✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_ودوم
وقتی برگشتیم ایران، ایوب رفت دنبال درمان فکش تا بعد برود #جبهه.
دوباره عملش کردند.
از اتاق عمل که آمد صورتش باد کرده بود. دور سر و صورتش را باند پیچی کرده بودند.گفتم
_محمد حسین خیلی بهانه ات را می گرفت.
_ حالا کجاست
_فکر کنم تا الان پدر نگهبان را در آورده باشد.
رفتم محمد حسین را بگیرم صدای گریه اش از طبقه پایین می آمد.
تا رسیدم گفت:
_خانم بیا بچه ات را بگیر
نشست و جای کفش محمد حسین را از روی شلوارش پاک کرد.
+ زحمت کشیدید آقا
اشک هایش را پاک کردم.
+ بابا ایوب خیلی سلام رساند، بالا مریض های دیگر هم بودند که خوابیده بودند. اگر می آمدی آنها را بیدار می کردی.
صدای ایوب از پشت سرم آمد
_ سلام بابا
برگشتم، ایوب به نرده ها تکیه زده بود و از پله ها به زحمت پایین می آمد.
صدای نگهبان بلند شد.
- آقا کجاا؟؟
محمدحسین خیره شد به سر بزرگ و سفید ایوب که جز کمی از لب و چشم هایش چیز دیگری از آن معلوم نبود.
محمد حسین جیغ کشید و خودش را توی چادرم قایم کرد.
ایوب نرده ها را گرفت و ایستاد.
_ بابایی،من برای اینکه تو را ببینم این همه پله را آمدم پایین، آنوقت تو از من میترسی؟
محمد حسین بلند بلند گریه می کرد.
نگهبان زیر بغل ایوب را گرفت و کمکش کرد تا از پله ها بالا برود.
رنگ ایوب از شدت ضعف زرد شده بود.
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
😊😊😊
چون تیر رها گشتـه ز چله شده ایم!
مهمان شمــا در شب چله شده ایم!
از برکت ایـن سفره ی الوان شما
تا خرخره خورده،چاق و چلـه شده ایم!
🌹🌺🌸🌷💐🌸🌺🌹🌷💐
شب یلداتون مبارک
عمرتون به بلندای شب یلدا
خیلی دوستتون داریم ❤️
#شب_یلدا #یلدا #زمستان #امام_زمان_عج
❤️❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam
@sadrzadeh1
@abalfazleeaam
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
☀️صبح یعنی
تپشِ قلبِ زمان
درهوسِ دیدنِ تو
کہ بیایی و زمین
گلشنِ اسرار شود🌺
#سلام_آرزویِ_زمین_و_زمان♥️
#بیو_مهدوی
🍃🌸🍃
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
💝روز خود را با سلام به مادردو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا (س) آغاز کنیم...
💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ
الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن
ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم
🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
💝روز خود را با سلام به مادردو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا (س) آغاز کنیم...
💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ
الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن
ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم
🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#کتاب_مرتضی_ومصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اینخاڪتشنہ،بےتــوبہباراننمےرسد
باغخـزانزدهبہبهـ🌺ـاراننمےرسد
خورشیدۍوزمینوزماندرمدارتوستـ
مولاۍمن،بیاڪہجهـ🌱ـانبیقرارتوستـ...
#سلامامامعالم🌤...
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🍂«من از دنیای شما بیزارم و بر مردان شما خشمگین هستم چرا که آنها از آزمون خود سربلند بیرون نیامدند»
#فاطمیه
#فرازیازخطبهفدکیه🥀
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
#حدیث
از كسى كه تو را مى گرياند اما خيرخواه توست پيروى كن و از كسى كه تو را مى خنداند اما با تو رو راست نيست پيروى مكن
اِتَّبِعْ مَن يُبكيكَ و هُو لكَ ناصِحٌ، و لا تَتَّبِعْ مَن يُضحِكُكُ و هُو لكَ غاشٌّ
امامباقر(ع)
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هدایت شده از دری به سوی یاران عاشق
مابچه های مادر پهلوشکسته ایم....
ما از الست طایفه سینه خسته ایم......
●—●●—●
ما در #جبهه ها وقتی هیچ
پناهی نداشتیم به دامن
« #حضرت_زهرا س»
پناه میبردیم و هیچ ملجأیی
جز #صدیقه_کبری
نداشتیم .....
