💠 اخلاق در خانواده
🔰بهترین راه ترقی ویژه ی آقایان ✅️
آیت الله #پهلوانی_تهرانی :
از همسـرتـان تشـکـر کنید، هر چند
غـذایـی کـه پخـتـه شـور یـا بـد شـده
است. یکبـار من در جوانی در خانـه
با خانواده بد اخلاقی کردم در عالم
مـعنـا بـه مـن گفتـنـد: بیـست ســال
نالـه هـای تـو بـی اثـر شـد!
شخصی به مرحوم علامه طباطبایی گفت: یک ریـاضتـی بـرای پیـشرفــت مـعنـــوی بــه مـن بـفـرمـایـیـد. علامـه فرمودند:
🔰بهترین ریاضت برای شما، خوش اخلاقـی بـا خانـواده است.✅️
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
#داستان_آموزنده
🔆پاداش احسان
عالم بزرگوار، جناب آقاى معين شيرازى فرمودند: كه آقا سيد حسين ورشوجى كه در بازار تهران ، ورشو فروشى دارد، وقتى سرمايه اش از دستش مى رود و مقدار زيادى بدهكار مى شود.
روزى دخترى وارد مغازه اش مى شود و مى گويد: من يهوديه ام و پدر ندارم ، صد و بيست تومان دارم و مى خواهم شوهر كنم ، و شنيده ام تو شخص درست كارى هستى ، اين مبلغ را بگير و معادل آن اجناسى كه در ورقه نوشته شده است جهت جهيزيه ام بده .
قبول كردم آن چه داشتم ، دادم بقيه را از مغازه هاى ديگر تدارك كردم و قيمت مجموع صد و پنجاه تومان شد.
دختر گفت : جز آن چه دادم ندارم .
گفتم : من هم نمى خواهم .
دختر سر بالا كرد و به من دعا كرد و رفت .
آن گاه اجناس را در گارى گذاشتم و چون كرايه را نداشت بدهد، از خودم دادم و به خانه اش رفت .
روزى با خود گفتم كه به رفيقم حاج على آقا علاقه بند كه از ثروتمندان تهران است ، حالم را بگويم و مقدارى پول بگيرم .
صبح زود به شميران رفتم و مقدارى سيب به عنوان هديه خريدم در امامزاده قاسم ، درب باغ او را زدم ، باغبان آمد، سيب را دادم و گفتم : به حاجى بگوئيد: حسين ورشوچى است .
چون گرفت و رفت ، به خود آمدم ، و خود را ملامت كردم چرا رو به خانه مخلوقى آوردى و به اميد غير او حركت كردى ؟ فورا پشيمان شده فرار كردم و به صحرا رفتم و در خاك ها به سجده و گريه مشغول شدم و مرتبا توبه و از پروردگار خود طلب آمرزش مى نمودم .
چون خواستم به شهر برگردم از راهى كه احتمال نمى رفت گماشتگان حاجى مرا ببينند برگشتم ، و چون مى دانستم دنبال من خواهد فرستاد تا نزديك ظهر به مغازه نرفتم ، وقتى كه مطمئن شدم كه ديگر كسى از گماشتگان حاجى را نمى بينم به مغازه آمدم ، شاگردان گفتند: تاكنون چند مرتبه گماشتگان حاجى على آقا آمدند و تو نبودى .
بلافاصله نوكر او آمد و گفت : شما كه صبح آمديد، چرا برگشتيد؟ الحال حاجى منتظر شماست .
گفتم : اشتباه شده است ، رفت .
پسر حاجى آمد و گفت : پدرم منتظر شما است .
گفتم : من با ايشان كارى ندارم ، بالاخره رفت .
پس از ساعتى ديدم ، خود حاجى با عصا و حال مرض آمد و گفت : چرا صبح برگشتى ؟ حتما كارى داشتى ؟ بگو ببينم حاجت تو چيست ؟
من سخت منكر شدم و گفتم : اشتباه شده است ؟ خلاصه حاجى با قهر و غيظ برگشت .
چند روز بعد هنگام ظهر در خانه بودم و انگور مى خوردم ، يكى از تجار كه با من رفاقت داشت وارد شد و گفت : جنسى دارم كه به كار تو مى خورد و مدتى است انبار منزل را اشغال كرده و آن خشت لعاب ورشو است .
گفتم : نمى خواهم . ولى بالاخره به من فروخت و به همان مبلغى كه خريده بود از قرار خشتى 17 تومان نسيه .
طرف عصر تمام آن ها كه از هزار متجاوز بود آورد، انبار مغازه ام پر شد، فردا يك خشت را براى نمونه به كارخانه ورشوسازى بردم ، گفتند: از كجا آوردى ؟ مدتى است كه اين جنس ناياب شده ، بالاخره خشتى پنجاه تومان خريدند و من تمام بدهى خود را پرداختم و سرمايه نو كردم و شكر خداى را به جا آوردم .
داستانهاى شگفت ، ص 4-162.
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آیا با این همه گناه میتونم یار امام زمان ارواحنا فداه باشم؟
#امام_زمان
🎙#استاد_عالی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰گنبد آهنین ایران✅️
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
🔰گنبد آهنین ایران✅️ ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
کار زیبای دیگه از مداحان کشورم ایران👌
#داستان_آموزنده
🔆معامله با خدا
سه روز گذشت در خانه على عليه السلام غذايى پيدا نشد، آن حضرت و فاطمه زهرا(سلام الله علیها ) و حسنين عليه السلام گرسنه ماندند، فاطمه (س ) پيراهن خود را به على عليه السلام داد تا بفروشد، آن حضرت پيراهن را به شش درهم فروخت ، اتفاقا، فقيرى درخواست كرد، حضرت آن شش درهم را به فقير داد.
پس از اين جريان ، جبرئيل امين بصورت مردى ناشناس سوار بر شترى در برابر على عليه السلام حاضر شد و عرض كرد: اين شتر را از من خريدارى كن .
على عليه السلام فرمود: من پول قيمت اين شتر را ندارم تا خريدارى كنم .
مرد ناشناس گفت : حاضرم شترم را بفروشى و پولش به عنوان نسيه بماند.
على عليه السلام گفت : قيمت اين شتر چقدر است ؟
مرد ناشنانس گفت : صد درهم مى فروشم .
حضرت على عليه السلام شتر را به همين قيمت خريد و افسار آن را گرفت و از مرد ناشناس جدا شد، هنگامى كه على عليه السلام بطرفى رهسپار مى شد با مرد عربى ، روبرو شد، و آن ميكائيل بود، كه به آن صورت درآمده بود.
مرد عرب گفت : آيا شتر را حاضرى بفروشى ؟
على عليه السلام گفت : بلى .
مرد عرب گفت : قيمت اين شتر چقدر است ؟
على عليه السلام گفت : صد درهم .
مرد عرب آن شتر را از او خريد، و مبلغ صد و شصت درهم داد، على عليه السلام پول را گرفت ، و به سوى خانه رهسپار شد، نرسيده به خانه ، با فروشنده ، اولى ، كه جبرئيل به صورت مرد ناشناسى بود، ملاقات كرد.
مرد ناشناس گفت : يا على ! شتر را فروختى ؟
على عليه السلام فرمود: بلى .
مرد ناشناس گفت : پس حق مرا كه صد درهم بود و شتر را نسيه فروخته بودم عنايت كن .
حضرت على عليه السلام صد درهم وى را داد، سپس با داشتن شصت درهم به سوى خانه آمد، و پول ها را به دامن فاطمه (س ) ريخت .
فاطمه (س ) فرمود: اين درهم ها از كجا بدست آمده ؟
على عليه السلام فرمود: بوسيله شش درهم با خدا معامله كردم ، عوض آن خداوند شصت درهم به من عنايت فرمود. سپس آن حضرت عليه السلام به حضور مبارك پيغمبر صلى الله عليه و آله رسيد و جريان را عوض كرد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فروشنده جبرئيل بود و مشترى و خريدار ميكائيل بود، شتر نيز مركب فاطمه (س ) در روز قيامت مى باشد، سپس فرمود: على جان ، سه چيز به تو عنايت شده كه ديگران از آن محرومند: از براى تو بانوئى است كه سرور زنان و بانوان اهل بهشت است ، و تو دو پسر دارى كه آقاى جوانان اهل بهشت مى باشند، و تو داماد سالار پيغمبران مى باشى ، خدا را سپاسگزارى كن .
📚برگزيده اى از داستانهاى اسلامى ، حاج عباس احمدى اديب ، ص 96، به نقل از كشكول بهائى .
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
#داستان_آموزنده 🔆معامله با خدا سه روز گذشت در خانه على عليه السلام غذايى پيدا نشد، آن حضرت و فاطمه
چه خاندانی و چه رفتاری که بعد از پیامبر با آنها شد😞
#داستان_آموزنده
🔆اثر زكات دادن
جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كردند: در سالى كه بيشتر نواحى فارس به آفت ملخ مبتلا شده بود، به قوام الملك خبر دادند كه مزرعه هاى شما در نواحى فسا، تمام به واسطه ملخ از بين رفته است .
قوام گفت : بايد خودم ببينم ، پس به اتفاق ايشان و مرحوم بنان الملك و چند نفر ديگر از شيراز حركت كرديم ، و چون به مزرعه هاى قوام رسيديم . ديديم تماما خوراك ملخ گرديده ، به طورى كه يك خوشه سالم نديديم ، همين طورى كه مى رفتيم و تماشا مى كرديم ، به قطعه زمينى رسيديم كه تقريبا وسط مزرعه بود ديديم محصول آن سالم و يك خوشه اش هم دست نخورده در حالى كه محصول زمين هاى چهار طرف آن به طور كلى از بين رفته بود.
قوام پرسيد: اين جا كى بذر پاشيده و متعلق به كيست ؟
گفتند: متعلق به فلان شخصى كه در بازار فسا، پاره ورزى مى كند.
گفت : مى خواهم او را ببينم .
به من گفتند: او را بياور.
رفتم او را ديدم و گفتم : آقاى قوام تو را طلبيده .
گفت : من با آقاى قوام كارى ندارم ، اگر او به من كارى دارد، بيايد اين جا.
هر طور بود با خواهش و التماس او را به نزد قوام آورديم .
قوام از او پرسيد: فلان مزرعه ، بذرش از تو است ؟ و تو كاشته اى ؟
گفت : بله .
قوام پرسيد: چه شده كه ملخى همه زراعت ها را خورده جز مال تو را؟
گفت : اولا: من مال كسى را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد. ديگر آن كه من هميشه زكاة آن را سر خرمن خارج مى كنم و به مستضعفين مى رسانم ، و مابقى را به خانه ام مى برم .
📚داستانهاى شگفت ، ص 19-118
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
#داستان_آموزنده 🔆اثر زكات دادن جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كردند: در سالى كه بيشتر نوا
حالا میشه فهمید چرا قحطی و آفت و سیل و... همه محصولات رو از بین میبره
ندادن حق خدا و امام = نابودی محصول و برکت مال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬وعدۀ غلبه بر روم
▫️واژۀ «روم» در آیات قرآن کریم و روایات به دشمنان نبیاکرم و اهلبیت، دولت بنیامیه و در حال حاضر به غرب مادی که ادامۀ بنیامیه است، تفسیر شده.
▫️ایرانیان دوبار بر روم غلبه پیدا خواهند کرد؛ یکبار ایرانیان قبل از اسلام و یکبار ایرانیان بعد از اسلام.
▫️غلبۀ نهایی بر روم بهدست ایرانیها با محوریت وجود مقدس امام زمان علیه السلام رخ خواهد داد.
▫️در روایات از پیروزی امام زمان علیه السلام به نُصرت الهی که از عالَم بالا نازل میشود، تعبیر شده.
#امام_زمان_علیه_السلام
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
🔴 سردار باقری رئیس ستادکل نیروهایمسلح:
برای انجام عملیات وعده صادق3 به مطالبه مردمی نیاز داریم، این موضوع باید از طرف ملت مطالبه شود‼️
پ.ن:پزشکیان مخالف عملیاته چون میگه مردم دوست ندارند جنگ بشه
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
🔴اگر به زنان ایران رحم نمیکنید لااقل به تاریخ زنان ایران رحم کنید، اگر به تاریخ رحم نمیکنید به فرهنگ ایرانی رحم کنید
▪️آیا رواست فرهنگ پوشش زن ایرانی که همیشه نجیب و متدین بوده است را به سبک فیلمهای عثمانی ترکیه اینگونه به قهقرا بکشی و در ناخودآگاه نسل جدید دست برده و حجاب زنان ایرانی را از روان آنها هم بزدایی؟
کجا زنان شیعه اینگونه در طول تاریخ پردهدر بودند و گیسوی خود را به پای چشم نامحرمان ریختهاند که از رسانههای خصوصی و دولتی ما چنین تحریفات عمیق تاریخی در هویت زن ایرانی انجام میشود؟ آیا کسی در دستگاه فرهنگی این کشور نیست که حق زن ایرانی را از سازندگان چنین آثار نمایشی طلب کند و بگوید چرا هویت زن عصر صفوی را تحریف کردهای؟ مگر نمیدانی در عصر صفوی چه زنانی کم حجابتر بودند و زنان متدین ایرانی چه حجاب عمیقی داشتند؟
◀️آیا روا بود آن همه خدمات بزرگ زنان در عصر صفویه را رها کنی و زنان عصر صفویه را با پوشش رقاصهها و مطربها در رسانه ملی به تصویر بکشی؟
◀️آنچه که در تصاویر این پست قرار دادهایم متعلق به پوشش زنان مختلف حتی مسیحی، زرتشتی و زنان سلطنتی در دورهی صفوی است که خود میبینید این کجا و آن کجا؟
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
نماهنگ اذان نگو بلال.mp3
6.18M
هر درد مرهمی داره درمون با درد آشناست
ای وای از درد دلتنگی دلتنگی درد بی دواست
مرهم درد مادر ما یاد پدرش رسول خداست
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
✳️ #جدید
#️⃣ #شهادت_حضرت_فاطمه_س
#️⃣ #فاطمیه
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
چرا_ای_ماه_زیباروی_بی_همتا_نمی_آیی.mp3
3.07M
چرا ای ماه زیباروی بی همتا نمی آیی
چرا ای یوسف گمگشته زهرا نمی آیی
العجل یا حجت الله
العجل یا بقیة الله
🎙 #حاج_محمود_کریمی
✳️ #جدید
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #مناجات_با_امام_زمان_عج
#️⃣ #زمینه
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ فقط در یک صورت؛
اگر هر جوری از دنیا بری شهید محسوب میشی!
#استاد_شجاعی
┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄
@RAHEKHODA