پیام «آیه ی 87 و 88»سوره یونس
🌿منطقهى مسكونى افراد مؤمن بايد از كفّار جدا باشد، تا زمينهساز عزّت، قدرت و استقلال گروه با ايمان گردد. «تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً»
🌿 معمارى و شهرسازى اسلامى بايد با اهداف مكتبى سازگار باشد و جهت قبله فراموش نشود. «وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً»
🌿 نماز در رأس برنامه همهى پيامبران وزمينه رهايى بوده است. «أَقِيمُوا الصَّلاةَ»
🌿مال ودارايى، نشانهى محبوبيّت نزد خدا نيست. آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً ...
🌿در دعاها، دعاى سياسى و نفرين بر دشمنان را فراموش نكنيم. رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ ...
1🌿 سنگدلان تا اجبار وقهر الهى را نبينند، حقّ را باور نمىكنند. «فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ۚ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۖ وَمَكْرُ أُولَٰئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴿۱۰﴾
🔸 هر که طالب عزت است (بداند که همانا در ملک وجود) تمام عزت خاص خدا (و خداپرستان) است. کلمه نیکو (ی توحید و روح پاک آسمانی) به سوی خدا بالا رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد. و بر آنان که به مکر و تزویر اعمال بد کنند عذاب سخت خواهد بود و فکر و مکرشان به کلی نابود خواهد شد.
💭 سوره: فاطر
⚜سبک زندگی قرآنی :
🍂 آماده و مشتاق شهادت باشید. 🍂
🔶وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
(آل عمران/۱۶۹)
⚡️ترجمه :
و هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانند؛ بلكه آنها زندگانى هستند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
🔴 شهادت، باختن و از دست دادن نيست؛ بلكه يافتن و به دست آوردن است.
✅در روايت آمده است: بالاتر از هر نيكى، نيكوترى هست، مگر شهادت كه هرگاه شخصى شهيد شود، بالاتر از آن خيرى متصوّر نيست.
🍁در روز قيامت، شهيد مقام شفاعت دارد.
☘و از همین روست که در زیارت امام زمان علیه السلام نیز برای توفیق شهادت در رکاب آنحضرت دعا می کنیم (وَالمُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم نادر طالبزاده:
«به آقای رئیسی گفتم میدونی چرا رئیسی هستی؟!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دولتمردان دولت کریمه،
قبل از ظهور انتخاب میشوند!
#کلیپ | #استاد_شجاعی
#یک_عکس_و_یک_دنیا_حرف
📸 بعضی عکس ها با آدم حرف میزنند.
عمليات بیت المقدس ۲ بود ؛ اسفند ۱۳۶۶ ارتفاعات ماووت.بچه ها از صبح درگیر جنگ بودند که بتوانند پیکر دوستان شهیدشان را که بین خودشان و عراقیها مانده بود، به عقب برگردانند. در لحظهای که یکی از بچهها با دیدن دوست شهیدش او را بوسید، بهزاد پروین از این لحظه عکس گرفت.
#وداع_آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور پرشکوه زنان شهر کارگیل هند در مراسم یادبود شهادت آیت الله رئیسی
#رئیسی_عزیز
کارگیل یکی از شهرهای شیعه نشین کشمیر هند هست
هدایت شده از در محضر قرآن کریم و حضرات معصومین علیهمالسلام
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ
شمارهٔ ۲۱۴
سلام
ألف— وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَی ٱلْمَدینَةِ یَسْعیٰ ( قَصَص ۲۰ )
ب— وَ جاءَ مِنْ أَقْصَی ٱلْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعیٰ ( یٰس ۲۰ )
اگر به ترجمه تکیه کنیم ( که اصلاً کار صحیحی نیست ) حدوداً ترجمهٔ هر دو آیه اینگونه میشود ( یک مردی از نقطهٔ دورِ شهر دوان دوان آمد. )
سؤال اینجاست که در آیهٔ ( ألف ) کلمهٔ ( رَجُلٌ ) مقدم و عبارت ( مِنْ أَقْصَی ٱلْمَدینَةِ ) مؤخّر آمده و در آیهٔ ( ب ) بر عکس. چرا؟
مقدمه:
أوّلاً: کلمهٔ ( یَسْعیٰ ) از ریشهٔ ( سَعْي ) و بمعنای ( دویدن ) است. وقتی میگوییم ( دوان دوان آمد ) معلوم است که موضوع مهمی در پیش است.
ثانیاً: دلالت لفظ بر معنا گاهی ( قطعي ) است یعنی از یک کلام فقط یک برداشت میتوان داشت و بس.
و گاهی ( إحتمالی ) است یعنی برداشت یک مفهوم از یک کلام محتمل است همانطور که برداشت دیگر هم ممکن است و این همان پدیدهای است که از آن گاهی به ( توسّع معنا ) یاد میشود.
