eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
175 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
رعایت ادب روزه چیه؟ اینکه بقیه‌ی رفتارهای کم و پست دنیوی رو هم ترک کنی
هدایت شده از 
اِلهی لا تُؤَدِّبنی بِعُقوبَتِکَ خدایا! اگه من بی‌ادبم منو با عقوبت خودت ادب نکن...😭 بذار من با❤️ مهربونیای تو نم نم رو به ادب بیارم...😔 غم بی‌ادبی رو در دل من قرار بده...😔 🍁اگه من بی‌ادبی می‌کنم لااقل در کنار این بی‌ادبی غمی در دلم بنشینه...
هدایت شده از 
با مهربانی و نعمات تو مؤدب نشم، با فرصتی که به من میدی که هرچقدر بخوام بعضی کارها رو انجام بدم، خود به خود حیا بر من مستولی نشه، و رعایت ادب نکنم، تو که از من دست بردار نیستی... 💚تو بالاخره دوست داری من یه روزی درِ خونه‌ی تو مؤدب بشم... من رو چگونه مؤدب خواهی کرد با آداب خودت؟
هدایت شده از 
اما خدایا! دوست دارم جزء دوستانی بشم برای تو که تو با مهربونی بتونی روی من تأثیر بذاری... جزء لئیم‌ها نباشم، جزء شریف‌ها باشم... دوست دارم جزء کسانی باشم که نیازی به عقوبت برای ادب کردن نداشته باشم... امیدوارم همگی دراین ماه مبارک به پاس حرمت این ماه رعایت ادب کنیم و از حد خودمون تجاوز نکنیم ادامه دارد....
هدایت شده از 
این بخش در نظر سنجی بسیار مورد استقبال قرار گرفته یک پاکدست بسیار دلنشین مخصوص سحر ماه مبارک رمضان قسمت پنجمش تقدیم به به شما ۵ ۵
هدایت شده از 
سحر پنجم_ یا مؤمن.mp3
8.92M
۵ 🌟 پرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر پنجم ؛ اسم شریف ¤ واحد مؤسسه منتظران منجی ـ با صدای "سامان کجوری" ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی " ـ تنظیم " امید اردلان " ـ و به قلم "سپیده پوررجب" ۵
هدایت شده از 
باهمدیگه زمزمه می کنیم باخدا و بااشک توبه زنگارهای دلمون راشستشو می دیم چون خدا بادل های شکسته خیلی کار داره ۵ تقدیم به شما دلت شکست دعا یادت نره🌸🌸🦋
هدایت شده از 
4_6043880835084453554.mp3
6.41M
من از دست نفسم، میدونی که خستم چقد توبه کردم، همش رو شکستم توی‌ بنده‌هات نیست، کسی بدتر از من همین اول ماه، بیا بگذر از من «الهی الهی》 😭😔🌹🌹😔😭😭 اگه دلتون شکست 😭😔😭🦋🙏🦋 برا تعجیل فرج آقا جانم دعا کنید 🦋🙏🦋 کوتاهترین دعا برا بزرگترین آرزو اللهم عجل لولیک الفرج 🦋🙏🦋 ۵ ۵
🌷🍃 🕊 دو فیض توشه‌ی راهِ سلوک عشّاق است:⇓ ← سحریّ → و ← سحری → 🌸✨🌸✨ یا مُقیلَ العَثرات... ای‌خدا‌یی‌که لغزش‌ها‌ رو نادیده‌می‌گیری🚫 ❤❤❤ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ روز پنجم خدای من... در امروز مرا از آمرزش‌جویان درگاهت - و از بندگان شایسته‌ و فرمانبردارت - و از دوستانِ نزدیکت قرار ده به حق مهربانیت " ای مهربانترینِ مهربانان " 💫 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: بعد از شام همه رفتند. شیرین جان می خواست بماند. به زور فرستادمش برود. گفتم: «حاج آقا تنهاست. شام نخورده. راضی نیستم به خاطر من تنهایش بگذاری.» وقتی همه رفتند، بلند شدم چراغ ها را خاموش کردم و توی تاریکی زارزار گریه کردم. حالا دو تا دختر داشتم و کلی کار. صبح که از خواب بیدار می شدم، یا کارهای خانه بود یا شست وشو و رُفت و روب و آشپزی یا کارهای بچه ها. زن داداشم نعمت بزرگی بود. هیچ وقت مرا دست تنها نمی گذاشت. یا او خانه ما بود، یا من خانه آن ها. خیلی روزها هم می رفتم خانه حاج آقایم می ماندم. اما پنج شنبه ها حسابش با بقیه روزها فرق می کرد. صبح زود که از خواب بیدار می شدم، روی پایم بند نبودم. اصلاً چهارشنبه شب ها زود می خوابیدم تا زودتر پنج شنبه شود. از صبح زود می رُفتم و می شستم و همه جا را برق می انداختم. بچه ها را تر و تمیز می کردم. همه چیز را دستمال می کشیدم. هر کس می دید، فکر می کرد مهمان عزیزی دارم. صمد مهمان عزیزم بود. غذای مورد علاقه اش را بار می گذاشتم. آن قدر به آن غذا می رسیدم که خودم حوصله ام سر می رفت. گاهی عصر که می شد، زن داداشم می آمد و بچه ها را با خودش می برد و می گفت: «کمی به سر و وضع خودت برس.» این طوری روزها و هفته ها را می گذراندیم. تا عید هم از راه رسید. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: پنجم عید بود و بیشتر دید و بازدیدهایمان را رفته بودیم. صبح که از خواب بیدار شدیم، صمد گفت: «می خواهم امروز بروم.» بهانه آوردم: «چه خبر است به این زودی! باید بمانی. بعد از سیزده برو.» گفت: «نه قدم، مجبورم نکن. باید بروم. خیلی کار دارم.» گفتم: «من دست تنهام. اگر مهمان سرزده برسد، با این دو تا بچه کوچک و دستگیر چه کار کنم؟» گفت: «تو هم بیا برویم.» جا خوردم. گفتم: «شب خانه کی برویم؟ مگر جایی داری؟!» گفت: «یک خانه کوچک برای خودم اجاره کرده ام. بد نیست. بیا ببین خوشت می آید.» گفتم: «برای همیشه؟» خندید و با خونسردی گفت: «آره. این طوری برای من هم بهتر است. روز به روز کارم سخت تر می شود، و آمد و رفت هم مشکل تر. بیا جمع کنیم برویم همدان.» باورم نمی شد به این سادگی از حاج آقایم، زن داداشم، شیرین جان و خانه و زندگی ام دل بکنم. گفتم: «من نمی توانم طاقت بیاورم. دلم تنگ می شود. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: روزهای اول دوری از حاج آقایم بی تابم می کرد. آن قدر که گاهی وقت ها دور از چشم صمد می نشستم و های های گریه می کردم. این سفر فقط یک خوبی داشت. صمد را هر روز می دیدم. هفته اول برای ناهار می آمد خانه. ناهار را با هم می خوردیم. کمی با بچه ها بازی می کرد. چایش را می خورد و می رفت تا شب. کار سختی داشت. اوایل انقلاب بود. اوج خراب کاری منافقین و تروریست ها. صمد با فعالیت های گروهک ها مبارزه می کرد. کار خطرناکی بود. آمدن ما به همدان فایده دیگری هم داشت. حالا دوست و آشنا و فامیل می دانستند جایی برای اقامت دارند. اگر خرید داشتند یا می خواستند دکتر بروند، به امید ما راهی همدان می شدند. با این حساب، اغلب روزها مهمان داشتم. یک ماه که گذشت. تیمور، برادر صمد، آمد پیش ما. درس می خواند. قایش مدرسه راهنمایی نداشت. اغلب بچه ها برای تحصیل می رفتند رزن ـ که رفت و برگشتش کار سختی بود. به همین خاطر صمد تیمور را آورد پیش خودمان. حالا واقعاً کارم زیاد شده بود. زحمت بچه ها، مهمان داری و کارهای روزانه خسته ام می کرد. آن روز صمد برای ناهار به خانه نیامد. عصر بود. تیمور نشسته بود و داشت تکالیفش را انجام می داد که صدای زنگ در بلند شد. تیمور رفت و در را باز کرد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*ارسال کتاب شهید ابراهیم هادی* *امروز یکشنبه* *1400/1/29* *نذر کتاب مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی دلها❤️❤️❤️ سراسر کشور*🇮🇷 *مارا در فضای مجازی دنیال کنید اینستاگرام و ایتا* *@rafiq_shahidam96* *برای سفارش کتاب شهید ابراهیم هادی پیام بدین در واتساپ به شماره زیر:* *09335848771* *محمد رضا مدادیان* 🌹🌹🌹🌹 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ای شهیدان ، عشق مدیون شماست💚* *هرچه ما داریم از خون شماست💚* *ای شقایق ها و ای آلاله ها💚* *دیدگانم دشت مفتون شماست💚شهید ابراهیم هادی دلها❤️❤️❤️* *نذر کتاب مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی دلها❤️❤️❤️ سراسر کشور*🇮🇷 *مارا در فضای مجازی دنیال کنید اینستاگرام و ایتا* *@rafiq_shahidam96* *برای سفارش کتاب شهید ابراهیم هادی پیام بدین در واتساپ به شماره زیر:* *09335848771* *محمد رضا مدادیان* 🌹🌹🌹🌹 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c