eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.9هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
19هزار ویدیو
246 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌈 #قسمت_شصت_ونهم 🌈 #هرچی_تو_بخوای بعد از صحبت های معمول گفتن ما بریم تو حیاط صحبت کنیم.... تابستا
🌈 🌈 احساس کردم راحت شدم. سه هفته بعد تولد من☺️🎂 بود.همه بودن. وقتی خواستیم کیک رو بیاریم،بابا گفت: _صبر کنید.😊☝️ همه تعجب کردیم.😳😟😟😳😳محمد به بابا گفت: _منتظر کسی هستین؟!!😟 بابا چیزی نگفت.صدای زنگ در اومد.بابا بلند شد.قبل از اینکه درو باز کنه به من و مامان گفت: _چادر بپوشید.😊 چون من و مامان نداشتیم راحت بودیم.سریع بلند شدم، و و پوشیدم.محمد با تعجب گفت: _مگه کیه؟!!😳 🇮🇷آقای موحد🇮🇷 با یه دسته گل 💐تو چارچوب در ظاهر شد.با بابا روبوسی کرد.همه تعجب کردن.ظاهرا فقط بابا میدونست.وقتی با همه احوالپرسی کرد، بدون اینکه به من ،گفت: _سلام. همه به من نگاه کردن. بدون اینکه با لحن سردی گفتم: _سلام. دسته گل💐 رو جلوی من رو میز گذاشت.بابا تعارفش کرد که بشینه.همه نشستن ولی من هنوز ایستاده بودم.بابا گفت: _زهرا بشین. دوست داشتم برم تو اتاقم.🙁ولی نشستم.بعد از بازکردن کادو ها،آقای موحد از بابا اجازه گرفت که هدیه شو به من بده.بابا هم اجازه داد.از رفتار بابا تعجب کردم و ناراحت شدم.😳😒آقای موحد هدیه ای🎁 از کیفی💼 که همراهش بود درآورد.بلند شد و سمت من گرفت.ولی من دوست نداشتم هدیه شو قبول کنم.وقتی دید نمیگیرم،روی میز گذاشت و رفت سر جای خودش نشست. هیچکس حتی بچه ها هم نگفتن که بازش کنم.🙁😒 بعد از شام آقای موحد رفت... تمام مدت فقط بابا و محمد باهاش صحبت میکردن. وقتی همه رفتن،منم رفتم تو اتاقم. ناراحت بودم.😔میخواستم نماز بخونم. بعد نماز روی سجاده نشسته بودم.بابا اومد تو اتاق.به بابا . هدیه ی آقای موحد رو روی میز تحریرم گذاشت.بابغض گفتم: _چرا بابا؟!😢 بابا چیزی نگفت و رفت. فردای اون شب بیرون بودم... بابا با من تماس گرفت و گفت برم مزار امین.وقتی رسیدم،بابا کنار مزار امین🇮🇷🌷 نشسته بود.ناراحت بودم.😒سلام کردم و رو به روش نشستم.بعد از اینکه برای امین فاتحه خوندم، بابا گفت: _تا حالا هیچ وقت بهت نگفتم با کی ازدواج کن،با کی ازدواج نکن.فقط بهت میگفتم بذار بیان خاستگاری،بشناس شون،اگه خوشت نیومد بگو نه،درسته؟☝️ گفتم: _درسته.😔 -ولی بهت گفتم وحید پسر خوبیه.میتونه خوشبختت کنه.بهت توصیه کردم باهاش ازدواج کنی.کمکت کردم بشناسیش، درسته؟☝️ -درسته.😔 -ولی تو گفتی جز امین نمیخوای به کس دیگه ای فکر کنی،درسته؟☝️ -درسته.😔 به مزار امین نگاه کرد.گفت: _دیدی امین.من هر کاری از دستم بر میومد کردم که به خواسته تو عمل کرده باشم.😒خودش نمیخواد.نمیتونم مجبورش کنم.خودت میدونی و زهرا.😒 لحن بابا ناراحت بود. همیشه برام بود باباومامان رو ناراحت نکنم.اشکم جاری شد.گفتم: _بابا!!😭 نگاهم کرد.چند دقیقه نگاهم کرد.بعد به مزار امین نگاه کرد و گفت: _بار سنگینی رو دوشم گذاشتی.😒 گفتم: _من بار سنگینی هستم برای شما؟!!😭😥 گفت: _امین دو روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت،گفت هر وقت خاستگار خوبی برای زهرا اومد که میدونستید خوشبختش میکنه،به زهرا کمک کنید تا باهاش ازدواج کنه....😒کار وحید ، ،ولی خودش مرده.میتونه کنه.ولی تو حتی بهش فکر کنی... زهرا.. دخترم..من میکنم.میفهمم چه حالی داری.من میشناسمت.تو وقتی به یکی دل ببندی دیگه ازش دل نمیکنی مگه اینکه عمدا گناهی مرتکب بشه.منم نمیگم از امین دل بکن.تو قلبت اونقدر بزرگ هست که بتونی کس دیگه ای رو هم دوست داشته باشی.😒❣ -بابا..شما که میدونید....😢😥 -آره..من میدونم..تو برگشتی بخاطر امین..ولی زندگی کن بخاطر خودت،نه من،نه مادرت،نه امین..بخاطر خودت... بذار کسی که بهت آرامش میده کنارت باشه،نه تو خیال و خاطراتت.😒 بابا رفت.من موندم و امین...😢👣 امینی که تو خیالم بود،امینی که تو خاطراتم بود.ولی من به این خیال و خاطرات دل خوش بودم.خیلی گریه کردم.😣😭 به امین گفتم دلم برات تنگ شده..😭زندگی بدون تو خیلی خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر میکردم....😭من نمیخوام باباومامان ازم ناراحت باشن.. نمیخوام بخاطر من ناراحت باشن.. امین..خودت یه کاری کن بدون دلخوری تمومش کنن...😭من فقط تو رو میخوام.. این حرفها ناراحتم میکنه...قبلا که ناراحت نبودن من برات مهم بود...یه کاریش بکن امین.😭 دو هفته بعد مادر آقای موحد اومد خونه مون.... قبلا چندبار با دخترهاش تو مجالس مذهبی که خونه مون بود،دیده بودمشون ولی فقط میدونستم مادر دوست محمده. چون پسر مجرد داشت خیلی رسمی باهاشون برخورد میکردم.😊 اون روز خیلی ناراحت بود. میگفت: ..... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🔴 چند توصیۀ مهم به بانوانی که قصد شرکت‌ در مراسم پیاده‌روی اربعین دارند. از آنجا که این سفر، زیارتی است و خاص خود را دارد، لذا تذکّر و رعایت نکات زیر توسط بانوان مؤمنه، لازم و ضروری به نظر می‌رسد: 1️⃣ زیارت اربعین سیدالشهداء علیه‌السلام مستحب است، اما غیرت داشتن و حفظ نوامیس، بر هر مرد مسلمانی واجب! با توجه به ازدحام زیاد و برخوردهای فراوانی که طبیعتاً در این ایام شلوغ برای بانوان زائر پیش می‌آید، حتی‌الامکان همراه با مردی از محارم خود شرکت کنید و حریم و فاصله با نامحرمان را رعایت نمائید تا برای انجام عملی مستحب، مرتکب افعال حرام فراوان نشوید! سعی کنید یکی دو هفته‌ای قبل از اربعین مشرّف شوید و تا قبل از روز اربعین (بیستم ماه صفر که اوج ازدحام است) از کربلا خارج شده باشید. 2️⃣ صحبت‌های غیرضروری، خوش و بِش و شوخی کردن با خدمتگزاران موکب‌ها و دیگر مردان نامحرم زائر و همسفر و اختلاط با آنان جایز نیست و بعضاً حرام! اگر چنین اخلاق و رفتارهای نادرستی دارید، سعی و تمرین کنید در طول این سفر زیارتی آنها را کنار بگذارید. 3️⃣ از آرایش کردن، هرچند کمرنگ و برداشتن ابروها به ویژه در سرویس‌ها و مقابل زنان عراقی، جداً اجتناب کنید! آنان در ایام محرم و صفر، خود را عزادار امام حسین علیه‌السلام می‌دانند و بر خلاف عرف اخیر زنان ایرانی که کردن را منافاتی با حال عزاداران نمی‌دانند، از این حرکات و هتک حرمت‌ها بیزارند! خیلی زشت است که میزبان عراقی نسبت به چنین کارهای سخیفی به میهمان ایرانی تذکّر دهد یا اعتراض کند! 4️⃣ ابروهای تَتو شده، مژه یا ناخن‌های کاشته یا زده، زینت زنان محسوب می‌شود و بنابر فتوای مراجع شیعه، پوشاندن از نامحرمان (پوشاندن ابرو و مژۀ کاشته با نقاب و پوشیه و پوشاندن ناخن‌های رنگیِ پلنگی! با دستکش) واجب است و ترک آن حرام! حتی اگر عذر شرعی دارید، در طول این سفر از لاک زدن ناخن‌ها پرهیز کنید؛ چرا که علاوه بر اینکه ذهنیّت بدی از زنان شیعۀ ایرانی در خاطر شیعیان سایر کشورها می‌گذارد، علامت بی‌حیایی برای نشان دادن ایام ماهیانه یا بی‌نمازی شماست! 5️⃣ حجاب چادر داشته باشید و از استفادۀ هر نوع مانتو به تنهایی (مشکی یا رنگی، آزاد یا چسب، بلند یا کوتاه، جلوبسته یا جلوباز) جداً اجتناب کنید! حتی اگر چادری نیستید، مشابه تشرّف به حرم‌های اهل‌بیت که سرتان می‌کنید، از ابتدای خروج از منزل به قصد این سفر زیارتی، از حجاب چادر استفاده نمائید. 6️⃣ بیرون گذاشتن لبۀ یا رنگی از چادر، زینت محسوب می‌شود (چرا که زیباتر می‌نماید و زینت، عمل یا وسیله‌ای است که برای زیبایی بیشتر استفاده می‌شود) و پوشاندن زینت، واجب است و موجب جلب توجه نامحرمان به چهرۀ شماست! همچنین مراقب باشید موهایتان به هیچ وجه پیدا نباشد و زیر گلویتان را با گیره بپوشانید. 7️⃣ اگر بتوانید در طول این سفر علاوه بر چادر، از یا و مشکی هم استفاده کنید، علاوه بر اجر زیارت اربعین، ثواب تبلیغ حجاب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و عنایت ویژۀ امام زمان علیه‌السلام هم نصیب‌تان می‌شود؛ البته سنگینی و وقارِ حرکات و سکنات شما نیز باید متناسب با این نوع حجاب باشد و از حرکات جِلف پرهیز کنید! 8️⃣ اگر دختربچۀ خود را همراه می‌برید، در انتخاب لباس و پوشش او نیز دقت کنید؛ پوشاندن تاب و شلوارک و لباس‌های چسب و کوتاه و نیمه‌عریان به کودکان در برابر دید نامحرمان، به بهانۀ گرمای هوا، در هیچ موقعیتی خصوصاً در این سفر زیارتی مناسب نیست! با استفاده از چادر یا مقنعه، تمرین عملی و برای دخترتان پیاده کنید. 9️⃣ اگر فرزند کوچک پوشکی همراه خود دارید، مراقب باشید که پس از تعویض فرزندتان، پوشک آلوده را در هر مکانی که عوض می‌کنید، رها نکنید! همراه خود تعدادی کیسه پلاستیک ببرید و پوشک را در آن گذاشته و در اولین سطل زباله در مسیر بیندازید. 🔟 زنان شیعۀ دیگر کشورها، معمولاً متین و مطابق شأن این سفر زیارتی به کشور عراق می‌آیند؛ شایسته است بانوان ایرانی نیز که نمایندۀ شیعیان ایران هستند، بیشتر مراقب حجاب، رفتار و گفتارشان باشند. لطفاً با نیّت عمل به واجب فراموش شدۀ و ، این مطلب را در کانال‌ها، گروه‌ها و مخاطبان خود منتشر کنید. https://eitaa.com/rafiq_shahidam96