eitaa logo
کانال اشعار فاطمه محمدی (رها)
116 دنبال‌کننده
97 عکس
179 ویدیو
1 فایل
این کانال در خصوص معرفی اشعار خانم فاطمه محمدی متخلص به رها تاسیس شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر صدوسی و پنج قفس ،،، در این دنیا کسی دور و برم نیست شکسته بال من چون شهپرم نیست به لبخندت قسم ای یار زیبا به جز فکر تو چیزی در سرم نیست دل دیوانه ام یک لحظه بنگر در این دنیا کسی صاحب کرم نیست چنان خشکیده قلب خسته ی من ببین ابری به چشمان ترم نیست درون این قفس عمرم به سر شد بیا بنگر کسی بال و پرم نیست (رها) بر مسجد و میخانه رفتم کسی ساکن در این دیر و حرم نیست فاطمه محمدی (رها) https://eitaa.com/rahashali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر صد وسی و شش بوی عید ،،، موسم نوروز زیبا بوی یار آورده است بوی عید و بوی شادی چون بهار آورده است می دهد باد بهاری مژده بر پیر و جوان لاله های سرخ و زیبا آن نگار آورده است بخت پیروز و دل خوش سهم دلهای شما یک بغل نقل و ترانه یادگار آورده است بلبلان بر شاخه ها چون نغمه خوانی می کنند سفره ی نوروزی ما روزگار آورده است سبزه و گل، بوی باران، حال پرشور و شعف بهر دلهای غمین و حال زار آورده است شکر ایزد را بگویم از دل و جانم فقط از دل سرد زمین چون لاله زار آورده است سبزه بر دامان صحرا قصه های تازه گفت عطر گل های اقاقی گلعذار آورده است در فضای کوچه باغ شعرهایم ای (رها) برگ سبز پرترانه شاخسار آورده است فاطمه محمدی (رها) https://eitaa.com/rahashali
شعر صدوسی و هفت گل بی خار ،،، دلبر زیبای دلم ! یار من ! طعنه مزن بر دل غم بار من من که خودم صید نگاهت شدم خوب ترین عشق دل آزار من دلخوش دستان کسی نیستم چون که تویی یاور و دلدار من زندگی ام وسعت لبخند تو عشق دلم ماه شب تار من شوق تماشای تو دارم فقط چون که تویی نوگل گلزار من شاعرم و شعر من ارزانی ات از تو نوشتن شده چون کار من کوچه ی غمگین دلم را ببین خسته ام ای یار وفادار من سرمه کشم خاک درت نازنین تا که بیایی تو به دیدار من همچو (رها) مست نگاه توأم جان به فدایت گل بی خار من فاطمه محمدی (رها) https://eitaa.com/rahashali
شعر صد وسی و هشت آهنگ حج ،،، امشب هوای لیلی با سوز و ساز دارم این قلب خسته بنگر صد گونه راز دارم با خون دل گرفتم ای جان من وضویی سجاده را گشودم رو بر نماز دارم جز دوری تو ای جان دیگر مرا غمی نیست من خاطرات خوبی با دلنواز دارم تا بگذری نگارا بر کلبه ی دل من رو سوی کعبه آرم دست نیاز دارم در دام چشم مستت افتاده این دل من من دلربای خوبی پرعشوه، ناز دارم تا که شوم فدایت ای ماه روی زیبا آهنگ حج نمودم رو بر حجاز دارم فاطمه محمدی (رها) https://eitaa.com/rahashali
شعر صدو سی و نه قصه‌ی طوفان،،، هیچ کسی جز تو که جانان نبود جز تو کسی سرو خرامان نبود خاطره ای از تو فقط مانده است موی سیاهی که پریشان نبود هر طرفی رفتم و دیدم فقط قطره ی آبی به بیابان نبود کنج دلم جای غم است نازنین قبل تو این خانه که ویران نبود کشت دل ساده ی من را ولی با که بگویم که پشیمان نبود جاده صدا می زند از راه دور رفتن از این شهر که آسان نبود عشق تو آتش زده بر جان من این دل من بی سر و سامان نبود سنگ مزن بر دل دریایی ام قصه ی ما قصه ی طوفان نبود با که بگویم گل زیبای من هیچ گلی جز تو به بستان نبود خانه ی دل پر شده از درد و غم یار دل آرا پی درمان نبود محو تماشای نگاهش شدم لحظه ی رفتن به دلم جان نبود در تب و تاب غم او شد (رها) نقطه ی اندوه که پایان نبود فاطمه محمدی (رها) https://eitaa.com/rahashali