محمدرضا کائینی
🖋فراانتخابات/۱
یکی از ملاکهای آشکار در شناخت حقیقت، پیجویی از نقطهای است که هدف توپخانه دشمنان شناخته قرار میگیرد، یا بدخواهان با تمامی توش و توان، برای سیاه کردن آن دست و پا میزنند. معمولا در پس چنین غوغایی، عظمتی نهفته است که شعبده رذالت، سعی دارد تا بر آن پرده افکند، یا از نظر دورش بدارد. انگلیس و آمریکا از دورهای که پایشان به این دیار باز شد، جز وابستگی، فرودستی و نهایتا نابودی ایران را نجستهاند. اگر بزنگاهش می رسید، تمامیت ارضی و اگر نمی رسید، بضاعت مادی و معنوی کشور را مورد دستیازی قرار میدادند. مناطق جداشده از ایران در دوره پهلوی و امتیازات رنگارنگ قزاق و فرزندش به این دولتها، شاهدی بر این مدعاست. از دیدگاه آنان ایران به مثابه نقطهای مهم در خاورمیانه، نه تنها هرگز نباید روی قدرت و شوکت را ببیند، بَل یا باید تجزیه شود و یا دست کم به سلطه تندردهد. چهلوپنج سال است که رویای شیرین روسای خودخوانده دنیا برای این دیار، با انقلابی عظیم، به خوابی آشفته تبدیل گشته است. ایران به رغم تمامی موانع و دسایس داخلی و خارجی، استقلال سیاسی خود را حفظ کرده، مرزهای دانش و توان علمی را درنوردیده، قدرت دفاعی خویش را به نقطهای فراتر از پیشبینیها رسانده و دامنه نفوذ منطقهای و فرامنطقهایاش را توسعه داده و به ابرچالش مدیران فرتوت دنیا مبدل گشته است! طرف مقابل نیز تحلیل رفتن خود را دیده و از هیچ رکاکت و شناعتی فروگذار نکرده و آشکارا، نفس وجود کشوری به نام "ایران" و نه "جمهوری اسلامی" را هدف قرار داده است. از اشتباهات عناصر سطحی و کوتَهبین در سال گذشته این بود، که غایت جنگ ترکیبی را به نبودِ نظام سیاسی ایران فرومیکاستند.
جمعهای که میآید، روز مهمی در تاریخ معاصر است. کسانی که دلبسته اسلامند، به یاد آن جان قدسی که نگاشت: "جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم ماند، دیگر حرم ها می مانند"، راه بر معاندان سد خواهند کرد و آنان که هواخواه ایرانند، برای حفظ تمامیت آن، بدخواهان را ناامید خواهند ساخت. انتخابات پیش روی، نوعی "فراانتخابات" است و موسم دست رد زدن به سینه آنان که بودن و ماندن اسلام و ایران را نمی خواهند. هُشیار باشیم و هُشیاری ببخشیم. یاحق.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
✒خاطرهها و اسناد نشرنایافته
رهآورد یک دوستی ۲۳ ساله
خودم را آدمی خوشاقبال میدانم که در این وانفسای نفاق و خودخواهی خلایق، یک دوستی بیستوسهساله و دائما رو به عمق و صمیمیت را تجربه کردم. چیزی که در زیست بسا مردمان، اساسا نمیتوان از آن سراغ گرفت و خیلیها بدون درک آن، درمیگذرند. با این همه وقتی چنین صمیمیتی به سنگی بر گوری، یا عکسی در قابی مبدل می شود، خیلی چیزها به خودی خود از درونت رخت برمیبندد! مهم ترینش اینکه آرزوها و تمنیاتی که مردم از بام تا شام برایش پرسه می زنند، برایت پوچ میشوند و از سکه میافتند! شاید این یکی از فوایدی است، که خدا بر مرگ و البته برای عبرتِ اولیالالباب مقدر کرده است.
