eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
3.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
58 فایل
❁این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید❁ ❁سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz ❁مدیر⇣ @jamandehazsoada ❁گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb ❁کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 ❁برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 💠 آقا احمد بسیار در جبهات سوریه فعال بود ،یک روز خسته و کوفته بودیم و همه رزمندگان در حال استراحت بودند که درحال خستگی شدید همه مان ماشین تسلیحات امد که درهمین زمان ، شهیداحمد بلند شد و دونه دونه مهمات رو پیاده کرد. 🔆احمد می‌گفت آدم با کلام، حسینی نمی‌شود ، باید راه را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد،راه حسین(ع) شجاعت و حضور است،آدم با سکوت و یک جا ایستادن حسینی نمی‌شود،برای حسینی شدن باید بلند شد، باید ایستاد و حرکت کرد. 🌷شهیداحمدحاجیوندالیاسی🌷 ➕درایتا‌، سروش‌و روبیکا‌ به راهیان‌نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🔰 | 🔻 پدر شهید: در تمام این مدتی که قدیر در پادگان‌ها و هیئت‌ها فعالیت می‌کرد، فقط به دنبال راه شهادت بود؛ راه قدیر از راه ما جدا و آرزویش فقط شهادت بود، او کسی بود که تحت هیچ عنوانی از بیت‌المال جهت مصارف شخصی استفاده نمی‌کرد؛ حتی همسرش را سوار ماشین بیت‌المال نمی‌کرد، خیلی برای کارهای پادگان تلاش می‌کرد؛ گاهی من می‌گفتم مگر شما پادگان را کنترات گرفته‌ای که جای چند نفر کار می‌کنی؟ می‌گفت؛ پدرجان! من چون دو روز در هفته دانشگاه هستم، باید چندین ساعت اضافه‌کار بمانم تا حقوقی که می‌گیرم حلال باشد تا خدایی نکرده روز قیامت مدیون نشوم و پیش حضرت زهرا علیهاالسلام روسیاه نشوم. 🌟 دوست شهید: قدیر به حلال و حرام خیلی اهمیت می‌داد؛ هیچ‌وقت به بیت‌المال خیانت نمی‌کرد، حتی من یکبار پیاده بودم و شهید سرلک سوار بر موتور سپاه بود؛ به او گفتم مرا برسان! گفت پیاده بیا! این موتور بیت‌المال است و من نمی‌توانم در قیامت جواب بدهم، اگر قدیر شهید نمی‌شد، باید تعجب می‌کردیم. 🌷 شهید قدیر سرلک🌷 ➕درایتا‌، سروش‌و روبیکا‌ به راهیان‌نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🔰 | 🌟خیلی برای اسلام تلاش میکردند، ایشان در بحث فرهنگی خیلی فعال بودند، خودشان از مربی های پرتلاش مجموعه فرهنگی مسجد جامع صفا بودند، با گروه سنی نوجوان مهربون بودندو برایشان دل میسوزاندند تا آنها رو جذب مسیر الهی کنند و تمام تلاششان این بود که برای امام زمان یار و سرباز پرورش بدهند، در کار برای اهل بیت و مخصوصا محرم و غدیر خیلی زحمت میکشیدند و عقیده شان این بود که اهل بیت خیلی مظلومند و ما باید تبلیغ سیره و روش اهل بیت رو دنبال کنیم و برایشانن با جون و دل کار میکردند. 💠به بحث برادری و برابری خیلی اهمیت میدادند و میگفتن هر چی که من دارم برادر دینی من هم باید داشته باشه. به همسرشون خیلی احترام میگذاشتندو رفاه ایشان خیلی برایشان مهم بود تا جایی ک قبل از سفر آخرش که به شهادت برسند تمام دارایی‌های خودش را فروخت و در اختیار همسرشان قرار دادند تا بعد از ایشان سختی متوجه حالشان نشود. 🌷شهید مرتضی عبدللهی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 🌟کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟! گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم. چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم امام میگن تو دیگه شورشو در آوردی...! 💠یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟! میگوید: گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمیشنود نمی شنود و چشمی که حرام ببیند توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا نمیکند... 🌷شهیده راضیه کشاورز🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌷شهید چمران می گفت: ▫️ توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد! و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد ...رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم ... اما روحم شفا پیدا کرد چه مریضی لذت بخشی ... ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
📝خاطرات شهدا | اومد گفت: میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون، بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد، نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه، بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟ برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من 16 سالمه، چشام مریضه، چون توی این 16 سال امام زمان (عج) رو ندیده، دلم مریضه بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم، گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم. 🔻خاطرات ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ‌ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
🌷در مدتی که تهران بود در مسجد و پایگاه بسیج حضور می‌یافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتی نمی‌کرد! یک بار پرسیدم از چیزی ناراحتی!؟ چرا این‌قدر گرفته‌ای؟ 🌹گفت: خیلی از وضعیت حجاب خانم‌ها توی تهران ناراحتم. وقتی آدم توی کوچه راه می‌رود، نمی تواند سرش رو بالا بگیرد. بعد گفت: یک نگاه حرام آدم را خیلی عقب می‌اندازد. ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
زندگی اش شده بود مسجد همه کارش شده بود کارفرهنگی. می گفت: اگر یک نفر از این بچه ها را با خدا و مسجد آشنا کنم برای من بس است. حدیث معروف پیامبر به علی(ع) را می خواند: یاعلی اگر یک نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می تابد برتر است. می گفتیم:"سید، اینقدر برای بچه ها کار نکن! اینقدر اردو و تفریح نبر! اگر مشکلی پیش بیاد پدر و مادر اینها رهایت نمی کنند." می گفت: "اشکال نداره. خیلی از این بچه ها با آمدن به اردو و تفریح شدند. ما هم توکل می کنیم بر خدا و سعی می کنیم کارمان را درست انجام دهیم." 📕کتاب همسفرشهدا. اثر گروه شهید هادی ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
صبح روز بعد والفجر (1) كه براي انتقال شهدا و بقيه مجروحان به منطقه رفتيم با يك صحنه عجيب رو به رو شدم. در بين شهدا، برادري بود كه ديشب مجروح شده بود. اين برادر روي سجاده‌اي نشسته بود. قرآن و مهرش روي سجاده و هر دو دستش شديداً مجروح بود. او با همين حالت شهيد شده بود. از خودم پرسيدم: (اينها با اين وضع، نماز شبشان را ترك نكردند، ما كجاي راه هستيم؟)❗️🪴 ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
باهنر با بچه کمونیست‌ها می‌گردد !! چپ و راست، می‌رفتند و می‌آمدند که باهنر با بچه کمونیست‌ها می‌گردد. وقتی با آن جوان کمونیست می‌دیدنش که شوخی وخنده می‌کنه. به او می‌گفتند حاج آقا در شأن شما نیست که با اینها باشید. دست گذاشته بود روی شانه‌های طرف و گفته بود: هنر این است که اینها را به راه بیاوریم که اگر نتوانستیم همه ی جوان‌ها ما را کمونیست می‌کنند. 🌹شادی روحش صلوات ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 | ایتا | ویراستی | سروش | روبیکا | [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
🔹️زمانی که فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند. یک روز به او گفتم بعضی‌ها پیش دیگران بدِ شما را می‌گویند. 🔹️خیلی در هم رفت. از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم؛ رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن. 🔹️گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم. من که چیزی نیستم. از این ناراحتم که چرا آدم‌های به این خوبی، یک آدم بی ارزشی مثل من را می‌کنند؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم. 🔹️سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا!!! 🔰سرلشگر شهید محمد بروجردی 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |