#کلام_شهید:
🔸خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به #نامحرم برایتان عادی شود
🔹پناه می برم به خدا از روزی که #گناه فرهنگ و عادت مردم شود.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
❤️❤️❤️❤️
شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#تلنگرانه 🥀
بیایین جـــــدی فڪر💭ڪنیم...
#شهــــــــــدا ڪجا و ما ڪجا...
ما ڪه دغدغه روز و شبمون...
شده اینستاگرام و تلگرام📱 و...
شهــــــــــدا🌷 بخاطر #من_و_تو رفتن...
اینهمه شهــــــــــید میاد از #سوریه...
ڪی به روی خودش میاره...
یڪم بیشتر حواسمون به #خودمون باشه...
بیشتر حواسمون به ڪارامون باشه...
ما #شیعه_ایم...
ما منتظر آقاییم....
بیاین کمتر گناه🔞 کنیم...
به #نامحرم نگاه نکنیم
تنها در حدضرورت با نامحرم صحبت کنیم تا بتوانیم از بروز هر فتنه و فسادی در زندگیمان جلوگیری کنیم🍂
مایی که ادعای مذهبی بودنمون میشه....
اگر عکس با #مزار_شهدا میگیریم
حداقل شهدایی هم عمل کنیم...✊
خودمون رو جای #شهدا تصور کنیم.....
بببینیم چه طوری رفتند که ما آزاده زندگی میکنیم.....
قدر داشته هامونو بدونیم👌
به خودمون بیایم.....!!!!!
حواسمون باشه چه کار میکنیم..
🛑 #عمل_کننده_باشیم🛑
♨️تقوا یعنی...
👈 تقوا یعنی اگر یک هفته مخفیانه
از همهی کارهای ما فیلم 📹 گرفتند و
گفتند اعمال هفتهی گذشتهات در
تلویزیون 📺 پخش شده،ناراحت نشویم🚫
@ebrahimh
❤️❤️❤️❤️
شهیدابراهیم هادی و شهدای بهبهان
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#انتظار_یعنی...
️وقتی چشمات به #نامحرم افتاد
سرتو پایین بگیری
بگی میخوام با این چشام
آقام رو ببینم💔
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🌹الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَرَج🌹
💜💜💜💜
@ebrahimh
#شهید ابراهیم هادی
♨️ابراهیم از صحبت با #نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی بستگانش صحبت کند، به هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت. به قول دوستانش ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت.
❤️🌸پیامبر مهربانیها حضرت محمد(ص) میفرمایند:
کسی که نظر به نامحرم را از خوف خدا ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا میکند که شیرینی آن را در قلبش مییابد.
📚الحکم الزاهره؛ ج۱
🖤🖤🖤🖤
@ebrahimh
🖤🖤🖤🖤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
📌#چــالـش
🌷شهــدا چالش داشتنـد؛
ما هـم #چالش داریـم!😔
آنها در نیمـه شب های #سنگــر در چالش #نماز_شب شرکـت میکردند...
و ما در نیمـه شب های #تخت_خواب در چالـش #اینستا_گردی شرکـت میکنیـم...
آنهـا با ساده برگزار کـردن مراسـم #ازدواج در چالـش #ساده_زیستی شرکت کردند و ما با سنگین برگزار کردن مراسم ازدواج در چالـشِ #تجمل_گـرایی...
آنها با نگاه نکردن به #نامحـرم و سنگین برخورد کردن با نامحرم در چالش #حیا و #غیرت شرکت کردند و ما با نگاه به عکس #نامحرم و شوخی در #کامنت ها در چالش بی غیرتی و #بی_حیایی...
آنها با تواضع در چالش #اخلاص شرکت کردند و ما با #تکبـر در چالـش #ریـا...
برنده ی این چالش ها #شهدا بـودند و جایزشان هـم همان #شهــادت بـود...
و اما ما .....
هـر دو #چالش هستند...
اما این کجـا و آن کجا...😞
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
.
#چــالـش
شهــدا چالش داشتنـد؛
ما هـم #چالش داریـم!
.
آنها در نیمـه شب های #سنگــر در چالش #نماز_شب شرکـت میکردند...
و ما در نیمـه شب های #تخت_خواب در چالـش #اینستا_گردی شرکـت میکنیـم...
.
آنهـا با ساده برگزار کـردن مراسـم #ازدواج در چالـش #ساده_زیستی شرکت کردند و ما با سنگین برگزار کردن مراسم ازدواج در چالـشِ #تجمل_گـرایی...
.
آنها با نگاه نکردن به #نامحـرم و سنگین برخورد کردن با نامحرم در چالش #حیا و #غیرت شرکت کردند و ما با نگاه به عکس #نامحرم و شوخی در #کامنت ها در چالش بی غیرتی و #بی_حیایی...
.
آنها با تواضع در چالش #اخلاص شرکت کردند و ما با #تکبـر در چالـش #ریـا...
.
برنده ی این چالش ها #شهدا بـودند و جایزشان هـم همان #شهــادت بـود...
و اما ما .....
.
.
.
هـر دو #چالش هستند...
اما این کجـا و آن کجا...😔
🖤🖤🖤🖤
@rafiq_shahidam96
🖤🖤🖤🖤🖤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🎤 #سخن_عشق 💌
🕊 #کلام_نور 💌
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین 🌷
♦️راه هایی برای #نزدیک شدن به #شهادت..👇🏻
.
.
✨۱_ نگاه به #نامحرم نکن ؛ زیرا هر نگاه به نامحرم💇♀ ، شهادت را ۶ ماه به عقب می اندازد...😱
✨۲_ سعی کن دعای توسل ات هرگز ترک نشود...😍 یا وجیهاعندالله ، اشفع لنا عندالله
✨۳_ هرگز نگذار نام تو #مشهور شود ؛ زیرا انسان فقط یک بار مشهور خواهد شد🤩 ، اگر در دنیا مشهور شوی ، در آخرت مشهور نخواهی شد... 😔
✨۴_ هیچ وقت با پدر و مادرتان بلند صحبت نکنید...⛔️🚫📛
✨۵_ پشت سر رفیقتان #غیبت نکنید...❌⛔️❌
✨۶_ نماز اول وقتتان ترک نشود...😢
حی علی الصلوة ، حی علی الفلاح
حی علی خیر العمل
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#تلنگر💡
⚠️اگر دو تا #نامحرم در فضايي باشند که سومي نتواند وارد بشود ، بدانيد نفر سومي که وارد مي شود #شيطان است😥
💠 بر اساس اين معيار خيلي ها فکر ميکنند که در اتاقي برويم و در را ببنديم🚪
ولي متناسب با مسائل روز خيلي از تلفنها و پيامک ها ☎️ خيلي از چــــ📵ــــت ها ، اين ها همان خلوت با #نامحرم است ☝️
ملاکش جايي است که نفر سومي نتواند بيايد .
مي گويد : من پيام مي دهم و طرف را هم نديده ام!
آيا اين #پيامک هايي که مي دهيد حاضر هستيد کس ديگري آنرا ببيند❔ 😐
حاضر هستيد ديگري هم بخواند 🤔⁉️
اگر نه معلوم است که اين همان مصداق #خلوت کردن با نامحرم است . ..
🌀ابتدا از یه #چت ساده شروع میشه 📲⇦
بعد کم کم #ارتباط و علايق قلبي بوجود مي آيد👫 و بعد نديده #عاشق همديگر مي شوید😳
و همين جاست که👇
💥ولا تتبعوا خطوات الشيطان : گـــــام هاي #شيطان را دنيال نکنيد
. شيطان قدم به قــــــــــ🚶🚶ـدم جلو مي آيد ..
يکدفعه انسان را در چاله نمي اندازد..😐 دانـه مي پاشد . بعد در آخر طرف مي فهمد که در چه #%سرازيـــــري افتاده است
و متوجه نشده است 😓
شیطان برای #گمراهی هر کسی شیوه ای دارد به ایمانمون #مغرور نشیم 😔
لبه ی #پرتگاه امکان سقــ↯ـــوط زیاده 🔔
❤️❤️❤️❤️
*ابراهیمهادی ❤️هادیدلها*❤️1
https://chat.whatsapp.com/K4gyHp2TrgHEktUljTzkdF
بچهها مراقب #چشماتون باشید.
خیلی وقتا حواسمون به چشمامون نیست خودمون، خودمون رو چشم میزنیم...
یا چشمامون چیزایی رو میبینه که نباید ببینه
هنوز چشاتون خوشگل ندیده که دختره خودشو درست میکنه دلتون میره...
چرا امام زمان عجل الله به علی بن مهزیار، در ملاقاتی که با حضرت داشت، فرمودن امشب رو پیش ما بمون؟!
طرف پرسید: امام زمان شما چقدر منو دوست دارین؟!
حضرت فرمودن: هرچقدر تو منو دوست داری...
چقدر چشمتو از #نامحرم نگه میداری؟!
بگو نگاهش نمیکنم تا جیگر #امام_زمان خنک بشه امام زمانمو ببینم...
آخه بچهها ما خوشگل ندیدیم...
჻ᭂ❤️჻ᭂ
#تلنگࢪانہ {⛏}
یک نگاه👀
به #نامحرم میتواند..✔️
سالها عبادتت را بسوزاند..🔥
و یک نگاه نکردن🚫
میتواند برتر از سالها عبادت باشد..💎
فقط یک نگاه را برگردان..🔑
چشمت را ببند..
با خدا معامله کن..💰🍃
چکهای #خدا سر وقت پاس میشود.
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌈 #قسمت_شصت_ونهم 🌈 #هرچی_تو_بخوای بعد از صحبت های معمول گفتن ما بریم تو حیاط صحبت کنیم.... تابستا
🌈 #قسمت_هفتادم
🌈 #هرچی_تو_بخوای
احساس کردم راحت شدم.
سه هفته بعد تولد من☺️🎂 بود.همه بودن. وقتی خواستیم کیک رو بیاریم،بابا گفت:
_صبر کنید.😊☝️
همه تعجب کردیم.😳😟😟😳😳محمد به بابا گفت:
_منتظر کسی هستین؟!!😟
بابا چیزی نگفت.صدای زنگ در اومد.بابا بلند شد.قبل از اینکه درو باز کنه به من و مامان گفت:
_چادر بپوشید.😊
چون من و مامان #نامحرم نداشتیم راحت بودیم.سریع بلند شدم،#روسری و #جوراب و #چادر پوشیدم.محمد با تعجب گفت:
_مگه کیه؟!!😳
🇮🇷آقای موحد🇮🇷 با یه دسته گل 💐تو چارچوب در ظاهر شد.با بابا روبوسی کرد.همه تعجب کردن.ظاهرا فقط بابا میدونست.وقتی با همه احوالپرسی کرد، بدون اینکه به من #نگاه_کنه،گفت:
_سلام.
همه به من نگاه کردن.
بدون اینکه #نگاهش_کنم با لحن سردی گفتم:
_سلام.
دسته گل💐 رو جلوی من رو میز گذاشت.بابا تعارفش کرد که بشینه.همه نشستن ولی من هنوز ایستاده بودم.بابا گفت:
_زهرا بشین.
دوست داشتم برم تو اتاقم.🙁ولی نشستم.بعد از بازکردن کادو ها،آقای موحد از بابا اجازه گرفت که هدیه شو به من بده.بابا هم اجازه داد.از رفتار بابا تعجب کردم و ناراحت شدم.😳😒آقای موحد هدیه ای🎁 از کیفی💼 که همراهش بود درآورد.بلند شد و سمت من گرفت.ولی من دوست نداشتم هدیه شو قبول کنم.وقتی دید نمیگیرم،روی میز گذاشت و رفت سر جای خودش نشست. هیچکس حتی بچه ها هم نگفتن که بازش کنم.🙁😒
بعد از شام آقای موحد رفت...
تمام مدت فقط بابا و محمد باهاش صحبت میکردن.
وقتی همه رفتن،منم رفتم تو اتاقم. ناراحت بودم.😔میخواستم نماز بخونم. بعد نماز روی سجاده نشسته بودم.بابا اومد تو اتاق.به #احترام بابا #ایستادم. هدیه ی آقای موحد رو روی میز تحریرم گذاشت.بابغض گفتم:
_چرا بابا؟!😢
بابا چیزی نگفت و رفت.
فردای اون شب بیرون بودم...
بابا با من تماس گرفت و گفت برم مزار امین.وقتی رسیدم،بابا کنار مزار امین🇮🇷🌷 نشسته بود.ناراحت بودم.😒سلام کردم و رو به روش نشستم.بعد از اینکه برای امین فاتحه خوندم،
بابا گفت:
_تا حالا هیچ وقت بهت نگفتم با کی ازدواج کن،با کی ازدواج نکن.فقط بهت میگفتم بذار بیان خاستگاری،بشناس شون،اگه خوشت نیومد بگو نه،درسته؟☝️
گفتم:
_درسته.😔
-ولی بهت گفتم وحید پسر خوبیه.میتونه خوشبختت کنه.بهت توصیه کردم باهاش ازدواج کنی.کمکت کردم بشناسیش، درسته؟☝️
-درسته.😔
-ولی تو گفتی جز امین نمیخوای به کس دیگه ای فکر کنی،درسته؟☝️
-درسته.😔
به مزار امین نگاه کرد.گفت:
_دیدی امین.من هر کاری از دستم بر میومد کردم که به خواسته تو عمل کرده باشم.😒خودش نمیخواد.نمیتونم مجبورش کنم.خودت میدونی و زهرا.😒
لحن بابا ناراحت بود.
همیشه برام #مهم بود باباومامان رو ناراحت نکنم.اشکم جاری شد.گفتم:
_بابا!!😭
نگاهم کرد.چند دقیقه نگاهم کرد.بعد به مزار امین نگاه کرد و گفت:
_بار سنگینی رو دوشم گذاشتی.😒
گفتم:
_من بار سنگینی هستم برای شما؟!!😭😥
گفت:
_امین دو روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت،گفت هر وقت خاستگار خوبی برای زهرا اومد که میدونستید خوشبختش میکنه،به زهرا کمک کنید تا باهاش ازدواج کنه....😒کار وحید #سخته، #خطرناکه،ولی خودش مرده.میتونه #خوشبختت کنه.ولی تو #نمیخوای حتی بهش فکر کنی... زهرا.. دخترم..من #درکت میکنم.میفهمم چه حالی داری.من میشناسمت.تو وقتی به یکی دل ببندی دیگه ازش دل نمیکنی مگه اینکه عمدا گناهی مرتکب بشه.منم نمیگم از امین دل بکن.تو قلبت اونقدر بزرگ هست که بتونی کس دیگه ای رو هم دوست داشته باشی.😒❣
-بابا..شما که میدونید....😢😥
-آره..من میدونم..تو برگشتی بخاطر امین..ولی زندگی کن بخاطر خودت،نه من،نه مادرت،نه امین..بخاطر خودت... بذار کسی که بهت آرامش میده کنارت باشه،نه تو خیال و خاطراتت.😒
بابا رفت.من موندم و امین...😢👣
امینی که تو خیالم بود،امینی که تو خاطراتم بود.ولی من به این خیال و خاطرات دل خوش بودم.خیلی گریه کردم.😣😭
به امین گفتم دلم برات تنگ شده..😭زندگی بدون تو خیلی خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکر میکردم....😭من نمیخوام باباومامان ازم ناراحت باشن.. نمیخوام بخاطر من ناراحت باشن.. امین..خودت یه کاری کن بدون دلخوری تمومش کنن...😭من فقط تو رو میخوام.. این حرفها ناراحتم میکنه...قبلا که ناراحت نبودن من برات مهم بود...یه کاریش بکن امین.😭
دو هفته بعد مادر آقای موحد اومد خونه مون....
قبلا چندبار با دخترهاش تو مجالس مذهبی که خونه مون بود،دیده بودمشون ولی فقط میدونستم مادر دوست محمده. چون پسر مجرد داشت خیلی رسمی باهاشون برخورد میکردم.😊
اون روز خیلی ناراحت بود.
میگفت: .....
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌈 #قسمت_هفتاد_ویکم
🌈 #هرچی_تو_بخوای
اون روز خیلی ناراحت بود.میگفت:😒
_وحید الان بیست و نه سالشه.چند ساله هر کاری میکنم ازدواج کنه،میگه نه.حتی بارها بهش گفتم آقای روشن،دوست صمیمیت، خواهر خیلی خوبی داره،از خانومی هیچی کم نداره.میگفت نه.وقتی شنیدم ازدواج کردی،دروغ چرا، ناراحت شدم.😒دوست داشتم عروس من باشی.تا چند ماه پیش که خودش گفت میخواد ازدواج کنه. همه مون خیلی خوشحال شدیم.وقتی گفت میخواد با خواهر آقا محمد ازدواج کنه،خیلی تعجب کردم.😕😟گفتم زهرا که ازدواج کرده. گفت آقا امین شهید شده...چند وقت پیش که اومدیم خدمت شما خوشحال بود.ولی وقتی برگشتیم دیگه وحید سابق نبود.😞خیلی ناراحته.خیلی تو خودشه.پیگیر که شدم گفت یا ❣زهرا یا هیچکس.❣
رو به من گفت:
_دخترم..من مادرم،😒پسرمو میشناسم.وحید واقعا به تو علاقه مند شده.😒💓منم بهش حق میدم.تو واقعا اونقدر خوبی که هر پسر خوبی وقتی بشناستت بهت علاقه مند میشه.ازت میخوام درمورد وحید بیشتر فکر کنی.
یک هفته بعد مامان گفت:
_زهرا،داری به وحید فکر میکنی؟😊
-نه.به خودم و امین فکر میکنم.😒
با التماس و بغض گفتم:
_مامان،شما با بابا صحبت کنید که..بدون اینکه ازم ناراحت بشه به این مساله اصرار نکنه.🙁😒
-بابات خیر و صلاح تو رو میخواد.😐
-من نمیخوام حتی بهش فکر کنم.😔
شب مامان با بابا صحبت کرد.
بابا اومد تو اتاق من.روی مبل نشست،بعد نشستن بابا،منم روی تخت نشستم.بعد مدتی سکوت،بابا گفت:
_به وحید میگم جوابت منفیه.لازم نیست بهش فکر کنی.😕😒
دوباره مدتی سکوت کرد.گفت:
_زندگی #بالاپایین زیاد داره.تو بالا و پایین زندگیت،ببین #خدا دوست داره چکار کنی.😒
بابا خیلی ناراحت بود...
پیش پاش روی زمین نشستم.دستشو بوسیدم😘😒 و با التماس گفتم:
_بابا..از من #ناراحت نباشید.وقتی شما ازم ناراحت باشید،من از غصه دق میکنم...😣😭
سرمو روی پاش گذاشتم و گریه میکردم.
بابا باناراحتی گفت:
_من بیشتر از اینا روی تو حساب میکردم.😒
سرمو آوردم بالا و با اشک نگاهش کردم.
-شما میگین من چکار کنم؟...چکار کنم #خدا بیشتر دوست داره؟..به #نامحرم فکر کنم؟!! درصورتی که حتی ذره ای احتمال نداره که بخوام باهاش...
گفتنش برام سخت بود...
حتی به زبان آوردن ازدواج بعد امین..برام سخت بود.
-به خودت فرصت بده وحید رو بشناسی.فقط همین..تو #بخاطرخدا یه قدم بردار،خدا کمکت میکنه.😊☝️
یک ماه دیگه هم گذشت.
یه شب خونه علی مهمانی بودیم.با باباومامان برمیگشتیم خونه.چشمم به گوشیم بود.ماشین ایستاد.مامان شیشه رو پایین داد و بابا گفت:
_سلام پسرم.
تعجب کردم.سرمو آوردم بالا.آقای موحد بود.با احترام و محبت به بابا سلام کرد بعد به مامان.بابا گفت:
_ماشین نیاوردی؟😊
-نه.ولی مزاحم نمیشم.شما بفرمایید.☺️
مامان پیاده شد و اومد عقب نشست.آقای موحد گفت:
_جناب روشن،تعارف نمیکنم،شما بفرمایید.☺️
بابا اصرار کرد و بالاخره آقای موحد سوار شد.مامان به من اشاره کرد که سلام کن.بدون اینکه نگاهش کنم گفتم:
_سلام.😔
آقای موحد تعجب کرد.😳سرشو برگردوند.قبلش متوجه من نشده بود.به بابا نگاه کرد.سرشو انداخت پایین و گفت:
_سلام.😔
بابا حرکت کرد.همه ساکت بودیم.یک ساعت گذشت.بابا توقف کرد بعد به آقای موحد نگاه کرد.آقای موحد نگاهی به اطرافش کرد.از بابا تشکر کرد.
با مامان خداحافظی کرد و بدون اینکه به من نگاه کنه،گفت:
_خداحافظ😔
و پیاده شد.صداش ناراحت بود.بابا هم پیاده شد و رفت پیشش.باهم صحبت میکردن.بعد مدتی دست دادن و خداحافظی کردن.بازهم همه ساکت بودیم.
فرداش بابا گفت:
_زهرا،هنوز هم نمیخوای #بخاطرخدا یه قدم برداری؟
دوباره چشمهام پر اشک شد.😢بابا چیزی نگفت و رفت ولی من بازهم گریه کردم.😭
یک هفته گذشت....
همسر یکی از دوستان امین باهام تماس📲 گرفت. صداش گرفته بود.
نگران شدم....😧
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
اگه بنا بود
جلوی #نامحرم😏
#رنگین_کمان باشی 🌈
که چادر #مشکی ▪️
به تو نمیرسید ‼️😔
پ ن پ
گاهی فراموش میکنیم
قراره با این چادر، زیبایی ها #پوشیده بشن!!
والا😔😏
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چت با نامحرم
دوستی با #نامحرم
🤔 چرا ارتباط با نامحرم حرامه؟؟
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
#تلنگر💡
⚠️اگر دو تا #نامحرم در فضايي باشند که سومي نتواند وارد بشود ، بدانيد نفر سومي که وارد مي شود #شيطان است😥
💠 بر اساس اين معيار خيلي ها فکر ميکنند که در اتاقي برويم و در را ببنديم🚪
ولي متناسب با مسائل روز خيلي از تلفنها و پيامک ها ☎️ خيلي از چــــ📵ــــت ها ، اين ها همان خلوت با #نامحرم است ☝️
ملاکش جايي است که نفر سومي نتواند بيايد .
مي گويد : من پيام مي دهم و طرف را هم نديده ام!
آيا اين #پيامک هايي که مي دهيد حاضر هستيد کس ديگري آنرا ببيند❔ 😐
حاضر هستيد ديگري هم بخواند 🤔⁉️
اگر نه معلوم است که اين همان مصداق #خلوت کردن با نامحرم است . ..
🌀ابتدا از یه #چت ساده شروع میشه 📲⇦
بعد کم کم #ارتباط و علايق قلبي بوجود مي آيد👫 و بعد نديده #عاشق همديگر مي شوید😳
و همين جاست که👇
💥ولا تتبعوا خطوات الشيطان : گـــــام هاي #شيطان را دنبال نکنيد
. شيطان قدم به قــــــــــ🚶🚶ـدم جلو مي آيد ..
يکدفعه انسان را در چاله نمي اندازد..😐 دانـه مي پاشد . بعد در آخر طرف مي فهمد که در چه #%سرازيـــــري افتاده است
و متوجه نشده است 😓
شیطان برای #گمراهی هر کسی شیوه ای دارد به ایمانمون #مغرور نشیم 😔
لبه ی #پرتگاه امکان سقــ↯ـــوط زیاده 🔔
✅مجاهددرفضایمجازیباشیم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹#چت با نامحرم
دوستی با نامحرم
چرا ارتباط با #نامحرم حرامه؟؟
دخترخانم گول نخور
حرف حق👌👌👌
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_رحمان_مدادیان
#امام_زمان
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
...:
【 #ارتباط_با_نامحرم ⛔️ 】
💬 اثـرِ چت با #نامحرم❌
💢 مثل بعضی تصادفهاسـت😣
📛 همان موقع تو را نمیکشد⚠️
🌀 اما بعد از مدتی، به یکباره☹️
👌 حتی با یک #ضربه کوچک✖️
❗️همه چیزت را میگیرد😞
🚫مراقب داشته هایت باش😓
896.6K
اگر نمیتونی به #نامحرم نگاه نکنی...!
وباهاش ارتباط نداشته باشی...
حتما این صوت رو گوش کن...
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیّڪَالفَرَج
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96