به هر روی بر تمامی رفاقتها، روزی مُهر مرگ خواهد خورد و چهل روز پیش، اُنس دیرپای من با زندهیاد سید مهدی طالقانی نیز مشمول این قانون گشت. در این میان اما، سپردن ناگفتهها و خاطرههایش به تاریخ را، چون وظیفهای بر عهده خود می بینم. گمان میبرم که مشاهداتش از پدر و رویدادهای سیاسیِ پیرامون را، به یک مجلد و یادمانهای دوران مراوده بیست و سه ساله را، به مجلدی دیگر تبدیل کنم. یادگارهایی که تماما، مستند و خواندنی مینمایند و تاریخپژوهان می توانند، آنها را دستمایه تحلیل های خود سازند.
و کلام آخر: انسان ها با محبتی که نقش میکنند، به جاودانگی می گرایند و او به تمامی چنین کرد و برای کَسان فراوانی، یادگارهایی از جنس مِهر و شفقت و عطوفت نهاد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒فراانتخابات/۲
شاید این پرسش پیش آید که با گذشت بیست و پنج روز از انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان، چه نیازی به بازخوانی پیامدهای آن وجود دارد؟ پاسخ این است که رویداد مورد اشاره، مَحَکی برای بازشناخت شرایط سیاسیِ کنونی کشور و ارزیابی آینده آن است.
یک: شک نیست تکرار انتخابات نودوهشت، در شرایطی که بسا عوامل کاهنده از مشارکت ایجاد و در مقیاس گسترده بزرگنمایی شده، یک پیروزی برای جمهوری اسلامی قلمداد می شود. برای خوانندگان آیه یاس در داخل و خارج -که مشارکت تهران را شش درصد و مشارکت کشور را بیست درصد می خواستند- تکرار نودوشش غیرمنتظره بود. هم از این روی، از آمارسازی موازی و فردی آویختهاند. خوب است که ایشان، از منابع و شیوه شمارش خود رونمایی کنند. بعید است که بهرغم تلاش برای تداوم عوامفریبی، پیش خود در نیافته باشند که چه روی داده و اهمیت آن تا چه میزان است.
دو: عدهای که تاکنون واقعگرا خوانده می شدند، این روزها از اوج آرمانگرایی خود رونمایی کردهاند! آنان نظام را به این می نوازند، که پنجاهونُه درصد از خلق الله در انتخابات شرکت نجستهاند! این در حالی است که میانگین شرکت مردم در تمامی گزینشها برای مجلس در چهل و پنج سال اخیر، پنجاه و سه درصد بوده است. مشارکتِ تهران نیز در اغلب موارد، به پنجاه درصد نرسیده است. تذکار بدین مهم از باب توجیه و لاپوشانی یک نقطه ضعف نیست، نمایاندن موضع عناد و لجاجت در رفتار جماعتی است، که روزگاری همه را ضدانقلاب و خود را انقلابی میپنداشتند!
سه: از رویکردهای جریان اصلاحطلب، همپایی افراطی با "تحریم" بود. فضاسازی "خواجه خندان"* مبنی بر رای ندادن نیز، از همین سربند انجام گرفت. گو عاقلی یافت نمیشد که از این فرد و همپالگیهایش بپرسد: در دو انتخابات قبل که خواجه کاغذی به صندوق انداخت، عدد قابلی به رای دهندگان افزود؟ این معرکه گردانیها را، باید ماقبل تاثیر و تحلیل قلمداد کرد.
چهار: اصلاح طلبان با این نتیجه - اگر تا گزینش رئیس جمهور در بر همین پاشنه بچرخد- حتما با حداکثر نیرو به انتخابات بازخواهند گشت و ابوابجمعی تحریمی خود را، به حاشیه خواهند راند. در این رویداد، تکرار دوگانه نودوشش و حتی هشتادوهشت، دور از ذهن نمی نماید.
پنج: معاندان نظام در پی انتخابات، به تنظیمات کارخانه بازخواهند گشت! مشغولیاتشان ترویج بی حجابی و برهنگی و...الخ، افشاگری های پروژه ای، موسمی و جهت دار و هر اقدام مشروعیت زدای دیگر خواهد بود. اگر اغتشاش رقم خورد که نعم المطلوب و گرنه التهاب فضای مجازی، همچنان در دستور کار است. مگر زمانی که ضربهای سخت، مدتی آنان را به سکون و سکوت رهنمون سازد. لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا.
شش: این "فراانتخابات" برای دوست دشمن، پیامهایی متنوع و پرلایه داشت. در این میان اما، اگر مسئولان و سیاستگزاران این همه را دریابند و در تصمیمات خویش دخالت دهند، انتخابات ریاست جمهوری را به جشنواره ای بزرگ از قدرت نظام مبدل خواهند کرد.
*لقبی که عبدالکریم سروش در پی عدم شرکت محمد خاتمی در انتخابات، به وی داده است.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
هدایت شده از انتشارات راه یار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | روایت قهرمانان مغفول در تاریخ
👤 محمدرضا کائینی
پژوهشگر تاریخ
🌱 منتظر حضور گرمتان در غرفه انتشارات راهیار هستیم
📆 ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
📍 تهران، مصلی امام خمینی، راهروی ۲۱، شماره ۵۰۲
🖥️ و همزمان در بخش مجازی نمایشگاه:
🔗 B2n.ir/u43943
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
🌐 raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬تنوع نگاه در آثار انتشارات حاج قاسم مبین متنوع بودن ساحت شهید سلیمانی
💬«محمدرضا کائینی» پژوهشگر تاریخ به «مکتب حاج قاسم» گفت:
🗣تنوع آثار مکتب نسبت به سالهای گذشته نماد علاقه اقشار و گروههای اجتماعی به شخصیت شهید سلیمانی است.
🗣تنوع نگاه و جذابیت بصری و سایر اختصاصات این آثار مجموعا نشان دهنده متنوع بودن ساحت این فرد است
🗣متولیان مکتب حاج قاسم باید مراقبت کنند کار بازاری و تبدیل شدن موضوع به کالای تجاری از ساخت شهید سلیمانی دورباشد.
🗣مردم توقع انتشار آثار در مورد ابعاد ناگفته شهید را دارند و بسیاری از وجوه نقشآفرینی شهید سلیمانی در منطقه و جبهه مقاومت هنوز ناگفته مانده است.
📚#نمایشگاه_کتاب
🔸 @Soleimany_ir ایتا | بله | سروش | روبیکا | آپارات | ویراستی | توئیت
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒"ابراهیم" عمری در حوالی شهادت زیسته بود. هم از این روی بود که سه سال پیش، صندوقهای مهر را از نامش آکنده ساختیم. میدانستیم که در دوگانه خدمت و خطر، نخستین را بر میگزیند و دومین را فرومینهد. به وجاهت و آیندهجویی وقعی نمینهد و در لحظه، هر آنچه در دست و زبان دارد، در طبق اخلاص مینهد و به خلقالله پیشکش میدارد. ریاست جمهوریاش تکدورهای شد و به دور دوم وصال نداد، چه برای جاودانگی و ماندگاری در سپهر انقلاب اسلامی مبعوث گشت. رئیسی در تصدی قوه قضائیه محبوب شد، جایی که کمتر چنین کارکردی دارد و عادتا نهادی سخت و زِبر است. در آغاز تصدی ریاست جمهوری، بسا عافیتطلبان، مسئولیتش در کشوری تحریمزده، کرونازده و در پی مسئولیت دولتی عافیتطلب و کمکار را عبث میانگاشتند، اما او این همه را به هیچ گرفت! محرومانِ نادیده در دورترین نقاط کشور را دریافت، به مروت و مدارا درددلهایشان را شنید، اما کلنگ نمایشی بر زمین نزد و وعده بیهوده نداد. جمعه و تعطیل نداشت و مردم را از طریق ویدئوکنفرانس و شیشه دودیِ شاسیبلند ننگریست. رذالت و طعنه داخلی و خارجی را ندید و نشنید، اما نیاز و ناله محرومان را به گوش گرفت. سرازپانشناخته و بیقرار، به دلداریشان میشتافت و در سیل و زلزله و درد، با سر و روی خاک و گِل آلود اما چهرهای پرامید، از آلامشان میکاست. مردم او را در مناطقی میدیدند، که پای هیچ فرمانداری به آنجا نرسیده بود، چه رسد به رئیسجمهور. مردم تا ظهرگاه سیام اردیبهشت ماه که "ابراهیم" بر سفینه سفر آخر قدم نهاد، او را دلداده خدمت دیدند و با همین خصلت به خاطرش سپردند. او به نمادهای انقلاب اسلامی پیوست و این پاداشی نیک، به سه سال بیقراری در خدمت بود.
در بحبوحه دنیاطلبی و توهمپرازی جماعتی و ناامیدی عدهای دیگر، همچنان میتوان رجایی و رئیسی شد. شرط آن ترک پیله وجاهتطلبی و بیمزدگی است، موهبتی که به گرفتارآمدگان در چنبره روزمرگی اعطا نمی شود.
خوشحالم که سه سال پیش به او رای دادم. خوشحالم که در همان دوره، عدهای را ترغیب کردم تا به او رای بدهند. خوشحالم که در عمل، همان بود که حدس میزدم و خوشحالم که نهایتا در چنین روزی، خدا او را نزد خود خواند.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️روضه جانسوز "ابراهیم" از زبان حاج منصور ارضی. مصلای تهران، شامگاه سهشنبه ۱ خراد ۱۴۰۳.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒سالها قبل در خلال مطالعه، به اظهار نظری از محمدتقی بهار برخوردم که مضمونش این بود: "مردم ایران از یک درک پنهان برخوردارند و آن را در بزنگاهها نشان می دهند!..." در پنج روز اخیر میتوان دریافت، که بسا مردم فهم خود در باره سید ابراهیم رئیسی را، تابعی از ذهنیت جریانات برانداز، لیبرال، سکولار و شبهروشنفکر قرار ندادهاند و دیگر حاضر نیستند او را: ششکلاسدرسخوانده، داری درکی فروتر از هفتادمیلیوننفر، گرفتار سندرم پست بیقرار، پیجویِ مقام بالاتر، بی کفایت، بیاراده و... الخ تلقی کنند. به عنوان دیگر میتوان داوریهای کنونی در باره آن فقید را، به چهار بخش تقسیم کرد. جماعتی از آغاز به او علاقه داشتند، در انتخابات به وی رای دادند و اینک بر او مویه میکنند. دستهای دیگر با مشاهده تحرک او در خدمتگذاری و اراده مخلصانه اش در سه سال اخیر، به رغم آنکه به او رای نداده بودند، اکنون به عزایش نشستهاند. دسته سوم تحت تاثیر براندازان، او را به نسبتهای فوق آمده یا نیامده مذمت میکردند، اما اکنون با حلشدن معما و عیان گشتن بخش مهمی از حقیقت، در سکوت و تردید فرو رفتهاند. آنها ممکن است ماتم زده و حامی مطلق او نشده باشند، اما دیگر نمی توانند او را یکسره سیاه کنند، چه اینکه دست کم جوهره شخصیت و فرجام او را، به چشم دیدهاند. نهایتا بخش دیگری نیز هستند، که گرفتار عصبانیت هیسیریک و ایستایی ذهنیِ ازلی و ابدی شدهاند! در گذشته از معرفینامههایی چون: من بیناموسم، من سلیطهام و...الخ آویخته اند و در چنین بزنگاهی، هنری جز نمایش اسافلاعضاء ندارند! این آخرین سنخ، ماقبلِ تحلیلاند و باید آنها را به سرنوشت سپرد. سخن اینجاست که آیا الباقی و به ویژه طیف دوم و سوم، پس از چشم فروبستن رئیسی به باورِ امروزینِ خود رسیده اند؟
به جمله بهار باز می گردم. معتقدم درک و هوش پنهان اغلبِ آنان، رئیس جمهور را فردی مخلص، خدمتگذار، پرتلاش، خستگیناپذیر، صبور و بیکینه میدانست و تنها فضاسازی های اجتماعی، شجاعت اذعان به این مهم را از ایشان ستانده بود. گاه استبداد رسانهای و موج شلتاق و شایعه چنان آدم را سنگ می کند، که چاره ای جز خودسانسوری نمیبیند و رنج زبانبستگی را به خود تحمیل میدارد! درک پنهان خلایق، بالاخره روزنه ای برای اظهار می یابد و درباره رئیسی، این امکان از شامگاه یکشنبه سیام اردیبهشت ماه مهیا گشت. بخشی از تاریخ را، همین درکِ نهان برپاداشته است...
