هدایت شده از راهبر مربی
مشاهده ۱:
قبل از کرونا در مدارس وقتی بحث از روابط دختر و پسر می شد عموم دخترها می گفتند هدف ما از رابطه صرفا ازدواج است ولی الان ادبیات غالب دوستی اجتماعی هست.
می گفتند ما صرفا می خواهیم دوست باشیم و آقایون را بشناسیم اصلا به ازدواج و تعهدات عاطفی و ... فکر نمی کنیم.
هرچند برای مواجه این حالت از قبل آمادگی داشتم ولس احساس کردم طرح درس های بروز تری باید برای پاسخ به این مسائل آماده بشود تا نگاه دانش آموزان کمی اصلاح شود.
مشاهده۲:
نمیدانم بخاطر حضور چند ساله در جمع دانشجویان بود یا اینکه سطح اطلاعات مخاطب بسیار پایین بود... در موارد بسیاری حجم بی اطلاعی دانش آموزان بسیار زیاد بود و هرچه گفته می شد اینها نشنیده بودند و گویا در دنیای بی خبری سیر می کردند!!!
این فضای بی خبری از یک طرف و بمباران شبهات از طرف دیگر را فقط با کار جهادی و حضور مستمر می توان شکست و نیازمند یک حرکت جدی در زمینه روایت گری هستیم.
#تجربه_نگاری
هدایت شده از راهبر مربی
مشاهده سوم اما تکراری بود😔
گلایه معلمین و مدیران از حضور دوستان بدون آمادگی در کلاس بود و می گفتند زنگ زدیم گفتیم لطفا از این افراد نفرستند مدرسه چون نه تنها شبهات را پاسخ ندادند بلکه شبهات جدیدی هم ایجاد کردند😒
رفقا طرح درس و مطلب قوی چیزی نیست با یک ساعت وقت گذاشتن بشود آن را جمع کرد بعضی وقت ها برای یک طرح درس، چندماه تا چند سال باید زمان بگذارید.
واقعا مایه تعجب است بعضی دوستان حاضر نیستند چند ساعت آموزش ببینید و سطح مهارت و محتوای خود را ارتقا دهند اما با اعتماد به نفس کامل سر کلاس می روند.
دوران کشکولی حرف زدن و پراکنده گویی گذشته است باید یاد بگیریم در چارچوب و روشمند صحبت کنیم و از قبل اشکالاتی که متوجه مطالب و روش ما هست اصلاح کنیم.
نه بچه ها و نه کادر آموزشی مدارس با کسی تعارف ندارند از مربیان خوب استقبال می کنند و مربیان ضعیف را پس می زنند.
پ.ن: مبلغ خوب نسبت به آموزش حریص هست
#تجربه_نگاری
چهارشنبه 1403/08/23 مدارس شریف آباد تهران
تجربه نگاری تبلیغ دانش آموزی
هماهنگی برای تبلیغ مدارس معمولا با نوسان های زیادی همراه است
مثلا گفتند برای مباحث سیاسی تشریف بیاورید
بعد گفتن متوسطه اول یا دوم؟ دوم را انتخاب کردیم
اما در نهایت آنچه اتفاق افتاد حضور در کلاس دختران هشتمی و نهمی بود.
این را گفتم تا در روزهای آینده اعزام شدید در مواجه با این ناهماهنگی های شوکه نشوید زیرا همیشه همه چیز طبق برنامه و خواست ما پیش نمی رود.
الحمدلله کادر مدرسه استقبال خوبی داشتند اما از آنها بهتر استقبال گرم و صمیمی و همراه با تعجب بچه ها بود البته تعجب شان از حضور حاج آقا در مدرسه بود.
چند دقیقه اول به ذائقه سنجی بچه ها گذشت و اینکه دوست دارند درباره چه مسئله ای صحبت کنیم؟
فروانی آسیب های اجتماعی زیاد بود
بچه ها چالش های زیادی به خصوص در روابط اجتماعی، ارتباط با والدین، مدیریت احساسات و کنترل هیجانات، ارتباط با نا محرم و ... داشتند.
