#نقش_روحانیون
در بعد از ظهر روز 14/12/88، مراسم ختم یکی از اهالی روستای "کلان" در "لواسان بزرگ" به پایان رسیده و غروب شده بود. مردم برای نماز به مسجد رفتند.
#مسجد نسبتا بزرگی بود و مردم هم زیاد. اذان را گفتند. مردم که تعداد زیادی از آنها از تهران آمده بودند، "این پا آن پا میکردند" که چکار کنند، نماز را فرادا بخوانند یا جماعت؟
اما روحانی ای وجود نداشت و حضار هم چندان راغب به نظر نمیرسیدند که یک نفر از بین خودشان جلو بایستد و پشتش نماز بخوانند.
در نتیجه بطور پراکنده و درهم و برهم، هر یک به گوشه ای رفتند تا برای خود نماز بخوانند. صاحب مجلس گفت: "رفته اند روستای مجاور یک روحانی بیاورند". تقریبا هر کسی داشت با نماز شروع میکرد که یک روحانی آمد؛ یک جوان 21 تا 25 ساله تازه کار (صفر کیلومتر) به نظر میرسید، با حجب و حیای تازه کاران. او رفت جلو ایستاد.
جالب بود که این جمع زیاد، پراکنده و بی نظم، به سرعت در کنار هم قرار گرفتند و هر یک کوشش میکرد مهرش با بقیه مهرها و نوک پایش با بقیه پاها میزان باشد، یک نظم غیر قابل تصور، در پی یک "نقش" خاص! همه نماز را جدی گرفتند، همه به او اقتدا کردند.
کسی نگفت آخر این جوان از خدا و پیغمبر چه میفهمد؟ با وصف شرایط حاد و پرتضاد سال 88، در آن لحظه کسی برایش گروه بندی ها یا نارضایتی از کشورداری روحانیون مطرح نبود. این نقش، نقش دیگری است!
این فقط امکانات نیست، بلکه یک سرمایه عظیم است که سازماندهی و رهبری آن را روحانیون میتوانند به راحتی در دست گیرند و مردم را بسیج کنند.
کم نیستند روحانیونی که به فکر مردم بوده و هستند و به موقع به فریاد دادخواهی آنها میرسند. لذا مردم ایران در گذشته نزدیک، به جز یک مورد (دکتر مصدق) عموما رهبری روحانیت را پذیرفته و میپذیرند و روحانیت میتواند این مجموعه را به راحتی در مسیر مناسب سازماندهی نماید، چنانکه بارها این در عمل نشان داده شده است.
استاد #فرامرز_رفیع_پور
کتاب: دریغ است ایران که ویران شود، ص 406
کانال "راهبری فرهنگ"
https://eitaa.com/joinchat/2766143521C618561feaa