eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت12:نکته ها ی تفسیری آیات3تا5 سوره غاشیه ✅ عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ 🔹 «عَامِلَةٌ»: کوشا و پویا. مراد این است که همیشه این پا و آن پا می‌کنند و برمی‌جهند و می‌افتند، و آسایش و آرامش از آنان سلب‌می‌گردد، و هر دم گرفتار عذابی می‌شوند 🔹 «نَاصِبَةٌ»: در رنج. دچار زحمت و مشقّت. خسته و مانده. ✅ ۱ - گرفتاران پستى و خوارى در قیامت، براى رهایى خود تلاش کرده، خویش را به سختى و زحمت خواهند انداخت. (عاملة ناصبة) 🔹 مراد از «عمل» در قیامت - به قرینه آیه قبل - تلاش دوزخیان براى رهایى از مخمصه اى است که آنان را به خشوع و ذلت افکنده است. 🔹 «نَصَب» به معناى تعب است. (مفردات راغب)، بنابراین «ناصبة» به معناى کسانى است که خود را به رنج و سختى مى اندازند. به قرینه «یومئذ» در آیه قبل مى توان گفت که این دو وصف مربوط به آخرت است. ✅ ۲ - تلاش بى حاصل و رنج و زحمت بیهوده، نمونه اى از گرفتارى هاى قیامت براى برخى از مردم (حدیث الغشیة ... عاملة ناصبة) ✅ ۳ - اهل دوزخ، تلاش هاى پرمشقّت خود در دنیا را بى نتیجه دیده و براى رهایى از پستى و ذلّت در قیامت، از آن بهره اى نخواهند برد. (وجوه یومئذ خشعة . عاملة ناصبة) ✅ ۴ - عمل گروهى از مردم، در قیامت حبط خواهد شد. (عاملة ناصبة) ✅ ۵ - اهل دوزخ، از تلاش هاى خویش در دنیا، جز رنج و تعب در آخرت سودى نخواهند برد. (عاملة ناصبة) 🔅🔅🔅 ✅ تَصْلَى‌ نَاراً حَامِيَةً 🔹 «تَصْلی»: به‌آتش داخل می‌شوند و بدان می‌سوزند 🔹 «حَامِیَةً»: بی‌نهایت گرم و سوزان (نگا: قاسمی). ✅ ۱ - چشیدن آتش سوزان و گرفتارى به رنج و مشقت آن، فرجام کسانى است که حضورشان در صحنه قیامت، همراه با خفّت و خوارى است. (وجوه یومئذ خشعة ... تصلى نارًا حامیة) 🔹 «صلى النار»; یعنى، حرارت آتش را به سختى چشید (قاموس). ✅ ۲ - خلود دوزخیان در آتش جهنم (تصلى نارًا) فعل «تصلى» از ریشه «صَلاة» به معناى ملازم و همراه بودن است. (لسان العرب به نقل از زجاج) ✅ ۳ - آتش دوزخ، بسیار سوزان و داراى حرارتى شدید است. نارًا حامیة «حامیة»; یعنى، داراى حرارت و چون آتش همواره داراى حرارت است، تصریح به این وصف، بیانگر غیر متعارف بودن آن حرارت است. 🔅🔅🔅 ✅ تُسْقَى‌ مِنْ‌ عَيْنٍ‌ آنِيَةٍ ✅ ۱ - کسانى که در قیامت حضورى ذلّت آمیز دارند، به نوشیدن از چشمه اى جوشان وادار خواهند شد. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۲ - دوزخیان، گرفتار تشنگى و نیازمند نوشیدنى خواهند شد. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۳ - نوشیدن اجبارى مایع جوشان، یکى از عذاب هاى دوزخیان است. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۴ - وجود چشمه جوشان در جهنم (تصلى نارًا حامیة . تسقى من عین ءانیة) ✅ ۵ - مأموران الهى در جهنّم، عهده دار عذاب دوزخیان* (تسقى) مجهول بودن «تسقى»، بیانگر وجود یک یا چند مأمور عذاب در دوزخ است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت13:نکته ها ی تفسیری آیات6تا8 سوره غاشیه ✅ لَيْسَ‌ لَهُمْ‌ طَعَامٌ‌ إِلاَّ مِنْ‌ ضَرِيعٍ‌ 🔹 «ضَرِیعٍ»: گیاه‌خارداری که شبرق نامیده می‌شود. خشکیده آن را ضَریع می‌گویند. گویا ناگوارترین و تهوّع‌آورترین گیاه است و هیچ حیوانی آن را نمی‌چرد، جز شتر که تا تَر است آن را می‌خورد و چون خشکید از آن کناره‌گیری می‌کند. اگر در جاهائی طعام دوزخیان منحصر به زقّوم و در موردی محدود به غِسْلین شده است، بدان خاطر است که دوزخیان مختلفند و عذاب هم دارای انواع و اقسام است، و هر یک از آنها برای گروهی از ایشان است. یا این که این الفاظ، تعبیرها و تمثیلهائی از غذای دوزخیان است. ✅ ۱ - دوزخیان، گرفتار گرسنگى و نیازمند غذا خواهند شد. (لیس لهم طعام) ✅ ۲ - تنها خوراک موجود براى برخى از دوزخیان، گیاه خاردار و بى ارزش و بدبوى جهنم است. (لیس لهم طعام إلاّ من ضریع) 🔹 «ضریع» (از ریشه «مضارعة» به معناى «مشابهة») خارى است که شتر آن را، از خارهاى مشابه تشخیص نمى دهد و خوردن آن به او صدمه مى زند و سودى نمى رساند (مجمع البیان). 🔹 برخى آن را خار ساقه و تنه درخت خرما و برخى دیگر، گیاه بدبویى دانسته اند که بر اثر موج دریا بیرون مى افتد. این کلمه به معناى پوشش نازک روى استخوان نیز استعمال شده است. (قاموس) ✅ ۳ - بى غذایى و تن در دادن دوزخیان به خوردن خار بى ارزش و صدمه زننده، از شکنجه ها و عذاب هاى جهنّم است. (لیس لهم طعام إلاّ من ضریع) 🔅🔅🔅 ✅ لاَ يُسْمِنُ‌ وَ لاَ يُغْنِي‌ مِنْ‌ جُوعٍ‌ 🔹 «لا یُسْمِنُ»: چاق و فربه نمی‌سازد. «لا یُغْنی»: بی‌نیاز نمی‌گرداند. «جُوعٍ»: گرسنگی. ✅ ۱ - دوزخیان، همواره ضعیف و لاغر مانده و در شدت گرسنگى به سر خواهند برد. (لایسمن و لایغنى من جوع) کلمه «جوع»، نکره است و چون کلام منفى است، بر عموم دلالت دارد. بنابراین هر گونه گرسنگى که به تصور مى آید، درباره دوزخیان مصداق خواهد داشت. ✅ ۲ - گیاه خوراکى دوزخیان، فاقد انرژى است و از لاغرى آنان نمى کاهد. (لایسمن) «سِمَن»، نقطه مقابل لاغرى است. (مفردات راغب) ✅ ۳ - خوردن گیاه «ضریع»، دوزخیان را از گرسنگى نجات نخواهد داد. (و لایغنى من جوع) ✅ ۴ - معاد، جسمانى است. (لایسمن) چاقى و لاغرى، تنها در مورد اجسام تصور دارد. 🔅🔅🔅 ✅ وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ 🔹 «نَاعِمَةٌ»: شادان و شاداب. در خوشی و رفاه. دارای نعمت و لذّت. ✅ ۱ - برخى از حاضران در صحنه قیامت، در رفاه، خوش گذرانى و حالتى شایسته به سر برده، آثار برخوردارى از نعمت در چهره آنان نمودار خواهد شد. (وجوه یومئذ ناعمة) براى تمامى معانى گوناگونى که ماده «ن. ع. م،» براى آنها به کار مى رود، یک اصل وجود دارد که بر «داشتن رفاه، خوب زندگى کردن و شایستگى» دلالت دارد (مقاییس اللغة). «ناعمة»; یعنى، کسى که زندگى و تغذیه نیکو دارد (قاموس). توصیف «وجوه» به این وصف، بیانگر بروز نشانه هاى آن حالت در چهره ها است. ✅ ۲ - چهره حاضران در صحنه قیامت، نمایانگر فرجام آنان است. (وجوه یومئذ ناعمة) ✅ ۳ - مردم در عرصه قیامت، در دو گروه متفاوت قرار خواهند گرفت: یا خوار و ذلیل خواهند بود و یا در ناز و نعمت.* (وجوه یومئذ خشعة ... وجوه یومئذ ناعمة) ✅ ۴ - کسانى که در قیامت در ناز و نعمت اند، هول و هراس آن روز را احساس نخواهند کرد. (وجوه یومئذ ناعمة) 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت14:نکته ها ی تفسیری آیات9تا 11سوره غاشیه ✅ لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ 🔹 «لِسَعْیِهَا»: حرف لام به معنی (ب) و برای تعلیل است. یا این که برای تعلیل نمی‌باشد . یعنی به خاطر سعی خود، یا از سعی خود. ✅ ۱ - بهره مندان از ناز و نعمت آخرت، از تلاش هاى خویش در دنیا، به وجد آمده و نسبت به آن احساس رضایت خواهند کرد. (لسعیها راضیة) ✅ ۲ - نعمت هاى آخرت، پاداش کار و تلاش در دنیا است. (ناعمة . لسعیها راضیة) ✅ ۳ - افرادى که در قیامت، در رفاه و خوش گذرانى به سر مى برند، دستیابى به آن را مرهون تلاش هاى دنیایى خود مى بینند. (ناعمة . لسعیها راضیة) ✅ ۴ - اهتمام ورزیدن به کارهایى که پاداش اخروى دارد، مطلوب و مایه خرسندى در قیامت است. (لسعیها راضیة) 🔹 «سعى» به معناى راه رفتن سریع است که در مورد «جدیت در هر کار» نیز استعمال مى شود. (مفردات راغب) ✅ ۵ - احساس رضایت و خشنود بودن از عاقبت کار و تلاش خویش، از زمره نعمت هاى الهى در آخرت است. (ناعمة . لسعیها راضیة) 🔹 جمله «لسعیها راضیة» و جمله هاى پس از آن، توضیح وصف «ناعمة» است. 🔅🔅🔅 ✅ فِي‌ جَنَّةٍ عَالِيَةٍ 🔹 «عَالِیَةٍ»: عالیقدر و ارزشمند. برین. بالا و والا. ✅ ۱ - انسان هاى کوشا و آخرت طلب، از بین مناطق گوناگون بهشت، بوستانى ارجمند و عالى رتبه، در اختیار خواهند داشت. (لسعیها راضیة . فى جنّة عالیة) 🔹 «عالیة»، ممکن است وصف توضیحى بوده و بهشت موعود را به علوّ رتبه توصیف کرده باشد. هم چنین مى تواند وصف احترازى باشد; حاکى از این که برخى از بوستان هاى بهشت، در مقایسه با دیگر بوستان هاى آن، رتبه برترى دارند. برداشت یاد شده، نظر به احتمال دوم دارد. ✅ ۲ - بخش هاى متعدد بهشت، در ارزش و موقعیت جغرافیایى، باهم برابر نیستند. (فى جنّة عالیة) «عالیة» مطلق بوده و ممکن است به علوّ مکانى، یا رتبه اى و یا هر دو نظر داشته باشد. ✅ ۳ - بهشت، در مکانى بلند و رفیع (فى جنّة عالیة) وصف «عالیة» در برداشت یاد شده، وصفى توضیحى لحاظ شده است. ✅ ۴ - بهشت برین، از نعمت هاى الهى براى انسان هاى کوشا و آخرت طلب (ناعمة ... فى جنّة عالیة) 🔅🔅🔅 ✅ لاَ تَسْمَعُ‌ فِيهَا لاَغِيَةً 🔹 «لا تَسْمَعُ»: نمی‌شنوند. نمی‌شنوی. این فعل می‌تواند متعلّق به (وُجُوهٌ) باشد، و یا به مخاطبی برگردد که شایستگی چنین مکانی را برای خود فراهم می‌سازد. «لاغِیَةً»: یاوه. سخنان پوچ و بیهوده. مصدری است همچون لَغْو. ✅ ۱ - بهشتیان، هیچ گونه صدا و سخن بیهوده اى در بهشت برین نمى شنوند. (لاتسمع فیها لغیة) «کلام لغو»; یعنى، آنچه قابل اعتنا نیست و بدون تأمل و اندیشه گفته شده است (مفردات راغب) و کلمه «لاغیة»; یعنى، سخن زشت (قاموس) گفتنى است که «لاغیة» اسم فاعل و وصفى مناسب با گوینده سخن است. توصیف سخن به وصفى که مخصوص گوینده آن است، بر مبالغه دلالت دارد; یعنى، سخنى که حتى اندکى از «لغو» را پدید آورد، به گوش بهشتیان نخواهد خورد. ✅ ۲ - اهل بهشت، هیچ گونه سخن لغو و بیهوده اى در آن جا نمى گویند. (فى جنّة ... لاتسمع فیها لغیة) شنیده نشدن «لغو»، نشانه نبودن آن است. ✅ ۳ - نشنیدن سخن لغو و بیهوده، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان (ناعمة ... لاتسمع فیها لغیة) ✅ ۴ - پرهیز از گفتن و شنیدن سخنان نسنجیده، بى ثمر و زشت، کارى پسندیده و مطلوب است. (لاتسمع فیها لغیة) پیراسته خواندن بهشتیان از شنیدن گفتار «لغو»، بیانگر ناروا بودن آن است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت15:نکته ها ی تفسیری آیات12 تا 15سوره غاشیه ✅ فِيهَا عَيْنٌ‌ جَارِيَةٌ 🔹 «عَیْنٌ»: چشمه. چشمه‌ها. این واژه می‌تواند مفرد یا اسم جنس باشد (نگا: نمونه). یا این که تنوین آن برای تکثیر است چرا که در قرآن آمده است: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ ✅ ۱ - بهشت برین، داراى چشمه اى با عظمت و همیشه جارى (فیها عین جاریة) 🔹 «عین» نکره است و دلالت بر آن دارد که عظمت چشمه بهشت، فراتر از آن است که بتوان شناخت. توصیف آن با کلمه «جاریة» یا «تجرى»، دلالت دارد که جریان آن، مداوم است. ✅ ۲ - نوشیدنى بهشتیان، از چشمه اى همیشه جارى تأمین مى گردد. (تسقى من عین ءانیة ... فیها عین جاریة) 🔹 این آیه، در مقابل آیه اى است که از نوشاندن مایعات چشمه سوزان به جهنمیان، سخن گفته بود. بنابراین در این آیه نیز، ذکر چشمه جارى تنها به منظور بیان زیبایى آن نبوده; بلکه توصیف نوشیدنى بهشتیان نیز مراد است. ✅ ۳ - چشمه هاى جارى در بهشت، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان (ناعمة ... فیها عین جاریة) 🔹 کلمه «عین» اسم جنس نکره و قابل تطبیق بر یک یا چند چشمه مى باشد. آیاتى که بهشت را به داشتن چشمه هایى متعدد توصیف کرده است، مى تواند قرینه بر اراده تعدد در این آیه نیز باشد. ارتباط این آیه با «ناعمة» در آیات پیشین، بیانگر برداشت یاد شده است. 🔅🔅🔅 ✅ فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ 🔹 «سُرُرٌ»: جمع سَریر، تختهائی که بر آنها می‌نشینند یا می‌خوابند. 🔹 «مَرْفُوعَةٌ»: بلند و برکشیده. عالی و گرانبها. ✅ ۱ - بهشت برین، داراى تخت هایى بر افراشته و با عظمت (فیها سرر مرفوعة) 🔹 «سریر» (مفرد «سرر»)، به معناى مکان دراز کشیدن است (قاموس). این کلمه به معناى جایگاه جلوس نیز آمده و با سرور (شادمانى)، از یک ریشه است. تناسب آن این است که «سریر» ویژه رفاه مندان است (مفردات راغب). نکره آوردن «سریر»، براى بیان عظمت است و توصیف آن به «مرفوعة» - با آن که «سریر» همواره از زمین برجسته است - تأکیدى بر کمال برجستگى آن است. ✅ ۲ - استراحت بهشتیان بر تختخواب ها و تماشاى صحنه هاى بهشت، از نعمت هاى الهى در آخرت (ناعمة ... فیها سرر مرفوعة) ارتفاع تخت هاى بهشتیان، نشانگر اشراف آنان بر صحنه هاى دل انگیز بهشت است. 🔅🔅🔅 ✅ وَ أَکْوَابٌ‌ مَوْضُوعَةٌ 🔹 «أَکْوَابٌ»: جمع کُوب، قَدَحهاو ساغرها 🔹 «مَوْضُوعَةٌ»: نهاده شده. گذارده شده. ✅ ۱ - بهشت، داراى جام هاى آماده براى پذیرایى از بهشتیان (و أکواب موضوعة) 🔹 «کوب» (مفرد «اکواب»); یعنى، تنگ آب که سر آن حلقه مانند است و دستگیره ندارد. برخى آن را پیاله بى دسته مى دانند. (مصباح) ✅ ۲ - نوشیدن از چشمه بهشت با پیاله هاى آماده، در حال آرمیدن بر تختخواب خویش، از نعمت هاى الهى براى بهشتیان (فیها عین جاریة . فیها سرر مرفوعة . و أکواب موضوعة) 🔅🔅🔅 ✅ وَ نَمَارِقُ‌ مَصْفُوفَةٌ 🔹 «نَمَارِقُ»: جمع نَمْرُقَة، بالشها. پشتیها. «مَصْفُوفَةٌ»: ردیف شده. به رسته نهاده. به صف چیده شده. ✅ ۱ - در بهشت برین، بالش هایى فراوان براى استراحت بهشتیان، به ردیف چیده شده است. (و نمارق مصفوفة) 🔹 «نمْرقة» (مفرد «نَمارِق») - که «نون» و «راء» در آن به سه حرکت خوانده مى شود - به معناى «بالش کوچک» است و نیز در معانى «روپوش»، «چیزى مانند بالش یا فرش که روى زین نهاده مى شود» و «زین ابریشمى» استعمال مى گردد(قاموس). کلمه «مصفوفة»، قرینه بر اراده معناى اول است. ✅ ۲ - بزم عیش و نوش بهشتیان، همواره مزیّن به پیاله ها، تخت ها و بالش هاى آماده است. (و نمارق مصفوفة) مراد از «ردیف بودن» بالش ها، فراهم بودن آنها در نقطه اى است که بهشتیان براى استراحت خود، لازم داشته باشند. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت16:نکته ها ی تفسیری آیات 16و17سوره غاشیه ✅ وَ زَرَابِيُ‌ مَبْثُوثَةٌ 🔹 «زَرَابِیُّ»: جمع زَرْبِیَّة، فرشهای عالی خوابدار که هم نرم و راحت، و هم گرانبها و قیمتی هستند. 🔹 «مَبْثُوثَةٌ»: گسترده و پهن شده. اینجا و آنجا باز و پراکنده شده، که نشانه رفاهیّت و فراخی نعمت و ثروت است. ✅ ۱ - بهشت برین، تزیین یافته با فرش هاى مخمل باف و گران قدر که همواره گسترده است. (و زرابىّ مبثوثة) 🔹 «زرابىّ» جمع «زُرْب» (بر وزن قُفْل) یا «زربیّة» ( به فتح، ضم یا کسر حرف اول) است و به فرش هایى گفته مى شود که داراى، پرزهاى لطیف باشد (نهایه ابن اثیر). اصل معناى آن، لباس هایى با خطوط زیبا است که به یکى از مناطق انتساب دارد (مفردات راغب) برخى از مفسران، «زربیّة» را تخفیف یافته «آذربیّة» مى دانند که در انتساب به آذربایجان گفته مى شود. (التحریروالتنویر) ✅ ۲ - مکان هاى فراوانى از بهشت، براى بزم بهشتیان، همواره مفروش و آماده است. (و زرابىّ مبثوثة) 🔹 «بثّ»; یعنى، متفرق ساختن و آشکار کردن و «مبثوثة»; یعنى، فراوان و متفرق. (مقاییس اللغة)، مراد از متفرق بودن فرش ها در بهشت، مفروش بودن نقاط مختلفى از آن است. ✅ ۳ - معاد، جسمانى است. (فیها سرر ... و نمارق ... و زرابىّ مبثوثة) استفاده از پشتى، فرش و تختخواب، نشانگر آن است که استفاده کننده، داراى جسم است. 🔅🔅🔅 ✅ أَ فَلاَ يَنْظُرُونَ‌ إِلَى‌ الْإِبِلِ‌ کَيْفَ‌ خُلِقَتْ‌ 🔹 «أَفَلا یَنظُرُونَ؟»: آیا نمی‌نگرند؟ آیا دقّت نمی‌کنند و نمی‌اندیشند؟ 🔹 «الإِبِلِ»: شتران. از لفظ خود دارای مفرد نیست. آفرینش شتر دارای اسرار شگفت‌انگیز است. ✅ ۱ - لزوم تحقیق و مطالعه درباره آفریده هاى خداوند (أفلاینظرون) 🔹همزه استفهام در این آیه، براى توبیخ است; بنابراین مفاد آیه شریفه، لزوم دقت نظر در کیفیت خلقت شتر و ... است. ✅ ۲ - انکار معاد، برخاسته از ترک اندیشه و بررسى درباره آفریده هاى خداوند است. (أفلاینظرون) 🔹 به قرینه آغاز و پایان این سوره، آیات مورد بحث درباره معاد و اثبات قدرت خداوند بر آن است. ✅ ۳ - شتر، مخلوق خداوند و آفریده اى هدف دار است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) 🔹 در آیه شریفه، گرچه سخن از آفریننده شتر به میان نیامده است; ولى سیاق آیات - که در مقام برشمردن نعمت هاى خداوند، توجّه دادن انسان به قدرت مندى او و ضرورت معاد مى باشد - بیانگر این است که خداوند، آن را خلق کرده و آفریدن آن لغو نبوده است. ✅ ۴ - شیوه آفرینش شتر، شگفت آور و داراى زوایاى درخور دقّت و تحقیق است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) 🔹 تکیه بر شناخت ویژگى هاى شتر، یا به جهت فایده هاى فراوان این حیوان براى مردم جزیرة العرب است و یا این که شتر در بین حیوانات، کمالاتى بى نظیر دارد و مى توان آیه شریفه را ناظر به هر دو نکته دانست. ✅ ۵ - کشف و شناسایى ویژگى هاى شتر، راهنماى فکرى انسان براى اعتقاد به قدرت خداوند (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) ✅ ۶ - شتر، حیوانى سودمند براى انسان و نعمتى الهى است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) 🔹 یاد کردن از مخلوقى خاص، براى ترغیب انسان به تفکّر نشان تأثیر مثبت این مخلوق، در زندگانى انسان ها است. ✅ ۷ - آفرینش شتر، با ویژگى هاى برجسته آن، نشان قدرت خداوند بر اعاده انسان ها است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) 🔹 با توجّه به این که آغاز سوره با یاد قیامت شروع شده، این آیات نیز ناظر به معاد و امکان آن خواهد بود. ✅ ۸ - نعمت هاى الهى، مسؤولیت آفرین است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) 🔹 مفاد آیه شریفه، تنها توجّه دادن انسان ها به کیفیت خلقت شتر و بالا بردن سطح معلومات آنان نیست; بلکه بیان این نکته است که با توجّه به این نعمت هاى شگفت، بى اعتنایى به هشدارها و غفلت از تعالیم الهى، سزاوار نیست. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت17:نکته ها ی تفسیری آیات18و19و20 سوره غاشیه ✅ وَ إِلَى‌ السَّمَاءِ کَيْفَ‌ رُفِعَتْ‌ ✅ ۱ - توجه به افراشته بودن آسمان و شناخت عوامل مؤثر در این پدیده شگفت، توصیه خداوند به اندیشمندان (أفلاینظرون ... و إلى السماء کیف رفعت) ✅ ۲ - بررسى قوانین حاکم بر آسمان و فضاى بالا، زمینه ساز باور به قدرت خداوند بر ایجاد معاد (و إلى السماء کیف رفعت) 🔅🔅🔅 ✅ وَ إِلَى‌ الْجِبَالِ‌ کَيْفَ‌ نُصِبَتْ‌ ✅ ۱ - خداوند، ترغیب کننده مردم به بررسى و دقّت در کیفیت استوار ماندن کوه ها در زمین (و إلى الجبال کیف نصبت) 🔹 «نصب» به معناى برپاداشتن و راست نگه داشتن چیزى در حالت اعتدال است. (مقاییس اللغة) ✅ ۲ - تحقیق و تدبر در علل برقرار ماندن کوه ها، مایه توجه به قدرت خداوند بر ایجاد معاد (و إلى الجبال کیف نصبت) 🔅🔅🔅 ✅ وَ إِلَى‌ الْأَرْضِ‌ کَيْفَ‌ سُطِحَتْ‌ ✅ ۱ - مسطّح شدن زمین، شایان تحقیق و امعان نظر براى کشف علل و عوامل آن (و إلى الأرض کیف سطحت) ✅ ۲ - هموار بودن زمین، نشانه اى آشکار بر قدرت خداوند و دلیل امکان معاد (و إلى الأرض کیف سطحت) ✅ ۳ - آفرینش شتر، برافراشتن آسمان، استوارسازى کوه ها و هموار ساختن زمین، داراى منافعى درخور توجه براى انسان ها است. (أفلاینظرون إلى ... و إلى الأرض کیف سطحت) 🔹 آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولى تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه سودمند بودن آنها به حال آنان است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت18:نکته ها ی تفسیری آیات21و22 سوره غاشیه ✅ فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ‌ مُذَکِّرٌ ✅ ۱ - پیامبر(ص)، مأمور موعظه و زنده نگه داشتن یاد قیامت در خاطره ها و توجّه دادن انسان ها، به قدرت خداوند (فذکّر) 🔹 «ذِکْر»، حالتى است در نفس انسان که او را بر محافظت از معارفى که فرا گرفته، توانا مى سازد. این کلمه با «حفظ» به یک معنا است; جز این که اصل فراگیرى «حفظ» و در خاطر حاضر داشتن، «ذکر» خوانده مى شود (مفردات راغب); بنابراین «ذکّر»; یعنى، متوجّه ساز و به ذهن آنان بیفکن. این واژه - چنانچه در قاموس آمده است - در معناى موعظه کردن نیز به کار مى رود. ✅ ۲ - تأمّل در نشانه هاى قدرت خداوندى در پهنه هستى، زمینه ساز پذیرش پند و اندرزهاى دینى است. (أفلاینظرون إلى ... فذکّر) 🔹 حرف «فاء»، فرمان به تذکّر را بر آیات پیشین - که از نشانه هاى قدرت خداوند سخن گفته بود - تفریع کرده است; یعنى، «حال که چنین است به تذکّر اقدام کن». ✅ ۳ - توجّه دادن مردم به نشانه هاى قدرت خداوند در پدیده هاى جهان، از وظایف پیامبر(ص) (أفلاینظرون ... فذکّر) 🔹 آیات پیشین - که درباره قیامت و نیز نشانه هاى قدرت خداوند در جهان است - مى رساند که مراد از «فذکّر»، لزوم تذکر دادن به همان امور است. ✅ ۴ - پیامبر(ص)، به جز وظیفه موعظه و یادآورى، مسؤولیتى ندارد و اجبار و اکراه مردم، از وظایف او نیست. (إنّما أنت مذکّر) ✅ ۵ - پیامبر(ص)، مسؤول واکنش هاى مردم در برابر پند و اندرزهایش نیست. (إنّما أنت مذکّر) 🔹 حصر در «إنّما أنت مذکّر»، حصر اضافى است و به قرینه آیه بعد، ناظر به اثربخشى تذکّر است. مفاد آیه شریفه این است که: «وظیفه تو تنها تذکّر دادن است و پذیرش یا رد آن از سوى مردم، مؤاخذه اى را متوجّه تو نمى سازد». 🔅🔅🔅 ✅ لَسْتَ‌ عَلَيْهِمْ‌ بِمُسَيْطِرٍ ✅ ۱ - اجبار و وادار ساختن مردم به پذیرش پندها و موعظه ها، از تکالیف و رسالت هاى پیامبر(ص) نیست. (لست علیهم بمصیطر) 🔹 «صَطَر» و «سَطَر»، به یک معنا مى باشد (مفردات) و «مسیطر» به معناى عهده دار و مسلّط است. (مقاییس اللغة) ✅ ۲ - پذیرش دین، اجبارى نیست. (لست علیهم بمصیطر) ✅ ۳ - اهتمام شدید پیامبر(ص)، به هدایت مردم (لست علیهم بمصیطر) 🔹 با توجّه به این که پیامبر(ص)، هرگز درصدد سلطه جویى بر مردم نبود، تأکید آیه شریفه، بر نفى سیطره، بیانگر تلاش وافر و پى گیرى مستمر آن حضرت در زمینه هدایت مردم است; به گونه اى که گویا درصدد اجبار مردم به دیندارى است. ✅ ۴ - اثر نبخشیدن پند و اندرزهاى دینى براى مردم، تکلیف ابلاغ معارف الهى را ساقط نمى کند. (فذکّر ... لست علیهم بمصیطر) 🔹 آیه شریفه، بیانگر روگردانى برخى مردم، از تذکرات پیامبر(ص) است و بیان مى دارد که در این موارد، نباید معارف الهى را بر مردم تحمیل کرد. آیه قبل با توصیف پیامبر(ص) به «تذکر دهنده»، آن حضرت را حتى در این موارد، به تذکر دادن مأمور ساخته است. 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت21:نکته ها ی تفسیری آیات23و24 سوره غاشیه ✅ إِلاَّ مَنْ‌ تَوَلَّى‌ وَ کَفَرَ 🔹 «إِلاّ»: لیکن. امّا. استثناء منقطع است. برخی استثناء را متّصل می‌دانند و مستثنی‌منه را مفعول محذوف فعل (فَذَکِّرْ) می‌شمارند. در این صورت معنی چنین است: ای پیغمبر! همه‌کس را اندرز بده، مگر آنان که می‌روند و روی می‌گردانند و به ایمان و قرآن پشت می‌کنند. ✅ ۱ - پیامبر(ص)، پس از عمل به وظیفه ارشاد همگان، در خصوص تداوم بخشیدن به ارشاد اعراض کنندگان کافر، تکلیفى ندارد. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 فعل «تولّى»، بیانگر این نکته است که تذکّرات پیامبر(ص) به روى گردانان رسیده است و آنان پندها را نپذیرفته، از آن اعراض کرده اند. بنابراین تذکّر دادن در مرحله اول، عمومى است و به همه مردم باید ابلاغ گردد; ولى پس از تولّى و اعراض گروهى از آنان، پیامبر(ص) درباره تکرار تذکّر و ارشاد آن گروه، تکلیفى ندارد. ✅ ۲ - رهبران الهى، باید همواره به ارشاد پندپذیران ادامه دهند و هیچگاه آنان را، از پندها و اندرزهاى خود محروم نسازند. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 استثنا در «إلاّ من تولّى...»، ناظر به تکرار تذکر است. بنابراین فرمان «ذکّر»، درباره کسانى که اعراض و کفر ندارند، همچنان باقى است. ✅ ۳ - حق گریزى و کفر، از میان برنده زمینه هاى تأثیرپذیرى از تعالیم دین و پندهاى آن است. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 استثناى اعراض کنندگان کافر از مجموعه کسانى که پیامبر(ص) به تذکر دادن آنان مکلف شده است، نشانگر بى اثر بودن تذکرات آن حضرت، در آنان است. ✅ ۴ - پیامبر(ص)، به الزام مخالفان بر ایمان- در صورت بى اعتنایى و کفر ورزیدن آنان - مجاز است. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 حرف «إلاّ»، ممکن است براى استثناى حقیقى از ضمیر «علیهم» باشد. ✅ ۵ - مردم، گرچه نباید بر ایمان مجبور شوند; ولى بر اعراض و کفر مؤاخذه شده و در آخرت عذاب خواهند دید. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 حرف «إلاّ» در یک احتمال براى استثناى منقطع است. در نتیجه مفاد این آیه و آیه بعد، این است که: «تو بر هیچ کس سیطره ندارى; لکن اعراض کنندگان کافر در آخرت به عذاب خداوند گرفتار خواهند شد». 🔅🔅🔅 ✅ فَيُعَذِّبُهُ‌ اللَّهُ‌ الْعَذَابَ‌ الْأَکْبَرَ 🔹 «الْعَذَابَ الأکْبَرَ»: بزرگترین عذاب. مراد عذاب آخرت است که در مقابل آن عذاب دنیا است که کمترین عذاب نامیده می‌شود ✅ ۱ - گرفتارى به بزرگ ترین عذاب هاى خداوند، فرجام کسانى است که از پند و اندرزهاى پیامبر(ص) روى برگردانده، به آن کفر مىورزند. (إلاّ من تولّى و کفر . فیعذّبه اللّه العذاب الأکبر) ✅ ۲ - عذاب هاى الهى، داراى درجات و مراتب گوناگون است. (العذاب الأکبر) ✅ ۳ - جهان آخرت، عرصه گرفتارى کافران حق گریز به بزرگ ترین عذاب هاى الهى است. (العذاب الأکبر) به قرینه آیه بعد، مراد از «العذاب الأکبر» عذابى است که کافران در آخرت، به آن گرفتار خواهند شد. 🔅 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت22:نکته ها ی تفسیری آیات25و26 سوره غاشیه ✅ إِنَ‌ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ‌ ✅ ۱ - بازگشت همه انسان ها به سوى خداوند است. (إنّ إلینا إیابهم) «إیاب»، از ریشه «اُوب» و به معناى رجوع است. ✅ ۲ - گریز از عذاب، براى اعراض کنندگان کافر، امکان پذیر نیست. (فیعذّبه اللّه ... إنّ إلینا إیابهم) 🔹 حرف «إنّ» نشان مى دهد که آیه شریفه در مقام تعلیل براى گریزناپذیر بودن عذاب کافران است. ✅ ۳ - بازگشت همگان به خداوند در قیامت، از بین برنده هرگونه راه گریز از عذاب آخرت (فیعذّبه ... إنّ إلینا إیابهم) ✅ ۴ - وجود کارگزارانى چند، در مرحله حضور مردم در پیشگاه خداوند در قیامت* (إنّ إلینا إیابهم) 🔹 ضمیر جمع (نا) در «إلینا»، مى تواند بیانگر رجوع مردم به مجموعه اى از کارگزاران صحنه قیامت باشد که به فرمان خداوند در آن مقام قرار گرفته اند. 🔅🔅🔅 ✅ ثُمَ‌ إِنَ‌ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ‌ ✅ ۱ - خداوند، حسابرسى اعمال مردم را بر خود لازم شمرده است. (ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۲ - حسابرسى اعمال در قیامت براى کافران، از حضور در پیشگاه خداوند دشوارتر است. (ثمّ إنّ علینا حسابهم) 🔹 حرف «ثمّ»، بر تراخى رتبى دلالت دارد و بیانگر آن است که مرحله حسابرسى، سخت تر از مرحله رجوع به خداوند است; هر چند هر دو هم زمان باشند. ✅ ۳ - روى گردانان از رهنمودهاى پیامبر(ص) و کافران به آن، در قیامت مورد حسابرسى و مؤاخذه قرار خواهند گرفت. (إلاّ من تولّى و کفر ... ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۴ - حسابرسى اعمال، از اهداف احضار همگان در پیشگاه خداوند است. (إنّ إلینا إیابهم . ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۵ - وجود کارگزارانى چند، براى حسابرسى اعمال مردم در قیامت (ثمّ إنّ علینا حسابهم) برداشت یاد شده، از ضمیر «نا» استفاده شده است. پایان نکات تفسیری سوره 🔅 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی 🕑 زمان:4دقیقه 📈جزء سی ام -سوره غاشیه 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره غاشیه.docx
19.7K
📌 نگاشت 23: پویش موضوعی سوره غاشیه ✅فایل متنی پویش موضوعی سوره غاشیه حاوی بیش از 300نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom