eitaa logo
راه جاودان
1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
114 فایل
سـلام بر بنـدگانِ اللّـه🌹 همانها ڪہ تعقـل میڪنند.. ارتباط با مدیر @sajhader @Anoori80 @f_javid لینک گروه و کانال مشاوره خانواده ومذهبی ما: 👇👇 🌹 @rahejavedan 🌹http://eitaa.com/joinchat/1740570640Cb9036c01c1 
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از  مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای  رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه  در  و  و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال  که ضربان قلب  را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب  و  است! نگاه کنید! از  نورانی‌تر است و از  گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن  و آن  که برای محمد در حکم  بودند! خوش به حال آن  که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های  و  به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد!  ۲۳ آبان ۹۸ برگرفته از کانال تصویر ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• 📡کانال تصویر👇 https://eitaa.com/tasvirr @rahejavedan
🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از  مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای  رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه  در  و  و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال  که ضربان قلب  را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب  و  است! نگاه کنید! از  نورانی‌تر است و از  گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن  و آن  که برای محمد در حکم  بودند! خوش به حال آن  که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های  و  به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد!  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan
🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از  مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای  رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه  در  و  و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال  که ضربان قلب  را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب  و  است! نگاه کنید! از  نورانی‌تر است و از  گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن  و آن  که برای محمد در حکم  بودند! خوش به حال آن  که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های  و  به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد!  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan
🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از  مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای  رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه  در  و  و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال  که ضربان قلب  را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب  و  است! نگاه کنید! از  نورانی‌تر است و از  گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن  و آن  که برای محمد در حکم  بودند! خوش به حال آن  که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های  و  به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد!  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan