eitaa logo
خوشنویسی..رقص خط
305 دنبال‌کننده
701 عکس
80 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحتان دل پذیر روزگارتان سبز
ای زمین ..! چه زیبا و چه با شکوه هستی ..! ما چهره تو را .. با خون رنگ می‌کنيم .. و تو صورت‌های ما را با آب شست و شو می‌دهی ..! ما عنصرهای تو را می‌گيريم .. تا از آنها توپ‌ها و ابزارهای .. ويران‌گر بسازيم ..! و تو عنصرهای ما را می‌گيری .. و از آن گل ها و زنبق ها .. به وجود می‌آوری ..! جبران_خلیل_جبران
سلام شبستان زیبا
برای آنکه تیشه را به  فرق خویش  نشکندامید زیستن شووبرای کوهکن  بمان
لبریــز کن از تــــرانه امـــروزت را از عطــر گـل و جـوانه امروزت را با بوسه ی باران به لب پنجره ات آغـــاز کن عاشقـــانه امـــروزت را ☘ عرض سلام و ادب .بامداد روز شنبه ی سرورانم بخیرو سعادت هفته تان عاشقانه و لبریز عطر مهربانی 🌴
گر برکنم‌دل از تووبردارم ا،ز تو مهر این مهر برکه افکنم آن دل کجا برم
گر بُوَد عمر، به میخانه رَسَم بارِ دِگَر بجز از خدمتِ رندان نکنم کارِ دِگَر خُرَّم آن روز که با دیدهٔ گریان بِرَوَم تا زنم آب درِ میکده یک بارِ دگر معرفت نیست در این قوم خدا را سَبَبی تا بَرَم گوهرِ خود را به خریدارِ دگر یار اگر رفت و حقِ صحبتِ دیرین نشناخت حاشَ لِلَّه که رَوَم من ز پِیِ یارِ دگر گر مساعد شَوَدَم دایرهٔ چرخِ کبود هم به دست آورمش باز به پرگارِ دگر عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارند غمزهٔ شوخَش و آن طرهٔ طَرّارِ دگر راز سربستهٔ ما بین که به دستان گفتند هر زمان با دف و نی بر سرِ بازارِ دگر هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت کُنَدَم قصدِ دلِ ریش به آزارِ دگر بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست غرقه گشتند در این بادیه بسیارِ دگر ☘ سلام صبح بخیر روزتان عاشقنه
از پنجره به پیاده رویِ مملو از جمعیت نگاه کرد، گفت: میبینی؟ لباس هایی هستند که راه میروند، دروغ میگویند، عاشق میشوند، میمیرند... کمتر لباسی آن بیرون است که درونش "انسان" وجود داشته باشد! به راستی که این دنیا یک رختکن بزرگ است. 📕 رختکن بزرگ 👤 روزتان خوب و پر از انسان های واقعی
می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را می جویمــــــــــت چنانکه لـب تشنـــه آب را محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح یا شبنـــــــــم سپیده دمان آفتــــــــــاب را بی تابم آنچنانکه درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل یا آنچنانکه بال پریدن عقــــــاب را حتـــــی اگر نباشی می آفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را پور🌴 سلام صبح بخیر روزتان مملو از الطاف الهی
آنکه پامال جفا کرد چو خاک راهم خاک میبوسم وعذرقدمش میخواهم
شبستان با آرامش ویاد پروردگار یکتا
عمر آن بود ڪہ در صحبت دلدار گذشت حیف و صد حیف ڪہ آن دولت بیدار گذشت آفتابے زد و ویرانہ ے دل روشن ڪرد لیڪ افسوس ڪہ زود از سر دیوار گذشت خیرہ شدچشم دل ازجلوہ ے مستانہ ے او تا زدم چشم بہ هم مهلت دیدار گذشت برو اے ناصح مجنون ز پے ڪار دگر نقش بر آب مزن ڪار من از ڪار گذشت هرچہ غم هست خدایا بہ دل من بفرست ڪہ بلاے دل ما از ڪم و بسیار گذشت یاد آن صبح درخشندہ ڪہ میگفت "عماد" عاقبت مهر درخشید و شب تار گذشت... 🌴 سلام صبح بخیر روزتان پراز مهر و مهربانی
تو را هـر بـار می بینم به دنیا می زنم لبخند جـدا از هر سیاهی ،میشوم آسوده از هر بند نهالِ نورسی هستی که رویِش با تو پیدا شد نگاهت با نگاه من چه زیبا می خورد پیـوند شمیم یـاسی و بـا اطلسـی ها  گفتگو داری شـدی آرامش جـانم ، گل بابـونه ی دلبند ! دلـم خـورده گـره در بندِ بی تاب دل سنگت نمی خواهم شوم آزاد از این رویـای طعمِ قند طنابِ دارت از جنس حریری هست و ابریشم چه زیبا حلقه ای دارم به گردن یار سیمین بند! کنم جان را فدای هر نگاه و چرخش چشمت بمــانم تا ابـد با تـو به چشمانِ شبت سوگند بسـازم بـا غـم عشقت بهـار و فصل تابستان به مهـر و آذر و آبـان به دی و بهمن و اسفند فضای سینه ی "پـونه" گـرفته عطــرِ روی تو شدم شاداب وخندان ، میشوم از بودنت خرسند 🌴 سلام صبح بخیر روزتان پر از عطر پونه