عائشه بنت الشّاطئ کتابی دارد بنام ( چند معنایی در قرآن کریم ) مطالعه این کتاب مورد توصیه است.
با این مقدمه به آیات مطرح شده توجّه کنیم:
در آیهٔ ( ألف ) اولاً موضوع مهمي در پیش است و آن نجات جان جناب کلیم است .( سَلامُ ٱللهِ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ نَبِیِّنا وَ آلِهِ ) لذا فرموده ( یَسْعیٰ ) ثانیاً دو معنا برداشت میشود:
۱— اینکه آن شخص از نقطهٔ دوری از شهر آمده است. یعنی ( مِنْ أَقْصَی ٱلْمَدینَةِ ) گویای آمدن سریعِ آن شخص از یک نقطهٔ دور و طیّ مسیری بعید باشد.
۲— اینکه آن شخص از سکّانِ نقطهٔ دورِ شهر بوده ولی مسیر دوری نپیموده است. از اتّفاق در همان حوالی بوده. یعنی عبارت ( مِنْ أَقْصَی ٱلْمَدینَةِ ) که شبه جمله است در واقع صفت باشد برای ( رَجُلٌ ) که در قواعد دستور زبان آمده: جملات بعد از إسمهای نکره در حکم صفت هستند و شبه جمله هم حکم جمله دارد.
برای تقریب معنا به ذهن دو مثال میزنم:
( أحمد از تهران مهمان ما است ) دو برداشت دارد:
۱— أحمد از تهران به کاشان آمده است.
۲— أحمد اهل تهران است ولی چند روزی در کاشان بوده که امروز هم مهمان ما است.
( به دانشجویان تهران وام میدهند ) دو گونه برداشت میشود:
۱— دانشجویانی که اهل تهران هستند اگر چه در شهرهای دیگر تحصیل میکنند.
۲— دانشجویانی که در تهران تحصیل میکنند اگرچه اهل شهرهای دیگر باشند.
موضوع مهم در آیهٔ ( ألف ) بقول علماء محترمین ( إِسْرار و تَحذیر ) است. یعنی مخفیانه به اطلاع جناب کلیم ( عَلَیْهِ وَ عَلیٰ نَبِیِّنا وَ آلِهِ ٱلسَّلامُ ) برساند و او را
از کشته شدن بر حذر دارد.
در اینکه این شخص چه کسی بوده، اختلاف نظر است. بعضی گویند ( سَمْعان ) نام داشته و در بعض تفاسیر به ( شَمْعُون ) معرفی شده و بعض مفسّرین محترمین او را همان مؤمن آل فرعون میدانند یعنی ( حِزْقیل ).
آیهٔ ( ب ) نیز حاوی موضوع مهمی است به دلیل اینکه فرمود ( یَسْعیٰ )
( جاءَ = آمدن ) در آیهٔ ( ب ) مهمتر است. چون جناب حبیب نجّار برای تبلیغ توحید و تأیید آن پیامبران بزرگوار آمد. تمام أهل آن آبادی ( انطاکیه ) مخالف پیامبران بودند:
قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ
کفّار در خطاب به آن سه پیامبر بزرگوار گفتند اگر از تبلیغ دست بر ندارید شما را حتماً حتماً حتماً رَجْم خواهیم کرد. ( یٰس ۱۸ )
که ( رَجْم ) در این آیهٔ شریفه در معنای ( قَتْل ) است و نه ( سنگسار )
علنی کردنِ ایمان، جناب حبیب نجّار را در معرض خطر جانی قرار داد و باعث شهادت او شد.
لذا برداشت از این آیهٔ شریفه ( قطعی ) است نه ( إحتمالی ) یعنی او یقیناً در یک نقطهٔ دور بوده که دوان دوان خود را رسانده و ایمان خود را آشکار کرده و او را به شهادت رساندند و به بهشت وارد شد.
ألبته بهشت برزخی مراد است:
قیلَ ٱدْخُلِ ٱلْجَنَّةَ ( یٰس ۲۶ )
إلتماس دعاء
شانزدهم ذُو ٱلْقَعْدة ٱلْحَرام ۱۴۴۵
ألحقیر: مُحَمّد بن ٱلمرحوم عَليٍ ٱلْقَمْصَريّ
منتظر قدوم مبارک وابستگان گرامی و همه فعالان قرآنی هستیم. لطفا فرزندان قرآنی تان را بهمراه بیاورید.
یکشنبه ها بعداز نماز مغرب و عشاء
پارک وسایل نقلیه در حیاط آستان مقدس هماهنگ گردیده است.
کانون وابستگان سپاه گیلان
https://eitaa.com/joinchat/1914044481C67d2d0a905
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحیمِ
شمارهٔ ۲۱۵
سلام
ألف— شوریٰ ۴۱:
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذٰلِکَ لَمِنْ عَزْمِ ٱلْأُمُورِ
و حتماً آن کس که صبر پیشه کند و ببخشاید بدرستیکه این کار حتماً از أمورِ مهمّ است.
ب— لُقمان ۱۷:
... وَ ٱصْبِرْ عَلیٰ ما أَصابَکَ إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ ٱلْأُمُورِ
و بر آنچه بر تو مصیبت میرسد صبر داشته باش. بدرستیکه این کار از أمورِ مهمّ است.
( عَزْم ٱلْأُمُورِ ) کاری را گویند که همّت بلند و تصمیم محکم و جَزم کردنِ عَزْم میطلبد.
همه میگویند و همه میدانند که صبر به سه مدل ظهور پیدا میکند:
۱— صبر بر عبادت
که بعض افراد در مثلاً روزه داری کم طاقت هستند یا بر بعض افراد، خارج کردن أموال شرعیه مثل خُمس، سخت است که در هر صورت مداومت بر عبادات فریضه و یا مستحبّ، صبر میطلبد.
۲— صبر بر مصیبت
بعض مصائب طاقت بعض افراد را کم میکند. همهٔ مردم را طاقت به یک میزان داده نشده است. بعضی بر خوف و بعضی بر جوع و بعضی بر نقصان در أموال و أنفس، کم طاقت میشوند که تمام این موارد أسباب إمتحان است.
۳— صبر بر معصیت
ممکن است کسی در أثر پیروی از هوای نفس در مقابل گناه طاقت نداشته باشد و مرتکب بعض گناهان شود. وقتی میگوییم ( گناه ) مراد فقط گناهانی از قبیل سرقت و زنا نیست. گاهی غیبت و دروغ در جامعه و مخصوصاً جوامع کوچک رواج می یابد. باید از خداوند متعال صبر و طاقت طلب کنیم که مرتکب معاصي نشویم.
امّا مقایسهٔ آیات فوق الذّکر.
سؤال اینجاست که در آیهٔ ( ألف ) حرف ( لَ ) بر کلمهٔ ( لَمَنْ ) و حرف ( لَ ) بر کلمهٔ ( لَمِنْ ) آمده که این ( لَ ) در آیهٔ ( ب ) نیامده است. چرا؟
حرف ( لَ ) را وقتی در ابتداء کلام آورده میشود ( لام إبتدائیه ) گویند و باعث تأکید میشود:
لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلیٰ أَبینا مِنّا
لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً في صُدُورِهِمْ
وقتی کلمهٔ ( إِنَّ ) که حرف تأکید است بر کلام وارد میشود بجهت پرهیز از إجتماع دو حرف تأکید در اول جمله، این ( لَ ) به وسط جمله منتقل میشود که إصطلاحاً آن را ( مُزَحْلَقه ) گویند:
إِنَّ اللهَ بِعِبادِهِ لَخَبیرٌ بَصیرٌ
وَ إِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظیمٍ
حال تصور کنیم که یک موضوعی است که بینهایت مهم است که تمام این کلماتِ تأکیدی وارد شده است و آن موضوع ( صَبر ) است.
آن مصیبت و یا مشکل و یا ضرری که از دیگران میرسد چه بسا بسیار دشوار و غیر قابل تحمل باشد مثل از دست دادن عزیزان در أثر جنگ و یا ضررهای سنگین اقتصادی که شخص دیگری باعث ورشکستگی میشود. لذا ( صَبْر ) در اینگونه موارد چون دشوارتر است لذا با تأکیدات بیشتری همراه شده.
لَظُلْمُ ذَوي ٱلْقُرْبیٰ أَشَدُّ مَضاضَةً
عَلَی ٱلنَّفْسِ مِنْ وَقْعِ ٱلْحُسامِ ٱلْمُهَنَّدِ
حتماً ظلمی که از نزدیکان میرسد بسیار دشوارتر است از فرود شمشیر تیز هندی.
امّا آیهٔ ( ب ) حکایت دارد از بلایا و مصائب طبیعی مثل مرگ عزیزان یا سیل و زلزله و هر گونه بلائی که از طرف مردم نیست. این مصیبت قابل تحمّل تر است. لذا آن دو حرف ( لَ ) وارد نشده تا کلام با تأکید کمتر همراه شده باشد.
این مفهوم از کجا استنباط میشود؟
از آنجا که در آیهٔ ( ألف ) ضمن توصیه به صبر سخن از ( بخشش ) آورده. ( غَفَرَ ) یعنی ببخشاید. چه کس را؟ آن کس را که باعث ظلم و مصیبت شده است. ولی در آیهٔ ( ب ) میفرماید ( أَصابَکَ ) یعنی مصیبتی که بر تو پیش آید.
إلتماس