هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
💥جشنواره پاییزه🍂 💥
استقبال بینظیر شما از طرح تخفیفی سه روزه☺️☺️
میدونیددر جریان هستین
بازم جهت یاد آوری بگم
فقط تا امشب با قیمت های عاااالی میتونید خریدتون رو ثبت کنید✅
وعده ما فقط تا امشب ساعت ۲۲ 🎁🎈
با خرید ۶تا عسل 🍯 شما یه عسل رایگان هدیه 🎁 میدیم رفقا🥰
تازه ارسالش هم رایگانه😃
محصولات شفا سید
🌸
ثبت سفارش و راهنمایی
🆔@seyyedmirzadeh
📱09017529110
https://eitaa.com/joinchat/1587740715Cb206589bc5
هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
‼️از تنبلی تخمدان تا یائسگی زودرس😱
خیلی ها پرسیدید ازم که اگه این تنبلی
تخمــــــــدان باعث بشه یائسگی زود رس
بگیرم و دچار پوکی استخوان و فشــــــــار
خون و دیابت بشم چیکار کنم؟😭
📌اول از همه اگه هنوز عضو کانال نشدی
حتما عضو شو تا گممون نکنی☺️👇
https://eitaa.com/joinchat/3054961172Cfff8a0d7ba
👩🏻⚕️ حالا بیا تا راهینماییت کنم😊👇
🧾فرم ویزیت 🧾فرم ویزیت
🧾فرم ویزیت 🧾فرم ویزیت
جهت رزرو تایم ویزیت <عدد 1> را به شماره تماس زیر بفرستید👇
📞09366568753
#حسرت
#پارت573
بعد از اتمام آسوده بانو بدون آنکه اسلیم را ببیند با چشمانی اشکی از دوری دخترش بیرون رفت. همه خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم تا سوار ماشینها شویم نویان با اخم و تخم و تشر فهماند که سوار شوم با دیدن
اشکین پشت فرمان قلبم ایستاد به سرعت سرم را به طرف پنجره برگرداندم ماشین حرکت کرد تا خود خانه آسوده بانو اشک ریخت با پوزخندی نظاره گرش بودم برایش متاسفم بود واقعا نمیدانستم او چگونه مادری است؟ اصلا مهر و محبت مادرانه در خود دارد به خانه رسیدیم همه به اتاقهایشان رفتند و نویان با آسوده بانو هم باهم به اتاق شان رفت با عجله به اتاقم رفتم و خودم را به تخت نیان رساندم خالی بود.
به عجله از اتاق خارج شدم و به طرف اتاق نویان و آسوده بانو .رفتم محکم در زدم و طولی نکشید که نویان با سر وضعی شلخته آمد. کتش را در آورده بود و پیراهنش از شلوارش بیرون بود و تمام دکمه هایش باز معلوم بود داشت
لباسهایش را عوض میکرد با خشم گفتم
نیان کجاست؟ ها؟ بهت میگم نیان کجاست؟
جیغ میکشیدم نویان با اعصبانیت بازویم را گرفت و به اتاق خودمان برد با اعصبانیت به من پرید
چته مگه نمیبینی همه خسته اند چرا جیغ و داد راه میندازی نصف شبی
جیغ زدم
چه انتظاری داری وقتی نصف شبی بچم داخل جاش نیست وقتی معلوم نیست کجاست؟ کجا بردی بچم رو یالا برو
واسم بیارش
نویان به عقب هل ام داد که به روی تخت افتادم با خشم دستش را به طرفم دراز کرد و گفت
چته هار شدی صدات انداختی رو سرت امشب به اندازه کافی اعصابم رو خورد کردی صدات رو ببر مردم میخوان
استراحت کنند.
با گریه گفتم
هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
میخام یه کانال بهتون معرفی کنم که دیگه دغدغه پوستی نداشته باشید 🧏🏼♀💆♀
ماهگل جون دستاش معجزه میکنه و پوستتونو مثه آینه میکنه 😍
حتما برو کانالش و خودت نمونه کاراشو ببین 👌😌
کانال ایتاشون :
https://eitaa.com/joinchat/2185298793Cce42aa023a
هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
‼️از تنبلی تخمدان تا یائسگی زودرس😱
خیلی ها پرسیدید ازم که اگه این تنبلی
تخمــــــــدان باعث بشه یائسگی زود رس
بگیرم و دچار پوکی استخوان و فشــــــــار
خون و دیابت بشم چیکار کنم؟😭
📌اول از همه اگه هنوز عضو کانال نشدی
حتما عضو شو تا گممون نکنی☺️👇
https://eitaa.com/joinchat/3054961172Cfff8a0d7ba
👩🏻⚕️ حالا بیا تا راهینماییت کنم😊👇
🧾فرم ویزیت 🧾فرم ویزیت
🧾فرم ویزیت 🧾فرم ویزیت
جهت رزرو تایم ویزیت <عدد 1> را به شماره تماس زیر بفرستید👇
📞09366568753
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام: تندى زبانت را در برابر كسى كه به تو سخن آموخته است، قرار مده و سخنورىات را عليه كسى كه به تو راه نیکوسخنگفتن آموخت، به کار مگیر.
📚 حکمت ۴۱۱ نهجالبلاغه
امروز سه شنبه
۸ آبان ماه
۲۵ ربیع الثانی ۱۴۴۶
۲۹ اکتبر ۲۰۲۴
هدایت شده از تبلیغات همشهری
دوستان زیادی تقاضا کردن ک لینک اصلی. دکتر خیراندیش (کانال اصلی پزشکی) رو مجددا بزارم
اینم اخرین بار به احترام کاربرای عزیز
عضو بشید تا پر نشده ظرفیت محدوده
همراه با مشاوره رایگان👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3133997058C2fd8777673
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمان سریع سفیدی مو توسط شرکت فناور درمان🇮🇷
تنها با یک دوره مصرف متوجه بازگشت موهایتان به رنگ اصلی خواهید شد. 😍🤩
بـیـش از ۳۰هـــزار خـانم و آقـا
از این روش معجزه_آسا نتیجـه گرفتن 🪄
روی لینک زیر کلیک کنید 😃👇
https://www.20landing.com/141/1640
https://www.20landing.com/141/1640
با تخفیف ۵۰ درصد به مدت محدود 🤑
#حسرت
#پارت574
به جهنم بهم بگو بچم کجاست؟
نیان مادری با این سر وضع نمیخواد مادری نمی خواد که روی حرف پدرش حرف بزنه و قلدری کنه خط و نشون بکشه.
وحشت زده نگاهش کردم نویان تمام حرفهایش را با حرص ادا میکرد میخواستم آن لحظه بمیرم. یعنی چه؟ وحشت زده از روی تخت بلند شدم نویان خواست برود که با عجله خودم را به او رساندم و جلویش رفتم و به روی زمین نشستم و با التماس و گریه :گفتم
نویان خواهش میکنم اصلا من غلط کردم اشتباه کردم تو ببخش اصلا هرچی تو بگی هرچی تو بخوای من همون میشم تو ببخش من غلط کردم.
نویان با تکبر گفت
دیگه نمیخوام با این سر وضع هیچ جا ببینمت اون لباسای شهری رو هم فراموش میکنی. فقط میتونی داخل خلوت از این لباس بپوشی.
درمانده نگاهش کردم و گفتم
چشم چشم هر چی تو بگی فقط بگو نیان کجاست؟ خودم میرم واسش
نویان از من فاصله گرفت و در حالی که از اتاق خارج می شد گفت
_فردا میگم بیارنش
از ته دل نه بلندی .گفتم خیلی بی وجدان بود .خیلی جای من .نبود حالم را درک نمی .کرد فقط خراب ترش می
کرد.
* یک سال و شش ماه بعد *
نیان نیان بیا اینجا بهت میگم نیان بابا داره میرهها الان تو رو نمیبره