#معرفی_کتاب📚
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱💚🍀
زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی🌹
یک ماه از مفقود شدن ابراهیم می گذشت. بچّه هایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچ کدام حال و روز خوبی نداشتند. هر جا جمع می شدیم از ابراهیم می گفتیم و اشک می ریختیم.
برای دیدن یکی از بچّه ها به بیمارستان رفتیم، رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا رو دیدم انگار که داغش تازه شده باشه بلند گریه می کرد. بعد گفت: "بچّه ها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست. مطمئن باشید من تو اولّین عملیات شهید می شم."
یکی دیگه از بچّه ها گفت: "ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود. اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدّتی باهاش زندگی کردیم تا بفهمیم معنی بنده خالص خدا بودن چیه" یکی دیگه گفت: "ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان"
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است
#معرفی_کتاب📚
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۲💚🍀
زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی🌹
ابراهیم به صورت ناخودآگاه فریاد زد: حالا می خواهی چه کار کنی؟
گفت: هیچی، میخواهم او را به سفر آخرت بفرستم.
ابراهیم جواب داد: رفیق، تا وقتی به یکدیگر تیراندازی می کردیم او دشمن ما بود، اما حالا که زخمی است و ما به بالای سر او آمده ایم اسیر ماست!
بعد هم به سمت بیسیم چی عراقی آمد و او را از روی زمین برداشت. روی کولش گذاشت و حرکت کرد. همه با تعجب به رفتار ابراهیم نگاه می کردیم.
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
#فتح_خرمشهر
#سوم_خرداد
#ر̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞ی̸͟͞و̸͟͞_ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞
@radio_emtedade
#ا̸͟͞م̸͟͞ت̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞د̸͟͞_ش̸͟͞ه̸͟͞د̸͟͞ا̸͟͞_م̸͟͞ل̸͟͞ا̸͟͞ر̸͟͞د̸͟͞
@emtedade
کپی با ذکر آدرس کانال منبع بلا مانع است