#جهان_بینی_اسلامی_توحید
قسمت هیجدهم
🔹نظم و هماهنگی در بدن انسان"۱"
برای درک نظم و هماهنگی در جهان، لازم نیست حتما به سراغ مدار حرکت کهکشان ها و یا الکترون ها برویم، بلکه کافی است نگاهی به بدن خویشتن بیندازیم که از همه موجودات طبیعت به ما نزدیک تر است.
بدن ما مجموعه هماهنگی از هماهنگی هاست.به عنوان نمونه،چشم را در نظر بگیرید:
🌷چشم انسان و حیوانات در حفره ای جای دارد که با اراده موجود زنده باز و بسته می شود.
برای اینکه موجود زنده به سهولت همه جوانب و اطراف را ببیند ،دستگاه چشم به طرف راست و چپ ،بالا و پایین حرکت می کند و بعلاوه انواع حرکت های دورانی را نیز دارد.برای تأمین این حرکت ها ماهیچه های لازم تعبیه شده اند و دستگاه خاصی فرامین مغز را به ماهیچه ها منتقل می نماید.حفره چشم باید مداوم مرطوب نگهداشته شود.غدد مترشّحه اشک در اطراف حفره بوجود آمده و مایعی مناسب چشم ترشح می کند.این مایع کدر نیست و مانعی در برابر رویت ایجاد نمی کند.کانال ظریفی در گوشه چشم ها ایجادشده که ترشحات مازاد بر نیاز چشم را به حفره های بینی منتقل می کند تا هوای واردشده بر ریه ها را مرطوب نماید.اگر این کانال وجود نداشت و یا اگر به علتی مسدود بشود،ترشحات اضافی چشم بصورت مداوم از گوشه های حفره ها به بیرون نشت می کند و موجب آلودگی می گردد.
🌳 ساختمان چشم از یک عدسی شفّاف تشکیل شده است.تصویرهای بیرون به مدد این عدسی ساخته می شود.پشت سر عدسی اگر محیط کدر وجود داشت امکان انتقال تصویر فراهم نمی شد.بنابراین ناحیه ای که پشت سر عدسی قراردارد ،محیط شفّاف و غیرعایق برای نور و تصویر است.محلی که تصویر می افتد نقطه حساسی است و دقیقاً در محلی قرار دارد که تصویر ساخته شده از طریق عدسی به همان نقطه می افتد.
🌲 عدسی چشم مانند دوربین های مصنوعی که انسان می سازد شکل منجمد و غیرقابل تغییرندارد.عدسی های ساخت انسان،شکل ثابت و جامد دارند.برای اینکه تصویر مناسب بسازند باید عدسی های دوربین را کاملاً عوض کنند تا تصویر راه دور و یا نزدیک را بگیرند و یا تعداد عدسی ها و فاصله آن ها را کم و زیادکنند.اگر چشم ما نیز عدسی ساخت انسان بود،می بایست برای خواندن کتاب و یا نگاه کردن به مناظر خیابان ها و افق های دوردست هر بار عدسی را عوض می کردیم.چشم انسان دستگاهی دارد که تحدُّب و تعقُّر عدسی را کم و زیاد می کند و در یک لجظه،انسانی که کتاب می خواندمی تواند سر خود را بلند کند و از فاصله ده کیلومتر شیءِ دیگری را رؤیت نماید.
🍀 چشم انسان دستگاه بسیار دقیقی برای تنظیم دیافراگم دارد. دوربین عکاسی برای اینکه در محیط کم نور عکس بگیرد ،جلو عدسی کاملاً بازمی شود و وقتی نور در محیط زیاد باشد ،جلو عدسی باید به مقدار زیاد بسته شود.نوع دقیق و کاملاً اتوماتیک این سیستم در چشم انسان و حیوانات وجود دارد و دیافراگم آنها به تناسب میزان نور محیط باز و بسته می شود.
🌱 چشم به طور خودکار با تغییر شکل عدسی خود،فاصله کانونی آن را چنان تنظیم می کند که جای شیء در خارح از چشم هر چه باشد،همواره تصویر آن روی شبکیّه واقع شود.
🌷تصویری که چشم انسان در نقطه زرد یا نقطه حساس کره چشم ایجاد می کند،تصویر بسیار کوچکی است اما برای اینکه درک شود باید به مغز منتقل گردد.این تصویر از حالت انرژی نورانی به انرژی شیمیایی و سپس به انرژی الکتریکی تبدیل می شود.اگر قرار بود این انتقال شیمیایی باشد،مدت ها وقت لازم داشت تا مواد شیمیایی حاصل از تصویر به مغز برسد ولی عمل رویت نیاز به سرعت و فوریت دارد.تصویر چشمی بلافاصله از حالت انرژی نورانی به شیمیایی و سپس به الکتریکی تبدیل می شود.تبدیل ها لحظه ای و آنی هستند بطوری که انسان تا پلک های چشم را از هم بازکند،رویت بلافاصله اتفاق می افتد.
🌾 موج های الکتریکی باید به صورتی به مغز برسند که باهم اتصال نکنند و اگر اتصال پیش آید،رویت امکان پذیر نخواهدبود.اینکه ما احساس می کنیم جزئیات اشیاء را می بینیم،دلیلش آن است که جزئیات بدون آمیخته شدن باهم به دستگاه ادراکی می رسند.اما اگر این تبدیل تصویر را به امواج ساده تلقی کنیم اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم.
🌻 دستگاه اعجاب انگیز چشم وقتی تصویر را به امواج عصبی تبدیل می کند،متناسب با طول موج نور،موج عصبی می سازد.یعنی هر رنگی یک نوع موج خاص ایجاد می کند.با اینکه ما به تعداد محدود رنگ های اصلی داریم ولی برای هر رنگ مثلاً قرمز صدها و هزاران نوع قرمز با هزاران نوع رنگ سبز و الی آخر،عملاً ما میلیون ها رنگ داریم.
🥀 دستگاه چشمی ما این ها را تجزیه می کندو به صورت امواج عصبی در می آورد.دوباره در دستگاه ادراکی این امواج را بدون مخلوط کردن در مسیر باهم ترکیب می دهد و امکان تشخیص و رویت میلیون ها رنگ را پدید می آورد . . .
ادامه دارد . . .
منبع:کتاب جهان بینی اسلامی(توحید)
https://eitaa.com/raherastgari
سلام
تشکر از همراهی و همفکری همه اعضای محترم و عرض خیر مقدم خدمت بزرگوارانی که جدیدا از طریق لینک کانال به جمع ما پیوسته اند
خوش آمدید
قدم تون سر چشم
عزیزان!
یکی از اهداف و محورهای اساسی در این کانال بحث در باره مسائل اعتقادی است و بدیهی است که از میان مسائل گوناگون اعتقادی،اهمیت اصول بیشتر از سایر موضوعاتی است که ما به آن ها فروع می گوییم
در میان اصول دین باز مهم ترین شان بحث توحید و خداشناسی است که ما هم از همه چیز ،اول سراغ این اصل رفته ایم
مطالبی تحت عنوان"جهان بینی اسلامی "مطرح شده که تا امروز(۱۴۰۲/۰۲/۱۳)هیجده قسمت آن تقدیم شما گردیده است،این بحث(توحید)احتمالا تا صد و پنجاه و شاید تا دویست قسمت هم برسد
خواهشی که از اعضای محترم داریم،مخصوصا دوستانی که جدیدا عضو شده اند 👈حتما به پیام های قبل برگردند و قسمت های قبلی این بحث (جهان بینی اسلامی)را مطالعه کنند تا کامل تر و بهتر هدف و غایت بحث دستگیرشان بشود.ان شاءالله
در کنار بحث توحید،یک کار دیگر که به زودی شروع خواهیم کرد👇
به اشتراک گذاشتن داستان های کوتاه از تاریخ اسلام است از جمله داستان هایی از کتاب"داستان راستان"اثر استاد شهید مرتضی مطهری که در ایام سالگرد شهادت ایشان هم هستیم
روح آن دانشمند شهید شاد و با انبیاء و اولیای الهی همنشین و محشور باشد
ارتباط با مدیر کانال 👈@rahmatnia_j
لینک کانال برای معرفی به دیگران و عضو شدن👇
https://eitaa.com/raherastgari
سلام
صبح بهاری تون بخیر و شادی باد🙋♂
مکان عکس:اندیمشک،روستای جااردو
https://eitaa.com/raherastgari
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_مطهری :
♨️ بدبخت تر از بچه هایی که در ناز ونعمت پرورش پیدا می کنند در دنیا کسی نیست!
👈قابل توجه پدر و مادرانی که می گویند: «من خودم در سختی بزرگ شدم و نمیخواهم فرزندم سختی ببیند.»
🔹اگر به فرزندتان علاقه دارید حتما گوش کنید👌
📆 بمناسبت ایام شهادت استاد مطهری و #روز_معلم
https://eitaa.com/raherastgari
#داستان_راستان
۱.رسول اکرم و دو حلقه جمعیت
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وارد مسجد (مسجد مدینه«1») شد، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دستهای حلقهای تشکیل داده سرگرم کاری بودند. یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند. هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: «این هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتند.» آنگاه جملهای اضافه کرد: «لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شدهام.» پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست.
منبع:داستان راستان(شهید مطهری)،ج۱،ص۲۷
https://eitaa.com/raherastgari
#جهان بینی اسلامی(توحید)
قسمت نوزدهم
🔹نظم و هماهنگی در بدن انسان"۲"
🌷تازه همه آنچه که تا به حال دیدیم مروری بسیار سریع بر مقدمات عمل رویت است. دستگاه ادراکی باید با رعایت همه تبدیل ها و تغییرهایی که دستگاه چشمی انجام داده تنظیم یابد و بداند که کدام موج را با کدام واقعیت بیرونی تطبیق دهد زیرا ما در مغز خود غیر از امواج عصبی دریافت نمی کنیم اما دستگاه ادراکی ما همین علائم و امواج را به صورت اشیاء بیرونی در ذهن ما پدیدارمی کند به طوری که ما تصورمی کنیم خود شیء بیرونی را ادراک کرده ایم. جالب تر از همه آنکه مناظری با ابعاد چندین ده کیلومتر در مغز ما توده ای است با حجم محدود و وزن محدود،چنان ساخته می شود که ما احساس می کنیم خود منظره بیرونی را داخل حجم مغز خود داریم!
🌱دامنه هماهنگی ها به همین جا ختم نمی شود و حلقه های زنجیره هماهنگی در مورد چشم،همچنان و پیوسته به هم ادامه دارد. چشم در بدن انسان ،در بالای سر واقع شده تا بر چشم انداز انسان اشراف داشته باشد.گوئی دیده بانی است که در جای مناسبی قرار گرفته و همه چیز را زیر نظر دارد.این دیده بان در سایه ابروها و در پناه مژگان ،از تابش شدید و مداوم نور حفظ می شود.چشم ها ،در پوشی به نام پلک دارند که انسان به میل خود،هر وقت بخواهد آنها را به روی چشم می کشد و این دستگاه ظریف را از گرد و غبار حفظ می کند و . . .
🌷 اگر کسانی این پدیده های عظیم و شگفت انگیز را به تصادف نسبت دهند،گوئیم :برای اینکه هر یک از جزئیات این سیستم پیچیده تشکیل یابد،صدها و هزاران جهش برای هر کدام مورد نیاز است،بدین معنا که عدسی با یک جهش ساخته نمی شود.اوّل بار سلول های شفاف بوجود می آیند بعد در جهش های بعدی شکل های متفاوت برای توده سلول های شفاف دار پدیدار می شود. شکل عدسی مانند بر حسب تصادف از بین هزاران حجم و شکل ممکن بوجود می آید. دستگاه تنظیم کننده عدسی برای رویت دور و نزدیک خود شاید به میلیون ها جهش نیاز داشته باشد ولی ما سؤال را به ساده ترین شکل ممکن مطرح می کنیم و می پرسیم که اگر چشم بر حسب تصادف پدیدآمد،چرا یک جهش دیگر آن را نبست؟ ثانیاً چرا تصادفات دیگر برای ساختن عدسی و مایع شفاف و دستگاه های بسیار پیچیده دیگر همه در محل خاص و هر کدام دقیقاً در محل مطلوب و مقتضی پیداشدند؟
چرا نقطه حساس در دهان انسان ساخته نشد و دقیقاً در محلی پیداشد که تصویر می افتد؟
چرا سیستم تنظیم دیافراگم برای بینی انسان ساخته نشد و فقط برای چشم ساخته شد؟ و هزاران چراهای دیگر.
🌱از طرف دیگر وجود چنان نظام حیرت انگیز ،تنها محدود و منحصر به پیدایش چشم نیست.در روی حیوانات و انسان به موازات پیدایش چشم اندام های دیگر نیز پیدا شده اندکه دقّت و عملکرد آنها کمتر از پیچیدگی مکانیسم کار چشم نیست.بنابراین تصادف و مجموعه تصادف ها نه تنها باید چشم را بسازد بلکه باید در کنار ساختن چشم سایر اندام ها را هم بتواند ایجاد کند.برای اینکه عدم نارسائی تصادف با وضوح بیشتر بیان شود ما به اختصار عملکرد یک حس دیگر را نیز توضیح می دهیم تا معلوم شود چه پدیده هایی به تصادف نسبت داده می شود.
🌷 حس لامسه معمولاً کمتر از حواس دیگر مورد توجّه ما واقع می شود و ما به پیچیدگی آن خیلی کمتر توجّه می کنیم.برای اینکه نظم حیرت انگیز این دستگاه را بفهمیم برای لحظه ای کوتاه ،چشم خود را ببندید و از یک نفر بخواهید سوزن بسیار ظریفی را با یک نقطه از بدن شما تماس بدهد. بلافاصله برحورد سوزن با پوست خود را احساس خواهید کرد.در همان لحظه از آن فرد بخواهید یک سوزن باریک دیگر را در نزدیک ترین نقطه ممکن به محل برخورد سوزن اوّل با پوست بدن شما تماس بدهد باز برخورد سوزن دوم را حس خواهید کرد و خواهید فهمید که در یک لحظه سوزن دومی با پوست شما تماس یافت.
🌱دلیل اینکه ما این احساس را پیدامی کنیم آن است که در هر نقطه از پوست ما موتور کوچکی قراردارد که ضربه و برخوردها را به موج عصبی که از نوع امواج الکتریکی است،تبدیل می کند و یک نوع سیستم هدایت وجود دارد که امواج حاصل را بی آنکه باهم قاطی نماید،به دستگاه ادراکی می فرستد.دستگاه اداراکی بلافاصله می فهمد که این موج چیست و از کدام نقطه بدن فرستاده شده است.حال اگر ما انسان ها با تکنولوژی فعلی خود می خواستیم این سیستم ارتباطی را برقرار کنیم،می بایست علاوه بر ساختن میلیاردها موتور که ضربه را به موج الکتریکی تبدیل کند،به همان تعداد سیم های نازک و عایق شده از تمام بدن به مغز خود بکشیم تا امواج را بدون اختلاط به مغز بفرستد. وقتی این سیم های باریک و عایق شده یعنی روپوش دار را کنار هم می گذاریم به اعتقاد برخی از زیست شناسان ،قطر چنین کابل هائی چندین هزار کیلومتر خواهدبود. امّا چنین سیستم ارتباطی با تکنولوژی خیلی پیشرفته تر در بدن هر جانور و انسان تعبیه شده است.
ادامه دارد . . .
منبع:کتاب جهان بینی اسلامی
@raherastgari
🪡تولید نخ بخیه ارتوپدی، توسط دانشمندان ایرانی
یک شرکت دانشبنیان موفق به تولید "آنکور سوچور" به عنوان یک محصول تخصصی در حوزه جراحی ارتوپدی شد.
آنکور سوچور، نخ بخیهی لنگری است که محصولی مهم و اساسی در جراحیهای ارتوپدی به شمار میرود که برای اتصال تاندون آسیبدیده به استخوان استفاده میشود ...
📆 ۱۴۰۲/۲/۱۴
https://eitaa.com/raherastgari
عزیزانی که افتخار دادید و جدیدا به کانال "راه رستگاری"پیوسته اید،مقدم تان گلباران🙋♂
https://eitaa.com/raherastgari
#داستان_راستان
۲.مردی که کمک خواست
🌷به گذشته پرمشقت خویش میاندیشید، به یادش میافتاد که چه روزهای تلخ و پرمرارتی را پشت سر گذاشته، روزهایی که حتی قادر نبود قوت روزانه زن و کودکان معصومش را فراهم نماید. با خود فکر میکرد که چگونه یک جمله کوتاه- فقط یک جمله- که در سه نوبت پرده گوشش را نواخت، به روحش نیرو داد و مسیر زندگانیاش را عوض کرد و او و خانوادهاش را از فقر و نکبتی که گرفتار آن بودند نجات داد.
🌱او یکی از صحابه رسول اکرم بود. فقر و تنگدستی بر او چیره شده بود. در یک روز که حس کرد دیگر کارد به استخوانش رسیده، با مشورت و پیشنهاد زنش
تصمیم گرفت برود و وضع خود را برای رسول اکرم شرح دهد و از آن حضرت استمداد مالی کند.
🌷با همین نیت رفت، ولی قبل از آنکه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اکرم به گوشش خورد: «هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میکنیم، ولی اگر کسی بینیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند خداوند او را بینیاز میکند.» آن روز چیزی نگفت و به خانه خویش برگشت. باز با هیولای مهیب فقر که همچنان بر خانهاش سایه افکنده بود روبرو شد. ناچار روز دیگر به همان نیت بهمجلس رسول اکرم حاضر شد. آن روز هم همان جمله را از رسول اکرم شنید: «هر کس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میکنیم، ولی اگر کسی بینیازی بورزد خداوند او را بینیاز میکند.» این دفعه نیز بدون اینکه حاجت خود را بگوید به خانه خویش برگشت. و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان میدید، برای سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اکرم رفت.
🌱باز هم لبهای رسول اکرم به حرکت
آمد و با همان آهنگ- که به دل قوّت و به روح اطمینان میبخشید- همان جمله را تکرار کرد.
🌷این بار که آن جمله را شنید، اطمینان بیشتری در قلب خود احساس کرد. حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است. وقتی که خارج شد با قدمهای مطمئن تری راه میرفت. با خود فکر میکرد که دیگر هرگز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نخواهم رفت. به خدا تکیه میکنم و از نیرو و استعدادی که در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده میکنم و از او میخواهم که مرا در کاری که پیش میگیرم موفق گرداند و مرا بینیاز سازد.
🌱با خودش فکر کرد که از من چه کاری ساخته است؟ به نظرش رسید عجالتاً این قدر از او ساخته هست که برود به صحرا و هیزمی جمع کند و بیاورد و بفروشد.
رفت و تیشهای عاریه کرد و به صحرا رفت، هیزمی جمع کرد و فروخت. لذت حاصل دسترنج خویش را چشید. روزهای دیگر به این کار ادامه داد، تا تدریجا توانست از همین پول برای خود تیشه و حیوان
و سایر لوازم کار را بخرد. باز هم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد.
🌷روزی رسول اکرم به او رسید و تبسم کنان فرمود: «نگفتم، هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک میدهیم، ولی اگر بینیازی بورزد خداوند او را بینیاز میکند.»[1]
منبع:داستان راستان شهید مطهری،جلد اول ،صفحه۲۹
https://eitaa.com/raherastgari