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
هوالشافی
همدلان و همراهان گرانمایه
عصرگاهِ امروز سهشنبه ۲۹ خردادماه ۱۴۰۳، برادرِ عزیزم برای دومین بار، عمل جراحی حساس، دشوار و طولانیای را در پیش خواهد داشت.
در این ساعات حساس و تعیینکننده، از شما تقاضامندم که با پنج بار تلاوت آیه شریفه فوقآمده، یا قرائت یک حمد شفاء و یا هر دعای دیگری، شفای عاجل و سلامتیاش را از محضر پروردگار طلب فرمایید و بنده را، مرهون لطف خویش سازید.
با سپاس و دعای خیر
محمدرضا کائینی
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
✒شعر و شلتاق یا حافظه تاریخی؟
تصور کنید تُرشرویی طلبکار را، که جز "اغلبِ مسئولین خرابکار بودهاند"، "اغلبِ مسئولین دزد بودهاند"، "اغلبِ مسئولین باید محاکمه شوند"، چیزی در بساط ندارد، اما هم او، اکثرا همانها را در ستاد خود جمع کرده و به دلیل ضعف منطق و بیان و ایضا حوالت همه چیز به کارشناسان (بخوانید همان مسئولین)، در هر صحنه یکی از همان مسئولینِ را می آورد، که ناتوانی اش را رفع و رجوع کنند! تا اینجای ماجرا، مهم نیست. تناقضات یک کاندیدا و ناتوانی او در ساماندهی تبلیغاتش، به خودِ او مربوط است. در این میان اما، اگر رِندی بخواهد از کمبودِ دیگری پلکان بسازد، باطل را بازتولید کند و به قول خودش "سرِ مردم را شیره بمالد"، نباید بیپاسخ بماند. به محمدجواد ظریف باید گفت:
یک: کلیگویی در باره "قدرت مردم" یا "قدرت معنایی مردم"، بدون نشان دادن جوهره اصلی آن، نوعی بازی با کلمات و اغواگری است! اگر ایرانیان پس از انقلاب قدرت معنوی آفریدند، معلول قدر نهادن به اسلام، تشیع، ولایت، استقلال، ایثارگری و وانهادنِ زدوبند با بیگانه بود. اما این همه، به شما و کارنامهتان چه ربطی دارد؟ کدامین یک از عناصرِ تشکیلدهنده این قدرت، از حمله شما و رفقا در امان بوده است؟ اینکه در باریکهای فرو رفته در خون و آتش، جماعتی با همین قدرت میرزمند و در این مصافِ نابرابر ظفرمند شدهاند، با فکری که اکنون شما تحت بیرق آن سینه می زنید، چه نسبتی دارد؟ اصلا تا به حال، پدیده "مقاومت" کجای ایده شما بوده است؟
دو: از کسی که مدعی است بخشهایی از برجام را انشاء کرده، اما بعد اعتراف می کند که معادلِ تعلیق در آن نبوده و سپس ناگزیر به خطای خود اعتراف میکند، هیچ بعید نیست که یادش برود: تحریم نفت، پتروشیمی، بانک، بیمه، کشتیرانی و...الخ، در دوره مسئولیت وی رخ داده است. در چند سال اخیر، ظریف به کسی می ماند که از سرِ عصبانییت هیستیریک، می گوید تا گفته باشد!
سه: وقتی آمریکا اراده کند که عهد را بشکند و سپس چنین کند، چه تفاوت دارد که برای این کار، بتواند به بندی از برجام استناد کند یا نتواند؟ او هرگاه میلش بکِشد، شما و معاهده تان را باطل و دولتتان را نیز قُفل خواهد کرد، که کرد!
چهار: اگر قرار بوده که بایدن به برجام بازگردد و با اشتُلُم اسرائیل بر جای خود نشسته، باید بر آن معاهده، نمُرده نماز کرد! وانگهی مجلس چرا باید می نشست، تا دولت همچنان به وعده نسیه برجام، بهای نقد بپردازد؟
پنج: بالاخره بایدن به دولتِ شهید جمهور لطف کرد، یا تحریم هایش را به اضعافِ مضاعف افزایش داد؟ با خود چند چندیم؟ آمریکا مگر مشاعر خود را از دست داده است، که به دولتی غربگرا امتیاز ندهد، اما به دولتی انقلابی که برای برجام خود را به در و دیوار نمیزند، درِ باغِ سبز نشان دهد؟
شش: چگونه دولت شهیدِ جمهور با دو هزار و پانصد و هفتاد تحریم، می تواند رشد اقتصادی شش درصدی، حضور در پیمانهای بین المللی، اصلاح ارتباط با همسایگان و جلوگیری از جهش تورم را محقق کند، اما دولت روحانی فقط با تعداد ناقابلِ هزار و پانصد تحریم و برخورداری از موهبت لایتناهیِ برجام، از جایی به بعد کاملا افلیج و از کار افتاده می شود؟
هفت: فهم آقای دکتر از مقوله جنگ و صلح در قرآن اما، در زمره شاهکارهای اوست! اینکه کتاب آسمانیِ ما اولویت را به صلح می دهد، از بدیهیات است. اما از کدامین آیه می توان دریافت، که کفار تا ابد باید با معاهدات برجام گونه، سرمایه های مادی و معنوی دولت اسلامی را حراج کنند و "خسارت محض" بیافریند؟ و مسلمانان موظفند تا ابدالآباد خود را به این چرخه باطل بسپارند؟ ما قرآن تبیین میکنیم، یا مسیحیت تبشیری؟
هشت: آیا با شعر و شلتاق، می توان به مصاف حافظه تاریخی رفت؟
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
در "سعی سعید"
✒️این چند خط میتوانست در سهشنبه یا چهارشنبه گذشته به قلم آید، اما نگارنده دید که دوستان سیسالهاش، "تضارب افکار" را به "تضارب افراد" مبدل ساخته اند! در چنین شرایطی، نه حرف زدن با موافقان هنر است و نه عصبی تر کردن مخالفان. در این چند روز اما، بخشی از پرده فرو افتاد و فرازهایی از دعوا، بلاموضوع شد. نه اجماع طرفداران دیروز را دارد، نه نظرسنجی هایی که افراد را بدان سو سوق می دادند. این عبارات در شرایطی نوشته میشود، که یاس و سرخوردگی برخی را منفعل ساخته است. از قضا در چنین شرایطی باید نوشت:
یک: به کسی رای میدهم، که سخنش متعلق به خودش باشد. در این صورت رایش نیز، متعلق به خودش خواهد بود. سخنِ قرضی، رای قرضی و حتی وجود و عدم قرضی، یکی از بدترین پدیدهها در انتخابات است. اگر این ملاک را صحیح بدانید، کسی ارجحیت دارد که سراسر ایران را به دیدن و یافتن گشته، برای هر دردی علاجی یافته و از آن مهم تر، به اجرای آنچه ارائه میکند، اطمینان دارد. کسانی که با سرمایه "نمیتوانم" و "نمیگذارند" در صف انتخاب شدن ایستاده اند، ماقبل داوری اند!
دو: در اردوگاه نمیتوانم و نمیگذارند، کار خرابتر از این حرفهاست. یک وقت کسی گفتمان قرض میکند، اما یک وقت کسی اصلا گفتمان ندارد. "همه خراب کردهاند"، "همه دزد بودهاند"، "نباید دو تا سفره انداخت"، "ببینیم کارشناسان چه میگویند"، ارائه راهبرد انتخاباتی و اجرایی نیست. افراط در فریاد کردن "سیاستهای مقام معظم رهبری" هم، بیشتر پوشاندن دُم خروس قلمداد میشود! یکی از کاندیداها در این فقره، مرحوم حاجی بخشی را پشتسرگذاشته است! این در حالی است که سخن دومی از سرِ صدق، درد و باورپذیر بود، اما اولی با ترکیب ستادش، اسباب خنده درست کرده است.
سه: کاهش سطح مشارکت، البته مهمترین دغدغه است. اما نگرانی از آن، از سوی کسانی که بیشترین دولت ها و فرصتها و نتیجتا بیشترین سهم را ایجاد این معضل داشتهاند، مقبول نمیافتد. نباید گذاشت که خود این مساله نیز، اسباب کاسبی و رانت شود.
چهار: با این اوصاف، نویسنده و کسانی که ماوقع را چون او می بینند، در رای دادن به دکتر سعید جلیلی تردید نخواهند کرد. سود و ضرر انتخاب خلایق -به هر شکل و نوع که باشد- نهایتا به خودشان بازخواهد گشت. در این میان، تنها دیرفهمیها و بدفهمیها در تاریخ حک و ماندگار میشود.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒در پیدا و نهان نتیجه انتخابات
انتخابات جمعه گذشته، مملو از نکتهها و درسهاست. بخشی از آنها که کمتر دیده و نوشته میشود، از این قرار است:
یک: عدهای به جدّ و قطعیت مدعی بودند، که نظام تا آیندهای دور و دیر، نخواهد توانست به مشارکت پنجاه درصدی بازگردد. انتخابات دور دوم نشان داد، که اگر سیستم تنوع درونی خود را فعال و تشدید کند، به راحتی میتواند بخشی از آرای خاموش را جذب نماید. آن هم نه تنها به نفع تجدیدنظرطلبان یا رفُرمخواهان، که حتی انقلابیون نیز در فاصله یک هفته، میتوانند چهار میلیون به رای خویش بیفزایند.
دو: رای دو طیف آنچنان شانه به شانه و نزدیک است، که دشوار بتوان جریانی را پیروز انتخابات، به معنای متعارف آن در ایران خواند. به عبارت دیگر ما در این رویداد، برنده عددی و حقوقی داریم، اما برنده حقیقی نداریم! چه دولت مستقر اگر بخواهد در مسائل کلان و ملی، قدم از قدم بردارد، ناچار از اقناع رقیب چهارده میلیونی است.
سه: تعیین کننده نتیجه انتخابات اما، چهار استان با رای قومیتی و نه گفتمانی است. ضمن احترام به همه شرکت کنندگان ارجمند تُرک و کُرد، باید گفت که آنان نه نماد تئوری سیاسی ویژهای هستند و نه رایشان، در سبد پیروز انتخابات ماندگار است.
چهار: این انتخابات، لولوسازی از رقیب را تقریبا بیاثر کرد. گروهی که نماد آن "طالبان" خوانده شد، چهاره میلیون رای جذب کرد! در تهران که مرکز ابرتحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خوانده می شود، فاصله دو کاندیدا در حدود چهارصد هزار نفر است. استانهایی که مرکز تولید فرهنگ به درازای تاریخ بوده اند، از قبیل: خراسانها، اصفهان، فارس، قم و...الخ نیز، بر "جهل مقدس" آغوش گشودند! آیا ستاد پیروز جرات اظهار این نکته را دارد، که اکنون چهارده میلیون نفر از مردم ایران جانبدار طالبان هستند؟
پنج: نهگمانم که تئوری اجماع اصولگرایان در مرحله نخست و تصورات عده ای در انتقال آراء دو کاندیدای این جربان به سبد یکدیگر، چندان درست باشد. به احتمال فراوان بهترین شکلِ ماجرا، همین است که روی داد. این امر همچنان می تواند محل بررسیهای دقیق و روشنگر بماند، به شرط آنکه بر دعواها نیفزاید.
شش: بدیهی است که در این مقطع، باید به آقای پزشکیان تبریک گفت. کارِ او، بسیار سخت است. از سناریو ها و احتمالات پیش رویش بهتر است سخنی نگوئیم، که خود مجالی موسَّع میطلبد. بهترین توصیه به وی، همان است که خود وعده داد. در آغاز همگرایی با رقیب و در مرحله بعد، نزدیکی به بدنه بی تفاوت یا دلخور. از قضا با رادیکالیسم، هنجارشکنی و تمامیّت خواهی اطرافیان، هرگز نمیتوان به این هدف دست یافت. او هرقدر بتواند دولت سوم حسن روحانی نباشد، ضریب توفیق بیشتری خواهد داشت. برای نیفتادن به ورطه پیشداوری، همین مقدار کافی است. از بقیه اش در آینده رونمایی خواهد شد.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini