eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فرشته منش ◽ «اللَّهُمَّ إِنْ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ غَفَرْتَ‏ لَنَا فِیمَا مَضَی‏ مِنْ‏ شَعْبَانَ‏ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی مِنْهُ»؛[1] دعاهای ماه شعبان این است که خدایا! اگر تاكنون ما مورد لطف تو نبودیم آمرزیده نشده بودیم از این به بعد دیگر ما را بیامرز! الآن اگر رفتیم, رفتیم. اگر ـ معاذ الله ـ مرگ پوسیدن بود و از بین رفتن بود حساب و كتابی نبود، اما مرگ از پوست به در آمدن است! اوّلین سؤالی كه از ما می ‌كنند این است که می‌ گویند عمرت را در چه راهی صرف كردی؟ ما باید جواب نقد داشته باشیم! چون مرگ زندگی است و مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسیدن، باید جواب نقد داشته باشیم كه چه كار كردیم. این است كه بسیاری از بزرگان این «دهه آخر شعبان» كه می‌ شود تمام تلاش و كوشش آنها این است كه سود و زیانشان را مشخص كنند كه من این یك سال چه كردم، با چه وضعی می‌ خواهم مهمان خدای سبحان بشوم. ◽ در ماه پربركت رمضان که ماه «ضیافت ‌الرحمان» است، انسان یا در آن زمین مهمان خداست به نام سرزمین وحی یا در این زمان مهمان خدا به نام ماه مبارك رمضان است. یا ما باید مهمان خدا باشیم در این دو مقطع یا میزبان خدای سبحان باشیم كه جمع هر دو را شاید. چه وقت ما میزبان خدا هستیم و چه وقت خدا مهمان ماست؟ فرمود: «أَنَا عِندَ المُنكَسِرَة قُلُوبُهُم»[2] كسی كه قلب شكسته دارد با خدا اهل مناجات است با خدا راز و نیاز دارد، ، به تعبیر شیخنا الاستاد حكیم الهی قمشه‌ای (رضوان الله علیه) می ‌گوید: «من الهی هو الله گویم»، با قلب شكسته همیشه در محضر اوست تا مظهر او بشود، این شخص میزبان خداست. اگر كسی این توفیق را داشت كه خدا مهمان اوست، یعنی لطف خدا و اگر این توفیق را نداشت لااقل در آن سرزمین یا در این زمان، خودش را دریابد، پایان ماه شریف شعبان چنین است و بهترین فرصت عمل به قرآن, قرائت قرآن و راهنمایی گرفتن از دستورات قرآن كریم است. ◽ مرحوم ابن ‌بابویه قمی در كتاب شریف امالی از وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرد كه «الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ‏ الْعَامِلُ‏ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ»[3] كسی كه قرآن را حفظ كند, به قرآن عمل می ‌كند او با فرشته‌ های الهی محشور می ‌شود، چون در قرآن دارد وحی كه نازل می‌ شود ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[4] فرشته‌ هایی هستند كه وحی را می ‌آورند، چنین كسی در قوس صعود با آنها كه در قوس نزول قرآن را می ‌آورند هماهنگ می‌ شوند، چه بهتر كه ما فرشته ‌منش زندگی كنیم، یك جامعه فرشته‌ منش نه بیراهه می ‌رود نه راه كسی را می ‌بندد. [1] . وسائل الشیعه، ج10، ص301. [2] . منیة المرید، ص123. [3] . الامالی(للصدوق)، متن، ص59. [4] . سوره عبس، آیات 15 و 16. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/03/29 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا @rahighemakhtoom
۱۵ 🔅🔅🔅 📈فتنه 88 و سقوط دانه درشت‌ها از غربال الهي در سال 88 فتنه‌اي رخ داد که بسياري از کساني که باور نمي‌کرديم در آن مردود شدند. بنده شخصا اعتراف مي‌کنم که باور نمي‌کردم برخي از کساني که از سران فتنه محسوب مي‌شوند به يک چنين روزي گرفتار شوند. بنده با برخي از آن‌ها مقداري آشنايي داشتم. به هر اندازه که به آن‌ها بدبين بودم، مطمئنا اين اندازه بدبين نبودم که به چنين عاقبتي دچار شوند. اما شما ديديد کار آن‌ها به کجاها کشيده شد. آيا گمان مي‌کنيد اين امتحان‌ها تنها براي آن‌ها بود و بنده و جناب‌عالي چنين امتحاني در پيش نداريم؟! 📁 بايد بدانيم همه ما در حد ظرفيت خودمان چنين امتحان‌هايي در پيش داريم. اما آن‌ها که مقام بالاتري دارند امتحان‌هاي بسيار پيچيده‌تري در پيش خواهند داشت. سؤال‌هاي امتحان‌هاي آن‌ها سخت‌تر از سؤال‌هاي کساني است که پايين‌تر از آن‌ها هستند. هر کسي به اندازه ظرفيت خودش امتحان مي‌شود و کسي بدون امتحان رها نمي‌شود؛أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا؛اين آيه به چه معنا است؟ يعني آيا مردم گمان مي‌کنند آن‌ها را رها مي‌کنيم؟ نه آن‌ها را رها نمي‌کنيم؛وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛مگر پيشينيان را رها کرديم؟ مگر مردم صدر اسلام را رها کرديم؟ مگر بستگان نزديک پيغمبر را رها کرديم و گفتيم اين‌ها اقوام و فرزندان پيامبر هستند و اين‌ها را ديگر امتحان نمي‌کنيم؟! برخي از امامان ما به دست همسرانشان به شهادت رسيدند و در ميان امام‌زاده‌ها برخي مورد لعن ائمه عليهم‌السلام قرار گرفتند. 📁خداي متعال با کسي تعارف ندارد؛‌ليس بين الله و بين احد قرابة؛[7]«‌ بين خدا و کسي خويشاوندي وجود ندارد.‌» بدون هيچ تعارفي آن‌جا که پاي سنت‌هاي الهي در ميان است، سر سوزني مسامحه وجود ندارد و دقيق اجرا مي‌شود. ما بايد مراقب باشيم و از فتنه‌هاي گذشته عبرت بگيريم و خودمان را براي فتنه‌هاي بعدي آماده کنيم. نه در طول عمر ما فتنه و امتحان برچيده مي‌شود و نه براي آيندگان، بلکه تا روز قيامت اين سنت ادامه خواهد داشت. آن سنتي که تا روز قيامت باقي است سنت امتحان است. اصلا امتحان هدف خلقت عالم دنيا است. چه‌طور ممکن است چنين سنتي برچيده شود؟! 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
۱۶ 🔅🔅🔅 📈علم‌آموزي و خودسازي؛ دو عامل موفقيت در امتحان با توجه به اين هشدار، اکنون ما چه وظيفه‌اي داريم؟ اين سخنان انذار و هشداري بود براي اين‌که مراقب باشيم و بدانيم که در آينده هم براي بنده و جنابعالي و هم براي ديگران فتنه و امتحان خواهد بود اما سؤال اين است که چگونه خود را آماده کنيم؟ پاسخ اين است که براي اين منظور دو راه کلي وجود دارد که هر کسي بخواهد از فتنه‌ها و امتحان‌ها سربلند بيرون آيد بايد حتما به اين دو مجهز باشد. 📁البته اين‌ها دو راه کلي هستند که هر کدام شاخه‌هايي فرعي دارند. يکي کسب شناخت و آگاهي مطلوب و کافي است. بايد آگاه شويم که در کجا هستيم و در دنيا چه خبر است. بايد بدانيم دوست کيست و دشمن کيست. بايد بفهميم که راه‌هاي امتحان چيست و چه چيزهايي محبوب خدا و چه چيزهايي مبغوض او است و صلاح و فساد ما در چه چيزهايي است. 📁مقصود از شناخت معناي وسيع آن است، به‌خصوص شناخت دين. هر چه شناخت‌مان درباره دين بيشتر و دقيق‌تر باشد اين توانايي براي ما بيشتر فراهم مي‌شود که کمتر شکست بخوريم. اما شناخت به‌تنهايي کافي نيست. شناخت يک پا محسوب مي‌شود و انسان با يک پا نمي‌تواند به‌درستي راه برود. ما نياز به دو پا داريم و پاي دوم براي طي اين راه،‌ خودسازي است. بايد تمرين کنيم؛ آن هم تمريني با سير از آسان به مشکل. 📁هنگامي که مي‌فهميم خداي متعال چيزي را دوست نمي‌دارد، از آن صرف‌نظر کنيم. بايد از نزديک شدن به لغزشگاه‌ها پرهيز کنيم و در چنين موقعيت‌هايي اندکي احتياط کنيم.وَ مَن حَامَ حَولَ الْحِمَى أَوْشَكَ أَنْ يَقَعَ فِيه؛[8]‌ «‌و کسي که در اطراف قرقگاه گردش کند نزديک است که در آن بيافتد.‌» لب مرز حرکت کردن اين خطر را به همراه دارد که ناگهان پاي انسان بلغزد و سقوط کند، به‌خصوص لب مرز دره‌اي که عمق آن ناپيدا والدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار[9]است. مگر انسان چه‌قدر مي‌تواند بي‌احتياط باشد که از لب اين پرتگاه حرکت کند؟! بايد کمي فاصله گرفت! 📁اين‌ها دو عامل اصلي براي طي اين مسير هستند. بايد ابتدا سعي کنيم شناخت‌مان نسبت به دين بيشتر شود و دوم بايد سعي کنيم خودمان را بسازيم. گفتن اين کلام که بايد خودمان را بسازيم آسان است، اما کار بسيار مشکلي است. يکي از مشکلات اين خودسازي اين است که انسان گاهي خودش را فريب مي‌دهد و اين بسيار امر عجيبي است. گاهي رفيق، همسايه يا دشمن قصد دارد انسان را فريب دهد که در اين صورت انسان تلاش مي‌کند مراقب باشد که طرف مقابل چه حرفي مي‌زند و چه انگيزه‌اي از اين حرف خود دارد. اما آن‌جا که انسان خود را فريب مي‌دهد چه بايد کرد؟وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ؛[10]«‌و فريب نمي‌دهند جز خودشان را در حالي که نمي‌فهمند.‌» در طول تاريخ، از زمان صدر اسلام تا به حال ببينيد چه‌قدر کساني بودند از قشرهاي مختلف که به نام دين و به نام دلسوزي براي دين چه ضررهاي بزرگي به دين وارد کردند. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 167 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ همايش بين المللي غدیر تا عاشورا 🔰🔰🔰 📐برخي از مآثر غَديرِ قدير و بعضي از آثار عاشور مشهور، در طي چند اصل ارايه مي شود، تا نسبت به گروهي از مخاطبان تذكره و نسبت به عدّه اي تبصره باشد و راقم سطور از آن تذكّر و اين استبصار طرفي ببندد و ره توشه معاد برگيرد و از شفاعت آن ذوات قدسي متنعّم گردد. 📌اصل يكم. توحيد ناب چنين فتوا مي دهد كه تمام كمال هاي واقعي و جمال هاي حقيقي و جلال هاي تكويني از ذات اقدس الهي ناشي شده و به همان ذات ربوبي برمي گردد و هر شي ء يا شخصي كه كامل يا جميل و يا جليل شد، آيتي از اسماي حسناي خدا در اوصاف مزبور خواهد بود، لذا قرآن كريم در عين اثبات عزّت براي خداوند و رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و مؤمنان؛ (ولله العزّةُ ولرسوله وللمؤمنين)،[ سوره منافقون، آيه 8.]آن را منحصراً از آنِ خداي سبحان مي داند تا ثابت نمايد، ديگران كه از فيض عزّت برخوردارند و از فوز عزّت متنعم اند، آيينه دار خداي عزيزاند؛ (فانّ العزّةَ لله جميعاً).[ سوره نساء، آيه 1392]اولياي خدا كه مظاهر اسماي حسناي خدايند، مَجالي عزّت الهي خواهند بود و هيچ چيزي مانع عزتمداري آنان نخواهد شد. 🅾 كساني كه از اوج توحيد ربوبي هبوط كرده، به حضيض شرك صنم و وثن سقوط نمودند تا عزيز گردند؛ (واتّخذوا من دون اللهِ آلهةً لّيكونوا لهم عزّاً) [سوره مريم، آيه 81.]، كژراهه رفتند، زيرا تنها منبع عزّت بخش خداي عزيز است؛ (تُعزّ من تشاء وتُذلُّ مَن تشاء).[ سوره آل عمران، آيه 26.]البته مشيئت خداوند حكيمانه است و چيزي مانع حكمت مداري كار خداي عزيز نيست؛«يا مَن لاتُبَدِّلُ حِكمتَه الوسائل».[ صحيفه سجاديّه، دعاي 13، ص 68.]هرگونه اعتزازي به غير عزّت راستين اعتزاري بيش نبوده كه محصول اقتراف ذنب و اغتراب از قربت الهي است و چاره اي جز اغترافِ از كوثر تَوبه و نوشيدن غُرفه اي از نهر اِنابه كه طليعه بحر ولايت خداست، نخواهد بود، زيرا عزّت دروغين كه برخاسته از خواسته محوري تبه كار است؛ (...إذا قيل له اتّق الله اَخَذَته العزّة بالاثم) [سوره بقره، آيه 206.]، همانند صبح كاذب پيرو شبِ تارْ است. لذا به حكم ليلِ تاريك محكوم خواهد بود و عزّتِ راستينْ كه متصاعدِ از حق مداري پرهيزكار است؛ «اَعِزّ اَمْرَ اللهِ يُعِزّك الله» [نهج الفصاحه، ج2، ص649]، همچون صبحِ صادق پيشرو روزِ روشن است، لذا به حكمِ يومِ تابان محكوم خواهد بود. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
32 📌واکاوی دعای 23 10 اللهم صل علی محمد و آله والبسنی عافیتک و جللنی عافیتک... ☑️ احتمال سوم بر رمز گشایی تکرار واژه عافیت ؛نیکویی الحاح و اصرار و التماس در دعا که مستحب است ▫️ الف- مقام عشق و دلبری و ناز که عاشق از سخن گفتن با محبوب سیر نمی شود بنده بندگی می کند و عاشق عاشقی می کند عاشق و محب دنبال تعیین تکلیف برای محبوب نیست. عاشق و محب می داند بندگی و عشق ورزی معامله نیست تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند(حافظ) ▫️ ب- مقام عقل واندیشه ؛کسی که امید بخشش و عطا از مقامی دارد باید در خواستن حاجتش سماجت به خرج دهد. ▫️ ج- مقام دوست داشتن محبوب عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِهَ إِلْحَاحَ اَلنَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِي اَلْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِكَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ . الکافي , جلد۲ , صفحه۴۷۵ ☑️ اصرار بر دعا به معنای زیاد دعا کردن و ملول و خسته و مایوس نشدن است نه اصرار بر خواستن حاجت و نیاز ☑️ به دعا تنها به چشم وسیله ای برای گرفتن حاجت نگاه نکنیم؛بلکه مقصود این است که بدانیم نفس دعا کردن، عبادت است. ▫️ هیچ بـنده مؤمنى در حاجت خود به درگاه خداوند عز و جل اصرار نورزد، مگر آن که حاجتش را بر آورد. الکافی: ۲/ ۴۷۵/ ۳ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی تزکیه نفس در امور اجتماعی 🔸اگر ما از روز اول این عفاف را حفظ می‌کردیم گرفتار این دو داء عضال(1) و مصیبت بزرگ(2) نمی‌شدیم. 🔸طلاق، بخش وسیعی منشأش همین است [که] این یکی دیگری را می‌بیند و به او دل می‌دهد و از همسرش دل می‌کند، این فاصله حاصل می‌شود. 🔸اگر ـ خدای ناکرده ـ طلاق در جایی رخنه کرد ممکن است در بعضی از موارد بی‌آسیب باشد، اما غالباً احدی‌السیّئتین در آن هست. یا گرفتار افسردگیِ گوشه منزل می‌شود یا ـ خدای ناکرده ـ گرفتار افسارگسیختگی حاشیه خیابان، احدی‌السیّئتین هست. 🔸انسان می‌شنود یک خانواده منحل شده است اما نمی‌داند انحلال خانواده یعنی چه! اگر در خانه بنشیند عُمری افسرده است، برود حاشیه خیابان عُمری افسارگسیخته است. این دو خطر هست که منشأ همه اینها بی‌حجابی است . ↙️پی نوشت ها: 1- بیماری سخت و عاجزکننده اطباء 2- کنایه از طلاق 🔹گزیده درس تفسیر قرآن /سوره احزاب، آیات 53 الی 55 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
13 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد الشیخ محمد صدیق منشاوی 🕑 زمان: 29دقیقه 📈 این تلاوت شامل آیات ۲۱۹ تا ۲۳۱ سوره مبارکه بقره است . 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا 🙏 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت7: تفسیر صوتی سوره القارعه 📼 مفسر: استاد حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
💢 شراب طهور 🔸 مرحوم امین ‌الاسلام طبرسی (رضوان الله علیه) در ذیل این آیه مباركه ﴿سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ از وجود مبارك امّام صادق (علیه و علی آبائه و أبنائه آلاف التحیة و الثناء) نقل كرد كه شراب طهور آن است كه «یطَهِّرُهُمْ‏ مِنْ كُلِّ شَی‏ءٍ سِوَی‏ اللَّه‏»[1] شراب طهور آن است كه انسان را به‌جایی می ‌رساند كه می ‌گوید: «ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّا».[2] شراب طهور آن است كه وجود مبارك علی‌ بن ‌ابی ‌طالب نوشید كه فرمود من عبادتم نه برای هراس از دوزخ است، نه برای شوق به بهشت، بلكه «شُكْراً»[3] است. 🔸 عارف درباره محبّت سخن می ‌گوید، خدا چیست را عارف دنبال می ‌كند، خدا چنین گفت و خدا چنین كرد كار حوزه و دانشگاه است، امّا خدا كیست؟ خدا چیست؟ خدا محبوب ماست، به او دل داده ‌ایم و با او حرفِ دل می ‌زنیم، این همدلی و هم ‌زبانی می ‌آورد. عقل می ‌گوید نتاز! عرفان می ‌گوید بناز! این است كه جامعه را یكسان می ‌كند، این است كه جامعه را منتظر ظهور حضرت می ‌كند، این است كه حضرت وقتی «أَنَا بَقِیةُ اللَّه‏»[4] فرمود، چنین جامعه ‌ای مشتاقانه به طرف او می ‌رود. [1]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏10، ص623. [2]. دیوان اشعار سعدی، غزل61؛ «ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا ٭٭٭ حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست». [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حكمت 237؛ «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار». [4]. كمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص331. 📚 پیام به كنگره بزرگداشت میرسید علی همدانی تاریخ: 1394/03/19 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت8: نکات تفسیری آیه 1و2 سوره القارعه القارعة ١ ✅ الْقَارِعَةُ ▫ «أَلْقَارِعَةُ»: کوبنده. مصیبت سخت و بزرگ را می‌گویند نامی از نامهای قیامت است. مانند: حاقّه ؛ صاخّه. مراد سرآغاز قیامت است که جهان را در هم می‌کوبد و هول و هراس آن، دلها را به تپش می‌اندازد. البتّه چنین خوف و فزع و وحشت و هراسی، کافران و منافقان و مشرکان و فاجران را در بر می‌گیرد، و مؤمنان در شادی و شادخواری بوده و دور از شدائد و مصائب می‌باشند ✅ ۱ - قیامت، حادثه اى کوبنده و هولناک (القارعة) ▫ «قَرْع»، به معناى کوبیدن چیزى بر چیزى است (مفردات). آیات بعد، قرینه است که مراد از «قارعة»، روز قیامت است. تناسب این نام براى «قیامت»، یا به این جهت است که قیامت کوبنده و ترساننده قلب ها است و یا اشاره به عذاب کوبنده و هولناک کافران دارد. ✅ ۲ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (القارعة) ✅ ۳ - جهان در آستانه قیامت، درهم کوبیده و دگرگون خواهد شد. (القارعة) نام گذارى قیامت به «القارعة»، ممکن است ناظر به کوبندگى حوادثى از قبیل «انشقاق آسمان»، «اندکاک زمین و کوه ها» و «کدر شدن ستارگان» باشد که - به تصریح آیات برخى از سوره هاى دیگر - در آستانه قیامت پدید خواهد آمد. 🔅🔅🔅 القارعة ٢ ✅ مَا الْقَارِعَةُ ✅ ۱ - قیامت، حادثه اى کوبنده و رخدادى بس شگفت (ما القارعة) «ما»، استفهام تعجبى است و بر شگفتى «قارعة» و عظمت و هول انگیز بودن آن دلالت دارد. - با آن که این آیه خبر براى آیه قبل است - و در آن اکتفا به ضمیر ممکن بود، مى توان گفت: تکرار لفظ «قارعة» تأکید بر عظمت آن است. ✅ ۲ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (ما القارعة) ✅ ۳ - جهان در آستانه قیامت، به گونه اى شگفت آور درهم کوبیده خواهد شد. (ما القارعة) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت9: نکات تفسیری آیه 3و4و5سوره القارعه القارعة ٣ ✅ وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الْقَارِعَةُ ✅ ۱ - قیامت، واقعه اى سهمگین و شگفت و داراى عظمتى فراتر از حد تصور و بیان (و ما أدریک ما القارعة) ✅ ۲ - شناخت ابعاد قیامت و حقیقت حوادث کوبنده آن، براى همگان امکان پذیر نیست. (و ما أدریک ما القارعة) ✅ ۳ - پیامبر(ص)، در شناخت ویژگى هاى قیامت، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما القارعة) ▫ خطاب در آیه شریفه گرچه متوجه شخص پیامبر(ص) نیست; ولى چون آن حضرت خطاب را دریافت کرده است، او نیز از زمره مخاطبان خواهد بود. ✅ ۴ - «القارعة»، از نام هاى قیامت (و ما أدریک ما القارعة) 🔅🔅🔅 القارعة ٤ ✅ يَوْمَ‌ يَکُونُ‌ النَّاسُ‌ کَالْفَرَاشِ‌ الْمَبْثُوثِ‌ ▫ «یَوْمَ»: قیامت، مدّت زمانی است که با نفخه صور اوّل شروع و با داوری در میان مردم پایان می‌گیرد. ▫ «الْفَرَاشِ»: پروانه. اسم جنس است. مراد پروانه‌هائی است که شبها دیوانه‌وار و حیران پیرامون نور چراغ می‌گردند و می‌سوزند و می‌افتند. عربها، در سرگشتگی و نادانی و بی‌خبری از عاقبت کار، به پروانه ضرب‌المثل می‌زنند. ▫ «الْمَبْثُوثِ»: پراکنده. ✅ ۱ - مردم در قیامت، مانند پروانه هاى ریز و پراکنده در هوا، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد. (یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ «فَراشَة» (مفرد «فَراش»); یعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط کرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هایى مى داند که روى زمین گسترده و در هم مى لولند (مجمع البیان). تشبیه مردم در قیامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است که انسان ها را به هر سو خواهد کشاند. ✅ ۲ - کوبندگى حوادث قیامت، هول انگیز و دهشت آور است. (ما القارعة . یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ «یوم» ظرف براى فعل محذوفى است که وصف «القارعة» بر آن دلالت دارد; یعنى، «تقرع یوم...». ✅ ۳ - تشبیه وضع انسان ها در قیامت، به انبوه ملخ هاى پراکنده* (یوم یکون الناس کالفراش المبثوث) ▫ برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که فَراش - چنان که فرّاء گفته است - به معناى ملخ هایى باشد که بر زمین گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است که این معنا، تنها از فرّاء نقل شده است. ✅ ۴ - مردم در نخستین مراحل رستاخیز، سردرگم و حیرت زده خواهند بود. (کالفراش المبثوث) «مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; یعنى، غبار را برانگیخت (قاموس). پراکندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پریشان حالى است. 🔅🔅🔅 القارعة ٥ ✅ وَ تَکُونُ‌ الْجِبَالُ‌ کَالْعِهْنِ‌ الْمَنْفُوشِ‌ ▫ «الْعِهْنِ»: پشم. پشم رنگ شده. «الْمَنفُوشِ»: زده شده. حلاّجی شده. ✅ ۱ - کوه ها در قیامت، مانند پشم هاى رنگارنگى خواهند شد که حلاجى شده و از هم باز شده باشد. (و تکون الجبال کالعهن المنفوش) ▫ «عهن»، به معناى پشمى است که با رنگ هاى گوناگون رنگ آمیزى شده باشد. برخى گفته اند: به هر پشمى «عِهْن» گفته مى شود. ▫ «نَقْش»; یعنى، بازکردن و کشیدن پشم تا آن جا که اجزاى آن از هم بگسلد. (لسان العرب) ✅ ۲ - کوبندگى حوادث قیامت، تمام کوه ها را متلاشى کرده، ذرّات رنگارنگ آنها را درهم خواهد آمیخت. (ما القارعة . یوم ... تکون الجبال کالعهن المنفوش) ✅ ۳ - کره زمین، عرصه برپایى قیامت (یوم ... و تکون الجبال) ✅ ۴ - اجزاى تشکیل دهنده کوه ها، داراى رنگ هاى گوناگون است. (و تکون الجبال کالعهن المنفوش) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10: نکات تفسیری آیه 6و7سوره القارعه القارعة ٦ ✅ فَأَمَّا مَنْ‌ ثَقُلَتْ‌ مَوَازِينُهُ‌ ▫ «ثَقُلَتْ»: سنگین گردید. ▫ «مَوَازِینُ»: جمع میزان، ترازوها. جمع بستن آن برای تعظیم است. یا جمع موزون، کشیده‌ها و سنجیده‌ها. یعنی اعمال انسان ✅ ۱ - برخى از مردم در قیامت، داراى کردارى سنگین و ارجمند در پیشگاه خداوند (فأمّا من ثقلت موزینه) ▫ به وزنه هایى که با آن متاع را مى سنجند و نیز به ابزار سنجش هر چیز، «میزان» گفته مى شود (برگرفته از لسان العرب). سنگینى وزنه ها در قیامت، بیانگر سنگینى اعمال است که به تناسب ماهیت آنها، مراد ارج و بهاى فراوان آنها خواهد بود. ✅ ۲ - اعمال نیک انسان، در قیامت سنجیده خواهد شد. (فأمّا من ثقلت موزینه) ✅ ۳ - هر یک از رفتارهاى انسان، داراى مقیاسى مخصوص براى ارزیابى در قیامت (فأمّا من ثقلت موزینه) ▫ «موازین» یا جمع «میزان» است و یا جمع «موزون» (کشّاف). در صورت اول، ناظر به تفاوتِ میزان هر عمل با میزان دیگر اعمال و عقاید است. برخى آن را ناظر به افرادى دانسته اند که مورد محاسبه قرار خواهند گرفت. (مفردات راغب) ✅ ۴ - فرجام انسان در قیامت، وابسته به رفتار او است. (فأمّا من ثقلت موزینه) این آیه از «ثقل موازین» در کردار نیک و آیات بعد از «خفّت» آن در کردار بد، سخن گفته است. بنابراین خوبى و بدى کردار، در فرجام اخروى دخیل است. ✅ ۵ - مرحله سنجش اعمال، پس از تخریب کوه ها و گذشت دوران سرگردانى مردم در قیامت است. (یوم یکون الناس کالفراش ... و تکون الجبال کالعهن المنفوش . فأمّا من ثقلت موزینه) حرف «فاء» در «فأمّا» بیانگر نکته یاد شده است. 🔅🔅🔅 القارعة ٧ ✅ فَهُوَ فِي‌ عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ▫ «عِیشَةٍ»: زندگی. «رَاضِیَةٍ»: رضایت بخش. یعنی زندگیی که صاحب آن بدان راضی و از آن خوشنود است ✅ ۱ - صاحبان کردار گران قدر، پس از سنجش اعمال در قیامت، از زندگانى رضایت مندى برخوردار خواهند شد. (فهو فى عیشة راضیة) ▫ «عیشة»; یعنى، نوعى زندگانى (لسان العرب). توصیف آن به «راضیة» (برخوردار از رضایت)، به اعتبار وجود رضایت کامل در آن است. چنین وصفى در حقیقت، با «مرضیة» به یک معنا است. ✅ ۲ - خشنودى کامل انسان در قیامت، در گرو ارزشمندى کردار او در دنیا است. (فأمّا من ثقلت موزینه . فهو فى عیشة راضیة) ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 دعای انبیاء 🔸 یک بیان نورانی از حضرت زکریا و ابراهیم (سلام الله علیهما) هست که اینها رابطه ‌شان را با خدا به ما آموختند. ما یک رابطه‌ های دستوراتی داریم؛ نمازی داریم، روزه ‌ای داریم، دعایی داریم، مناجاتی داریم، اینها را داریم؛ اما نزدیک ‌ترین دعا با خدا چیست که بخواهیم زمزمه کنیم؟ مخصوصاً در ماه شعبان. ما به هر حال به مهمانی خدا می‌ خواهیم برویم، با چه سرمایه ‌ای برویم؟ اینکه می‌ بینید مرحوم ابن طاووس و سایر بزرگان این أدعیه خودشان را از ماه مبارک رمضان شروع می ‌کنند، برای اینکه هم در روایات هم در أدعیه آمده است، از ماه مبارک رمضان به عنوان «رَأْسُ السَّنَة»،[1] یک؛ از ماه مبارک رمضان به عنوان «غرّة الشهور»،[2] دو، چون در روایات و در ادعیه از ماه مبارک رمضان به عنوان اوّل سال و اوّلین ماه با این دو تعبیر یاد شده است، افرادی مثل ابن طاووس (رضوان الله الیه) و دیگران تاریخ سال را از ماه مبارک رمضان شروع می ‌کنند. ماه مبارک رمضان اوّل سال است، ماه شعبان آخر سال. 🔸 اینکه می ‌بینید ماه شعبان یک عده زیاد تلاش و کوشش می ‌کنند، برای اینکه تمام بدهی ‌هایشان را بدهند. توبه می‌ کنند، استغفار می ‌کنند، قضاها را انجام می ‌دهند، برای اینکه آخر سال است و آخر سال انسان باید حساب‌ هایش را بررسی بکند. ابن طاووس ‌ها سیره و راه آنها این است. ما اگر بخواهیم با ذوات قدسی اهل‌بیت (علیهم السلام) آشنا بشویم، به زبان اینها، به زبان قرآن و به زبان انبیا با خدا حرف بزنیم، اینها هم دعای «مناجات شعبانیه» دارند، هم می ‌گویند مضطر خدا هستند «أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْقَوِی وَ أَنَا الضَّعِیف‏»،[3] اینها سرجایش محفوظ است. خدایا یک مخلوقِ ضعیفِ عاجزِ فقیر آمده در خانه تو، اینها همه خوب است؛ اما ببیند دعای زکریا یا دعای ابراهیم (سلام الله علیهما) چیست؟ به خدای سبحان عرض می ‌کنند خدایا! من همان هستم که هر وقت خواستم دادی، ببینید! از خود مایه نمی ‌گذارد، نمی ‌گوید من فقیرم تو غنی هستی، من مخلوقم تو خالقی، من ضعیف هستم. وسیله را ضعف خود و عجز خود و مخلوق بودن خود و مقهور بودن خود قرار نمی ‌دهد. 🔸 به هر حال انسان یک وسیله می ‌خواهد. این دعای «أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ»، یک وسیله است؛ یعنی خدایا! من مخلوق بودنم را وسیله قرار دادم، من عجز خودم را وسیله قرار دادم، من ضعف خودم را وسیله قرار دادم، همین! به ضعف من کمک بکن! به هر حال خودش را مطرح می ‌کند. می‌ گوید من ضعیف هستم، به ضعف من کمک بکن! اما این دعای زکریا و ابراهیم این نیست، خیلی این دعا بلند است! در این دعا که ﴿لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِیا﴾،[4] اصلاً نامی از خود او نیست. در می ‌زند، کیست؟ جواب: کسی است که هر وقت خواست، به او دادی، همین! به فعل خدا تمسک می ‌کند. نه اینکه من عاجز هستم، به عاجز کمک بکن. من مخلوق هستم، من ضعیف هستم! سؤال: چه کسی است دم در، در می‌زند؟ کسی است که هر وقت خواست به او دادی. در آن نام او نیست: ﴿وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِیا﴾، من هیچ وقت ناامید نشدم. ببینید تمام محور این حرف کَرم اوست. من چه کسی هستم؟ حالا هر کسی هست! چه کار داری که چه کسی هستم؟! هر وقت خواستم، دادی، همین! ﴿لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِیا﴾ این خاصیت ماه پُر برکت شعبان است. [1]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص4؛ تهذیب الأحكام (تحقیق خراسان)، ج‏4، ص333. [2]. الإقبال بالأعمال الحسنة (ط ـ الحدیثة)، ج‏1، ص31؛ الوافی، ج‏11، ص364. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏2، ص618. [4]. سوره مریم، آیه4. 📚 سوره مبارکه مدثر جلسه 1 تاریخ: 1398/01/27 🆔 @rahighemakhtoom
🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 168 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ همايش بين المللي غدیر تا عاشورا 🔰🔰🔰 📈 اصل دوم. انسان كه كرامت وي به استناد خلافت الهي است؛ (إنّي جاعلٌ في الأرض خليفةً) [سوره بقره، آيه 30.]، تمام اوصاف كمالي وي جانشين صفات ثبوتي خداي منزّه از شريك و مبرّاي از مثيل است، زيرا اوصاف خليفه خدا، نه مي تواند بالذات و مستقل باشد، و نه مي تواند آيت مبدأ فاعلي ديگر و جانشين مصدر جداگانه باشد، چون هر وصفي در محور موصوف خود تحقّق مي يابد، اگر موصوف هويّتي جز خلافت خداوند داشت، حتماً اوصاف او سهمي غير از جانشيني صفات الهي نخواهد داشت. ☑ لذا هر انسان عزيزي بايد آگاه باشد كه عزّت وي پرده دار عزّت آفرين جهان خواهد بود و اِعمال چنين عزّتي جز در مسير رضاي خداي عزيز ذلت آور است، چون تضييع خلافت و غصب آن بعد از ائتمان، مايه زوال عزّت و پايه فرود آمدن ذلّت خواهد بود؛ (والذين كسبوا السيّئات جزاء سيّئةٍ بمثلها وتَرْهَقُهُم ذلّةٌ).[ سوره يونس، آيه 27.] ☑ جامه خلافت به لحاظ هويّتِ انسان و كسوت جانشيني به جهت عزّت و ساير اوصاف كمالي، موهبتي است الهي كه بدون سبق استحقاق و تقدّم اقتضاي بشر به اورسيده است، چيزي كه حدوث آن موهبت خدايي باشد، بقاي آن نيز به هبه الهي است و هرگز بدون تبدّل اراده خداوندي دگرگون نمي شود، مگر اين كه خود انسان در اثر سوء انتخاب خود زمينه آن را فراهم نمايد؛ (إنّ الله لايُغَيِّر ما بقوم حتّي يُغَيّروا ما بأنفسهم).[ سوره رعد، آيه 11.] 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 169 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ همايش بين المللي غدیر تا عاشورا 🔰🔰🔰 ☑ وسوسه ابليس نيز در راستاي تغيير چيزي است كه بايد مصون بماند و دگرگون نگردد؛ (ولامرنّهم فليغيّرنّ خَلْقَ الله)[ سوره نساء، آيه 119.]. بنابراين كسي كه از آغاز زندگي عزّت خويش را در غيرصراط مستقيم الهي جست وجو نمايد، يا در اثناي حيات عزّت خود را با خلع لباس بندگي خدا از بيگانه طلب كند، نه تنها عزيز نخواهد شد و عزت وي پايدار نمي ماند، بلكه طبق رهنمود امام سجاد)عليه السلام( به ذلّت و خواري تبديل خواهد شد: «فكم قدرأيتُ يا الهي من اُناس طَلَبوا العِزّ بغَيْرك فَذَلّوا».[ صحيفه سجاديه، دعاي 28، ص 134] ☑ سرّ اين مطلب آن است كه عزت خداوند نامحدود است: «عزّ سلطانك عزاً لا حدّ له باَولية و لامنتهي له بآخرية» [همان، دعاي 32، ص 146.]، و موجود نامتناهي آنچنان گسترده و فراگير است كه فرصتي براي غير او نخواهد بود. ☑ بنابراين عزّتي كه براي خداوند نباشد و ديگري واجد آن باشد، وجود ندارد، گذشته از آنكه سراسر جهان امكان مأموران الهي اند؛ (ولله جنود السموات والارض) [سوره فتح، آيه 7.]، و هرگز سپاه خاضع و ستاد خاشع خداي سبحان بدون اذن آن حضرت كاري انجام نمي دهد؛ پس هرگونه طلبِ عزّت از غير خدا به دنبال سراب رفتن است. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
۱7 🔅🔅🔅 📁 امروز داعشي‌ها هستند و شما مي‌توانيد نمونه‌اي از اين‌گونه افراد را ملاحظه کنيد. آيا اين کساني که عمليات‌هاي انتحاري انجام مي‌دهند براي پول دست به چنين کارهايي مي‌زنند؟! آيا در عمليات انتحاري نان و حلوا پخش مي‌کنند؟!‌ اين‌ها باور کرده‌اند که با اين کار به بهشت مي‌روند. البته همه اعضاي چنين گروه‌هايي چنين نيستند. افرادي عامي و ناآگاه در ميان آن‌ها هستند که براي چنين عمليات‌هايي به کار گرفته مي‌شوند و شياطيني هستند که به خوبي مي‌دانند چگونه آن‌ها را فريب دهند. 📁 اين‌ها فريب‌خورده هستند وگرنه چه‌طور ممکن است خودشان کمربند انتحاري به خود ببندند و خود را منفجر کنند؟! آيا چنين کاري به‌خاطر اين است که ماهيانه چند هزار دلار پول به او مي‌دهند؟! چرا برخي زندگي راحت با درآمد و پول کافي در کشور خود را رها مي‌کنند و آواره کوه و بيابان مي‌شوند و سختي‌هاي فراواني را تحمل مي‌کنند و در آخر هم با عملياتي انتحاري خودکشي مي‌کنند تا ديگران را بکشند؟! آيا چنين کاري فقط براي پول است؟! ↪ کمي به عقب برگرديد و در دوران خودمان و در کشور خودمان و در انقلاب خودمان گذشته‌ها را تماشا کنيد! کساني را خواهيد ديد که مايه چه اميدهايي بودند، اما سرانجام کارشان به کجاها کشيد! آيا اکنون شما احتمال مي‌دهيد که دو مرجع تقليدي که از بزرگان ما هستند و ما دست‌شان را مي‌بوسيم و نيم‌خورده غذاشان را به عنوان تبرک مي‌‌خوريم درصدد قتل يکديگر برآيند؟! اما ما تجربه چنين کاري را داريم. يک چنين شخصيتي در کاري شريک شد که اگر با موفقيت انجام مي‌گرفت بيت امام منفجر مي‌شد و امام به شهادت مي‌رسيد. انسان چنين موجودي است! اين خطرها براي بنده و جناب‌عالي هم وجود دارد. 📁 گمان نکنيم اين خطرها براي اشخاص خاصي بوده و ديگر تمام شده است. آن کساني که در فتنه سال 88 نقش اول را بازي کردند کساني بودند که سال‌ها به انقلاب خدمت کرده بودند و پست‌هاي مهمي در انقلاب بر عهده داشتند (وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ‌ كَانُوا سَبَقُوا). اين‌ها کساني بودند که پيشگام، پيشاهنگ و راهنماي ديگران بودند اما تقصير کردند و سقوط کردند. 📁 ما چه کنيم که به چنين دامي گرفتار نشويم؟ اول بايد شناخت‌مان را نسبت به دين توسعه دهيم و دوم بايد خودسازي کنيم. ولي خوب مي‌دانيم که اين دو کار بسيار مشکل هستند. مگر شناخت دين کار ساده‌اي است که انسان يکي دو روز در کلاسي شرکت کند يا يک دوره ده بيست روزه، بلکه ده بيست ساله بگذارند و دين را بطور کامل بشناسد؟ کساني هستند که پنجاه سال در حوزه‌هاي علميه شبانه‌روز کار کرده‌اند، اما اعتراف مي‌کنند که بسياري از زواياي دين براي ما ناشناخته است. 📁 شناخت دين کار آساني نيست. گفتن اين جمله آسان است ‌که آدمي بايد بينشي قوي، کامل و جامع نسبت به اسلام پيدا کند. خودسازي هم همين مشکل را دارد. قدم اول خودسازي، ترک گناهان و انجام واجبات است. اين قدمِ اولِ تقوا است. ما در اين قدم اول چه قدر موفق‌ايم؟ 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
بررسی روایت.docx
22.9K
4 🔅🔅🔅 📈 بررسی سندی و دلالتی روایت "ضرب القرآن" 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
33 📌واکاوی دعای 23 11 اللهم صل علی محمد و آله والبسنی عافیتک و جللنی عافیتک وحصّنّی بعافیتک... 📁 «وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ» خدایا برای من یک حفاظی و دژی از عافیت خود درست بکن. یعنی یک عافیتی که من را حفظ بکند.عافیت خود را برای من سنگر و دژ و محافظ قرار بده .عافیتی که از هر شری مرا محافظت کند.اینگونه تعابیر و سخن گفتن با خداوند را فقط زبانی که از پستان وحی نوشیده می تواند بیافریند. بر اساس حدیث متواتر «انی تارک فیکم الثقلین»تنها امام معصوم که عِدل قرآن کریم است می تواند این تعابیر را خلق کند. @rahighemakhtoom
📌 واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه قسمت 11 اللهم صل علی محمد و آله والبسنی عافیتک و جللنی عافیتک وحصّنّی بعافیتک... 📈 صلوات گشایش باب عافیت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مَن صَلّى عَلَيَّ مَرَّةً ، فَتَحَ اللّه ُ عَلَيهِ بابا مِنَ العافِيَةِ . هر كس يك بار بر من صلوات فرستد، خداوند درى از عافيت به رويش بگشايد. ( جامع الأخبار : ۱۵۳/۳۴۴ ) 📁 «وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ» خدایا برای من یک حفاظی و دژی از عافیت خود درست بکن. یعنی یک عافیتی که من را حفظ بکند.عافیت خود را برای من سنگر و دژ و محافظ قرار بده .عافیتی که از هر شری مرا محافظت کند.اینگونه تعابیر و سخن گفتن با خداوند را فقط زبانی که از پستان وحی نوشیده می تواند بیافریند. بر اساس حدیث متواتر «انی تارک فیکم الثقلین»تنها امام معصوم که عِدل قرآن کریم است می تواند این تعابیر را خلق کند. 📁 گفتیم یکی از رمز و رازهای تکرار واژه عافیت این است که هر کدام معنای خاص خودش را دارد در همین فقره دعا «وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ،» «مِمَّن یُریدُ بِی سُوءً» این مخصوص آن است که عافیتی به من بده، عافیتی که نیّت بد را جلوگیری بکند. یک نفر یک نیّت بد در حقّ من دارد. می‌خواهد به من صدمه برساند یا نقشه کشیده است آبروی من را ببرد. این‌جا می‌گوید با عافیت خود برای من حصنی درست بکن. این غیر از آن عافیتی است که برای مرض بدن است. این‌جا می‌گوید: دژی درست بکن که این نتواند به من کاری داشته باشد. «وَ حَصِّنّی بِعَافَیتِک مِمَّن یُریدُ بِی سُوءً» از کسی که یک بدی را برای من اراده کرده است. دژ برای من درست بکن، حالا می‌خواهد آبروی من را ببرد. 📁 از راهکارهای عافیت جویی عافیت همه جانبه وقتی است که آدمی خود را در حصن و حصار توحید و ولایت رسول و اهل بیت ایشان قرار دهد . هرکه خواهد همنشینی خدا تا نشیند در حضور اولیا از حضور اولیا گر (بسکلی)بُگسَلی(دوری کردن) تو هلاکی زان که جزو بی کلی هر که را دیو از کریمان وابرد بی کسش یابد سرش را او خورد(مثنوی دفتر دوم) 📁 تقوی عامل دریافت عافیت الهی آنگاه که این دو درهم تنیده شود رضایت و خورسندی همه زندگی را فرا می گیرد.شیطان همه تلاشش این است که حال خوش آدمی ؛این رضایت و خورسندی را از او بگیرد و برای مقابله با او قرار گرفتن در حصن و قلعه عافیت پروردگار برخورداری از تقوای همه جانبه است. از پناه حق حصاری بِه ندید یورتگه(خانه و منزل) نزدیک آن دژ برگزید(مثنوی دفتر سوم) امام صادق علیه السلام: مَن سَرَّهُ طولُ العافِيَةِ ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ . هر كه خوش دارد از عافيت طولانى برخوردار شود، تقواى خدا در پيش گيرد.( بحار الأنوار : ۷۲/۲۳۲/۲ ) 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (۹9) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 سرّ التفات از غيبت به خطاب 📁 در آيات آغازين سوره‌ي مباركه‌ي حمد، سخن به لفظ «غيبت» بود و در بخش پاياني آن، كه با آيه‌ي مورد بحث آغاز مي شود، به لسان خطاب و حضور است. اين تغيير سياق در علوم ادبي (بديع) «التفات از غيبت به خطاب» ناميده مي شود و تنها تفنّني ادبي و براي زيباسازي كلام است و زمام آن نيز به دست متكلم است؛ گوينده براي ايجاد تنوع در كلام و آراستن آن، گاهي شخصي را غايب فرض كرده، گاهي مخاطب قرار مي دهد. 📁 امّا در اين آيه‌ي كريمه، التفات از غيبت به خطاب تنها يك تفنّن ادبي نيست تا زمام آن به دست متكلم باشد و او به اختيار خود خداي سبحان را گاهي غايب و گاهي حاضر فرض كند، بلكه زمام كار به دست مخاطب است. 📁 توضيح اين كه، درك و پذيرش اسماي حسنايي كه در آغاز اين سوره آمده براي فرا خواندن انسان غايب به محضر خداست. اگر براي كسي ثابت شد كه خداي سبحان جامع همه‌ي كمالات وجودي است: (الله)، بر سراسر عوالم هستيِ امكاني ربوبيّتي مطلقه دارد: (ربّ العالمين)، رحمت مطلقه او بر هر چيزي سايه انداخته: (الرّحمن) و رحمت مخصوصي براي مؤمنان و سالكان راهش دارد: (الرحيم) و سرانجام مالكيت بي مرز او در «يوم الدين» ظهور مي كند: (مالك يوم الدين) و جز او هيچ موجودي شايسته خضوع و خطاب نيست و آنگاه به همه‌ي اين معارف ايمان آورد، چنين كسي كه تا كنون غايب بود از غيبت به حضور آمده، خود را در محضر خداي سبحان مي بيند و لياقت تخاطب مي يابد. پس تفاوت در متكلم است كه از غيبت به حضور آمده است، نه مخاطب كه هرگز غايب نيست؛ ولي كسي كه اين اسماي حسني را درك نكرد يا نپذيرفت، شايسته‌ي تخاطب نيست و حق قرار گرفتن در محضر خدا را ندارد؛ زيرا او غايب است؛ گرچه خداوند مشهود مطلق است. ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (100) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) 📌 براهين حصر عبادت و استعانت 📁 آيه‌ي كريمه‌ي (إيّاك نعبد وإيّاك نستعين) به روشني مفيد حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان است و اسماي حسناي الله، ربّ العالمين، الرّحمن، الرّحيم و مالك يوم الدّين كه در آيات قبل آمده، علاوه بر اين كه هر يك حد وسط برهاني بر اثبات حمد و حصر آن در خداي سبحان است، حدّ وسط برهان بر «حصر عبادت» و «حصر استعانت» در او نيز خواهد بود؛ مثلاً با استفاده از اسم «الله» برهاني بدين تقرير اقامه مي شود: «ذات اقدس خداوند، جامع و دربردارنده‌ي همه‌ي كمالات وجودي است[در بحث تفسيري آيه‌ي الحمد لله ربّ العالمين گذشت كه «الله» نام هويّت غيبي محض نيست؛ زيرا آن هويّت مطلق، اصلاً اسم ندارد. «الله» نام ذات مقدسي است كه جامع و مستجمع همه صفات كمالي است. (ص 334 ).]و چنين موجود كاملي تنها معبود و تنها مستعان سراسر عوالم هستي است، بنابراين عبادت و استعانت ويژه‌ي اوست». همچنين ساير اسماي حسناي مذكور در صدر سوره، هر يك حد وسط برهاني بر حصر عبادت و استعانت در خداست. 📁 تفاوتي كه ميان براهين مذكور وجود دارد در اين است كه برخي همانند براهيني كه حدّ وسط آنها «جامعيّت كمال»، «ربوبيّت مطلق»، «رحمت فراگير» و «رحمت خاص» است، ناظر به نظام فاعلي جهان آفرينش و صدور موجودات از سرچشمه‌ي هستي است و برخي ديگر مانند برهاني كه حدّ وسط آن «مالكيّت يوم الدّين» است، ناظر به نظام غايي و رجوع موجودات به خداي سبحان است، البته رجوع مراتبي دارد كه مرحله نهايي آن در قيامت كبراست وگرنه برخي از مراحل نظام غايي، قبل از قيامت كبرا نيز حاصل مي شود. ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom