نشست آنومی و اخلاق
بخش پرسش و پاسخ
- کیفیت صدا خیلی مطلوب نیست.
- اوایل فایل چند صدای بلند (شبیه انفجار) وجود دارد؛ مراقب باشید گوشتان را اذیت نکند.
- پاسخ استاد حاوی نکات جدید و جالبی است...
فایل به دلیل مشکل فنی بارگذاری نشد؛ در تلاش هستم مشکل را برطرف کنم...
{برخورد آقازاده آلمانی با مردم
مقایسه با برخورد آقازاده های کشور خودمان}
در اواخر سال 1963 در ایام تعطیلات کریستمس، از سوی یک دوست آلمانیم که ثروتمند بود به منزل آنها در شهری دیگر دعوت شدم و چند روزی را در ویلا و مزرعه بزرگ 100 هکتاری آنها به سر بردم. در یک بعد از ظهر، وقتی با ماشین مرسدس بنز آنها از ویلا به سوی مرکز شهر روان شدیم، یک کشاورز با لباس ساده ("دهاتی") خود همراه با گاوش وارد جاده شد. دوست من با اینکه می¬توانست از کنار او رد شود، ترمز گرفت و ایستاد و گذاشت تا او از جاده عبور کند. آن شخص نیز با طمأنینه وارد جاده شد. وقتی تقریبا به وسط جاده رسید، مدتی مکث کرد، سپس گاوش را رها کرد و دوباره به آن طرف جاده بازگشت تا چیز دیگری را نیز بیاورد، اما بدون کوچکترین عجله ای... من که با نظام فرهنگی خودم از این قضیه ناراحت شده بودم و حق خودمان می¬دانستم که او باید زود جاده را ترک کند، دستم را به طرف بوق ماشین بردم، تا با عصبانیت بوق بزنم. اما در لحظه آخر دوستم به سرعت دستم را کنار زد و با اعتراض پرسید "چکار می¬کنی ما به اندازه کافی مورد اعتراض این روستائیان هستیم که چرا ما 100 هکتار زمین داریم و آنها هر یک 20 هکتار، حالا تو می¬خواهی به آنها این بهانه را هم بدهی که بگویند پسرش برای رد شدن از کنار یک کشاورز، بوق زد تا او کنار برود؟"
...
بحث در اینجا بر سر این نیست که ثروتمندان را باید کشت یا اموال آنها را مصادره نمود. بحث درباره این است که "نابرابری" با "تفاوت" فرق دارد و اگر تفاوت بین فقیر و ثروتمند خیلی زیاد شود، در حدی که مردم احساس محرومیت نسبی و یا بی عدالتی توزیعی (distributive justice) نمایند و نتوانند نیازهای تحریک شده در خود را ارضا نمایند، در آنصورت نظام اجتماعی، اقتصادی و حکومتی دیر یا زود منهدم خواهد شد.
توسعه و تضاد صفحه 218
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
اهمیت پرچم در امریکا
عموما اگر کسی به زن انسان متلک بگوید، او ناراحت می¬شود، اما میزان این ناراحتی در جوامع متفاوت است. یک انگلیسی از اینکه شخصی به زنش نگاه هیزی بکند ناراحت می¬شود اما عکس العمل او کشتن آن شخص نیست. در صورتیکه در ایران و ترکیه، "ناموس" یک ارزش اجتماعی است که انسانها عموما تحمل کوچکترین توهین به آنرا ندارند و با آن برخورد احساسی خمشگین می¬نمایند. پرچم هم مشابه همین مقوله است. احساس امریکایی ها نسبت به پرچمشان مانند احساس ما نسبت به ناموسمان است و احساس ما نسبت به پرچممان مانند احساس برخی از اروپائیان به ناموس!. زیرا امریکا از اقوام و فرهنگها و مذاهب... بسیار متفاوت تشکیل شده، یکی از مسائل مهم اجتماعیش همواره داشتن وحدت و انسجام اجتماعی بوده است. لذا از اوائل قرن بیستم پس از مدتها فعالیت به کمک دانشمندان علوم اجتماعی (چون پارک، بوگاردوس... که خود موجب پیشرفت علوم اجتماعی در آن کشور شدند) به این نتیجه رسیدند که بزرگترین آموزش وحدت را باید در دوره نظام (که در همه کشورهای غربی الزامی است) به اعضاء جامعه داد. از اینرو هنرمندانه با روشهای درونی پرچم را به یک سمبل مهم اجتماعی برای جمعیتی بالغ بر 240 میلیون تبدیل کرده¬اند. بطوری که بیشتر امریکایی-ها از جمله دانشمندان و ثروتمندان، عموما بدون هیچ مناسبتی! پرچم امریکا را در مقابل منزل خود برافراشته¬اند. لذا آتش زدن و حمل زباله در پرچم امریکا، تقریبا به منزله توهین به ناموس تک¬تک امریکایی¬ها و رفتاری نه چندان عالمانه محسوب می¬شد و این فقط برای کسانی قابل درک است که از نزدیک با چشم و فهم باز و دور از داوری ارزشی مسأله را دیده باشند.
توسعه و تضاد ص 133
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
{رابطه ایران با امریکا
تفاوت رابطه ایران و امریکا با ایران و اروپا}
1. رابطه ایران با امریکا تقریبا پس از قاجار شروع شده است اما رابطه با اروپا به چندین قرن قبل بر می¬گردد.
2. ابتدای روابط ایران و امریکا، امریکا خدماتی به ایران ارائه کرد از جمله اینکه دست برخی استعمارگران را از ایران کوتاه کرد؛ روزولت انگلیس و روسیه را -که در 1320 ایران را تسخیر کرده بودند- مجبور کرد از ایران خارج شوند.
اما یک خیانت بزرگ هم به ایران کرد که تاثیر جبران ناپذیر به ایران داشت و آن برکناری مصدق و آوردن شاه در 1332 بود...
3. رابطه امریکا با ایران، کمتر از کشورهای اروپایی، یک رابطه استعماری بوده است زیرا خودش شرایط طبیعی مناسبی دارد اما بعدها احساس قیمومیت نسبت به کل دنیا پیدا کرد...
4. امریکا به کشورهای در معرض خطر کمونیسم –از جمله ایران- کمک کرد تا آنقدر از نظر اقتصادی پیشرفت کنند که کمونیسم شانسی برای رشد در آن کشورها نداشته باشد.
5. در انقلاب ایران، امام خمینی بازی و نقشه کاملا طراحی شده امریکا را کاملا به هم زد در نتیجه رابطه دوستی قبلی امریکا با ایران به هم خورد.
6. در جامعه امریکا دوستی یک ارزش مهم فرهنگی است. امریکائیان بیش از دیگر کشورهای مهم اروپایی برای دوستی ارزش قائلند. برعکس نیز وقتی آنها با کسی دشمن شوند، اکثریت آنها بر ضد آن دشمن بسیج میشوند.
تضاد غرب و شرق، خلاصه صفحات 477 تا 479
ادامه دارد...
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
نشست آنومی و اخلاق تاریخ (بررسی حوادث اخیر کشور)
👆
بخش پرسش و پاسخ به دلیل حجم بالا بارگذاری نشده بود که با زحمت جناب آقای احمدرضا ربانی، این فایل به دو قسمت (1.پرسشها، 2. پاسخها) تقسیم شد.
... امریکایی ها اولا خود را قیم جهان می¬بینند و می¬خواهند همه کشورها را به زیر سلطه خود درآورند
و ثانیا می¬خواهند مدل فرهنگی و ارزشی بی پایه خود را به تمام جهان و مخصوصا کشورهای بافرهنگ عظیم تاریخی القاء نمایند.
ثالثا اهداف خود را با اقداماتی نسنجیده و عجولانه پیگیری می¬کنند. آقای سپرینگ شتاین می¬نویسد: عامل بارز و تعیین کننده در سیاست امریکا، بیش از هر یز عجولانه بودن آن است"
... سیاست تضاد هیچوقت در مورد ایران جواب نمی¬دهد. ایرانیان خواه ناخواه یک فرهنگ تضاد جویانه دارند. اگر با کسی از سر لج و دعوا بیفتند، ول کن نیستند. این را که خود دانشمندان ایران شناس غربی باید خوب بدانند. به همین علت نیز آنها در حمله نظامی عراق بر ضد ایران موفق نشدند.
همین امریکایی¬ها نباید دچار این اشتباه شوند که ایرانیان آنها را بیشتر از مسئولانشان دوست دارند.
وقتی آقای پرفسور هاوت از دانشگاه برکلی مهمان ما (در دانشگاه شهید بهشتی ) بود و یک رابطه بسیار صمیمانه بین ما بوجود آمد، به او گفتم ببین ما خیلی دوست هستیم. اما این دوستی به آن معنی نیست که من پسر شما را بکشم و شما باز هم با من دوست باشید. او فورا تایید کرد و من گفتم رابطه ما با امریکا اینطور است. امریکا علاقه مردم ایران را به کشورشان به دینشان و به رهبرشان دست کم گرفته است. ایرانی یک انسان احساسی و فداکار است.
تضاد غرب و شرق صفحه 496
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
{احتمالات جنگ امریکا و ایران 1 }
... به نظر می¬رسد آقای ترامپ و تمیش احتمال استفاده از جنگ نظامی را بیشتر در معادلات خود نشان دهند. این گزینه به دو شکل می¬تواند بروز کند:
1. در اینجا نیز می¬تواند عنصر غالب شخصیت ترامپ (سودجویی اقتصادی) خود را پشت یک نمایش حمله نظامی پنهان کند و در شرایط یافتن امکان سود در ایران، از نیروی نظامی فقط برای تهدید و دستیابی به سود بیشتر استفاده شود. ...
2. اگر امکان معامله اقتصادی وجود نداشته باشد، در آنصورت، در کنار گرایش زورگویانه امریکائیها و ارتشیان آن، سود اقتصادی ارتشیان سهیم در کارخانجات اسلحه سازی نیز مطرح است که ترامپ برای کسب مقبولیت در نظر آنها، بدان متمایل خواهد بود. این گزینه وقتی محتملتر می¬شود که در امریکا در پی تضاد شدید سیاهان و سفیدان، بحرانهای داخلی شدید بروز کند. در آنصورت مشاوران آقای ترامپ احتمالا یک راه حل را در یک جنگ خارجی خواهند دید، تا از طریق ایجاد یک دشمن خارجی، بحرانهای داخلی فرو نشیند.
اما این گزینه دوم و زنجیره محاسبات آن پر از خلأ و نقاط اشتباه است. در نتیجه احتمال پدید آوردن یک بحران بدتر از ویتنام، برای امریکا را در پی دارد. در این روش، عواملی احتمال موفقیت ترامپ را کاهش می¬دهند که تصور نمی¬رود، ترامپ همه آنها و همچنین وزن هر یک از آنها را در معاملات خود در نظر گرفته باشد. از جمله
ارزیابی او از توانمندی ارتش امریکا و نیروهای ایران احتمالا از واقعیت کم و بیش فاصله دارد. آقای ترامپ که به دوران سربازی نرفته و با ارتش امریکا هیچ آشنایی ندارد، تصور میکند با انتخاب ژنرال ها بتواند معجزه کند. او نمی¬داند که ارتش امریکا چقدر ضعیف و فاسد و انگیزه و شهامت سربازانش بسیار پایین است. در جنگ 2003 عراق اگر خانم ریس با تبانی روسیه از طریق سیستم اطلاعاتی، کار صدام را تمام نکرده بود، سپاهیان امریکا در "ام القصر" توسط نیروهای صدام نابود شده بودند،.
در سال 1359 که امریکا صدام را بر ضد ایران تحریک کرد، اولا تمامی تجهیزات را در اختیار او گذاشت. ثانیا سربازان صدام انگیزه بیشتر از سربازان امریکائی داشتند و ثالثا، ایرانیان بدون سازماندهی و بدون تجربه جنگی بودند.
اما امروز اگر امریکا به ایران حمله کند، گرچه احتمال ضربات بسیار سخت اولیه اش بالاست اما تصور نمی¬رود اولا –اقلا همه- این ضربات پیش¬بینی نشده باشند و ثانیا امریکا بتواند یک جنگ طولانی را ادامه دهد.
https://eitaa.com/rafipoor
{احتمالات جنگ امریکا و ایران 2 }
علاوه بر این، دو عامل مهم دیگر باید در نظر گرفته شوند. کسانی که از واقع بینی علمی برخوردارند، می¬دانند که در جنگ 8 ساله صدام و امریکا و تمامی کشورهایی که او را پشتیبانی می¬کردند، موفق نشدند. موفقیت امریکا در ایران بعد از پایان جنگ با نفوذ نامرئی در دولت، برنامه توسعه و تخریب پایه¬های فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی بود. در این مسیر CIA بسیار موفق بوده است. حالا اگر آقای ترامپ برجام را به هم بزند و در نتیجه ایران به ادامه برنامه¬های هسته ای و نظامی خود برگردد و در پی آن امریکا حمله ای را آغاز کند، این حمله بیش از هر چیز به پشتیبانی و زمینه سازی CIA احتیاج دارد. در حالیکه:
اولا با کنار زدن جان برنان در CIA (که سخت با حمله نظامی به ایران مخالف است و می¬داند با فعالیت جاسوسانه و جنگ فرهنگی-اجتماعی بهتر می¬توان ایران را نابود کرد) و جایگزینی وی با یک نظامی مانند پمپئو، انگیزه فعالیت و همکاری "سیا" در جنگ نظامی بسیار کاهش خواهد یافت. لذا اگر ایران زیرکانه عمل کند، می¬تواند از طرق غیر مستقیم و با واسطه بهره ببرد.
ثانیا شواهد نشان می¬دهند که گروه¬های گوناگون ایرانی مخالف حکومت ایران، بالاخص در داخل، رغبتی نسبت به آقای ترامپ و سیاستهای او ندارند و لذا احتمال همکاری آنها با CIA کاهش و تمایل آنها به همکاری با نیروهای ایران در مقابل ترامپ و ژنرالهایش افزایش می¬یابد. به عبارت دیگر با روشی که آقای ترامپ در پیش گرفته است که از یک طرف مردم علاقمند به رفتن به امریکا را از خود متنفر کرده است و از طرف دیگر با زور و تهدید نظامی با ایران و ایرانیان برخورد می¬کند، پیوند مردم ایران با یکدیگر و با حکومت (یعنی پیوند بخش غیر رسمی با بخش رسمی جامعه) مجددا تقویت و احتمال پیروزی یک دشمن خارجی کاهش می¬یابد.
ثالثا معلوم نیست که برآیند عکس العمل های کشورهای دیگر قدر به نفع امریکا و یا ایران باشد. در حالیکه انگلستان به علت منافع مشترک و همچنین نیاز به یک دشمن بیرونی، برای ایجاد وحدت درونی خود، با ترامپ همکاری خواهد کرد و سیستم اطلاعاتی خود را در اختیار او خواهد گذاشت (که این برای ایران بسیار خطرناک است)، ترامپ احتمالا در پی آن خواهد بود که با ایجاد مناسبات دوستانه با پوتین آنقدر او را جذب نماید که در صورت حمله به ایران، در کار امریکا دخالت نکند. اما این فقط وقتی ممکن است که روسیه امتیازات بسیار بالا از امریکا دریافت نماید، که در راس آن بازپسگیری اوکراین است. در این مسیر هم عوامل تایید کننده وجود دارند و هم موانع، اما موانع بیشتر به نظر می¬آیند.
…
لذا بطور خلاصه با شرایط تشریح شده،
- برای آقای ترامپ احتمال به پایان رساندن حتی یک دوره ریاست جمهوری نیز کاهش یافته است.
- با این شرایط، احتمال موفقیت او در یک جنگ با ایران بعید به نظر می¬رسد.
- بسیاری از کشورهای مخالف وی خوشحال خواهند شد تا او با ایران وارد یک جنگ شود و ضربه ای مهلک بخورد.
با توجه به نکات و مسائلی که ذکر شد، در مجموع به نظر می¬رسد که شانس موفقیت آقای ترامپ بسیار محدود و شرایط او با آیات زیر قابل انطباق باشد:
وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُوداً (12) وَ بَنينَ شُهُوداً (13) ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزيدَ (15) . . . سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً (17) إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ (18)... سوره 74 (المدثر)
تضاد غرب و شرق صفحه 542 تا 549
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
{رگ ایرانی}
... ببینید بچه¬ها در جبهه¬ها آن همه فداکاریها و موفقیت ها را که با روش استبدادی بدست نیاوردند. ... آنجا در دو طرف ایثار و فداکاری بود که ریشه اش در دین و در رهبر بود که توانسته بود "رگ" غیرت و الفت و رفاقت را در بچه¬ها برانگیزد، تا آنها در جان دادن و فدا شدن رقابت نمایند. آنجا که درجه سرداری و سرلشکری نبود. آنجا اقتدار کارکردی بود. بچه¬ها یک نفر را به عنوان فرمانده می¬پذیرفتند، چون او –با اینکه جوان بود- هم متفکر، هم شجاع و هم فداکار بود و خود پیشواز خطرات می¬رفت. بچه¬ها بطور فطری در این مسیر می¬رفتند. دین و رهبر، این فطرت را احیاء کرده و به قدرتی عظیم و شکست ناپذیر تبدیل کرده بود.
ببینید! شخصیت ایرانی دو جور است از یک طرف توسعه زده و در حال رقابت بر سر عناصر توسعه ظاهری باهمجور که به دنبال پول مقام و روز و قدرت است و از طرف دیگر همان ایرانی تحت شرایط خاصی بر سر شهادت و ایثار با یکدیگر رقابت می¬کند. هر کدام اینها یک "رگ" دارد. استعمار آن "رگ" ها را خوب می¬شناسد و ما را رووی آن "رگ" دلخواه خود انداخته است، اما می¬داند که این "رگ" می¬تواند به راحتی عوض شود و از آن می¬ترسد و به شدت در پی تثبیت "رگ" توسعه¬ای خود است. در حالیکه امام هم در شرایطی بسیار مناسب (آمادگی مردم) با الهام از خداوند و رفتار مقتدرانه آن "رگ" الهی و خالصانه مردم را تحریک کرد. استعمار هم از همین می¬ترسد و مواظب است کسی نتواند آن رگ را تحریک کند و فقط خودش در شرایط لازم و کوتاه از آن به نفع خود استفاده نماید.
ببینید اگر مسئولان ما به مجموعه این کار توجه کنند، هم به راحتی می¬توانند دریابند که روش و شرایط انداختن ایرانی¬ها روی آن "رگ" الهی چیست و هم در می¬یابند که چه اقداماتی ایرانیان را روی رگ رقابت شیطانی می¬اندازد.
دریغ است ایران که ویران شود صفحه 222
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
{ترامپ در نقش رئیس جمهور}
... کاندیداهای ریاست جمهوری در همه جهان (از جمله در ایران) قبل از انتخابات، غیر از شعارهای دروغین که آنها گاهانه میدهند، امیدها و اهدافی دارند که عموما آرزو اندیشانه و خوشبینانه است. آنها فکر میکنند که اگر سر کار بیایند، چه کارها که نمیکنند. از آن مهمتر آنکه آنها در این فرایند آرزو اندیشی، زمان را ثابت می انگارند. ...
غافل از آنکه آنها
1- با بسیاری از متغیرها و عوامل تعیین کننده در عمل، آشنا نیستند.
2- این فرایند گرچه برای کسانی که قبلا تجربه حکومتی داشته اند، مانند آقای پوتین یا آقای اردوغان کمتر است. اما حتی در دوران آنها نیز بسیاری از اتفاقات و عوامل پیش¬بینی نشده و ناخوانده بروز می¬کنند که آنها را از دستیابی به اهدافشان باز می¬دارند.
3- حالا چه رسد به شخصی مانند آقای ترامپ که هیچگونه تجربه عملی، حتی در یک مسئولیت کوچک و محدود حکومتی نیز نداشته است و با غرور زیاد تصور می¬کند که وقتی رئیس جمهور شود، چه کارهایی که نخواهد کرد. اما او آنقدر مغرور است که این مسئله را نمی¬بیند و ارزیابی¬ بیش از اندازه مثبت از توانمندی خود دارد. او در مصاحبه 16 ژانویه گفت:
Natural ability to me is much more important than experience""
"توانمندی طبیعی از نظر من بسیار مهمتر از تجربه است"
خبرنگار تایمز در تفسیر خود می¬گوید:
" Trump thinks diplomacy is like golf. I fear he's wrong"
"ترامپ تصور می¬کند که سیاسیت مانند بازی گلف است، می¬ترسم اشتباه کند"
بنابراین با توجه به این بی تجربگی سیاسی و آن غرور و خود بزرگ بینی که در آقای ترامپ وجود دارد، و همزمان ساده انگاری مسئولیت یک رئیس جمهور از جانب وی، میتوان تصور نمود که او با بروز عوامل و وقایع پیش بینی نکرده، نظرات و تصمیمات خود را به دفعات بیشتر از رؤسای جمهور دیگر تغییر دهد و ثبات نظر کمتری داشته باشد. لذا گذشته از شعارهای دروغین انتخاباتی، به نظر میرسد دیگر شعارهای آرزوئی وی نیز علی الاصول از قابلیت اعتماد کمتری برخوردار باشند؛ بالاخص که تعداد نسبتا زیادی از دیگر اعضای تیمش نیز تجربه کار سیاسی و حکومت داری نداشته اند.
...
خصوصیات شخصیتی آقای ترامپ (غرور، به حساب نیاوردن دیگران، تحقیر مخالفان، بی اعتمادی به خرده نظامهای موجود، مثلا "سیا" و حتی حزب جمهوری خواه، بی تجربگی سیاسی...) و همچنین شعارهای انتخابی تضادجویانه و انتظارات پیروان تندروی ایشان حاکی از آن است که او اهداف خود را کمتر با یک روش مسالمت جویانه، با جاذبه کافی برای همه پیگیری خواهد نمود.
...
لذا به نظر میرسد آقای ترامپ هدف رسیدن به آمریکای قدرتمند را در سیاست داخلی و خارجی با همان روشهای مغرورانه، تندخویانه و... که از صفات عمیق شخصیتی وی بر میخیزد، دنبال کند.
تضاد غرب و شرق، خلاصه صفحات 419 تا 421
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
{ناتوانی امریکایی ها از درک رفتار مردم ایران}
یک عنصر فرهنگی ایرانیان رفتار "آمبی والنت" یا "متغیر بودن" یا "چند وجهی بودن" آنان است. دوستی ایرانیها با امریکائی ها به جای خود، اما با ارزشهای "ایرانی جماعت" آن هم ارزشهای مذهبیشان، نمی¬شود شوخی کرد. محققان امریکایی تا خود این ارزشها را درونی نکرده باشند و به این درجه نرسیده باشند، هرگز نمی¬توانند آن را درک کنند. با آمار و ارقام و درصد نمی¬شود آن را بیان کرد.