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
#راهیان_نور
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#امام_زمان_عج
#امام_زمان
✾✾
✨دری به سوی یاران عاشق 🌙
#شهید_علی_محمد_کهکشانی❤️
#کاشان😎 #رفیق_شهید🌹
#صلوات_بر_امام_زمان_عج©®
💚✨
╔━━━━๑ღ✨🕊ღ๑━━━━╗
https://eitaa.com/daribesoyeyaranashegh
╚━━━━๑ღ✨🕊ღ๑━━━━╝
💙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽• باعشق "حُسین" هَرکہ سَروکارنَدارد؛ بیچاره وتَنهاست خَریدار ندارد🥀💔
بِسـٰمِخُــداۍحُسیـٰن؏🌱"
🖤͜͡🌱¦⇜کانالمونـ {,دڔ حال عۻۅ ڲیــری....}
اسٺوࢪے،عڪس نوشتہ
پࢪوفایݪ مذهبـے،عڪس حرم
مداحے هاےدݪنشین
حدیث اماماݩ و پیامبࢪاݩ
بیوگرافے هاے مذهبـے
و ڪݪے پسٺ هاے دیگہ.... 😁😉♥️
ݫۅد عۻو ۺو ۅاسهــ رفیقتمـ جا بگیــر {😌🍀}
→@meshkatt72←
رِفـیـقِاَبَـد؎ِحـٰاجقـٰاسـِم..وـ
رِفـٰاقَـتـےکـِہبـٰاشَـھـٰادَتاِدٰامـِہیـٰافِـت••シ!'
از رفاقت تا شهادت😉
→@meshkatt72←
هدایت شده از 🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
سید ابراهیم
فرمانده
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
خواستم بگویم
اولین بار بابا گفتنش ...👶🏻
شیرین زبانی اش...💚
قدم های اول راه افتادن...👣
مدرسه رفتن ...📚
سرمشق بابا نوشتنش...✏️
اما می دانم
خدای تو یکی
و جوابت یکی است:
(زنم و بچه ام و
همه هفت جد و آبادم
فدای یه کاشی
حرم بی بی(زینب) سلام الله علیها)
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
@shahid__mostafa_sadrzadeh2
💝🌹💕💝🌹💕💝🌹💕
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهیدمدافع_حرم #سید_ابراهیم #رفیق_شهیدم #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی #فرهنگی_مجازی_هادی_دلها #شهید_رحمان_مدادیان #شهید_ابراهیم_هادی #شهید_حسین_معزغلامی
https://www.instagram.com/p/CXychIhoUSc/?utm_medium=share_sheet
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت #بیست_ودوم و
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وسوم
از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود که باید برگردی سر شغلت، یا بابت اینکه این مدت نیامده ای، پنجاه هزار تومان خسارت بدهی.
پنجاه هزار تومان برای ما خیلی زیاد بود.
گفتم:
+ بالاخره چه کار میکنی؟
_ برمیگردم سر همان معلمی، اما نه توی شهر، می رویم #روستا
اسباب و اثاثیه مان را جمع کردیم رفتیم #قره_چمن، روستایی که با #تبریز یک ساعت و نیم فاصله داشت.
ایوب یا #بیمارستان بود یا #جبهه
یا #نامه می فرستاد یا هر روز #تلفنی صحبت می کردیم.
چند روزی بود از او خبری نداشتیم.
تنهایی و بی هم زبانی دلتنگیم را بیشتر می کرد.
هدی را باردار بودم و حالت تهوع داشتم.
از صدای مارشی، که تلویزیون پخش می کرد معلوم بود #عملیات شده.
شب خواب دیدم ایوب می گوید
"دارم می روم #مشهد"
شَستم خبر دار شد دوباره #مجروح شده.
صبح محمد حسین را بردم توی حیاط و سرش را با دوچرخه اش گرم کردم.
خودم هم روی پله ها نشستم و دستم را گذاشتم زیر چانه ام.
نمیدانم چه مدت گذشت که با صدای
_"عیال، عیاااااال" گفتن ایوب به خودم آمدم.
تمام بدنش باندپیچی بود.
حتی روی چشم هایش گاز استریل گذاشته بودند.
+ چی شده ایوب؟ کجایت زخمی شده؟
_ میدانستم هول می کنی، داشتند مرا می بردند بیمارستان مشهد. گفتم خبرش به تو برسد نگران می شوی، از برادرها خواستم من را بیاورند شهر خودم، پیش تو..
شیمیایی شده بود با #گاز_خردل
مدتی طول کشید تا #سوی_چشم_هایش برگشت.
توی بیمارستان آمپول #اشتباهی بهش
تزریق کرده بودند و #موقتاًنابینا شده بود.
پوستش #تاول داشت و #سخت نفس می کشید.
گاهی فکر می کردم ریه ی ایوب اندازه یک #بچه هم قدرت ندارد و هر لحظه ممکن است نفسش بند بیاید.
برای ایوب فرقی نمی کرد.
او رفته بود همه #هستیش را یک جا بدهد و خدا #ذره_ذره از او می گرفت.
.
نفس های ثانیه ای ایوب #جزئی از زندگیمان شده بود.
تا آن وقت از شیمیایی شدن فقط این را می دانستم که روی پوست #تاول های ریز و درشت می زند.
دکتر برای تاول های صورتش دارو تجویز کرده بود. با اینکه دارو ها را می خورد ولی #خارش تاول ها بیشتر شده بود.
صورتش #زخم می شد و از زخم ها #خون می آمد.
