هدایت شده از
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
دیداری : از مادران و خواهران و همسران شهدا🕊
شهیدان زین الدین، قربانخانی ،شیروی علیدادی قهاری ، شهیدعجمیان ،شهید مجید دقایقی ودیگر شهدا...
از خانواده 👇
#شهیدحمیدرضاالداغی
1402\2\19
دیداری دیروز سهشنبه 🍃
دیدار صميمانه خانواده شهدابا خانواده شهید حمیدرضا الداغی 💫
رسالت زینبی (س) دارند و راه حضرت زینب (س) را ادامه می دهند✌
🌷نثار روح پاک و ملکوتی شهدای والامقام فاتحه و صلوات 🌷
┄┅┅❅❁❅┅┅
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
کانال رسمی سردار شهید مهدی زینالدین👆
#فرمانده_قلب_ها ♥️
هدایت شده از
46.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این مراسم مادر شهیدان آرمان علی وردی و شهید محمد کامران و شهید مصطفی علیدادی و شهید روح الله عجمیان و شهید قربانخانی.
خواهر ۴ شهید قریشی و خواهرشهید شیرودی ((و خواهر شهیدان زین الدین))
وهمسر شهید دقایقی روایتگر خاطرات شهیدانشان بودند.
رسالت زینبی (س) دارند و راه حضرت زینب (س) را ادامه می دهند
🌷نثار روح پاک و مطهر شهدای عزیزشان فاتحه و صلوات 🌷
┄┅┅❅❁❅┅┅
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
کانال رسمی سردار شهید مهدی زینالدین👆
#فرمانده_قلب_ها ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اینجا سرزمین عقیق های سرخ...
♦️اینجا محل دنج آرامش...
♦️اینجا محل نزول فرشتگانی است که برای استقبال از زائرین شهدا، بالهای خویش را فرش راه نموده و نور می پاشند...
🔹در پناه نور شهدا باشید...
#گلزار_شهدای_کرمان
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
✍شهید در سجده ها و دعای دستش
دعا کمیل می خواند🤝
عبدالمهدی یک عارف بود😍 او نمازهای می خواند که من ساعت ها متحیر می ماندم🍃 شهید در سجده ها و دعای دستش دعا کمیل
می خواند و دائم الوضو بود🥰.
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#مادر
(#راوی:)
✍چند روزي از #شــهادت #شــاهرخ گذشــت
جلوي درمقرايستاده بودم🍃يك يك #پيرزن
پياده شــد. راننده كه ازبچه هاي خودرونظامي جلوي درايســتادوقبلا هم ســاکن#آبادان بوده. ميگه#ســپاه بود گفت: اين #مــادرازتهران اومده ببين ميتوني #کمکش کني. #پسرم تو #گروه #فدائيانگفتم: من همه بچه هاراميشناسم. اسم پسرت چيه جلورفتم. باادب سلام کردم و
گفت: ميتوني #شاهرخ #ضرغام روصداکنيد⁉️
تاصداشکنم. پيرزن خوشحال شدوفعلاگفتم:
#َسرم يکدفعه داغ شد. نميدانســتم چه بگويم. آوردمش داخل وبنشينيد اينجا رفته جلو، هنوز برنگشته چندعصــربود که برادر #کيان پور(برادر #شــاهرخ که ازاعضاي گروه بودوروزقبل مجروح شده بود) ازبيمارستان مرخص شد. يک روزآنجا بودند. بعدهم مادرش را با خودش به تهران برد.🍂
قبــل ازرفتن، مــادرش ميگفت: چند روزپيش خيلي نگران #شــاهرخ بودم. گريه ميکنم😥 #شاهرخ آمد. باهمان شــب خواب ديدم که دربياباني نشسته ام وگفت: مادر چرا نشستي پاشو بريم. گفتم: پسرم کجائي،باادب دستم را گرفت ونميگي اين مادرپيردلش برا پســرش تنگميشه؟مرا کناريک رودخانه زيباگفت: همين جا بنشين وبه پشت خاکريزرفت. ازپشت خاکريزدو #سيد نوراني به بعد به ســمت يک سنگرو
ميخنديد. استقبالش آمدند. #شاهرخ باخوشحالي به سمت آنهارفت. ميگفت وبعدهم درحالي كه دستش دردستان آنهابودگفت: مادرمنرفتم. منتظرم نباش!سال بعد وقتي محاصره #آبادان ازبين رفت،دوباره اين مادربه منطقه #ذوالفقاري
آمد. قرار شــد محل شهادت #شاهرخ را به اونشــان دهيم
#ادامه_دارد
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》