هدایت شده از کانال فرق و ادیان
راه حل گرگوری، راه حلی نومیدانه، بدعت گذار و بی فایده
ریچارد کارترایت این راه حل را خیلی زود با عنوان: نومیدانه، بدعت گذار و بی فایده desperate, heretical and unhelpful رد می کند.
در پست پیشین گفته شد که جناب گرگوری برای توجیه تثلیث (دفاع از وحدت خدا و الوهیت سه شخص) از تمثیل وحدت طلا - تکثر سکه ها و نیز وحدت بشریت - تعدد افراد بشری، بهره می برد. گرگوری در اینجا متوجه شده که "طلا" یک واژه ی انبوهه mass term است تا یک اسم شمردنی count noun . اصطلاحات انبوهه ای دارای تعدادی ویژگی هستند که آنها را از اسامی شمردنی، متمایز می کند: به ویژه، آنها جمع بسته نمی شوند؛ بنابراین همانطور که گرگوری اظهار می دارد، "طلا ... یکی است". دیگر آن که، به طور شهودی، Intuitively اسامی شمردنی بر «اثاث» دلالت designate می کنند، در حالی که اصطلاحات انبوهه ای بر «مواد» دلالت می کنند. طلا، آب، جو دوسر و ...
گرگوری چنین استنباط کرده است که طبیعت بشر و به قیاس، الوهیت، هم باید به نحوی که یک طلا وجود دارد (به قطعاتی تقسیم می شود که در واقع "طلا" نیستند، بلکه صرفا طلایی هستند) درک شود. فقط یک بشریت هست که به قطعاتی تقسیم شده است که هر کدام به درستی بشریت نیستند، بلکه فقط یک شخص بشری هستند. گرگوری می خواست این گونه، تثلیث را توجیه کند؛ اما ریچارد کارترایت این راه حل را خیلی زود با عنوان نومیدانه ، بدعت گذار و بی فایده desperate, heretical and unhelpful رد می کند
------
https://iep.utm.edu/trinity/
#تثلیث
#تمثیل_گرگوری
#ریچارد_کارت_رایت
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e