آيا بايد به سخنان خدا گوش #تقليد سپرد يا گوش #تحقيق ؟ - 1
یکی از #ترمزهای اندیشیدن در بین جوامع مسلمان و مواجهه غیر عاقلانه با پیشرفتهای مختلف علمی، القای این باور بوده که خداوند با #وحی، همه نیازهای معرفتی بشر را تامین کرده است، بگونه ای که این شائبه پیش می آید که گویی خداوند از خلقت #عقل بعنوان هسته مرکزی معرفت انسان پشیمان بوده و چون راهی برای حذف آن نیافته، وحی را بصورت دستوری بر آن مسلط نموده است؛ وحی ای که چون در همه موضوعات علمی، سیاسی، اقتصادی، قضائی و اجتماعی بشری سخن مستقیم ندارد، لاجرم #مدعیانی که خود را حافظان آن می خوانند، ادعای تکمیل کسریهای آن را دارند.
(خطبه 18 نهج البلاغه - ام انزل الله سبحانه دينا ناقصا فاستعان بهم علي اتمامه!؟ )
اما با اندکی دقت در #قرآن بعنوان تنها متن معتبر و متقن دین، به درکی کاملا متضاد با گزاره فوق خواهیم رسید.
چرا که انسانی را #عباد الرحمن و بنده خاص خداوند می خواند که #کورکورانه در برابر حتی سخن او بر زمین نمی افتد؛ زیرا خداوند هم به استحکام و درستی سخن خود ایمان دارد و هم به عقلی که خود در وجود انسان به ودیعت گذاشته است:
و عباد الرحمن ..... الذين اذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما و عميانا – فرقان 63 و 73
بندگان خداي رحمان.... آنان كه چون به آيات پروردگارشان یادآوریشان کنند، در برابر آن چون كران و كوران بر زمین نمی افتند.
و الگویی که برای همه مومنان خود معرفی میکند، #ابراهیمی است که علیرغم مقام همنشینی معنوی با او، ولی هرگز از پرسشهای معرفتی خود تا رسیدن به اطمینان قلبی، حتی از خداوند، باز نمی ایستد:
و اذ قال ابراهيم رب ارني كيف تحي الموتي قال ا و لم تؤمن قال بلي و لكن ليطمئن قلبي – بقره 260
ابراهيم گفت: اي پروردگار من، به من بنماي كه مردگان را چگونه زنده مي سازي گفت:
آيا هنوز ايمان نياورده اي؟
گفت: بلي، ولكن مي خواهم كه دلم آرام يابد.
چنین خدای بزرگ، انسانی را لایق #بشارت خود می داند که همواره بر همه #نظرات و دیدگاه های مختلفی که در جامعه در موضوعات مختلف وجود دارد گشوده بوده و برچسب ارزشی حرام و حلال بر آنها نمی زند:
فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هداهم الله و اولئك هم اولوا الالباب – زمر 17 و 18
پس به بندگان من بشارت بده؛ آن كساني كه به (همه) سخن(ها) گوش مي دهند و از بهترين آن پيروي مي كنند، ايشانند كساني كه خدا هدايتشان كرده و اينان خردمندانند.
و وقتی #پیامبرش را بسوی مردم می فرستد به او گوشزد می کند که به آنها بگوید که راه من و همه آنهایی که همراهی مرا می کنند از #بصیرت و دانایی می گذرد:
قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيرة انا و من اتبعني و سبحان الله و ما انا من المشركين – يوسف 108
بگو : اين راه من است؛ من و پيروانم همگان را در عين بصيرت، به سوي خدا مي خوانيم؛ منزه است خدا و من از مشركان نيستم.
و آنگاه که #رسالتش را به آنها عرضه می کند، از آنها میخواهد که اگر سخن و یا شیوه ای #هدایتگرتر از او دارند را نشان دهند تا او نیز از آن پیروی کند:
قل فاتوا بكتاب من عند الله هو اهدي منهما اتبعه ان كنتم صادقين – قصص 49
بگو : اگر راست مي گوييد، از جانب خداوند كتابي بياوريد كه از اين دو (قرآن و تورات) بهتر راه بنمايد تا من هم از آن پيروي كنم.
صالحی