بحث که شروع شد بچه ها پرشور و هیجان صحبت می کردند انگار که تابحال کسی پای صحبت های آنها ننشسته است
در زمانی اندکی که داشتیم حرف های جدی زیادی بین ما رد و بدل شد اما هنوز ناگفته های زیادی باقی مانده بود که زنگ خورد بچه ها تمام زنگ تفریح را هم سوال پرسیدند و در نهایت معلم کلاس بعدی توانست این گفتگو را نیمه تمام به پایان برساند و ما هم راهی کلاس بعدی بشویم.
بچه ها مدام می گفتند تورو خدا بازهم بیایید
ساعت بعد یا روزهای آینده بیایید ما هنوز کلی سوال داریم.
اما بعضی به فکر دوستان خود بودند و کلاس بعدی را پیشنهاد می دادند یکی می گفت کلاس 9 آ بروید دیگری 8 ب را پیشنهاد میکرد و می گفت حتما بروید این مطالب را به دوستم هم بگویید.
این همه اصرار و درخواست بچه ها حاکی از یک خلأ بود بچه ها دنبال گفتگو و حل چالش های خودشان بودند اما مامنی برای پاسخ به این مسئله پیدا نمی کردند.
در طول 10 سال گذشته و در 100 ها کلاس شاهد این صحنه ها بوده ام هرچه جلوتر آمده ایم این صحنه ها نه تنها کمتر نشده است بلکه متناسب با شدت هجمه ها و مشکلات بیشتر نیز شده است البته باید توجه داشته باشیم که در مواردی ابتدا باید یخ شکنی کرد و بعد از اعتماد سازی تازه فضای گفتگو و هم دلی فراهم می شود.
✅همه ی این مقدمات را گفتیم که به اینجا برسیم:
چالش های زیادی که در خیابان مشاهده می کنیم با حضور در جمع بچه ها به راحتی قابل حل است.
✅برای تاثیر گذاری بهتر باید حضور مستمر داشته باشیم لذا در صورت امکان یک یا چند مدرسه را برای حضور مستمر انتخاب کنید با یک سیر محتوایی پیش بروید.
✅اگر امکان حضور مستمر ندارید از حضور مقطعی دریغ نکنید.
✅حتما قبل از جضور در کلاس طرح درس مناسب را انتخاب کنید و چند طرح درس احتیاطی نیز داشته باشید شاید شرایط کلاس به گونه باشد که امکان اجرای طرح درس اول شما نباشد.
✅نسبت به تاب آوری اجتماعی و امید به زندگی و نحوه ی مواجه با مشکلات زندگی حتما مطالعه داشته باشید و طرح درس مناسب را از قبل تهیه کنید.
✅فکر کردن به خودکشی و حتی در مواردی اقدام به خودکشی یک آسیب پرتکرار شده است در این زمینه همه ی مربیان و معلم ها باید آموزش های لازم را ببینند لذا اگر دوره ی مرتبط دیدید پیشنهاد میشود حتما شرکت کنید.
✅روابط نامشروع، استعمال دخانیات و مشروبات الکی و غرق شدگی بیش از حد در فضای مجازی جزو 10 آسیب اول با فروانی بالا می باشد که باید نسبت به مواجه با آن توجیه باشیم.
✅آموزش مدیریت هیجانات و تعامل با خانواده دیگر چالش پرتکرار می باشد لذا نحوه ی تعامل با خانواده می تواند یک طرح درس کاربردی ناظر به نیازهای دانش اموزان باشد.
#تجربه_نگاری
#تبلیغ_دانش_آموزی
@rahbar_morbbi
راهبر مربی
.
ضمن عرض سلام و ادب و خوش آمد گویی به دوستان جدید
طرح درس ها را از قسمت فایل ها می توانید ببینید.
همچنین می توانید کلید واژه #تجربه_نگاری و #طرح_درس را جستجو بزنید.
تجربه نگاری ایام فاطمیه دوم 1403
بخش اول
ایام فاطمیه دوم امسال خداوند توفیق داد تا با 18 نفر از دوستان مبلغ عازم خراسان شمالی شویم.
ابتدا با عدد و رقم حرف بزنیم
18×3×5=270
270×25=6750
18 مبلغ هر روز حداقل سه کلاس می رفتیم البته بعضی روزها بیش از 16 ساعت درگیر کلاس و گفتگو و ... بودیم . در مدت 5 روز در بیش از 270 کلاس درسی حاضر شدیم و با جمعیتی بالغ بر 7000 دانش آموز گفتگو داشتیم.
خیلی دوست داشتم تجربه نگاری این تبلیغ را به صورت مقایسه ای بیان کنم ولی امان از مشغله های زیاد که فرصت نوشتن و گفتن را محدود کرده است.
این اعداد و ارقام هم بسیار بزرگ است و جلب توجه می کند و هم بسیار ناچیز است و در مقایسه با تعداد جامعه ی هدف عملا عددی به حساب نمی آید.
از حق که نگذریم 270 کلاس خیلی تعداد قابل توجهی هست برای یک سفر تبلیغی چند روزه اما مسئله ای که ذهن بنده را مشغول خود می کرد این بود که در بیشتر کلاس ها بار اول بود که حضور پیدا می کردیم و بخش زیادی از زمان به آشنایی و ارتباط گیری می گذشت و بعد هم مجبور بودیم از موضوعات جذاب تر برای کلاس استفاده کنیم و بعد هم تمام.
در کلاس های زیادی گفتیم و خندیدیم...
اما در بعضی کلاس ها بچه ها گریه می کردند و ما هم سنگ صبور البته امیدوارم از مصادیق قلوبهم قاسیه نشده باشیم...
در کل فضا شادی و غم در هم تنیده بود البته بعضی خنده هایی که داشتیم از جنس گریه بود ولی دسته جمعی به دردها و دیوانگی هامون می خندیم...
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته به آن می خندم...
با تمام وجود احساس می کردم بچه ها دنبال پناهی می گردند برای شنیدن برای گفتن و برای راهنمایی کردن اما دریغ...
یکی از بچه ها گفت حاج آقا قم چه خبره همه تون قم جمع شدید؟
ما اینجا دربه در دنبال یک مربی می گردیم و برای خیلی مسائل دم دستی گرفتاریم بعد شما همه قم جمع شدید!!!
فکر می کنم روزی در موقع حسابرسی این صحنه را دوباره نشانم دهند و بگویند مگر در اینجا پیام به شما منتقل نشد و تکلیف مشخص نشد پس چرا اقدامی نکردید؟
همه ی این مقدمات را گفتم که به اینجا برسم که اگر فضای تبلیغی و تربیتی خود را در محیطی ثابت و مستمر قرار ندهیم اثرگذاری ما بشدت کاهش می یابد و همیشه در جلسه اول گیر می کنیم لذا ضروری است محیط تربیتی ثابتی در مسجد یا هیئت یا مدرسه و دانشگاه فراهم کنیم که بتوانیم با یک سیر حرکت کنیم و مخاطب را از نقطه الف به نقطه ب برسانیم .
بدون داشتن نگاه بلند مدت تربیتی و بستر کاری ثابت و مستمر کارهای ما ابتر می ماند و دچار روزمرگی می شود.
با این نگاه به سراغ اعتکاف برویم...
ادامه دارد...
#تجربه_نگاری
#فاطمیه
#اعتکاف
@rahbar_morbbi
تجربه نگاری فعالیت های گروهی
بخش اول:
خرداد ماه امسال ( 1403) برای همفکری و ارزیابی طرح های تبلیغی تابستانه دفتر تبلیغات که قرار بود توسط گروه های تبلیغی در سراسر کشور اجرا شود دعوت شدیم
حدود 150 طرح ارائه شده بود که در نهایت 80 طرح باید برای اجرا انتخاب می شد.
با بررسی های انجام گرفته می توان شاخصه گروه های موفق و طرح های ثمربخش را در چند محور ارزیابی نمود:
1) پروسه دیدن کار تربیتی نه پروژه دیدن آن
گروه هایی که کار تبلیغی را به صورت یک پروسه ی بلند مدت دیده بودند و در هر مناسبت و هر ماه بخشی از این پروسه را طی می کردند بسیار موفق تر از گروه ها و تیم هایی بودند که به صورت پروژه ای و مناسبتی کار می کردند. بعضی گروه ها بودند که بعد از گذشت 10 الی 20 سال از فعالیت آنها در یک منطقه تبلیغی هیچ خروجی مشخص و قابل اشاره ای نداشتند در واقع کار آنها در همیشه در گام اول مانده بود و دچار روزمرگی شده بود که در نهایت منتهی به تربیت نیرو و کادر سازی نشده بود.
حقیقتا قابل پذیرش نیست مربی عزیزی چندین سال در یک منطقه فعالیت کند و روی اصول کار کند اما خروجی مشخص انسانی نداشته باشد وقتی می گویم خروجی مشخص منظورم حرف بیگانگان با فضای تربیت نیست که می گویند خروجی کار شما کجاست؟ و انتظار دارند با معیار و ملاک شهرداری مثل جدول کشی و آسفالت خیابان و ... با متر و عدد آمار بدهند بلکه منظور تربیت نیرو و کادر سازی می باشد که بعد از گذشت 5 سال کم کم اثرات آن هویدا می شود.
بنابراین گروه هایی که کار خود را یک #پروسه تربیتی چندین ساله تعریف کرده اند موفقیت بیشتری هم دارند.
2) داشتن وحدت گفتمانی مربیان
ارائه کار قوی به لحاط محتوایی دیگر شاخصه ی گروه های تبلیغی موفق هست گروه های تبلیغی زیادی هستند که در کنار پروسه دیدن اصل کار تربیتی، محتوای کار خود را نیز در یک پروسه تعریف می کنند و گام به گام مطابق به سیر منظومه فکری تربیتی خود جلو می روند و در هر مناسبت بخشی از محتوی را به صورت هماهنگ پیش می برند.
در این حالت اگر 15 مربی همراه گروه هست هر 15 نفر محتوای مشخص شده را پوشش می دهند و همه می دانند که در این مرحله از تبلیغ چه محتوایی را گفتند و در مرحله ی بعدی چه محتوایی را بیان کنند حتی اگر قرار باشد شخص یا گروه دیگری نیز کار را ادامه دهد کاملا مشخص است که مربیان قبلی چه مسائلی را بیان کرده اند.
اما در این بین بودند گروه هایی که هر کدام از اعضا محتوای مورد نظر خودش را بیان می کرد و کسی از محتوای دیگران خبر نداشت و گروه نیز ارزیابی از محتوای بیان شده و کیفیت آن نداشت طبیعتا نداشتند وحدت گفتمانی و تبعیت نکردن از یک سیر محتوایی یک نقطه ی ضعف برای فعالیت گروهی محسوب می شود زیرا حاکی از آن است که افراد صرفا دورهم جمع شدند و یک کار جمعی را انجام داده اند با رعایت حداقل اصول کار جمعی که مورد انتظار است و نمی توان آن را یک تشکیلات هدفمند معرفی کرد.
3)هویت سازی:
در ادامه ی بحث وحدت گفتمانی گروه تبلیغی نکته ای که بسیار مهم هست در طراحی محتوا چقدر به هویت سازی و هویت بخشی توجه شده است
اگر خاطر دوستان قدیمی باشد قبلا سوالی مطرح کردیم که چه چیزی کار تبلیغی را پایدار می کند؟
یکی از مسائل مهمی که اگر رعایت شود می تواند کار تربیتی را پایدار کند همین مسئله ی هویت سازی هست که بحث آن مفصل است و باید در مطالب قبلی کانال آن را دنبال کنید اما به طور کلی می توان اینطور گفت ویژگی یک گروه تبلیغی یا تشکل فرهنگی موفق این است که هویت سازی می کند.
4) ؟
5) ؟
ادامه دارد...
✍️علی درخشانی
1403/10/22
#تجربه_نگاری
#تبلیغ_گروهی
#اصول_کار_تربیتی
@rahbar_morbbi
تجربه نگاری فعالیت های تبلیغی گروهی
بخش دوم...