تازه، در بدترین حالت ایرانی ها ناگهان یک چرخش سریع به سوی سنت خود دارند.
امریکائی ها ایرانی¬ها را با خود اشتباه گرفته اند. ایرانی ها فقط در ظاهر مدرن هستند. آنها بلوجین میپوشند، موهایشان را بیرون می اندازند، در منزلشان همه ظواهر غربی موجود است، موهایشان را بور میکنند، هنرپیشه های امریکائی را دوست دارند و... امریکائی ها هم بر اساس این ظاهر است که قضاوت می¬کنند.
اما!
اما آنها غافلند که در یک لحظه همه تغییر می¬کنند.
شما (امریکا) یک سرمایه بزرگ اجتماعی در ایران دارید، اما با اشتباهات پی درپی مستمرا در حال تخریب آنید. ... در بین کشورهای بررسی شده، ایران بیشترین مشترکات را با کشور امریکا دارد و این از نظر آماری به اثبات رسید...
رهبران امریکا در برخورد با ایران بر مرکب اشتباهی سوارند! آنها باید از آن مرکب پایین بیایند! قبول که مسئولان ایران مانند هر انسانی عاری از خطا نیستند، اما تعامل با آنها به روش دیگری نیاز دارد.
تضاد غرب و شرق، خلاصه صفحات 497 و 498
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/JQdNjzwSovQ0EZTBjuJzRU
کانال ایتا
https://eitaa.com/rafipoor
سلیمانی را کسی می تواند درک کند که
▪عاشق خدا باشد و نه فقط
▪آماده دادن جان خود برای خدا
بلکه
▪سخت مشتاق و در عمل بر آن اصرار داشته و
▪شجاعت آنرا نیز داشته باشد.
این ▪بالاترین درجه عرفان عملی است. و این
▪یک معیار برای سنجیدن خود ماست.
▪امثال سلیمانی را هنوز می توان در بین رزمندگان جان برکف ما یافت.
▪اما دنیاپرستان داخلی و مخصوصا خارجی کجا می توانند این را ادراک کنند. و
▪باز این یک معیار مهم پیشرفت ایران است. پیشرفت نه بر اساس معیارهای گول زننده توسعه ظاهری که ما همیشه از آن عقب و دنباله رو تحقیر شده غرب باشیم.
▪معیار پیشرفت معیار الهی است.
▪انسانهائی را می توان پیشرفته خواند که به بالاترین درجه شناخت خالق و صانع متعال رسیده باشند و
در راه او آمادگی از خودگذشتگی داشته باشند.
حسین درجه و اندازه این عشق و از خودگذشگی را در آن زمان تعیین نمود
▪و سلیمانی ها در این زمان.
▪خداوند از طریق اینان مجددا در این زمان نمونه ای از چنان انسان پیشرفته را به ما نشان میدهد.
https://eitaa.com/rafipoor
{امریکا چه زمانی از راه مسالمت با ایران وارد میشود؟!}
لازم به تذکر است که در فرایند تضاد بین دو کشور ایران و امریکا، ایران بارها حسن نیت خود را نشان داده است. مثلا پس از پایان جنگ با آنکه امریکایی ها عراق را به استفاده از بمب های شیمیایی ترغیب و به آنها انواع کمک های نظامی را در فاو کرده بودند، وقتی در زمان "بوش پدر" امریکائی ها برای آزادی گروگانهای امریکائی از اسارت حزب الله لبنان به ایران متوسل شدند و قولهایی برای اقدامات مثبت متقابل دادند و ایران با تلاش بسیار، به سختی و با صرف هزینه زیاد بالاخره موفق به آن کار شد، دولت امریکا به توافقات خود عمل نکرد. همچنین در زمان واماندگی امریکا در برخورد با طالبان بعد از 2001، ایران – به تایید خانم هیلاری مان (Hillary Mann) رئیس بخش ایران وزارت خارجه امریکا- بهترین نقشه و راهنمایی های نظامی را در اختیار امریکا گذاشت که به نقشه استراتژی نظامی امریکا در افغانستان تبدیل شد و... اما امریکائی ها با بوش پسر باز هم از مرکب تضاد با ایران پایین نیامدند و ایران را همچنان تهدید نظامی می کردند. با اینکه میدانستند که ایران از چه قدرت نظامی قوی برخوردار است و امکان موفقیت آنها در جنگ با ایران صفر است.
آقای نیکلاوس برنز (Nicholas Burns) معاون خانم رایس که امروز نیز به عنوان استاد دانشگاه هاروارد، حزب دموکرات از نظراتش بهره می برد، در مصاحبه خود با بی بی سی تاکید کرد که ما بارها برای براندازی نظام ایران اقدام کردیم و هیچگاه موفق نشدیم.
امریکا از یک طرف دست دوستی به سوی ایران دراز میکند و از آن طرف در انتخابات کوشش میکند یک گروه نزدیک تر به خودش بر روی کار آید تا با اقدامات گام به گام جمهوری اسلامی را تغییر دهد. این کار در اصول و روش قابل مقایسه با روش بکار برده شده در "Operation Ajax" (برنامه ای که در سال 1332 به کمک CIA و MI6 با تهییج گروه های مختلف بر ضد مصدق پیاده شد) می باشد. آنوقت انتظار دارید که مسئولان ایران دست شما را بفشارند.
...
برخی خوانندگان تصور می کنند که این مطالب به شرایط ایران قبل از انتخابات اسفند 1394 مربوط میشود. در حالیکه گروهی که بعد از 1394 بر روی کار آیند نیز به زودی با همین مساله روبرو خواهند شد و امریکا در پی جایگزینی آنها با یک گروه باز هم نزدیکتر به خود خواهد بود؛ تا وقتی حاکمانی بر سر کار آیند که مانند قبل از انقلاب کاملا تابع امریکا باشند. لذا هر گروهی که در ایران کمی ملی بیندیشد و به فکر منافع ایران باشد با این مسئله روبرو خواهد بود.
این همه اقدامات بر ضد ایران همگی فقط دو نتیجه داشته اند، یکی آنکه هیچیک به هدف مورد نظر نرسیدند و دوم آنکه فقط اعتماد فی ما بین را تخریب کردند. لذا باید اقدامات اعتماد ساز از جانب امریکا انجام گیرد، تا مسئولان ایران بتوانند در تصمیمات خود تجدید نظر کنند.
تضاد غرب و شرق، صفحات 499 تا 501
https://eitaa.com/rafipoor
{حضور مردم نشانه مشروعیت حکومت؟}
باید بین چند نوع از حضور در صحنه تفاوت قائل شد:
* حضور خودجوش و
* حضور دستکاری (manipulation) شده
اگر مردم بطور خودجوش، بدون آنکه کسی آنها را مجبور کند یا گول بزند، به صحنه بیایند، در آنصورت این حضور قابل اعتماد است، مانند شرکت در تظاهرات انقلاب و یا در زمان اخیر شرکت در نمازجمعه هفته اول و سوم ماه رمضان، وقتی تازه در هنگام سحر جمعه، که دیگر امکان و فرصت بسیج اجباری وجود ندارد، مشخص میشود که نماز به امامت چه کسی (رهبر انقلاب) برگزار خواهد شد و مردم با اشتیاق در سرما و گرما به نماز روی می آورند.
اما اگر آنچنانکه در زمان شاه پیش می آمد و شاه از قبل تعیین میکرد که میخواهد در فلان زمان از فلان منطقه بازدید کند و استانداران، فرمانداران، بخشداران و همه سازمانها و ادارات دولتی، کارکنان خود (از جمله آموزش و پرورش بچه های مدارس و ارتش سربازان) را برای ابراز احساسات بسیج مینمودند، در آنصورت این حضور در صحنه، خودجوش نبوده و دستکاری شده است و لذا برای مشروعیت واقعی قابل اعتماد نیست.
همین روش، برای روز 6 بهمن سالروز اعلام انقلاب سفید اعمال میشد که طی آن، همه کارکنان دولتی مجبور به شرکت در راهپیمایی میشدند و در صورت عدم شرکت، مامورین ساواک هر سازمان گزارش محرمانه در مورد عدم شرکت فرد مزبور میدادند و این گزارش در پرونده وی ضبط میشد.
بازدیدهای اخیر مسئولین از مناطق نیز همیشه قابل اعتماد و معرف داشتن مشروعیت نیست. در یک مورد از این بازددها در سالهای اخیر، فرماندار منطقه مذکور خود حکایت میکرد که چه روشهای ظاهرسارانه و "غیرخودجوشانه" و همچنین چه هزینه هائی برای یک بازدید یک روزه بکار برده شده است.
توسعه و تضاد ص 458
https://eitaa.com/rafipoor
"بدانید رزمتان با مردمان دیگر،
پیش از جنگیدن با فرهنگ نادرستی که در مردم خودتان است،
این نه پاسداری که از دست دادن است.
با دلهائی که یکرنگ نیستند و دستهائیکه دشمن یکدیگرند با دشمنان چگونه می رزمید؟"
(اندرزنامه اردشیر بابکان. نقل از کتاب دریغ است ایران که ویران شود ص189)
https://eitaa.com/rafipoor
{روش نظام سرمایه داری امریکایی در خود آن کشور و کل جهان برای منافع خویش}
به منظور حفظ و تثبیت این نظام {سرمایه داری} آنها {امریکایی ها} با ایجاد جاذبه بهترین دانشمندان را در خدمت گرفته و به کمک آنها، قواعدی برای تضمین حقوق ثروتمندان تکثیر ثروت بی حد آنها تدوین کرده. بعد این قواعد را با روشهائی برای مردم درونی کرده و هرکس بر خلاف آن قواعد عمل کند، مجازات می¬گردد. اما اگر روزی خود ثروتمندان بر خلاف قواعد عمل کنند، با قویترین وکلای مدافع، همان قواعد در مقابل ثروتمندان خطاکار انعطاف پذیر می شوند. به عبارت دیگر ثروتمندان هرجا که همان قواعد مانع اهدافشان شود، در واقع با روشی مشروع "جر می زنند".
مسئله بزرگتر وقتی بروز می کند که اینان نه فقط در داخل، بلکه در خارج نیز به دنبال سروری بر تمامی کشورهای جهانند و با ابزار نظامی و اطلاعاتی ارزشها و قواعد بازی خود را بر همه کشورها تحمیل می کنند. برای مشروعیت بخشیدن به این رفتار آنها نهادی به نام "سازمان ملل" ایجاد و آن را کاملا تابع دستورات خود کرده اند، تا هر کشوری که طبق خواسته آنها عمل نکرد، بر اساس قواعد و داوران تعیین شده از جانب خود آنها، آن کشور را محکوم کنند. اما در همانجا نیز اگر بر اساس همان قواعد بین المللی و داوران خودی، حقوق یک کشور یا ملت مانند فلسطین پایمال شود و همه کشورها رای به احقاق حق آن کشور بدهند و این رای مخالف منافع آنها باشد، با ابزار از پیش تعیین شده، به نام "حق وتو" دوباره بطور ظاهرا مشروع "جر می زنند".
از آن طرف اگر کشوری نخواهد زیر بار زور و سلطه آنها برود، شخص میلیاردری مانند آقای رکس تیلرسون، آنچنانکه در جلسه کمیته روابط خارجی به زبان آورد، آن کشوری کاری "غیراخلاقی" کرده است و باید (به کمک نیروی قوی نظامی و اطلاعاتی امریکا) مجازات شود. این را آقایان "اخلاق" می¬نامند و توسط نمایندگان خود در محافل بین المللی به کرسی می نشانند و البته که در اروپا، ژاپن و کشورهای مستقل نسبت به خود تنفر و مقاومت بر می انگیزانند، اما عموما پنهان.
تضاد غرب و شرق ص 524
https://eitaa.com/rafipoor
این کتاب در پی نشان دادن مسائل اجتماعی ایران است. از یک طرف ساختار اجتماعی – فرهنگی ایران تحلیل می¬گردد و از طرف دیگر نشان داده میشود که در این ساختار، اقدامات در جهت مدرنیزه کردن و به اصطلاح «توسعه» جامعه، شرایط تضادهای اجتماعی را هم در زمان شاه و هم در شرایط کنونی فراهم آورده است.
اقدامات شاه در جهت مدرنیزاسون از یک طرف موجب پیدایش قشر متوسط و بالا رفتن سطح درآمد قشرهای مختلف شد، اما از طرف دیگر فاصله بین قشر پایین و بالا را تشدید نمود. ورود انواع کالاهای جدید و همچنین نمایش ثروت از جانب قشر بالا، احساس نیاز را در قشرهای پایینتر افزایش داد، به طوری که رشد نیاز بیشتر از رشد درآمدها بود. با بالا رفتن سطح اطلاعات و تفکر مردم، در پی مدرنیزاسیون، احساس محرومیت نسبی و لذا نارضایتی از وضعیت موجود در سطح جامعه در حد غیر قابل تحمل گسترش یافت. خطر کمونیزم در شمال ایران موجب شد که امریکا شاه را به کاهش استبداد وادارد، که این خود موجب گسترش نارضایتی به طور آشکار گردید و نهایتا شرایط انفجار و انقلاب را تسهیل نمود.
بعد از پایان جنگ نیز سیاست توسعه موجب به هم زدن تعادل اجتماعی، افزایش نابرابری، تغییر ارزشها و پیدایش انواع مسائل گردید. با این تفاوت که در این نوع نابرابری جدید، اکثر گروهها با کاهش درآمد روبرو هستند و قشر متوسط در حال تقلیل است. در این قالب نابرابری جدید، تغییر سریع ارزشهای معنوی به سوی ارزشهای مادی، سودجویی و فردگرایی را در جامعه گسترش داد و ملاحظات اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و نظم اجتماعی... و نهایتا رضایت اجتماعی و وحدت ملی را مورد تهدید جدی قرار داده است.