رازِ زندگی👩❤️👨
#سرگذشت_زندگی_لیلا💔 نمیدونستم اشتیاق دارم یا اضطراب ولی واسم خیلی هیجان داشت. اینکه من به مدت ی
#سرگذشت_زندگی_لیلا💔
باز خوبه ساسان من و آورد اینجا مطمئنم در کنارش خیلی میتونم پیشرفت کنن همین که ساسان هوام و داره بسه.
کاش زودتر با ساره ازدواج کنه اون موقع همه چیز خیلی بهتر میشه.
تو همین فکرا بودم که موبایلم زنگ خورد.
این اولین باری بود که موبایلم تو این چند روز زنگ میخورد.
نگاه شماره ای که روی صفحه موبایلم افتاده بود کردم شماره رو نمیشناختم با تردید جواب دادم.
_الو
صدای ساسان تو گوشی پیچید لیلا کجایی؟؟
_من؟؟کارگاهم دیگه.
خیله خب ببین تا نیم ساعت دیگه یه آقایی میاد به اسم شایانی یه گونی سفید تو کمد اتاق ساره هست کلیدش تو کشوعه یارو اومد اون گونی رو بده بهش.
_باشه
هر وقت اومد تحویلش دادی خبر بده.
_باشه حالا چی هست تو گونیه؟؟
پارچه ست.
_باشه اومد بهت خبر میدم.
گوشی و قطع کردم و لم دادم روی صندلی.
چشمام و بستم و سعی کردم خودم و بزارم جای ساره.
به زندگی که ساره داشت فکر میکردم.
تو همین فکرا بودم که زنگ کارگاه و زدن.
از اتاق بیرون رفتم و در و که باز کردم یه مرد سن داری رو به روم بود.
نگاهی بهش انداختم و گفتم بفرمایید.
ادامه دارد...
🌸🌹🥀🍂🍁🌺☘🌿🍃🍂🍁🌺
مشکل اینجاست که...
ما نه برای خودمان بلکه برای اطرافمان زندگی میکنیم!؛
لباس میپوشیم که مردم خوششان بیاید...
عطر میزنیم که مردم لذت ببرند...
رشته ای درس می خوانیم که کلاس داشته باشد...
با کسی ازدواج میکنیم تا دهان مردم را ببندیم...
بچه دار میشویم که برایمان حرف در نیاورند...
و این داستان تا آخر عمر ادامه دارد!
ما اگر کاری برای دل خودمان می کردیم...
وضع مان این نبود ... همین
╔═🍃♥️🍃══════╗
@Raaz_zendegi
╚══════🍃♥️🍃═╝
.
🧂ادویه هایی برای زنان !👱♀️
🔹میخک: مانع از ابتلای افراد به آرتروز مفاصل و نیز بالا رفتن سطح کلسترول خون میشود
🔸سیر: ضد سرطان روده
🔹فلفل سیاه: منبع آهن و فیبر
🔸فلفل قرمز: ضد چاقی، نابود کننده ی سلولهای سرطانی
🔹جعفری: درمان عفونتهای مجاری اداری در خانم ها و تنظیم هورمون های زنانه
🔸زنجبیل: تنظیم عادت ماهانه، ضد عفونی کننده
🔹زیره: جلوگیری از افتادگی رحم و تخمدان، پوست زیبا، جلوگیری از عفونت
🔸زعفران: تقویت سیستم ایمنی
╔═🍃♥️🍃══════╗
@Raaz_zendegi
╚══════🍃♥️🍃═╝
خوب کردن حالمون خیلی هم زحمت نداره!
نگاه کردن به آسمون
نگاه کردن به آب
پابرهنه روی زمین راه رفتن،
آوازی رو زمزمه کردن،
تماشای گلها و شکوفهها،
تنفس توی هوای تازه،
کتاب خوندن،
گوش دادن به یه موسیقی خوب،
بوییدن میوه و قهوه،
لمس کردن درختها،
نوازش کردن حیوانات،
بازی با بچهها و حتی آب دادن به گلدونها.
یادت نره. دارو تنها اونی نیست که میخوریم.
**╔═🍃♥️🍃══════╗
@Raaz_zendegi
╚══════🍃♥️🍃═╝**
#همسرانه
#خانومانه 💞
.
هرجایی درد و دل نکنید
✅گاهی با درد و دل های افراطی شما و یا همسرتان پیش مادر شوهر باعث می شود او از سر خیرخواهی و کمک به شما وارد زندگی مشترکتان شود و با دخالتهای خود زندگی شما را از آنچه که هست بدتر کند.
🔹 بنابراین سعی کنید پیش از هر کسی خودتان به همراه همسرتان به مشکلات خود رسیدگی کنید.
╔═🍃♥️🍃══════╗
@Raaz_zendegi
╚══════🍃♥️🍃═╝
رازِ زندگی👩❤️👨
#سرگذشت_زندگی_لیلا💔 باز خوبه ساسان من و آورد اینجا مطمئنم در کنارش خیلی میتونم پیشرفت کنن همین
#سرگذشت_زندگی_لیلا💔
من کارگر آقای شایانی هستم اومدم اون امانتی و ببرم.
_به من گفتن خود آقای شایانی میان.
نه کار داشتن نیومدن من به جاشون اومدم ممنون میشم بدید من پارچه ها رو ببرم.
_چند لحظه صبر کنید.
رفتم تو اتاق و شماره ساسان و گرفتم.
با اولین بوق جواب داد.
الو
_سلام ساسان یه نفر اومده میگه از طرف شایانی اومده میگه پارچه ها رو بدم بهش.
اسمش چیه؟؟
_نمیدونم نپرسیدم.
برو اسمش و بپرس اول.
_باشه صبر کن بهت زنگ میزنم.
از اتاق که بیرون رفتم همین که در و باز کردم دو تا پلیس رو به روم وایساده بودن.
با تعجب نگاه پلیس ها کردم و گفتم بفرمایید.
کارگر شایانی که تازه متوجه پلیس ها شده بود انگار دست و پاش و گم کرده باشه گفت خانم ببخشید من میرم خودشون تشریف میارن با اجازه.
با سرعت از پله ها پایین رفت.
من که هاج و واج مونده بودم رو به پلیس ها گفتم بفرمایید.
یکی از پلیس ها گفت شما اینجا چیکاره اید؟؟
_من؟؟
بله شما
_من مسئول اینجا هستم.
ادامه دارد...
#ارسالی_اعضا
سلام من چشام دونیم درصد ضعیفه نمیدونم چیکار کنم دکتر عینگ نوشته واسم ولی روم نمیشه همه جا استفاده کنم چ کنم..
**لطفا دوست عزیزمونو راهنمایی کنید و پاسختونو بفرستید اینجا 👇❤️
@sarallahh
─━━━━⊱🎁⊰━━━━─
🎈 𝐉𝐨𝐢𝐧 :@Raaz_zendegi**
#سوال🦋
💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕
سلام بر دوستان گرامی
این نوشته رو برای درد دل مینویسم 😞
مادرم خودش حجابی هست من وقتی کوچیک بودم همه همسایه ها به مامانم میگفتن تو حجابی هستی ببینیم دخترت چی میشه وقتی ۸ یا ۹ ساله بودم چادر می پوشیدم اما نه با اصرار خود دوست داشتم اما الان دوست ندارم الآنم مانتویی هستم مامانم خیلی بهم گیر میده منم تیپم بد نیست مانتو هام نه بلندن نه کوتاه شلوار ام هم یا مام استایل یا بگ موهام هم فقط از جلو بیرونه منم از اون دخترایی نیستم که همیشه بیرون باشم فقط دوساله میرم کلاس انگلیسی خودم میرم و میام چون که نزدیک بین خونه و آموزشگاه یک کوچه فاصله هست الآنم که محرم هست فقط روضه میرم و یک هیئت دمام زنی که مادرم هی میگه مو هاتو داخل کن یه بار که پیاده داشتیم با مامانم میرفتیم هیعت از مادرم جلو زدم چون مامانم آروم راه میرفت جا نبود که بشینم برگشتم رفتم پیشه مامانم که بهش بگم صندلی نیست آنم بهم گفت تو میری ومیای که پسرا ببیننت. میخوای جلب توجه کنی و از این حرفها اما من قصدم این نبود
خیلی هم افکار مامانم قدیمی هست میگه: دختر رو نباید آفتاب و مهتاب ببینه و کلی حرف های دیگر
اگر میشه راهنمایی یا نصیحت برام بنویسید که من نشون مامانم بدم یکم آروم بشه
**لطفا دوست عزیزمونو راهنمایی کنید و پاسختونو بفرستید اینجا 👇❤️
@sarallahh
─━━━━⊱🎁⊰━━━━─
🎈 𝐉𝐨𝐢𝐧 :@Raaz_zendegi**
Don't wait for nobody to hand you success, invest in yourself and create your own luck.
منتظر کسی نباشید که موفقیت را به شما تحویل دهد، روی خود سرمایه گذاری کنید و شانستان را خودتان خلق کنید.
**╔═🍃♥️🍃══════╗
@Raaz_zendegi
╚══════🍃♥️🍃═╝**