#ایام_میلاد_تهنیت 🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از #محبوبیت مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای #ربیع رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه #عزا در #محرم و #صفر و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال #آمنه که ضربان قلب #محمد را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب #زمین و #آسمان است! نگاه کنید! از #ماه نورانی‌تر است و از #آفتاب گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن #آب و آن #ظرف_آب که برای محمد در حکم #آینه بودند! خوش به حال آن #درخت که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های #جهل و #ستم به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد! #حسین_قدیانی  ۲۳ آبان ۹۸ برگرفته از کانال تصویر ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• 📡کانال تصویر👇 https://eitaa.com/tasvirr @rahejavedan

☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ #مشاوره #ارتباط_با_خانواده_همسر #هفت_سال_اول #هفت_سال_دوم #اصلاح_ارتباط_با_فرزند 🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷 #سؤال سلام من در مورد دخترم که هفت ساله هست یک سوال دارم. خیلی پر توقع هست و دوست داری هر چی اون میگه به حرفاش گوش بدیم. البته بگم من برخوردی نکردم که اینطور بار بیاد. ولی چون با مادر همسرم زندگی میکنیم و ایشون هرچی میگه حرفش رو قبول میکنن برا همین باعث شده بین و من و دخترم تنش های بوجود بیاد . من خیلی می‌خوام با دخترم مهربون باشم و مثل یک مادری باشم که به حرفام اعتماد کنه و بدونه من دوستش دارم و صلاحش رو می‌خوام .ولی نمی‌دونم چرا اینطوری نمیشه گاهی وقتها. راهنماییم بفرمایید 🇮🇷🔹🔹🔹☀️🔹🔹🔹🇮🇷 #پاسخ_استاد_جاوید سلام خوب خدا. نکته اول اینکه آیا اینکه دختری بخواد مادرش به حرفشوش بدهد پرتوقعی هست یانه؟! خوب به حرفشوش بدید اما اگه توی حرفاش خواسته ای نامعقول داره اون رو با حرف زدنِ منطقی، براش دلیل بیارید که فعلا نمیشه عمل کنید. ثانیا اینکه شما کاری نکردید که اینطور!!! بار بیاد مگر ممکنست؟! لااقل کاری که کردید اینه که رابطه تون با دخترتون، سردتر و ناخوشایندتر از رابطهٔ دخترتون با مادربزرگ محترمش بوده. نابلدی و ناتوانی ما مادرها در #محبوبیت نزد بچه ها، ایرادی مهم هست. لطفا به جای نگرانی از ارتباط مادربزرگش، روی بازی و ایجاد نشاط با دخترتون تمرکز کنید وصد البته روی مؤدب حرف زدن و محترمانه حرف زدن با دخترتون تا ایشون هم از شما #الگو بگیره. هرچقدر نزد شما بیشتر بهش خوش بگذره البته نزد شمایی که مادری #عزتمند باشید نه اینکه از نگرانی رقابت با مادربزرگ، تسلیم بشوید نه، مادری مهربان و دیرعصبی و زودبخشش و باانگیزه و بانشاط و تحویل گیرنده که مراسم قبل از خواب رو اجرا میکنه، قصه میخونه، سرگذشت شهدا رو برای دخترش تعریف میکنه، آشپزی یادش میده و... باهم ساعاتی پر از علم و همدلی و آرامش رو تجربه میکنه. مادری که آنقدر باشُکوه شده که نگران رقابت دیگران نیست. یامهدی 💐 ╭⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╮ eitaa.com/rahejavedan https://ble.im/rahejavedan ╰⊰❀•❀🇮🇷❀•❀⊱╯

#ایام_میلاد_تهنیت 🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از #محبوبیت مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای #ربیع رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه #عزا در #محرم و #صفر و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال #آمنه که ضربان قلب #محمد را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب #زمین و #آسمان است! نگاه کنید! از #ماه نورانی‌تر است و از #آفتاب گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن #آب و آن #ظرف_آب که برای محمد در حکم #آینه بودند! خوش به حال آن #درخت که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های #جهل و #ستم به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد! #حسین_قدیانی  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan

#ایام_میلاد_تهنیت 🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از #محبوبیت مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای #ربیع رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه #عزا در #محرم و #صفر و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال #آمنه که ضربان قلب #محمد را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب #زمین و #آسمان است! نگاه کنید! از #ماه نورانی‌تر است و از #آفتاب گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن #آب و آن #ظرف_آب که برای محمد در حکم #آینه بودند! خوش به حال آن #درخت که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های #جهل و #ستم به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد! #حسین_قدیانی  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan

#ایام_میلاد_تهنیت 🌸معطرمان کن به عطرت تشدید روی دومین میم "محمّد" استعاره از #محبوبیت مضاعف ختم‌المرسلین است که دوباره در ورای #ربیع رسیدیم به سال‌روز میلادش! بعد از آن همه #عزا در #محرم و #صفر و آن همه شهادت، آدمی‌زاد را مگر ولادت محمد، احیا کند مجدد! خوش به حال #آمنه که ضربان قلب #محمد را امشب به‌وضوح می‌شنود! ای جانم! گوش کنید! این صدای تپش قلب #زمین و #آسمان است! نگاه کنید! از #ماه نورانی‌تر است و از #آفتاب گرم‌تر! خوش به حال عطرهایی که محمد می‌زد! خوش به حال گل‌هایی که محمد نازشان می‌کرد! خوش به حال سرمه‌ای که محمد به چشمانش می‌کشید! خوش به حال روغن‌هایی که محمد به زلف‌های بلند مجعدش می‌زد! خوش به حال آن #آب و آن #ظرف_آب که برای محمد در حکم #آینه بودند! خوش به حال آن #درخت که از تنه‌اش عصای محمد درست شد! و چوبکی برای مسواک! چه مرد متفاوتی! باید هم ترک برمی‌داشت دیواره‌های #جهل و #ستم به شکرانه‌ی دنیاآمدنش! صبحی از عطرفروش بازار تاریخی رضا پرسیدم: "سیدجواد! عین عطری که محمد رسول‌الله می‌زد را می‌خواهم! داری؟" گفت: "مگر دیوانه شده‌ای؟" گفتم: "آری! مجنون محمد شده‌ام!" بخوان! بلندتر بخوان! آدم آمد که از نسلش شیدای محمد بسازد! و حوا آمد که عاقبت از امتداد اولادش مادری چو محمد بزاید! تمام کن نوحه‌هایت را یا نوح! قربانی کن سوالاتت را یا ابراهیم! زبان باز کن بدون لکنت یا موسی! فرزند عبدالله می‌خواهد به دنیا بیاید که عیسی خود از حواریون اوست! ای جانم به ملاحت سیمایش! اگر یوسف فقط یک یعقوب منتظر داشت، تمام تاریخ در انتظار محمد است و ظهور مردی از آل محمد! نور بپاشید در دیار فاران، هان ای ستارگان! مکه را منور کنید! کعبه عطر محمد گرفته! آن همه هاجر دوید؛ تا این عصاره را استشمام کند! زمزم کدام است؛ وقتی چشمه‌ی حیات، چشمان محمد است؟ شگفتا! محمد در عصر جاهلیت متولد شد که دختران را زنده به گور می‌کردند اما خدا نسل رسول آخرینش را با کوثری به نام فاطمه؛ یک دختر ادامه داد! و معجزه‌اش را قرآن؛ یک کتاب قرار داد! و اخلاقش را چنان نیکو کرد که هیچ کس از محمد، جز کرامت ندید! و کلامی به عصبانیت نشنید! در عهد چنان محکم بود که زودی شهره شد به "محمد امین"! شمع آفرینش بود و علت خلقت اما باز هم در سلام، حتی از کودکان جلو می‌زد! کاش بچگی نمی‌کردند بچه‌ها و در آن سفر تلخ، سنگ به تجسم رحمت نمی‌زدند! کاش در هیچ غزوه‌ای دندان رحمةللعالمین نمی‌شکست! اعتراف کنیم! قدر محمد را ندانستیم! پیامبری که انوار پر از مهر و محبتش حتی برنده‌تر از شمشیرش بود! معطرمان کن به عطرت یا محمد! #حسین_قدیانی  ۲۳ آبان ۹۸ ••✾•🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷•✾•• @rahejavedan