4) شبکه سازی
داشتن نگاه تشکیلاتی و هدف گذاری بلند مدت برای شبکه سازی و تربیت نیروی کارآمد دیگر شاخصه ی گروه ها و مربیان موفق بود .
بعضی گروه ها و فعالین فرهنگی که توجه ویژه به مسئله ی شبکه سازی دارند در یک بازه زمانی 10 ساله کل شهر را دست گرفته اند و هرجا بنگرید اثری از تربیت شدگان آنها را می بینید اما در مقابل بعضی هم نهایت زورشان جمع شدن دور اسباب بازی های داخل مسجد و خرید طبل و سنج هیئت و... بوده و در طول سالها فعالیت روزمره پیش رفتند و موفق به ایجاد شبکه مومنین حول ولایت نشده اند و بعد از سال ها فعالیت هنوز در جا می زنند.
5)جامع دیدن طرح تبلیغی تربیتی
توجه به ابعاد مختلف مسائل مورد نیاز متربیان و رشد دادن همه جانبه آن ها در کنار ارتباط گیری هدفمند با خانواده و مسجد و مدرسه از دیگر شاخصه های گروه های موفق می باشد.
در مقابل بعضی از مربیان صرفا با خود متربی ارتباط می گیرند که در مواردی دیگر محیط های رقیب اثرگذاری کار آنها را کاهش می دهد.
6)اهمیت ویژه قائل شدن برای آموزش و ارتقای مربیان گروه
هر زمانی که اعضای یک گروه تبلیغی به مرحله ای برسند که خود را بی نیاز از آموزش و ارتقا ببینند رکود و افت آنها شروع می شود و کیفیت کار آنها نیز روز به روز تنزل پیدا می کند عجیب است که بعضی مربیان از فضای کتاب و پای درس استاد نشستن به کلی بیگانه شده اند و به تعبیری به مرحله ی آموزش گریزی رسیده اند اما انتظار دارند مخاطب آنها را پس نزند آنهم نسل جدیدی که با کسی تعارف ندارد.
گروه های تبلیغی و مربیانی که مدام در حال ارتقای اعضای خود هستند و آموزش مربیان را جزء لا ینفک برنامه ی خود می دانند طبیعتا موفقیت چشم گیری دارند و رضایت از کار آنها بیشتر است.
نکته ی پایانی:
مقام معظم رهبری می فرماید کار فرهنگی صد در صد جواب می دهد و بنده با تمام وجود این سخن را قبول دارم اگر اصول کار تربیتی به درستی رعایت شود و کار روی قاعده پیش برود صد در صد جواب می دهد و کار بسیار لذت بخش خواهد شد ولی اگر اصول کار رعایت نشود مثل ساز ناکوکی است که کسی از شنیدن آن لذت نمی برد و چه بسیارند کارهای فرهنگی و ... که بخاطر رعایت نکردن اصول کار، مصداق این کلام مولی على عليه السلام هست که مى فرمايد :كَم مِن صائِمٍ لَيسَ لَهُ مِن صِيامِهِ إلاَّ الجوعُ وَ الظَّمَأُ ، و كَم مِن قائِمٍ لَيسَ لَهُ مِن قِيامِهِ إلاَّ السَّهَرُ و العَناءُ ، حَبَّذا نَومُ الأَكياسِ و إفطارُهُم؛ «چه بسا روزه دارى كه از روزه اش جز گرسنگى و تشنگى ، بهره اى ندارد و چه بسا نمازخوانى كه از نمازش جز بيدارى و رنج ، بهره اى نمى برد . خوشا خواب و افطار خردمندان هوشيار! »
امیدواریم هیچکدام از ما جز کسانی نباشیم که از کار تربیتی و فرهنگی فقط رنج و زحمت آن روزی ما باشد و ثمربخشی آن را نبینیم.
ادامه دارد...
✍️علی درخشانی
#تجربه_نگاری
#تبلیغ_گروهی
#اصول_کار_تربیتی
@rahbar_morbbi
😩 نماز شب براشون سنگینه!!
🔺سحری را که خوردند بعضی از رفقای مربی پیشنهاد کردند برای دانش آموزان معتکف نماز شب را توضیح بدیم، بعضی دیگه از رفقا میگفتند براشون سنگینه، آخه قیافه ها هم اصلا به این چیزا نمیخورد! گفتیم سنگ مفت گنجشک مفت، بگیم ببینیم چی میشه
🔺تقریبا ۲۰ دقیقه تا اذان مونده بود، شروع کردم خاطره علامه قاضی را براشون گفتن که «پسرم! دنیا میخواهی نماز شب، آخرت میخواهی نماز شب!»... بعدش گفتم هرکی دوست داره نماز شب یاد بگیره بیاد کنار محراب
🔺 کنار محراب نشستم، دیدم یکی یکی بلند شدن اومدن، تقریبا پنج شش نفری شدن، حقیقتش همین تعداد را هم انتظار نداشتم بیان، سوالات شروع شد
«حاج آقا مگه نماز شب رو نخوندیم؟... نه عزیزم اون نماز مغرب و عشاء بود😊»
دست به عصا شروع کردم، «بچه ها اصلا چیز سختی نیست، میتونید هرچقدر حال داشتید بخونید» و از این حرفا...
گفتم اصلش ۱۱ رکعته، ولی اگر حال نداشتید میتونید سه رکعت آخرش را بخونید... دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر... حتی اگه نشد همون یک رکعت! خلاصه دو سه تا سوال رد و بدل شد و ایستادیم به نماز
خودم شفع و وتر را خوندم برگشتم دیدم هنوز مشغولن... یک نماز، دو نماز، سه نماز... دیدم بعضی هاشون دارن نماز شب کامل میخونن تعجبم بیشتر شد، من که طلبه بودم گاهی سختم میومد همین شفع و وتر را بخونم، اما این دانش آموزی که اینقدر میگن نسل فلان و بهمان هست، داره نماز شب را بصورت کامل و با عشق و علاقه میخونه...
خلاصه شب اول گذشت و شب دوم رسید، دیدم بعد سحری دیگه بدون اینکه کسی بهشون بگه، هرکدوم دست یکی دو تا رفیقاشون را گرفتن نشوندن کنار خودشون و دارن بهش نماز شب یاد میدن، یکم غلط غلوط هم توضیح میدادن ولی مزاحم تبلیغ شون نشدم😇 و فقط نگاه میکردم و از این حس و حال خوب شون لذت می بردم
تا شب آخر، هم تعداد شون رو به افزایش بود هم سوز و آه شون... البته از حق نگذریم اشک و آهِ بی ریا و بی صدای مربی ها گوشه و کنار مسجد هم به عنوان الگو های جلوی چشم شون واقعا موثر بود
اولش از گریه های توی سجده و قنوت مربی ها تعجب می کردن که چی شده اینا دارن گریه می کنن و این چه نمازیه این وقت شب می خونن! گاهی می نشستن و یواشکی چند دقیقه خیره میشدن!
بعدا که فهمیدن این همون خلوت کردن با خدا و نماز شب هست و ياد گرفتنش، دیگه مشتری شدن و شبهای بعد گاهی از مربی ها هم زودتر به نماز می ایستادن...
با دیدن این صحنه ها فقط جا داشت بشینی و به حال خوش این نوجوون ها غبطه بخوری و به حال خودت گریه کنی...😭😭
خدا برای ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه حفظ و آماده شون کنه، الهی آمین🤲
📍خرده روایت های اعتکاف دانش آموزی بجنورد۱۴۰۳
🕌 مسجد حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها چهارراه خوشی
🧭 به #قطب_نما مجهز شوید:
https://eitaa.com/joinchat/1764164598C7e17af8655
#لذت_بندگی
#اعتکاف
#تجربه_نگاری
@rahbar_morbbi
سلام علیکم ما توی یکی از مساجد چهارمحال و بختیاری اعتکاف داشتیم حدود ۱۲۰ تا دانش آموز بودن
خلاف تصورمون بود واقعاً که انقدر بچهها نسبت به انجام اعمال عبادی رغبت کنند
برای مثال یک موردش نماز جعفر طیار رو توضیح دادم براشون و بهشون گفتم همه اسمشو شنیدید که خیلی طولانیه و ممکنه سخت باشه
اما بهتون پیشنهاد میکنم یه بارم که شده توی عمرتون این نماز رو بخونید یا سالی یک بار توی اعتکاف ین رو انجام بدید سالی یه بار فکر نمیکنم خیلی سختتون بشه
توضیحی که دادم کل مسجد پر شد از دانش آموزایی که گفتن میخوایم ما هم نماز جعفر طیار بخونیم
من میکروفونو گرفته بودم دستم تسبیحات اربع هرجا که میشد خیلی آروم آروم با صدای کم پشت میکروفون میگفتم که اینا یادشون نره توی اون مرحله باید تسبیحات اربعه بگن
توی ۲۵ دقیقه نهایت نیم ساعت مه بچهها نماز جعفر طیار خوندن
نماز سلمان و نماز شب و اعمال ام داوودم تقریباً همینجور شد
یکی اینکه گوشی موبایل دستشون نبود یکی این هم که دسته جمعی بود باعث شد بهشون سخت نگذره
#تجربه_نگاری
#اعتکاف
#لذت_بندگی
@rahbar_morbbi
✅خاطرات اعتکاف
دو شب پیش با چند تا از رفقا اومدیم یکی از مساجدی که اعتکاف دانش آموزی برگزار میکنه.
حدود ۱۰۰ دانش آموز از ۱۰ سال تا ۱۵ سال. ماشاالله پر انرژی. اینقدری که ۲۴ ساعت نخوابیدن و بازی میکردن
یکی از بچه هایی که کنارم بود، بهش گفتم چرا اومدی اعتکاف؟ گفت حاجی اومدم توبه کنم. اولش گفتم لابد یه چیزی یاد گرفته و میگه.
ادامه داد که حاجی من خیلی حرفهای نامربوط میزنم. عادت کردم. خیلی پدر و مادرمو اذیت کردم. ازم ناراضی هستن. میخوام توبه کنم. میخوام پدر و مادرم ازم راضی باشن
دیشب بعد سحری گفت حاجی نماز شب چجوری میخونن؟ من بلد نیستم. حاجی نخندیا!! راستش تا حالا نماز نخوندم.
براش توضیح دادم. گفتم کنارم وایسا. هر کاری من میکنم، تو هم انجام بده.
چند رکعت نماز شب رو خوندیم. رسیدیم به نماز وتر. بهش گفتم این نماز، یک رکعته. حمد و سوره رو که خوندی، بعدش برو قنوت.
گفت حاجی من فقط میتونم صلوات بفرستم تو قنوت. گفتم همون خوبه. بعد صلوات، برای پدر و مادر و خانوادت و دوستات دعا کن. بگو خدایا پدرمو ببخش. مادرمو ببخش. دوستامو ببخش.
بلند شدیم. با هم بخونیم. بعد از حمد و سوره، رفت قنوت. صلوات فرستاد.. بعدش با صدای آرومتری شروع کرد به دعا کردن. میگفت خدایا مادرمو ببخش. خدایا پدرمو ببخش...
اگه کفر نباشه، راستش حس کردم خدا نشسته جلوی ما. داره بهش نگاه میکنه.
این یکی از ده ها بچه های پاکی هستن که این روزا تو گوشه گوشه های مساجد شهرمون معتکف شدن و کنار بازیگوشی، میشینن با خدا حرف میزنن.
✍️سیدرضا
✴️از تبیین تا جهاد✴️ عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/3813408900C41d1391e85
#تجربه_نگاری
#اعتکاف
#لذت_بندگی
#اولین_ها
پیدا شدن یک شهید وسط معتکفین! 😳
📍 شب اول بود، خاموشی زدیم برای خواب، دیدم یک گوشه مسجد دعوای لفظی پیش اومده، سر جای خواب دعواشون شده بود، رفتم جلو تا دیدن یه آخوند اومد، سریع دورم کردن که حاجی تو بیا قضاوت کن!
🔺یک گروه میگفت اون یکی داره هی یواش یواش میاد این طرف و جای ما را تنگ می کنه، اون یکی گروه هم ادعای مشابهی داشت، خلاصه فاصله بین دوتا مبلِ پشت سرشون را بعنوان مرز تعیین کردم و دعوا تقریبا خوابید!
🔺بعد چشمم افتاد به یکی شون که خیلی توی خودش بود، گفتم چیه داداش، چرا اینقدر گرفته ای؟ دلت برای خانواده تنگ شده؟ گفت نه حاج آقا، میشه گوشیمو بدید؟ اولش فکر کردم از این معتادهای گوشیه 😁 گفتم چرا؟ گفت میخوام صوت زیارت عاشورا گوش بدم، به شوخی گفتم آره ارواح شکمت، میخوای زیارت عاشورا گوش بدی یا با گوشی بازی کنی؟!
🔺دیدم بغض سنگینی کرد، گفت حاج آقا بازی چیه؟!🥺 پارسال اعتکاف برنامه های دسته جمعی داشتیم خیلی حال خوش و با صفایی داشت، ما الان چند ساعته اومدیم ولی هنوز هیچ برنامه معنوی دسته جمعی نداشتیم، فضا هم خیلی سر و صدا و شلوغ هست اصلا نمیشه نه قرآنی بخونی نه دعایی بخونی! گوشی را هم گرفتید از ما، پس چطوری یک استفاده ای از اعتکاف ببریم؟
🔺 صداقت توی چشمهایی که اشک توش حلقه زده بود موج میزد، دو سه تا رفیق فابریکش هم که کنارش نشسته بودن و دلداریش میدادن تایید کردن
🔺دیدم نه مثل اینکه قضیه جدیه و دغدغه اش واقعیه، گفتم بچه ها برید چند تا کتاب دعا بیارید باهم زیارت عاشورا بخونیم اما چون ساعت خاموشیه باید آروم بخونیم، دیدم چشماش برق زد، سریع رفتن چند تا کتاب دعا آوردن، نشستم وسط شون، شروع کردم «السلام علیک یا ابا عبدالله...»✋ دیدم صدای ناله شون داره بلند میشه، من میخوندم و اونا آهسته اشک می ریختن، همین طور بقیه بچه ها هم که بیدار بودن و متوجه شدن یکی یکی جمع شدن دور ما، وقتی زیارت عاشورا تموم شد نگاه چهره همون دانش آموز عزیز کردم، دیدم از خوشحالی و نورانیت مثل ماه داره می درخشه و گل از گلش شکفته🥰
🔺 گفتم حالا دیگه ناراحت نیستی، گفت حاجی خیلی نوکرتم، خدا شاهده دیگه داشتم تصمیم می گرفتم جمع کنم برم ولی الان میخوام تا تهش بمونم، بعد کتاب دعاها را جمع کرد و رو کرد بهم گفت، حاجی یادته اولش دو سه نفر بودیم، الان این کتاب دعا ها را بشمار، سر انگشتی شمردم پونزده تایی بود! بدون هیچ تبلیغاتی و اصراری...
🔺 یاد خاطرات شهدای دانش آموز افتادم که چطور توی جبهه ها نور افشانی می کردن و خدا را شکر کردم که هنوز از این شهدای زنده در بین نوجوون های ما حضور دارن...🌷
📍خرده روایت های اعتکاف دانش آموزی بجنورد۱۴۰۳
🕌 مسجد حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها چهارراه خوشی
✍حسن براتی
#تجربه_نگاری
#اعتکاف
#لذت_بندگی
@rahbar_morbbi
ویژه برنامه ی ماه مبارک
قدم اول: شناسایی و جذب در اعتکاف دانش آموزی صورت گرفت.
قدم دوم: اردوی مشهد در راستای تثبیت اعضای شناسایی شده برگزار گردید.
قدم سوم: تثبیت اعضای شناسایی شده و اجرای برنامه تربیتی حلقه محور و برنامه های متنوع دیگر تا پایان ماه مبارک رمضان
قدم چهارم:؟
قدم پنجم: ؟
این راه ادامه دارد.
#گروه_تبلیغی_سراج_منیر
#خراسان_شمالی
#دانش_آموزی
#تجربه_نگاری
@rahbar_morbbi