...............................👉
تساوی منفی از قبیل تساویی است که در داستانها آوردهاند که جباری در کوهستانی زندگی میکرد و از عابرانی که از آنجا میگذشتند به عنوان مهمان پذیرایی مینمود. هنگام خواب ،مهمان باید روی تختخواب معینی بخوابد،غلامان میزبان،مهمان را روی تخت میخوابانیدند، اگر اتفاقا اندام مهمان از تخت نه کوتاهتر بود نه بلندتر،اجازه داده میشد که بخوابد اما وای به حال مهمان نگونبخت اگر اندامش با تخت مساوی نبود،اگر اندامش بلندتر بود،از طرف پا یا سر با ارّه مساوی با تختش می کردند و اگر کوتاهتر بود آن قدر از دو طرف میکشیدند تا برابر شود و به هر حال پایان کارش معلوم بود.
🌲اما تساوی مثبت از نوع بینظیری یک معلم مهربان دلسوز است که به همه شاگردان با یک چشم نگاه میکند.در صورت تساوی جوابها نمره مساوی میدهد و در صورت اختلاف در جوابها به هرکس همان نمره را میدهد که استحقاق دارد.
جامعه اسلامی،جامعه طبیعی است.نه جامعه تبعیضی و نه جامعه تساوی منفی.تز اسلام"کار به قدر استعداد،و استحقاق به قدر کار" است.
ادامه دارد . . .
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
*و**آلعمران/۶۴
📚کتاب جهانبینی اسلامی (توحید)
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🚤 بهآباندازی اولین شناور ایربوت ساخت ایران🇮🇷
اولین شناور ایربوت در کشور به سفارش اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان با همکاری یک شرکت دانشبنیان و تحت نظارت موسسه رده بندی و کارشناسان این اداره کل طراحی و در داک یارد اروندان ساخته و به آب انداخته شد.
بیشتر بخوانید
📆۱۴۰۲/۵/۲۷
#ساختوتولید
#شناور
🇮🇷 خـــــ♥️ــوشخبـر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
#داستان
۵۸. آخرین سخن
🧕تا چشمام حمیده، مادر امام کاظم علیه السلام، به ابوبصیر- که برای تسلیت گفتن به او به مناسبت وفات شوهر بزرگوارش امام صادق آمده بود- افتاد اشکهایش جاری شد. ابوبصیر نیز لختی گریست.
🧕 همینکه گریهام حمیده ایستاد، به ابوبصیر گفت: «تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودی، قضیه عجیبی اتفاق افتاد.»
👳♂ ابوبصیر پرسید: «چه قضیهای؟»
🧕گفت: «لحظات آخر زندگی امام بود. امام دقایق آخر عمر خود را طی میکرد. پلکها روی هم افتاده بود. ناگهان امام پلکها را از روی هم برداشت و فرمود:
☀️ "همین الآن جمیع افراد خویشاوندان مرا حاضر کنید".
مطلب عجیبی بود.در این وقت امام همچو دستوری داده بود. ما هم همت کردیم و همه را جمع کردیم. کسی از خویشان و نزدیکان امام باقی نماند که آنجا حاضر نشده باشد.
همه منتظر و آماده که امام در این لحظه حساس میخواهد چه بکند و چه بگوید.
☀️"امام همینکه همه را حاضر دید، جمعیت را مخاطب قرار داده فرمود: شفاعت ما هرگز نصیب کسانی که نماز را سبک میشمارند نخواهد شد".
📚شهید مطهری، داستان راستان، جلد اوّل
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩۷توصیه مهم جهت سفر اربعین
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#جهان_بینی_اسلامی_توحید
قسمت شصت و هشتم
🌴توحید
🔹ا نظریه رئالیستی۲
جامعه تبعیضی ،جامعهای است که رابطه انسانها بر اساس استعباد و استثمار است،یعنی بهرهکشی جبری و زندگی افرادی به حساب کار و زحمت افراد دیگر.ولی جامعه طبیعی جامعه ای است که هرگونه بهرهکشی و زندگی یک فرد به حساب فرد دیگر محکوم است.
رابطه انسانها رابطه"تسخیر متقابل"است.همه آزادانه و در حدود امکانات و استعدادهای خود میکوشند و همه مسخّر و رام یکدیگرند،یعنی استخدام طرفینی حکمفرماست، بدیهی است به حکم اینکه تفاوت طبیعی و اختلافات طبیعی میان افراد حکمفرماست،آنکه نیرو و استعداد بیشتری دارد،بیشتر نیروها را به سوی خود جذب میکند.
🌱مثلا فردی که استعداد علمی بیشتری دارد،جویندگان علم را بیشتر به سوی خود جذب میکند و بیشتر مسخّر خود میسازد،و آنکه استعداد فنی بیشتری دارد،دیگران اجبارا در زیر دست او و در جهت فکر و ابتکار او حرکت میکنند و بیشتر مسخّر و رام او میشوند.
این است که قرآن مجید در عین اینکه"ربّ"و "مربوبی"را در جامعه نفی میکند،به واقعیت تفاوت طبیعی و درجات مختلف استعدادها از نظر تکوینی اعتراف دارد و "رابطه تسخیر طرفینی"را تأیید میکند.
در سوره زخرف آیه۲۲میفرماید:
☀️اَهُم یَقسِمُونَ رَحمَه رَبّکَ نَحنُ قَسمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحیاةِ الدُّنیا وَ رَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعض دَرَجات لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضا سُخرّیّا وَ رَحمه رَبِّکَ خَیر مِمّا یَجمَعُونَ
"آیا آنها رحمت پروردگار را (نبوت را) تقسیم میکنند؟ روزی مادی و معیشت را نیز ما میان شان قسمت کردهایم به این ترتیب که بعضی را بر بعضی از نظر استعدادها مزیت بخشیدهایم،تا بعضی،بعضی دیگر را مسخّر خویش قرار دهند. و رحمت پروردگارت(نبوت) از آنچه اینها گرد میآورند بهتر است".
🌷یک نکته که از این آیه کریمه استنباط می شود این است که اختلاف مزایا یک طرفه نیست،یعنی مردم دو گروه نیستند،گروه صاحب مزایای طبیعی و گروه بیمزیّت از نظر طبیعی،اگر چنین بود،یک طبقه به طور مطلق "تسخیر کننده" و گروه دیگر"تسخیر شده" بودند. اگر آنچنان میبود،باید چنین تعبیر شود:
وَ رَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعض دَرَجات لِیَتِّخِذُوهُم سُخریّا.
برخی را بر برخی مزیت بخشیدیم تا آنان که مزیت دارند،آنان را که مزیت ندارند مسخّر خویش قرار دهند. بلکه تعبیر این است:
بعضی را بر بعضی مزیت بخشیدیم تا بعضی،بعضی را مسخّر خویش قرار دهند،یعنی همه از مزایایی بهره مندند و همه یکدیگر را مسخّر خویش قرار میدهند. به عبارت دیگر مزایا طرفینی است و تسخیر هم طرفینی است.
🌺نکته دوم به کلمه"سُخریّا"مربوط میشود.این کلمه در اینجا به ضمّ سین است و به همین معنی است که گفته شد.
در حدیث نیز آمده است که معنی آیه این است که همه را نیازمند یکدیگر آفریدیم. رابطه تسخیری،به این صورت است که در عین اینکه نیازهای طبیعی انسان ها را به یکدیگر پیوند داده است،جامعه از صورت میدان مسابقه آزاد خارج نمیشود،برخلاف رابطه جبری.زندگی حیوانات اجتماعی براساس رابطه جبری است.بنابراین اجتماعی بودن انسان با اجتماعی بودن زنبور عسل یا موریانه فرق دارد. بر زندگی آنها قوانین جبری حکمفرما است.زندگی آنها میدان مسابقه نیست ،امکان بالا رفتن و پائین رفتن وجود ندارد.انسان در همان حال که اجتماعی است از نوعی حرّیت و آزادی برخوردار است.
🌹اجتماع انسان میدان مسابقهای است برای پیشروی و تکامل،قید و بندهایی که آزادی فردی را در مسیر تکامل محدود میکند مانع شکفتن استعدادهای انسانی است.
🌸انسانِ مدلِ نظریه ماتریالیستی چون از درون به آزادی نرسیده و تنها تعلقات بیرونیش بریده شده،مرغ بیبال و پری است که قید و بند از او برداشته شده ولی در اثر بیبال و پر بودن قادر به پرواز نیست. و اما انسانِ مدل نظریه ایدهآلیستی از درون آزاد است و از بیرون بسته،مرغ با بال و پری است که پایش به جسم سنگینی بسته شده است.
ولی انسان مدل نظریه رئالیستی ،مرغ با بال و پری است که هم وسیله پرواز دارد،و هم قید و بندهای سنگین از پاهایش برگرفته شده است.
🥀از مجموع آنچه گفتیم روشن شد که توحید عملی اعم از توحید عملی فردی و توحید عملی اجتماعی عبارت است از یگانه شدن فرد در جهت یگانهپرستی خدا و نفی هر گونه پرستش قلبی از قبیل هواپرستی،پول پرستی،جاه پرستی و غیره ،و یگانه شدن جامعه در جهت یگانه پرستی حق از طریق نفی طاغوتها و تبعیضها و بی عدالتیها.
🌼فرد و جامعه تا به یگانگی نرسد،به سعادت نائل نمیگردد،و جز در پرتو حق پرستی به یگانگی نمیرسد.قرآن کریم در سوره مبارکه زُمَر آیه۲۹ تفرّق و تشتّت شخصیت انسان و سرگردانی او و بی جهتی او را در نظام شرک و متقابلا یگانگی و به وحدت رسیدن و یک جهت شدن و در مسیر تکامل واقع شدن او را در نظام توحیدی چنین بیان میکند:
ادامه در صفحه بعد👇
...........................................👉
☀️وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلا رَجُلا فیه شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلا سَلَما لِرَجُل هَل یَستَوِیانِ مَثَلا
"خدا مثلی میآورد:مثل مردی که بنده چند فرد بدخوی ناسازگار است و مردی دیگر که تسلیم یک فرد است.آیا این دو مانند یگدیگرند؟"
☘انسان در نظام شرک،هر لحظه به سوئی و به جانب قطبی کشیده میشود،خسی است بر دریا،موجها هر لحظه او را در جهتی با خود میبرند. امّا در نظام توحیدی،مانند یک کشتی مجهز به دستگاههای راهنمایی است،در یک حرکت منظم و هماهنگ تحت فرمان مقامی خیرخواه.
در اینجا به لطف خداوند فصل ششم به پایان رسید و ان شاءالله در جلسه بعد می پردازیم به فصل هفتم تحت عنوان"مراتب و درجات شرک".
ادامه دارد . . .
📚کتاب جهانبینی اسلامی(توحید)
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#حکایت_های_آموزنده
بزرگمهر و انوشیروان
🙍بزرگمهر وزیر دانای انوشیروان هرروز صبح زود خدمت انوشیروان میرفت و پس از ادای احترام رو در روی انوشیروان میگفت:
"سحر خیز باش تا کامروا گردی".
👲شبی انوشیروان به سرداران نظامیاش دستور داد تا نیمه شب بیدار شوند و سر راه بزرگمهر منتظر بمانند. چون پیش از صبح خواست به درگاه پادشاه بیاید لباسهایش از تنش در بیاورند و از هر طرف به او حمله کنند تا راه فراری برای او باقی نماند.
صبح روز فردا وقایع طبق خواسته انوشیروان اتفاق افتاد. بزرگمهر راه فراری پیدا نکرد. چون صلاح ندید برهنه به درگاه انوشیروان برود، به خانه بازگشت و دوباره لباس پوشید. آن روز دیرتر به خدمت پادشاه رسید.
👲پادشاه خندید و گفت: مگر هر روز نمیگفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی؟
💁بزرگمهر گفت: دزدان امروز کامروا شدند، زیرا آنها زودتر از من بیدار شده بودند. اگر من زودتر از آنها بیدار میشدم و به درگاه پادشاه میآمدم، من کامرواتر بودم.
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#حدیث_روز
🔰 امام علی علیه السلام:
🔸 گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است.
(میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۳۶)
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
🔺نرخ کرایهها از پایانههای مرزی ایران تا نجف و کربلا
#اربعین
┄┅═✧✺🕌✺✧═┅┄
https://eitaa.com/raherastgari
#جهان_بینی_اسلامی_توحید
قسمت شصت و نهم
🌴فصل هفتم (مراتب و درجات شرک)
همچنان که توحید مراتب و درجات دارد،شرک نیز به نوبه خود مراتبی دارد که از مقایسه مراتب توحید با مراتب شرک به حکم "تُعرَفُ الاشیاءُ بِاضدادِها"هم توحید را بهتر میتوان شناخت و هم شرک را.
تاریخ نشان میدهد که در برابر توحیدی که پیامبران الهی از فجر تاریخ به آن دعوت میکردهاند،انواع شرکها نیز وجود داشته است.
الف)شرک ذاتی
🌱بعضی از ملل به دو (ثنویت)یا سه(تثلیث)یا چند اصل قدیم ازلی مستقل از یکدیگر قائل بودهاند.جهان را چند پایهای و چند قطبی و چند کانونی میدانستهاند .ریشه این گونه اندیشهها چه بوده است،آیا هر یک از این اندیشهها انعکاس و نمایشگر وضع اجتماعی آن مردم بوده است؟مثلاً آنگاه که مردمی به دو اصل قدیم و ازلی و دو محور اصلی برای جهان قائل بودهاند از آن روز بوده که جامعهشناسان به دو قطب مختلف تقسیم میشدهاست ،و آنگاه که به سه اصل و سه خدا معتقد بودهاند،نظام اجتماعیشان نظام تثلیثی بودهاست؟
🌷یعنی همواره نظام اجتماعی به صورت یک اصل اعتقادی در مغز مردم انعکاس مییافتهاست؟و قهراً آنگاه که اعتقاد توحیدی و یک اصلی جهان بوسیله پیامبران توحیدی مطرح شدهاست هنگامی بوده که نظام اجتماعی به یک قطبی گرائیده است؟
🌸این نظریه از نظریهای فلسفی منشعب میشود و آن اینکه جنبههای روحی و فکری انسان و نهادهای معنوی جامعه از قبیل علم و قانون و فلسفه و مذهب و هنر تابعی از نظامات اجتماعی _بالاخص اقتصادی_او است و از خود اصالتی ندارند.ما چون برای فکر و اندیشه،برای ایدئولوژی، و بالاخره برای انسانیت اصالت و استقلال قائل هستیم،اینچنین نظریات جامعه شناسانهای را برای شرک و توحید بیاساس میدانیم.
🌹البته اینجا مسأله دیگری هست که با این مسأله نباید اشتباه شود،و آن اینکه گاهی یک نظام اعتقادی و مذهبی وسیله سوء استفاده در یک نظام اجتماعی واقع می شود.همچنان که نظام خاص بتپرستی مشرکان قریش وسیلهای برای حفظ منافع رباخواران عرب بود.
🌼ولی گروه رباخواران از قبیل ابوسفیانها و ابوجهلها و ولیدبن مغیرهها ،کوچکترین اعتقادی به آن بتها نداشتند و فقط برای حفظ نظام اجتماعی موجود از آنها دفاع میکردند.
این دفاعها،عملا آنگاه صورت جدی به خود گرفت که نظام توحیدی ضد استثماری و ضد رباخواری اسلام طلوع کرد.
🥀بتپرستان که بیشتر نابودی خود را میدیدند،حرمت و قداست معتقدات عامه را بهانه کردند. در آیات قرآن به این مسأله و این نکته فراوان اشاره شده است،مخصوصا در داستان فرعون و موسی . ولی چنانکه میدانیم این مسأله غیر از آن مسأله است که بطور کلی نظام اقتصادی زیربنای نظام فکری و اعتقادی است و هر نظام فکری و اعتقادی عکسالعمل جبری نظام اقتصادی و اجتماعی است.
🌺آنچه مکتب انبیاء به شدت آن را نفی میکند این است که هر مکتب فکری،الزاما تبلور یافته خواستهای اجتماعی است که خود آن خواستها به نوبه خود زائیده شرایط اقتصادی میباشند.
🌳بنابراین نظریه_که صد در صد نظریهای ماتریالیستی است_مکتب توحیدی انبیاء نیز به نوبه خود تبلور یافته خواستهای اجتماعی و مولود نیازهای اقتصادی زمان خودشان بودهاست.یعنی رشد ابزار تولید منشأ یک سلسله خواستهای اجتماعی شده است که میبایست به صورت یک اندیشه توحیدی توجیه شوند.انبیاء پیشقراولان و در واقع مبعوثان این نیاز اجتماعی و اقتصادی میباشند و این است معنی زیربنای اقتصادی داشتن یک فکر و عقیده و اندیشه و از آن جمله اندیشه توحید.
🍄قرآن ،به حکم اینکه برای انسان،قائل به فطرت است، شرائط طبقاتی را عامل جبری یک فکر و یک عقیده نمیشمارد. و اگرشرائط طبقاتی جنبه زیربنائی داشته باشند،و فطرتی در کار نباشد،هر کسی جبرا شاهین اندیشهاش و عقربه تمایلاتش به آن سو متمایل میشود که پایگاه طبقاتی او اقتضاء دارد،در این صورت اختیار و انتخابی در کار نیست،نه فرعونها مستحق ملامتاند و نه ضدِّ فرعونها شایسته تحسین و ستایش.
🍃زیرا انسان آنگاه مستحق ملامت و یا سزاوار تحسین است که بتواند غیر آنچه هست باشد،اما اگر نتواند جز آنچه هست باشد،مثل سیاهی سیاهپوست و سفیدی سفیدپوست،نه مستحق ملامت است و نه شایسته ستایش.
ولی میدانیم که انسان محکوم به اندیشه طبقاتی نیست،میتواند برضد منافع طبقاتی خود شورش کند،همچنان که موسای بزرگ شده در تنعم فرعونی چنین شورشگری بود. این خود دلیل بر این است که مسأله زیربنا و روبنا علاوه بر اینکه انسانیت انسان را از او سلب میکند،خرافهای بیش نیست.
🎋البته این مطلب به این معنا نیست که وضع مادی و وضع فکری در یکدیگر تأثیر ندارند،از یکدیگر بیگانه و در یکدیگر غیر مؤثرند.بلکه به معنای نفی زیربنا بودن یکی و روبنا بودن دیگری است و گرنه این خود قرآن است که میگوید:
ادامه در صفحه بعد👇