#ریشش را با #تیغ زد تا زخم ها #عفونت نکند.
وقتی از سلمانی به خانه برگشته بود خیلی گرفته بود.
گفت:
_"مردم چه #ظاهربین شده اند، می گویند تو که خودت جانبازی، تو دیگر چرا؟؟"
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #بیست_وچهارم
بستری شدن ایوب آنقدر زیاد بود که بیمارستان و اتاق ریکاوری مثل خانه خودم شده بود.
از اتاق عمل که بیرون می آوردنش نیمه هوشیار شروع می کرد به حرف زدن:
_"شهلا من فهمیدم توی کدام دانشگاه معتبر خارجی، پزشکی تدریس می شود. بگذار خوب بشوم، می رویم آنجا و من بالاخره پزشکی می خوانم."
عاشق #پزشکی بود. شاید از بس که زیر #تیغ_جراحی رفته بود...
و نصف عمرش را توی بیمارستان گذرانده
بود.
چند بار پیش آمد که وقتی پیوند گوشت به دستش نگرفت خودش فهمید عمل خوب نبوده.
یک بار بهش گفتم:
+ ایوب نگو، چیزی از عملت نگذشته صبر کن شاید گرفت.
سرش را بالا انداخت.
مطمئن بود.
دکتر که آمد بالای سرش از اتاق آمدم بیرون تا نماز بخوانم.
وقتی برگشتم تمام روپوش دکتر قرمز شده بود.
بدون اینکه ایوب را #بیهوش کند با چاقوی جراحی گوشت های فاسد را #بریده بود.
وگرنه کمی بعد به جایی رسید که دیگر گوشت دست خود ایوب بود و خون...
ملافه ی زیر ایوب و لباس دکتر را قرمز کرده بود.
ایوب از حال رفته بود...
که پرستارها برای #تزریق مسکن قوی آمدند.
دوست نداشت کسی #جزمن کنارش باشد.
#مادرش هم خیلی #اصرار کرد اما ایوب قبول #نکرد.
ایوب وقتی خانه بود کنار رختخواب و بساط چایش همیشه #کتاب بود.
از هر موضوعی،کتاب می خواند.
یک کتاب دو هزار صفحه ای به دستش رسیده بود که از سر شب یک لحظه ام آن را زمین نگذاشته بود.
گفتم:
+ دیر وقت است نمیخوابی؟
سرش را بالا انداخت
+ مگر دنبالت کرده اند؟
سرش توی،کتاب بود.
_ باید این را تا صبح تمام کنم.
صبح که بیدار شدم، تمامش کرده بود.
با #چوب_کبریت پلک هایش را از هم باز نگه داشته بود.
تا دوساعت بعد هنوز جای دوتا فرورفتگی کوچک، بالا و پایین چشم هایش باقی مانده بود
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
حواست ھسټـ؟
ما ڪہ میگیمـ منتظر امامیمـ ٺا بیاد و یاریش می کنیمـ ایا آمادگے یار ڪردݩ رۅ در درۅن خودمۅݩ ایجاد ڪردیمـ؟
آیا بہ مـ؏ـناێ واقعے ڪلمہ منتٺظریمـ؟
یافقط #منټظر بودݩ ڷقلقہ ی زبانمۅݩ هسټــ...
+پیشنهاد:👇
سوره بیّنه رو با نگاه #جھاد_تبیین بخونید(◍•ᴗ•◍)❤
#منٺقـم•°
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
•نفس ، خلق ، دنیا ، شیطان و «الله»
اینها مشتری ما هستند!
کدام یک توانایی دارد
قیمت ما را بپردازد که
با او معامله کنیم؟!
[ با هر که غیر او معامله کنیم باختهایم ]
#بدون_تعارف 🚫
- - - - - - - - - - - -
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود💔
تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم😭
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
اگر درآمد ناخن کار و ارایشگر بیشتر از پزشک و مهندسه معنیش این نیست که درس خوندن فایده نداره معنیش اینه که مردم از ظاهرشون بیشتر خجالت میکشن تا مغز خالیشون :)
#بدون_تعارف🚫
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
اما اونی که دلش پاکه راضے نمیشہ
کہ خلق خدا رو به گناھ بندازه..!
خودمونو گول نزنیم..!(:🤦♂️
#تلنگر
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
•🔗🌺•
•
#استادپناهیان :
❍زِندگیاتونو وقفِ امامزمان ڪنین
❍وقفِ جبهِهۍفرهنگی
❍وقفِ ظهور...
⊰وقتۍ زندگیاتون این شِڪلۍ بشه، مجبور میشین #گناه نڪنین!
⊰وَ وقتے ڪه گناههاتون ڪمُ ڪمتر شد؛
دریچهاۍاز حقایق به روتون باز میشه✨
❪اونوقته ڪه میشین شبیهِ #شهدا...
اول #شبیه بشین، بعد #شهید بشین❫
↳⋮❥⸽‹
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN