eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
813 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
▪نگاشت8:تفسیر آیات 7 تا11 فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌ «7» وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ «8» وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ «9» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌ «10» وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى «11» «7» به زودى ما او را براى پيمودن بهترين راه آماده خواهيم كرد. «8» ولى آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز پنداشت. «9» و پاداش نيك (روز جزا) را تكذيب نمود. «10» پس او را به پيمودن دشوارترين راه خواهيم انداخت. «11» و چون هلاك شد، دارايى‌اش براى او كارساز نخواهد بود. 🔅🔅🔅 ◽نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - خداوند، اهل سخاوت و تقوا و تصدیق کنندگان پاداش هاى موعود را، براى انجام دادن کارهاى خیر، آماده و توانا مى سازد. (فسنیسّره للیسرى) 🔹 فعل «یسّر»; یعنى، آسان ساخت و توفیق داد . «یسرى» به معناى سهل تر و آسان تر است. تغییر عبارت از «سنیسّر له الیسرى» به «سنیسّره للیسرى» بیانگر آن است که خداوند، وعده ایجاد تحولاتى را در درون شخص مى دهد تا با سهولت، پذیراى آسان ترین شریعت ها گردد. ✅ ۲ - انفاق، تقوا و ایمان به وعده هاى خداوند، فراهم سازنده زمینه براى دستیابى به آینده اى آسوده و راحت (فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى) حرف «سین» در «سنیسّره»، براى تأکید است و بعید نیست که براى استقبال و ناظر به این باشد که رسیدن به این نتیجه، نیازمند گذشت زمان و تکرار اعمالى است که آیات پیشین، بیانگر آن بود. 🔹 ۳ - انفاق گرانِ متقى و مؤمن، داراى آخرتى سرشار از آسایش (فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى) ۴ - اسلام، آسان ترین شریعت و به دور از تکالیف دشوار و مشقّت بار (فسنیسّره للیسرى) آ ۵ - توفیق انسان در انجام دادن تکالیف دینى، نیازمندِ امدادهاى ویژه خداوند (فسنیسّره للیسرى) ۶ - سخاوت مندى، انفاق، تقواپیشگى و تصدیق وعده هاى الهى، زمینه ساز امدادهاى ویژه خداوند و مایه نشاط انسان در انجام دادن تکالیف دینى است. (فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى) ۷ - دستیابى انسان به فرجام آسوده و راحت، در گرو کردار او است. (فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت9:تفسیر آیات 8 تا11 وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ «8» وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ «9» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌ «10» وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى «11» «8» ولى آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز پنداشت. «9» و پاداش نيك (روز جزا) را تكذيب نمود. «10» پس او را به پيمودن دشوارترين راه خواهيم انداخت. «11» و چون هلاك شد، دارايى‌اش براى او كارساز نخواهد بود. 🔅🔅🔅 ✅ ۱ - دسته اى از مردم، از صرف اموال خود در موارد لازم، بخل ورزیده و همواره درصدد ثروت اندوزى و غنى ساختن خویش اند. (و أمّا من بخل و استغنى) 🔹 «بخل»; یعنى، دور نگه داشتن اندوخته ها، از مصارفى که منع آنها از آن شایسته نیست ✅ ۲ - حالت بخل ورزى و ثروت اندوزى، ناپسند و نقطه مقابل تقوا است. (فأمّا من أعطى و اتّقى ... و أمّا من بخل و استغنى) 🔹 صاحب «العین» گفته است: فعل «استغنى»، به معناى «به ثروت رسید» است. براساس این معنا، «استغناء»; یعنى، ثروت اندوزى و باب استفعال بودن آن، بر مبالغه در ثروت مندى دلالت دارد. ✅ ۳ - اعتماد به اموال خویش و احساس بى نیازى در برابر پاداش هاى موعودِ خداوند، خصلتى نکوهیده است. (و صدّق بالحسنى ... فأمّا من ... استغنى) ✅ ۴ - احساس بى نیازى از پاداش هاى موعود خداوند، زمینه بخل ورزى و ترک انفاق (فأمّا من أعطى ... و أمّا من بخل و استغنى) 🔅🔅🔅 ✅ 5 - گروهى از مردم، پاداش هاى موعود خداوند را دروغ پنداشته و وعده هاى الهى را تکذیب مى کنند. (و کذّب بالحسنى) ✅ 6 - پاداش هاى موعود الهى، نیکو و تکذیب آن ناروا است. (و کذّب بالحسنى) 🔹 معناى کلمه «الحسنى» (زیباتر)، در خود تمجید و مطلوبیت را گنجانده است. بنابراین وصفى است که خود بیانگر نامطلوب بودن تکذیب آن است و تهدید به فرجام دشوار (در آیه بعد) نیز بر ناروا بودن آن تأکید کرده است. ✅ 7 - بخل ورزى، ترک انفاق و احساس بى نیازى از پاداش هاى الهى، نشانه بى اعتمادى به وعده هاى خداوند است. (و أمّا من بخل و استغنى و کذّب بالحسنى) ✅ 8- وجود زمینه محرومیت از پاداش هاى نیکوى الهى، براى بخیلان و زراندوزان (و أمّا من بخل و استغنى . و کذّب بالحسنى) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت10:تفسیر آیات 8 تا11 وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ «8» وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ «9» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌ «10» وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى «11» «8» ولى آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز پنداشت. «9» و پاداش نيك (روز جزا) را تكذيب نمود. «10» پس او را به پيمودن دشوارترين راه خواهيم انداخت. «11» و چون هلاك شد، دارايى‌اش براى او كارساز نخواهد بود. 🔅🔅🔅 ✳ از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «فسنیسّره للعسرى»، روایت شده که فرمود: [هرکه بخل ورزد و خود را از خدا بى نیاز بیند و نیکوترین پاداش الهى را تکذیب کند]، درباره انجام دادن هیچ شرّى تصمیم نمى گیرد; جز آن که خداوند آن را براى او آسان مى سازد». کافى، ج ۴، ص ۴۷، ح ۵; تفسیر برهان، ج ۴، ص ۴۷۱- ، ح ۵. ✅ ۱ - خداوند، بخیلان و زراندوزانى را که تکذیب گر پاداش هاى الهى اند، به آینده اى سخت دچار و راه گرفتارى به آن را برایشان هموار مى سازد. (فسنیسّره للعسرى) 🔹 تعبیر «آسان ساختن» در این آیه، لزوماً تعبیرى استهزاآمیز نیست; زیرا مى توان گفت: مراد مهیّا ساختن زمینه درافتادن به فرجام سخت است. ✅ ۲ - دور شدن از آیین اسلام، جز سختى و مشقّت، دستاوردى نخواهد داشت. (فسنیسّره للیسرى ... فسنیسّره للعسرى) 🔹 بنابر یک احتمال، مراد از «یسرى» در آیات پیشین، شریعت اسلام است. در آن صورت، مصداق «عسرى» نقطه مقابل آن; یعنى، دور شدن از اسلام خواهد بود. ✅ ۳ - گرفتارى به فرجام سخت، پیامد کردار ناروا است. (و أمّا من بخل و استغنى . و کذّب بالحسنى . فسنیسّره للعسرى) ✅ ۴ - فرجام نیک و بد، در اختیار خداوند است و زمینه هر دو را او فراهم مى سازد. (فسنیسّره للیسرى ... للعسرى) ✅ ۵ - فرجام هر کسى، وابسته به کردار او است. (فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى . و أمّا من بخل ... فسنیسّره للعسرى) ✅ ۶ - بخل ورزى و احساس بى نیازى از پاداش هاى الهى و تکذیب آن، مایه محرومیت از امدادهاى خداوند در دنیا و گرفتارى به فرجامى سخت در آخرت است. (و أمّا من بخل و استغنى . و کذّب بالحسنى . فسنیسّره للعسرى) ✅ ۷ - بى تقوایى و ترک انفاق، سوق دهنده انسان به سوى فرجامى سخت (فأمّا من أعطى و اتّقى ... و أمّا من ... فسنیسّره للعسرى) ۸ - خداوند، در تأکید بر تفاوت فرجام انفاق گران با تقوا و بخیلان زراندوز، به سیطره شب و جلوه روز و به ذات خویش، سوگند یاد کرده است. (و الّیل ... إنّ سعیکم لشتّى . فأمّا من أعطى ... للیسرى . و أمّا من بخل ... فسنیسّره للعسرى) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت11:تفسیر آیات 8 تا11 وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ «8» وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ «9» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌ «10» وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى «11» «8» ولى آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز پنداشت. «9» و پاداش نيك (روز جزا) را تكذيب نمود. «10» پس او را به پيمودن دشوارترين راه خواهيم انداخت. «11» و چون هلاك شد، دارايى‌اش براى او كارساز نخواهد بود. 🔅🔅🔅 🔹 «مَا یُغْنِی عَنْهُ»: چه سودی به حال او دارد؟ سودی به حال او ندارد. واژه (مَا) استفهامیّه و برای انکار، یا حرف نفی است. 🔹 «تَردَّی»: پرت گردید. سقوط کرد. مراد سقوط در قبر یا سرنگون شدن به دوزخ است. هلاک شد و مرد. ✅ ۱ - ثروت بخیلان و زراندوزان، هنگام سقوط و هلاکتشان، کارساز نبوده و خطرى را برطرف نمى سازد. (و ما یغنى عنه ماله إذا تردّى) 🔹 «أغنى عنه»; یعنى، او را کافى بود و «أغن عنى شَرَّک»; یعنى، شرّ خود را برگردان و بازدار براساس این دو معنا جمله «ما یغنى عنه ماله»; یعنى، ثروتش او را بى نیاز نمى سازد و از او [خطرى را] باز نمى دارد. «تردّى» به معناى در معرض هلاکت قرار گرفتن است و فعل «تردّى»; یعنى، سقوط کرد. ✅ ۲ - بخلورزى، و زراندوزى و تکذیب وعده هاى خداوند، زمینه ساز سقوط و هلاکت (و أمّا من بخل ... إذا تردّى) ✅ ۳ - ترک انفاق و تقوا، ساقط کننده انسان و مایه هلاکت اخروى او است. (فأمّا من أعطى و اتّقى ... و أمّا من ... إذا تردّى) ✅ ۴ - سقوط و هلاکت ثروتمندان بخیل در دنیا و آخرت، گواه بى ثمر بودن ثروت و واهى بودن احساس بى نیازى آنان از پاداش هاى الهى است. (استغنى ... و ما یغنى عنه ماله إذا تردّى) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت12:تفسیر آیات12 تا21 إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‌ «12» وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‌ «13» فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى «14» لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى «15» الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» «12» همانا هدايت (مردم) بر عهده ماست. «13» و بى شك آخرت و دنيا از آنِ ماست. «14» پس شما را از آتشى كه زبانه مى‌كشد بيم دادم. «15» (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ✅ هدايت كردن از جانب خداوند، امرى حتمى است، «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‌» ولى پذيرش آن از سوى مردم حتمى نيست. چنانكه در جاى ديگر مى‌فرمايد: «وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌» ✅ «تَلَظَّى»، شعله آتش بدون دود است كه سوزندگى زيادترى دارد. ✅ خلود و جاودانگى در دوزخ مخصوص افراد شقى است. «لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى» در كلمه «صلى» ملازمت و همراهى نهفته است. شايد «ناراً تَلَظَّى» كه نوع خاصى از آتش است مخصوص افراد شقى باشد و ساير مجرمان به انواع ديگرى از آتش گرفتار شوند. ✅ آيه‌ «وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌» را دو گونه مى‌توان معنا كرد: يكى آنكه انسان با رسيدن به اهدافش از خدا راضى مى‌شود، ديگر آنكه خداوند از او راضى مى‌شود. البتّه در قرآن، هر دو مورد يعنى رضاى خداوند از انسان و رضاى انسان از خداوند، در كنار هم آمده است: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»، «ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً» ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت13:تفسیر آیات12 و13 إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‌ «12» وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‌ «13» فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى «14» لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى «15» الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» «12» همانا هدايت (مردم) بر عهده ماست. «13» و بى شك آخرت و دنيا از آنِ ماست. «14» پس شما را از آتشى كه زبانه مى‌كشد بيم دادم. «15» (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - خداوند، آگاه ساختن انسان ها را با خوبى و بدى و رساندن خوبان و بدکاران را به فرجام شایسته آنان، بر خود لازم شمرده است. (إنّ علینا للهدى) 🔹 مراد از هدایت ممکن است اعم از هدایت فطرى و تشریعى و نیز رساندن به مقصد باشد. ✅ ۲ - فراهم ساختنِ آسانى براى انفاق گران با تقوا و سختى براى ثروتمندان بخیل، وعده تخلّف ناپذیر خداوند و نمونه اى از هدایت گرى او است. (فسنیسّره للیسرى ... فسنیسّره للعسرى ... إنّ علینا للهدى) ✅ ۳ - خداوند، با آگاه ساختن ثروتمندان بخیل از آینده دشوارشان، بر آنان اتمام حجت کرده است. (إنّ علینا للهدى) 🔹 نشان دادن راه، وظیفه ما است و پیامد بى اعتنایى بخیلان به هدایت ها، بر عهده خود آنان است. ✅ 4 - جهان آخرت و عالم دنیا، مملوک خداوند و در اختیار او است. (و إنّ لنا للأخرة و الأُولى) ✅ 5 - مالکیت خداوند بر دنیا و آخرت، دلیل سلطه کامل او بر فرجام انسان هاى نیک و بد (فسنیسّره للیسرى ... للعسرى ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى) ✅ 6 - بى ثمر بودن ثروت، در نجات از هلاکت و سقوط، برخاسته از سلطه کامل خداوند بر دنیا و آخرت است. (و ما یغنى عنه ماله إذا تردّى ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى) ✳ 7 - خداوند، بى نیاز از انفاق، تقوا و ایمانِ مردم و مصون از آسیب بخلورزى و تکذیب گرىِ ثروت اندوزان * (فأمّا من أعطى ... و أمّا من بخل ... و إنّ لنا للأخرة و الأُولى) ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت14:تفسیر آیات14 و15 فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى «14» لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى «15» الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» «14» پس شما را از آتشى كه زبانه مى‌كشد بيم دادم. «15» (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - آتش جهنم، همواره شعلهور است و زبانه مى کشد. (نارًا تلظّى) 🔹 «تلظّى» (که در اصل «تتلظّى» بوده است); یعنى، زبانه کشیده و برافروخته مى شود. مضارع در صورتى که حال قرار گیرد، بر تکرار دلالت مى کند. ✅ ۲ - خداوند، انسان ها را از آتش عظیم و شعلهور آخرت، بیم داده و برحذر داشته است. (فأنذرتکم نارًا تلظّى) 🔹 نکره بودن «ناراً»، بر عظمت آن دلالت دارد. ✅ ۳ - بخل و ثروت اندوزىِ حاصل از آن و تکذیب وعده هاى خداوند، زمینه ساز گرفتارى به آتش برافروخته دوزخ (و أمّا من بخل و استغنى . و کذّب ... فأنذرتکم نارًا تلظّى) ✅ ۴ - تعهّد خداوند به هدایت انسان ها، دلیل هشدارهاى او به آنان درباره خطر گرفتارى به آتش جهنم است. (إنّ علینا للهدى ... فأنذرتکم نارًا تلظّى) 🔹 حرف «فاء» در «فأنذرتکم»، آن را بر «إنّ علینا للهدى» تفریع کرده است; یعنى، حال که هدایت بر عهده ما است، پس انذار کرده و بیم مى دهیم. ✅ ۵ - انذار و ایجاد ترس در مردم، شیوه اى لازم و داراى سهمى وافر در هدایت آنان (إنّ علینا للهدى ... فأنذرتکم نارًا تلظّى) ✅ ۶ - توجّه به مالکیت خداوند بر دنیا و آخرت و حوادث آنها، وادار سازنده انسان به جدى گرفتن هشدارهاى عذاب (و إنّ لنا للأخرة و الأُولى . فأنذرتکم نارًا تلظّى) ✅ ۷ - خداوند، با انذار به آتش جهنم، بر همه انسان ها اتمام حجت کرده است. (إنّ علینا للهدى ... فأنذرتکم نارًا تلظّى) 🔹 مفاد آیه شریفه با توجّه به آیات پیشین، این است که آنچه بر عهده ما است، هدایت است که آن را با انذار انجام دادیم. بنابراین کوتاهى از جانب خود شما است. ✅ ۸ - سرچشمه هدایت، خداوند است و هدایت گران، ابلاغ کننده هشدارهاى اویند. (إنّ علینا ... فأنذرتکم) تغییر ضمیرهاى جمع (نا) به مفرد (تُ)، مى تواند نشانگر این باشد که هرگونه هدایتى که در قالب انذار انجام گرفته است، بالاصاله از خداوند است; گرچه به زبان فرستادگان او بیان شده باشد. ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت14:تفسیر آیات14 و15 لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى «15» الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» «15» (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - شقاوت زمینه ساز گرفتارى به حرارت طاقت فرساى آتش جهنم است. (لایصلیهاإلاّ الأشقى) 🔹 «صلى النار»; یعنى، با رنج و مشقت حرارت آن را تحمل کرد و «شقاوة»; یعنى، شدّت و دشوارى این واژه نقطه مقابل سعادت است. ۲ - شقاوت، داراى مراتب گوناگون است. (الأشقى) ✅ ۳ - خلود در آتش جهنم، ویژه کسانى است که در بالاترین مرحله شقاوت اند. (لایصلیها إلاّ الأشقى) 🔹 «صَلى»; یعنى، ملازم و همراه شد و ملازمت با آتش به جاودانگى در آن است. حصر موجود در آیه مربوط به ملازمت است; یعنى، جاودانگى در آتش، مخصوص کسانى است که در آیه بعد اهل تکذیب و اعراض معرفى شده اند و در بدترین نوع شقاوت به سر مى برند. ✅ ۴ - امکان خلودِ همه شقاوتمندان در آتش جهنم* (لایصلیها إلاّ الأشقى) 🔹 تقابل «أشقى» و «أتقى» مى تواند، قرینه بر حصر اضافى باشد; یعنى، اگر گفته مى شود که تنها «شقى ترین مردم» در آتش جاودان است، مراد نفى خلود از دیگر شقاوتمندان نیست; بلکه تنها از فرد «أتقى» نفى خلود شده است. ✅ ۵ - رنج کافران و منکران هدایت هاى الهى در آخرت، سرآمد تمام رنج هاى دیگران در دنیا است. (الأشقى) 🔹 «أشقى»، اسم تفضیل است و در این که مراد برترى شقاوت در مقایسه با چه کسى است; گفته هاى چندى ابراز شده است; از جمله این که «أشقى» تعبیرى دیگر از «کافر» است. چه آن که تمام سختى هاى مردم در دنیا (از قبیل فقر و مرض و...) در برابر سختى و شقاوت حاصل از کفر، اندک است. ✅ ۶ - تفاوتِ درجات آتش در جهنم (نارًا تلظّى . لایصلیها إلاّ الأشقى) 🔹 حصر در این آیه، ممکن است ناظر به نوع آتشى باشد که در آیه قبل مطرح شد. بر این اساس، نکره بودن «ناراً» براى تنویع است; یعنى، نوع خاصى از آتش است که به شقى ترین افراد، اختصاص مى یابد و باقى اشقیا در انواع دیگر آن معذب اند. ✅ ۷ - شقاوت، برخاسته از بى تقوایى است. (الأشقى) به قرینه مقابله «أشقى» با «أتقى» (در آیات بعد)، مراد از «شقاوت» فاصله گرفتن از تقوا است. ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت15:تفسیر آیات16 و17 الَّذِي‌ کَذَّبَ‌ وَ تَوَلَّى‌ «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» همان کس که (آیات خدا را) تکذیب کرد و به آن پشت نمود! (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - کسانى که هدایت و انذارهاى الهى را تکذیب کرده و از آن روى گردان شدند، شقى ترین افراد و گرفتار دشوارترین فرجام اند. (الذى کذّب و تولّى) ✅ ۲ - تکذیب کنندگان هدایت ها و انذارهاى الهى و اعراض کنندگان از آن، در آتش جهنم مخلداند. (فأنذرتکم نارًا تلظّى . لایصلیها إلاّ ... الذى کذّب و تولّى) ✅ ۳ - بخل و ثروت اندوزى حاصل از آن و تکذیب پاداش هاى الهى، زمینه ساز تکذیب حکم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزکیه نفس (و أمّا من بخل ... الذى کذّب و تولّى) ✅ ۴ - تکذیب حکم انفاق و خوددارى از صرف مال در راه تزکیه نفس، بالاترین درجه شقاوت است. (الأشقى . الذى کذّب و تولّى) ✅ 5 - کسانى که از همه باتقواتر و داراى مراقبت بیشتراند، از آتش دوزخ دور گردانده خواهند شد. (و سیجنّبها الأتقى) 🔹 «جَنَبْتُ»; یعنى، دور ساختم و باب تفعیل آن، براى مبالغه است. بنابراین «یُجنّب»; یعنى، به طور کامل دور نگه داشته مى شود. ✅ 6 - امدادهاى ویژه الهى، مایه دور ماندن اهل تقوا از آتش دوزخ است. (و سیجنّبها) ✅ 7 - وعده رهایى تقواپیشگان از آتش دوزخ، حتمى و تخلّف ناپذیر است. (سیجنّبها الأتقى) حرف «سین» براى تأکید بر وعده است. ✅ 8 - مراقبت خویش از تکذیب هدایت هاى الهى و انذارهاى او و مصون داشتن خود از پیامدهاى آن، از ویژگى هاى با تقواترین انسان ها است. (الذى کذّب و تولّى . و سیجنّبها الأتقى) ✅ 9 - تفاوت درجات تقواپیشگان با یکدیگر (الأتقى) مراد از تقوا در وصف «الأتقى»، چنانچه تقواى مصطلح باشد، آیه شریفه تنها به بیان فرجام باتقواترین افراد پرداخته و درباره دیگر تقواپیشگان بیانى ندارد و به تعبیرى دیگر مى توان گفت: در این آیات غرض تنها مقایسه اوج تقوا با اوج شقاوت است; گرچه هیچ فرد متقى به آتش نسوزد و هیچ شقاوتمندى از آن دور نماند. ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت16:تفسیر آیات18 و19 الَّذِي‌ کَذَّبَ‌ وَ تَوَلَّى‌ «16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» همان کس که (آیات خدا را) تکذیب کرد و به آن پشت نمود! (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - اهل سخاوت و انفاق که با گذشت از ثروت خویش، به تزکیه نفس مى پردازند، با تقواترین مردم اند. (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى) ✅ ۲ - پرداخت زکات، برترین مصداق تقوا است. (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى) ✅ ۳ - سخاوت مندى و انفاق گرى مداوم، از ویژگى هاى با تقواترین افراد است. (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى) تداوم، از مضارع بودن فعل «یؤتى» استفاده شده است. ✅ ۴ - جود و انفاق و صرف اموال شخصى خود براى رضاى خداوند، زمینه ساز پاک سازى نفس و مایه پاکى ثروت است. (الذى یؤتى ماله یتزکّى) ✅ ۵ - دورى از آتش دوزخ، وعده خداوند به اهل زکات و انفاق (و سیجنّبها الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى) ✅ ۶ - انفاق، در صورتى نشان تقواپیشگى است که به قصد تزکیه نفس و پاک سازى ثروت انجام گیرد. (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى) ✅ ۷ - اعتبار مالکیت شخصى در اسلام (ماله) ✅ 8 - انفاق در صورتى مایه تزکیه نفس بوده و نشانه درجه والاى تقوا است که انفاق گر مدیون کسى نبوده و حق نعمتى از دیگران بر ذمه نداشته باشد. (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى . و ما لأحد عنده من نعمة تجزى) ✅ 9 - بذل مال بدون چشمداشت، از عوامل دور ماندن از آتش جهنم است. (سیجنّبها ... یؤتى ماله ... و ما لأحد عنده من نعمة تجزى) ✅ 10 - اداى دین و پرداخت حقوق مالى دیگران و پاسخ احسان آنان - هر چند اندک باشد - بر جود و انفاق مقدم است. (یؤتى ماله ... و ما لأحد عنده من نعمة تجزى) ✅ 11 - برائت ذمّه از حقوق دیگران، از نشانه هاى تقواپیشگان است. (الأتقى . الذى ... و ما لأحد عنده من نعمة تجزى) ✅ 12 - پاسخ احسان و نیکى دیگران - هر چند اندک باشد - شایسته و مطلوب خداوند است. (نعمة تجزى) ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ▪نگاشت17:تفسیر آیات20 و21 الَّذِي‌ کَذَّبَ‌ وَ تَوَلَّى‌«16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» همان کس که (آیات خدا را) تکذیب کرد و به آن پشت نمود! (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - برخورداران درجه والاى تقوا، تنها براى جلب توجّه و عنایت خداوند، اموال خود را انفاق مى کنند. (الأتقى ... إلاّ ابتغاء وجه ربّه) 🔹 استثنا در این آیه، منقطع است; یعنى، حق نعمتى بر گردن او نیست; لکن «ابتغاء» وجود دارد; یعنى، شخص «أتقى» در انفاق خود، نمى خواهد پاسخ نعمت دیگران را داده باشد. او تنها به این انگیزه انفاق مى کند که خداوند، به او رو کرده و وى را مورد لطف خود قرار دهد. «وجه» به معناى «صورت و چهره» و کنایه از توجّه و عنایت است. ✅ ۲ - بذل مال در صورتى نشانه برترین تقوا و مایه تزکیه نفس و نجات از آتش است که تنها به نیت دستیابى به لطف خداوند باشد. (الأتقى . الذى یؤتى ماله ... إلاّ ابتغاء وجه ربّه) ✅ ۳ - قصد قربت، شرط مقبول افتادن انفاق است. (إلاّ ابتغاء وجه ربّه) ✅ ۴ - ارجمندى انفاق گران، در گرو خداپسند بودن مصارف انفاق هاى آنان است. (إلاّ ابتغاء وجه ربّه) 🔹 عبارت «ابتغاء وجه ربه»، بیانگر دو ویژگى است; ۱. انفاق گر باید تنها به قصد تقرب به خداوند انفاق کند; ۲. موارد انفاق باید، راه هاى خداپسندانه باشد. برداشت یاد شده، ناظر به دومین ویژگى است. ✅ ۵ - نقش نیت (حسن فاعلى)، در ارزش مندى اعمال نیک (حسن فعلى) (إلاّ ابتغاء وجه ربّه) ✅ ۶ - تزکیه نفس، در گرو نیت خالص و قصد قربت است. (یتزکّى ... ابتغاء وجه ربّه) ✅ ۷ - دستیابى به «وجه اللّه»، در گرو تلاش و جدّیت جوینده آن است. (إلاّ ابتغاء وجه ربّه) 🔹 از واژه «ابتغاء» تنها در موردى استفاده مى شود که طلب همراه با کوشش و تلاش باشد. (مفردات) ✅ ۸ - توجّه به ربوبیت خداوند، وادارسازنده انسان به تلاش براى کسب رضایت و لطف او است. (ابتغاء وجه ربّه) ✅ ۹ - خداوند، والاترینِ موجودات و در اوج کمال است و همه چیز مقهور او مى باشد. (ربّه الأعلى) ✅ ۱۰ - توجّه به ناچیز بودن همه موجودات در برابر علوّ خداوند، زمینه ساز خلوص نیت و قصد تقرّب به او در انفاق ها است. (یؤتى ماله ... ابتغاء وجه ربّه الأعلى) ✅ ۱۱ - برخوردارى از لطف و توجّه خداوند، شایسته ترین پاداش براى انفاق گرانِ باتقوا است. (الأتقى . الذى یؤتى ماله ... إلاّ ابتغاء وجه ربّه الأعلى) ✅ ۱۲ - پاداش انفاق گرانِ باتقوا، مایه رشد و کمال آنان و برخاسته از ربوبیت و مقام والاى خداوند است. (ربّه الأعلى) ✅ ۱۳ - دل بستن به لطف خداوند، خود از نعمت هاى الهى و سزاوار پاسخ گویى و سپاس گزارى است. (و ما لأحد عنده من نعمة تجزى . إلاّ ابتغاء وجه ربّه الأعلى) ۱۴ - تقواپیشگان، با انفاق کردن اموال خود، نعمت علاقه مندى به لطف خدا را پاس داشته، از آن قدردانى مى کنند. (و ما لأحد عنده من نعمة تجزى . إلاّ ابتغاء وجه ربّه الأعلى) ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ▪نگاشت18:تفسیر آیات20 و21 الَّذِي‌ کَذَّبَ‌ وَ تَوَلَّى‌«16» وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى «17» الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى «18» وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‌ «19» إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‌ «20» وَ لَسَوْفَ يَرْضى‌ «21» همان کس که (آیات خدا را) تکذیب کرد و به آن پشت نمود! (آتشى كه) جز بدبخت‌ترين افراد در آن در نيايد. «16» همان كه (حق را) تكذيب كرد و روى بر تافت. «17» ولى با تقواترين مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد. «18» همان كه مال خود را مى‌بخشد تا پاك شود. «19» در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مى‌بخشد،) نعمت و منتى كه بايد جزا داده شود، نزد او نيست. «20» جز رضاى پروردگار بلند مرتبه‌اش، نمى‌طلبد. «21» و به زودى خشنود شود. 🔅🔅🔅 ▪ نکته نگاشت تفسیری: ✅ ۱ - انفاق گران باتقوا و مخلص، آینده اى سرشار از رضایت خاطر خواهند داشت. (و لسوف یرضى) ✅ ۲ - انفاق همراه باتقوا و اخلاص، مایه رسیدن به تمام خواسته ها و آرزوها در قیامت است. (و لسوف یرضى) 🔹 رسیدن به مرحله رضایت، به معناى دست یافتن به تمام امورى است که شخص به آن رغبت دارد. ✅ ۳ - خداوند، تضمین کننده پاداش انفاق گرانِ باتقوا و برآورنده آرزوى آنان در رسیدن به مقام قرب الهى است. (إلاّ ابتغاء وجه ربّه الأعلى . و لسوف یرضى) ✅ ۴ - خداوند، بر وعده خود درباره رساندن انفاق گرانِ باتقوا به فرجامى رضایت بخش، سوگند یاد کرده است. * (و لسوف یرضى) 🔹 «لام» در «لسوف»، لام قسم و یا لام ابتدا است; برداشت یاد شده، براساس احتمال اول است. ✅ ۵ - برخوردارى از توجّهات و عنایت هاى خداوند، مایه خشنودى انسان و دست یافتن او به فرجامى پسندیده و رضایت بخش (ابتغاء وجه ربّه ... و لسوف یرضى) ✅ ۶ - رضایت خداوند از انسان، در گرو تقوا و اخلاص در انفاق است. (الأتقى . الذى یؤتى ماله ... ابتغاء وجه ربّه الأعلى . و لسوف یرضى) ✅ ۷ - «وجه اللّه»، رضایت او است. (ابتغاء وجه ربّه ... و لسوف یرضى) در صورتى که فاعل «یرضى» خداوند باشد، وعده «رضایت او» به کسانى که طالب «وجه اللّه» هستند، بیانگر اتحاد آن دو خواهد بود. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom