#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪️نگاشت 9 :واژه نگاشت
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
✅ «عَآئِلاً»: فقیر و بیچیز. چیزهائی که پیغمبر از پدر به ارث برد، شتر مادهای و کنیزکی بود.خدا او را با سود تجارت، و ثروت خدیجه، و .... دارا و بینیاز کرد. آیات گذشته، بیانگر الطاف و عنایات خاصّ الهی در حق پیغمبر است.
✅ «لا تَقْهَرْ»: خوار و زبون مدار. اموال و دارائیشان را با زور مگیر و تصرّف مکن.
✅ «لا تَنْهَرْ»: با خشونت مران. برخی سائل را خواهان دانش و پرسش کننده از مسائل علمی شمردهاند.
✅ «حَدِّثْ»: صحبت بدار. بازگو کن. بازگو کردن نعمت، شکرگزاری از آن با قول و فعل، امکانپذیر است. سپاس با زبان، و بذل و بخشش از آن. ذکر ثروت و قدرت برای تفاخر، مراد نیست.
ادامه دارد....
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(33)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
5⃣ پنجم: گرچه فصل مقوّم انسانِ زنده همان تألّه او است، ليكن تمام انسان ها در برابر آن مقوّم الاهي يكسان نيستند، تقرّب انديشوران وارسته به اسمِ اعظمِ حيِّ قيّوم، بيش از ديگران است، چنان كه مسئوليت آن ها در ادارهي نظام اسلامي بيش از ديگران خواهد بود.
🔹 بكوشيد با اخلاصْ سعي بليغ را نثار آموختن و اندوختن كنيد تا زمينهي شكوفايي و اِثارهي دفائنِ عقول شما فراهم گردد و آگاه باشيد هر گونه قيام و اقدام محققانه و جهاد و اجتهاد متحققانه در مزرعهي دنيا، گرچه با تهي شدن ظاهري انبار قدرت و انبان توان مادي همراه است؛ ليكن در حقيقت از انبار به كشتزار منتقل مي شود، نه اين كه معدوم گردد.
هر كه كاردْ گردد انبارش تهي
ليكش اندر مزرعه باشد بهي[مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 2239.]
🔹 قرآن كريم كه سراسر درس حكمت مي دهد، چنين مي فرمايد: (و ما تقدّموا لأنفسكم من خيرٍ تجدوه عند الله)[ سوره ي بقره، آيه ي 110.]
پس همگان بكوشيم كه
✅ اولا ً در حيازت آن حياتِ برين سهل انگاري نكنيم؛ (يا أيُّها الذين امنوا استجيبوا لله و للرّسول إذا دعاكم لما يحييكم).[ سوره ي انفال، آيه ي 24. ]
✅ ثانياً بعد از احراز حيات متألّهانه، آن را از گزند بيماري هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و مانند آن مصون نگه داريم و از تذكره هاي شفابخش قرآن كريم كه منادي درمان فراطبيعي است؛ (و ننزّل من القرءان ما هو شفاءٌ ورحمةٌ للمؤمنين)[ سوره ي اسراء، آيه ي 82.]متّعظ شده، پندپذير باشيم.
✅ ثالثاً بعد از تأمين شفا و نيل به سلامت دل كه بهترين وسيلهي تقرب الاهي است و بهرهي اوحدي از سالكان كوي وصال است؛ (إذ جاء ربَّه بقلبٍ سليم)[ سوره ي صافات، آيه ي 84.]
🔹 آن چه شايستهي دل سالم است، تهيه نماييم. زيرا سلامت دل همانند سلامت ظرفْ وسيلهي مناسبي براي دلبر دلنواز و دل پذير، يعني بها، جمال، جلال، كمال و ساير اسماي حسناي خداست.
ظرف سالم اگر تهي از مظروف باشد، هرگز به كمال لايق خود نايل نخواهد شد و اين همان است كه در نيايش هاي ملكوتي اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) آمده است؛ وقَلْبى بحبّك متيّماً[مفاتيح الجنان، دعاي كميل.]
🔹 واملأ قلبى حبّاً لك وخشيةً منك[مفاتيح الجنان، دعاي پنجم سحرهاي ماه مبارك رمضان.]، و چون محبّت اولياي الاهي، مخصوصاً خاندان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به ويژه حضرت بقيّة الله (ارواح من سواه فداه) نمودار دوستي الاهي و اجر رسالت خاتم انبيا (صلي الله عليه و آله و سلم) است، بكوشيم تا در پرتو عنايت هاي قرآن و عترت، سعادت داريْن و تداوم نظام اسلامي و سلامت مقام معظم رهبري و توفيق دولت و ملّت را از خداي سبحان تقاضا كنيم و حشر امام راحل (قدّسسرّه) و شهدا را با انبيا و اولياي الاهي درخواست نماييم.
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(34)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
✳ حمد و ثنا ويژهي ولي نعمت است. هيچ نعمتي برتر از هستي و هيچ كمال وجودي، والاتر از حيات نيست. وليّ اصل هستي و وليّ كمال هستي خداست. از اين رو سپاس مخصوص اوست.
🔹 تنها ثنايي كه شايستهي خداست، حمدي است كه خودِ خداوند، بدون واسطه يا به واسطهي خليفهي كامل خود، انجام مي دهد. زيرا ديگران نه توانِ اِحصاي (شمارش)نعمت او را دارند؛ (وإن تعدّوا نعمة الله لاتُحْصُوها)[ سوره ي نحل، آيه ي 18.] و نه قدرت شناخت منعم را؛ (ويُحذّركم الله نفسَه)[ سوره ي آل عمران، آيه ي 28.] . آن چه از انسان ضعيف برمي آيد، اعتراف به قصور معرفت نعمت و اقرار به عجز از شناخت منعم است. شايد همين اعترافِ به عَيّ و اقرار بِه عجز، سپاس او محسوب شود.
▪ توجه شما دانش پژوهانْ به نكاتي چند معطوف مي شود:
1⃣ يكم: رفتاري اقتدار آور است كه از جزم علمي صائب و عزم عملي صالح برخوردار باشد. كاري كه با شك علمي يا ترديد عملي همراه باشد، توان تأمين توانايي امت اسلامي را ندارد. زيرا چيزي كه خود، عيبهي عيب است، بدون ريبْ راه به غيب نخواهد برد و راهيانِ ديارِ ملكوتِ قدرت را به مقصد راهنمايي نخواهد نمود.
🔹 علمْ چون آينه است كه زيبايي و زشتي را به خوبي روشن مي كند. عزْم چون آب است كه زشتي را مي شويَد و زيبايي فطري را از آلودگي به تباهيِ گناه، پالوده و پاك مي نمايد.
🔹 براي نيل به اقتدار ملّي كه اولين هزينهي آن عزيمت است، بايد از هرگونه رفاه، اسراف و اِتراف در بارگاه دولت يا كارگاه ملت پرهيز شود. زيرا اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (عليه السلام) فرمود: لاتجتمع عزيمة و وليمة، ما أنْقض النوْمَ لعزائم اليوْم[نهج البلاغة، خطبه ي 241، بند 2.]
؛ يعني هرگز هوس محوري با حق مداري، سورچراني شامگاه با عزم پگاه، سحرخيزي و خواب غفلت شبانه با عزم فولادين روزانه جمع نمي شود.
🔹 پشتوانهي اين گفتار نغر علوي، كلام پُر مغز الاهي است كه از زبان لقمان حكيم نقل مي فرمايد: (يبُنيَّ أقم الصلوة وَأمُر بالمعروف وَانْهَ عن المنكر وَاصْبر علي ما أصابك إنّ ذلك من عزم الا قمور)[ سوره ي لقمان، آيه ي17.]
؛ فرزندم نماز را به
پا دار و به آن چه پيش عقل يا نقل به رسميت شناخته شده، از آن به معروف ديني ياد مي شود، فرمان بده و از آن چه نزد عقل يا نقل به رسميت شناخته نشده، از آن به منكر ياد مي شود، نهي كن و در تحمّل رخدادهاي روزگار، صابر باش. اين امور نيازمند به عزم محكم است.
🔹 ملّتي كه تمام افراد آن مسلّح به عزم و اراده اند، نه مبتلا به كرنش و ارادتمندي، و امتي كه تمام آحاد آن مجهّز به امر و نهي هستند و به حق و صدق و عدل فرمان مي دهند و از باطل و دروغ و ستم باز مي دارند، مقتدر خواهند بود.
🔹 مردمي كه هزينهي ظلم ستيزي را با شكيبايي مي پردازند، مستقل و آزادند. اقتدار ملّي و استقلال از هر بيگانه، گوهري در ژرفاي درياي عزيمت است و ساكنان ساحلِ آسايش را بهره اي از چنين دُر نيست:
و آن كه بر شط و شطر اين درياست
نه سزاوار لؤ لؤ لالاست[حكيم سنائي، حديقة الحقيقة، ص 177.]
ادامه دارد....
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
👇👇👇
کانال قرآنی رحیق در ایتا
@rahighemakhtoom
#قرآن
#فصاحت
#لغت_شناسی
#مفهوم_یابی_واژه_های_قرآنی
#ادبیات_عرب
#زیبایی
#موسیقی
#معجزه
#نظم_آهنگ_قرآن
🔅🔅🔅
📌 نگاشت 14: نظم آهنگ قرآن
✳ یک نوع موسیقی درونی در کلام قرآن وجود دارد که احساس شدنی است، اما تن به تشریح نمی دهد. این موسیقی در تار و پود الفاظ و در ترکیب درون جمله ها نهفته است و فقط با احساس ناپیدا و با قدرت متعال ادراک می شود.
🔹 به این ترتیب، موسیقی درونی، بیان قرآن را هم راهی می کند و از آن کلماتی موزون و با حساسیتی والا می سازد که با کوچک ترین حرکات دچار اختلال می شود، هر چند که این کلمات شعر نیستند و قید و بندهای بسیار شعر را هم ندارند، قید و بندهایی که هم آزادی بیان را محدود می کنند و هم از مقصود دور می سازند.»
✅ رافعی نیز گفته است: «عرب در نوشتن نثر و سرودن شعر، با هم رقابت می کردند و بر یکدیگر فخر می فروختند، اما سبک کلام آنان همیشه بر یک منوال بود. آنان در منطق و بیان آزاد بودند و فن سخنوری می دانستند.
🔹 البته فصاحت عرب از یک طرف فطری و از طرفی الهام گرفته از طبیعت بود. اما وقتی قرآن نازل شد، آنان دیدند که طرح دیگری در انداخته است. الفاظ همان بود که می شناختند، پی در پی، بدون تکلف و روان آمده و ترکیب و هماهنگی و همسازی در اوج است، از شکوه و فخامت آن در شگفت شدند و ضعف نهاد و ناچیزی ملکه ذهن خود را دریافتند.
🔹 بلیغان عرب نیز نوعی از سخن دیدند که تا آن زمان نمی شناختند. آنان، در حروف و کلمات و جمله های این سخن تازه، آهنگی با شکوه می دیدند. تمام این سخنان چنان متناسب در کنار هم نشسته بود که به نظر می رسید قطعه ای واحد است. عرب به خوبی می دید که نظم آهنگی در جان این سخنان جریان دارد و این خود ضعف و ناتوانی آنان را به اثبات می رساند.
🔹 تمام کسانی که راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درک می کنند، معتقدند که در نزد هیچ هنری نمی تواند با تناسب طبیعی الفاظ قرآن و آوای حروف آن برابری یا رقابت کند و هیچ کس نمی تواند حتی بر یک حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این که قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را داراست که اصولا موسیقی نیست.
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
اسراء 01.mp3
11.96M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه 1
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
⏪به حول و قوه الهی جلسات تفسیر سوره حمد و بقره به پایان رسید و از این پست تفسیر سوره اسرا را آغاز خواهیم کرد. با قرآن همراه باشید.
☘️☘️☘️
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
اسراء 02.mp3
10.38M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#سوره_اسراء
#جلسه 2
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا
🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید.
⏪به حول و قوه الهی جلسات تفسیر سوره حمد و بقره به پایان رسید و از این پست تفسیر سوره اسرا را آغاز خواهیم کرد. با قرآن همراه باشید.
☘️☘️☘️
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
📌 حقّ حیات
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 مهم ترین بحثی كه درباره امامزاده ها مطرح است آن است كه اینها به عترت طاهرین(علیهم الصلاة و علیهم السلام) مرتبط اند و عترت عِدل قرآن كریم است و قرآن كریم مبین و مفسّر و شارح میخواهد كه همان عترت اند. آن علوم اساسی كه به وسیله ذات اقدس الهی به خاندان عصمت و طهارت(علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسید، به این امامزادگان هم منتقل شد. اینها ممكن است از علم الدراسه خیلی استفاده نكرده باشند، ولی مهم ترین علم، علم الوراثه است كه اینها سهم وافری بردند. علم الدراسه بدون علم الوراثه تعیین كننده نیست.
🔹 این امامزاده ها(علیهم آلاف الرحمة) از علم الوراثه طَرْفی بستند با همان علم الوراثه از حجاز به ایران آمدند و اسلام را به عنوان قرآن و عترت به ایران آوردند. هر جا این امامزاده ها نزول و اِجلال كردند آنجا مرام اهل بیت، مكتب اهل بیت، علوی بودن، فاطمی بودن، حسنی و حسینی(علیهم الصلاة و علیهم السلام) بودن رواج پیدا كرده، این امامزاده ها نسبت به ما حقّ حیات دارند؛ یعنی ما تشیعمان را، ولایت مداریمان را، پیروی اهل بیت را از این امامزاده ها داریم. آن روز كه اسلام به ایران آمده است، اسلام تنها با قرآن نیامده بلکه به وسیله عترت هم آمده و این عترت آمیخته با قرآن و قرآن هماهنگ با عترت به وسیله این امامزاده ها منتشر شدند. اینكه میبینید بزرگان وقتی وارد حرم امامزاده ها شدند نهایت خضوع را دارند، برای این است كه اینها نسبت به ما حقّ حیات دارند.
🔹 درست است بزرگانی نظیر شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ صدوق اینها معلّمان ما بودند و آثار علمی فراوانی به یادگار گذاشتند، اما اینها معلّماند و آنها نسبت به ما حقّ حیات دارند؛ بین حقّ حیات و حقّ تعلیم خیلی فرق است! این امامزادهها آمدند گفتند اسلام، تنها قرآن نیست قرآن است با عترت؛ عترت تلاش و كوشش كردند كاری بكنند كه از كوه ها ساخته نیست! الآن ما به بركت تلاش و كوشش امام راحل و خون های پاك شهدا(رضوان الله تعالی علیهم) در خدمت قرآنیم، ماه مبارك رمضان در خدمت قرآنیم و در لیالی قدر قرآن را بر بالای سر مینهیم، اما خیلی فرق است بین ما كه قرآن پژوهیم با خاندان عصمت و طهارت و این امامزاده ها كه آنها محقّقان قرآن كریم اند.
📚 پیام به کنگره بین المللی امامزادگان
تاریخ: 1392/06/13
🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید.
لینک زیر را دنبال فرمائید
👇👇👇
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪نگاشت 10 :نکات تفسیری آیات 6 تا 11
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
۱ - پیامبر(ص(، از از آغاز تولّد یتیم بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(استفهام «ألم یجدک یتمًا» مطلق است و به زمان خاصى اختصاص نیافته است و کسى که خداوند او را به طور مطلق یتیم مى یابد، باید از آغاز تولد با فوت پدر مواجه باشد. فعل «آوى» نیز قرینه است بر این که یتیمى پیامبر(ص(، در دورانى بود که شخص به سرپرست نیازمند است. بنابراین آن حضرت، از آغاز تولّد یتیم بوده است.
۲ - یتیمى پیامبر(ص(، او را به داشتن سرپرست نیازمند کرده بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(حرف «فاء» براى عطف مسبب بر سبب است و دلالت دارد که آنچه پیامبر(ص(را نیازمند سرپرست کرده بود، یتیمى آن حضرت بوده است.
۳ - وجود پدر، مأمن و مأوایى مناسب براى مراقبت از فرزند (ألم یجدک یتیمًا فاوى(به کسى «یتیم» گفته نمى شود; مگر در صورت نبود پدر. (العین(
۴ - خداوند، از آغاز یتیمى پیامبر(ص(، هیچ گاه آن حضرت را بدون سرپرست نگذاشته بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(«إیواء» (مصدر «آوى»(; یعنى، منزل دادن، ساکن کردن، جمع آورى و ضمیمه ساختن چیزى به چیز دیگر (برگرفته از قاموس و مقاییس اللغة(. در آیه شریفه به معناى قرار دادن شخص در کنار دیگرى و در آوردن او از حالت بى جایى و بى پناهى است.
۵ - فراهم آوردن سرپرست براى پیامبر(ص(و برطرف ساختن دغدغه یتیمى از خاطر او، نشانه دور بودن آن حضرت از قهر و خشم خداوند (ما ودّعک ربّک و ما قلى ... ألم یجدک یتیمًا فاوى(
۶ - خداوند، با یادآورى الطاف خود در دوران کودکى پیامبر(ص(، آن حضرت را به عطاهاى آینده خویش اطمینان بخشید. (و لسوف یعطیک ... ألم یجدک یتیمًا فاوى(
۷ - پیامبر(ص(از خردسالى، در پناه خداوند و برخوردار از مراقبت مخصوص او بود. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(فعل «آوى» - که مطلق است - ممکن است به معناى «آواک إلى نفسه» و بیانگر مراقبت مستقیم خداوند، از پیامبر(ص(باشد.
۸ - یتیمان، باید از مأواى مناسب برخوردار و از سرگردانى رهانیده شوند. (ألم یجدک یتیمًا فاوى(آیه شریفه، گرچه در مقام امتنان بر پیامبر(ص(است و مأوا بخشیدن به آن حضرت را در دوران یتیمى، امدادى الهى به او خوانده است; ولى نعمت شمردن این عمل، تمجید از آن و نشانگر مطلوب بودن چنین رفتارى است.
۹ - خداوند، با سوق دادن مردم به سوى پیامبر(ص(، آن حضرت را از تنهایى و غربت در آورد.* (ألم یجدک یتیمًا فاوى(فعل «آوى» - که مطلق است - مى تواند به معناى «آوى إلیک الناس» باشد. در این صورت یتیم به معناى «وحید» خواهد بود.
ادامه دارد...
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪نگاشت 11 :نکات تفسیری آیات 6 تا 11
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
10 - پیامبر(ص)، پیش از دریافت هدایت هاى الهى، از شریعت اسلام و احکام قرآن بى خبر بود. (و وجدک ضالاًّ فهدى)
🔹 ضلالت دو گونه است:
۱. تحیّر در علوم نظرى مانند توحید;
۲. سرگردانى در علوم عملى نظیر احکام شرعى . درباره پیامبر(ص) به قرینه آیه «ما ضلّ صاحبکم...» (النجم/۲) - که ضلالت را از آن حضرت منتفى مى داند - مراد دومین نوع است; یعنى، پیامبر(ص) آنچه را بعد از بعثت با نزول قرآن پى برد، پیش از بعثت نمى دانست.
11 - خداوند، پیامبر(ص) را به شریعت اسلام آگاه ساخت. (فهدى)
12 - هدایت یافتن پیامبر(ص) به شریعت اسلام، پس از ناآگاهى از آن، نعمتى بزرگ از جانب خداوند (و وجدک ضالاًّ فهدى)
🔹 آیه شریفه در مقام امتنان بر پیامبر(ص) و برشمردن یکى از نعمت هاى بزرگ خداوند است و به همین جهت، نمى توان آن را مربوط به گم شدن آن حضرت در نزد حلیمه، یا عبدالمطلب و یا ابوطالب دانست آنگونه که برخى احتمال داده اند; زیرا این امور نه ویژه پیامبر(ص) بوده و نه اهمیتى فوق العاده دارد.
13 - بى خبرى از هدایت هاى الهى، گمراهى است. (و وجدک ضالاًّ فهدى)
🔹 ضلالت و هدایت، داراى مراتب است و عدم آگاهى پیامبر(ص) پیش از بعثت، به معارفى که پس از بعثت بر آن حضرت نازل شد، در آیه شریفه نوعى ضلالت قلمداد شده است که با بعثت، به هدایت تبدیل شد.
14 - خداوند، با یادآورى امداد ویژه خویش براى آشنا شدن پیامبر(ص) با معارف دین، بر دور بودن آن حضرت از قهر و خشم خود تأکید کرد. (ما ودّعک ربّک و ما قلى ... و وجدک ضالاًّ فهدى)
🔹🔹🔹
15- پیامبر(ص)، در برهه اى از عمر خویش، تنگدست بود. (و وجدک عائلاً فأغنى)
🔹 فعل «عال» از مصدر «عول»; یعنى، کفالت کرد و قیّم شد (مصباح) و از مصدر «عَیْلَة»; یعنى، فقیر شد (مفردات راغب). در آیه شریفه، مراد دومین معنا است; زیرا معناى اول (خداوند تو را عائله مند یافت)، با آنچه از تاریخ زندگانى پیامبر(ص) رسیده است، تطبیق نمى کند.
16 - خداوند، تنگدستى پیامبر(ص) را به ثروتمندى و بى نیازى از دیگران مبدّل ساخت. (فأغنى)
🔹 «غِنى»، به معناى توانگر بودن (صحاح اللغة) و «غَناء» (بر وزن کلام) به معناى اکتفاکردن است (مصباح). فعل «أغنى» به دلیل حذف متعلقات آن، مى تواند هر دو معنا را برساند.
17 - فقر، حالتى نامطلوب و تبدیل آن به توانگرى، امرى ستوده است. (و وجدک عائلاً فأغنى)
🔹 لحن آیه شریفه - که در مقام امتنان بر پیامبر(ص) است - بیانگر برداشت یاد شده است.
18 - خداوند، با بیان زدودن فقر از زندگى پیامبر(ص)، آن حضرت را به دورى از قهر و خشم خویش، اطمینان بخشید. (و وجدک عائلاً فأغنى)
19 - همه نعمت هاى مادى و معنوى، وابسته به خداوند است. (فاوى ... فهدى ... فأغنى)
ادامه دارد...
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
#تفسیر_قرآن
#چشمه_حکمت
#تفسیر_سوره_ضحی
▪نگاشت 12 :نکات تفسیری آیات 6 تا 11
🔅🔅🔅
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»
«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهىدست يافت و بىنياز كرد.
«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.
🍀🍀🍀
20 - پرهیز از تحمیل خواسته هاى خود بر یتیمان، توصیه خداوند به پیامبر(ص) (فأمّا الیتیم فلاتقهر)
🔹 «قَهْر» به معناى مسلط شدن است. خداوند را «قاهر» مى گویند; زیرا خلق را مقهور تسلط و قدرت خویش ساخته و آنان را بر وفق آنچه اراده اش تعلق گرفته - چه دلخواه آنان باشد و چه از آن اکراه داشته باشند - متحوّل ساخته است.
21 - خداوند، با گوشزد کردن یتیمى پیامبر(ص) و مراقبت هاى خویش از آن حضرت، او را به پرهیز از سلطه بر یتیمان فراخواند. (ألم یجدک یتیمًا فاوى ... فأمّا الیتیم فلاتقهر)
22 - یتیمان، در معرض مجبور شدن به اجراى دستورهاى دیگران و نیازمند امداد و حمایت در برابر تجاوزگران (فأمّا الیتیم فلاتقهر)
23- تحقیر یتیمان و تحمیل ذلّت بر آنان، کارى نکوهیده و مورد نهى خداوند (فأمّا الیتیم فلاتقهر) «قَهْر»; یعنى، بر کسى فائق آمدن و او را به طریقى ذلّت آفرین، گرفتار ساختن.
🔹🔹🔹
24- خداوند، پیامبر(ص) را از رد درخواست گدایان و راندن خشونت آمیز آنان از خود، برحذر داشت. (و أمّا السائل فلاتنهر)
🔹 «نَهْر» (مصدر «لاتنهر»); یعنى، کسى را با فریاد خشونت آمیز از خود راندن. (مفردات راغب)
25 - راندن سائل از خود و بازداشتن او از تقاضاى کمک، رفتارى ناپسند و مورد نهى خداوند (و أمّا السائل فلاتنهر)
26 - لزوم انفاق به کمک خواهان مستمند (و أمّا السائل فلاتنهر)
27 - خداوند، با یادآورى دوران فقر پیامبر(ص) و امدادهاى خویش به آن حضرت، او را بر انفاق به مستمندان فرمان داد. (و وجدک عائلاً فأغنى ... و أمّا السائل فلاتنهر)
28 - از خود راندن اهل تحقیق و بى پاسخ گذاشتن سؤالات آنان، نکوهیده و ناروا است. (و أمّا السائل فلاتنهر)
🔹 «سائل»، کلمه اى است مطلق و بر پرسشگران و اهل تحقیق نیز قابل تطبیق است.
29 - خداوند، با بیان هدایت هاى خویش به پیامبر(ص) و رهانیدن آن حضرت از ناآگاهى ها، او را به آموختن دانسته هاى خود به جویندگان آن تشویق کرد. (و وجدک ضالاًّ فهدى ... و أمّا السائل فلاتنهر)
30 - نعمت هاى خداوند، فراتر از خواسته هاى او از انسان است. (فاوى ... فأغنى ... فلاتقهر ... فلاتنهر)
🔹 خداوند، در بیان نعمت هایش بر پیامبر(ص)، از پناه دادن و ثروتمند ساختن آن حضرت سخن مى گوید; ولى در مقابل او را تنها به مقهور نساختن یتیم و جواب رد ندادن به سائل مکلف مى سازد. مقایسه این دو روش، و جنبه اثباتى و سلبى در آنها، بیانگر نکته یاد شده است.
31 - توجّه به رسیدن عطاى خداوند، پیش از کمک خواستن از او، زمینه پرهیز از دریغ داشتن کمک، به کسانى است که دست نیاز به سوى انسان دراز مى کنند. (و وجدک عائلاً فأغنى ... و أمّا السائل فلاتنهر)
🔹 خداوند در آیات پیشین، پیامبر(ص) را متوجّه ساخت که به مجرد فقیر یافتن آن حضرت، وى را غنى ساخت و اکنون از او مى خواهد که از رد حاجتمندان - آن هم پس از اظهار نیاز کردن آنان - بپرهیزد. مقایسه آن عطا و این فرمان، بیانگر برداشت یاد شده است.
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب #سروش_هدایت(35)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شناخت_قرآن
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
✳ قدرت و حمایت خداوند با جامعه متحد و مقتدر
2⃣ دوم: رفتاري عامل اقتدار ملّي است كه گذشته از جنبهي فردي، واجد حيثيت اجتماعي باشد؛ يعني كار صحيح و زيبايي كه همگان به صحت و زيبايي آن فتوا دهند و ضرورت انجام آن را امضا كرده باشند و در حدوث و بقاي آن، قباي وحدت و انسجام دربركرده باشند و هيچ كس دعواي برتري نكند و غريو خودخواهي سر ندهد.
🔹 اين فضيلت برين، همان است كه از آن به وحدت ملّي ياد مي شود و گفتار حكيمانهي اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين باره چنين است: وَألْزِموا السّواد الأعظم فإنّ يدالله مع الجماعة وإيّاكم وَالفُرقة فإنّ الشاذّ من الناس للشّيطان كما أنّ الشاذّ من الغنم لِلذّئب؛[ نهج البلاغة، خطبه ي 127.]
🔹 همراه جامعهي بزرگ اسلامي باشيد و از آن جدا نشويد. زيرا قدرت و حمايت خدا با جامعهي متّحد است و از اختلاف و جدايي پرهيز نماييد؛ زيرا كسي كه از امّت اسلامي فاصله بگيرد، طعمهي ديو شيطنت است؛ همان طور كه گوسفندِ جداي از رَمِه، طعمهي گرگ است.
ايّاكم و التلوّن فى دين الله فإنّ جماعةً فيما تكرهون من الحقّ خيرٌ من فُرقةٍ فيما تحبّون من الباطل وإنّ الله سبحانه لم يُعْطِ أحداً بفُرْقةٍ خيراً ممّن مضي ولاممّن بقى[نهج البلاغة، خطبه 176، بند 34.] ؛
🔹 از رنگارنگي و فرصت طلبي در دين خدا اجتناب كنيد. زيرا اتحاد و اتفاق در مسير حق و صدق، هر چند دشوار باشد، بهتر از اختلاف و تفرق در راه باطل است، هر چند مورد پسند شما باشد. زيرا خداي سبحان هيچ كسي را از راه اختلاف خير نداد، نه در گذشتهي تاريخ و نه در آينده؛ يعني جدايي، عامل خير نيست.
🔹 يكي از سنّت هاي دير پاي الاهي كه تمام قلمرو زمان و زمين مشمول آنند، اين است: ولاتَباغضوا فإنّها الحالقة[همان، خطبه 86، بند 13.] ؛ بغض و كينهي يكديگر را در دل رشد ندهيد. زيرا دشمني، همانند تيغ تيزي است كه به دست دو طرف خصومت است. هر روز با تهمت، دروغ، توطئه، اهانت، تحقير و... نسبت به همديگر، بوته هاي دين تراشيده مي شود و موهاي باريك هم، با تراش روزانه نابود مي گردد و هرگز اميدي براي رويِش جديد نيست. بنابراين، وحدت جامعه از مهم ترين علل اقتدار ملّي است. از اين رو جزو شاخص ترين رفتارهاي علوي بوده است.
🔹 منبع اصليِ پيام هاي علوي، همانا وحي الاهي است كه جامعه را به اعتصام به حبلِ متينِ دين، فرا مي خواند و از تفرقه، تحذير مي فرمايد و همين مطلب در سخنان گهربار رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است كه: «الجماعة رحمةٌ والفرقة عذابٌ»[ نهج الفصاحة، ج 2، ص 747.]
🔹 اگر ملّتي به خطر تفرّق مبتلا شد، شائبهي تعذيب الاهي را به همراه دارد. از اين رو مي توان با توبه، آن عذاب را به رحمت كه همان وِفاق ملّي است، تبديل نمود.
ادامه دارد....
🍁🍁🍁
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom
📌 فرشته خوی
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
🔹 قرآن کریم بسیاری از اوصافی را که برای ملائکه ذکر می کند، برای انسان نیز که خلیفه اوست یاد می کند؛ اگر از فرشتگاه به عنوان ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[1] یاد میکند، از انسان ها به عنوان ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ﴾[2] یاد می کند و اگر فرشته ها را در مکتب خود عالِم و آگاه کرده است، به جامعه انسانی از راه وحی و نبوّت فرمود: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأكْرَمُ ٭ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ﴾،[3] آغاز سوره مبارکه «علق» که طبق مشهور این بخش جزء اولین بخش های فرود آمده بر قلب مطهّر پیغمبر(عَلَیهِ وَ عَلَی آلِهِ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) است، ما را به مکتب کرامت فرا می خواند. خدا با اسم اَکرم تجلّی کرده است و مدرسه را اداره می کند، اگر گفتند در فلان کلاس مهندس یا پزشک تدریس می کند؛ یعنی درس پزشکی یا هندسه می دهد، اگر گفتند خدای اَکرم درس میگوید؛ یعنی درس کرامت می دهد.
🔹 جامعه کریم جامعه فرشته است، این جامعه فرشته نه بی راهه میرود نه راه کسی را می بندد. بسیاری از فرشتگان محو جمال و جلال الهی هستند و به غیر از جمال و جلال الهی نمی اندیشند، بسیاری از بزرگانی هستند که راه حکمت را طی کرده و از آنجا به معرفت بار یافتند و فرشته خوی شدند، شما می بینید جامی چنین حرفی دارد که:
بودم آن روز من از طائفه دُردکشان ٭٭٭ که نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان[4]
🔹 این سخن ابتکاری جامی نیست قبل از او همین حرف را با سبک و سیاق دیگر مولوی گفته است و قبل از او ابن فارض مصری به سبْک دیگر سروده است، شما ببینید قرآن کریم ما را گذشته از اینکه از لذایذ ظاهری برخوردار می کند، از لذت معنوی ما را متنعّم می کند. حرف ابن فارض مصری این است:
شَـرِبْنَا عـلی ذكْـرِ الحبیبِ مُدامَةً ٭٭٭ سـكِرْنَا بها مِن قَبل أن یخلق الكَرْمُ[5]
یعنی ما به نام دوست شرابی نوشیدیم و مَست شدهایم که این دو کار ما قبل از آن بود که خدای سبحان درخت انگوری در عالَم خلق بکند. کسانی که حرف ابن فارض را شرح کردند، گفتند منظور درخت انگور نیست،
🔹 منظور کلّ نظام سپهری و آسمان و زمین است، قبل از اینکه آسمانی خلق شود و قبل از اینکه زمین خلق شود، انسان با خدا عهد بست که جز تو را نشناسد و جز تو را نپسندد و جز تو را نپذیرد: ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَی﴾.
🔹 اگر مشکلاتی در مملکت هست اگر اختلاس هست و اگر رشوه است اگر رباست و اگر فریب است و اگر خیانت است، همه در اثر آن است که انسان در بدن خلاصه شده و اگر انسان این مشترکات بین خود و دام را در یک سوی بنهد و مشترکات فراوانی که بین او و فرشته هاست در سوی دیگر بنهد، این جامعیت هم خواسته تن را تأمین میکند هم خواسته روح را.
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
[1]. سوره عبس، آیات15 و16.
[2]. سوره اسراء، آیه70.
[3]. سوره علق، آیات3 و4.
[4]. دیوان اشعار جامی؛ ر.ک: شرح مقدّمه قیصری(سید جلال الدّین آشتیانی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چ 4، 1375)، ص 861.
[5]. شرح دیوان ابن الفارض من شرحی الشیخ بدر الدین الحسن بن محمد البورینی و الشیخ عبدالغنی بن اسماعیل النابلسی، ج2، ص384؛ «القصیدة الثالثة عشرة».
📚 پیام به اولین کنگره ملی حکمت و خرد جندی شاپور و بزرگداشت علی بن عباس اهوازی
تاریخ پخش: 1395/02/28
🌿🌿🌿
⏪ با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید.
@rahighemakhtoom