eitaa logo
راهی به سوی نور
71 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.8هزار ویدیو
76 فایل
پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ ┄┅•|❈❀❈•|┅┄ : چرا ولی‌ّفَقیه مادام‌العمر است؟ چرا مثل رییس‌جمهور چندسال یک‌بار عوض نمی‌شود؟ : ولایتِ ولیّ‌فقیه مادام‌العمر نیست بلکه مشروط به این است که فقیه تمام شرایط ولایت را بصورت جمعی داشته باشد و هرگاه فقیه یک یا چند شرط از شروط ولایت را از دست بدهد، ولایت او زائل می‌شود. علاوه بر اینکه ولایت _اعم از ولایت امام معصوم و ولی‌ّفقیه_ مسئولیت اجرایی نیست که محدود به زمان خاصی باشد و تمام شود. ولایت، سرپرستی و هدایت است و سرپرستی و راهنمایی یک امت، توسط ، ادامه دارد تا زمانی که شرایط ولایت و امامت را داشته باشد. بعنوان مثال: √آیا سرپرستی مومنین توسط پیغمبران محدود به زمان خاصی بوده است؟ ○قطعا جواب منفی است.✖ √آیا سرپرستی پدر نسبت به فرزندان موقت است؟ ○خیر✖ ⇦در حالی که مسئولیت‌های اجرایی مثل ریاست جمهوری و امثال آن، از آن دست اموری است که طبق قانون می‌تواند محدود به زمان خاصی باشد. اگرچه موقت بودن و محدود بودن مسئولیت‌ها الزامی نیست. در مسئولیت‌ها، این قانون است که شرایط را مشخص می‌کند. ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : كسى كه اشتباه مى‌كند و معصوم نيست، چگونه مى‌تواند ولايت داشته باشد؟ : ولايت مراتبى دارد و بسيارى از مراتب آن هيچ ارتباطى با عصمت ندارد؛ مثل ولايت پدر بر فرزند، شوهر بر زن، قيّم بر صغير و .... قرآن مجيد مواردى از ولايت را ذكر مى‌كند كه لزوما مشروط به عصمت نيست؛ مثلاً مى‌فرمايد: «وَ الْمُومِنُونَ وَ الْمُومِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» *«برخى از مؤمنان بر ديگرى ولايت دارند»* توبه،آيه۷۱ از سوى ديگر يكى از اقسام ولايت «» است. وجود عصمت براى رهبر و پيشواى سياسى، بسيار خوب و مفيد است و با وجود شخص معصوم، هيچ فرد ديگرى، حق حكمرانى و ولايت ندارد. در واقع با وجود معصوم، بايد خود او رهبرى كند. اما در به نيابت از امام‌زمان‌عجل‌الله‌فرجه، ، رهبرى و زمام امور جامعه را به دست گيرد تا امت گرفتار هرج و مرج و آنارشيسم و يا ناچار به پيروى از طاغوت نشود. اين مسئله هم از نظر عقلى پذيرفته شده و مورد تأييد است و هم نصوص دينى بر آن صحّه مى‌گذارد. ناگفته نماند خطا دوگونه است: *يكم¹:* خطاهاى فاحش و روشنى كه حداقل براى عموم كارشناسان مسائل دينى، سياسى و اجتماعى، بطلان آن روشن است. كسى كه مرتكب چنين خطاهايى بشود، داراى شايستگى رهبرى نيست و ولايت ندارد. *دوّم²:* خطاهاى پيچيده و كارشناختى كه در ميان كارشناسان نيز چندان روشن نيست و معمولاً مورد اختلاف آرا و نظرات است. در اين صورت نمى توان با قاطعيت حكم كرد كه نظر كدام يك صحيح است؛ زيرا هر كس بر اساس مبانى پذيرفته شده خود، حكم مى راند. اين گونه موارد در مسائل اجتماعى و سياسى زياد به چشم مى‌خورد و ولیّ‌فقيه هم يكى از آراى متفاوت را برمى‌گزيند. از طرف ديگر در چنين مواردى، چاره اى جز اين نيست كه يك رأى ملاك عمل قرار گيرد؛ زيرا كنش اجتماعى و سياسى نيازمند است و در غير اين صورت جامعه دچار هرج و مرج مى شود. ضمن آنكه از نظر فكرى، راه تحليل و نقد و بررسى سالم براى همگان باز است؛ اما نظم و انضباط اجتماعى مستلزم وحدت رويه و عمل است؛ همچنان كه در تمام نظام‌هاى سياسى اين‌گونه عمل مى‌شود و از آن گريزى نيست. بنابراين در فرض فقدان معصوم يا غيبت او، هيچ راهى براى به صفر رساندن خطا وجود ندارد. از طرفى نمى توان به آنارشيسم و هرج و مرج تن داد و لاجرم بايد يك رأى مورد تبعيت قرار گيرد. ... @khadem_astan
‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : مراد ازقید «مطلقه» که در ولایت فقیه است، چیست؟ : منظور از ولایت مطلقه فقیه تغییر و تحول و انعطاف‌پذیری با توجه به زمان است. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رهبر معظم انقلاب حضرت‌امام‌خامنه‌اے‌، در این‌باره می‌فرمایند: «من تصورم این است که بُعد مهمی از قید اطلاق که امام منضم کردند به ولایت فقیه _که در قانون اساسیِ اول قید «مطلقه» نبود؛ این را (ره) اضافه کردند_ ناظر به همین است؛ یعنی . دستگاه ولایت باید بتواند به‌طور دائم خودش را پیش ببرد، متحول کند؛ چون تحول جزو سنت‌های زندگی انسان و تاریخ بشری است. ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نکنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد. تحول یعنی تکمیل، پیش رفتن به سمت آنچه که درست‌تر است، آنچه که کاملتر است. یعنی آنچه را که ساختیم، ببینیم نقصهایش کجاست، آن را برطرف کنیم؛ ببینیم کجا کم داریم، آن را اضافه کنیم. این جریان بایستی ادامه پیدا کند. البته افرادی، «ولایت مطلقه» را به معنای «استبداد» گرفته‌اند؛ یعنی میل فقیه عادل به صورت دلبخواه. این معنا در دلِ خودش یک تناقض دارد: اگر عادل است، نمی‌تواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل می‌کند، پس عادل نیست. این را ملتفت نمی‌شوند و این معنا را نمی‌فهمند. این نیست مسئلهٔ «ولایت مطلقه» که فقیه هر کار دلش خواست، بکند؛ یک‌وقت یک چیزی به نظرش رسید که باید این کار انجام بگیرد، فوراً انجام دهد؛ قضیه این نیست. ⇦قضیه این است که یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام وجود دارد که می‌تواند در آنجایی که لازم است، مسیر را تصحیح و اصلاح کند، بنا را ترمیم کند.» ‌⇦دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانی است و تا روز قیامت استمرار دارد، و اداره امور جامعه‌است، لذا همهٔ طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شرّ دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید و از نظام جامعهٔ اسلامی پاسداری نموده و را در آن برقرار و از ظلم و تعدّی قوی بر ضعیف جلوگیری نماید و وسائل پیشرفت و شکوفایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند. این کار در مرحلهٔ اجرا ممکن است با مطامع و منافع و آزادی بعضی از اشخاص منافات داشته باشد. حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند بر اساس اتخاذ کند و دستورهای لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است. و این توضیح مختصری دربارهٔ ولایت مطلقه است. ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❁﷽❁ : به نظر حضرت‌عالی،آیا ولایت‌فقیه با جامعه‌ی مدنی و در تعارض است؟ تعریف جامعه‌ی مدنی چیست؟ اگر جامعه‌ی مدنی به معنای جامعه‌ی مدینةالنّبی است، قاعدتاً ولایت‌فقیه در جامعه‌ی مدینةالنّبی، در رأس همه‌ی امور است؛ چون در مدینةالنّبی، حکومت، حکومت دین است و ولایت‌فقیه هم به معنای ولایت و حکومتِ یک شخص نیست؛ حکومتِ یک معیار و در واقع یک شخصیت است. معیارهایی وجود دارد که این معیارها در هر جایی تحقّق یابد، این خصوصیت را می‌تواند پیدا کند که در جامعه به وظایفی که برای ولیّ‌فقیه معیّن شده، رسیدگی کند. به‌نظر من به این نکته باید توجّه و افتخار کرد که بر خلاف همه‌ی مقرّرات عالم در باب حکومت _که در قوانین آنها حاکمیتها یک حالت غیرقابل خدشه دارند_در نظام اسلامی، آن کسی که به‌عنوان ولیّ‌فقیه مشخص می‌شود، چون اساساً مسئولیت او مبتنی بر معیارهاست، چنانچه این معیارها را از دست داد، به خودی خود ساقط میشود. وظیفه‌ی مجلس خبرگان، این قضیه است. اگر تشخیص دادند...می‌فهمند که ولیّ‌فقیه ندارند؛ باید بروند دنبال یک ولیّ‌فقیه دیگر. محتاج نیست عزلش کنند؛ خودش منعزل می‌شود. به نظر ما این نکته‌ی خیلی مهمّی است. جامعه‌ی مدنی تعبیری است که خیلی هم تعریف روشنی نشده و البته یک تعبیر غربی است. جامعه‌ی مدنی، درست عبارت اخری و ترجمه‌ی تحت‌الّلفظی عبارت فرنگی آن است و سابقه‌ی زیادی در فرهنگ ما ندارد. البته آنها مراد دیگری دارند که ما آن را اصلاً قبول نداریم. آن جامعه‌ی مدنی که غربی‌ها می‌گویند، با معیارهای ما مطلقاً سازگار نیست و با فرهنگ ما هم سازگاری ندارد؛ لیکن جامعه‌ی مدنی به معنای ، جامعه‌ای است که در آن مقرّرات و قانون حاکم است. ولایت فقیه در چنین جامعه‌ای همین جایگاه قانونی را که دارد، کاملاً میتواند داشته باشد؛ یعنی با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب می‌شود، تا بودن معیارها باقی می‌ماند و با زوال معیارها از موقعیت خود ساقط می‌شود. ولیّ‌فقیه در نقش اصلی را دارد؛ ؛ و سایر چیزهایی که در قانون اساسی ذکر شده است. ... بیانات امام‌خامنه‌اے‌مدظله در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی ۷۷/۱۲/۰۴ ‌ @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : رهبری، اعضای شورای نگهبان را انتخاب می‌کند، و شورای نگهبان، اعضای مجلس خبرگان را تأیید می‌کند؛ مجلس خبرگان نیز رهبر را انتخاب می‌کنند. (معروف به ) ┄┅•|•⊰❁•°💠°•❁⊱•|┅┄ : ابتدا در این‌جا مناسب است، این سؤال مطرح شود که ولیّ‌فقیه و رهبر حکومت اسلامی از چه کسی خود را می‌گیرد؟ به بیان دیگر؛ مبنای اطاعت و پیروی از رهبری در حکومت اسلامی کیست؟ آیا مشروعیت رهبری از مردم یا از شورای نگهبان یا از مجلس خبرگان است؟ 🔹فقها، مشروعیت ولىّ‌فقیه را الهى و متکى به نصب از سوى شارع می‌دانند.[۱‌‌] بر این اساس، ، کارشناسى و تشخیص مصداقِ ولىّ و معرّفى وى به مردم است. به این معنا که در زمان غیبت امام مهدی‌عجل‌الله‌فرجه، شرع به مردم اجازه داده است که به مراجعه کنند، پس مشروعیت ولیّ‌فقیه از ناحیه خبرگان نیست؛ بلکه به از جانب خداى متعال و امام‌ معصوم‌ علیه‌السلام است و نقش خبرگان، «» رهبر منصوب به نصب عام از سوى امام‌زمان‌عجل‌الله‌فرجه است. نظیر این‌که براى انتخاب مرجع تقلید و تعیین اعلم، به سراغ افراد خُبره و متخصّصان می‌رویم و از آنان سؤال می‌کنیم. در این صورت، نمی‌خواهیم آنان کسى را به اجتهاد یا اعلمیت نصب کنند، بلکه آن فرد در خارج و در واقع مجتهد یا اعلم هست یا نیست؟ 🔹اگر واقعاً مجتهد یا اعلم است، تحقیق ما باعث نمی‌شود از اجتهاد یا اعلمیت بیفتد و اگر هم واقعاً مجتهد و اعلم نیست، تحقیق ما باعث نمی‌شود اجتهاد و اعلمیت در او به وجود بیاید. پس سؤال از متخصّصان فقط براى این است که از طریق گواهی دادن آنان، براى ما شود که آن مجتهد اعلم _که قبل از سؤال ما خودش در خارج وجود دارد_کیست؟ 🔹در این‌جا نیز خبرگان رهبرى، ولیّ‌فقیه را به رهبرى نصب نمی‌کنند، بلکه فقط می‌دهند آن مجتهدى که به حکم امام‌ زمان‌ عجل‌الله‌فرجه حقّ ولایت دارد و فرمانش را باید اطاعت کرد، این شخص است... ... 📖[۱] ر.ک: «ادله ولایت فقیه» ‌➣@khadem_astan
راهی به سوی نور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ : حضور ولیّ‌فقیه در رٵس حکومت باعث استبداد می‌شود یا مانع استبداد؟ : قبل از ورود به بحث، بیان چند نکته ضروری است: 🔷اول: اگر استبدادی که از ناحیه ولیّ‌فقیه مد نظر است به علت وجود یک نفر در رأس حکومت باشد، این اشکال برای همه نظام های سیاسی وارد است. امروزه در اکثر (اگر نگوییم همه) کشورها، شخص واحدی (صدر اعظم،رئیس جمهور یا پادشاه) کشور را اداره می کند و طبیعی است که از دیگر قوای داخلی استفاده می کند. 🔷دوم: اگر استبداد مورد نظر به علت اختیارات ولیّ‌فقیه یا تعبیر «ولایت مطلقه فقیه» است؛، می توان جواب آن را درمبحث در همین کانال 《 @khadem_astan 》 دید. معنای استبداد یعنی خودخواهى و خودکامگى و نفس مدارى. 🔹الف) نفس مدارى: در خاستگاه حکومتهاى دیکتاتورمآب اصولًا بر اساس نفس پرستى، قدرت طلبى، کام جویى و هواخواهى شخص یا گروه ویژه‏‌اى شکل می‌گیرد. در حالی‌که دین اساساً با سلطه‏‌جویى و ریاست‌طلبى، ستیز و عناد دارد و حکومت را تنها با خاستگاه الهى و خدا محورانه، همراه با اقبال و خواست عمومى می‌پذیرد. 🔹ب) تقدم منافع شخصى بر مصالح اجتماعى: عموماً در نظام‏هاى دیکتاتورانه، منافع، خواستها و تمایلات شخص یا هیئت حاکمه بر مصالح و منافع عمومى تقدم دارد. در حالى که در حکومت دینى حاکم یا حاکمان باید با تمام وجود خود را وقف خدمت به جامعه نمایند و در تعارض بین منافع فردى آنان و مصالح اجتماعى، تقدم با منافع عمومى و اجتماعى است . 🔹ج) جهت گیرى قوانین بر اساس خواستهاى شخص: نوعاً در نظام‌هاى دیکتاتورى کوشش می‌شود که در حد امکان قوانین مناسب با تأمین منافع و خواستهاى دنیاپرستانه حاکم یا طبقه حاکم وضع شود. 🔸 در نظام ولایت فقیه هیچ یک از ویژگی‌های بالا وجود ندارد که با مراجعه به قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، می‌توان آن را تبیین کرد: 🔷اول: قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، با پذیرش قاطع ۹۸/۲درصد مردم به تصویب رسید. در ادامه نیز هر گونه تغییرى در قانون اساسى باید به تصویب مردم برسد . طبق قانون اساسى، مردم در تعیین ولیّ‌فقیه، از طریق انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان دخالت دارند. همچنین آنان در مجارى قانون‏‌گذارى و اجرایى حکومت، از طریق انتخابات مجلس شوراى اسلامى و انتخابات ریاست جمهورى نقش دارند. این سه نحوه دخالت مردم در حکومت، نه تنها در هیچ یک از حکومت‏هاى استبدادى وجود ندارد بلکه در مردمی‌ترین نظام‏ها، چنین دخالت و مشارکت گسترده مردم مشاهده نمی‌شود . 🔷 دوم: دامنه قدرت ولىّ‌فقیه در قانون اساسى، به دو شکل محدود است: 🔹۱. در اصل چهارم قانون اساسى آمده است: «کلیه قوانین و مقررات مدنى، جزایى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى، سیاسى و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامى باشد» یعنى، قوانین اسلام تعیین کننده اختیارات او است . 🔹۲. ولیّ‌فقیه در برابر قانون اساسى تعهد داده است و علاوه بر تعهد الهى خود به اجراى احکام اسلام، با پذیرش منصب ولایت در مجراى قانون اساسى، تعهدى نسبت به قانون اساسى دارد. آنجایى که این تعهد، لازم (نه جایز) و بدون حق فسخ است، تعهدى مضاعف براى او محسوب می‌شود و تخلف او از قانون اساسى، باعث خروج او از عدالت و در نتیجه سلب او از ولایت می‌گردد. پس اختیارات ولیّ‌فقیه در قانون اساسى از ناحیه قوانین اسلام و قانون اساسى مقید و محدود است. این محدودیت در نظام‏هاى استبدادى وجود ندارد . ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : *چرا ولی فقیه با انتخاب مستقیم مردم برگزیده نمی شود؟* : هیچ کس در نقش انتخابات عمومی در نهادیه نکردن مردم سالاری و حاکم کردن مردم بر سرنوشت خویش شکی به خود راه نمی­‌دهد. انتخابات هر کشور و هر نظامی، نمادی گویا از حضور یکایک افراد جامعه در عرصه های سرنوشت آن کشور و آئینه‌ای تمام‌نما از احترام مسئولان به آرای مردم و نشانگر ارتباط توده‌های اجتماعی با مدیریت کلان کشور خواهد بود. با این حال «فقاهت» و «عدالت» از امور تخصصی به شمار می­‌رود که تشخیص آن در توان عموم مردم نخواهد بود و رجوع به رأی مستقیم مردم نمی­‌تواند راه­کار مناسبی برای انتخاب واجد این صفات باشد. به ویژه اینکه شرائط دیگری نیز همچون مدیریت و مدبّریت در کنار فقاهت و عدالت در ولیّ‌فقیه شرط است که انتخابات را دچار حساسیت، دقت و توجه خاصی می کند. در این میان بهترین راهی که به ذهن می­‌رسد که قادر است ما را به انتخاب شخصی که صلاحیت چنین رسالتی سنگین را دارا باشد، رهنمون شود، رجوع به خبرگان و افراد متخصّصی است که در پرتو تشخیص و انتخاب آنان، این مسئولیت خطیر به دست قافله سالاری ممتاز و برجسته در عرصه فقاهت و عدالت و مدیریت سپرده شود و هدف از جعل این مقام و شأن الهی تأمین شود. 📖«مشکات هدایت» آیت‌الله‌مصباح‌یزدی 📖«نگاه نو به حکومت دینی» سیدمسعود‌معصومی ... @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ : اگر همه‌ی فقها ولایت دارند، همه‌ی آنها باید در اداره کشور سهیم باشند در حالی که در نظام اسلامی تنها یک فقیه ولایت دارد. : ولایت فقیه از آنجا که علاوه بر شأن دینی از جایگاه حکومتی نیز برخوردار است، طبعاً تنها می­ ‌تواند در یک فقیه تجلی یابد. یعنی اگرچه تمام فقها بالقوه حائز این مقام هستند، امّا در عمل در یک نفر فعلیّت می­یابد. والی و حاکم در حکومت اسلامی همیشه و در همه‌ی زمانها یک نفر است. حتی زمانی­‌که حضرت‌ولی‌عصر_عجل‌الله‌فرجه_ هم ظهور نمایند، دیگر ولایت از فقها سلب می‌شود. در زمان معصومین(علیهم­السلام) نیز وضع به همین منوال بود. در زمان حضرت علی (علیه‌السلام)، امام حسن (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) ولایت بر مردم نداشتند. امام حسین (علیه‌السلام) زمان امام حسن (علیه‌السلام) ولایت بر مردم نداشت. امام حسین (علیه‌السلام) در زمان امام حسن(علیه‌السلام) به هنگام بیعت قیس بن سعد با امام حسن(علیه‌السلام) به وی فرمود: «ای قیس! او [یعنی امام حسن (علیه‌السلام)] امام و رهبر من است.» 📖:حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه، سید مهدی موسوی خلخالی 📖:مبانی ولایت فقیه،صالحی مازندرانی،عمادی ... ••⊰ ❀ 〇 ⃟ 💠 ❀ ⊱•• @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 ولایت ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : *مخالفان ولایت فقیه، مکرر ادعا می‌کنند، شیخ انصاری (از بزرگترین علمای شیعه) مخالف ولایت فقیه بوده است. این ادعا چقدر صحت دارد؟* ✅ : شیخ انصاری رحمةالله‌علیه دو نوع ولایت قائل است؛ یک نوع آن را که بسیار گسترده است، مخصوص امامان معصوم و نوع دیگری از ولایت که مخصوص اموری است که شرعا و عقلاً باید اقامه شود (مانند حکومت) را برای فقیه هم ثابت می‌داند. ایشان در مورد دسته دوم می‌گوید: «هر گاه فقیه بداند امری از امور را که مربوط به شئون امّت است می‏‌تواند به انجام رساند؛ یعنی مشروعیّت انجام آن، منوط به حضور امام معصوم نیست، باید آن را برعهده گیرد و انجام دهد؛ شخصا یا با دستیاری کسانی که او شایسته می‏‌داند و از سوی خود، آنان را معیّن می‏‌کند.» ایشان به روایاتی اشاره می‏‌کند از جمله توقیع امام زمان علیه السلام (اکمال الدین صدوق، ص۴۸۴)اشاره کرده و می‌گوید: «مقصود از «الحوادث الواقعة» مطلق اموری است که مرتبط با شئون عامّه است و می‏‌باید از دیدگاه عُرف، عقل و شرع به مقامات مسئول مراجعه شود و تنها، مربوط به پرسش مسائل شرعی نیست؛ زیرا ظاهر عبارت آن است که مراجعه به وی ـ فقیه جامع شرایط ـ برای آن است تا او درباره آن تصمیم بگیرد و اقدام کند، نه آن که تنها حکم شرعی آن را بیان دارد.» شاهد دیگر بر این مدّعی، تعلیلی است که در توقیع آمده است: «فإنّهم حجّتی علیکم و أنا حجّة‏اللّه‏» این می‏‌رساند که حجیّت نظر و رأی مسئولان در تصمیم‏‌گیری‌‏ها از مقام منصوب بودنشان نشأت گرفته که در جهت زعامت و سیاستمداری می‏‌باشد و گرنه باید بگوید: «فإنّهم حجج‏ اللّه‏ علیکم»؛ زیرا حجیّت نظر و فتوای مجتهد در مسائل شرعی فرعی، از مقام استنباط وی از کتاب و سنّت نشأت گرفته، نه از مقام منصوب بودنش از سوی امام زمان علیه‏السلام.» ایشان صراحتا در کتب دیگرشان می‌نویسد: «بی‏‌گمان، حکم فقیه جامع الشرایط در موضوعات قضایی، نافذ و حجّت است، ولی تعلیلی که امام علیه‏السلام برای پذیرفتن حکم فقیه بیان داشته است، می‏‌رساند که دلیل آن، حکومت مطلقه و حجیت عامه‌ی فقیه در تمام امور است؛» (کتاب القضاء و الشهادات، ص۴۹) حجت‌الاسلام دکتر‌ قربانی‌مقدم ... @khadem_astan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✿ ⃟🌸 *ولایت* ✿ ⃟🌸ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ﷽ : آیا ولایت فقیه با حقوق آزادی­های افراد منافات ندارد؟ : بدون شک پذیرش هر نوع ولایتی به نحوی محدودیت آور است. اما بسیاری از این محدودیت ها مقدمه رسیدن به کمال و با ارزش هستند. مانند پذیرش ولایت خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) و ائمه (علیهم‌السلام) محدودیت ولایت فقیه هم برخاسته از حدود الهی است و حدود الهی نیز منطبق با مصالح انسان­ها و تأمین کننده‌ی سعادت آنهاست. بنابراین هر گونه محدودیتی که براساس مصالح و سعادت و اصطلاح ساختار زندگی آدمی باشد، نه تنها اشکال ندارد، بلکه یک ضرورت زندگی محسوب می‌شود. محدودیت ولایت فقیه عین صواب و برخاسته از اراده الهی و رأی و خواست ملت است و این نوع محدودیت ها در همه جای دنیا مورد پذیرش عقلای عالم است. ✅حجة الاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی ... @khadem_astan
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5967639363079637584.mp3
11.1M
۳۳ 🌌جهانی که خداوند آن را ریاضی خلق کرده است می گوید؛ 🔅برای هر نیاز جسمِ انسان، باید مناسب‌ترین پاسخ از طرف خداوندی که خالق انسان است داده شود، مانند آب که پاسخی‌ست به نیاز تشنگی بدن. طبق این قانون، 🔅برای نیازهای روحِ انسان نیز مناسب‌ترین پاسخ داده شده است که باید به آن برسد. مقصود از آن و چیست؟ 🎤 @Ostad_Shojae