eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 پرسش : چرا در بسم الله الرحمن الرحيم، از لفظ رحمن و رحيم استفاده شده، و از صفات ديگر استفاده نكرده است؟ ✅پاسخ : صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند است كه شامل؛ دوست و دشمن، مؤمن و كافر و... مي‌باشد و همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره‌مندند. و صفت «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است. همچنين صفت «رحمان» در همه جاي قرآن به صورت مطلق بيان شده است، كه نشانه عموميت است، در حالي كه صفت «رحيم» گاهي به صورت مقيد ذكر شده، كه دليل بر خصوصيت آن است. مانند: «و كان بالمؤمنين رحيماً»[1] و گاهي هم به صورت مطلق آمده، مانند: بسم الله الرحمن الرحيم. در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده كه فرمود: و الله اله كل شيء الرحمان بجميع خلقه، الرحيم بالمؤمنين خاصه؛ خداوند معبود همه چيز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم است.[2] علاوه بر آن، رحمان را صيغه مبالغه دانسته‌اند كه خود دليل ديگري بر عموميت رحمان است. و «رحيم» را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است كه ويژه مؤمنان است. همچنين، رحمان از اسماء مختص به خداوند است، و در مورد غير او به كار نمي‌رود. در حالي كه رحيم هم براي خدا و هم براي غير خدا به كار مي‌رود. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: الرحمان اسم خاص بصفة عام و الرحيم اسم عام بصفة خاصة. رحمان اسم خاص است، امّا صفت عام دارد؛ ولي رحيم، اسم عام است به صفت خاص».[3] 🍀🍀🍀 با اين مقدمه مي‌توان گفت: در آغاز همه كار لازم است از صفتي استمداد كنيم كه آثارش بر سراسر جهان پرتو افكن است، همه موجودات را فراگرفته، و گرفتاران را در لحظات بحراني نجات بخشيده است. «و رحمتي وسعت كل شيء»[4] رحمت من همه چيز را فرا گرفته است. «ربنا وسعت كل شيء رحمة»[5] خدايا! رحمت خود را بر همه چيز گسترده‌اي. و پيامبران نيز براي نجات خود از چنگال حوادث به دامن رحمت خدا چنگ مي‌زدند، قوم حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ براي نجات از چنگال فرعونيان، مي‌گويند: «و نجنا برحمتك»[6] خدايا ما را به رحمت خود رهايي بخش. بنابراين در مورد آغاز كارها به هنگامي كه مي‌خواهيم به نام خداوند شروع كنيم، بايد دست به دامن واسعه او بزنيم؛ هم رحمت عام و هم رحمت خاصش. لذا بسم الله با صفت رحمان و رحيم مزين شده است. آيا براي پيشرفت در كارها و پيروزي بر مشكلات صفتي مناسب‌تر از اين صفات مي‌باشد؟[7] لذا اين دو صفت نسبت به ديگر صفات خداوند داراي عموميت و شمول بيشتري هستند. 📚معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. پرتوي از قرآن؛ محمود طالقاني، ج1، ص 23. 2. تفسير حمد؛ امام خميني (ره). 3. التبيان، في تفسير القرآن؛ محمد بن حسن معروف به شيخ طوسي، ج1، ص 24. 🔳پی نوشت: [1] . احزاب/ 43. [2] . طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، قم، انتشارات اسراء، ج1، ص 23، ذيل سوره حمد، به نقل از كافي، و توحيد صدوق. [3] . طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفه، چاپ اول، 1406 هـ ق، ج 1، ص 21. [4] . اعراف/ 156. [5] . مؤمن/ 7. [6] . يونس/ 86. [7] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365، ج 1، ص 20 ـ 26. 🌿🌿🌿 رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین قرآن هم راه است و هم همراه با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یک آیه یک دنیا شگفتی دو دقیقه با زنبور عسل 🔅🔅🔅🔅 ✅ رسول اكرم صلى الله عليه و آله: اِن اَرَدتُم عَيشَ السُّعَداءِ و َمَوتَ الشُّهَداءِ و َالنَّجاةَ يَومَ الحَسرَةِ و َالظِّلَّ يَومَ الحَرورِ و َالهُدى يَومَ الضَّلالَةِ فَادرُسُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ كَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَيطانِ و رُجحانٌ فِى الميزانِ ؛ اگر زندگى سعادتمندان، مرگ شهيدان، نجات روز حسرت (قيامت)، سايه روزِ سوزان و هدايت در روز گمراهى را مى خواهيد، قرآن را ياد بگيريد كه آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شيطان و سنگينى در ترازوى اعمال. 📚 الحیاه(ترجمه ی احمد آرام) ج۲ ،ص۲۳۴ 🌿🌿🌿 رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین قرآن هم راه است و هم همراه با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 دعای امام رضا(سلام الله علیه) 🔹 این دعای نورانی امام رضا(سلام الله علیه) را كه ایام زیارت آن حضرت است می‌خوانیم، هم برای خودمان، هم برای كشورمان، هم برای جهان تشیع، هم برای جهان اسلام كه در امن و امان زندگی كنند مواظب زبانشان باشند، مواظب قدرتشان باشند، مواظب عملشان باشند نه بیراهه بروند نه راه كسی را ببندند و این می‌شود تمدّن اسلامی. مرحوم شیخ مفید(رضوان الله تعالی علیه) از ریان بن صلت نقل می‌كند كه می‌گوید: «سَمِعْتُ الرِّضَا عَلِی بْنَ مُوسَی ع یدْعُو بِكَلِمَاتٍ»؛ من دیدم امام رضا دعایی دارد، من هم آن دعا را حفظ كردم كه من هم این دعا را بخوانم، خود این حضرت دارد این دعا را برای امنیت مملكت می‌خواند؛ «فَحَفِظْتُهَا عَنْهُ»، بعد ریان بن صلت می‌گوید كه من هر وقت این دعا را خواندم اثر كرد. 🔹 اینكه ریان بن صلت می‌گوید من هر وقت این دعا را خواندم اثر كرد، برای اینكه از حضرت آموختم از غیر خدا چیزی نخواهم. «فَمَا دَعَوْتُ بِهَا فِی شِدَّةٍ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ عَنِّی»، من در هیچ مشكلی این دعا را نخواندم مگر اینكه خدا مشكل مرا حل كرد. آن دعا این است: «اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی كُلِّ كَرْبٍ»؛ یعنی خدایا در تمام مشكلات مورد امید من تویی! «اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی كُلِّ كَرْبٍ وَ أَنْتَ رَجَائِی فِی كُلِّ شَدِیدَةٍ»؛ در هر امر شدّتی من فقط به تو امیدوارم، به غیر تو امید ندارم، از غیر تو كاری ساخته نیست. «وَ أَنْتَ لِی فِی كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ»؛ هر حادثه‌ای كه برای من پیش می‌آید چه بدنی باشد، چه مالی باشد، چه سیاسی باشد، چه اجتماعی باشد وثوق من تویی، تو باید حل كنی، انسان راه دیگر ندارد. «كَمْ مِنْ كَرْبٍ یضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَةُ وَ تَعْیا فِیهِ الْأُمُورُ وَ یخْذُلُ فِیهِ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الصِّدِّیقُ وَ یشْمَتُ فِیهِ الْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَ شَكَوْتُهُ إِلَیكَ رَاغِباً إِلَیكَ فِیهِ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ وَ كَشَفْتَهُ وَ كَفَیتَنِیهِ»؛ خدایا! من چندین بار تجربه كردم، حادثه‌ بیماری پیش آمد تو حل كردی، حادثه سیاسی پیش آمد تو حل كردی، حادثه مالی پیش آمد تو حل كردی، اختلاف داخلی پیش آمد به تو مراجعه كردم حل كردی، اختلاف اجتماعی پیش آمد به تو مراجعه كردم حل كردی. خدایا هر وقت آمدم تو حل كردی. «فَأَنْتَ وَلِی كُلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ كُلِّ حَاجَةٍ وَ مُنْتَهَی كُلِّ رَغْبَةٍ»؛ هر نعمتی هست تو دادی، در بخش پایانی دعای نورانی امام رضا(صلوات الله و سلامه علیه) این است كه «فَلَكَ الْحَمْدُ كَثِیراً وَ لَكَ الْمَنُّ فَاضِلًا بِنِعْمَتِكَ تَتِمُّ الصَّالِحَاتُ یا مَعْرُوفاً بِالْمَعْرُوفِ مَعْرُوفٌ وَ یا مَنْ هُوَ بِالْمَعْرُوفِ مَوْصُوفٌ أَنِلْنِی مِنْ مَعْرُوفِكَ مَعْرُوفاً تُغْنِینِی بِهِ عَنْ مَعْرُوفِ مَنْ سِوَاكَ بِرَحْمَتِكَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».[1] «ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ اَلطَّاهِرِینَ». [1] . الأمالی(للمفید)، النص، ص273. 📚 سخنرانی موضوعی تاریخ: 1398/04/19 @rahighemakhtoom
📌 دوست حقیقی 🔹 وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) مسائل اخلاقی فراوانی دارد، فرمود انسان اگر بخواهد زندگی کند، بدون دوست نمی ‌شود، انسان که تنها نمی ‌تواند باشد و تنها دوست انسان همان عقل اوست: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه»،[1] این جمله نورانی مفید حصر است، چون خبر مقدم شده، تقدیم خبر در این بخش ‌ها فقط و فقط برای افاده حصر است؛ نفرمود عقل هر کسی دوست اوست! فرمود دوست هر کسی عقل اوست، ما یک دوست داریم به نام عقل و یک دشمن داریم به نام جهل؛ «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه». بعد هم به همه سفارش کرد که شما شیعیان ما هستید، فاصله نگیرید، اختلاف نداشته باشید، زد و خورد نداشته باشید، تضارب آراء نعمت است، فقط نظرتان را بگویید، از یکدیگر فاصله نگیرید؛ امت از امام، امام از امت، مسئولین از یکدیگر، مردم از یکدیگر، فرمود هیچ وقت فاصله نگیرید! گاهی آن بیان نورانی رسول خداست که فرمود اگر کسی از جامعه فاصله بگیرد گرگ او را می‌دَرد؛ گاهی همان بیان نورانی رسول گرامی در نهج البلاغه علی(صلوات الله علیهما) آمده است که «الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب»؛[2] فرمود کسی که به فکر دیگری نیست، تنها برای خودش فکر می‌کند، او مثل آن گوسفند تک‌ چَری است که به طمع یک علف سبز، خود را به دهان گرگ می‌سپارد: «الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب». متن این بیان نورانی حضرت در فرمایشات نورانی پیامبر(علیهم الصلاة و علیهم السلام) است. 🔹 وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: «تَزَاوَرُوا»؛ به زیارت یکدیگر بروید، «فَإِنَّ فِی زِیارَتِكُمْ إِحْیاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا»؛[3] شما شیعیان ما هستید، وقتی دور هم جمع شدید حرف ما را می‌زنید، وقتی چهار‌تا شیعه کنار هم نشستند، می‌گویند امام صادق(سلام الله علیه) این‌چنین فرمود، امام رضا(سلام الله علیه)[4] این‌چنین فرمود، امام باقر(سلام الله علیه)[5] این‌چنین فرمود، حرف‌های ما را می‌زنید؛ «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیارَتِكُمْ إِحْیاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْض». همه ما شنیدیم و می‌گوییم سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و درست است. الآن این بُرج‌هایی که می‌سازند یا ساختمان‌هایی که می‌سازند، طبقه اول را که سنگ گذاشتند، طبقه دوم را اگر روی سنگ بگذارند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، یک مَلات نرمی می‌خواهد. فرمود فرمایشات ائمه آن ملات نرم است که قصر درست می‌کند. «وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْض»؛ عاطفه، گذشت، اخلاق و ادب، ادب آن ملات جامعه است. اینکه می‌گویم سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، تجربه است، حرف صحیحی می‌زنیم؛ اما آن ملاتِ نرم سنگ را روی سنگ بند می‌کند. فرمود اخلاق، ادب، حرف ماست، این حرف ما ملات جامعه است؛ شما هر جا رفتید، اگر سخنی شنیدید، این است که تنها ملات آن عقل است و ادب است و عاطفه است که از خاندان اینهاست. فرمود ما این حرف را آوردیم، «وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْض»؛ این حرف بوسیدنی است. [1]. الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج1، ص11. [2]. نهج البلاغة(للصبحي صالح), خطبه127. [3]. الكافي(ط ـ دار الحديث)، ج3، ص476. [4]. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص338؛ بحارالانوار، ج75، ص347. [5]. الخصال، ج1، ص22. 📚 سخنرانی موضوعی تاریخ: 1396/08/27 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (47) 🔅🔅🔅 5⃣ پنجم. شيطان كه مهم ترين دشمن سوگند ياد كرده‌ي انسان است، شراره‌ي خشم و جوهره‌ي طغيان و غضب است، و بر اثر حَميّت باطل و خشم سركش محصول عبادت هاي چندهزارساله‌ي خود را يك جا به آتش كشيد و براي هميشه در آن آتش سوزان مي سوزد. 🔹 چنين دشمني كه به خود رحم نكرد، در كمين انسان هاست تا بي رحمانه همه‌ي آنان را به دوزخ سوق دهد، و براي هر كسي ابزار خاص تحريكي تهيه نموده است، تا هر فردي به دام مخصوص خويش گرفتار آيد؛ (و لَقَد اَضَلَّ منكم جِبِلاً كثيراً أَفَلم تكونوا تعقلون).[ سوره ي يس، آيه ي 62.] 6⃣ ششم. دانشمندان، انديشوران، فرهنگيان، دانشگاهيان، كه جزو افراد فرزانه و خردمند جامعه به شمار مي آيند، نه تنها از كمند مكر و كيد و كهانت شيطان افسونگر آزاد نيستند، بلكه بيش از ديگران مورد طمع خام ابليس و اذناب او مي باشند، زيرا با اغواي اينان گروه فراواني گمراه خواهند شد، چون لغزش دانشمند مانند شكستن كشتي است كه هم مايه‌ي فرو رفتن آن در آب مي باشد و هم سبب غرق ديگران، ولي اگر كسي به كشتي ولايت اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) كه هرگز از قرآن كريم جدا نبوده و نمي باشد پناهنده شد، همواره از خطر غرق مصون است؛ مَثَلُ اهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوحٍ، من رَكِبَها نَجي و مَن تَخَلف عنها غرق.[ بحار الانوار، ج 23، ص 105.] ادامه دارد... 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳ با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (48) 🔅🔅🔅 7⃣ هفتم. منتقدان به وحدانيت خداوند سبحان مي كوشند، اولاً نظام هماهنگ توحيدي را در نهان و نهاد خويش استقرار بخشند، و تمام نيروهاي نظري و عملي آنان به امامت و رهبري عقل سليم آن ها حركت كرده، تعديل شوند، ثانياً نظام متحد الاهي را در مراكز فرهنگي و تحقيقي جامعه كه نمونه‌ي بارز آن ها حوزه‌ي علميه و دانشگاه مي باشد، تحقق دهند تا حوزويان و دانشگاهيان به امامت و هدايت و حمايت قرآن و عترت حركت نموده، تنظيم شوند. 🔹 از اين جهت كه نقطه‌ي آغازين سير فكري و سفر فرهنگي اين دو نهاد ارجمند يكي است، و هدف سامي و نقطه‌ي پاياني سلوك علمي و سير عقلي اين دو مركز ارزشمند يكي مي باشد، لذا قافله‌ي علوم و دانش هاي الاهي و انساني در كمال صحت و دقت و سرعت به مقصد مي رسد و شاهد مقصود را در آغوش مي كشد. بنابراين، بهره وري عزيزان مأنوس به علوم حسّي، از علوم عقلي و ديني ضروري خواهد بود. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳ با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
▪نگاشت 10:نکات تفسیری آیه 7 و8 سوره انشراح فَإِذَا فَرَغْتَ‌ فَانْصَبْ‌ پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز، وَ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَارْغَبْ‌ و به سوی پروردگارت توجّه کن! 🔅🔅🔅 🔹 «فَرَغْتَ»: فراغت یافتی. تمام شدی و بیکار ماندی. 🔹 «إنصَبْ»: رنج ببر. مؤمن باید انسان متحرّک و پویائی باشد و پس از فراغت از وظیفه‌ای، آماده کوشیدن و سختی کشیدن در وظیفه دیگری باشد. چون: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم. 🔹 «إرْغَبْ»: رغبت کن. علاقه‌مند شو ▪ نکته نگاشت: ✅ ۱ - بهره بردن از ساعات فراغت و به زحمت افکندن خویش در آن فرصت ها براى دعا، فرمان خداوند به پیامبر(ص) (فإذا فرغت فانصب) 🔹 از آن جا که متعلق «إذا فرغت» ذکر نشده است، مفاد آن را مى توان بر هرگونه فراغتى - از جمله فراغت از «نماز» یا «فرائض» یا «امور دنیایى» - تطبیق داد. 🔹 «نَصَبَ» (ماضى «انصَبْ); یعنى، به رنج و تعب افکند . به قرینه آیه بعد، مراد از آن، اشتغال به تضرّع و دعا به درگاه خداوند است. ✅ ۲ - اوقات فراغت انسان، باید با توجّه به خدا و دعا به درگاه او سپرى شود. (فإذا فرغت فانصب) ✅ ۳ - براى توجّه به خدا و درخواست از او، باید نهایت تلاش را به کار برد. (فانصب) ✅ ۴ - به زحمت افکندن خویش در اوقات فراغت، براى دعا به درگاه خداوند، تلاشى ثمربخش و درپى دارنده آسانى و آسودگى است. (إنّ مع العسر یسرًا . فإذا فرغت فانصب) 🔹 حرف «فاء»، این آیه را بر مفاد آیه قبل تفریع کرده است; یعنى، حال که هر دشوارى، سهولت آفرین است; پس سختىِ تضرع و دعا را بر خود هموار ساز. ✅ ۵ - توجّه به امدادهاى ویژه خداوند، برانگیزاننده پیامبر(ص) به استفاده از فرصت هاى فراغت، براى سخت کوش بودن در عبادت و دعا (ألم نشرح ... و وضعنا ... و رفعنا ... فإذا فرغت فانصب) ✅ ۶ - تلاش براى عبادت و دعا، تکلیفى الهى برعهده بهره مندان از نعمت (ألم نشرح ... و وضعنا... و رفعنا... فإذا فرغت فانصب) 🔹 خطاب آیه شریفه گرچه متوجّه پیامبر(ص) است; ولى از تفریع «فإذا فرغت...» بر نعمت هاى بیان شده در آغاز سوره، مى توان اصلى کلى انتزاع کرد و بر همگان تعمیم داد. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳ با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
▪نگاشت 11:نکات تفسیری آیه 7 و8 سوره انشراح فَإِذَا فَرَغْتَ‌ فَانْصَبْ‌ پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز، وَ إِلَى‌ رَبِّکَ‌ فَارْغَبْ‌ و به سوی پروردگارت توجّه کن! ▪ نکته نگاشت: ✅ ۱ - حاجت خواستن از خداوند و تضرّع به درگاه او، تکلیف و توصیه اى الهى به رسول اکرم(ص) (و إلى ربّک فارغب) 🔹 «رغب إلیه»; یعنى، در دعا خالصانه کوشید و یا اظهار فروتنى کرد و حاجت خواست. (برگرفته از قاموس) ✅ ۲ - توجّه به ربوبیت خداوند، برانگیزاننده انسان به ابتهال و تضرّع به درگاه او است. (و إلى ربّک فارغب) 🔹 قید «إلى ربّک» متعلق به «ارغب» است. تقدیم آن و آوردن حرف «فاء» پس از آن، بیانگر نقش ربوبیت خداوند، در لزوم توجّه به او است. ✅ ۳ - رغبت و اشتیاق شدید، باید تنها به سوى خداوند و جلوه هاى ربوبیت او باشد. (و إلى ربّک فارغب) 🔹 تقدیم «إلى ربّک»، بر متعلق آن، بر حصر دلالت دارد. در «مفردات راغب» آمده است: جمله «رغب فیه و إلیه» [درباره هر چیز]، مفید حریص بودن بر آن است و «رغبة»، به معناى گستردگى اراده و خواستن است. ✅ ۴ - رغبت و اشتیاق به خداوند، شایسته بذل هرگونه تلاش در راه رسیدن به آن (فانصب . و إلى ربّک فارغب) ✅ ۵ - ابتهال و تضرّع پیامبر(ص) به درگاه خداوند، پاسخى به نعمت هاى ویژه او به آن حضرت بود. (ألم نشرح ... و وضعنا ... و رفعنا ... و إلى ربّک فارغب) ✅ ۶ - بهره مندان از نعمت هاى الهى، باید تنها به درگاه خداوند دعا کرده، حاجت هاى خویش را از او طلب کنند. (ألم نشرح ... و وضعنا ... و رفعنا ... و إلى ربّک فارغب) 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳ با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 زينت معنوي و سرمايه حقيقي انسان 🔹 اگر كسي تلاش بكند در توليد و قناعت بكند در مصرف، آن مصداق ﴿حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ﴾،[1] است. مي‌ دانيد که حجاز و مدينه كم آب است، باغبان حضرت امير(سلام الله عليه) دارد كه بارها حضرت مي ‌آمد اينجا كلنگ مي ‌گرفت كندوكاو مي‌كرد كه چاهي بكند آب دربيايد نشد، يك روز خسته و وامانده آمده كلنگ گرفته كندوكاو كرده سنگي را كنار زده و چشمه آب جوشيد، همين باغبان مي‌گويد كه وقتي چشمه آب جوشيد، از يك طرف چشمه دارد مي ‌جوشد از طرفي وجود مبارك حضرت دارد صيغه وقف جاري مي‌ كند فرمود «هَذِهِ صَدَقَة»،[2] اين «لله» است! اين «نِعْمَ المالُ الصالِحُ لِلرَّجُلِ الصالِحِ»[3] اين است، آدم بايد هرچه كه كرد به همراه ببرد، اين آدم عاقل است؛ گاهي زمين را مي ‌برند گاهي خانه را مي ‌برد گاهي مغازه را مي ‌برد اينكه «لله» ساخته براي خدمت ديگران اين را به همراه مي ‌برد ديگر مال انسان در آن وقت به همراه مي‌ آيد. 🔹 اين را بزرگان گفتند اين را قرآن كريم گفته كه سرمايه آدم در جيب آدم نيست سرمايه آدم در «جَيب» آدم است آن كه دست به جيب مي ‌كند قارون است، بالأخره گرفتار زمين مي ‌شود. آدم مي‌ خواهد ببيند كه چه دارد يا چه ندارد كه در جيب دست نمي ‌كند، اين مي‌ شود قارون؛ اما اگر دست به «جَيب» كرد به دنبال موساي كليم راه مي ‌افتد ﴿اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ﴾.[4] . [1] سورهٴ حجرات، آيهٴ 7. [2] . به عنوان نمونه ر.ک: إرشاد القلوب إلي الصواب، ج1، ص105. . [3] مجموعه ورام، ج1، ص158. . [4] سورهٴ قصص، آيهٴ 32. 📚 سوره مبارکه حجر جلسه 41 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (49) 🔅🔅🔅 ✳ رسالت جوانان 8⃣ هشتم. جوانان امروز كه بزرگ مردان آينده اند، رسالتي بس سنگين به عهده دارند، اولين سفارت آنان تهذيب نفس و تزكيه‌ي روح است. زيرا قلب نوسال و جوان طبق بيان اميرالمؤمنين حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) چونان زمين موات است كه براي هرگونه شيار و بذرافشاني آماده است؛ هم پذيراي مكتب حق و هم پذيرنده‌ي مكتب هاي باطل مي باشد. 🔹 و از طرف ديگر، هر كس زمين مرده را زنده نمايد مالك آن مي شود؛ اگر رهبران الاهي با تبيين معارف حق و مكتب وحي، قلب جواني را هدايت و زنده كنند، مالك آن خواهند شد، و اگر اغواگران شيطاني با نشر اكاذيب، و تبليغ مكتب ضلال و اِضلال، دل نوسالي را گمراه نمايند، مالك آن خواهند بود. 🔹 از اين جهت بر هر جواني لازم است تا باغبان و كشاورز بوستان قلب و مزرعه‌ي دل را شناخته، خود را با معلمان الاهي و مربيان قرآني آشنا نمايد. 🔹 دومين رسالت آن ها هدايت ديگران در زمان مسئوليت، و رهبري آنان هنگام تصدّي سِمَت هاي تعليم و تربيت مي باشد كه ارزش هدايت يك انسان از ارزش تمام چيزهايي كه آفتاب بر آن مي تابد، بيش تر است. 9⃣ نهم. معلّمان و مربيان ارجمند علوم الاهي عنايت فرمايند، كه گرچه ممكن است بسياري از پرسش هاي ديني و نيز پاسخ بسياري از سؤال هاي مذهبي براي آنان روشن باشد، ليكن ممكن است عده اي از جوانان يا اصل پرسش را به خوبي درك نكنند يا اگر اصل سؤال براي آن ها معلوم است، جواب درست را ندانند. 🔹 معلّمان محترم، ضمن سعي در تعالي مراتب علمي خويش، كوشش فرمايند كه آينده سازان كشور را هم به اصل مسائل و هم به پاسخ صحيح آن ها آشنا نمايند كه آنان در دوران جواني با روح تحقيق، تفحّص و نقد و بررسي عالمانه و منصفانه مأنوس شوند. 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳ با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 نگاشت 23: واژه های غیر عربی در قرآن برخی واژه های غیر عربی که با دگرگونی معرب و در قرآن آمده است: اباریق، جمع ابریق: معرب: آب ریز. اکواب، جمع کوب: فنجان، کوزه: «یطوف علیهم ولدان مخلدون. باکواب و اباریق» .(9) ارائک، جمع اربکه: تخت. «هم و أزواجهم فی ظلال علی الأرائک متکئون».(10) تنور، جوالیقی و ثعالبی گفته اند: فارسی معرب است. «و فار التنور».(11) جناح، معرب گناه. «فمن حج البیت أو اعتمر فلا جناح علیه أن یطوف بهما».(12) سجیل، اصل آن: سنگ گل کلوخ .«ترمیهم بحجاره من سجیل».(13) سرداق، معرب: سرادر، در سرا، سرا پرده. «أحاط بهم سرداقها».(14) سرابیل، جمع سربال: شلوار. «وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر».(15) مسجد، که برخی آن را معرب مزگت دانسته اند که به معنای معبد یا عبادت گاه است.(16) پی نوشت: 9- واقعه: 17-18 10- یس: 56 11- هود: 40 12- بقره: 158 13- فیل: 4 14- کهف: 29 15- نحل: 81 16- ر.ک: ابوریحان بیرونی، مقدمه «التفهیم» ادامه دارد... 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید @rahighemakhtoom
📌 🔹 امروز چون «دحو الأرض» است و ـ ان‌شاءالله ـ در جمع ما روزه‌ دارانی هست یا كسانی كه به زیارت وجود مبارك امام رضا(سلام الله علیه) «عن بُعدٍ» موفق شدند كه ـ ان‌شاءالله ـ مقبول باشد، روزی است كه می‌گویند اوّلین بخش این زمین كه پر از آب بود، از آب آزاد شد همان زیر كعبه است. 🔹 الآن یكی از مسائل رسمی كه محلّ ابتلای حاجیان و معتمران است، همین سازه ‌های دو طبقه ‌ای است كه در اطراف «بیت» درست كردند كه خیلی سؤال می‌ كنند آیا جایز است روی این سازه‌ ها طواف كردن یا جایز نیست. در اسلام بعضی از امور حدّش مشخص است مثل آب كُر، فرمودند حجمش این ‌قدر و وزنش هم آن ‌قدر، سه وجب و نیم در سه وجه و نیم در سه وجب و نیم، این از نظر مساحت مشخص است یا در مسافت گفتند اگر به هشت فرسخ رسید نماز شكسته است این مسافتی است معین و مشخص، اما گفتند دور كعبه طواف كنید، كعبه چند متر است؟ حدّی برای كعبه مشخص شده؟ در زمان خود پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كعبه چقدر بود؟ سیدناالاستاد در بحثی كه مربوط به قبله و كعبه و امثال ذلك است، آنجا ـ آن‌طور كه در خاطرم هست ـ به این مطلب اشاره كردند كه در زمان وجود مبارك پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كعبه به اندازه قدّ دو نفر بود، مثلاً چهار متر بود كه وجود مبارك حضرت امیر روی دوش مبارك پیغمبر(علیهما آلاف التحیة و الثناء) پای مباركشان را گذاشتند و این بت‌ها را از كعبه بیرون ریختند، حالا آن مقام دیگری است كه فرمود من اگر می‌خواستم دستم به آسمان برسد می ‌رسید[1] آن یك حساب دیگر است، ولی به حسب ظاهر به اندازه چهار متر بود. 🔹 اگر مرزی برای كعبه مشخص باشد بله این سازه ‌ها اگر بالا رفت اشكال دارد، اما كعبه حدّی دارد كه چند متر باید باشد؟ الآن ده ـ دوازده متر است یا قدری بیشتر، آن وقت سه ـ چهار متر بود اگر مرزی، حدّی، مساحتی در اسلام برای كعبه مشخص بشود بله مافوق آن اگر سازه‌ ای ساختند طواف كردن خلاف است و احتیاط است و مگر در حال ضرورت و امثال ضرورت؛ اما كعبه حدّش و مساحتش مشخص نیست، البته آن جایش كه چقدر است مشخص است، آن بُعد قبله است نه این چهار دیواری! به تعبیر سیدناالاستاد مرحوم محقق داماد(رضوان الله علیه) فرمود چند بار كعبه خراب شد و چند بار هم ساختند، آن‌ دفعهای كه كعبه خراب شده بود و داشتند می‌ساختند مسلمین بی ‌قبله بودند؟! آن دیوارها كه قبله نیست، آن بُعد قبله است. آ‌ن وقتی كه كعبه خراب شده بود داشتند می‌ساختند یعنی مسلمان‌ها بی‌قبله بودند یا آن بُعد قبله است؟ حالا این كعبه كه مطاف است مساحتش مشخص است، اما ارتفاعش مشخص است كه چقدر باید باشد؟ اگر ارتفاع آن نظیر مسافت سفر مشخص باشد یا نظیر كُر مشخص باشد بله این سازه‌ هایی كه بلند شد و ارتفاع دارد اشكال دارد، اما اگر ارتفاعش مشخص نیست چه اینكه این ارتفاعی كه الآن هست یقیناً در زمان پیامبر و ائمه(علیهم السلام) این‌طور نبود، اگر این روشن بشود كه طول و عرض این مكعب مشخص است ولی ارتفاعش در اسلام تعیین نشده، بنابراین این سازه‌ هایی كه ساختند طواف كردن روی آنها مشكل نیست. [1]. المناقب، ج2، ص135. 📚 تفسیر سوره مبارکه سبأ جلسه 10 تاریخ: 1392/07/09 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (50) 🔅🔅🔅 ✅ گر چه ممكن است آفرينش استعدادهاي درخشان مشروط به اموري باشد، كه در هر دوره يا قرني حاصل نشود، ليكن چنان نبوغي راجع به نو آوري و ابداع صنع علمي است، نه صِرف فهم و حفظ آن چه را كه ديگر انديشوران گفته و نوشته اند؛ و گرنه ظهور مُستعدّاني كه اوجِ عروجِ آنان، فقط ادراك صحيح ره آورد ديگران مي باشد، چندان شرايط صعبي را نمي طلبد، چنانچه روشن خواهد شد. ✅ فرزانگاني كه در چهره‌ي تاريخِ دانش، شهره اند، عده اي كه در تارك تاريخ مي درخشند، كساني اند كه خَطِ ابطال بر باورهاي دامنه دار باطل كشيده اند، و خطّ صحيح و مُبَرهن را فرمانرواي كرسي تحقيق و تعليم نموده اند؛ نه از نو آوري هراسي داشتند، نه از هدم عادت دير پاي واهي و موهون مرعوب بوده اند. 🔹 گروهي گر چه به بارگاه رفيع ابداع بار نيافتند، ليكن در تكميل آن صنع بديع كامياب بودند، و اصلي بر اصول آن بناي مرصوص افزودند. 🔹 عده اي نه تنها به مقام اول نرسيدند، بلكه به مقام دوم هم نائل نيامدند، ولي در استنباط برخي از فروع پيچيده از آن اصول موروثي سهم به سزائي داشتند. 🔹 گروه چهارم كساني اند كه از ابداع اصل يا ابتكار و استنباط فرع ناتوان بوده اند، ليكن در ادراك صحيح اصول و فهم درست فروعِ به جامانده از نياكان دانش و بنيانگذاران علم، موفق شده اند. اين صنف اخير از اصناف سه گانه‌ي قبل بيش ترند، از باده، مغز تر كن و آن يار نغز جو تا سر رود به سر رُو، تا پا به پا به پو تا مقام هاي سه گانه گذشته يكي بعد از ديگري به دست آيد. گرچه وصالش نه به كوشش دهند آن قدر اي دل كه تواني بكوش [ ديوان حافظ، غزل 284.] 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 نقش مردم در ظهور رهبران الهی 🔹 اگر كسی بخواهد یك فضیلتی نصیب او بشود، باید در فضای طیب و طاهری زندگی بكند، ولو خود انسان پیغمبر یا ولی خدا باشد، اگر فضیلتی بخواهد نصیب یك امت بشود، مدتی باید آن را تطهیر كند و آن فضا را طاهر نگه بدارد؛ تا آن زمان و زمین بشود طیب، آن وقت می‌شود ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾.[1] 🔹 زكریا پیامبر است و همسرش هم به معجزه الهی می‌تواند مادر بشود، اما ذات اقدس الهی برای اینكه این فضا، فضای طیب باشد و این سرزمین، سرزمین طیب باشد تا صلاحیت پیدا كنند و یحیی به بار بیاید، خود زكریا(سلام الله علیه) سه شبانه روز زبان مطهرش جز به یاد خدا بند می‌آید؛ نماز می‌خواند، ذكر و دعا و منادات و مناجات و همه چیز را با زبان دارد، اما حرف های عادی نمی‌زند. خدای سبحان فرمود همین كاری كه درباره تو انجام می‌گیرد، به امتت هم با اشاره بفهمان ﴿أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِیاً﴾؛[2] شما هم اهل تسبیح باشید، شما هم اهل تقدیس باشید، مگر شما نمی‌خواهید یك رهبر خوب نصیب شما بشود؟! اگر یحیای شهید بخواهد نصیب شما بشود، شما هم باید بامداد و شامگاه به یاد حق مُترنم باشید. 🔹 صرف طهارت زكریا، ذكر زكریا، تسبیح و تقدیس زكریا در عین حال كه لازم است كافی نیست! آنها مردان الهی هستند! خدای سبحان فرمود به قومت بگو آنها هم اهل تسبیح و تقدیس باشند تا یك مرد صالحی به نام زكریا نصیبشان بشود. این‌ چنین نیست كه خدای سبحان هر نعمتی را به هر قومی عطا بكند، شرایطی هم هست. 🔹 یك مدتی ‌گفتند وحی به پیامبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) قطع شد، به حضرت عرض كردند چند روز وحی جدید نیامده، فرمود چگونه وحی بیاید در حالی كه شما آن نظافت را رعایت نمی‌كنید و آن ناخن های دستتان را نمی‌گیرید؟![3] ممكن است برخی در بعضی از این مدارك روایت نقدی داشته باشند، اما اینها اگر بالجمله درست نباشد، فی الجمله درست است. فرمود شما نظیف باشید تمیز باشید تا این طهارت شما زمینه فراهم كند یك بركاتی نصیب ما بشود. شما ناخن هایتان را نمی‌گیرید آن وقت دلتان می‌خواهد یك بركتی هم نازل بشود، تا این اندازه! آن وقت از این اندازه ناخن گیری تا آن اندازه تسبیح امت زكریا؛ یعنی انسان اگر بخواهد یك رهبر شهیدی به نام یحیی(سلام الله علیه) نصیبش بشود، تسبیح و تقدیس بامداد و شامگاه مردم لازم است. [1]. سورهٴ اعراف، آیه58. [2]. سورهٴ مریم، آیه11. [3]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج10، ص764. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/08/03 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (51) 🔅🔅🔅 ✅ مهم ترين عاملي كه گنجينه هاي علمي را بعد از كارشناسي دقيق، از زير خروارها سنگ استعمار، خاك استثمار، غبار استعباد، گرد استحمار، استخراج كرد، و هويّت اصيل چنين دفينه هاي ارزشمندي را به جامعه‌ي انساني و اسلامي، ارائه نمود، و اعتقاد به مبدأ و معادِ مجموعه‌ي نظام آفرينش را به آنان ارزاني داشت، و حِسّ استقلال باوري و اعتماد به فخر آفريني را در امّت اسلامي زنده كرد، و هرگونه مانع ترقّي، و حجاب برتري را از بين برد، و ايران ويراني را از گمنامي و گمراهي رهايي بخشيد، و گوي ناموري و تاج برازندگي و ارج جهاني شدن را بهره‌ي او نمود. او، بنيانگذار جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني «ره» بود كه با رهبري خردمندانه‌ي آن امام هُمام، و ايثار و نثار نَفس و نفيس شهيدان شاهد و آزادگان و جانبازان و مفقودان، و خاندان گرانقدر آنان، اين دفينه ها استنباط و ارائه شد. ✅ گر چه هر علمي كه سعادت و سيادت جامعه‌ي بشري را تأمين كند، مورد ترغيب قرآن كريم است، و هر علمي كه آزادي و آزادگي امّت اسلامي را تضمين نمايد، مايه‌ي تشويق دين الاهي مي باشد، ليكن پيام اصيل قرآن مجيد در اين باره، دو چيز حسّاس و مهمّ است؛ 🔹 يكي آن كه ميدان مسابقه هاي علمي و معنوي هرگز همانند مسابقه هاي مادّي، محدود و بسته نخواهد بود، و در اين زمينه چنين فرمود: (سابقوا إلي مغفرةٍ من ربّكم و جنّةٍ عرضها كعرض السّماء و الأرض).[ سوره حديد، آيه ي 21.] 🔹 ديگر آن كه منافسه، يعني براي برندگي و حيازت رتبه‌ي اول، نَفَس زدن و كالاي نفيس قرباني كردن و نَفْس را در اين راه تهذيب و تزكيه كردن و اين عمل سترگ، فقط براي معرفت و محبّت، حقيقت ماندني است كه چنين وصف پايداري ويژه‌ي خداوندي است كه هستي محض و حق صرف خواهد بود، و پاداش چنين مجاهدتي نوشيدن صهبايي مكتوم و مختوم به مِسك است. 🔹 كلام خداوند در اين زمينه چنين است: (يُسْقَونَ مِنْ رحيقٍ مختومٍ خِتامُهُ مِسكٌ و في ذلك فليتنافسِ المتنافسون).[ سوره مطففين آيات 25ـ 26.] ✅ همان طوري كه بسياري از استعدادها در رژيم گذشته به هدر مي رفت يا تاراج مي شد و نظام اسلامي آن ها را از هر دو آسيب حفظ كرد، وظيفه‌ي متقابل همه‌ي نوابغ آن است كه در صيانت ارزش هاي اسلامي بيش از ديگران كوشش نمايند. پروردگارا، نظام اسلامي، مقام معظم رهبري، مراجع تقليد، مراكز فرهنگي را در پرتو عنايت حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) حفظ فرما، و توفيق حق شناسي از ره آورد انقلاب اسلامي را به همگان مرحمت فرما. 🌿🌿🌿 ⏪ رحیق: یعنی باده ناب یعنی شراب بهشتی واژه ای برگرفته از آیه 25 سوره مطففین ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 نگاشت 24: لغات غریبه در قرآن ✅ آیا در قرآن غریبه وجود دارد؟ مقصود از لغات غریبه، الفاظ و کلمات نامأنوسی است که شنیدن آن بر طبع گران می آید و وجود آن در کلام موجب خلل در فصاحت می گردد. 🔹 چنین الفاظ غریبی هرگز در قرآن نبوده و در شأن قرآن نمی باشد، زیرا قرآن در بالاترین مرتبه فصاحت قرار دارد و هیچ گونه کلمات غریبه در آن به کار نرفته است. 🔹 آری، غرابت معنای دیگری نیز دارد که در قرآن به کار رفته است: غرابت در عرف محلی. قرآن - احیانا - الفاظ و کلماتی را مورد استعمال قرار داده که برای بیشتر عرف محلی تازگی داشته، معنای آن بر آنان چندان روشن نبوده است، زیرا قرآن از لغات تمامی قبایل عرب استفاده کرده و حتی برخی کلمات را که ریشه های آن از عرب گرفته شده به کار برده است، که بعضا معانی آن ها برای فرد فرد عرب روشن نبوده است. 🔹 قرآن گاه برخی کلمات شیوا را که مورد استعمال قبایل مختلف عرب بوده به کار برده است، گرچه این کلمات احیانا برای دیگر قبایل تازگی داشته و نامأنوس می نموده است. غریب بدین معنا در قرآن وجود دارد و به فصاحت آن خللی نمی رساند. 🔹 قبایل عرب همان گونه که در امور سیاسی و نظامی واجتماعی و نیز اقتصادی و فرهنگی از هم پراکنده بودند، از لحاظ زبان و لغت نیز از هم جدا بودند و در حالت پراکندگی به سر می بردند و بسیاری از کلمات برخی و اصطلاحات در میان برخی قبایل رواج داشته که قبایل دیگر از آن بی خبر بودند. 🔹 قرآن از تمامی این لغات بهره جسته و مناسب ترین کلمات را از هر قبیله انتخاب کرده و به کار برده است و از این راه یک نوع آگاهی عمومی در دسترس تمامی عرب قرار داده و خدمت فرهنگی، ادبی و لغوی به عرب نموده، وحدت لغت در میان عرب ایجاد نموده است. لذا نه فقط استعمال این گونه الفاظ به فصاحت قرآن خللی نمی رساند، بلکه یک گونه شیوه ادبی و فرهنگی فراگیر ایجاد کرده که عرب از ایجاد آن عاجز بوده است. 🔹 اینک به نمونه ایی از این گونه لغات قبایلی می پردازیم. در این زمینه، ابوالقاسم محمد بن عبدالله رساله ای نوشته به نام «اللغات» و لغات قبایل عربی را که در قرآن آمده، برحسب ترتیب سوره ها یادآور شده است. 🔹 در این رساله لغاتی از 30 قبیله معروف عرب که در قرآن به کار رفته، آورده است و نیز لغاتی از شهرهای مختلف عربی و دیگر ملت های مجاور عرب، که مجموعا رساله لطیفی است و در نوع خود بی نظیر.(17) 🔹 جلال الدین سیوطی این رساله را در کتاب التقان خود خلاصه نموده که نمونه هایی از آن نقل می گردد:(18) از لغت کنانه: 1.شطره = تلقاء(بقره 144)2.خلاق = نصیب(آل عمران 77). از لغت هذیل: 1.رجز = عذاب(مدثر 5)، 2.صلدا = نقیا(بقره 264) 3.مدرارا = متنابعا(انعام:6) از لغت حمیر: 1.سقایه = اناء(یوسف70) 2.مسنون = منتن(حجر26) 3.صریح = بیت (نمل 43) از لغت جرهم: 1.محسور = مقطع(اسراء:29) 2.حدب = جانب(انبیاء:96 ) 3.ودق = مطر(نور:43) 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌حكمای خسروانی 🔹 مرحوم شیخ اشراق را خدا غریق رحمت كند! ایشان ابتكاری دارد كه در بین حكمای اسلامی كم ‌نظیر است، او اصرار دارد كه حكمای خسروانی در ایران‌ زمین موحّد بودند و ما حكیم مشرك در ایران نداشتیم، حكیم غیر الهی در ایران نداشتیم؛ اصرار مرحوم شیخ اشراق همین است، ایشان از همین سهرورد زنجان است. می ‌بینید از یك روستای دورافتاده خدا چه خلق می‌كند! همان شیخ اشراق در حكمة الاشراق دارد كه تاكنون ما وقفنامه‌ ای كشف نكردیم كه خدا علمی را وقف مردم سرزمینی بكند.[1] شما الآن تاریخ علما و بزرگان را نگاه می‌كنید می ‌بینید در تمام گوشه ‌های ایران علمای بزرگ برخاستند، معلوم می ‌شود كه علم وقف یك سرزمین خاصّی نیست. شما كمتر محلّی پیدا می ‌كنید كمتر روستا یا شهری پیدا می ‌كنید كه مفاخر نداشته باشند، خود شما بزرگان هم بالأخره از هر گوشه ایران آمدید، از روستایی كه خیلی نزدیك هم نیست قدری دورافتاده است به نام سهرورد این بزرگان برخاستند، ایشان اصرار دارد كه در ایران ما حكیم ملحد یا حكیم مشرك نداشتیم. 🔹 ما بت‌پرست و ملحد در ایران نداشتیم. یك وقت است كه شما می‌بینید در یك كشور پهناوری چهار نفر چهار فكر جدا دارند آن حرف دیگر است، در مسیحی‌ ها همین ‌طور است، در یهودی‌ ها همین‌ طور است، در صابئین همین‌ طور است. آیه هفده سورهٴ «حج» مجوس را در برابر مشركین قرار داد، معلوم می‌شود مجوس مشرك نیست و فرمایش شیخ اشراق این است كه خسروانی‌ ها كه بالأخره رهبری فكر مردم را به عهده داشتند اینها موحّد بودند. [1] . ر.ك: حكمةالاشراق (سهروردی), ص9. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه روم جلسه 1 تاریخ: 1391/11/02 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (51) 🔅🔅🔅 ✳ قوام و قیام انسان (إِنّ هذا القرآن يهدي للّتي هي أقوم)[ سوره ي اسراء، آيه ي 9. ] ✅ 1. تمام اشياي جهان مخلوق خداوند است؛ (قل الله خالِقُ كُلِّ شي ءٍ)[ سوره ي رعد، آيه ي 16.] ✅ 2. هرچه مخلوق خداست زيبا است، (الذى أحْسَنَ كُلَّ شَي ءٍ خَلَقَه)[ سوره ي سجده، آيه ي 7.] ✅ 3. انسان سرآمد هر موجود امكاني ديگر است؛ (لقد خَلَقْنا الإنسانَ في أحْسَن تقويمٍ).[ سوره ي تين، آيه ي 4.] ✅ 4. حُسْنِ قوام انسان مرهون ايمان به وحي و امتثال ره آورد اوست. 🔹 وگرنه از قلمرو كرامت و خلافتْ خارج مي شود، چنانچه حضرت عليّ بن الحسين امام سجّاد (عليه السلام) فرموده است: «لخَرَجَوا مِنْ حُدودِ الانسانيّة الي حَدِّ البهيميّة فكانوا كما وَصَفَ في محكم كتابه: (اِنْ هم اِلّا كالأنعام بل هم أَضَلّ سبيلاً)[ سوره ي فرقان، آيه ي 44.][صحيفه ي سجاديه، دعاي يكم.] 🔹 لازم است توجّه فرهيختگان قرآني به پيام وحي آسماني معطوف شود كه حدِّ انسان در فرهنگ قرآن حَيِّ متألّه است، شما كه در ظلّ لطف الاهي به معارف والاي قرآن و مآثر بالاي عترت طاهرين (عليهم السلام) آگاه شديد، در تدبّر و تحفّظ آن سعي بليغ فرمائيد تا در تذكيه‌ي عقل نظر و تزكيه‌ي عقل عمل كامياب شويد و در هدايت و تعليم و تزكيه‌ي ديگران رسالت خاصّ را ايفا نماييد. 🔹 اميد است حضرت بقيّة الله (ارواح مَن سواه فداه) از همگان راضي باشد تا زمينه‌ي ظهور حيات قرآني در سراسر گيتي فراهم گردد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت 1:نگاهی کلی به محتوای سوره لیل 🔅 نکته مهم : با تلاوت سوره از ثواب قرائت قرآن نیز بهره مند شویم. ✳ شأن نزول 🔹 مردى شاخه‌ی يكى از درختان خرمایش بالاى خانه فرد فقيرى قرار گرفته بود. صاحب نخل هرگاه برای چیدن خرما بالا می‌رفت، گاه چند دانه از آنها در خانه همسایه فقير مى‌افتاد و كودكانش آنها را برمى‌داشتند. آن مرد از نخل پایین می‌آمد و خرما را از دست کودکان مى‌گرفت و اگر خرما را در دهان يكى از آنها مى‌ديد انگشتش را در داخل دهان او مى كرد تا خرما را بيرون آورد. مرد فقير نزد پيامبر(ص) شكايت کرد و پیامبر(ص) با صاحب نخل دیدار كرد و به او پیشنهاد داد در ازای مالکیت این نخل، نخلى در بهشت برای او تضمین می‌کند؛ اما آن شخص نپذیرفت. یکی از اصحاب پيامبر(ص) به نام «ابوالدّحداح»، آن نخل را به چهل نخل از مالک آن خرید و در اختیار پیامبر گذاشت تا رسول خدا(ص) آن را به آن خانواده فقیر ببخشد. در اينجا سوره والليل نازل شد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت 2:نگاهی کلی به محتوای سوره لیل 🔹 این سوره را «‌لیل‌» می‌نامند، چون خداوند در آغاز آن به شب، قسم خورده است 🔹 سوره لیل جزو سوره‌های مَکّی و در ترتیب نزول، نهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، نود و دومین سوره است و در جزء ۳۰ قرآن جای دارد. 🔹 سوره لیل ۲۱ آیه، ۷۱ کلمه و ۳۱۶ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) و از سوره‌هایی است که با سوگند آغاز می‌شود. 🔹 سوره لیل، نود و دومین سوره و از سوره‌های مکی قرآن که در جزء سی‌ام جای دارد. 🔹 چون در آغازِ این سوره به لیل (شب) سوگند یاد شده، آن را «‌لیل‌» نامیده‌اند. 🔹 سوره لیل از دو گروه سخن می‌گوید: گروهی که پرهیزکارند و با بخشش مال، به دنبال خوشنودی خدا هستند و گروهی که تنگ‌نظرند و وعده بهشت را دروغ می‌دانند. 🔹 در روایات آمده است هر كس سوره لیل را بخواند، خداوند آنقدر به او می‌بخشد که راضی شود، و او را از سختی‌ها نجات می‌دهد و مسیر زندگی را برایش آسان می‌سازد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
▪نگاشت3:نگاهی کلی به محتوای سوره لیل ✅ این سوره احوال و سرنوشت دو گروه را بیان می‌کند. 🔹 نخست، گروه پرهیزکاران و تقواپیشگان؛ یعنی کسانی که در راه خدا انفاق می‌کنند و با بخششِ مال برای جلب خشنودی خدا، پاکدلی می‌یابند. قرآن به آنان وعده خشنودی خدا و رستگاری می‌دهد. 🔹 دوم، گروه شقاوت‌پیشه (سخت‌دل)؛ یعنی کسانی که خساست می‌ورزند و وعده بهشت را دروغ می‌پندارند. قرآن این افراد را به هلاکت تهدید می‌کند می‌گوید اینان مالشان را از روی دنیادوستی و تنگ‌نظری، از بخشش به دیگران دریغ می‌کنند؛ در حالی که این مال فریادرس آنان در روز جزا نخواهد بود. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 👇👇 @rahighemakhtoom
📌 نصرت الهی پس از صبر و اثبات حقانیت 🔹 در جریان «صلح حُدیبیه» که زمینهٴ نبرد بود، وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از مسلمانان بیعت گرفت، گرچه عملی نشد؛ اما اینها بیعت کردند هر چه را که حضرت دستور داد، اگر مبارزه بود که مبارزه و اگر نبود که برگردند. اینها کاملاً مرتّب آمدند پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) هم زیر یک درخت نشسته و اینها بیعت کردند و چون این جریان «تحت الشّجره» بود، این به «بیعة الشّجره» معروف شد و چون ذات اقدس الهی فرمود: ﴿رَضِی اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾،[1] این به «بیعت رضوان» معروف شد و مانند آن. آن «شجره» را برخی‌ ها نگه داشتند و تبرّکاً کنار آن نماز می ‌خواندند، بعضی آمدند برای اینکه سخن از وَثَن و صَنَم نشود آن درخت را قطع کردند، بعد در زمان عباسی‌ ها آن را مجدد ساختند که بعد خراب شد، همچنین آن قسمت «تحت الشّجره» عناوین فراوانی را هم به همراه داشت. 🔹 فرمود: ﴿لَقَدْ رَضِی اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یبَایعُونَكَ تَحْتَ﴾ آن «شجره». این از موارد خاصی است که قرآن کریم به این خصیصه هم پرداخت، وگرنه قرآن کریم به خصیصه ‌ها کمتر توجه دارد. تحلیلی که خدا می‌ فرماید این است که ما از قلب شما باخبر بودیم که واقعاً مؤمن هستید و می‌ خواهید دین را یاری کنید؛ لذا چون از قلب شما باخبر بودیم، سکینت و آرامش را به قلب شما دادیم که هیچ هراسی از دشمن نداشتید ﴿هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّكِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدَادُوا إِیمَاناً﴾،[2] این انزال سکینه برای همین است؛ چه اینکه رعب و هراس را در دل ‌های دشمنان القا می‌کند که ﴿قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ﴾،[3] اینها «مقذوف الرّعب» هستند و پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) «منصور بالرّعب» است که این هم از تصرّف خدا در دل‌ های آنهاست. 🔹 یک بیان نورانی حضرت امیر در نهج‌البلاغه دارد که ما در اوایل امر مأمور به جهاد بودیم؛ ما جهاد می‌ کردیم، کشته می‌ دادیم، شهید می ‌دادیم و اسیر می‌ دادیم، آنها هم کشته می‌ دادند و اسیر می‌ دادند تا اینکه ذات اقدس الهی ما را در این امتحان آزمود و روشن شد که ما حق هستیم، از آن به بعد «نَصر» و یاری و پیروزی را نصیب ما کرد؛ این در بیانات نورانی حضرت در نهج‌البلاغه هست که ما با آنها مثل دو قوش جنگی مبارزه می‌ کردیم تا اینکه امتحان دادیم، وقتی معلوم شد که ما حق هستیم «وَ اَنْزَلَ عَلَینَا النَّصْرَ»،[4] این‌جا هم همین ‌طور است. [1]. سوره توبه, آیه100. [2]. سوره فتح, آیه4. [3]. سوره حشر، آیه2. [4]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه56؛ «وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا یزِیدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِیمَاناً وَ تَسْلِیماً وَ مُضِیاً عَلَی اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَی مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِی جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا یتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَینِ یتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَیهُمَا یسْقِی صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَینَا النَّصْرَ حَتَّی اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِیاً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِی لَوْ كُنَّا نَأْتِی مَا أَتَیتُمْ مَا قَامَ لِلدِّینِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِیمَانِ عُودٌ وَ ایمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَما». 📚 درس تفسیر سوره مبارکه فتح جلسه 7 تاریخ: 1395/03/10 @rahighemakhtoom
📌برشی از کتاب (52) 🔅🔅🔅 ✳ در مدار قرآن حركت كنيد ✅ پرهيز از گناه و اعراض از لغزش و اعتراض نسبت به كژروي و معارضه با خواسته هاي برخاسته از هَوَس زمينه‌ي نزولِ فيضِ فرقِ حق و باطل، و تفكيكِ صدق و كذب، و تميزِ زيبا و زشت، و بالاخره جدايي مرز اطاعت و عصيان را فراهم مي كند؛ (يا أيّها الّذين امنوا إنْ تتّقوا اللهَ يَجْعَلْ لكم فرقاناً ويُكفّر عنكم سيّئَاتِكم ويَغْفِرلكم و اللهُ ذو الفضلِ العظيم).[ سوره ي انفال، آيه ي 29.] 🔹 بهترين وسيله براي نيل به اين هدف مقدّس، قرآن مدار بودن است؛ چه اين كه از حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شد: «دُوْروا مع كتاب الله حيثما دار»[ نهج الفصاحة، ج2، ص767] ؛ يعني در مدار قرآن حركت كنيد و هر جا قرآن كريم حضور دارد، حاضر باشيد و جايي كه اين كتاب آسماني آن را منع فرمود و حضور ندارد، شما شركت نكنيد. ✅ انسان بيش از هر چيز، از انديشه‌ي صائب و انگيزه‌ي صالح به «تقوا» مي رسد و از «طغوا» مي رهد و به «صلاح» بار مي يابد و از «طلاح» رها مي گردد. 🔹 تحصيل جزم علمي و عزم عملي براي شما جواناني كه در مهد تذكيه‌ي محقّقانه و تزكيه‌ي مقدّسانه‌ي اردبيل به سر مي بريد، به منظور پيوند غابر و قادم و اتصال سلسله‌ي سالِف و آنِف ميسور است. 🔹 لذا، از اين مائده‌ي آماده بايد بهره‌ي كافي برد. بنابراين، بايد از جهل علمي نجات يافت و از جهالت عملي خلاص شد تا راه و رهرو، و همراه و رهبر و راهنما به خوبي شناخته شده و فراهم شود؛ (ومَن يُؤمِن بالله يهدِ قلبَه...)[ سوره ي تغابن، آيه ي 11.]و (وإنْ تُطيعُوه تَهْتَدوا).[ سوره ي نور، آيه ي 54.] 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 @rahighemakhtoom
📌 دوست دارم قرآن را آن‌چنان بخوانی که گویا همین الآن بر تو نازل شده است 🔹 اقبال به‌قرآن اهمّیت می‌داد و آن را بس مهم می‌شمرد. از شیخ سلیمان ندوی، از روحانیون نام‌دار پاکستان، نقل شده است که گفت:‌روزی به دیدار اقبال رفتم، و به‌او گفتم:‌بسیار شگفت‌آور است که من و امثال من، که عمری را در تحصیل علوم مذهبی صرف کرده‌ایم و متخصص شده‌ایم، هیچکدام نتوانسته‌ایم به‌اندازه شما نشر معارف اسلامی و تأثیر آن در میان مردم موفق باشیم. امّا چه‌طور شما تا به‌این اندازه موفق بوده‌اید؟ اگر ممکن است علّت موفّقیت خود را بیان کنید. 🔹 اقبال در پاسخ شیخ سلیمان ندوی گفتک‌اگر به‌زعم شما توانسته‌ باشم در این‌باره موفقیتی به‌دست آورده باشم، عمل به‌توصیه‌ای است که پدرم به من کرده است: 🔹 «روزی هنگام صبح که مشغول تلاوت قرآن بودم، پدرم از جلوی اتاق من عبور کرد و گفت:‌چه می‌خوانی؟ گفتم:‌قرآن می‌خوانم. آن‌گاه پدرم گفت:‌بسیار خوب! امّا دوست دارم قرآن را آن‌چنان بخوانی که گویا همین الآن بر تو نازل شده است و خداوند دارد با تو سخن می‌گوید». 🔹 این توصیه را اقبال فراگوش داشت و همواره با تأمّل و حزن قرآن می‌خواند و چنین می‌پنداشت که همین الآن قرآن بر او نازل شده است. اینک یک نسخه از قرآن، که اقبال از روی آن تلاوت می‌کرد، در موزه موجود است. 🔹 هنگامی که اقبال قرآن می‌خواند، اشک از صورتش سرازیر می‌شد و بر این مصحف فرو می‌ریخت که آثارش بر روی کاغذهای آن موجود است و به‌همین دلیل در موزه نگه‌داشته شده است. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 @rahighemakhtoom
📌 محمد اقبال لاهوری درباره اهمیت «آیین» و «دین» چنین می‌گوید: ملّتی را رفت چون آیین ز دست مثل خاک اجزای او از هم شکست باطن دین نبی این است و بس هستی مسلم ز آیین است و بس گل زآیین بسته شد گلدسته شد برگ گل شد چون زآیین بسته شد زیر گردون سرّ تمکین تو چیست؟ تو همی دانی که آیین تو چیست؟ آن کتاب زنده قرآن حکیم حکمت او لایزال است و قدیم نسخه اسرار تکوین حیات بی‌ثبات از قوّتش گیرد ثبات حامل او رحمة للعالمین نوع انسان را پیام آخرین رهزنان از حفظ او رهبر شدند از کتابی صاحب دفتر شدند تا دلش از گرمی قرآن تپید موج بی‌تابش چو گوهر آرمید گر تو می‌خواهی مسلمان زیستن نیست ممکن جز به‌قرآن زیستن از تلاوت بر تو حق دارد کتاب تو ازو کامی که می‌خواهی بیاب 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و نیز همراه ✳همواره با قرآن باشیم 👇 @rahighemakhtoom