eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
به فکر "مثل مُردن" نباش! به فکر "مثل زندگی کردن"باش. ❤أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ❤ 🍃🌹🍃🌹
4_5951563394979988980.mp3
5.27M
•°🌱 همه میدونن امام رضایی ام😍 (زمینه) 🍃🌹🍃🌹 ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
اگرمواظـب‌دلتــان‌باشید‌ و‌غیر‌خدا‌رادرآن‌راه‌ندهید آنچه‌را‌دیگران‌نمی‌بینند،می‌بینید آنچه‌رادیگران‌نمی‌شنوند،می‌شنوید 🍃🌹🍃🌹 ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
❤️ ❤️ 🌹 آرزو کرده بود : "بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی اسرائیل ها کشته بشم" و حالا دست اونهاست...🌹 🌹 از خدا خواسته بود : "مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم" ترکش خمپاره سرش رو برد...🌹 🌹 همیشه می گفت : "دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم" سالها پیکرش مفقود بود...🌹 🌹 می گفت از خدا خواستم : "بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه " آب دجله او رو برای همیشه با خودش برد...🌹 🌹 در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم : "در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم" تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار دفن شد...🌹 ... ... ... ... ..... کاش آرزوی ما هم برآورده شود... ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
عید رمضان هم آمد اما ای ماه عید دل ما رؤیتِ رویت باشد 🔹اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج عید فطر و جشن طاعت بر ره یافتگان ضیافت الهی مبارک🌹🌺💐
اسرار روزه _22.mp3
17.59M
📿 ✍اهمیت‌شب‌آخرماه‌رمضاݧ‌ وشب‌عیدفطࢪ🌙 🌸•°°°•🦋
رمضان رفت الهی برکاتش نرود. فرصت خوب دعاو صلواتش نرود. ماه پرفیض خدا میل به رفتن کرد.ای خداکاش زدستم حسناتش نرود. مبارک 💖 الهی 🍃💕 در انتظار رحمتت نشسته ام بدهی 🌙 کریمی ، ندهی💦 حکیمی بخوانی💕 شاکرم ، برانی 🍃 صابرم 💕💦الهی 💦🌙💕 احوالم چنانست که می دانی؟ و اعمالم چنین است 💖🍃که می بینی.؟ 🌙🍃نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز، یا ارحم الراحمین بحق کبریایی خود💖 🌙 بحق رسالت 💞محمد "صلی اݪݪہ علیہ وآلہ وسلم" بحق ولایت علی "علیہ السلام"🌙💕 💦 بحق طهارت 💕 زهرا ."سلام اݪݪہ علیها" بحق مظلومیت حسین ""علیہ السلام🍃 💕 بحق حقانیت 💞 حسن مجتبی "علیہ السلام" بحق غربت رضا "علیہ السلام"💦🌙 و بحق جمع اولیاء و اوصیاء "علیهم السلام" 💕 ،بهترینها را در این عید برای مسلمانان و شعیان🌸مقدرفرما. آمین یا رب العالمین... 🙏🌹
🌷🌹سلام🌹🌷 🌻عیدتان مبارک🌻 🌷صبح شمابخیر🌷 نهج البلاغه حکمت ۲۲۷ ازايمان پرسيدند امام فرمود: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضاو جوارح استوار است. ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✨ یکی از دوستان محمدرضا، خوابی که از شهید دیده بود را تعریف کرد و گفت: شهید به خوابم آمده بود با شهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تو رفتی و من ماندم، الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم؟ محمدرضا جواب داد: چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می‌آید شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دو شهید که به ما داده به شما اجر بیشتری خواهد داد من‌ خوشحال شدم و گفتم داری شکسته نفسی می‌کنی محمدرضا ما کجا و شما کجا بعد گفتم چکار کنم، شهید گفت: اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد. دوم: نماز اول وقت ترک نشود. سوم: به نامحرم نگاه نکنید. چهارم: به کودکان با مهربانی رفتار کنید. ♥️🕊 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
حسرت زیارت تو مونده تو این دل زارم یا امام حسین علیه السلام ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://www.instagram.com/p/COzeLhIhXL0/?igshid=uzuqmyxj5kao
💢 جـلوه ے محبت شهید ابراهیم هـادے بـہ حضرت زهـــرا (سلام اݪݪہ علیها)💚 @rafiq_shahidam96 شـهـید ابـراهیم هادے روضـہ خوان هیئت بود.✅ روضـہ هاے حضرت زهــرایش خیلی جان سوز بود.👌🏻😭 🍃 همـہ فڪر و ذڪرش مـزار بی نشان حضرت زهــرا (سلام اݪݪہ علیها) بود و 〽️ علاقـہ خاصی بـہ شهداے جاوید الاثر داشت. @rafiq_shahidam96 🌹خودش هم دوست داشت بی نشان بماند. آخرش همین هم شد. 🕊 https://www.instagram.com/p/CO0S68KhtB2/?igshid=12mlvqqso1ll4
مداحی شهید ابراهیم هادی برا حضرت زهرا سلام الله علیها ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://www.instagram.com/p/CO0S68KhtB2/?igshid=12mlvqqso1ll4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و سی و هشتم گفت: «می روم، حقم است. دنده ام نرم. اگر می خواهم نان بخورم، باید بروم ته صف.» بعد خندید. داشت پوتین هایش را می پوشید. گفتم: «پس اقّلاً بیا لباس هایت را عوض کن. بگذارکفش هایت را واکس بزنم. یک دوش بگیر.» خندید و گفت: «تا بیست بشمری، برگشته ام.» خندیدم و آمدم توی اتاق. صورت بچه ها را شستم. لباس هایشان را عوض کردم. غذا گذاشتم. خانه را مرتب کردم. دستی به سر و صورتم کشیدم. وقتی صمد نان به دست به خانه برگشت، همه چیز از این رو به آن رو شده بود. بوی غذا خانه را پر کرده بود. آفتاب وسط اتاق پهن شده بود. در و دیوار خانه به رویمان می خندید. فردا صبح صمد رفت بیرون. وقتی برگشت، چند ساک بزرگ پلاستیکی دستش بود. باز رفته بود خرید. از نخود و لوبیا گرفته تا قند و چای و شکر و برنج. گفتم: «یعنی می خواهی به این زودی برگردی؟!» گفت: «به این زودی که نه، ولی بالاخره باید بروم. من که ماندنی نیستم. بهتر است زودتر کارهایم را انجام بدهم. دوست ندارم برای یک کیلو عدس بروی دم مغازه.» بعد همان طور که کیسه ها را می آورد و توی آشپزخانه می گذاشت، گفت: «دیروز که آمدم و دیدم رفته ای سر صف نانوایی از خودم بدم آمد.» 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و سی و نُهُـم کیسه ها را از دستش گرفتم و گفتم: «یعنی به من اطمینان نداری!» دستپاچه شد. ایستاد و نگاهم کرد و گفت: «نه... نه...، منظورم این نبود. منظورم این بود که من باعث عذاب و ناراحتی ات شدم. اگر تو با من ازدواج نمی کردی، الان برای خودت خانه مامانت راحت و آسوده بودی، می خوردی و می خوابیدی.» خندیدم و گفتم: «چقدر بخور و بخواب!» برنج ها را توی سینی بزرگی خالی کرد و گفت: «خودم همه اش را پاک می کنم. تو به کارهایت برس.» گفتم: «بهترین کار این است که اینجا بنشینم.» خندید و گفت: «نه... مثل اینکه راه افتادی. آفرین، آفرین. پس بیا بنشین اینجا کنار خودم. بیا با هم پاک کنیم.» توی آشپزخانه کنار هم پای سینی نشستیم و تا ظهر نخود و لوبیا و برنج پاک کردیم. تعریف کردیم و گفتیم و خندیدیم. بعد از ناهار صمد لباس پوشید و گفت: «می خواهم بروم سپاه. زود برمی گردم.» گفتم: «عصر برویم بیرون؟!» با تعجب پرسید: «کجا؟!» گفتم: «نزدیک عید است. می خواهم برای بچه ها لباس نو بخرم.» یک دفعه دیدم رنگ از صورتش پرید. لب هایش سفید شد. گفت: «چی! لباس عید؟!» من بیشتر از او تعجب کرده بودم. گفتم: «حرف بدی زدم!» گفت: «یعنی من دست بچه هایم را بگیرم و ببرم لباس نو بخرم! آن وقت جواب بچه های شهدا را چی بدهم. یعنی از روی بچه های شهدا خجالت نمی کشم؟!» 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ مردی شبیه آسمان از ایل خورشید با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد پای تمام چشمه ها نرگس بکارید نور دل چشم انتظاران خواهد آمد یاس سپید من به صبح عشق سوگند روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا