eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ [ سُـخن ایݩ استـــ ڪہ مـا بـی تو نخواهیــم حیاتــــ...♡ ] مجموعه های فرهنگی دختران اصفهان برگزار می‌کنند:‌⇩ 『 قافـلہ پیـاده روے دختـراݩ اصفھـــــانهمـزمان با اࢪبعیـــــݩ حسـینێ🏴 』 وعــدگـاه عشـــــاق الحسیـن: میدان احمـدآباد، ابتدای خیابان بزرگمہر به سمت گلستان شـھدای اصفہان ‌↻عصـر اربعین حسینی ساعت ۱۶ در مسیر عاشقی، توشه جاده عشق رو فراموش نکنید🔰 ✔تسبیح ✔مهر و جانماز ✔زیر انداز ✔بطری آب ✔خودکار و دفترچه یادداشت ✔بیرق یا حسین «ع» ✔زیارت نامه اربعین حسین ✔و نذر قدم های حضرت زینب ‌ۜ (هر آنچه که دوست داری در مسیر با آن از زائران‌حسینی پذیرایی کنی‌‌) @rabteasheghi
⭐️ زنان پیشروی نوغان 🗓 از همان روزی که امام رضا(علیه‌السلام) پای به روستای نوغان نهاد، این روستا در تاریخ شیعیان ماندگار شد. اگر چه مامون در تمام دوران ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام) در‌ تلاش بود تا از محبوبیت ایشان بکاهد و همواره این هراس را داشت که حلقه‌ای عظیم از دوستداران گرد آن امام همام شکل گیرد ولی فراموش کرده بود که حق و حقیقت و نور ولایت خاموش شدنی نیست؛ نوغان و زنانش به او نشان دادند که حتی با شهادت آن حضرت، عشق به ضامن آهو عشق به عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دیرینه و جاودان خواهد ماند. 🏴 بیش از هزار سال پیش، در روزی که انسانیت به راستی عزادار شهادت هشتمین خورشید تشیع بود، شیرزنان نوغان طرحی بی‌بدیل را رقم زدند. تاریخ گواهی می‌دهد که بانوان محله نوغان اولین گروهی بودند که با نشان دادن جرأت و شجاعت بر گرد پیکر مطهر امام رضا(علیه‌السلام) جمع شده و به عزاداری پرداختند وحتی در صدد برآمدند برای امام رضا(علیه‌السلام) مقبره‌ای احداث کنند. البته به آسانی این اتفاق نیفتاد چرا که در حکومت سراسر ظلم و تزویر مامون عباسی این شیرزنان با بخشیدن مهریه خود به همسران‌شان، اجازه عزاداری برای مولای‌شان را کسب کردند. ▪️زنان نوغان، سیاه‌پوشانی که از سر ارادت به حضرت دوست بر سروسینه‌زنان از خانه‌ها بیرون آمده و در حالی که گل و خاک بر سر می‌ریختند، با مولای خود وداعی تاریخی را رقم زدند. 💫 ماجرای نوغان از جاهایی است که شجاعت زنان از مصلحت‌اندیشی مردان سبقت گرفته است. 🔆 بانیان این حرکت به عزاداری در روزهای شهادت بسنده نکردند، بلکه هر ساله و در سالگرد این ایام باز هم زنان نوغان بودند که در دهه آخر صفر به استقبال از زائرین رضوی در جوار آن مضجع شریف می‌پرداختند و محوریت نذورات نوغانی‌ها به این ایام اختصاص یافت. 📖 در منابع ذکر شده که زنان نوغانی در دهه آخر ماه صفر، نقش پررنگی در اقامه عزای اهل بیت در مشهد داشته‌اند و با پررنگ نگه داشتن مراسم روضه‌خوانی و راه‌اندازی اولین دسته‌های سینه‌زنی با وجود خفقان حاکم، دِین خود را به شریعت ادا کرده اند. 🚩 در سال‌هایی که عزاداری در زمان رضاشاه ممنوع بود، مادران و زنان بی‌تاب روضه گرفتن برای امام هشتم بودند. برخی از خانم‌ها مشتاقانه مراسم را به جا می‌آوردند و حاضر بودند که در این راه هر اتفاقی را تحمل کنند. 🔻 از دوره صفوی که اوج قدرت مذهب شیعه در ایران است، در محله نوغان و محله‌های منتهی به حرم رضوی(علیه‌السلام) مراسم عزاداری تا زمان رضاخان پررونق ادامه یافت اما در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری به صورت علنی متاسفانه متوقف شد. اما بعد از انقلاب اسلامی دوستداران اهل بیت(ع) با زنده نگه داشتن سنن حسنه عزاداری هم به اجتماع خدمت کردند و هم به نوعی در مسیر عاقبت به خیری و خودسازی با سرعت بیشتر حرکت کردند. 🏴 شهادت امام رئوف (علیه‌السلام) بر بانوان فعال جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت باد. @rabteasheghi
💢 سرم درد می‌کند از این همه خبر!! این چند روز آنقدر حرص خورده‌ام که نگو و نپرس!! پای تحلیل‌های مختلف نشستن و گوش شدن برای هر زبان سرخی، چندان هم کار ساده و راحتی نیست! خواندن خبرهایی که هر بار انگار به قلبت چنگ می‌زنند و زیر و رویش می‌کنند، ویران کننده است! صدای انفجاری مرا از جا می‌کند!؟ با پاهای لرزان سمت پنجره می‌روم و با حیرت، گردن می‌کشم تا کوچه‌های اطراف را خوب وارسی کنم و علت انفجار را بفهمم که یکدفعه بوی روغن تن ماهی، همه چیز را برایم روشن می‌کند! تن ماهیِ در به در! آنقدر روی گاز جوشید و بالا و پایین شد و کسی به دادش نرسید که این‌گونه پرپر شد!! بعد از جمع کردن تلفات ناشی از تن‌افشانی، دوباره فکرم درگیر مسائل امروز جامعه می‌شود! 📖✨ خوب شد، قرآن هست! خوب شد آیه‌هایی هستن به اسم محکم تا به آن چنگ زده و گمراه نشویم... وضو می‌گیرم و سر سجاده سبز رنگ مخملی‌ام می‌نشینم... قرآن باز می‌کنم تا آیه‌ای محکم، مرا محکم‌تر از قبل کند! مرا محکم در آغوش بکشد و ایمان دست و پا شکسته‌ام را ایمن‌تر کند... اشک از چشمانم جاری می‌شود! در دشت سیاه و بی‌فروغ دلم، فقط این آیه‌های نورانی‌ست که بارقه‌ی امید را روشن می‌کند... ✨ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ (۶۰) ...سوره مبارکه هود... 💭 یادم می افتد هفته گذشته جلسه تدبرمان، حول محور سوره مبارکه هود بوده است! جانمازم را نیمه تا زده و به سراغ حل‌المسائل اعظم، جناب گوشی می‌روم تا با نتی داغون که این روزها فقط با دعا و صلوات رخ نشان می‌دهد، بتوانم صوت جلسه استاد را پیدا کنم... ♦️ آیات این سوره از انحرافات قوم‌های مختلف حرف می‌زند! قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط و... و از این بین، انحراف قوم عاد، انحراف قوم حضرت هود(ع) از همه ناهنجارتر است! چرا که آن‌ها ذائقه‌شان عوض شده است! آن‌ها راضی شده‌اند که آدمِ زورگوی فاسدِ فاجرِ بدزبانِ ظالم بر آن‌ها حاکم شود! تبعیت از جبار عنید! 🔻 خداوند متعال از این مردم تعبیر به دابّه می‌کند! کلانعام بل هم أضلّ! دابّه‌ای که دچار لعنت می‌شود! لعنت یعنی تغییرناپذیری یک انسان برای دریافت هویت ملکوتی خودش! برای استکبار بهترین روش دا‌بّه‌سازی است! داشتنی مردمی بی‌فکر و بی اراده! مردمی که در سطح نیازها و غرائز حیوانی خود دست و پا بزنند! 💫 ما باید زنده باشیم! حیات داشته باشیم و از دابّه بودن خارج شویم! ساختن نظام الهی و احیاء سنت‌های خداوند متعال کار آسانی نیست اما نسخه آن را خداوند می‌فرمایند: فاستقم کما امرت... به آنچه فرمان داده شده‌ای، استقامت بورز! ایستادگی سختی‌هایی هم دارد! نه اینکه سختی نداشته باشد ولی تسلیم شدن سختی‌های بیشتری دارد! راه خدا، راه اقامه‌ی حق و عدل، راه رسیدن به تمدن اسلامی و نظام حقیقی اسلام و جامعه‌ی اسلامی، راهی که همه پیامبران الهی در این راه با زحمت حرکت کردند و پیش رفتند، راه سخت و دشواری‌ست ولی فاستقم کما امرت... استقامت داشته باشید و تحت تاثیر عوامل گوناگون قرار نگیرید... ✍ ز . ک 📌 برداشتی از جلسات تدبر @rabteasheghi
✋ پای عهدمان هستیم 💡 به مسئله‌ی تبیین اهمّیّت بدهید... در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است... ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به‌خصوص جوان‌ها، حرکت تبیین خنثی‌کننده‌ی این توطئه‌ی دشمن و این حرکت دشمن است. هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید... امروز همه‌‌ی ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم. 🎙 رهبر حکیم انقلاب ______________ 💫 هم‌عهدی فعالان فرهنگی و هیئات مذهبی اصفهان با شهدای حرم مطهر شاهچراغ 🎙 حجت‌الاسلام پناهیان 🎤کربلایی سیدرضا نریمانی ‌ 🗓 دوشنبه ۹ آبان ١۴٠١ از ساعت ١٩ 🕌 اصفهان، چهارراه عسگریه؛ آستان مقدس امامزاده شاه‌میرحمزه (ع) ‌ @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
✋ پای عهدمان هستیم 💡 به مسئله‌ی تبیین اهمّیّت بدهید... در قبال این حرکت گمراه‌کننده‌ای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است... ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به‌خصوص جوان‌ها، حرکت تبیین خنثی‌کننده‌ی این توطئه‌ی دشمن و این حرکت دشمن است. هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید... امروز همه‌‌ی ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم. 🎙 رهبر حکیم انقلاب ______________ 💫 هم‌عهدی فعالان فرهنگی و هیئات مذهبی اصفهان با شهدای حرم مطهر شاهچراغ 🎙 حجت‌الاسلام پناهیان 🎤کربلایی سیدرضا نریمانی ‌ 🗓 دوشنبه ۹ آبان ١۴٠١ از ساعت ١٩ 🕌 اصفهان، چهارراه عسگریه؛ آستان مقدس امامزاده شاه‌میرحمزه (ع) ‌ @rabteasheghi
39.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید... 💡باید مطالبه‌گری بکنید... ⚠️ اشکال ما این است که ادبیات‌مان، ادبیات پیشرفت نیست. 🎙 گزیده‌ای از سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان ▪️مراسم بزرگداشت شهدای حمله تروریستی به حرم مطهر حضرت احمدبن‌موسی‌الکاظم شاهچراغ (علیه‌السلام) 🗓 دوشنبه ۹ آبان ١۴٠١ 🕌 آستان مقدس شاه‌میرحمزه (ع) @rabteasheghi
📚 «گردان نانواها» 💠 خانوک، چشمه‌سار است؛ این را دهخدا می‌گوید. خانوک، زمینی را گویند که همه‌جای آن چشمه داشته باشد! چشمه بود که کَل‌زهرا، چریک پیرش شد. همانی که لحظۀ مرگش، حاج‌قاسم کنارش بود و به جایش، سلام بر اباعبدالله(ع) داد. وقت حمله، اسماعیل‌های خانوک در آب همان چشمه‌سار غسل شهادت کردند و موقع دفاع، زنان خانوک از دل همان خانه‌ها جوشیدند برای پشتیبانی از مردانشان در جنگ. 💬 خانوک همان جایی است که حاج‌قاسم شهیدمان در وصفش گفت: «مرحبا به خانوک، مرحبا به مردم خانوک، مرحبا به دین‌داری مردم خانوک، خانوک حقیقتاً شهر ذی‌‌قیمتی است؛ با وضو باید به این شهر وارد شد.» 💫 زنان روستای خانوک در روزهای جنگ تحمیلی، با سرپرستی مرحومه حاجیه زهرا اسدی معروف به کل‌زهرا که بعدها لقب «چریک پیر» از طرف حاج قاسم به او داده شد، با پخت نان به صف پشتیبانی مردمی دفاع مقدس پیوستند. 📖 «گردان نانواها»؛ خاطرات اهالی خانوک از انقلاب اسلامی، پشتیبانی جنگ و شهدای این روستاست. 🔻 برشی از کتاب: آمار می‌گفت نود نفر در گردان نانوا مشغول بودند. در تمام هشت سال دفاع مقدس هیچ‌کدام از تنورها خاموش نشد و این از پیگیری‌های کل‌زهرا بود. می‌خواست علاوه بر لشکر ثارالله به بقیۀ لشکرها هم بربری برساند. بربری‌ نان‌خشکه بود. نان‌های نرم زود کپک می‌زدند. کل‌زهرا خیالشان را از خراب‌شدن نان نرم راحت کرد. تحقیق: محمدمهدی رحیمی، محمدتقی رهایی تدوین: فاطمه ملکی raheyarpub.ir @rabteasheghi
🔰 مجموعه فرهنگی دخترانه کاکتوس برگزار می‌کند: مسابقه🎶 🗣 نماهنگ خواهر و برادری با صدای آقای هلالی و آقای پویانفر ویژه دختران و پسران ۳ الی ۱۲ سال 🔍 نحوه شرکت: جهت شرکت در مسابقه بصورت دابسمش از کودک خود فیلم گرفته و بصورت کلیپ به ایدی زیر ارسال نمایید: @Admin_cactus 🎁 جوایز مسابقه: سه نفر برتر به همراه مادر بصورت رایگان به اردوی قم و جمکران همراه مجموعه اعزام میشوند. ⏳آخرین مهلت شرکت در مسابقه: ۱۲ خرداد ماه ۱۴٠۲ ____________________ مسابقه | چشمان خورشید | 💡محورهای موضوعی: • توضیح کامل ۳ خصلت از امام رضا(ع) یا حضرت معصومه (س) • دلنوشته به امام رضا (ع) یا حضرت معصومه (س) • خاطره از قم یا مشهد مقدس • برکت هایی که به واسطه امام رضا در زندگی شما صورت پذیرفته 🚺 شرایط سنی: دختران ۱۲ الی ۲۵ سال 💌 ارسال آثار در قالب کلیپ، ویس، دست‌نوشته و نقاشی به ایدی: 🆔 @Admin_cactus 🎁 جوایز مسابقه: سه نفر برتر با تخفیف ویژه تیرماه به مشهد مقدس همراه مجموعه اعزام میشوند. ⏳آخرین مهلت شرکت در مسابقه: ۱۲ خرداد ماه ۱۴٠۲ ╔∞═❀✨💛✨❀═∞╗ @cactusgirls_esf ╚∞═❀✨💛✨❀═∞╝ @rabteasheghi
