eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
623 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(اقرا) 📌 بر اساس تفاسیر مشهور شیعه 🔅🔅🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 نگاشت 1: قرائت و ترجمه آیات سوره علق یادآوری: 🔹 با خواندن آیات از ثواب تلاوت بهره ببرید 🔹 آیه پایانی دارای سجده واجب است فراموشمان نشود ✅ ترجمه نگاشت به نام خدای بخشاینده مهربان 1⃣ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید 2⃣ آدمی را از لخته خونی بیافرید 3⃣ بخوان، و پروردگار تو ارجمندترین است 4⃣ خدایی که به وسیله قلم آموزش داد، 5⃣ به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت 6⃣ حقا که آدمی نافرمانی می کند، 7⃣ هر گاه که خویشتن را بی نیاز بیند 8⃣ هر آینه بازگشت به سوی پروردگار توست 9⃣ آیا دیدی آن کس را که منع می کند 0⃣1⃣ بنده ای را که نماز می خواند؟ 1⃣1⃣ چه می بینی اگر آن مرد بر طریق هدایت باشد؟ 2⃣1⃣ یا به پرهیزگاری فرمان دهد؟ 3⃣1⃣ چه می بینی اگر تکذیب کند و رویگردان شود؟ 4⃣1⃣ آیا ندانسته است که خدا می بیند؟ 5⃣1⃣ حقا، که اگر باز نایستد موی پیش سرش را می گیریم و می کشیم، 6⃣1⃣ موی پیش سر دروغگوی خطاکار را 7⃣1⃣ پس همدمان خود را بخواند 8⃣1⃣ ما نیز کارگزاران دوزخ را فرا می خوانیم 9⃣1⃣ نه، هرگز، از او پیروی مکن و سجده کن و به خدا نزدیک شو 🔅🔅🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 2: سیمای سوره علق 🔹 اين سوره نوزده آيه دارد و در مكّه نازل شده است. 🔹 نام سوره برگرفته از آيه دوم است كه اشاره به خلقت انسان از علق (خون بسته) دارد. 🔹 اين سوره، اولين سوره‌اى است كه بر پيامبر نازل شده و سياق آياتش چنان به هم ارتباط دارد كه مى‌توان گفت تمام سوره يكباره نازل شده است. «تفسير الميزان.» 🔹 اين سوره نظير سوره‌هاى سجده، فصلت، نجم داراى سجده واجب است كه به عقيده شيعه در نماز نبايد خوانده شود و خواندن آنها در حال حيض يا جنابت ممنوع است. 🔹 در‌ فضل‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) فرمود: (‌من‌ قرأ ‌في‌ يومه‌ ‌او‌ ليلته‌ اقرأ باسم‌ ربك‌ ‌ثم‌ مات‌ ‌في‌ يومه‌ ‌او‌ ‌في‌ ليلته‌ مات‌ شهيدا و بعثه‌ اللّه‌ شهيدا و احياه‌ شهيدا، و ‌کان‌ كمن‌ ضرب‌ بسيفه‌ ‌مع‌ ‌رسول‌ اللّه‌ (ص‌) ) 🔸 هرکس این سوره را در شبانه روز تلاوت کند و بمیرد شهید مرده و خداوند او را درگروه شهیدان راه خویش زنده گرداند و مانند کسی خواهد بود که در رکاب پیامبر شمشیر زده است.(البته بر قرائت مبتنی بر عمل ) 🔸 و اخباري‌ ‌براي‌ حفظ مال‌ ‌از‌ سارق‌ و حفظ ‌از‌ خطرات‌ دريا ‌در‌ كشتي‌، و دارد ‌که‌ ثواب‌ قرائت‌ تمام‌ سور مفصلات‌ ‌را‌ دارد.(تفسیر اطیب البیان) 🔅🔅🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
آیت الله 📌 محاسبه اعمال 🔹 همه ما موظفم به محاسبه هستيم، به ما دستور دادند كه «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا».[1] آدم اگر الآن حسابش را بكند «يوم ‌الحساب» قدري راحت‌تر است؛ لكن اينكه مي‌بينيد بزرگان خيلي روي ماه شعبان تكيه مي‌كنند و در همين «صلوات شعبانيه» كه «عند الزوال» مستحب است از وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) است، دارد كه وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) «يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِه»[2] تمام سال كه حضرت نماز شبش را داشتند، اما درباره ماه شعبان دارد كه هر شب به فكر نماز، هر روز روزه. چرا در ماه شعبان اين همه تلاش و كوشش مي‌كنند؟ براي اينكه آنها كه اهل سير و سلوك‌اند، سالشان از اول ماه مبارك رمضان شروع مي‌شود. اينكه مي‌گويد: «ماه شعبان مده از دست قدح كاين خورشيد ٭٭٭ از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد»[3] براي همين است، مي‌گويد ماه ، ماه جائزه‌بخشي و محاسبه و دادن مُزد و اينهاست. ماه شعبان كه گذشت، وارد ماه مبارك شديد، ديگر خبري از اين حرف‌ها نيست. ماه مبارک رمضان ماه كار است، ماه مُزد نيست؛ ماه مُزد، شب عيد است و روز عيد که شب عيد فطر «ليلة الجوايز» است، روز عيد فطر «يوم الجوايز» است، جايزه‌ها را آن روز مي‌دهند؛ وگرنه ماه مبارك رمضان ماه دويدن است، ماه كار است. ماه مبارک رمضان ماه جايزه نيست، ماه کار است. حرف حافظ اين است كه اين چند روز ماه شعبان را درياب، اگر اين چند روز را در نيافتي در ماه مبارك رمضان بايد بدوي، جايزه‌ها را شب عيد فطر مي‌دهند؛ لذا ملاحظه فرموديد در جريان عظمت شب عيد فطر مي‌گويند اين همتاي شب‌هاي قدر است، براي اينكه جايزه‌ها را شب عيد فطر مي‌دهند. ________________________________ [1]. وسائل الشيعه، ج 16، ص99. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص829. [3]. ديوان حافظ، غزل164. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 226 تاریخ: 1396/02/03 @EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
_13 👇👇👇 🔅🔅🔅 🔅 اهتمام و جدیت مسلمانان در امر قرآن مجید 🔅 واکنش امام علی علیه السلام به قران جمع آوری شده توسط عثمان 🔹 چنانكه پيشتر اشاره شد در زمان جمع‌آورى قرآن براى بار اول و بار دوم سور و آيات قرآنى در دست عموم مسلمانان بود و براى نگهدارى آنچه داشتند كمال جديت به خرج مى‌دادند علاوه بر آن گروه زيادى از صحابه و تابعين قارى قرآن كه كارى جز آن نداشتند و جمع‌آورى قرآن در يك مصحف جلو چشم همه انجام مى‌گرفت و همگان مصحفى را كه آماده نموده در دسترشان گذاشتند پذيرفتند و نسخه‌هائى از آن برداشتند ورد و اعتراض نكردند. 🔹 و حتى در جمع عثمانى (جمع دوم) مى‌خواستند آيه كريمه‌{«وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ»} سوره توبه آيه 34 را در مصحف بدون واو ثبت كنند مانع شدند و ابى بن كعب‌ «1» صحابى در مقام تهديد سوگند ياد كرد كه اگر واو را اسقاط كنند شمشير كشيده با ايشان خواهد جنگيد و بالاخره واو را ثبت كردند. (در المنثور جزء 3 ص 232.) 🔹 خليفه دوم‌ در زمان خلافت خود روزى جمله‌{«وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»} را در آيه‌{«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»} سوره توبه آيه 100 بدون واو عطف خواند با وى به مقام مخاصمه بر آمدند تا بالاخره خليفه را وادار كردند كه با واو بخواند.( در المنثور جزء 3 ص 369) 🔅 واکنش امام علی علیه السلام به قران جمع آوری شده توسط عثمان 🔹 على (ع) با اينكه خودش پيش از آن قرآن مجيد را به ترتيب نزول جمع‌آورى كرده بود و به جماعت نشان داده بود و مورد پذيرش نشده بود و در هيچيك از جمع اول و دوم وى را شركت نداده بودند بااين‌حال هيچ‌گونه مخالفت و مقاومت به خرج نداد و مصحف دائر را پذيرفت و تا زنده بود حتى در زمان خلافت خود دم از خلاف نزد. 🔹 و همچنين ائمه اهل بيت كه جانشينان و فرزندان آن حضرت هستند هرگز در اعتبار قرآن مجيد و حتى به خواص شيعيان خود حرفى نزده‌اند بلكه پيوسته در بيانات خود استناد به- آن جسته‌اند و شيعيان خود را امر كرده‌اند كه از قرائت مردم پيروى كنند (وافى ج 5 ص 273 باب اختلاف القرآن.) 🔹 و به جرئت مى‌توان گفت كه سكوت على (ع) با اينكه مصحف معمولى با مصحف او در ترتيب اختلاف داشت از اين جهت بوده كه در مذاق اهل بيت تفسير قرآن به قرآن‌ معتبر است و در اين روش ترتيب سور و آيات مكى و مدنى نسبت به مقاصد عاليه قرآن تأثيرى ندارد و در تفسير هر آيه مجموع آيات قرآنى بايد در نظر گرفته شود زيرا كلامى كه جهانى و هميشگى باشد در كليات مقاصد و مطالب آن خصوصيات زمان و مكان و حوادث وقت نزول كه اسباب نزول ناميده مى‌شوند نبايد مؤثر باشد. 🔹 آرى در دانستن اين خصوصيات فوائدى را از قبيل روشن شدن تاريخ پيدايش معارف و احكام و قصص جزئى كه مقارن نزول بوده‌اند و چگونگى پيشرفت دعوت اسلامى در مدت بيست و سه سال روزگار بعثت و نظاير آنها مى‌توان بدست آورد. 🔹 ولى حفظ وحدت اسلامى (چنانكه پيوسته منظور ائمه اهل بيت بوده) از اين فوائد جزئيه مهم‌تر مى‌باشد. 🔅🔅🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 ابديت 🔹 اينکه گفته شد: «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْإِيمَان»،[1] درست است که شيخ بهايي بزرگمردي است، اما اين حرف بالاتر از شيخ بهايي است؛ ايشان گفت: اين وطن مصر و عراق و شام نيست ٭٭٭ اين وطن شهريست کان را نام نيست[2] قبل از او شيخ اشراق که در اين راه جان داد، رساله‌اي نوشت که اين «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْإِيمَان» برای سرزمين نيست، ما اهل هر جايي که هستيم بايد به آنجا علاقهمند باشيم، ما که از اين زمين نيامديم، ما از جاي ديگر آمديم ﴿نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي﴾،[3] ما از آنجا آمديم و وطن ما هم همان‌جاست، «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْإِيمَان». در بيانات نوراني سيّدالشهداء(سلام الله عليه) در روز ترويه در مکه است که فرمود: «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَي لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ»؛[4] يعني وطن او «لقاء الله» است. 🔹 ما يک وطن اصلي داريم و آن لقای خداست که با ابديت ماست. تا نفس مي‌کشيم علم، تا نفس مي‌کشيم تعليم، تا نفس مي‌کشيم عقل، تا نفس مي‌کشيم عدل. همين مرحوم فيض کاشاني(رضوان الله عليه) يک مثال خوبي در آن محجة دارد، فرمود: مبادا بگوييد: «خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو»، نه! «خواهي نشوي رسوا همرنگ حقيقت شو». 🔹 عالَم فراوان فراز و فرودي دارد، از لطيف‌ترين تعبيرات جناب شيخ عطار همين عبارت فراز و فرود است.[5] اگر بد کردند ما ناچاريم نهي از منکر بکنيم و مي‌کنيم و مي‌گوييم و بايد بگوييم، اينها سرجايش محفوظ است؛ اما برنامه اصلي ما علم است و علم که غذاي ماست و با ابديت ما کار دارد. ____________________________________ [1]. مستدرک سفينة البحار، ج10، ص375. [2]. شيخ بهايي، نان و حلوا، بخش9. [3] . سوره حجر، آيه29؛ سوره ص، آيه72. [4]. اللهوف علي قتلي الطفوف(فهري)، ص61. [5] . ديوان اشعار، عطار، غزل شماره337؛ «ز سرگشتگی زير چوگان چرخ ٭٭٭ چو گويی ندانی فراز از فرود». 📚 ديدار گروهی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه کاشان با حضرت استاد تاريخ: 1397/03/27 @EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 2: تفسیر آیه 1 اقْرَأْ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، ✅ «إِقْرَأْ ...»: از اوّل این سوره تا آخر آیه پنجم، نخستین آیاتی است که در غار حراء بر پیغمبر نازل شده است و با تابش اشعّه جدید وحی، فصل تازه‌ای در تاریخ بشریّت گشوده گشته است. برابر فرمان الهی پیغمبر «قاری» شد ولی «کاتب» نشد (جزء عمّ شیخ محمّد عبده). ✅ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اولين بار كه جبرئيل بر من ظاهر شد، فرمود: بخوان، گفتم: نمى‌توانم، بعد از سه بار مرا فشار داد، ديدم مى‌توانم بخوانم. « تفسير نمونه.» ✅ آنجا كه به مسئله آفرينش انسان نظر دارد، خداوند، خود را كريم خوانده: «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ» « انفطار، 6- 7» ولى آنجا كه موضوع خواندن و يادگيرى و قلم مطرح است، خود را اكرم خوانده است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»- تفسير نوين – ✅ از افتخارات اسلام اين است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولين فرمان خداوند به پيامبرش فرمان فرهنگى بود. خواندن لوحى كه براى اولين بار در برابر پيامبر باز شد، منظم و مكتوب بود. 🌿🌿🌿🌿🌿 🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 3: تفسیر آیه 1 اقْرَأْ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، 📋✏ پیام نگاشت: 🔹 آغاز تحصيل علم بايد با نام خدا باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» فارغ التحصيلان نيز بايد در راه او باشند. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى‌ رَبِّكَ فَارْغَبْ» 🔹 قرائت قرآن بايد با نام خداوند آغاز شود. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» 🔹 اولين فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقْرَأْ» 🔹 خواندن بايد جهت الهى داشته باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» خواندن قرآن وسيله رشد است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ» 📚 نکته نگاشت: ۱ - پیامبر(ص)، مأمور دریافت قرآن و قرائت آن (اقرأ) 🔹 «قرائت»، ممکن است به تلفّظ یا مرور در ذهن انجام گیرد و در آیه شریفه - به این دلیل که پیش از آن چیزى نازل نشده بود تا پیامبر(ص) مأمور به قرائت آن شود - مراد دریافت و قرائت آیاتى است که بعد از فرمان «اقرء» نازل مى شود. این فرمان، شامل قرائت کلمه «اقرء» نیز مى باشد; نظیر آن که گفته شود: «آنچه را مى گویم، گوش کن» که شامل همین جمله نیز مى گردد. 🌿🌿🌿🌿🌿 🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 3: تفسیر آیه 1 اقْرَأْ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، 📚 نکته نگاشت: ۲ - خداوند، در آغاز رسالت پیامبر(ص)، آن حضرت را به نزول آیاتى خواندنى (قرآن) وعده داد. (اقرأ) مشهور این است که سوره «علق» یا «پنچ آیه نخست آن»، اولین آیاتى است که بر پیامبر(ص) نازل گردید. تعبیر «اقرء» در سر آغاز وحى، شروع مناسبى است که در خود دو نکته دارد: الف- پس از این مطالبى به پیامبر نازل خواهد شد؛ب- آن مطالب خواندنى خواهد بود، نه این که به دانستن آن بسنده شود. ۳ - پیامبر(ص)، مأمور آغاز قرائت قرآن، با نام خداوند (اقرأ باسم ربّک) ۴ - ذکر نام خداوند، از آداب شروع تلاوت قرآن (اقرأ باسم ربّک) ۵ - آغاز کارها با نام خدا، شایسته و مطلوب است. (اقرأ باسم ربّک) 🔹 توصیه به آغاز قرائت قرآن با نام خدا و مطرح شدن ذکر نام او در اولین خطاب الهى به پیامبر(ص)، نشانگر اهمیت آن است و این نکته را به مخاطب القا مى کند که نام خداوند، باید سرآغاز هر کارى قرار گیرد. ۶ - خداوند، توانا سازنده پیامبر(ص) بر قرائت مکتوباتى خاص (اقرأ) 🔹 فرمان «اقرء» - به قرینه امّى و نانویسا بودن پیامبر(ص) تا زمان بعثت - فرمانى بود که در کنار تشریع حکم قرائت، تأثیر تکوینى در وجود آن حضرت داشت. 🔹 واژه «قرائت» - که در مورد نوشته ها به کار مى رود - بیانگر وجود مکتوباتى در برابر دیدگان آن حضرت است که گرچه خطّ و نوع کتابت آن براى ما مجهول مى باشد; ولى قابل قرائت بوده است. @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 3: تفسیر آیه 1 اقْرَأْ بِاسْمِ‌ رَبِّکَ‌ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، 📚 نکته نگاشت: ۷ - توانایى بر خواندن مکتوبات، امرى پسندیده و مطلوب در پیشگاه خداوند (اقرأ) اولین فرمان خداوند به پیامبر(ص)، فرمان «اقرء» است. بنابراین قرائت، از اهمیتى والا برخوردار است. ۸ - قرائت قرآن، بدون کمک گرفتن از نام خداوند، کامل نیست و تنها با ذکر نام او، قرائتى مطلوب خواهد بود. (اقرأ باسم ربّک) ۹ - لزوم توجه به صفات و نشانه هاى خداوند، هنگام قرائت قرآن (اقرأ باسم ربّک) 🔹 حرف «باء» در «باسم ربّک»، براى الصاق یا استعانت و یا مصاحبت است. و در صورت اخیر مفاد آیه شریفه لزوم همراه ساختن تمام لحظات قرائت با ذکر اسم خداوند است. در حقیقت مراد توجّه به صفات و نشانه هایى است که این اسم، بیانگر آن است. ۱۰ - خداوند، مربى پیامبر(ص) و تدبیرکننده شؤون رسالت آن حضرت است. (ربّک) ۱۱ - الزام پیامبر(ص) به قرائت قرآن در آغاز رسالت، مایه رشد و تعالى آن حضرت و از جلوه هاى ربوبیت خداوند بود. (اقرأ باسم ربّک) ۱۲ - خداوند، خالق تمامى مخلوقات است. (الذى خلق) ذکر نشدن مفعولى خاص براى فعل «خلق»، افاده عموم مى کند ۱۳ - ربوبیت (مالکیت و تدبیر امور)، ویژه خالق موجودات است.(ربّک الذى خلق) ۱۴ - توجّه به خالقیت خداوند و ربوبیت او، برانگیزاننده انسان به همراه ساختن کارها با ذکر نام او است. (اقرأ باسم ربّک الذى خلق) 📚 منبع:با استفاده از تفسیر المیزان- نمونه- نور و... @rahighemakhtoom
💠 سطح معرفت 🔹 مرحوم کلينی نقل می کند که «اعْرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولَ بِالرِّسَالَةِ وَ أُولِي الْأَمْرِ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَهی عَن المُنکَر»؛[1] بهترين راه خداشناسی خدايي را شناختن است، خدايی يعنی چه؟ اگر کسی «الوهيت» را بشناسد، «اله‌ شناس» خوبی است. اگر کسی «نبوت» را بشناسد، «نبی شناس» خوبی است. اگر کسی «رسالت» را بشناسد، «رسول ¬شناس» خوبی است. اگر کسی «امامت» را بشناسد، «امام شناس» خوبی است؛ امّا امام شناسی تاريخی که فلان امام پسر فلان کس است اين امام شناسی نيست، شخصيت حقيقی را کسی نمی¬گويد، آن شخصيت حقوقی را می گويند امام. فرمود اول امامت را بشناس «الامامة ما هی؟» بعد امام را بشناس؛ امامت اين است، رسالت اين است، نبوت اين است، ولايت اين است. پس اگر اين چنين باشد ما موظفيم که بگوييم امامت يعنی چه؟ بعد شناختن امام آسان است، وقتی انسان امامت را بشناسد معلوم است که الآن تنها کسی که زير گنبد خضراء امام است، وجود مبارک ولیّ عصر(عجل الله تعالی فرجه الشريف) است. فرق ما که در حوزه و دانشگاه هستيم با توده مردم اين است که بالأخره ما عمری را صرف می کنيم بايد در سقف معرفت باشيم، نه در کف معرفت! البته پايان کار با کيست آن ديگر نه حوزه و دانشگاه معيار است و نه در سطح بازار. 🔹 حضرت امير(سلام الله عليه) در آن بيان نورانی ¬دارد که «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ [تَعَالَی]»،[2] چه کسی توانگر است و چه کسی تهي دست است در روز حساب مشخص می شود. خيلی از کارگرهای ساده هستند که ممکن است از ما جلوتر بروند، اين فعلاً معيار نيست؛ آن جا معلوم می شود که چه کسی برنده است و چه کسی بازنده! دو رکعت نماز يک کارگری که با اين وضع دارد آبرويش را حفظ می کند، خيلی بيشتر از نمازهای مستحبی ما اثر دارد! «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ [تَعَالَی]»، اما از نظر ظاهری ما که عمرمان را يا در حوزه يا در دانشگاه صرف می کنيم، با ديگران بايد فرق داشته باشيم. به ما گفتند که به کف معرفت اکتفا نکنيد، بلکه به آن سقف معرفت نگاه کنيد. ____________________________________ [1]. الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج1، ص85. [2]. نهج البلاغة(للصبحي صالح), حکمت452. 📚 سخنرانی حضرت استاد در جمع دانشجویان تاريخ: 1391/02/20 @rahighemakhtoom
💠 اضافه تشريفی 🔹 يك خطبه نوراني از وجود مبارك رسول گرامي به ما رسيد اين خطبه هم از نظر محتوا خيلي بلند است هم از نظر سند, سندش بعد از بزرگان رجال مي‌رسد به وجود مبارك امام هشتم از امام هشتم تا پيامبر همه‌شان معصوم‌اند. 🔹 در آخرين جمعه ماه شعبان, وجود مبارك رسول گرامي فرمود: مردم! ماه خدا به طرف شما آمده, به استقبال اين ماه برويد! «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّه»؛[1] اين ماه به نام خداست, همانطوري كه كعبه به نام خداست و آن سرزمين, سرزمين ضيافت است; اين ماه هم ماه خداست, اين زمان, زمان ضيافت است, آن زمين, زمين ضيافت است, كساني كه توفيق حج يا عمره را دارند مهمانان خداي سبحان هستند كه در آنجا از حاجيان و معتمران به عنوان «ضيوف الرحمان» ياد مي‌شود. در ماه مبارك رمضان هم كه به عنوان شهر ضيافت است, از روزه‌دارها به عنوان «ضيوف الرحمان» ياد مي‌شود. 🔹 سنايي مي‌گويد كعبه احتياجي به پرده‌هاي ابريشمي ندارد «ياي بيتي جمال كعبه بس است»;[2] كعبه يك «ياء» دارد كه خداي سبحان به ابراهيم و اسماعيل(سلام الله عليهما) فرمود: ﴿أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ﴾؛[3] خانه مرا پاك كنيد! كعبه نيازي به ابريشم ندارد, بلکه «ياي بيتي جمال كعبه بس است». 🔹 اين «ياء» براي ماه مبارك رمضان هم هست كه شما مي‌گوييد «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّه», اين يك «ياء» براي انسان هم هست كه فرمود: ﴿نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي﴾[4] اگر انسان حرمت اين اضافه تشريفي را رعايت كند, قدر اين «ياء» را بداند همتاي كعبه مي‌شود, همتاي ماه مبارك رمضان مي‌شود, آن وقت سنايي مي‌گويد: تو فرشته شوي ار جهد كني از پي آنك ٭٭٭ برگ توت است كه گشتست به تدريج اطلس[5] ____________________________________ [1] . الامالي (شيخ صدوق), ص93; عيون اخبار الرضا, ج1, ص295. [2]. سير العباد الي المعاد(سنايي ـ چاپ تهران)، ص 101؛« كعبه را جامه كردن از هوس است ٭٭٭ ياء بيتي جمال كعبه بس است». [3] . سورهٴ بقره, آيهٴ 125. [4] . سورهٴ حجر, آيهٴ 29; سورهٴ ص, آيهٴ 72. [5] . ديوان سنايي, قصيده 90. 📚 درس اخلاق تاريخ: 1391/04/29 @EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
📌 سايه ماه خدا 🔹 ما در آستانه آخرين لحظات ماه پربركت شعبان هستيم. در آخرين جمعه ماه شعبان وجود مبارك حضرت يك سخنراني كرد، گاهي تعبيراتي كه نقل شد چنين است، فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ»،[1] گاهي دارد «قَدْ أَظَلَّكُمْ شَهْر»،[2] گاهي تعبير روايت اين است كه ماه پربركت رمضان روي سر شما سايه انداخت و شما زير سايه ماه مبارك رمضان هستيد، گاهي تعبير روايت اين است كه ماه مبارك رمضان به طرف شما اِقبال كرد, رو كرد و شما هم استقبال كنيد، چون زمان فرا مي‌رسد و «متزمّن» را در برمي‌گيرد، اين‌چنين نيست كه ما به طرف ماه مبارك رمضان برويم، بلکه اين گردش روزگار است كه بالأخره ماه مبارك رمضان را به ما مي‌رساند. 🔹 ما حركتمان در اين نيست كه از خرداد به تير, از تير به مرداد و از مرداد به شهريور برسيم, حركت ما اين نيست كه زمين به دور خودش بگردد و ما شب و روز داشته باشيم يا زمين به دور آفتاب بگردد و ما سال و ماه داشته باشيم, اگر كسي پنجاه سال عمر دارد معنايش اين نيست كه زمين پنجاه بار به دور آفتاب گشت و زمين شد پنجاه ساله؛ نه اين شخص! اين شخص وقتي پنجاه ساله است كه پنجاه فضيلت پيدا كند، وگرنه زمين به دور آفتاب مي‌گردد و او پنجاه بار حركت كرد تا اين شخص پنجاه ساله شود, اينكه مي‌بينيد بعضي كودكِ پنجاه‌ ساله‌ يا كودكِ هشتاد ساله‌ هستند سرّش اين است كه زمين حركت كرد نه «متزمّن», نه «متمكّن»؛ تو بايد پنجاه قدم حركت كني تا بشوي پنجاه ساله، تو اگر همان فكر كودكانه را داري اينكه حركت نشد! 🔹 فرمود: ««قَدْ أَظَلَّكُمْ شَهْر», «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ»؛ ماه خدا دارد مي‌آيد و سايه بر شما انداخت, زير سايه ماه خدا بايد حركت كنيد. در اين ماه فرمود بركات الهي فراوان هست و طلبكاران فرشتگان الهي هستند كه به دستور ذات اقدس الهي كار مي‌كنند، اين فرشتگان كه مأموران الهي‌ میباشند و خود ذات اقدس الهي كه طلبكار اصلي است آمادگي خودشان را اعلام كردند و فرمود خيلي از شماها بدهكاريد و خيلي از شماها گِرو داديد، بياييد فكّ رهن كنيد. ____________________________________ [1]. امالی(صدوق), ص93. [2]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج4، ص66. 📚 درس اخلاق تاريخ: 1393/04/05 @EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
💠 معرفت و مراقبت 🔹 يكي از غرر رواياتي كه از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) رسيده است اين است كه بالأخره انسان يك روح و يك بدني دارد که حرفي در آن نيست، اما خيلي از موارد است كه ما مي‌گوييم نمي‌توانيم نماز شب بخوانيم، نمي‌توانيم زبانمان را كنترل كنيم، نمي‌توانيم چشممان را كنترل كنيم، نمي‌توانيم عصباني نشويم، از اين بهانه‌ها! آيا روح و بدن اين دو موجود در عرض هم‌اند كه هركدام يك خواسته‌اي داشته باشند يا بدن اصل است و روح فرع يعنی روح تابع بدن است، اگر بدن ضعيف شد روح بايد اطاعت كند يا بالعكس؟ 🔹 براساس «اصالت الروح» بدن ابزار اوست، اين بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) كه از غرر روايات ماست ثابت مي‌كند روح اصل است، نه همتاي بدن است و نه مقهور بدن؛ فرمود: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيْهِ النِّيَّةُ»؛[1] اگر نيت و اراده و تصميم قوي بود هرگز بدن اظهار ضعف نمي‌كند، نمي‌تواند بگويد نمي‌توانم. يك وقت است كه اصل كار نسبت به اين بدن شاق است، مثل اينكه از يك انسان كهنسالي شما كار يك جوان را طلب بكنيد، او را نه شارع مقدس خواست و نه راهي براي اثبات آن هست؛ اما در هر محدوده‌اي كه كار مي‌خواهند بكنند، نظير همين معاصي ياد شده هرگز بدن در برابر روح خواسته‌اي ندارد. حضرت فرمود هيچ بدني اظهار ضعف نمي‌كند در سايه قدرت روح «مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيْهِ النِّيَّةُ» اگر نيت و اراده قوي بود بدن اطاعت مي‌كند. 🔹 بنابراين جلوي زبان را گرفتن، جلوي چشم را گرفتن جلوي عصبانيت را گرفتن اينها با تمرينات روح برمي‌گردد؛ اگر قدرت روحي اضافه شد كه بخشي از آن به معرفت و بخشي از آن به مراقبت برمي‌گردد، بدن تابع است. ____________________________________ [1]. من لا يحضره الفقيه، ج‌4، ص400. 📚 درس خارج فقه خيارات جلسه 225 تاريخ: 1390/02/21 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 4: تفسیر آیه 2 خَلَقَ‌ الْإِنْسَانَ‌ مِنْ‌ عَلَقٍ‌ همان کس که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد! 📝 واژه نگاشت: 🔹 «خَلَقَ»: هر چند فعل (خَلَقَ) در آیه نخست، آفرینش انسان را هم در بر دارد، ولی برای اهمّیّت مقام او مجدّدا از انسان سخن به میان آمده است. 🔹 «عَلَقٍ»: جمع عَلَقَة، خون بسته و دَلَمه گونه 🔹 براى كلمه‌ «عَلَقٍ» چند معنا شده است: الف) چسبنده و مراد آن است كه حضرت آدم از گل چسبنده آفريده شد و يا نطفه مرد شبيه زالو به نطفه زن مى‌چسبد. ب) به معناى خون غليظ و بسته باشد كه معمولًا اين معنا مطرح است. 🔸 آنكه از خون بسته انسان مى‌سازد، بر شخص درس ناخوانده فرمان اقرء مى‌دهد. 🌿🌿🌿🌿🌿 🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 4: تفسیر آیه 2 خَلَقَ‌ الْإِنْسَانَ‌ مِنْ‌ عَلَقٍ‌ همان کس که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد! 📝 نکته نگاشت: ۱ - خداوند، خالق انسان ها است. (خلق الإنسن) ۲ - انسان، از خون لخته آفریده شده است. (خلق الإنسن من علق) 🔹 «علق»; یعنى، مطلق خون یا خونى که به شدت سرخ است، یا خون غلیظ و یا جامد 🔹 برخى آن را جمع «عَلَقة» دانسته اند که به اعتبار جنس بودن «الإنسان»، وصف آن قرار گرفته است. ۳ - تکوین یافتن انسان ها از خون جامد به دست خداوند، شاهد و دلیل ربوبیت او بر آنان است. (ربّک الذى خلق . خلق الإنسن من علق) 🔹 این آیه، بدل براى جمله «خلق» در آیه قبل و توصیف «ربّک» است. ۴ - آگاهى از قدرت خداوند بر آفرینش انسان از خون لخته، زمینه ساز توجه به او در آغاز هر کار است. (اقرأ باسم ربّک ... خلق الإنسن من علق) ۵ - علل و عوامل طبیعى، مجراى فعل خداوند (خلق الإنسن من علق) ۶ - آفرینش انسان، ممتاز و برتر از آفرینش سایر مخلوق ها است. (الذى خلق . خلق الإنسن من علق) 🔹 آیه قبل، از خالقیت خداوند سخن گفت و در این آیه، خلقت انسان به عنوان نمونه اى از مخلوقات او اختصاص به ذکر یافته است. این عنایت خاص، نشانگر برجستگى ویژه خلقت انسان است. 🌿🌿🌿 🔅 بسم الله ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 همراه با امام سجاد علیه السلام به استقبال ماه میهمانی خداوند برویم 🔳دعای 44 صحیفه سجادیه وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ شَهْرَ الصِّيَامِ وَ شَهْرَ الْإِسْلاَمِ وَ شَهْرَ الطَّهُورِ وَ شَهْرَ التَّمْحِيصِ وَ شَهْرَ الْقِيَامِ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ. و سپاس خداى را كه از جمله آن راهها، ماه خود ماه رمضان را قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمايش، ماه قيام، ماهى كه قرآن را در آن نازل كرد، براى هدايت مردم، و بودن نشانه هايى روشن از هدايت و مشخص شدن حق از باطل،... 🔅دورکعت نماز اول ماه را هدیه کنیم به پیشگاه مقدس حضرت امیر المؤمنین شهید مظلوم ماه رمضان @rahighemakhtoom
💠 وارثان الهی 🔹 ماه مبارک رمضان بهترين فرصتي است که انسان هم پيام انبياي الهي را بشنود و عمل کند و هم راه آن ذوات مقدّس را طي کند تا به قلّهٴ مقصود بار يابد. انبيا پيام خدا را به ما رساندند، وظيفهٴ ما استماع اين پيام و امتثال دستورات آنهاست و ثمرهٴ اين امتثال آن است که ما اوّل وارث انبيا بشويم و بعد وارث خدا. وارث انبيا شدن، يعني به علوم و حِکَم آنها آشنا شدن و به احکام الهي عمل کردن؛ وارث خدا شدن، يعني بهشت را به ارث بردن. انبيا علوم و معارف را به ارث به ما مي‌رسانند. عمل به اين دستور ما را وارث فردوس مي‌کند که مورِّث ما در اين ارث، خداي سبحان است. 🔹 در تعبيرات ديني آمده است که «الْعُلَمَاءُ وَرِثَةَ الأَنْبِياء»،[1] منظور از علما خصوص کساني که جامهٴ مخصوص در بر کرده‌اند نيست، بلکه هر انسان وارسته‌اي که به قوانين الهي از راه صحيح آگاه باشد و به دستور الهي عمل بکند چنين انسانی عالم ديني است و چنين انساني وارث پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و وارث انبياي الهي(عليهم الصلاة و عليهم السلام) است. هر کسي به اندازهٴ علم و ايمان خود از انبيا ارث مي‌برد؛ آن گاه وقتي وارث انبيا شدند اهل آن خواهند شد که خدا دربارهٴ آنها بفرمايد: مؤمنان راستين ﴿يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ﴾[2] که فردوس را و بهشت برين را به ارث مي‌برند. مورِّث اين فردوس خداست که فرمود: ﴿تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً﴾.[3] ____________________________________ [1] . الکافی(ط ـ الإسلامية)،ج1، ص32. [2] . سوره مؤمنون، آيه11. [3] . سوره مريم، آيه63. 📚 رمضان و ضیافت الهی ـ جلسه 1 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 5: تفسیر آیه 3 اقْرَأْ وَ رَبُّکَ‌ الْأَکْرَمُ‌ بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است، ✅ نکته نگاشت: ۱ - خداوند، با تأکید بر فرمان خویش، پیامبر(ص) را به دریافت و قرائت قرآن در آغاز رسالتش فرا خواند. (اقرأ ... اقرأ) 🔹 فرمان «اقرأ»، تکرار و تأکید فرمانى است که در آغاز سوره آمده بود و مفعول محذوف آن نیز - به قرینه سیاق کلام - مطالبى است که بعد از آن فرمان، وحى خواهد شد. ۲ - خداوند، شریف ترین و احسان کننده ترین موجودات است. (و ربّک الأکرم) 🔹 هر چیزى که در باب خود شریف باشد، به او «کریم» گفته مى شود و زمانى که «کَرَم»، وصف خداوند قرار گیرد، نام احسان و انعام فراوان او خواهد بود. برخى از دانشمندان گفته اند: کرم تنها در مورد نیکویى هاى بزرگ به کار مى رود. (مفردات) ۳ - توجّه به بزرگوارى و شرافت برتر خداوند، برانگیزاننده انسان به تلاوت کلام او است. (اقرأ و ربّک الأکرم) ۴ - فرمان دریافت و قرائت قرآن به پیامبر(ص)، برخاسته از مقام ربوبى خداوند و مایه رشد و تعالى آن حضرت (اقرأ و ربّک الأکرم) ۵ - القاى وحى بر پیامبر(ص) و توانمند ساختن او بر قرائت قرآن، احسان و کرم خداوند به آن حضرت است. (اقرأ و ربّک الأکرم) ۶ - قرائت قرآن، داراى منافعى بسیار و تضمین شده از سوى خداوند (اقرأ و ربّک الأکرم) توصیف خداوند به «کریم ترین» - پس از امر به قرائت - بیانگر تأثیر آن در فراهم آمدن زمینه کرامت و احسان خداوند است. 🌿🌿🌿 ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
(اقرا) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 6: تفسیر آیه 4 الَّذِي‌ عَلَّمَ‌ بِالْقَلَمِ‌ همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نمود، 🔹 از افتخارات اسلام اين است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولين فرمان خداوند به پيامبرش فرمان فرهنگى بود. خواندن لوحى كه براى اولين بار در برابر پيامبر باز شد، منظم و مكتوب بود. 🔹 قلم، بهترين وسيله انتقال دانش است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» 🔹 خداوند كارهاى خود را از طريق اسباب انجام مى‌دهد. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» 🔹 رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از كرم و ربوبيّت اوست و نويسندگى هنر مطلوب و مورد ترغيب اسلام است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» ✅ نکته نگاشت: ۱ - خداوند، معلم انسان ها است. (الذى علّم) ۲ - قلم، وسیله اى کارآمد در آموزش (الذى علّم بالقلم) ۳ - توانایى انسان بر خواندن نوشته ها و آموختن معارف مکتوب، هدیه خداوند و نعمت او است. (الذى علّم بالقلم) ۴ - تراوشات قلم نویسندگان و تأثیر آن در انتقال اطلاعات به دیگران، وابسته به خداوند است. (الذى علّم بالقلم) ۵ - توجه به وابستگى تمام آموخته ها به خداوند، مایه اطمینان پیامبر(ص) به توانایى بر عمل به وظیفه دریافت و قرائت قرآن (اقرأ ... الذى علّم بالقلم) 🔹 با توجّه به «امّى» و نانویسا بودن پیامبر(ص) تا زمان بعثت، خداوند پس از فرمان دادن آن حضرت به قراءت، خود را معلم تمام اهل قلم معرفى کرده است تا آن حضرت را به امدادهاى خویش امیدوار سازد. ۶ - توجّه به آموزگار بودن خداوند و وابستگى قرائت و کتابت به قدرت او، برانگیزاننده انسان به تلاوت کلام او است. (اقرأ ... الذى علّم بالقلم) ۷ - ربوبیت خداوند بر انسان ها، جلوه گر در توانا ساختن آنان بر خواندن و نوشتن (و ربّک الاکرم . الذى علّم بالقلم) ۸ - توانا ساختن انسان بر خواندن و نوشتن و آموختن علوم به او، برخاسته از کرامت والاى خداوند است. (و ربّک الأکرم . الذى علّم بالقلم) ۹ - علل و عوامل طبیعى، تجلّى گاه افعال خداوند و مجراى انجام یافتن آنها است. (علّم بالقلم) ۱۰ - نویسندگى هنرى مطلوب و مورد ترغیب از آغاز ظهور اسلام (الذى علّم بالقلم) نزول این آیات در نخستین ساعات بعثت، گویاى برداشت یاد شده است. ۱۱ - نزول قرآن به صورت قابل نوشتن، وعده خداوند به پیامبر(ص) در لحظات آغازین بعثت (اقرأ ... الذى علّم بالقلم) 🔹 طرح امورى که مربوط به قلم است، به دنبال فرمان قرائت قرآن در نخستین لحظات آغاز وحى، بیانگر نکته یاد شده است. 🌿🌿🌿 ☘در انجام کار خوب سبقت بگیریم .انتشار عمل و رفتار و سخن خوب صدقه ای ماندگار است.در کار خیر همدیگر را کمک کنیم .توفیق را از خدا بخواهیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
💠 امت ولیّ 🔹 در صدر اسلام، رابطهٴ فقها با مردم رابطهٴ مسئله‌گو بود؛ مردم مسائلي را كه داشتند از زراره, از محمدبن‌مسلم, از هشام, از حمران‌بن‌اعين اين مسائل شرعي را سؤال مي‌كردند. كم‌كم از اين حد گذشت به عنوان يك مدرّس و مؤلّف ديني شناخته شدند. در اعصار ميانه مقداري وضع روحانيّت به سمت مرجعيّت مي‌رفت كه ترقّي كند، متأسفانه با جريان شوم اخباري‌گري روبه‌رو شد كه رابطهٴ فقيه «جامع‌الشرائط» با مردم رابطهٴ محدّث شد كه بايد حديث بگويد و حديث ترجمه كند و مردم برابر حديث عمل كنند. در آن عصر رشد اخباري‌گري، مرحوم آقا باقر وحيد بهبهاني و ساير بزرگان اصوليين نجف تلاش و كوشش كردند كه رابطهٴ فقيه «جامع‌الشرائط» با مردم را رابطهٴ مرجع تقليد با مقلِّد كنند كه مردم از آرا و نظرات اجتهادي فقها پيروي كنند. ساليان متمادي اين اصل رواج داشت كه رابطه فقيه «جامع‌الشرائط» با مردم, رابطهٴ مرجع و مقلّد بود. امام راحل(رضوان الله عليه) از اين مرحله گذشتند تحوّل جديدي به بار آوردند و آن اين بود كه رابطهٴ فقيه «جامع‌الشرائط» با مردم, رابطهٴ امام است و امّت؛ اينها امّت اين امام‌اند، رابطهٴ وليّ هست و مولّي‌عليه که بر اساس ولايت فقيه, جامعه مولّي‌عليه اين وليّ هستند؛ اين يك ساختار كاملي از نظام اسلامي را ارائه مي‌كند، تنها طرح يك مسئله يا يك نظر تفسيري يا فلسفي يا كلامي يا فقهي يا اصولي نيست. 🔹 كاري كه امام(رضوان الله عليه) كرد، به دنبال كار انبياي الهي بود كه هم ديانت مردم و هم حضور عقلاني مردم تأمين شده است اينها ستون‌اند, اگر ـ ان‌شاءالله ـ اين دو ستون ستبر محفوظ بماند، هيچ آسيبي اين انقلاب را تا ظهور صاحب اصلي‌اش ـ ان‌شاءالله ـ تهديد نمي‌كند. 📚 درس اخلاق تاريخ: 1393/03/08 @EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
💠 فرهنگ دينی 🔹 اين بيان نوراني را مرحوم کليني از وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) نقل کرد، اسلام که آمده دو مرز و سيم خاردار گذاشته است: يکي در طرف تصديق و يکی در طرف تکذيب؛ يکي در طرف قبول و يکي در طرف نکول؛ کلّ فرهنگ جاهلي را عوض کرد. در جاهليت فرهنگشان اين بود که ما چيزي را قبول داريم که پدران ما گفته باشند، چيزي را نفي مي‌کنيم که آنها نگفته باشند. معيار قبول و نکول جاهليت، گفته پدران و نگفته آنهاست. اگر چيزي را پدرانشان گفته بودند، اينها مي‌پذيرفتند، مي‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلَي أُمَّةٍ﴾،[1] چيزي را پدرانشان به نسل قبل نگفته بودند، مي‌گفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا في آبائِنَا الْأَوَّلينَ﴾،[2] اين روح، روح تقليد بود. اين روح پليد تقليد را اسلام کلّاً عوض کرد. 🔹 وجود مبارک امام صادق، طبق نقل مرحوم کليني در همان جلد اوّل کافي کتاب عقل دارد که ذات أقدس الهي دو اصل را آورد: يکي اينکه اگر کسي بخواهد چيزي را تصديق کند، بايد دستش پُر باشد. بخواهد تکذيب کند، بايد دستش پُر باشد. با گمان و ميل و خيال و هويٰ نمي‌تواند دهن باز کند. اين دو آيه را وجود مبارک امام صادق به عنوان دو تا مرز ذکر کرد، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ خَصَّ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ»،[3] حالا يا «حَصَّنَ»[4] است که از حِصن و دژ و قلعه است. يا «حَضّ»[5] است که تحضيض کرده. يا «خَصَّ» است که اختصاص داده، چند تا نسخه در همين کافي هست. «إِنَّ اللَّهَ حَصَّنَ»، حِصن، قلعه دو تا دژ گذاشته. «حَصَّنَ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ»، يکي ﴿أَنْ لا يَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَق﴾؛[6] دهن باز کرد،
💠 وعده الهي 🔹 اين دو جمله ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾[1] ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾[2] چه پيامي دارد؟ دو جمله است، دو اسم است و دو خبر است. غالب اين ادباي ما به اين نكته توجه كردند كه اين «العسر» كه «الف» لام دارد و معرفه است دومي عين اولي است، چون هر دو معرفه‌ هستند، اما «يسراً» كه نكره است دومي غير از اولي است، پس ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ يك، ﴿إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً﴾ دو، با هر دشواري دو برابر او آساني هست، اما نه در جاي ديگر با او هست! آنكه در سورهٴ مباركهٴ «طلاق» فرمود: ﴿سَيَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً﴾؛[3] يعني ظهور و كشف آن ممكن است براي شما طول بكشد، وگرنه ما در درون او دو آساني قرار داديم با اوست، منتها شما نمي‌بينيد، از ما سؤال كنيد، به ما مراجعه كنيد، ما جواب را به شما نشان مي دهيم ﴿مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾[4] ﴿مَنْ أَوْفي بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ﴾[5] اين وعده خداست! فرمود بيراهه نرويد، هر جا مشكلي هست دو برابرش آساني هست يك، در دسترس است دو، در كنار او جاسازي شده سه، از ما بپرسيد نشانتان دهيم چهار، حالا مسئله تحريم و امثال تحريم كه مشكل مملكت است به بركت قرآن و عترت به «أحسن وجه» حل مي شود، ماها كه در حوزه هستيم مبادا خودمان را كمتر از شيخ انصاري و آخوند خراساني فكر كنيم ما هم همانيم، اگر نتوانستيم به حال آنها باشيم بايد به حال خودمان اشك بريزيم و گريه كنيم که اين همه علوم و اين همه روايات چرا مثل آنها نشديم؟ ____________________________________ [1]. سوره شرح, آيه5. [2]. سوره شرح, آيه6. [3]. سوره طلاق, آيه7. [4]. سوره نساء, آيه122. [5]. سوره توبه, آيه111. 📚 درس خارج فقه نقد و نسيه جلسه 31 تاريخ: 1392/09/13 🌿🌿🌿 انتشار و تبلیغ سخن حق صدقه جاریه است. یاری گر یکدیگر در نشر و یادگیری معارف و آموزه های قرآنی باشیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
👇👇👇 🔅🔅🔅 📌 قرآن مجيد از هر گونه تحريفى محفوظ است‌ 🔹 تاريخ قرآن مجيد از روز نزول تا امروز كاملا روشن است، پيوسته سور و آيات قرآنى ورد زبان مسلمانان بوده و دست بدست مى‌گشته است. و همه مى‌دانيم كه قرآنى كه در دست ما است همان قرآن است كه چهارده قرن پيش به پيغمبر اكرم (ص) تدريجا نازل شده است. ✳ با اين وصف نبايد قرآن مجيد در اعتبار و ثبوت واقعيت خود نيازمند تاريخ باشد اگر چه تاريخش روشن هم هست زيرا كتابى كه مدعى است كه كلام خدا است و در اين دعوى به متن خودش استدلال مى‌كند و بمقام تحدى(مبارز طلبی) بر آمده همه انس و جن را از آوردن مثل خود عاجز مى‌داند، ديگر نمى‌شود در اثبات اينكه كلام خدا است و تحريف و تغييرى به آن عارض نشده و چنانكه بود مى‌باشد نياز بدليلى يا شاهدى غير از خودش پيدا كند يا در ثبوت اعتبار به تصديق و تأييد شخصى يا مقامى پناهنده شود. 🔹 روشن‌ترين برهان بر اينكه قرآنى كه امروزه در دست ما است همان قرآن است كه به پيغمبر اكرم (ص) نازل شده و هيچ‌گونه تغيير و تحريفى بر نداشته همين است كه اوصاف و امتيازاتى كه قرآن مجيد براى خود بيان نموده هنوز هم باقى است و چنانكه بوده هست. ✅ قرآن مجيد مى‌گويد: من كتاب نور و هدايتم و بشر را بسوى حق و حقيقت راهنمائى مى‌كنم. ✅ مى‌گويد: من كتابى هستم كه بيان‌كننده دو چيزم و هر چه بشر در زندگى خود نيازمند آنست و فطرت انسان با آن سازگار است روشن مى‌سازم. ✅ مى‌گويد: من سخن خدا هستم و اگر بگوئيد كلام غير خدا است، انس و جن جمع شوند و چنين كلامى بياورند يا از شخصى مانند پيغمبر اكرم (ص) كه درس نخوانده و خط ياد نگرفته و در مثل محيط جاهليت در حال يتيمى و نبودن مربى نشو و نما يافته است چنين كتابى بياورند يا در اين كتاب مانند هر سخنى كه بشر مى‌گويد اختلاف و تفاوتى در اسلوبش يا در معارف و احكامى كه بيان نموده پيدا كنند. 🌿🌿🌿 انتشار و تبلیغ سخن حق صدقه جاریه است. یاری گر یکدیگر در نشر و یادگیری معارف و آموزه های قرآنی باشیم. 👇👇👇 @rahighemakhtoom ادامه مطلب در پست بعدی👇👇