eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
14.3هزار ویدیو
177 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
*🕊️_زیارت نامه شهدا* *💞 بِسمِ رب الشهداء* اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. *شـــادی روح شـــــهــداصــلــوات🌹🌹* ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
. روز 🍂امام علی(علیه السلام) 🍃کسی که همتش آخرت باشد، به آرزویش می‌رسد. 📚میزان الحکمه؛1:64 🌹
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🖤🕊• براے‌شهادت‌ورفتن‌‌تلاش‌نڪنید براےرضاے‌‌خداڪارڪنیدوبگویید: خداوندا نہ‌براے‌بهشــت🦋 ونہ‌براےشهادت... اگرتومارادرجهنمت‌بیندازے ولےازماراضےباشے براےماڪافےست عاشق‌فقط‌براے‌رضایٺ‌معشوق ‌زندگےمیڪند
🏴 سلام عشاق حسین 🖐🏻 1️⃣اولین محفل عزاداری عشاق الحسین 1️⃣ سخنران: جناب آقای حاج علیرضا پناهیان 🎙 مداح: کربلایی علی اکبر نیک پور 🎤 زمان: شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴📆 https://daneh.ir/demo2/mod/lmskaranskyroomtwo/view.php?id=18844 تشریف بیارید 🎈🌷 @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam @sadrzadeh1 @abalfazleeaam
💠 عوامل حواس پرتی در نماز 💠 🔹 در جایی مهمانی بودم صاحب‌خانه به نماز ایستاد. پسرش در حال تماشای تلویزیون بود. پدرش سرفه کرد. 🔹 من گفتم : «پسر جان پدرت در حال است. صدای تلویزیون حواسش را پرت کرده و الان هم که سرفه کرد یعنی خواست بفهماند که تلویزیون را خاموش کنید.» 🔹 پسر گفت: «نه آقا! پدرم دوتا سرفه کرد، منظورش این بود که بزنم کانال دو. الان فیلم مورد علاقه شروع می‌شود!!» 🔹 یکی از عوامل حواس پرتی، نماز خواندن در محیط شلوغ است. تصاویر تلویزیون، صدای رادیو، گریه کودک، صدای بازی و... بچه ها حواس نمازگزار را به خود مشغول می‌سازد. [هر چه این عوامل را حذف کنیم حضور قلب بیشتری در نماز خواهیم داشت] 📚 هشت گام تا حضور قلب ؛ اصغر آیتی و حسن محمودی ؛ صفحه ۱۱۵.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹لحظه شهادت شهید منوچهر سعیدی شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی به علت گرمای داخل کانتینر، بالای سقف کانتینر در منطقه‌ عملیاتی الرمادی کشور عراق خوابیده بود. ساعت ۲ بامداد، سه‌خودروی انتحاری گروه تکفیری داعش از سه‌طرف به سوی نیروهای مدافع حرم حمله کردند؛ نیروهای فاطمیون دوتا از خودروهای گروه داعش را منهدم کردند اما آنها خودروی سوم را نزدیکی کانتینر منفجر کردند. منوچهر سعیدی و تعدادی از نیروهای فاطمیون در آن حمله انتحاری گروه تروریستی داعش در حالی که پیکر آنها سوخته بود، به شهادت رسیدند. اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد_وعجل_فرجهم سفید_زندگی_کن_تا_سرخ_بمیری شهید_منوچهر_سعیدی ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
▪️محرم در راه است. 🏴خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند! و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند...! 🏴هم سینه میزنند! و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند...! 🏴هم اشک میریزند! و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند...! 🏴هم سفره می اندازند! هم نان از سفره کسی نمیبرند..! آنوقت با افتخار میگویند: " یاحسین " 🏴🏴🏴 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
آبروی حسین به کهکشان می‌ارزد یک موی حسین بر دو جهان می‌ارزد گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست گفتا که حسین بیش از آن می‌ارزد 🏴٣روزمانده تامحرم حسینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
محرم رسید یادمان باشد اول نماز حسین،بعد عزای حسین! اول شعورحسینی،بعد شور حسینی! محرم زمان بالیدن است نه فقط نالیدن بساطش آموزه است نه موزه! تمرین خوب نگریستن است نه فقط خوب گریستن! ◾◾◾◾◾◾◾ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
از داغ حسین (ع) اشک نم نم داریم😭 در خانه سینه ،تا ابد غـم داریم😭 پیراهن و شال مشکی آماده کنیـد، چند روز دگر تا به « محرم » داریم ... 🏴 انامجنون رقیه (س) 🏴 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ قسم ڪه میزند این دل عجیب شور حسین دل شڪسته‌ی من را نریز دور حسین بگیر گوش مرا و بیاورم در راه مرا ڪنارِ خودت وصله ڪن بزور حسین سیاه رویی من را ببخش آقا جان بتاب تا ڪه شوم نو نوارِ نور حسین مرا به وقت تولد چنین سفارش شد ڪه مشقِ زندگی ات گشته تا به گور حسین‌ع ‌
نگاه تو چه فاتحانه گفت: نه گاه ماندن و نشستن است.. نه روز گار غربت حسین، نه تاب حسرت است و آرزوست.. فقط نه چشم تر بیاورید.. برای دوست سر بیاورید.. چقدر کربلا که پشت سر.. چقدر کربلا که پیش روست.. شانزدهم مرداد.. سالروز اسارت توست... بهتر بگویم اسارت دنیا در چشمان تو...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد_شجاعی🎤 ⭕️ در آخرین لحظاتِ قیامت ، همانجا که همه‌ی شفیعان آمدند ؛ شفاعت کردند و عده‌ای هنوز .......... خداوند، آخرین ذخیره‌ی رحمانیت، و آخرین شفیعِ قیامت را رو می‌کند❗️ ⭕️ آخرین شفیعِ قیامت کیست؟
🕊شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد ✍چند خواهش دارم: 🌱۱- نماز اول وقت بخوانید که گشایش از مشکلات است. 🌱۲- صبر و تحمل 🌱۳- به یاد امام زمان (عج) باشید💚
پیغام شهید 😍👇 به جوانان توصیه می کنم که نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشو را را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی یک بار؛ زیرا بسیار مهم است.مواظب خود باشید و ما را دعا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله! این طوریاست! این شهید را به صلواتی مهمان کنید.اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(قسمت اول) ✅ انصافاً ما با یه فرد معمولی چنین رفتاری می کنیم؟ 🏴این مجالس صاحب نداره؟ 🏴صاحب این مجالس از ما درخواستی نداشته؟ رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✨💔 دلتنگ‌ڪه‌میشوم... تنھاپناھم‌عڪس‌هاےتوست! چقدرخوب‌نگاهم‌میڪنے :)♥️ 🌹🌹
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌈 #قسمت_بیست_ویکم 🌈 #هرچی_تو_بخوای امین که کارد میزدی خونش درنمیومد با سر گفت: آره😡 تازه حانیه ر
🌈 🌈 حانیه گفت: _نامرد مقاومت میکنه.😕 ریحانه گفت: _پشیمونی که جوابشو میدادی؟🙁 گفتم: _نمیدونستم اینقدر کینه ای و بی فکره. ولی حتی اگه میدونستم هم بازم جوابشو میدادم،👌حتی اگه میمردم هم پشیمون نبودم. آسیبی که سکوت امثال ما به اسلام میزنه کمتر از حرف‌های اشتباه امثال شمس نیست. در باز شد و محمد اومد نزدیک و گفت: _شمس اعتراف کرد.😊 دو روز بعد مرخص شدم... بعد یک هفته استراحت تو خونه حالم خوب شده بود.ولی دستم باید چهل روز تو گچ میموند.دوست و آشنا و فامیل برای عیادتم میومدن.😅 بچه های دانشگاه هم اومدن. حانیه خیلی ناراحت بود.گفت: _ امین میخواد بره سوریه. معلوم بود هرکاری کرده که منصرفش کنه. بیشتر از یک ماه از اون روز گذشته بود که خانواده صادقی اومدن عیادت من. سهیل؟؟!!!😳 سهیل خیلی تغییر کرده بود.😟سه ماه از دیدار اون شب توی پارک گذشته بود. سهیل الان جوانی خوش تیپ، مؤدب، محجوب و سر به زیر بود.ته ریش داشت😊 ولی دکمه یقه شو نبسته بود.😆🙈مثل خواهری که از دیدن برادرش خوشحال میشه از تغییراتش خوشحال شدم.😊 کاش محمد اینجا بود و سهیل رو میدید. فقط سهیل و پدر و مادرش اومده بودن. بابا با آقای صادقی صحبت میکرد و مامان با خانم صادقی. من و سهیل هم ساکت به حرفهای اونا گوش میدادیم.هر دومون سرمون پایین بود.همه ساکت شدن. سرمو آوردم بالا،دیدم پدر و مادرامون به من و سهیل نگاه میکنن و لبخند میزنن.سهیل هم بخاطر سکوت جمع سرشو آورد بالا.جز من و سهیل همه خندیدن. آقای صادقی به بابا گفت: _آقای روشن!این جوون ها از صحبت های ما پیرمردها حوصله شون سرمیره، اگه اجازه بدید برن باهم صحبت کنن.😊 من خیلی جا خوردم... سهیل هم تعجب کرده بود.بابا که از تغییرات سهیل خوشش اومده بود به من گفت: _دخترم،با آقا سهیل برید تو حیاط صحبت کنید.😊 💭یاد محمد افتادم که گفته بود دیگه نه میبینیش،نه باهاش صحبت میکنی.✋ نمیدونستم چکار کنم...😕😟 آقای صادقی به سهیل گفت: _پاشو پسرم. سهیل بامکث بلند شد.ولی من همچنان سرم پایین بود.مامان گفت: _زهرا جان! آقا سهیل منتظرن.😊 بخاطر حرف مامان و بابا مجبور شدم قبول کنم... من روی تخت نشستم و آقاسهیل روی پله،جایی که من اون شب نشسته بودم.اینبار سعی میکرد فاصله شو حفظ کنه.چند دقیقه فقط سکوت بود.گفتم: _چه اتفاقی براتون افتاده؟ همونجوری که سرش پایین بود بالبخند گفت: _ظاهرا اتفاقی برای شما افتاده که ما اومدیم عیادت. خنده م گرفت،خب راست میگفت دیگه،ولی جلوی خنده مو گرفتم.🙊 گفت: _بعد از اون شب ذهنم خیلی مشغول شده بود. سؤالامو گرفته بودم ولی خیلی چیزها بود که باید یاد میگرفتم.👌 خیلی کردم.ولی فقط برای پیدا کردن جواب سؤالام.اما کم کم بهشون میکردم.اوایل فقط برای این بود که به خودم و شما کنم این چیزها آرامش نمیاره.ولی کم کم خیلی آرومم میکرد. رو که دنبالش بودم داشتم پیدا میکردم. -خوشحالم پیداش کردین.حسی رو که با هیچ کلمه ای نمیشه توصیفش کرد. -دقیقا.از این بابت خیلی به شما مدیون هستم. -من با خیلی ها در این مورد صحبت میکنم،اما همه مثل شما پیداش نمیکنن. این نشون میده شما هم دنبالش بودید.این توفیقی بود که خدا به من داد وگرنه خدا کس دیگه ای رو برای شما میفرستاد. دوباره سکوت شد.گفتم... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c