در علم خود ثابت قدمند- در مورد آيات متشابه- ميگويند بآن ايمان داريم ☘☘☘☘ 👈اولا محكم آيه ايست كه در مدلول خود محكم و استوار باشد و معني مراد آن بغير مراد اشتباه نيفتد و متشابه بر خلاف آنست. 👈و ثانيا وظيفه ايماني هر مؤمني كه در ايمان خود رسوخ دارد اينست كه بآيات محكمه ايمان بياورد و عمل كند و  بآيات متشابهه ايمان آورد ولي از عمل بآنها توقف و خود داري نمايد"👌👌 آيات محكمه بامهات مطالب كتاب مشتملند و مطالب بقيه آيات بر آنها متفرع و مترتب ميباشند. و لازم بيّن اين مطلب آنست كه آيات متشابهه از جهت مدلول و مراد بآيات محكمه برگردند. يعني براي استيضاح معني آيات متشابهه آنها را بسوي محكمات رد كنند 👉👉 و بنابراين در قرآن مجيد آيه‌اي كه هيچگونه دسترسي بمراد واقعيش نباشد نداريم 👍👍و آيات قرآني يا بلاواسطه محكمند مانند خود محكمات و يا با واسطه محكمند مانند متشابهات 👈👈اما نظر مفسرين سابق كه مورد تاييد علامه نبوده است: "آنچه عملا پيش مفسرين از صدر اول تا كنون دائر و مورد اعتماد است اينست كه  آيات متشابهه آياتي هستند كه ظاهرشان مراد نيست و مراد واقعي آنها را كه تأويل آنها است جز خداي نداند و بشر را راهي بآن نيست😡، باينگونه آيات بايد ايمان آورد ولي از پيروي و عمل بآنها توقف و خودداري نمود. اين قول با اينكه عملا ميان اكثر مفسرين دائر و مورد اعتماد است از چند جهت بمتن آيه كريمه «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ الخ» و باسلوب دلالت ساير آيات قرآني انطباق ندارد http://yon.ir/Qp1595 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لى دینى فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْرى خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است. دعای روز سه شنبه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت @quranpuyan