eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
7هزار ویدیو
76 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @Rahyan_noor گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
شیعہ بہ دنیا آمدیم ، تا موثر در تحقق ظهورِ باشیمـ...! ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹] ••
‍🍂 حاج‌حسین‌یکتا: بچه‍ ‌ها! مراقب باشید. بچه‍ ها! خیلی وقتا حواسمون به چشمامون نیست؛ خودمون خودمون رو چشم میزنیم! یا چشمامون چیزایی رو می‌بینه که نباید ببینه... بچه‍ ‌ها! هنوز چشاتون خوشگل ندیده که دختره خودشو درست میکنه دلتون میره... چقدر چشمتو از نامحرم نگه می‌داری؟! بگو نگاهش نمی‌کنم تا جیگر 💚 خنک بشه... تا امام زمانمو ببینم... •• ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان : خدایا خودت دیدی در همشون رو زدم کسی. رام نداد بیام تو😭😔🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
ای شہید ... مے‌دانم از ایـنجاڪہ من نشسته‌ ام تا آنجا که تو ایستاده‌اے فاصلہ بسـیاراسـت امّــا ڪافیست تو فـقط دستم رابگیرے دیگر فاصلہ اے نمےماند ... •• ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 به سید می‌گفتن: اینا ڪی هستند مياري ؛ بهشون مسئوليت میدی؟! می‌گُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش ندی، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی تحویلش بگیری؛ همین راه میشه!...🦋 📕 کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
°•| 🌿🌸 میدونید بچه ها؟!... جبهه آخر بود شهدا یه تیپی زدن که خدا نگاهشون کنه دنبال این بودن که خوشگلِ خوشگلا، ، (عج) نگاهشون کنه... حالا تو برو هر که میخوای بزن، اما حواست به این باشه که کی نگات میکنه...! •• ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🥀" شـــوق شهادتـــــــــ "🥀 + سید ابراهیـم میگفت دفعه اول ڪه به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد ڪنار من ولے به من چیزے نشد.. _گفتم شاید مشڪل مالے دارم خدا نخواسته شهید بشم.. + آمدم ایران و مباحث مالے خودم را حل ڪردم.. _ دفعه دوم ڪه رفتم سوریه،باز خمپاره خورد ڪنار من و به من چیزے نشد.. گفتم شاید وابستگےبه خانواده و بچه هاست ڪه نمیذاره شهید بشم.. آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم.. + و براے بار سوم ڪه به سوریه اعزام شدم در عملیاتے ترکش خوردم و مجروح شدم ولے شهید نشدم.. _ به ایران ڪه آمدم نزد عارفے رفتم و از او مشڪلم را پرسیدم.. ایشان گفتند: من ڪان لله كان الله له تو براے خدا به جبهه نمے روے براے شهادٺ می روے… +نیتت را درست ڪن خدا تو را قبول مے ڪند.. _ پدرش مے گفت : این دفعه آخر مصطفے (سيدابراهيم) عجیب بال و پردرآوره بود دیگر زمینے نبود.. رفت و به آرزويش رسيد.. •• ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُ‌وا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِ‌هِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ‌ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکرٌ‌ لِّلْعَالَمِینَ و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند، و می‌گفتند: «او واقعاً دیوانه‌ای است.» و حال آنکه [قرآن‌] جز تذکاری برای جهانیان نیست. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🔻روزی وارد حسینیه عاشقان ائمه(ع) شد. چون مدتی بود که نیامده بود، یکی از بچه ها بلند گفت: بچه ها شهید،بچه ها شهید... همه برگشتیم، دیدیم رضاست، او با لبخندی متواضعانه پاسخش را داد. گاهی هم که در تنهایی با هم گپ و گفتی داشتیم و از توفیقات خود اظهار ناامیدی می کردیم، رضا در انتها میگفت: شهادت، شهادت.. 😔 برای حسینیه تلاش چشمگیری داشت هر چه از دستش بر میآمد انجام میداد. هر محرمی که از راه می رسید، به این در و آن در میزد تا مقدمات و امکانات لازم را مهیا سازد، به هر کسی میتوانست تلفن میکرد و حسینیه را برای مراسم رو به راه میکرد. آخرین محرم (سال۹۴) که فرا رسید، تلفن زد و گفت: فلانی، حسینیه سیستم صوتی ندارد میخواهم با هزینه خودم تهیه کنم لطفا هزینه اش را بپرس و به من اطلاع بده، پرسیدم و به او قیمت را دادم... 📸شهید مدافع حرم ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
تو سینه زدی و عرش اللهی شد جایگاهت ما هم سینه زدیم . . . نوڪری تو ڪجا و نوڪری ما . . . 📸 شهید مدافع حرم ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🔰 | 🔻 پیشنهاد ویژه به مناسبت سالروز تجلیل از اسرا 🔅 فؤاد سلسبیل به مرکز حزب خلق عرب رفته بود و به دوستانش اطلاع داده بود که چه نشسته‌اید که ملاصالح در دست ما اسیر شده. برویم او را تحویل بگیریم و تخلیه اطلاعات و بعد هم اعدام کنیم تا درس عبرتی برای عرب‌هایی شود که با فارس‌ها همکاری می‌کنند. آن روز در مرکز حزب خلق عرب، برای به دام افتادنم جشن گرفتند. مأموران مستقر در اردوگاه باخبر بودند شخصی با اسیران آمده که در استخبارات مترجم و دوست تیمسار عزاوی، مشاور عالی سیدالرئیس صدام حسین است و حتی تا دیدار با صدام هم پیش رفته. همه دلشان می‌خواست من را ببینند. ...صدای بازجو در گوشم می‌پیچید: -آقای قاری! شما متهم به همکاری با رژیم بعثی صدام بر ضد اسرا که باعث شکنجه و تنبیه آنها شده،‌ و همچنین جاسوسی به نفع دشمن هستید... 📍 (سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی و عراقی ) ✍🏻 به قلم: رضیه غبیشی 🖨 انتشارات شهید کاظمی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]