🌹🕊💐🌺💐🕊🌹
#کلاس_درس_شهدا
#حجاب
#عفاف
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علاء_حسن_نجمه
خواهر عزیزم
هرگاه خواستی از #حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که . .
اشک #امام_زمانت را جاری میکنی،
به #خونهای پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی
به یاد آور که غرب را در تهاجم فرهنگیاش یاری میکنی فساد را منتشر میکنی
و توجه #جوانی که صبح و شب سعی کرده #نگاهش را حفظ کند جلب میکنی،
به یاد آور #حجابی که بر تو #واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر میدهی، تو هم شامل آبرویی،
بعد از همه اینها اگر توجه نکردی، هویت #شیعه را از خودت بردار...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آخرین_مکالمه_بیسیم
#مهدی_باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا آن طرف جزیره مجنون به همراه نیروهای تحت امرش بود، زیر آتش دشمن، در اوج یک نبرد نابرابر، #احمد_کاظمی از پشت بیسیم با مهدی در حال صحبت است، از او میخواهد به عقب برگردد، اما مهدی گویا چیزهای دیگری میدید، حقیقتی که تنها تصورش در رویا میگنجید و حالا فرمانده باید بین ماندن و رفتن یکی را انتخاب کند.
#مهدی_باکری میماند، شیرینی شهادت را به جان میخرد و پیکرش هیچگاه به عقب باز نمیگردد.
🔸مکالمه شنیدنی #حاج_احمد_کاظمی در لحظات آخر با مهدی باکری به تاریخ میپیوندد، لحظات عرفانی و ناب خداحافظی دو دوست در فرش زمین که اگرچه شهادت آنها را از هم جدا کرد، اما تقدیر با شهادت حاج احمد کاظمی در سالهای بعد بار دیگر آن دو را بهم رساند.
#بسم_رب_الشهدا_والصدیقین
#الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَ_آلِ_مُحَمَّد
*همسنگر- مهر علی اخلاقی (همرزم شهید )
در 24 مهر 1359 به منطقه ی گیلانغرب اعزام و روی ارتفاعات برآفتاب مستقر شدیم. با شهید اخلاصی زنگنه هم سنگر شده و مدت سه ماه با هم بودیم. در خط مقدم 100 متر جلوتر از سنگرها، یک تیغه ی کوهی دیواری مقابل دشمن بود که به نوبت نگهبانی می دادیم، آن روزها هر دقیقه اش به سختی می گذشت. حالتی بین خوف و رجاء داشتیم. دشمن مجهز بود و ما با کم ترین سلاح ممکن ایستادگی می کردیم و عملیات های ایذایی را انجام می دادیم. قسمتی از تنگ حاجیان که منطقه ی سوق الجیشی و در واقع مسیر گیلانغرب به سرپل ذهاب بود، به دست عراقی ها افتاده و ارتباط بچه های بازی دراز با گیلانغرب قطع شده بود. شب عملیات همه شور و هیجان خاصی داشتیم به خصوص شهید اخلاصی که بی قرار بود و دعا می خواند. ما 80 نفر بودیم و آقای بوچانپور فرمانده ی محور ما بود.
آقای کردمیر، شهید امیر سلیمانی، شهید محسن احمدی، آقای محمود دولت آبادی، جمال ویسی، شهید اصغر فریدونی، عبداله ویسی، یزدان نجف آبادی، آقای یوسف وندی و ... حضور داشتند.
برادران اصغر وصالی و علی قربانی هم از تهران آمده بودند که هر دو شهید شدند. هر یک از ما در گروه های پنج نفره پشت تپه مشغول تیراندازی بودیم. ارتباط با فرماندهی قطع شده و از ساعت 2 بعد از ظهر دستور عقب نشینی صادر شده بود. این در حالی بود که شهید اخلاصی و شهید علی سلیمانی و من به اندازه ای دور افتاده بودیم که اصلا متوجه عقب نشینی نیروها نشدیم. حدود ساعت 4 بعد از ظهر در مسیر برگشت، چند نفر را دیدیم که به طرف ما می آیند. اصلا مشخص نبود نیروهای خودی هستند یا دشمن! نزدیک تر که شدند متوجه شدیم بچه های خودی هستند. هنگام بالا آمدن آن ها از تپه، ته دره نقطه به نقطه خمپاره می زدند. انتهای دره، رودخانه ی فصلی وجود داشت که بعضی از قسمت های آن ماسه ای بود. چند شهید آنجا افتاده بودند که آن ها را نمی شناختیم. حسین اخلاصی اصرار داشت هر طور شده باید جنازه ها را ببریم. می گفت: احتمالا از بچه های همدان یا تهران هستند که دیشب اعزام شدند. باران به شدت می بارید و راه رفتن را سخت کرده بود. حاضر نبودیم پیکر مطهر شهدا را جا بگذاریم. با نیروهای بومی که همراهمان بودند به گروه های سه نفره تقسیم شدیم و پیکر شهدا را برداشته و با خود حمل کردیم. عراقی ها که حدود 40-30 متر به کف رودخانه دید داشتند، ما را به رگبار گرفتند. شهدا را کناری گذاشتیم و پشت سنگ ها پناه گرفتیم. صدا زدم: " حسین چه کار کنیم؟" حسین گفت: حالا به راهمان ادامه بدیم، هوا که تاریک شد برمی گردیم. حسین جلوتر از من بود و ناصر غلامی و نیروهای عشایری پشت سرم. خمپاره ای حدود 3- 2 متری من افتاد و سر تا پایم شن و ماسه ای شد. از شدت موج انفجار گیج شده بودم. حسین داد زد: علی چه شد؟ با صدای او متوجه شدم راه را برعکس می روم. برگشتم و گفتم: هیچی نشده. سه بار گفت: " الله اکبر! فکر کردم متلاشی شدی." بالاتر که رفتیم بچه های مقر اصلی را دیدیم که چند رأس قاطر با خود آورده بودند. رفتیم و جنازه ها را سوار آن ها کردیم و برگرداندیم. حسین اخلاصی جوان مخلص و با تقوایی بود؛ در برخورد اول انسان را جذب می کرد، در کارهای گروهی همکاری می کرد و با ایثاری که داشت، هرگز نمی گفت که این کار وظیفه ی من نیست؛ حتی گاهی بدون اطلاع من لباس هایم را می شست. گاهی ذخیره ی غذایی خود را با دیگران تقسیم می کرد و بسیار شوخ طبع بود. واقعا" در کنارش احساس آرامش می کردیم.
منبع:کتاب گل و گلاب
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
#کلام_شهدا
#شهید_والامقام
#مصطفی_چمران
خدایا
مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل ، توجیهشان می کنم ، ببخش!
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#امام_زمان
#یمن
#حاج_قاسم
#ماه_شعبان
#نوروز
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#شهیدانه
به #شهدا بگوييد
قصهی شما
اینجا تمام نمي شود
شما
بود و نبودِتان
برکت باران رادر پي دارد..
شوينده ي آلاينده هاي ماست
طراوت ايمان ماست...
راز سر به مهر دلهاي #عاشق ماست
ما را از برکت خود محروم نکنيد
هر چند ما روسياهيم...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
@rafiq_shahidam
#ماه_محرم_امام_حسین
#محرم_امام_زمان
#حجاب
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#دلنوشته_شهدائی
زل زده ام به سیاهی شب
زمین گویی #لال شده است و آسمان #مبهوت
چرا آسمان نمی بارد تا #غبار غم را از دل من بزداید
چرا #آسمان نمی بارد تا من هم ببارم
زندگی ام سراسر #غم شده است
به #آسمان می نگرم حس می کنم #خالی_تر از همیشه است
دیگر #ستارگان برایم جلوه ای ندارند
در #آسمان_های بالاتر #ستارگانی رامی بینم که #فروغشان چشم را میزند
همانند #شهاب_سنگ که در دل شب تیرگی #آسمان را می شکافند ولی #عمرشان خیلی کوتاه است #شناخته نمی شوند
خیلی #دیده نمی شوند ولی هر گاه دیده شوند #شعفی وصف ناپذیر وجود فرد را در بر می گیرد
این ستارگان مثل #شهاب سنگند
#زیبا
#خواستنی
#در_اوج
این ستارگان #عاشقند
#مظلومند
جنس #عشقشان فرق میکند
یک #عشق ناب
این ستارگان #شهیدان_گمنامند
#گمنامی آرزویشان بوده است
بی #نام و #نشانی را دوست دارند
خداوندا من هم بی #نام و #نشانی را دوست دارم
پروردگارا من هم دوست دارم همچون #شهاب سنگ های زیبا عمرم کوتاه باشد
پروردگارا به من هم #گمنامی نصیب کن
پرودگارا #شهادت نصیبم کن
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
@rafiq_shahidam
#ماه_محرم_امام_حسین
#محرم_امام_زمان
#حجاب