تو را هـر بـار می بینم به دنیا می زنم لبخند
جـدا از هر سیاهی ،میشوم آسوده از هر بند
نهالِ نورسی هستی که رویِش با تو پیدا شد
نگاهت با نگاه من چه زیبا می خورد پیـوند
شمیم یـاسی و بـا اطلسـی ها گفتگو داری
شـدی آرامش جـانم ، گل بابـونه ی دلبند !
دلـم خـورده گـره در بندِ بی تاب دل سنگت
نمی خواهم شوم آزاد از این رویـای طعمِ قند
طنابِ دارت از جنس حریری هست و ابریشم
چه زیبا حلقه ای دارم به گردن یار سیمین بند!
کنم جان را فدای هر نگاه و چرخش چشمت
بمــانم تا ابـد با تـو به چشمانِ شبت سوگند
بسـازم بـا غـم عشقت بهـار و فصل تابستان
به مهـر و آذر و آبـان به دی و بهمن و اسفند
فضای سینه ی "پـونه" گـرفته عطــرِ روی تو
شدم شاداب وخندان ، میشوم از بودنت خرسند
#افسانه_احمدی_پونه🌴
سلام صبح بخیر روزتان پر از عطر پونه