eitaa logo
پرفسور فرامرز رفیع پور
403 دنبال‌کننده
37 عکس
17 ویدیو
2 فایل
استاد و چهره ماندگار جامعه شناسی انتشار مطالب توسط ادمین https://eitaa.com/seiiedhasanmoosavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 جمع بندی ➖ مدل کلی مولد این تضادها چیست و چگونه عمل می کند؟ 3⃣ و دوزاری هایی که دیر می افتد... 👇👇👇
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 جمع بندی ➖ مدل کلی مولد این تضادها چیست و چگونه عمل می کند؟ 3⃣ و دوزاری هایی که دیر می افتد... "حالا برخورد مسئولان ما با این فرایند [تخریب اجتماعی و تغییر ارزش ها] عموما اینطور بوده است که وقتی ارزش ها تغییر کردند و منحنی سرایت اکثریت را فرا گرفت و آن رفتار به یک مقیاس همجوری مقبول تبدیل و فراگیر شد، تازه برخی از دست اندرکاران، بطور اتفاقی با آن روبرو، از آن رفتار "ناشایست" متعجب می شوند و دستور برخورد می دهند، که همینجا دام استعمار نهفته است. زیرا در این مرحله (نگاه کنید به منحنی، چارک دوم و سوم).. هر برخوردی از جانب حکومت، تاثیر معکوس دارد و باعث کاهش مشروعیت نظام می گردد... زیرا مسئولان اجرایی، مخصوصا در نیروهای نظامی تنها راه و چاره ای که در پیش رو دارند (--> "بیچاره")، استفاده از روش های قهری است. اما این روش فقط می تواند در مرحله آغازین ورود یک ارزش، قبل از شکلگیری "حداقل توده لازم" (critical mass) یعنی قبل از شروع منحنی به صعود، موثر واقع شود... اما اگر بعد از این مرحله از استبداد استفاده شود -به هر میزان که سرایت پیش رفته و منحنی صعود کرده باشد- به همان نسبت باعث نفرت (aversion) و ریزش (erosion) می شود و عده بیشتری از پیروان انقلاب (یا هر حزب سیاسی حاکم در هر کشوری) از بدنه کنده و رویگردان می شوند و به همان نسبت از مشروعیت سیاسی کاسته می شود. تو اول نبستی که سرچشمه بود چو سیلاب شد پیش بستن چه سود؟؟ (سعدی، بوستان)" ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 594 و 595 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 جمع بندی ➖ مدل کلی مولد این تضادها چیست و چگونه عمل می کند؟ 4⃣ علل این ناکارآمدی ها در مواجهه با تخریب اجتماعی چیست؟ "در اینجا ما در واقع با چند مسئله سر و کار داریم: ▪️(1) ادراک مسائل توسط مسئولان ▪️(2) نوع اقدامات ▪️(3) استفاده از ابزار مناسب: کارکرد دستگاه های عقیده سازی ▪️(4) اقدامات نامناسب و تاثیر سرکوب در مورد نکته اول به نظر می رسد ادراک مسائل از جانب مسئولان با موانعی روبرو باشد. این موانع یا به علت شرایط [فرهنگی و...] مسئولان است یا به علت سیستم کسب و انتقال اطلاع... ادراک دیر از مسائل باعث می شود که اقدامات در قسمت های پایانی منحنی سرایت انجام گیرند. این اقدامات را می توان به چند دسته تقسیم کرد. ▪️اقدامات توصیه ای ▪️اقدامات قهری و ▪️اقدامات توسط دستگاه عقیده سازی. روش های توصیه ای بی تاثیرند. زیرا اولا خود ارزش باید ارزیابی شود و ثانیا اقدامات توسعه ای که زمینه ساز تمام فرایندهای تغییر ارزشی است درست در مسیر معکوس است. از یک طرف اجرای بسته توسعه و ترغیب و از آن طرف "منع"!... اقدامات قهری [هم همانطور که توضیح داده شد] تاثیر معکوس دارند و حتی جوانان زحمتکش نیروهای انتظامی درگیر را نیز بعد از مدتی ناامید و بدبین می کند... لذا سوال مهم آن است که آیا جمهوری اسلامی، غیر از روش های قهری، ابزار و روش دیگری نیز برای مقابله با این فرایند تغییر ارزشها دارد یا نه؟ پاسخ مثبت است: ابزار وجود دارد، اما کارایی و کارکرد آن نیاز به بررسی دارد. با اینکه کشور ابزارهای عقیده سازی مهمی در دست دارد، چند علت عمده موجب می شود که این ابزار کارایی لازم را نداشته باشند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 596 تا 601 https://eitaa.com/rafipoor
