یک صبح ببام آی و ز رخ پرده برانداز
آوازه به عالم زن و خورشید برانداز
ای زینت بالین رقیبان شده عمری
بر من که ز هم میگذرم یک نظر انداز
#محتشم_کاشانی🌴
سلام صبح بخیر آدینه تان سراسر لطف و مهربانی
بهرصیدم چندتازی خسته شد پای سمندت
صبرکن تامن به پای خویشتن ایم به بندت
رقص خط
https://eitaa.com/raghskhatatan
آيا بايد به سخنان خدا گوش #تقليد سپرد يا گوش #تحقيق ؟ - 1
یکی از #ترمزهای اندیشیدن در بین جوامع مسلمان و مواجهه غیر عاقلانه با پیشرفتهای مختلف علمی، القای این باور بوده که خداوند با #وحی، همه نیازهای معرفتی بشر را تامین کرده است، بگونه ای که این شائبه پیش می آید که گویی خداوند از خلقت #عقل بعنوان هسته مرکزی معرفت انسان پشیمان بوده و چون راهی برای حذف آن نیافته، وحی را بصورت دستوری بر آن مسلط نموده است؛ وحی ای که چون در همه موضوعات علمی، سیاسی، اقتصادی، قضائی و اجتماعی بشری سخن مستقیم ندارد، لاجرم #مدعیانی که خود را حافظان آن می خوانند، ادعای تکمیل کسریهای آن را دارند.
(خطبه 18 نهج البلاغه - ام انزل الله سبحانه دينا ناقصا فاستعان بهم علي اتمامه!؟ )
اما با اندکی دقت در #قرآن بعنوان تنها متن معتبر و متقن دین، به درکی کاملا متضاد با گزاره فوق خواهیم رسید.
چرا که انسانی را #عباد الرحمن و بنده خاص خداوند می خواند که #کورکورانه در برابر حتی سخن او بر زمین نمی افتد؛ زیرا خداوند هم به استحکام و درستی سخن خود ایمان دارد و هم به عقلی که خود در وجود انسان به ودیعت گذاشته است:
و عباد الرحمن ..... الذين اذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما و عميانا – فرقان 63 و 73
بندگان خداي رحمان.... آنان كه چون به آيات پروردگارشان یادآوریشان کنند، در برابر آن چون كران و كوران بر زمین نمی افتند.
و الگویی که برای همه مومنان خود معرفی میکند، #ابراهیمی است که علیرغم مقام همنشینی معنوی با او، ولی هرگز از پرسشهای معرفتی خود تا رسیدن به اطمینان قلبی، حتی از خداوند، باز نمی ایستد:
و اذ قال ابراهيم رب ارني كيف تحي الموتي قال ا و لم تؤمن قال بلي و لكن ليطمئن قلبي – بقره 260
ابراهيم گفت: اي پروردگار من، به من بنماي كه مردگان را چگونه زنده مي سازي گفت:
آيا هنوز ايمان نياورده اي؟
گفت: بلي، ولكن مي خواهم كه دلم آرام يابد.
چنین خدای بزرگ، انسانی را لایق #بشارت خود می داند که همواره بر همه #نظرات و دیدگاه های مختلفی که در جامعه در موضوعات مختلف وجود دارد گشوده بوده و برچسب ارزشی حرام و حلال بر آنها نمی زند:
فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هداهم الله و اولئك هم اولوا الالباب – زمر 17 و 18
پس به بندگان من بشارت بده؛ آن كساني كه به (همه) سخن(ها) گوش مي دهند و از بهترين آن پيروي مي كنند، ايشانند كساني كه خدا هدايتشان كرده و اينان خردمندانند.
و وقتی #پیامبرش را بسوی مردم می فرستد به او گوشزد می کند که به آنها بگوید که راه من و همه آنهایی که همراهی مرا می کنند از #بصیرت و دانایی می گذرد:
قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيرة انا و من اتبعني و سبحان الله و ما انا من المشركين – يوسف 108
بگو : اين راه من است؛ من و پيروانم همگان را در عين بصيرت، به سوي خدا مي خوانيم؛ منزه است خدا و من از مشركان نيستم.
و آنگاه که #رسالتش را به آنها عرضه می کند، از آنها میخواهد که اگر سخن و یا شیوه ای #هدایتگرتر از او دارند را نشان دهند تا او نیز از آن پیروی کند:
قل فاتوا بكتاب من عند الله هو اهدي منهما اتبعه ان كنتم صادقين – قصص 49
بگو : اگر راست مي گوييد، از جانب خداوند كتابي بياوريد كه از اين دو (قرآن و تورات) بهتر راه بنمايد تا من هم از آن پيروي كنم.
صالحی
امروز سرآغاز بهار من و توست
شادی گل خوش نقش و نگار من و توست
با دفتری از جوانه و عشق و امید
یک هفته ی نو در انتظار من و توست
#شهراد_میدری🌴
سلام صبح بخیر هفته ای سراسر شادی را برایتان آرزومندم
رسم و راه عاشق شدن
تو محبوب تن و جان منی تا جان وتندارم
درینعهدسکوتمحض،باتو، صدسخندارم
نهانگشتیتوچونیوسف،بسیافسوسهاخوردم
بیا بنگر چه غوغایی درین بیتالحزن دارم!
تو ام آموختی رسم و ره عاشق شدن کز آن،
کمی فیضوهنر دیدم بسی رنجومحن دارم
به قدر پیرهن، کی زَهرۀ این پیکر سیمین؟
به قدر آینه، کی بهره زان وجهحسن دارم؟
هرآنساعتکه یادتمیکنم،وردم همین باشد:
«الهی چرخ برگردد ازاین بختی که من دارم!»
اگرچه اهل عرفانم، به عشق تو شدم معروف
بگیر اینمرغمألوفت چهباک ازمردوزن دارم؟
تو با ماشین شیری رنگ، شیرین می سپاری ره
بهپای بیستون، من تکیه همچون کوهکن دارم
نباید فخر بفروشی تو درفصل گل و بلبل
در ایّامی که من پاییزم و زاغ و زغن دارم
ببین آفات پیری را که بعد از گردش یک عمر،
نه سودای سفر در سر، نه میلی بر چمن دارم!
برو بنگر بهجایزلف،در دستم همین باد است
بیا بشنو به جای بوسه، حسرت در دهن دارم
نه از تعقیب دلبر، بلکه از تنبیه خود باشد
گر از چاک گریبان، پارگی در پیرهن دارم
تویی جانمن و توشو توانتن،که گفت «الهام»:
تن و جان یکتنه با تو ست تا جان در بدن دارم
تودرهرشهروکشور روکنی،منهم دلم آنجاست
نپنداری فقط، در یزد و در ایران، وطن دارم
#دکترسیدمحمود_الهامبخش
۱۴۰۳/۱۲/۲
رقص خط
https://eitaa.com/raghskhatatan