eitaa logo
دلنوشته‌ رها (ز . قاسمی)
69 دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
0 فایل
سلام به شما عزیزان🦋 من رها هستم و در این کانال متن و دلنوشته های خودم رو با شما به اشتراک میذارم✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮🔮🔮هو المعشوق🔮🔮🔮 نام اثر : غزل‌ قنوت میخواهم از یک بی پایان بنویسم. عشقی که مانند دریاییست، پر تلاطم. عشقی که با گذر زمان ، همچون عشق مادر به فرزندش افزوده می‌شود و هرگز از آن کاسته نخواهد شد. زیبایی عشق به دلبری کردن بین عاشق و معشوق است. دلبری کردن از خالقمان، همان طعم شیرین است که با محبت تلفیق شده و به شکل چیزی به نام نماز در آمده است. من ، وقتی که عاشق کسی شده ام که لایق بهترین دلبری کردن است ، هر روز پنج نوبت برایش از غزل های ام می‌گویم. با نامش وضو میگریم و خود را از زشتی و پلیدی این دنیا که سرای غافل شدن از معشوق است ، میکنم ؛ هم دست و رویم ، هم دلم را. جلوی قبله ی عالمیان جانمازی از جنس گل های که بوی مستانه ی عشق را میدهد را پهن میکنم. دقیق و درست ،همانطور که خدای من گفته نمازم را به جا می آورم. هر چه شبیه تر به حرف های ام عمل کنم،بیشتر حق عاشقی کردن را ادا کرده ام. سپس این دستان گناه آلودم را وادار به از تو میکنم و آنها را به سوی آسمان تو بلند میکنم و از حال خود برایت میگویم، حال تو را میجویم و سپس با واژه های ناتوان در وصف تو ، هایی میسرایم از جنس نور. برای بیان احساسم به تو این زبانِ بی کفاف ، قاصر است؛ پس با دلم سخن میگویم، دلی که تو به آن وسعت عشق بازی را داده ای. در قنوتم حسی دارم که میدانم هیچ کس ، هیچ کجا ، در هیچ لحظه ای از نخواهد داشت. به درگاهت با مشت در میزنم؛زیر پاهایم به جای سجاده، بالای ابر ها را حس میکند. آنچنان غرق در آغوشت شده ام که انگار دیگر هیچ وقت قرار نیست به دنیای فانی بازگردم و در تو جان خواهم داد. پس به رکوع میروم و تسبیح تو را زمزمه میکنم، زیرا از این همه عظمت ، یارای ایستادن ندارم. حال دیگر زانوانم یارای رکوع هم ندارد، چراکه متعجب شده اند از این جمال و کمال و عظمتت. به سجده که میروم ، دیگر میدانم که این حالت بیشترین تضرع و فروتنی را دارد، اینگونه شاید بتوانم به کوچکی قطره ای از دریا ، عظمتت را تحمل کنم. سرم را روی خاک میگذارم، خاکی که تو با آن از من ، منی ساختی که اینگونه بندگیت میکند. که تمام میشود، دوست ندارم بندگی تو را به حال خود رها بگذارم، پس تسبیحی که هر دانه اش به خوبی میداند که برای بنده ی چه پادشاهی وسیله ی ارتباط شده است را بر میدارم و با هر دانه اش که ذکر تو را میگویم ، به اندازه کل هستی، محبت دیگری از تو در دلم میکارم. آری، اینگونه میتوان معنی عشق را تفسیر کرد. عشق، فقط در دو چیز صدق میکند؛ اول عشق به فرزند ، دوم عشق خالق هستی به مخلوقاتش ، که هزاران هزار مرتبه از آن عشق اول پربار تر است. ما انسان های ناتوان فقط میتوانیم در حد توان خود برای معشوقه ی خود دلبری کنیم؛آن هم با چیزی که خودش دوست دارد. یعنی ... ✍ ( ز، قاسمی) کانال دلنوشتهای من https://eitaa.com/rahazgh