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه 🔺 جمع بندی ➖ مدل کلی مولد این تضادها چیست و چگونه عمل می کند؟ 5⃣ علل اساسی کارکرد ضعیف دستگاه عقیده سازی "▪️مسئله اصلی که باعث عدم کارایی سازمانها می شود آن است که ما هنوز مدلی کارآمد و جامع برای اداره کشور، متناسب با شرایط کنونی جهانی نداریم و تصور می کنیم با مدل های سنتی، مدیریت ایلاتی در زمان گذشته می توانیم، جوامع امروزی را اداره کنیم. سپس با هر احساس عدم موفقیتی، به ابزار استبدادی روی می آوریم. ▪️این مدل از مدیریت توان جذب متخصصان واقعی توانمند (و نه مدرک داران) را ندارد... ▪️لذا عموما فعالان در این زمینه، خود از پذیرنده ها و مشتاقان ارزشهای قشر بالا هستند و تا سرحد امکان، خود را به آن ارزشها می آرایند. در نتیجه عده زیادی از مسئولان اجرایی که ابزار تغییر ارزشها در دست آنهاست، با این حرکت نه فقط مخالف نیستند، بلکه ناگفته به آن متمایلند. چرا؟ به دلیل آنکه مسئولان رده اول این بخشها نیز از زمره همان افرادی هستند که از پایین به آن مسئولیت جهیده اند، ادراک و تخصصشان محدود است و حالا این مسئولیت های بسیار مهم و تخصصی را به عهده گرفته اند... [و] از روشهایی استفاده می کنند که تاثیر معکوس دارد. زیرا برخی از آنها که شایستگی آن جایگاه بالا را ندارند، برای کسب مقبولیت، در مقابل روند تغییر ارزشها منفعل هستند و.. تنها کوششی که می کنند آن است که به آنها یک پوشش ظاهری و سطحی اسلامی می دهند تا آن عده از افرادی که بیشتر این چیزهای کمی پیش پا افتاده را درک می کنند، راضی باشند... اگر هم مثلا یک برنامه ای برای مقابله با سگداری بسازند که در آن یک خانم قشر بالا با سگ ظاهر شود، عملا تاثیر آن برنامه آن خواهد بود که سگداری گسترش یابد، زیرا در اینجا: اولا مجددا محدودیت ادراک و تخصص برخی از مسئولان اجرایی مطرح است و ثانیا بدنه سازمانهای مربوطه، مانند هنرپیشگان، تهیه کننده ها و... عموما کسانی هستند که با پذیرش فرایند توسعه به این سو گرائیده اند، به طور درونی به ارزشهای غربی متمایلند و ... لذا آنها هر چند در این نقشها ظاهر می شوند، اما عملا رفتار آنها برعکس موجب تبلیغ و اشاعه ارزشهای جدید، مانند سگداری می گردد و مسئولان رده بالای آن سازمان یا به علت نداشتن تخصص این مسئله را نمی فهمند و یا اگر هم بفهمند، برای حفظ موقعیت خود در درون سازمان و گاه همچنین به علت عدم اعتقاد به مضرات تغییر ارزشها، مسئله ا زیرسبیلی رد می کنند..." ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور، {دارای درجه لیسانس تا پروفسوری (habilitation) از دانشگاه هوهن هایم آلمان استاد (privatdoent) دانشگاه هوهن هایم آلمان، استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین-مدیسون آمریکا، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی، چهره ماندگار، عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و...} ⬅️ منبع: دریغ است ایران که ویران شود (1393)، صفحه 601 و 602 https://eitaa.com/rafipoor
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تضادها و عبرت ها تضادهای اخیر و فرصت تشخیص چرخ های غیرکارکردی (dysfunctional) در جامعه ◀️ سخن آخر از زبان فرامرز رفیع پور ❌ تا جمله آخر ببینید... https://eitaa.com/rafipoor
ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺳﻬﺎﻣﯽ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ : برا ی 10نسخه سفارش 30% برای 1 نسخه سفارش 10% تخفیف. سفارش1 نسخه از طریق سایت سفارش 10 نسخه و بیشتر از طریق تلفن های 33978868 33904592
هدایت شده از قاسم ابراهیمی پور
؛ ، نوشتۀ شهید ، نوشتۀ شهید ، نوشتۀ علامه رحمت الله علیه ، نوشتۀ آیت الله و اکنون: ، دکتر دکتر ، جامعه‌شناس معاصر ایرانی، سالها در تلاش بود تا کتابی قرآنی بنویسد و آرزو داشت قبل از پایان عمر آنرا به انجام برساند. خوشبختانه او به آرزوی خود رسید. کاش مرحوم هم که چنین آرزویی داشت، فرصت می‌یافت تا اندیشه‌هایش را تدوین نماید. لازم به ذکر است، از دیدگاه ، نوشتۀ صادق نیز در حال انتشار است. ✍️ https://eitaa.com/ghebrahimipour
🔴 پرسش‌هایی درباره کتاب "قرآن و جامعه" و پاسخ‌های نویسنده ⁉️ شما که وارد حیطه‌ی بررسی قرآن شده‌اید چقدر با آثار این حوزه آشنایی دارید؟ "ابتدا لازم به تذکر است که من در خانواده‌ای به اصطلاح متجدد و نه مذهبی به دنیا آمدم و پرورش یافتم. در سالهای آخر دبیرستان ... باورهای مذهبیم سست شد و نماز را کنار گذاشتم. اما در مقابل بسیار شائق مطالعه درباره طبیعت، ستارگان، موجودات و کشف روابط علی در این زمینه شدم. در حدود یک سال بعد، در پی آشنایی با جوانان مدرن تهران در کلاس زبان انجمن ایران و آمریکا، یک روز که در منزل یکی از آنها بودم، دیدم او در هنگام ظهر قصد نماز کرد. با تعجب پرسیدم: "تو نماز می‌خوانی؟" او قاطع و با اعتماد به نفس گفت: "بله، مگر تو نمی‌خوانی؟" گفتم: "نه، از موقعی که مباحث داروین را خواندم...". او خندید و گفت: "پس امشب بیا تا پدرم توجیهت کند...". آن شب و روزها و شبهای دیگری نیز آن مرد بزرگوار با روشی منطقی برای آن زمان من، تشریح کرد که مباحث علمی مغایرتی با قرآن ندارد و قرآن راه را در زمینه علم باز گذاشته است. از این طریق اعتقاد راسخی بدست آوردم و باز نماز خواندن را آغاز کردم. سپس در حدود یک سال بعد (۱۳۴۱) وقتی برای ادامه تحصیل ( پس از انصراف از امریکا )، عازم آلمان بودم، قرآنی با ترجمه فارسی آقای ابوالقاسم پاینده تهیه کردم و همراه خود بردم تا با آن آشنا شوم. اما زبان عربی آن را که نمی‌فهمیدم، جای خود، از ترجمه فارسی آن هم چیزی سر در نمی‌آوردم. با این همه آن را در طول ۱۲ سال دو بار خواندم و در حد یک دانشجوی مبتدی با مباحث آن تا اندازه کمی آشنا شدم. لیکن در پایان (بعد از دکتری) این احساس را نیز بدست آوردم: این کتابی است که فهمیدن آن از پیچیده‌ترین کتب درسی که تاکنون به زبان آلمانی خوانده‌ام، نیز بسیار سخت‌تر است و وقت و کار و تخصص من اجازه پرداختن به آن را نمی‌دهد. با وصف این، در دیدرسم بود و از قد و قواره و از بوی کاغذ کاهی آن لذت می‌بردم. سپس آن کتاب پرخاطره را باز در سال ۱۳۵۳ به همراه خود به ایران آوردم و گرچه در فهم من از قرآن تأثیر چندانی نداشت، اما محرکی واضح برای تلاش بیشتر برای فهم قرآن بود. وقتی انقلاب روی داد و حال و هوای روحانی بر ایران حاکم شد، اولویت‌های اهداف زندگی برای من نیز، مانند بقیه تغییر کرد و بر آن شدم تا با قرآن بیشتر آشنا شوم. لذا چندین نوع ترجمه از آن را تهیه کردم که از بین همه آنها برای شرایط من، از یک طرف ترجمه لغوی فارسی آقای عباس مصباح‌زاده و از طرف دیگر ترجمه آلمانی آقایان اولمن و وینتر (Ullmann/Winter) مناسب‌تر بود. آقای مصباح زاده ... کاری بی‌مانند و بسیار قابل تحسین را ارائه کرده بود... گرچه برخی دیگر از ترجمه‌ها نیز همین روش زیرنویس فارسی را در پیش گرفته‌اند، اما در هیچیک از آنها، نه زیرهم‌چینی دقیق، نه آن خط زیبا و نه آن معانی مناسب فارسی را دیدم. لذا این خط خوش و دقت کار ایشان باعث شدکه معنی لغات عربی نسبتاً به آسانی فهمیده شود... در مقابل ... مشکلات ترجمه قرآن به زبان فارسی [همچون محدودیت لغات در برابر زبان عربی و محدودیت‌های فرهنگ علمی ایران]، ترجمه آن به زبان آلمانی با موانع کمتری روبروست (حتی در مقابل زبان انگلیسی و فرانسه).... لذا در کنار مطالعه ترجمه لغوی مصباح‌زاده و تلاش برای فهم آن، ترجمه آلمانی آقایان اولمن و وینتر را در دست گرفتم... از آن زمان به بعد هر روز صبح پیش از شروع اشتغالات، به مطالعه قرآن و بررسی ترجمه‌ها می‌پرداختم، تا بدان گونه که بررسی "عمق" کتاب‌های علمی در بین دانشمندان آلمانی معمول است، آن را بفهمم و از آن استفاده نمایم... پس بر این اساس، به منظور درک بهتر قرآن، علاوه بر ترجمه آقایان مصباح‌زاده و اولمن/وینتر، به ترجمه‌های دیگر فارسی و آلمانی (مخصوصاً ترجمه آقای رودی پارت و ترجمه "الازهر") و همچنین تفاسیر که برای رسیدن به مرحله دومِ [آموختن طبق نظریه بلوم]، یعنی "فهمیدن" بسیار مفید بودند، مراجعه می‌کردم. در اینجا لازم می‌دانم، در این رابطه ابتدا احساس تشکر عمیق خود را نسبت به موسسه نور ابراز دارم که امکان دستیابی کامپیوتری به تفاسیر مختلف و حتی ترجمه‌های آن را (در کنار امتیازات دیگر) فراهم آوردند... با زحمات این عزیزان، دسترسی به تعداد زیادی از تفاسیر ممکن شده بود که از بین آنها، تفاسیر جدیدتر، کاملتر و مبسوطتر، مخصوصاً در درجه اول تفسیر المیزان و در مرحله بعد، تفسیر نمونه و همچنین گاه تفاسیر دیگر با محتواهای مکمل مورد استفاده قرار گرفتند... " ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور ⬅️ منبع: قرآن و جامعه (۱۴۰۲)، صفحه ۲۱ تا ۲۸ https://eitaa.com/rafipoor
🔴 پرسش‌هایی درباره کتاب "قرآن و جامعه" و پاسخ‌های نویسنده ⁉️ به نظرتان صرف آشنایی با آثار قرآنی، بدون "تسلط بر زبان عربی و طی کردن مسیر گذشتگان این راه" برای ورودتان به این عرصه کفایت می‌کند؟ "از مهمترین استدلال‌های نانوشته آن است که کسی که بخواهد وارد این حوزه کاری شود، باید به ▪️ زبان عربی مسلط و ▪️ مسیری که گذشتگان رفته‌اند را پشت سر گذاشته باشد. اما چند استدلال دیگر در مقابل این استدلال قرار داشت: 🔶 فهم قرآن کریم گرچه به فهم زبان عربی قرآن (و نه توان رعایت تجوید) وابسته است، اما در کنار آن و بسیار بیش از آن، دانش‌های زیاد نظری و عملی از نظام عظیم خلقت و صناعت جهان و از مخلوقات و مصنوعات آن لازمند، تا بتوان در این منبع عظیم الهی، جواهرات ارزشمندِ تاکنون ناشناخته را دریافت... حال از آنجا که عمر انسان محدود است، نمی‌توان هم به زبان عربی، در حد مثلاً جناب استاد طباطبائی یا دیگر بزرگان مسلط بود و هم "مسیر گذشتگان" را رفت و در عین حال به دیگر شناخت‌های لازم برای فهم قرآن نیز به اندازه لازم دست یافت. 🔶 استدلال "مسیر گذشتگان" نیز استدلالی هنجاری است که برای پیشرفت علمی معنی‌دار نمی‌باشد. گرچه مطالعه دانش‌گذشتگان برای یافتن مسیر آینده مفید است، اما اکثر ابداعات علمی جهان وقتی پدید آمدند که یک دانشمند مسیر جدید دیگری را طی کرد... 🔶 به علاوه از آنجا که قسمت اعظم قرآن به مسائل اجتماعی می‌پردازد، تسلط بر این حوزه در حدی که بتوان گوهرهای قرآنی در این زمینه را یافت، خود یک عمر زمان و تخصص می‌خواهد که این شرط در کارهای پیشین قرآنی در حد مورد انتظار علم وجود نداشته است. بنابراین اینجا مشخص می‌شود که به علت محدودیت زمان، ما در مقابل دو گزینه شبیه "یا این یا آن" قرار داریم. ضرورت رفتن به مسیر جدید... از آنجا تقویت [می‌شود] که تاکنون این کتاب عظیم مانند قطعه‌های یک پازل، در بسته‌ای منظم در پیش روی ما بوده است که هر قطعه آن به تنهایی خود تصویری جالب و پرمعنی منعکس می‌کند و حاوی اطلاعات، حکمت‌ها و هدایت‌های مفید است. اما به نظر [می‌رسد] کمتر به این پرداخته شده باشد که آیا برخی یا همه این اجزاء، در ارتباط با هم، در مجموع، یک تصویر اصیل‌تر و جامع‌تر را نیز ارائه می‌دهد که بر اساس آن بتوان برای بسیاری از مسائل مهم موجود حال و آینده، راه‌حل‌های علمی مناسب یافت؟" ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور ⬅️ منبع: قرآن و جامعه (۱۴۰۲)، صفحه ۳۴ و ۳۵ https://eitaa.com/rafipoor
🔴 پرسش‌هایی درباره کتاب "قرآن و جامعه" و پاسخ‌های نویسنده ⁉️ هدفتان از نوشتن این کتاب چیست؟ ... قرآن کریم به عنوان یک کتاب الهی، از مجموعه آیاتی تشکیل و در ساختاری تنظیم شده است... که باید توجه داشت [گفتارهایش:] ▪️ برخی حاوی پندهای حکیمانه هستند، ▪️ برخی قانونمندی (سنت الله)‌های چند بُعدی و تئوری‌های جامعی را ارائه می‌کنند، نامحدود به زمان و مکان و ▪️ برخی نیز گزاره‌ها و جمله‌هایی هستند، محدود به زمان و مکان؛ عموماً به عنوان نمونه برای درک مطالب اصلی. در کار حاضر، در کنار نوع اول، مخصوصاً بیشتر نوع دوم این گفتارها مورد توجه قرار گرفته‌اند، یعنی گفتارهایی که محدود به مکان و زمان حضرت رسول(ص) نیستند... [و آنها را] در روش شناسی علم، قانون علمی (Scientific Law) (متفاوت از قانون قضایی) و در علوم انسانی "قانونمندی" می‌نامند که تقریباً مترادف واژه‌ قرآنی "سنه‌الله" است... این آیات در عین پراکندگی، شَبَهی از یک ارتباط ارگانیک و پیوستگی شبکه‌ای با یکدیگر نشان می‌دهند که به نظر می‌رسد با ترکیب آنها باهم، یک اسکلت مستحکم از یک ساختمان عظیم نمایان گردد. لذا در این کار، هدف آن است که اینگونه آیات، مخصوصاً در زمینه اجتماعی جستجو، استخراج و با یکدیگر در ارتباط گذاشته شوند، تا از آن طریق مدل نظام اجتماعی قرآن کشف گردد. [در راستای این هدف] پاسخ به... سوالاتی مهم و بجا، ایجاب می‌کند که [ابتدا] چند مسئله زیربنایی [هم] مورد بررسی قرار گیرند: ▪️ آیا قرآن اساساً از نظر علمی اهمیت و ارزشی دارد که به آن پرداخته شود؟ آیا قرآن و گفتارهای آن، در حد سطح تفکر یک انسان (هر چند بسیار متفکر و دانشمند) بوده است و یا در سطحی بالاتر از آن قرار دارد؟ ▪️ آیا شخصی به نام محمد(ص) می‌تواند دارای شرایطی بوده باشد که به شناخت‌هایی فراتر از دیگر انسان‌ها دست یافته باشد؟ ▪️ آیا اساساً برای این جهان، "خالقی" وجود دارد که از جانب او شناخت‌هایی به یک انسان انتقال یافته باشد؟ ⬅️ پروفسور فرامرز رفیع پور ⬅️ منبع: قرآن و جامعه (۱۴۰۲)، صفحه ۴۹ تا ۵۱ https://eitaa.com/rafipoor