eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
26.4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
156 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 🔅 با خودم كنار آمدم خانواده هایی هستند که سه شهید و چهار شهید دارند من یکی از پسرانم را می خواهم فدای اسلام کنم. و توانستم راضي شوم ميلاد به سوريه برود و گفتم مادر برو به سلامت. هرچه خدا خواست همان مي‌شود و اگر قسمت من باشي برمي‌گردي و اگر قسمتت شهادت است مباركت باشد و اين آخرين كلام من و پسرم در لحظه جدا شدن از يكديگر بود و ميلاد با خوشحالي رفت. 🔅 18 روز بيشتر از رفتن ميلاد به سوريه نگذشته بود كه روز اربعين حسيني خبر شهادتش پخش شد. ملبس شدنش به لباس روحانيت همراه با شهادتش رقم خورد و حتي روي سنگ قبرش در كنار اسمش حجت‌الاسلام والمسلمين را قيد كرده‌اند. 🔅 موقعي كه از ميلاد جدا شدم می‌دانستم براي هميشه از پيش من رفت و موقعي كه ميلاد در سوريه بود دعا مي‌كردم خدا آبروی من را پيش حضرت زينب(س) حفظ كند تا موقع شنيدن خبر شهادت ميلاد حرف بی‌جا نزنم و همين‌طور هم شد و وقتی كه پيكر ميلاد آمد، روحيه و صبرم خيلي بالا بود. با اينكه لحظه‌ای از فكر ميلاد نمی‌توانم جدا شوم و نبودش برايم خيلی سخت است، ولی خوشحال هستم كه با رضايت خودم توانستم دل ميلاد را شاد كنم.   🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 ✍🏼 محمدرضا وقتی که عازم سوریه بود مهم ترین نگرانی اش این بود که مثل هر سال دهه محرم اینجا نیست و نمی تواند به هیئت برود .در تماس هایی که با ما و خانواده داشت هم همیشه این ناراحتی را بیان میکرد. یکی از شب های محرم به هیات میثاق باشهدا رفتیم.استاد پناهیان آن شب از اخلاص میگفت 🔅بعد از اتمام هیات ، محمدرضا تماس گرفت و به او گفتم امشب خیلی به یادت بودیم. انگار که رزق او بود که به او صحبتهای آقای پناهیان را منتقل کنم. گفتم: "محمدرضا ،اگر میخواهی شهید بشی، باید خالص بشی" آخرین تماسش با مادرش، سپرد که دعا کن شهید شوم و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی . 🔅محمد رضا در جواب به مادرش گفته بود: "این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم ... الان دیگه سبکبار سبکبارم"تخففوا تلحقوا...سبکبار شوید، تا برسید...شرط شهادت، خلاصه شده در همین جمله امیرالمومنین علی علیه السلام،سبکبار شدن... خالص شدن... و شهدا این را خوب فهمیدند و عمل کردند ... 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 روزهای اول پیروزی انقلاب ؛ هرکس چیزی داشت مثل طلا و پول .. برای جبهه می‌داد، من به علی گفتم : پســرم من چیزی ندارم بدهم، فورا گفت: من را که داری، مرا بده... ✍🏼 به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
عراقي ها شهر را گرفته بودند ما شبانه آمديم و شهر را محاصره كرديم و روز بعد خط مقدم بودیم ، فعلأ داريم دفاع مي‌كنيم تا تانكر‌ها برسد و پيشروي كنيم تا عراقي ها را از خاك ايران بيرون كنيم. ما معلوم نيست تا كي اين جا بمانيم ولي مرتب اگر فرصت شد براي شما نامه مینويسم تا شما را از اخبار اين جا مطلع كنم، اما شما خودتان را ناراحت نكنيد چون من هيچ طوريم نمي‌شود. من برای خودم هيچ ناراحت نيستم و واقعاْ از اينكه عراقي‌ها به خاك وطن ما تجاوز كرده‌اند؛ ناراحتم و تا پاي جانم مي‌جنگم تا اين ها را بيرون كنم...» 📎دومین شهید زرتشتی دفاع مقدس 🌷 ولادت : ۱۳۳۹/۷/۱۴ کرمان شهادت : ۱۳۵۹/۷/۱۰ سرپل ذهاب 🇮🇷 به کانال راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۶ آبان ۱۳۳۸ 📆 تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۰ 📌مزار شهید: بهشت زهرا 🕊محل شهادت : ملارد ♦️ میگویند لاله ها از جویبار خودسازی آب میخورند و اگر لاله ای نروید بهاری نمیاید و تو برای آمدن بهارِ معرفت هر روز هزار بار شهید شدی، بارها و بارها بینی شیطان را به خاک مالیدی و شیطان را هر روز مایوس تر از روز قبل ساختی‌. ➖آری درست است، به گمانم لاله ها از جویبار خودسازی آب میخورند نه از آبراه خودپرستی و تو چه نیک مصداق بارزی برای این کلامی. لاله ای که میشود . آسمان شیشم آبان ۱۳۳۸ بود که چنین لاله ای شکوفا شد. 🔘 خوشا بحالت ای امروز که تولد چنین لاله ای را برای همیشه از آن قلب خود ساختی، آن روز کسی چه میدانست کودکی که تازه متولده شده، روزی نامش لرزه بر جان دشمن می افکند و میشود پدرموشکی وطنش. 🔻اما وصف تو ای شهید، وصف آن نیکوسرشتیست که خود را جدا از خط ولایت علی و آل علی نمیدانست و ولایت مداری را سر مشق سِیر زندگیش کرد، ولایتمداری... آری، همین کلمه برای تعریف چنین لاله ای بس است، ولایتمداری عاشق پیشه که‌ آمدنش، چون شمعی بود که عاشقانه هایش را برای روشنایی وطنش به نمایان ‌گذاشت. ◽️ای شهید، اگرچه باید سالروز آسمانی شدنت را تبریک بگویم اما هرچه باشد امروز سالروز زمینی شدنت است، تولدت مبارک ای مردخدایی. ✍🏻 نویسنده: ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۱۵ آبان ۱۳۶۹ 📆 تاریخ شهادت: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ 📌مزار شهید: نور 🕊محل شهادت : خانطومان_سوریه 🔰 حدیث دل اینبار راوی گمنامی سربازان خداست. راوی شهدای گمنام نه! اتفاقا داستان سربازی با نام و نشان را روایت میکند. ♻️ می‌دانی گاهی غبطه میخورم به اینکه در این هیاهوی زمانه که هرکس نام و نشان خویش را فریاد میزند شما و امثال شما چطور آرام و غرق در سکوت در کوچه پس کوچه های این شهر قدم میزنید و بی توقع خدمت میکنید. ➖ میخواهم از اول بگویم. تقویم ورق میخورد، سی سال پیش اواسط پاییز را نشانم میدهد. ستاره ای دستچین شده از از آسمان به زمین فرود می‌آید مادرش نام علی را در گوشش میخواند و قصه های اهل‌بیت میشود لالایی شبانه او. ✔️ جلوتر میروم میخواهم پرشی داشته باشم به ۲۱ سال بعد، قرار نبود از روضه‌گودال، خیمه های غارت شده و معجر های نیم سوخته بشنوی و فقط به آه کشیدن و اگر و اما بسنده کنی. از جمله ای که به دیوار اتاقت چسبانده بودی میشد تا ته قصه را خواند، نوشته بودی: پایان ماموریت بسیجی شهادت است. 🔘 چند سال بعد خبر آوردند که ماموریتت را به نحو احسن به پایان رساندی. اما اینبار هم آهسته و بی هیاهو خبر آمد. گویی از همان اول زندگی ات گره خورده بود به گمنامی به سکوت و بی‌ریایی. 🔻 بارها از رسم و مکتب و... گفته بودم اما گمنامی را جا گذاشتم یادم رفته بود بگویم در قاموس مردان‌خدا فعل و فاعل هردو گمنامند. ✍نویسنده : ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌟 | 🔻یا سیدالکریم چشم تهران نه، چشم ایران نه چشم شیعه روشن از آمدن شما ➕به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۲۳ آبان ۱۳۶۸ 📆 تاریخ شهادت: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ 📌مزار شهید: امام زاده عباس 🕊محل شهادت : سوریه 🔻 چیزی درباره اش نمیدانستم، تنها گه گداری نامش راشنیده بودم میان جستجوهایم چشمم به نامِ کتابش خورد «وهب زمان»! ➖ دروغ چرا؟! ترسیدم! قلمم لرزید و تا آخَر ماجرا را خواندم. دیگر دست و دلم به نوشتن نمیرفت اما دلِ کنار گذاشتنش را نداشتم. حیف میشد اگر شناختن هادی‌ شجاع را از دیگران منع میکردم. 🔅 کم کم کلمات را کنار هم جای دادم شروع به نوشتن کردم؛ از بچگی گفتم، همان وقتی که با دست هایی پر از تیله به خانه آمده بود و مردانه گفته بود میخواهد بچه مثبت شود. 📍 کم کم هادی قد کشید و مادر سر و جان را فدای قامت جوانش میکرد! دانه های اسپند بر روی ذغال بالا و پایین میپریدند تا هر چه بدی هست از هادی دور کنند؛ مبادا چشم و چراغ خانه چشم بخورد! ◽️ دلم نمیخواهد داستانش را به آخر برسانم، طولش میدهم اما دلم جایی میان دامادی و شهادتش پرسه میزند. پر میکشم به شب خواستگاری، فاطمه هنوز هم نمیدانست پسر همسایه که تا به حال یکبار هم اورا ندیده چگونه اینجا آمده است؟! 🚩 اما خدا رباب هارا خود برای حسین هایش انتخاب میکند، فاطمه رباب میشود برای هادی؛ و هادی همان وهب نصرانی که عشق به حرم، خیال داماد بودن را از سرش پرانده و راهی معرکه کرده بود... ✍🏻 نویسنده: ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۳ آذر ۱۳۵۹ 📆 تاریخ شهادت: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ 📌مزار شهید: مازندران 🕊محل شهادت : خانطومان 💎 شب عاشورا اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!! ✔️ مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش لبیک گویان راهی می شوند. محمود رادمهر از جمله محبّانی است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت. وقتی روضه اسارت و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم عمه‌سادات و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد. ➖ دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند زینب را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود. 🔹 بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و دلتنگی فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای رضای خدا برگشت. 🔸 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و اشک ها، روح خسته از گناه را شست. حرها توبه کردند و حبیب ها، تشنه تر شدند برای شهادت اما آن ها که خود را به خوابِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر قلب داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر مرهم نیستیم، نمک روی زخم نباشیم. ✍️نویسنده : ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۱۸ آذر ۱۳۶۰ 📆 تاریخ شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲ 📌مزار شهید: گلزار شهدا تبریز 🕊محل شهادت : جنوب شرقی سوریه 🌷 محمود رضا به زبان عربی تسلط کامل داشت و آن را با لهجه‌های عراقی و سوری تکلم می‌کرد و به خاطر آشنایی با زبان عربی با رزمندگان نهضت جهانی اسلام آشنایی نزدیک و ارتباطی تنگاتنگ داشت. به مقاومت اسلامی لبنان و رزمندگان حزب‌الله و همین‌طور به شیعیان مستضعف و مجاهد عراقی تعلق خاطر داشت و آن‌ها را می‌ستود. 🔆 به خاطر تعلقی که از نوجوانی به ثبت اسناد میراث دفاع مقدس داشت، در جبهه سوریه نیز به جمع‌آوری اسناد جنگ همت گماشته بود و در هر بار بازگشت به ایران، آثاری از جنگ از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیری‌ها در صحنه‌های درگیری بجا مانده بود را همراه داشت. ♻️ در آخرین اعزام خود در دی‌ماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود. سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دی‌ماه ۹۲ در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار درحالی‌که فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکش‌های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض شهادت نائل آمد. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻در کوچه ما پیر مردی بود که اختلال حواس داشت. همیشه صندلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه. هر وقت حمید به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سلام و علیک می کرد. اگر سوار موتور بود، توقف می کرد و بعد از سلام و احوال پرسی گرم حرکت می کرد. 💠آن شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمه شب گذشته بود و پیر مرد هم چنان در کوچه نشسته بود. حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سلام و علیک کرد.وقتی از او دور شدیم گفتم: حمید جان! لازم نیست حتما هر بار به ایشان سلام کنی. او به خاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست. حمید گفت: عزیزم! شاید ایشان متوجه نشود؛ اما من که متوجه می شوم. مطمئن باش یک روزی نتیجه محبت من به این پیر مرد را خواهی دید. 🔆وقتی بعد از شهادت حمید، وقتی برای همیشه از آن کوچه می رفتیم، همان پیر مرد را دیدم که برای حمید به پهنای صورت اشک می ریخت. این گریه از آن گریه های سوزناکی بود که در غم حمید دیدم. 🌷شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی🌷 📚منبع: کتاب یادت باشد ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 📍ساده زندگی می‌کرد... 🌟با وجودی كه شهيد آبشناسان از امكانات رفاهی فراوان برخوردار بود، ولي در قرارگاه‌ها و پادگانها شبها برای خواب پتويی را روي زمين پهن می‌کرد و روی آن دراز می كشيد و پتويی را هم روی خود می انداخت.  بيشتر اوقات خود را بدون تكلف و در كمال سادگی می گذراند. نه لباس فرم فرماندهی نيروی مخصوص به تن می‌كرد و نه درجه نظامی روی دوش قرار می داد.  برای پاسخ به كنجكاوی ديگران می‌گفت: زمانی اين لباس را خواهم پوشيد كه تك تك افراد اين لشكر تكاور واقعی باشند.  تا زمانی كه يك نيروی ناتوان و نالايق در اين لشكر وجود نداشته باشد من خود را فرمانده لشكر نيروی مخصوص نمی دانم. 💬راوی: سرلشكر سنجری فرمانده وقت قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) و همرزم شهيد حسن آبشناسان 🌷شهید حسن آبشناسان🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
با موتورش تصادف کرده بود. رفتیم بیمارستان. دکتر ده روز برایش استراحت مطلق نوشته بود. کمر درد شدیدی داشت. حتی در این حالت مقید بود که بعد از اذان مغرب موقع آب خوردن بنشیند. می گفت: «از امام صادق (ع) روایت داریم که اگر شب نشسته آب بخوریم، رزق مان بیشتر می شود». 🔸شهید حمید سیاهکالی مرادی •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
| 🔸شهید صدرزاده با بیان اینکه حاج حسین نماز اول وقتش را در هیچ شرایطی ترک نمی کرد  گفت: یک روز در جاده ای بین دو منطقه جنگی در حرکت بودیم، جاده خطرناک و زیر آتش دشمن بود، ناگهان حاج حسین که پشت فرمان بود کنار جاده ایستاد، پرسیدم چی شده؟ گفت وقت نماز است. گفتم حاجی خطرناکه، گفت من با خداوند متعال وعده کردم که نمازم را اول وقت بخوانم. •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
| سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی در قسمتی از برنامه پنجم «روایت فتح»، شهادت محمدحسین فهمیده را این گونه زیبا ترسیم می‌کند: «خرمشهر از همان آغاز خونین شهر شده بود ... آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهای شان زیر تانک های شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست. اما... راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا درنمی یابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است. اما ریختن آن در پای محبوب، شیرین تر... شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند...». •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔸کسی كه توی هیئت فقط سینه‌ ‌میزنه خیلی کار بزرگی نمیکنه ! کسی ك سینه میزنه ، فقط یه ‌سینه‌ زنه... شیعه مرتضی علی ‌باید با رفتارش عشقش‌ُ ثابت کنه. •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news