🔰 مسجد جامع شهید مطهری برگزار می‌کند: 🔅برای اولین بار🔅 🎯در منطقه زینبیه اصفهان 🔸اهمیت اطعام در روز عید غدیر را امام رضا جان(ع) میفرمایند: مانند کسی است که به تمام انبیاء و صدیقین غذا داده شده. 😳 ✍ شما میتونید با پختن اضافه تر غذای روز عید غدیر منزل خودتون با هر تعداد و نوعی که توانایی دارید و تزئین زیبای اون در ظرف های مخصوص پویش، که ما آن را به رایگان خدمتتان تقدیم میکنیم و اهدای آن توسط فرزند دلبندتان به همسایتان فقط به عشق علی(ع) در شرکت کنید. 💥و با ارسال عکس اون غذا برای ما به خواست مولا برنده ۱۰ کمک هزینه مشهد مقدس بشید. 🔰روش ثبت نام و دریافت ظروف غذا: پیامک تعداد ظرف درخواستی به 📲 6600030907 🔰ارسال عکس غذا در پیام رسان ایتا به: 📟 09132146449 ❌لطفا رسانه این پویش به اهالی باشید❌ 🔺Https://zil.ink/mootahari @rabteasheghi
🔰 مجموعه فرهنگی شهید صیاد برگزار می‌کند: 🍃"گوش شنوا می‌خواهد، صدای "هل من ینصرنی" از هر جایی که به حسین ختم می‌شود،قابل شنیدن است."🍃 📌 فراخوان خادم افتخاری در خیمه کودکان حسینی(ع) 🏴 در ویژه برنامه پیاده روی بزرگ جاماندگان اربعین حسینی 🌀 عرصه های فعالیت: 🎭 عروسک گردانی ✂️ آموزش کاردستی 🍭 پذیرائی از کودکان 👩‍💼 مادر یار 🎎 نقاشی،کاردستی 🖊 خطاطی 🎨 گریم صورت ✅انتظامات 💻رسانه 📸📽عکاسی و فیلم برداری ⏰️ زمان خدمت: ۱۵ شهریور ماه، مصادف با روز اربعین حسینی شیفت اول: از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ ظهر شیفت دوم: از ساعت ۱۴ بعد از ظهر تا ۱۸ عصر (امکان حضور در دو شیفت وجود دارد✅) 🏠 مکان: سالن شمع واقع در گلستان شهدای اصفهان 🆔 جهت اعلام آمادگی برای حضور، ارسال کلمه «خادم الحسین» به نام کاربری @ash1358 ⭕️مهلت ثبت نام: فقط تا ۱۲ شهریور ماه @pemamhasanh14kh eitaa.com/sayad_news @rabteasheghi
40.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اربعین امسالم می‌شه، اربعین دهه هشتادیا! 🏴 پویـش رسانـه‌ای 🏴 💡با محوریـت: خدمت به عشق امام حسین(ع) چه در پیاده‌روی اربعین، چه دور از کربلا روایت یک خدمت بی‌منت به نیت اربعین. 💎 ویـژه نـوجـوانان و جـوانان اربعینـی. 🪧 قالب‌ آثار: 📸 روایت تصویری شامل عکاسی از خدمت و... 🎥 روایت ویدیویی شامل موشن‌گرافیک خدمت و... 🖋 روایت نوشتاری شامل داستانک‌نویسی‌ درباره خدمت و... 💌 با ۵ هدیه ۱ میلیون تومانی 🏅 ویژه ۵ روایت برتر 📆 دریافت روایت‌ها تا ۲۲ شهریورماه 📦 اهدای هدیه در ۱۱ مهرماه همزمان با میلاد رسول‌اکرم(ص) و امام صادق(ع) ✍🏻 خادم عزیز؛ توجه داشته باشید که آثار تدوین شده، از امتیاز بیش‌تری در داوری برخوردار خواهند بود. شما هم با یک خدمت به برادر یا خواهر دینی خود، به سیل خروشان خادمین اربعین بپیوندید... 🔰 کانال رسمـی پویـش خدمـت اربعینـی @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
⭐️ زنان پیشروی نوغان 🗓 از همان روزی که امام رضا(علیه‌السلام) پای به روستای نوغان نهاد، این روستا در تاریخ شیعیان ماندگار شد. اگر چه مامون در تمام دوران ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام) در‌ تلاش بود تا از محبوبیت ایشان بکاهد و همواره این هراس را داشت که حلقه‌ای عظیم از دوستداران گرد آن امام همام شکل گیرد ولی فراموش کرده بود که حق و حقیقت و نور ولایت خاموش شدنی نیست؛ نوغان و زنانش به او نشان دادند که حتی با شهادت آن حضرت، عشق به ضامن آهو عشق به عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دیرینه و جاودان خواهد ماند. 🏴 بیش از هزار سال پیش، در روزی که انسانیت به راستی عزادار شهادت هشتمین خورشید تشیع بود، شیرزنان نوغان طرحی بی‌بدیل را رقم زدند. تاریخ گواهی می‌دهد که بانوان محله نوغان اولین گروهی بودند که با نشان دادن جرأت و شجاعت بر گرد پیکر مطهر امام رضا(علیه‌السلام) جمع شده و به عزاداری پرداختند وحتی در صدد برآمدند برای امام رضا(علیه‌السلام) مقبره‌ای احداث کنند. البته به آسانی این اتفاق نیفتاد چرا که در حکومت سراسر ظلم و تزویر مامون عباسی این شیرزنان با بخشیدن مهریه خود به همسران‌شان، اجازه عزاداری برای مولای‌شان را کسب کردند. ▪️زنان نوغان، سیاه‌پوشانی که از سر ارادت به حضرت دوست بر سروسینه‌زنان از خانه‌ها بیرون آمده و در حالی که گل و خاک بر سر می‌ریختند، با مولای خود وداعی تاریخی را رقم زدند. 💫 ماجرای نوغان از جاهایی است که شجاعت زنان از مصلحت‌اندیشی مردان سبقت گرفته است. 🔆 بانیان این حرکت به عزاداری در روزهای شهادت بسنده نکردند، بلکه هر ساله و در سالگرد این ایام باز هم زنان نوغان بودند که در دهه آخر صفر به استقبال از زائرین رضوی در جوار آن مضجع شریف می‌پرداختند و محوریت نذورات نوغانی‌ها به این ایام اختصاص یافت. 📖 در منابع ذکر شده که زنان نوغانی در دهه آخر ماه صفر، نقش پررنگی در اقامه عزای اهل بیت در مشهد داشته‌اند و با پررنگ نگه داشتن مراسم روضه‌خوانی و راه‌اندازی اولین دسته‌های سینه‌زنی با وجود خفقان حاکم، دِین خود را به شریعت ادا کرده اند. 🚩 در سال‌هایی که عزاداری در زمان رضاشاه ممنوع بود، مادران و زنان بی‌تاب روضه گرفتن برای امام هشتم بودند. برخی از خانم‌ها مشتاقانه مراسم را به جا می‌آوردند و حاضر بودند که در این راه هر اتفاقی را تحمل کنند. 🔻 از دوره صفوی که اوج قدرت مذهب شیعه در ایران است، در محله نوغان و محله‌های منتهی به حرم رضوی(علیه‌السلام) مراسم عزاداری تا زمان رضاخان پررونق ادامه یافت اما در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری به صورت علنی متاسفانه متوقف شد. اما بعد از انقلاب اسلامی دوستداران اهل بیت(ع) با زنده نگه داشتن سنن حسنه عزاداری هم به اجتماع خدمت کردند و هم به نوعی در مسیر عاقبت به خیری و خودسازی با سرعت بیشتر حرکت کردند. 🏴 شهادت امام رئوف (علیه‌السلام) بر بانوان فعال جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت باد. @rabteasheghi
🌿 روایت بانویی از دیار مغرب زمین 🌱 به برکت میلاد مبارک امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، نام زنی را در تاریخ می‌یابیم که انسان را به‌یاد نقش‌آفرینی تمدنی زن در دورا‌ن‌های حساس می‌اندازد. 🔆 این خانم بزرگوار کسی نیست، جز مادر امام حسن عسکری (علیه‌السلام) ، بانو "حدیث"، صاحب لقب "جده". بانویی که امام‌هادی(علیه‌السلام) در ستایش و مدح او فرمود: «سلیل، از بدی‌ها، پلیدی‌ها، زشتی‌ها، ناپاکی‌ها و آلودگی‌ها، پاک و عاری است.» و چرا بانویی که رحم او، جایگاه مطهری برای پرورش امام است، به سلیل نام نگیرد! 🌟 وقتی که جان‌ها در عطش دیدن وصی پس از امام حسن عسکری‌ست؛ وقتی که فشارهای زیادی برای دسترسی به امام زمان (عج) از طرف حاکم وقت، وجود دارد؛ زمانی که جعفر کذاب‌ها با ادعای امامت، به‌دنبال ایجاد شأن و جایگاه برای خود هستند؛ او همچون چراغی روشن است که برای رفع تحیّر از جامعه شیعی و برنامه‌ریزی برای حفظ باورهای مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و حفظ جان امام زمان (ع) تمام هستی خود را در میدان کارزار نرم و سخت قرار می‌دهد. ✨ بانو حدیث، به توصیه امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، حضرت مهدی (عج) را به سفر حج می‌برد، این سفر قطعا فقط جنبه معنوی نداشته، و از باب حفظ جان امام بوده است، اما عجیب اینجاست که امام یازدهم، هیچ کدام از مردان اطراف خود را برای مدیریت این سفر انتخاب نکرد، بلکه مادر بزرگوارش را لایق چنین امری دید؛ چرا که پیش از این شهامت این زن را در هنگامه‌های حصر و زندان پدر دیده بود، و در اثنای این سفر می‌توان متوجه شبکه ارتباطی این بانو با شیعیان اهل بیت در شهر مدینه _علی‌رغم سال‌ها دوری_ شد. 🌱 در این شخصیت به ظاهر کنیز، همسویی با شخصیت بزرگ بانوی اسلام زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) دیده می‌شود؛ در روایتی از احمدبن‌ابراهیم آمده است: «وی پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) نزد حکیمه‌خاتون رفت و از اعتقاد او درباره امامت پس از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) پرسید. حکیمه‌خاتون در پاسخ گفت: به حجة‌بن‌الحسن (عج) اقتدا می‌کند. وی از محل و شخصیت امام زمان (عج) پرسید، حکیمه در پاسخ گفت: از دیدگان پنهان است. احمد بن ابراهیم پرسید: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ حکیمه پاسخ داده: به جده، مادر ابومحمد. او گفت: آیا من به کسی اقتدا کنم که یک زن را وصی خود قرار داده است؟! حکیمه با درایت و درک وسیع خود پاسخ داد: به حسین (علیه‌السلام) اقتدا کن که خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) را وصی خویش قرار داد.» (۱) (۱) اصول کافی،ج ۱ ،ص ۳۳۱ ✍ هدی صادق‌زادگان @rabteasheghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ می‌گوید؛ هرکجا دست ولی خدا و دست مردهای مجاهد بسته می‌شود خداوند پرچم مبارزه را به دوش زنان می‌گذارد. وقتی دست مولایمان علی (ع) را بستند و ولایت مطلق را میان کوچه کشیدند، فاطمه زهرا (س) وارد میدان شد. وقتی سرهای شهدای کربلا، بالای نیزه‌های دنیاخواهی و مظلوم‌کشی رفت، زینب کبری (س) و لشکر زنان اسیر وارد میدان شدند. وقتی دست امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) در عرصه‌ی ارتباط با شیعیان و محبان بسته شد، فاطمه معصومه (س) وارد میدان شد... هرکجا دست ولایت بسته شد، هرکجا مردان مجاهد را قلع و قمع کردند، خداوند پرچم جهاد را بر دوش زنان قرار داد، زنانی از جنس فاطمه و زینب و معصومه (ع) به‌قول سید مقاومت این روزها در غزه نگاه‌تان به میدان باشد... میدان عمل می‌کند. این روزها نگاه‌تان به میدان باشد که زن برای زندگی و آزادی دارد با تمام توان می‌جنگد، پرستاری می‌کند یتیم‌داری می‌کند. بالای سر اطفال مجروح ذکر می‌گوید. برای اطفال کفن‌پیچ لالایی می‌خواند. از زیر آوار درنیامده روسری‌اش را سفت‌تر می‌کند. بچه‌های مرده را با دست خودش به خاک می‌سپارد، اشک‌هایش را پاک می‌کند و با کودکان زنده بازی می‌کند. لباس‌شان را می‌شوید و بوسه‌باران‌شان می‌کند که اگر روز آخر زندگی‌شان بود از عاطفه مادری سیراب باشند و پر بکشند. آه... زن... زن فلسطینی این روزها دارد با دست خالی و قلب محزون با دست خالی و قلب با ایمان... با دست خالی و گهواره خالی... استوار و مقاوم و باحجاب جهاد می‌کند و شهید می‌شود... 🇵🇸 ✍ سحر شهریاری @rabteasheghi
🔰 ستاد برگزاری مراسم اعتکاف دانش آموزی درچه برگزار می‌کند: 🌙اعتکاف دانش‌آموزی ویژه دختران 🔰 از ۵ بهمن به مدت سه روز تا ۷ بهمن 🕌 مسجد محمدرسول‌الله و مسجدالنبی برای مقاطع (چهارم تا ششم) و مسجد امام حسن (ع) جزین برای مقاطع (هفتم تا نهم) 📌 مهلت ثبت‌نام: تا ۱ بهمن ✅️ مدارسی که مربیان طرح امین یا طرح بهنام دارند می‌توانند جهت ثبت‌نام به آن‌ها مراجعه کنند. 🔸 لینک ثبت‌نام: 🌐https://formafzar.com/form/3vjfq 🔻اطلاعات بیشتر: 09051938250 @rabteasheghi
🕌 ســرم را به سنگ‌های مرمری حرم تکیه داده‌ام! بـی‌قـــرارم و اینجا دنبال قـــرار می‌گردم! مدام از یک نقطه حرم به جای دیگر رفته و همه‌ی سوالاتم را در ذهنم مرور می‌کنم! کلی سوال که آمده‌ام جوابش را از امام بگیرم... چرخ می‌زنم در حرم! حیران و سرگردان! جایی مقابل گنبد آقا، زانو می‌زنم و می‌نشینم... اشک از چشمانم می‌جوشد! نمی‌دانم باید چه کنم؟ چه بپرسم؟ چه بگویم؟ کلی سوال در پستوی ذهنم بی‌جواب مانده است... نگاهم به پرچم سبزِ گنبد خیره می‌ماند! از بین همه سوال‌ها، گویا یک سوال در ذهنم بیشتر خودنمایی می‌کند... سوالی که خیلی درد دارد پرسیدنش! سوالی که خجالت دارم از گفتنش... روبه‌روی ضریح ایستاده‌ام... خجالت می‌کشم از سوالم ولی چه کسی نزدیکتر از امامی که انیس‌النفوس است! اصلا کجا را غیر از اینجا دارم؟ 💢 صدایی آن طرف ضریح توجه‌ام را جلب می‌کند! دو خانم سر اینکه کدام به ضریح دست بزنند، دعوایشان شده... و آن طرف‌تر خانمی دارد فیلم می‌گیرد و می‌خندد! صحنه غریبی‌ست! چقدر اینجا فقر مردم را می‌توان به عیان دید!! نمی‌دانم چه کسی باید در آن‌ها معرفت‌افزایی کند؟ چه کسی باید برای این خواهران‌مان زیارت را تعریف کند!! یاد سوالم می‌افتم! حالا گویا به جوابش نزدیکتر شده‌ام! حس می‌کنم می‌فهمم جـــواب را... ⭕️ خانمی با حجابی که چندان درخور این حریم نیست، برای جشن نیمه شعبان، بین مردم شکلات پخش می‌کند! امام که درِ خانه‌اش به روی همه باز است! برای همه، همیشه سنگ تمام می‌گذارد! ما اما نباید آداب مهمانی و شأن میزبان را رعایت کنیم...؟؟! حالا به جواب سوال خودم رسیده‌ام! گویا با این اتفاقات جواب را نشانم داده‌اند... 🥀 گریه امانم را بریده است... سرم را از خجالت پایین انداخته‌ام! حالم حال خوشی نیست! واگویه‌های من با خودم در حرم حالا فقط به آه و اشک ختم شده است... روی فرش‌هایِ قرمزرنگ حرم شروع می‌کنم به نوشتن: به نیمه شعبان که می‌رسد همه جشن می‌گیریم!! شکلات پخش می‌کنیم، نذری‌های مختلف و رنگارنگ، خیلی هم خوبه اما انگار در بین این خوشی‌ها، غم نبودن‌تان را به کلی فراموش کرده‌ایم... حواس‌مان به شما نیست! عادت کردیم به نبودنتان... دردمان نمی‌گیرد که شما نیستید... حواسمان نیست که برای آمدن شما تنها نشستن، اشـــک ریختن و دعا کردن کافی نیست... ما نشسته‌ایم تا شما خودتان هـــمه‌ی کارها را درست کنید! حتی در مورد هدایت خودمان هم، نقص‌هایمان را از چشم شما می‌بینیم!! تنها هنرمان این است که بگوییم آقا شما که می‌دانید ما نمی‌توانیم! شما که می‌دانید در توان‌مان نیست! و منی که زمینگیر خود شده‌ام، از پس خودم هم برنیامده‌ام، حالا چه کار می‌توانم برای هدایت دیگران کنم... آقا جان، مرا از این حال بد نجات بده! حالی که شبیه گفته یاران حضرت موسی (ع) به اوست... ✨ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ... تو و خدایت با جبار بستیز، ما تنها اینجا نشسته‌ایم و برایتان دعا می‌کنیم... ما پی کار و زندگی خودمان هستیم ولی خوب می‌شود شما هم ظهور کنی...! 💫 برای فتحی به وسعت یک تمدنِ اسلامیِ جهانی به دست بقیه‌الله، باید تمام قد ایستاد، جنگید و در میدان بود، با تمام داشته‌ها، با تمام وجود، با تمام قدرت.... ✍ ز . ک 📌 برداشتی از جلسات تدبر @rabteasheghi
🔰 واحد خواهران انجمن روانشناسی و مشاوره دانشگاه معارف قران و عترت (ع) اصفهان برگزار می‌کند: 💥 کارگاه اینجا قرار است به تنظیمات کارخانه‌ای برگردیم (مخصوص دانشجویان دختر) 🖌 با تدریس خانم دکتر نجمه لبخندق، خانم دکتر مریم احمدی 🔮 طی ۳ نشست ⚡️ نشست اول: رنج‌هایی که کشیدیم. (روایت ظلم تاریخی به زن در شرق و غرب) ⚡️ نشست دوم: دری دیگر به رویت گشوده شد.(آشنایی با الگوی سوم زن) ⚡️ نشست سوم: سکه‌های این گنج به نام تو ضرب شده است. (آشنایی با ویژگی‌ها و مصادیق الگوی سوم زن) ✅ زمان نشست اول: چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۹ برگزار می گردد. ⏰ از ساعت ۱۰ الی ۱۲ ✅ تاریخ دو نشست بعدی متعاقباً اعلام می‌گردد. 📌 هزینه ثبت‌نام : 💡برای هر سه نشست و با تخفیف ویژه از طرف مدرسین دوره : ۵۰ هزار تومان 💡مهلت ثبت‌نام: تا ساعت ۱۲ روز سه‌شنبه (۱۴۰۲/۱۲/۸) 📌شرکت برای عموم آزاد می‌باشد. ⌨ شماره حساب: 6037697494454884 به نام زهرا فنایی کهرانی لینک ثبت نام : https://digiform.ir/wdb0d443e 📛ثبت نام فقط از طریق لینک بالا جهت کسب اطلاعات بیشتر: 🆔@Mkhedmat @rabteasheghi
🔰 واحد خواهران انجمن روانشناسی و مشاوره دانشگاه معارف قران و عترت (ع) اصفهان برگزار می‌کند: قابل توجه بانوان گرامی👌 💥 کارگاه اینجا قرار است به تنظیمات کارخانه‌ای برگردیم 🖌 با تدریس خانم دکتر نجمه لبخندق، خانم دکتر مریم احمدی ⚡️ نشست دوم: دری دیگر به رویت گشوده شد. (آشنایی با الگوی سوم زن) ⚡️ نشست سوم: سکه‌های این گنج به نام تو ضرب شده است. (آشنایی با ویژگی‌ها و مصادیق الگوی سوم زن) ✅ زمان نشست دوم: چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ برگزار می‌گردد. ⏰از ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📌عزیزانی که موفق به شرکت در نشست اول نشدند و تمایل دارند در این نشست شرکت کنند لطفاً برای ثبت‌نام به آیدی زیر مراجعه فرمایند: 🆔 @Mkhedmat 📌شرکت برای عموم آزاد می‌باشد. @psy_cafee @rabteasheghi
🔰 موسسه سفیر بیان برگزار می‌کند: 🌀💠امام کاظم «ع»💠🌀 «مَن أدخَلَ عَلى مُؤمِنٍ سُروراً فَرَّحَ اللَّهُ قَلبَهُ یومَ القیامَةِ»  ❤️‍🩹هر کس مؤمنى را شاد کند، خداوند در روز رستاخیز، او را بسیار دلشاد خواهد کرد. «الکافی، ج ۲» 📌یه مژده به اون دسته از مبلغان عزیز که دغدغه ی اداره ی جلسات دینی ،با سبکِ ادبیات طنز و شاد را دارند👌 💠به زودی یک دوره ی آموزشی با عنوان محتوای شاد🗒😊 🎙 با تدریس «جناب حجةالاسلام،خانی» 🪑در موسسه ی سفیربیان برگزار می‌گردد.✔️ ⭕️توجه بفرمایید ظرفیت پذیرش محدود میباشد‼️ 💠 مهلت ثبت نام تا ۲۰ اردیبهشت برای اطلاع بیشتر از جزئیات دوره و نحوه ثبت نام به آیدی زیر👇 مراجعه فرمایید❣ 🆔@Amozesh_safir @rabteasheghi
🔰 اداره مشارکت‌های فرهنگی اجتماعی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان برگزار می‌کند: 🖋سی و‌دومین فراخوان حمایت از برنامه های تشکل های مردمی شهر اصفهان «محله کرامت» پویش خدمات همدلانه مردم برای مردم با محوریت تشکل های فرهنگی مذهبی همزمان با ایام مبارک ولادت امام رضا(ع) قالب های اجرا: 👈 آذین بندی محلات 👈 برپایی مواکب فرهنگی،خدماتی شامل غرفه های کودک، غرفه های مشاوره و گفتگو، پذیرایی، ارائه خدمات حقوقی، پزشکی، کتاب، نواهای آیینی و شعر خوانی و.....) در سطح محلات 👈ارائه متنوع خدمات کسبه محل با تخفیفات ویژه همزمان با ایام دهه کرامت و سایر ایده های خلاق 🚨 از تشکل های مردمی مشارکت کننده در محله کرامت که با بیشترین ظرفیت و تنوع موضوعی اجرای برنامه داشته باشند حمایت ویژه می گردد 🚨 تشکل های مردمی شرکت کننده در فراخوان محله کرامت، ملزم به شرکت در نشست هم افزایی اعلامی خواهند بود. 📌 تشکل های مردمی در صورت برگزاری جشن های محله محور در عرصه های شهری( میادین، بوستان ها و ....) نیز مورد حمایت قرار خواهند گرفت 🏢 مکان تکمیل فرم ثبت نام: ادارت فرهنگی اجتماعی مناطق ۱۵ گانه شهرداری اصفهان 📆 حداکثر زمان ثبت نام: ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ زمان اجرای برنامه: ۲۱ لغایت ۳۱ اردیبهشت ماه 📞 تلفن تماس جهت کسب اطلاعات بیشتر: ۳۲۲۴۰۵۰۹ https://eitaa.com/mosharekatfarhangishardari @rabteasheghi
دیشب هیأت در فضای باز بود و درِ جشن به روی کوچک و بزرگ باز. بعضی گذری رد می‌شدند و از دور نگاه می‌کردند. بعضی نم‌نم پیش می‌آمدند و خودشان را روی صندلی‌های سفید رنگ جا می‌دادند. صندلی‌های سفیدی که هر سرنشین آن دعوتنامه‌ای داشت. نه از طرف شهرداری که مجوز جشن را داده بود و نه از طرف هیأت حضرت علی اکبر (ع)! بلکه از طرف شخصِ میزبان. رئوفی که به لطفش همه‌مان را دور هم جمع کرده بود. بعضی هم در گوشه‌گوشه‌ی فضای باز نشسته بودند و گوش‌شان بدهکار جشن نبود. نه اینکه خودشان نخواهند شاید دعوتنامه هنوز به دستشان نرسیده بود. یادم به نبات‌هایی افتاد که به عشق مهربانی‌اش تک‌تک بسته‌بندی شده بود. یاد حدیث‌کسایی که سر بسته‌بندی خواندیم و رفع هم و غمی که از خدا خواستیم. جشن رئوف باید بزرگتر از این حرفها باشد. بزرگتر و با آدم‌های متفاوت‌تر... نباتها را ریختم توی کیسه و از جشن فاصله گرفتم. جشنی توی دلم برپا بود. دلم می‌خواست شادی‌اش را با همه تقسیم کنم. تک‌تک نباتها را از کیسه در می‌آوردم و به کوچک و بزرگ می‌دادم - عیدتون مبارک. نبات نذری امام رضاست. کمی بالاتر هم جشن تولدشونه دوست داشتین تشریف بیارین. جمله‌ای که به آدم‌های پارک می‌گفتم تکراری بود اما خود آدم‌ها نه! دختر و پسری سیگار به دست گوشه‌ی دنج پارک نشسته بودند. با سلام اولم کپ کردند اما به محض شنیدن جمله همدیگر را نگاه کردند. دستشان را حالت حرکت‌آهسته پیش آوردند. نبات را گرفتند و با لکنت تشکر کردند. دورتر که شدم تشکرشان بلندتر شد و جشن دلم پرشورتر. کمی آنطرف‌تر دو دختر نوجوان لبه‌ی جدول نشسته بودند. کپ کردنشان موقع سلام برای من پیش‌بینی شده بود. اما شنیدن جمله‌ی من برای آنها نه. حین تشکر بی‌اختیار روسری را از روی دوش بلند کردند و روی سرشان کشیدند. لبخندم را با شیرین‌ترین لبخند دنیا پاسخ دادند و جشن دلم شیرین‌تر شد. پیرمرد و پیرزنی روی نیمکت جمله‌ام را شنیدند و برای عاقبت به خیری‌مان دعا کردند. گفتند پای آمدن تا پای جشن را نداریم و یک نبات بیشتر برای دختر بیمارشان گرفتند. نباتهای پلاستیک تمام شد و دلم پیش مهمانهای جدید جشن بود. مهمانهایی که شاید روی صندلی‌های سفید نه، اما روی چمن، نیمکت یا حتی ایستاده هم که بودند حالا دعوتنامه دستشان بود. رسیدم به جشن و کیسه‌ام را دوباره پر کردم. اینجا که صدای جشن به همه رسیده بود. باید صدا را به دورترها می‌رساندم. پیرزنی نبات را از دستم گرفت. شال نباتی‌اش را روی سر مرتب کرد و گفت: بخدا رسیدم تو پارک به دلم بود یکی امشب یه چیزی بهم میده. بغضش ترکید. بغلش کردم. بغض من هم... کمی دورتر جمع بزرگی دیدم با کلی دختر و پسر. سر همه‌شان باز بود! قدم به سمت‌شان پیش گذاشتم و دوباره پس رفتم! هنوز کیسه‌ی نباتها پر بود. کنارم خانواده‌ای پرجمعیت دور هم نشسته بودند و اکثر خانم‌ها شال به سر نه، شال به دوش. بلند سلام کردم و جمله‌ام تکرار شد. نباتها را تعارف‌شان کردم و با دعای خیر بدرقه‌ام کردند. دعای خیر برای همه‌ی عوامل جشن... ازشان دور شدم و دوباره چشمم به جمع قبلی افتاد. قلبم تندتند می‌زد و قدم‌هایم کند پیش می‌رفت. به سمت همان جمع سر باز! رب ادخلنی مدخل صدق... را خواندم و توسل کردم. پارک خلوت بود و من تنها. دلم قرص بود که نباتها باید به دستشان برسد. رسیدم و سلام کردم. نگاهشان برگشت سمتم - اوی خانم ترسوندیم! انگار نشنیده باشم با حرارت جمله‌ام را تکرار کردم. اما نه مثل بارهای قبل پشت سرهم و با دریافت لبخند گرمِ مخاطب! عید را که تبریک گفتم وسط جمله‌ام یکی از پسرها صدایش را بلند کرد: - مگه عیده؟! بی‌تفاوت جمله‌ام را ادامه دادم صدای دیگری خنده خنده گفت: - امام رضا کیه؟ چند نفر دیگر هم خندیدند. حالا تپش قلبم هم مثل قدم‌ها شده بود. کندِ کند. با انگشتهای یخ کرده نباتها را از پلاستیک بیرون آوردم. با لبخند دستشان دادم. صدای دختری بلند شد: - حالا اینا از کجا اومده اصلا؟ نگران بودم نباتها را پس نزنند. بسته‌ها را تک‌تک توی دست‌هایشان گذاشتم و آرام و شمرده از جمع بچه‌ها گفتم، از حرکتی که دلمان خواسته برای تولد امام بزنیم. به نبات توی دستم نگاه کردم. به دعوتنامه‌ای که نه از سمت شهرداری و هیأت بلکه از خودِ خودِ میزبان صادر شده بود. ازسمت رئوف برای تک تک دختر و پسرهای این جمع. دست دختر سمتم دراز شده بود. نبات را گذاشتم توی دستش. پسر کناری‌اش شمرده گفت: - ایشالا بشه بریم حرم امام رضا کیسه‌ی نباتها خالی شده بود. بلند گفتم - ان‌شاءالله همه با هم و خداحافظی کردم... با جمعی که همراهم بودند و حاضر در جشن، گیرم کمی با فاصله‌تر. پ‌ن: زکات گرمی و نشاط دورهمی مان را بدهیم! محاسن گرفتن مراسم‌ها در فضای بازی که از همه قشر بندگان خدا تردد دارند بی‌شمار است و شاید در زمان حاضر جزو وظایف اصلی جمع‌مان... ✍ لیلا آصالح @rabteasheghi
🏐 توپ چهل‌تکه‌ی سبز و قرمز کوچکشان از این گوشه به آن گوشه قل مى‌خورد. از روی خط حاشیه‌ی فرش که می‌گذرد و زیر پرده‌ی پنجره‌های قدی که جا می‌گیرد، صدایشان به هوا می‌رود. امیرمحمد و محمدعلی که توی دروازه بود آه حسرت می‌کشند و محمدمهدی و امیررضا که آقای گل است، هورا می‌کشند. هر از چند دقیقه‌ای هم وسط بازی نگاهی به من می‌اندازند که در اقدامی بی‌سابقه، میخ تلوزیون شده‌ام و می‌پرسند: رئیس‌جمهور پیدا شدن؟ سری بالا می‌اندازم و با چشمانی که هر لحظه احتمال باریدن دارد، می‌گویم نه هنوز، شما دعا کنین. صلواتی میفرستند و فوتبال‌شان را از سر می‌گیرند. فاطیما از توی اتاق سرک می‌کشد و می‌گوید: چقدر حرف از رئیس‌جمهور می‌زنین. دیگه خسته شدم... نگین! و دوباره برمی‌گردد که با عروسکش خاله‌بازی کند. 📺 شبکه‌ها را بالا و پایین می‌کنم. ساعت ۲۱ است و برای چندمین بار رسیده‌ام به شبکه خبر. قسمتی از دیدار حضرت آقا با خانواده‌های سپاهیان که ساعتی پیش برگزار شده را پخش می‌کند؛ آقا با همان صلابت و آرامش همیشگی‌شان می‌‌گویند از این حادثه متاثرند و امیدوارند رئیس‌جمهور مغتنم و محترم، به آغوش ملت به سلامت بازگردند. امید از همه‌ی واج و واژه‌هایشان می‌بارد. از نگاه‌شان، از روی گشاده و دل قرص و محکم‌شان. دلم گرم می‌شود. گرم‌تر می‌شود وقتی می‌گویند دلواپس کشور هم نباشید، اختلالی ایجاد نمی‌شود‌. 📿 هنوز دانه‌های خونی تسبیح عقیق میان انگشتانم سر می‌خورند و لب‌هایم لاینقطع ذکر می‌گویند. گاهی امن یجیب، گاهی صلوات حضرت زهرا (س)، گاهی صلوات خاصه امام رضا (ع) و مرتب و مداوم هم صلوات. فوتبال بچه‌ها انگار آن‌طور که باید گل نمی‌کند. کم‌کم دست از بازی می‌کشند و کنارم می‌نشینند و آن‌ها هم میخ تلوزیون می‌شوند. فاطیما هم عروسکش را کنارش، توی صف دعای بی ریامان رو به تلوزیون نشانده. پسته‌ی لب‌هایش به رویم باز می‌شود و می‌خندد و می‌گوید: مامان من‌ رئیس‌جمهور رو دوست دارم و یک صلوات نصفه و نیمه هم برای سلامتی‌شان می‌فرستد. ✨ انقلاب دلم کمی آرام گرفته است اما فکرم می‌رود جاهای دیگر مثل همیشه در این جور مواقع، شروع می‌کنم به قول و قرار گذاشتن با خودم و خدا؛ خدایا من نمی‌دانم خیر ما و ملّت و تمدن آرمانی موعودمان، در سلامتی رئیس‌جمهور و همراهان است یا شهادت، اما می‌دانم هرچه رقم بخورد، خیر است. از دست من کاری به جز دعا بر نمی‌آید؛ بیا و این دفعه را به ما عیدی بده و دشمن به شادمان نپسند، قول می‌دهم حداقل هفته‌ای یکبار این ولوله را در خانه راه بیندازم. خانواده را به خط کنم و تند و تند از نگرانیم از نبود امام زمان (عج) بگویم. اضطرار و اضطرابم از بی‌کسی‌مان را بروز دهم، سیل صلوات و امّن یجیب راه بیندازم. شاید آن روز که ندای انا بقیه الله از کعبه می‌آید، قندی در دلم آب شود که من و بچه‌هایم هم دعاگوی امر فرج بودیم... دعایی نه فقط دلی، دعای فعّال، حرکت‌آفرین و مضطرانه. ✍ عطیه شریف @rabteasheghi
🕌 رفتیم نشستیم وسط صحن پیامبر اعظم (ص). زیارت امین‌الله تازه شروع شده بود. یادش بخیر. همین پارسال بود. نشسته بودم کنار احمد. مداح به "اللهم فاستجب دعایی" زیارت که رسید شانه‌های احمد شروع کرد به لرزیدن. هر که او را می‌دید به خیالش احمد می‌خواهد عین حاجت ده ساله را یک شبه از خدا بگیرد. راز عشق احمد به بچه‌ی نداشته، ده سالی هست که از سر به مُهری درآمده. احمد هر بچه‌ای که می‌دید بی‌اختیار به سمتش می‌رفت و بچه را در آغوش می‌گرفت و حسابی بوس و ماچه‌اش می‌کرد. یادش بخیر دوران خواستگاری به من می‌گفت من هیچ‌وقت نه طعم داشتن پدر را چشیدم و نه طعم عاشق شدن‌های زن و شوهری. می‌گفت از وقتی پدرش شهید شده فقط خودش بوده و مادرش. همان شب از من قول و قرار گرفت که طعم عشق را من به زندگی مشترکمان بپاشم. زندگی مشترکی که با آوردن ۳ دختر می‌توانست برای او شیرین‌تر هم بشود. احمدِ دختردوستِ من... اما حالا فقط منم که می‌دانم دلیل لرزیدن شانه‌های احمد چیست. احمد عاشق‌پیشه من... ✨ امین‌الله که تمام شد خیره شدم به صورتش. همین که می‌خواست چشم‌های گریانش را لابلای لبخندها پنهان کند مچش را گرفتم. به او گفتم: احمد من عاشقم! از نگاهت همه چیز رو می‌خونم. اگه تشنه‌ای خودت رو سیراب کن! احمد گفت: فاطمه تو همیشه مچ منو می‌گیری! به او گفتم: خاصیت عاشق همینه. احمد اگه می‌خوای بری برو. مدافع حرم حضرت رقیه (س) شدن کار هیچ کس جز عاشق‌ها نیست! تو عاشق شدی. چه جمله‌ای گفتم. کل اون دو روزی که مشهد بودیم با خودم کلنجار رفتم که نگم اما وقتی همسر شهید سیفی را دیدم از خودم خجالت کشیدم. با ۵ تا بچه آنچنان از خاطرات گذشته و آماده کردن شوهرش به جبهه‌های جنوب حرف می‌زد که وقتی شنیدم سرم را پایین انداختم و از جلوی ضریح رد شدم‌. آخ چقدر به امام رضا (ع) غر زده بودم. من قرار بود عشق را به احمد بدهم اما چه می‌دانستم عشق بر مدار من نمی‌گردد. عشق بر مدار من فانی‌ست. عشق باید بر مدار اصلش بگردد. ☁️ آسمان به یکباره تیره و تار شد. ابرهای سیاه سنگین به هم کوبیدند. صدای رعدوبرق کل صحن را گرفت. قطرات باران بی‌وقفه شروع به ریختن کرد. انگار امام رضا (ع) واسطه شده بودند تا خدا درهای رحمت و نعمتش را روی سرم هوار کند. مردم همه به سمتی می‌دویدند‌ من و احمد اما زیر باران زل زده بودیم به گنبد طلایی آقا. گنبدی که زردی‌اش در آن آسمان تیره و تار داشت چشم‌مان را روشن می‌کرد حالا بعد از یکسال دارد من و رقیه را هم به خود جذب می‌کند. رقیه‌‌ای که چندماه بعد از شهادت احمد به دنیا آمده بود. احمدِ دختر‌دوست من... 🔻 - فاطمه‌خانم تشریف بیارید نوبت سخنرانی شماست! خانم‌ها منتظرند. این هم از موهبت‌های عاشق شدنه... به ریسمان عاشقی که وصل شوی دست بقیه را هم می‌گیری! یا امام رضا (ع) برای عاشق شدن همه ما دعا کنید..‌. ✍ لطیفه‌سادات مرتضوی 🗓 به مناسبت ٢٣ ذی‌القعده؛ روز زيارت مخصوص امام رضا (علیه‌السلام) @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
⭐️ زنان پیشروی نوغان 🗓 از همان روزی که امام رضا(علیه‌السلام) پای به روستای نوغان نهاد، این روستا در تاریخ شیعیان ماندگار شد. اگر چه مامون در تمام دوران ولایت‌عهدی امام رضا(علیه‌السلام) در‌ تلاش بود تا از محبوبیت ایشان بکاهد و همواره این هراس را داشت که حلقه‌ای عظیم از دوستداران گرد آن امام همام شکل گیرد ولی فراموش کرده بود که حق و حقیقت و نور ولایت خاموش شدنی نیست؛ نوغان و زنانش به او نشان دادند که حتی با شهادت آن حضرت، عشق به ضامن آهو عشق به عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دیرینه و جاودان خواهد ماند. 🏴 بیش از هزار سال پیش، در روزی که انسانیت به راستی عزادار شهادت هشتمین خورشید تشیع بود، شیرزنان نوغان طرحی بی‌بدیل را رقم زدند. تاریخ گواهی می‌دهد که بانوان محله نوغان اولین گروهی بودند که با نشان دادن جرأت و شجاعت بر گرد پیکر مطهر امام رضا(علیه‌السلام) جمع شده و به عزاداری پرداختند وحتی در صدد برآمدند برای امام رضا(علیه‌السلام) مقبره‌ای احداث کنند. البته به آسانی این اتفاق نیفتاد چرا که در حکومت سراسر ظلم و تزویر مامون عباسی این شیرزنان با بخشیدن مهریه خود به همسران‌شان، اجازه عزاداری برای مولای‌شان را کسب کردند. ▪️زنان نوغان، سیاه‌پوشانی که از سر ارادت به حضرت دوست بر سروسینه‌زنان از خانه‌ها بیرون آمده و در حالی که گل و خاک بر سر می‌ریختند، با مولای خود وداعی تاریخی را رقم زدند. 💫 ماجرای نوغان از جاهایی است که شجاعت زنان از مصلحت‌اندیشی مردان سبقت گرفته است. 🔆 بانیان این حرکت به عزاداری در روزهای شهادت بسنده نکردند، بلکه هر ساله و در سالگرد این ایام باز هم زنان نوغان بودند که در دهه آخر صفر به استقبال از زائرین رضوی در جوار آن مضجع شریف می‌پرداختند و محوریت نذورات نوغانی‌ها به این ایام اختصاص یافت. 📖 در منابع ذکر شده که زنان نوغانی در دهه آخر ماه صفر، نقش پررنگی در اقامه عزای اهل بیت در مشهد داشته‌اند و با پررنگ نگه داشتن مراسم روضه‌خوانی و راه‌اندازی اولین دسته‌های سینه‌زنی با وجود خفقان حاکم، دِین خود را به شریعت ادا کرده اند. 🚩 در سال‌هایی که عزاداری در زمان رضاشاه ممنوع بود، مادران و زنان بی‌تاب روضه گرفتن برای امام هشتم بودند. برخی از خانم‌ها مشتاقانه مراسم را به جا می‌آوردند و حاضر بودند که در این راه هر اتفاقی را تحمل کنند. 🔻 از دوره صفوی که اوج قدرت مذهب شیعه در ایران است، در محله نوغان و محله‌های منتهی به حرم رضوی(علیه‌السلام) مراسم عزاداری تا زمان رضاخان پررونق ادامه یافت اما در دوره پهلوی اول برگزاری مراسم عزاداری به صورت علنی متاسفانه متوقف شد. اما بعد از انقلاب اسلامی دوستداران اهل بیت(ع) با زنده نگه داشتن سنن حسنه عزاداری هم به اجتماع خدمت کردند و هم به نوعی در مسیر عاقبت به خیری و خودسازی با سرعت بیشتر حرکت کردند. 🏴 شهادت امام رئوف (علیه‌السلام) بر بانوان فعال جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت باد. @rabteasheghi
🔻 مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشور‌های اسلامی و میهمانان کنفرانس وحدت ۱۴۰۳/۰۶/۳۱ 💠 درباره ولادت نبی مکرم اسلام (ص) و حرکت عمومی پیامبران الهی 🌟روز میلاد پیغمبر (ع) یک روز استثنائی است در تاریخ 🔻ولادت نبی مکرم مقدمه‌ ضروری و لازم نبوت ختمیه است ♦️ نبوت ختمیه درواقع نسخه‌ نهایی و کامل برای سعادت و تعالی بشر است 👈 اگر حرکت عام تاریخ بشر را تشبیه کنیم به یک کاروان 📌 قطعاً کاروان‌سالار و راهبر این کاروان انبیای الهی هستند ❇️ انبیای الهی هم راه را نشان می‌دهند، ❇️ هم قدرت تشخیص جهت‌یابی را در افراد انسان تقویت می‌کنند 👌 فطرت را بیدار می‌کنند، نیروی خردورزی و اندیشه را فعال می‌کنند ✔️ انبیا این هدایت را با طرق مختلفی انجام دادند: 💠وَ ما عَلَينا اِلَّا البَلاغُ المُبين💠 🔺 یک جا می‌فرماید پیغمبر وظیفه‌اش «رساندن» است؛ فقط همین 💠ما اَرسَلنا مِن‏ رَسولٍ‏ اِلّا لِيُطاعَ بِاِذنِ اللّه💠 🔺باید مورد «اطاعت» قرار بگیرد؛ ♦️ یعنی تشکیلات سیاسی درست کند، جامعه را حرکت بدهد و موظفند گوش کنند 📌 یک جا زبانِ خوش است، یک جا قدرت نظامی است؛ ⏪ بسته به شرایط است. 💎 در خلال سلسله‌ این راهبران، بدون تردید کاروان‌سالار حقیقی و نهایی و اصلی، وجود مقدس حضرت محمّد مصطفیٰ (ص) است 💠درباره اهمیت تشکیل امت اسلامی 🔻 یکی از این درس‌های زندگی پیغمبر و دعوت پیغمبر عبارت است از 👌 امّت‌سازی؛‌ تشکیل «امّت اسلامی» ✨ امّت اسلامی با هجرت کلید خورد، ⭕️ با سختی‌ها و دشواری‌ها و گرسنگی‌ها و سختی‌های اهل صُفّه و مردم مدینه، ادامه پیدا کرد ✨ با مجاهدت‌ها، مبارزه‌ها، فداکاری‌ها، تحکیم شد ⭕️ با فداکاری‌هایی که در دوران حیات مبارک پیغمبر و بعد از رحلت آن بزرگوار انجام گرفت، پایدار ماند 🚨 ما امروز فاقد امّت اسلامی هستیم 🔺 کشورهای اسلامی زیادند 🔺 نزدیک دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی می‌کنند ❌ امّا عنوان «امّت» را نمی‌توان بر این مجموعه گذاشت؛ 👈 چون هماهنگ نیستند 👈 چون یک‌جهت نیستند 📌 ما متفرّقیم 🔻 نتیجه‌ این تفرّق ⚠️ سلطه‌ دشمنان اسلام است ❇️ اگر متفرّق نبودیم ✔️ می‌توانستیم از امکانات یکدیگر استفاده کنیم، ✔️ به هم کمک کنیم، ✔️ یک «واحد» را تشکیل بدهیم؛ ✅ این واحد از همه‌ی قدرت‌های امروز دنیا می‌توانست قوی‌تر باشد ⁉️چه کسی می‌تواند در زمینه تشکیل امت اسلامی کمک کند؟ ✅ دولت‌ها می‌توانند تأثیر بگذارند 🔷 آن‌هایی که می‌توانند انگیزه دولت‌ها را قوی کنند، خواصّ دنیای اسلامند 🔸 سیاستمداران، 🔹 علما، دانشمندان، دانشگاهیان، 🔸 طبقات بانفوذ و صاحب فکر، 🔹 شعرا، نویسندگان، 🔸 تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، 🔺 این‌ها می‌توانند اثر بگذارند 🚧 البتّه ایجاد این وحدت و تشکیل امّت اسلامی دشمنانی دارد؛ دشمنان اسلام 💢 این‌ها گسل‌های مذهبی درون دنیای اسلام را فعّال می‌کنند ⚠️ یکی از مشکل‌تراش‌ترین گسل‌های موجود بین جوامع، گسل اعتقادی و دینی است 💪 قدرت دنیای اسلام ناشی از اتّحاد است ⛔️ دشمن عکس این را می‌خواهد ♻️ اگر ما می‌خواهیم پیام وحدت ما، در دنیا صادقانه تلقّی بشود، 👈 باید بین خودمان این اتّحاد را ایجاد کنیم 📍اختلاف سلیقه 📍اختلاف نظر 📍اختلافات سیاسی و امثال این‌ها 👈 نباید در همدلی ملّت تأثیر بگذارد ❇️ دنبال اهداف حقیقی باید حرکت کنیم 🔺اگر این اتّفاق افتاد🔻 👈 دیگر دشمن نمی‌تواند به موجود لجنِ فاسدِ خبیثی مثل رژیم صهیونی 🔺 این اجازه را بدهد که این‌‌همه جنایت را در این منطقه انجام بدهد ♦️ قدرت درونی ما می‌تواند: 🦠 این غدّه‌ سرطانی خبیث را از قلب جامعه‌ی اسلامی یعنی فلسطین بردارد و ازاله کند 🛡 نفوذ و تسلّط و دخالت زورگویانه‌ آمریکا را در این منطقه از بین ببرد 🔻 امروز قدم اول و اوّلین کار در اتّحاد دنیای اسلام بر ضدّ رژیم صهیونی: 👌 قطع ارتباطات اقتصادی‌ کشورهای اسلامی با این باند جنایتکار 👌 تضعیف ارتباطات سیاسی 👌 تقویت حملات مطبوعاتی و رسانه‌ای 👌 ابراز صریح به همراهی با ملت مظلوم فلسطین 🍀 امیدواریم ان‌شاءاللّه خدای متعال دولت‌ها را، ملت‌ها را، خواص را، مجموعه‌های فعال را هدایت کند تا بتوانیم این وظیفه را انجام بدهیم. @rabteasheghi